eitaa logo
آیت الله العظمی علوی گرگانی قدس سره
1.7هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
250 ویدیو
14 فایل
کانال رسمی مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی علوی گرگانی قدس سره -اخبار -بیانات -جلسات -پیامها -تصاویر و فعالیت های فرهنگی تلفن: 02537741132 ارتباط با ادمین https://eitaa.com/Tgorgani لینک کانال https://eitaa.com/alavigorgani
مشاهده در ایتا
دانلود
🗓 ↯ بعد از کـ🚩ــربلا چه گذشت 5⃣ چون اهل بیت علیهم السلام وارد شهر شدند ام کلثوم علیهاالسلام به شمر گفت: حاجتی دارم ممکن است آن را انجام دهی؟ ما را از دروازه‌ای وارد کنید که تماشاچی کمتر باشد و به کسانی که سرها را حمل می‌کنند بگو سرها را از محفل زن‌ها دور کنند که در معرض دید این همه تماشاچی نباشیم شمر پست فطرت دقیقاً برعکس دستور داد سرها را بالای نیزه‌ها نصب کنند و در کنار محمل زن‌ها حرکت دهند و آنها را از دروازه بزرگ شهر وارد کردند سهل ابن سعد می‌گوید: برای زیارت بیت المقدس رفته بودم عبورم به شام افتاد دیدم تمام شهر آذین بسته شده و مردم به رقص و پایکوبی مشغولند! با خودم گفتم آیا برای مردم شام عیدی هست که من بی‌خبرم؟! ناگهان دیدم در گوشه‌ای چند نفر به آرامی مشغول صحبت هستند گفتم: آیا برای شما شامی‌ها عیدی است که ما بی‌خبریم؟ گفتند: پیرمرد غریبی؟ گفتم من سهل از صحابه رسول خدایم گفتند: سهل تعجب نمی‌کنی چرا از آسمان خون نمی‌بارد و زمین اهلش را فرو نمی‌برد؟ گفتم: مگر چه شده؟ گفتند: سر حسین فرزند رسول خدا را برای یزید هدیه آورده‌اند! گفتم: الله اکبر! سر حسین را می‌آورند و مردم این چنین خوشحالی می‌کنند؟! جلوی دروازه آمدم سواری را دیدم که نیزه‌ای در دست دارد که سری روی آن است که شبیه‌ترین انسان‌ها به رسول خدا است نزدیک یکی از زنان اهل بیت رفتم و گفتم: آیا حاجتی داری که من بتوانم انجام دهم؟ حضرت سکینه فرمود:‌ ای سهل به کسی که این سر را حمل می‌کند بگو اندکی جلوتر برود تا مردان کمتر ما را نگاه کنند جلوتر رفتم و به آن مرد گفتم: اگر سر را جلوتر ببری چهارصد دینار به تو می‌دهم مرد پذیرفت و سر را جلوتر برد از علی ابن الحسین روایت شده: هنگامی که ما را بر یزید وارد کردند دوازده جوان و اطفال ذکور که همه را به ریسمان بسته بودند جلو یزید قرار گرفتیم و گفتیم: یزید تو رو به خدا چه فکر می‌کنی اگر رسول خدا ما را به این حالت ببیند؟ یزید دستور داد بند از ما برداشتند فاطمه دختر ابی عبدالله فرمود: ای یزید! دختران رسول خدا و اسیری؟ ناگهان زنی از بنی‌هاشم و دوستداران اهل بیت که در قصر یزید بود شیون کشید و گفت: ای حبیبم حسین ای سید اهل بیت رسول خدا ای پسر رسول خدا ای کشته اولاد زنا ندبه و گریه‌های این زن همه زنان اهل مجلس را گریانید مردی از اهل شام که فکر می‌کرد اهل بیت پیغمبر از خوارج هستند فاطمه دختر امام حسین را دید و از یزید خواست دختر را به او ببخشد زینب دختر علی علیه‌السلام غضبناک شد و با پرخاش گفت: دعوی دروغ کردی و پست‌تر از آنی هستی که