eitaa logo
آلبوم خاطرات دفاع مقدس
118 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
769 ویدیو
5 فایل
کانال جهت جمع آوری خاطرات بازگو نشده و عکسهای رزمندگان و شهدای عزیز که در آلبوم شخصی شما بزرگواران بایگانی شده است میباشد. 🌐ارسال نظر : @kosaronnabi135 @Ya_hossein99
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید رضا اسماعیلی داعشی ها محاصره اش کردن تا تیر داشت مقاومت کرد و جنگید، تیرش که تموم شد، داعشی ها نیت کرده بودن زنده بگیرنش همون موقع حاج قاسم هم توی منطقه بود خلاصه اینقدری این بچه رو زدن تا دیگه بدنش هم کم آورد و اسیر شد. ولی یک لحظه هم سرشو از ترس پایین نیاورد... تشنه بود آب جلوش می ریختن رو‌ی زمین فهمیدن حاج قاسم توی منطقه اس برای خراب کردن روحیه حاج قاسم بیسیم رضا اسماعیلی رو گرفتن جلو دهن رضا و چاقو رو گذاشتن زیر گردنش کم کم برا این که زجر کشش کنن آروم آروم شروع کردن به بریدن سرش و بهش می گفتن به حضرت زینب فحش