چنین خواهشی کنی که نه برای تو و نه امیرت جایز نیست! یزید از گفتار حضرت زینب خشمگین شد و گفت: ادعای دروغ می‌کنی اگر بخواهم می‌توانم زینب سلام الله فرمود: چنین نیست! خدا چنین اختیاری به تو نداده مگر اینکه از دین ما خارج بشوی و به دین دیگری در آئی مرد شامی دوباره درخواستش را تکرار کرد و گفت این دختر را به من ببخش یزید نتوانست جوابی به حضرت زینب بدهد و چون سرشکسته شده بود به مرد شامی گفت: خفه شو خدا مرگ حتمی به تو ببخشد ◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️ ✍ منابع: 📚بحارالانوار، جلد۴۵،صفحه۱۲۹ 📗حیات الحسین، جلد۳، صفحه۳۷۱ 📕نفس المهموم، صفحه۴۳۳ 📔طبری، جلد۷، صفحه۳۸۱ 📘ارشادالقلوب، صفحه۲۴۶ 📙کامل جلد۴، صفحه۸۶ 📓روضه الواعظین، صفحه۱۶۴ 🆔https://eitaa.com/alavigorgani
14.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
منزلگه عشاق دل آگاه حسین است بیراهه نرو ساده ترین راه حسین است از مردم گمراه جهان راه مجویید نزدیکترین راه به الله حسین است 🆔https://eitaa.com/alavigorgani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠🔹پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله⇩ 《اَحَبَّ اللهُ مَن اَحَبَّ حُسَيْناً》 ↫◄ خداوند دوست دارد كسى را که دوستدار حسين است 📗میزان الحکمه، جلد۱، صفحه۳۳۳ 🆔https://eitaa.com/alavigorgani
🗓 ↯ بعد از کـ🚩ــربلا چه گذشت 6⃣ در همین وقت مأموران ابن زیاد وارد شدند و سرها را نزد یزید قرار دادند سر حسین علیه‌السلام درون طشت طلا قرار داشت سکینه و فاطمه دختران اباعبدالله قد می‌کشیدند تا سر پدر را ببینند همین که چشمشان به سر پدر افتاد صدای شیونشان بلند شد یزید خبیث با خوشحالی با چوب خیزران بر لب و دندان حسین علیه‌السلام میزد و می‌گفت: انتقام جنگ بدر را گرفتیم سپس اشعاری خواند که مضمون اشعار بدین شرح است: آرزو می‌کند کشته‌های بدر که به جهنم واصل شده بودند حضور داشتند و این روز را می‌دیدند به کشتن پسر پیغمبر افتخار می‌کند تصور می‌کند دیگر مخالفی ندارد و حکومتش تثبیت شده و تزلزل ناپذیر است منکر اصل دین و وحی و رسالت و تمام مسائل الهی می‌شود حضرت زینب سلام الله مظلومانه با اینکه در دست دشمن اسیر است و حامی و پشتیبانی ندارد، اما با یک شجاعت بی‌نظیر و شهامت بی‌مثال بیاناتی می‌فرماید که بینی یزید را به خاک می‌مالد تا آنجا که می‌فرماید: من تو را انسانی بی‌ارزش و بی‌مقدار می‌بینم و بسیار سرزنش و توبیخ می‌کنم تو هرچه تلاش کنی و خدعه و نیرنگ به کار ببری که نام ما را از سر زبانها برداری و محبت ما را از قلب‌ها خارج کنی هرگز نخواهی توانست ننگِ کار پلید تو تا ابد با هیچ آبی شسته نمی‌شود یزید! گمان می‌کنی از اینکه تمام راه‌های آسمان و زمین را بر ما بستی و ما را مانند اسیران شهر به شهر می‌گردانی نزد خدا بی مقدار شده‌ایم و تو مورد عنایت پروردگار قرار گرفته‌ای و مقامت نزد خدا افزون گشته که بر ما پیروز گشتی و این چنین اظهار خوشحالی می‌کنی؟ چون دنیا به کام توست و حکومت ما در دست تو قرار گرفته؟ نه چنین نیست! گفته خدا را فراموش نکن: کفار گمان نکنند که مهلت دادن به آنها به خیر آنها است بلکه به آنها مهلت می‌دهیم تا بر گناهانشان بیفزایند که برای آنان عذابی دردناک است ای پسر آزاد شدگان! آیا رواست که کنیزکان خود را در پس پرده حجاب نگه‌داری و دختران رسول الله را در مسیر دید دشمنان باز بذاری تا به چهره آنان بنگرند در حالیکه مرد و محرمی ندارند تا از آنان حمایت کند؟! چگونه انتظار حمایت داشته باشیم از کسی که فرزند هند جگرخواره هست و گوشت او از خون شهدای ما روئیده کسی که با چوب خیزران بر لب و دندان سید جوانان اهل بهشت می‌زند صبر کن که به زودی به پدران خود ملحق خواهی شد در حالیکه آرزو می‌کنی ایکاش فلج و لال بودم و چنین حرف‌هایی نمی‌زدم هر چند سخن گفتن با تو مصیبتم را تشدید می‌کند و اندوهم را افزون می‌سازد اما باید تو را خوار و کوچک سازم و از این گردن فرازی فرود آورم تمام کوشش خود را به کار بگیر ولی بدان به خدا قسم نمی‌توانی یاد ما را از میان مردم محو کنی و احکام الهی را نابود سازی ننگ عمل پلیدت تا ابدت ماندگار می‌شود مدت زندگی‌ات کوتاه و همدستانت اندک است و روز قیامت منادی ندا می‌دهد: آگاه باش که لعنت خدا بر ستمکاران محقق است ◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️ ✍ منابع: 📘 نفس المهموم، صفحه۴۴۴ 📓حیات الحسین، جلد۴ 📚بحارالانوار، جلد۴۵، صفحه۱۳۳ 📒اعلام النساء 🆔https://eitaa.com/alavigorgani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠امام على عليه السلام: ثلاثٌ يُوجِبْنَ المَحبَّةَ: حُسنُ الخُلقِ، و حُسنُ الرِّفقِ، و التَّواضُعُ ❤️سه خصلت موجب جلب محبّت مى شود: 💖 خوش خويى، ملايمت و فروتنى💖 📚غررالحكم حدیث ۴۶۸۴ 🆔https://eitaa.com/alavigorgani
حضرت آیت‌الله العظمی علوی گرگانی مد ظله بمناسبت درگذشت آیت الله محمد علی فیض گیلانی رحمة الله باسمه تعالی انالله و انا الیه راجعون در گذشت عالم مجاهد و پارسا آیت الله محمد علی فیض گیلانی که عمری را در راه ترویج معارف اهل بیت علیهم السلام و حضور در جامعه مدرسین حوزه علمیه قم تلاش کردند موجب تأسف است. اینجانب این ضایعه مولمه را به حوزه علمیه قم و فضلا و ارادتمندان و خاندان و بازماندگان ایشان تسلیت عرض کرده و علو درجات را برای آن مرحوم از خداوند خواستارم. سید محمد علی علوی گرگانی ١٩. محرم الحرام. ١۴۴٣ 🆔https://eitaa.com/alavigorgani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🗓 ↯ بعد از کـ🚩ــربلا چه گذشت 7⃣ بعد از سخنرانی‌های حضرت زینب سلام الله مردمی که در کاخ جمع شده بودند منقلب شده و احساس ندامت می‌کردند در این هنگام که امام سجاد علیه‌السلام را بر یزید وارد کردند، یزید که سرشکسته شده بود و دنبال بهانه‌ای برای شهید کردن امام سجاد بود از او سؤالاتی می‌پرسید و امام هم به کوتاهی پاسخ می‌داد در حالیکه تسبیح کوچکی در دست داشت و آنرا می‌چرخانید یزید گفت: این چه کاری است که من با تو سخن می‌گویم و با تسبیح بازی می‌کنی و احترام نمی‌گذاری؟ امام علیه‌السلام فرمود: پدرم از جدم برایم نقل کرده که وقتی نماز صبح را انجام میداد تسبیح به دست می‌گرفت و ذکری می‌گفت سپس تسبیح را در دست می‌چرخانید و به کارش می‌رسید بدون اینکه ذکری بگوید‌ و می‌فرمود: چرخاندن تسبیح ذکر به حساب می‌آید و چون در رختخواب می‌رفت تسبیح را زیر بالشش قرار میداد و می‌خوابید و می‌فرمود تا صبح تسبیح ذکر می‌کند من از روش آنها پیروی می‌کنم یزید گفت: با هر کدام از شما که سخن می‌گویم به گونه‌ای سخن می‌گوید که در گفتار پیروز می‌شود! در تاریخ آمده است که بعد از این سخنان یزید امام سجاد و اهل بیت را در خرابه بی سقفی منزل داد که از سرما و گرما در پناه نبودند آنقدر بر اهل بیت سخت گذشت که صورتشان پوست انداخت و مجروح گردید منهال عمرو می‌گوید: امام سجاد را دیدم که تکیه بر عصا داده و پاهایش مانند دوتا نی خشک و خون از آنها جاری بود رنگ شریفش نیز زرد شده بود از او پرسیدم: یابن رسول الله چگونه صبح کردید؟ امام سجاد علیه‌السلام فرمود: چگونه است حال کسی که در دست یزید اسیر است!؟ زن‌های ما تابحال از طعام سیر نشده‌اند و سرهایشان پوشیده نگردیده است هر وقت هم که یزید ما را می‌طلبد گمان می‌کنم قصد کشتن ما را دارد منهال! عرب به عجم افتخار می‌کند که محمد ﷺ عربی است ولی ما خاندان مردانمان کشته می‌شود توسط خود اعراب و زنان و اطفالمان اسیر می‌شوند! پرسیدم: کجا می‌روید؟ فرمود جایی که به ما داده‌اند حفاظی ندارد و آفتاب پوست ما را گداخته است جهت ضعف بدن بیرون آمده‌ام تا قدری استراحت کنم و برگردم از جهت ترس بر زنان در این حال صدای زنی بلند شد: نور دیده‌ام کجا می‌روی؟ برگرد که از دشمن بر جان تو می‌ترسم امام با شنیدن صدای عمه‌اش مرا گذاشت و به خرابه بازگشت ◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️ ✍ منابع: 📓 مقتل مقرم، صفحه۴۵۳ 📚 بحارالانوار، جلد۴۵، صفحه۱۴۰ 📘 لهوف، صفحه۱۹۳ 📙 نفس المهموم، صفحه۴۵۹ 🆔https://eitaa.com/alavigorgani
💠🔹امام حسین علیه‌السلام: 《... ولاتَرْفَعْ حاجَتَکَ إلاّ إلى أحدِ ثَلاثةٍ: إلى ذِی دِينٍ، أو مُروّةٍ، أو حَسَبٍ، فأمّا ذوالدِّينِ فيَصُونُ دِينَهُ و أمّا ذوالمُروّةِ فَإنّهُ يَسْتَحیی لِمُرُوَّتهِ و أمّا ذوالحَسَبِ فيَعْلَمُ أنّکَ لَم تُكْرِمْ وَجهَکَ أنْ تَبْذِلَهُ لَهُ فِی حاجَتِکَ فهُو يَصونُ وَجهَکَ أنْ يَرُدَّكَ بغَيرِ قَضاءِ حاجَتِکَ》 ↫◄ حاجت خود را جز نزد سه‌ کس مَبَر ☑️ نزد دیندار یا ☑️ جوانمرد یا ☑️ بزرگ‌زاده ◽️⇦ زیرا دیندار برای حفظ دین خود نیازت را برآورد ◽️⇦ و جوانمرد از مردانگی خود شرم می‌کند ◽️⇦ و بزرگ‌زاده می‌داند که تو با رو انداختن به او آبرویت را فروخته و او با برآوردن نیازت آبروی تو را حفظ می‌کند. 📗 تحف العقول، صفحه ۲۴۷ 🆔https://eitaa.com/alavigorgani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🗓 ↯ بعد از کـ🚩ــربلا چه گذشت 8⃣ اهل بیت امام حسین علیه‌السلام از کودکانی که پدرشان در کربلا شهید شده بود خبر شهادت پدر را مخفی می‌داشتند دختر سه ساله حسین علیه‌السلام شبی از خواب پرید و بهانه پدر گرفت و گفت: بابایم حسین الان کنارم بود و مرا در آغوش گرفت... به کجا رفت؟ اهل بیت که از خواب رقیه آگاه شده بودند صدای ضجه و ناله‌شان بلند شد صدای شیون به خانه یزید رسید و از خواب بیدار شد! پرسید در خرابه چه خبر است؟ گفتند دختر حسین بهانه پدر گرفته است یزید لعنت الله گفت: سر پدرش را برایش ببرید سر حسین علیه‌السلام را درون طشتی نهاده و با پارچه‌ای می‌پوشانند و برای رقیه خاتون می‌آورند او به خیال اینکه برایش غذا آورده‌اند فرمود: عمه جان من گرسنه نیستم من بابایم حسین را می‌خواهم! گفتند: هرچه می‌خواهی در میان طشت است دختر اباعبدالله با دست‌های کوچکش روی ظرف را برداشت چشمش به سر بریده پدر افتاد سر را در‌ آغوش گرفت و با سر پدر شروع به درد و دل کرد بعد از ساعتی اهل بیت حسین دیدند که سر یک طرف و رقیه به طرفی افتاد و جان به جان آفرین تسلیم کرد! حضرت سکینه نقل می‌کند: هنگامی که در خرابه شام بودیم شبی در خواب دیدم پنج نفر بر مرکب‌هائی از نور سوارند و فرشتگان آنها را احاطه نموده و خادمی نیز با آنها است به راهی می‌روند مرکب‌ها گذشتند ولی خادم به طرف من آمد و گفت: سکینه جدت رسول خدا ﷺ به تو سلام می‌رساند گفتم: سلام خدا بر رسولش تو کیستی؟ گفت: من خادمی هستم از خدمه بهشت گفتم: این مردانی که بر مرکب‌های نور سوارند کیستند و به کجا می‌روند؟ گفت: ✨اولی آدم صفی الله ✨دومی ابراهیم خلیل الله ✨سومی موسی کلیم الله ✨چهارمی عیسی روح الله ✨و پنجمی که محاسنش را در دست گرفته گاهی می‌افتد و برمی‌خیزد او جدت رسول خداست که برای زیارت پدرت حسین به کربلا می‌روند همین که نام جدم را شنیدم به سویش دویدم تا از مصائبی که بر ما گذشته او را خبر بدهم و بگویم ستمکاران با ما چه کرده‌اند که ناگهان دیدم پنج هودج از نور به زمین فرود آمدند و در میان هر هودج خانمی نشسته پرسیدم اینان کیستند؟ گفت: ✨اولی حوا ام البشر ✨دومی آسیه بنت مزاحم ✨سومی مریم دختر عمران ✨چهارمی خدیجه خویلد ✨و اون خانمی که دست بر سر نهاده گاهی می‌افتد و گاهی برمی‌خیزد جدهٔ تو فاطمه دختر رسول خداست گفتم می‌روم و به جده‌ام فاطمه شکایت این ستمکاران را می‌نمایم، دویدم جلوی حضرت زهرا را گرفتم و گریه کنان گفتم: مادر، مادر بخدا قسم حق ما را منکر شدند مادر، مادر بخدا سوگند جمع ما را پراکنده ساختند مادر، مادر بخدا پدرم حسین را شهید کردند فرمود: سکینه جان دیگر بس است ناله‌ات جگرم را آتش زد و بندهای قلبم را برید این پیراهن آغشته به خون پدرت حسین است که از خود جدا نمی‌کنم تا خدا را ملاقات نمایم که ناگهان از خواب بیدار شدم پس از آنکه یزید دریافت که برنامه قتل حسین بر خلاف تصوراتش نتوانست محبت اهل بیت را از دل‌ها بیرون کند و نه تنها حکومتش تثبیت نشد بلکه متزلزل گشت و با واکنش قتل حسین علیه‌السلام از همه طرف روبرو شد در مقام گرامیداشت ظاهری اهل بیت برآمد و آنان را در مجلسی خصوصی احضار کرد و گفت: شما دوست دارید در شام بمانید و با عزت و احترام زندگی کنید و همواره مورد لطف حکومت باقی بمانید؟ یا به مدینه برگردید و سه حاجت شما برآورده گردد؟ ◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️ ✍ منابع: 📕 اعیان الشیعه، جلد۱، صفحه۶۲۶ 📓مقرم ۴۵۶ 📘نفس المهموم، صفحه۴۶۶ 📚بحارالانوار، جلد۴۵، صفحه۱۴۴ 🆔https://eitaa.com/alavigorgani
💠🔹امام حسین علیه‌السلام⇩ 《اتَقُولَنَّ فِی أَخِیک الْمُؤْمِنِ إِذَا تَوَارَی عَنْک إِلَّا مَا تُحِبُّ أَنْ یقُولَ فِیک إِذَا تَوَارَیتَ عَنْه》 ↫◄ درباره برادر مؤمنت پشت سر سخنی بگو که دوست داری او پشت سر تو بگوید 📚بحارالانوار، جلد۷۸، صفحه۱۲۷ 🆔https://eitaa.com/alavigorgani
🗓 ↯ بعد از کـ🚩ــربلا چه گذشت 9⃣ اهل بیت علیه‌السلام در پاسخ یزید گفتند: ما برای حسین علیه‌السلام عزاداری نکردیم فعلاً می‌خواهیم برایش عزاداری کنیم یزید قبول کرد و خانه مجللی در اختیارشان قرار داد و هفت روز در دمشق به عزاداری پرداختند تمام زنان قریشی و هاشمی که در شام زندگی می‌کردند حتی زنان بنی‌امیه و خانواده یزید لباس سیاه پوشیدند و در عزای حسینی شرکت کردند پس از آنکه مردم شام خاندان اهل بیت را شناختند مخصوصاً بعد از سخنرانی کوبنده حضرت زینب و امام سجاد علیه‌السلام حکومت بنی‌امیه به افتضاح کشیده شد و انقلاب فکری در مردم ایجاد نمود یزید امام سجاد را خواست و اظهار داشت: خدا لعنت کند پسر مرجانه را اگر من با پدرت روبرو می‌شدم تمام پیشنهادات او را می‌پذیرفتم لکن مقدرات الهی است که باید اجرا شود اکنون حاجتی داری بخواه امام سجاد علیه‌السلام فرمود: ◽️حاجت اولم این است که سر بابایم حسین را به من نشان بدهی تا او را دیدار و وداع کنم ◽️دوم دستور بده هر چه از ما غارت کردند به ما برگردانند ◽️سوم اگر قصد کشتنم را داری کسی را همراه زنان بفرست تا ایشان را به حرم جدشان برگرداند یزید گفت: سر پدرت را هرگز نخواهی دید اما از قتل تو گذشتم تو خود آنها را به وطن می‌رسانی و به جای آنچه از شما گرفته‌اند چندین برابر به شما خواهم داد امام فرمود: چشمداشتی به مال تو نداریم بلکه در میان این اموال لباس‌هایی است که جده‌ام حضرت زهرا آن را رشته و بافته است و مخصوصاً روسری و پیراهن و گوشواره‌های فاطمه دختر رسول خدا در میان آنهاست یزید دستور داد آنها را برگردانند و دویست دینار هم بر آنها افزود که امام علیه‌السلام آن را در میان فقرا تقسیم کرد ↩️ ورود اهل بیت به کربلا هنگامی که اهل بیت اباعبدالله در مسیر به سوی مدینه به سرزمین عراق رسیدند به راهنما گفتند: ما را از راه کربلا ببرید که نتوانستیم روز عاشورا عزاداری کنیم چون به قتلگاه اباعبدالله رسیدند جابر ابن عبدالله انصاری و جماعتی از بنی‌هاشم را دیدند که برای زیارت حسین ابن علی آمده بودند و همزمان با اهل بیت وارد کربلا شده بودند این گروه تا چشمشان به خاندان اباعبدالله افتاد صدا را به شیون و زاری بلند کردند و عزای حسین را بر پا کردند آنچنان عزاخانه‌ای تشکیل شد که زنان قبایل نزدیک هم اجتماع کردند و سه روز عزاداری ادامه داشت ◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️ ✍ منابع: 📕نفس المهموم، صفحه ۴۵۵ 📚بحارالانوار، جلد۴۵، صفحه۱۴۴ 📗ارشاد، صفحه ۲۴۷ 📘حیات الامام حسین، جلد۳، صفحه۳۹۲ 🆔https://eitaa.com/alavigorgani
💠🔹امام حسین علیه‌السلام⇩ 《إِنّ اَعْفَى النّاسِ مَنْ عَفَا عَنْ قُدْرَةٍ》 ↫◄ باگذشت‏‌ ترين مردم كسى است كه با وجود قدرت گذشت كند 📚بحارالانوار، جلد۷۵، صفحه۱۲۱ 🆔https://eitaa.com/alavigorgani
🗓 ↯ بعد از کـ🚩ــربلا چه گذشت 🔟 بعد از مراسم عزاداری امام سجاد علیه‌السلام و اهل بیت اباعبدالله نزدیک مدینه رسیدند امام فرمود خیمه‌ها را سرپا کنند و زنان و اهل بیت وارد شدند سپس به بشیر فرمود: وارد مدینه شو و مردم را از شهادت اباعبدالله علیه‌السلام و آمدن ما با خبر کن بشیر اطاعت کرد و وارد مدینه شد و به مسجد رفت سپس صدایش به گریه بلند شد و اشعاری سرود و گفت: من بشیر ابن جنلم فرستاده امام سجادم علی ابن حسین با عمه‌ها و خواهرانش بیرون دروازه مدینه‌اند و مرا فرستاده تا مکانش را به شما معرفی کنم مردم شتابان به خارج مدینه هجوم آوردند زنی نماند در مدینه که بیرون نیامده باشد همگی صدایشان به گریه و شیون بلند شد و مدینه یکپارچه ضجه و ناله شد وقتی مردم خارج از مدینه تجمع کردند امام از خیمه خارج شد در حالی که گریان بود و دستمالی در دست داشت که اشک‌هایش را پاک می‌کرد مردم با دیدن حضرت صدایشان به شیون بلند شد و حضرت را تسلیت و تعزیت گفتند امام روی صندلی نشست و سپس با دست اشاره کرد که مردم ساکت شوند سپس ضمن ایراد خطبه فرمود: خدا را حمد و سپاس می‌گویم که ما را با ابتلا به مصیبت‌های بزرگ در معرض امتحان و آزمایش قرار داد حسین و افراد و اهل بیتش را کشتند و زنان و کودکانش را اسیر کردند و سر بریده‌اش را شهر به شهر گرداندند این مصیبتی است که مثل و مانندی ندارد مردم! ما از شهر خود رانده شدیم و در بیابان‌ها سرگردان شدیم بدون آنکه جرمی مرتکب شده باشیم و یا شکافی در اسلام پدید آورده باشیم چه مصیبت بزرگ و جانسوز و رنج دهنده‌ای بود که به ما رسید و ما به حساب خدا می‌گذاریم که او عزیز است و انتقام گیرنده ⬅️ ورود اهل بیت به مسجد رسول الله اهل بیت به محض ورود به مدینه قبل از رفتن به خانه‌هایشان به کنار قبر مطهر رسول الله می‌روند تا گزارش سفرشان را به رسول خدا بدهند و شکایت کنند چه گفتگوهایی بود و چه درد و دل‌هایی کردند که تاریخ از بیان آن عاجز است و مختصراً آورده می‌شود: زینب سلام الله علیها دست‌ها را دو طرف درب مسجد گذاشت و سر را داخل مسجد برد و صدا زد: یا جداه! خبر قتل برادرم حسین را آورده‌ام سکینه با صدای بلند فریاد کشید: ای جد گرامی از آنچه بر ما گذشته است پیش تو شکایت آورده‌ام به خدا قسم سنگدل تر از یزید ندیدم و کافر و مشرکی بدتر از او ندیدم با چوب خیزران بر لب و دندان پدرم حسین می‌زد و می‌گفت: حسین چوب‌ها را چگونه می‌بینی!؟ ◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️ ✍ منابع: 📗لهوف، صفحه ۱۹۷ 📚بحارالانوار، جلد۴۵، صفحه۱۴۷ 📒نفس المهموم، صفحه ۴۶۹ 📓حیات الحسین، جلد۳، صفحه۴۲۵ 🆔https://eitaa.com/alavigorgani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠🔹امام حسین علیه‌السلام⇩ 《نَحْنُ الّذِينَ عِنْدَنَا عِلْمُ الْكِتَابِ وَ بَيَانُ مَا فِيهِ وَ لَيْسَ عِنْدَ اَحَدٍ مِنْ خَلْقِهِ مَا عِنْدَنَا لاَِنّا اَهْلُ سِرّ الله》 ↫◄ ما كسانى هستيم كه علم قرآن و بيان آنچه در آن است نزد ماست و آنچه در نزد ماست نزد هیچ یک از آفريدگان خدا نيست زیرا ما محرم راز خدائیم 📚بحارالانوار، جلد۴۴، صفحه۱۸۴ 🆔https://eitaa.com/alavigorgani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠🔹امام حسین علیه‌السلام 《مَنْ نَفَّسَ کرْبَةَ مُؤْمِن فَرَّجَ اللهُ عَنْهُ کرْبَ الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ》 هر کس گره‌ای از مشکلات مؤمنی باز کند و مشکلش را برطرف نماید خداوند متعال مشکلات دنیا و آخرت او را اصلاح می‌نماید 📚بحارالانوار، جلد۷۵، صفحه۱۲۱ 🆔https://eitaa.com/alavigorgani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دیدار آقای عبدالملکی وزیر تعاون کار و رفاه اجتماعی با حضرت آیت الله العظمی علوی گرگانی مدظله ١۴٠٠.۶.١١ 🆔https://eitaa.com/alavigorgani
آیت الله العظمی علوی گرگانی قدس سره
دیدار آقای عبدالملکی وزیر تعاون کار و رفاه اجتماعی با حضرت آیت الله العظمی علوی گرگانی مدظله ١۴٠٠.۶.
حضرت آیت الله العظمی علوی گرگانی صبح امروز در دیدار با وزیر محترم رفاه کار و امور اجتماعی جناب آقای حجت الله عبدالملکی که در دفتر ایشان برگزار شد با قرائت آیه ای از قرآن کریم فرمودند: ایشان شخصیتی هستند که انشالله قصد خدمت و رفع مشکلات مردم را دارند. معظم له در ادامه افزودند: در همه کارها با امید جلو روید و ناامید نباشید گر چه مملکت دچار مشکلات عدیده است اما اگر دست به دست هم دهیم میتوانیم مشکلات را رفع کنیم. لذا وارد شده است من کان لله کان الله له نگویید: "نمی‌توان" و "نمی‌شود" بلکه با همت، همه کارها حل شدنی است. ایشان افزودند: یکی از موضوعات مهم جامعه ما بیکاری جوانان و مردم است هر جامعه ای که مردم آن بیکار باشند دچار مشکلات دینی خواهند شد بنابراین در درجه اول انتظار داریم در زمینه اشتغال اهمیت دهید. آن مرجع عالیقدر در ادامه فرمودند: ما سرمایه زیاد داریم عمده آن است درست به کار گرفته شود. سعی کنید به گونه ای مدیریت کنید که نفع آن به جوانان برسد. ایشان در پایان گفتند کارهایی را که بر زمین و معطل مانده است تشخیص داده و آن را به درستی به حرکت در بیاورید. ١۴٠٠.۶.١١ 🆔https://eitaa.com/alavigorgani
دیدار آقای عبدالملکی وزیر تعاون کار و رفاه اجتماعی با حضرت آیت الله العظمی علوی گرگانی مدظله ١۴٠٠.۶.١١ 🆔https://eitaa.com/alavigorgani
💠🔹امام حسین علیه‌السلام 《إن لَم یَکُن لَکُم دینٌ و کُنتُم لا تَخافونَ المَعادَ فَکونوا اَحراراً فِی دُنیاکُم》 اگر دین ندارید و از قیامت نمی‌هراسید پس لااقل در دنیای خود آزاده باشید 📚بحارالانوار‌، جلد۴۵، صفحه۵۱ 🆔https://eitaa.com/alavigorgani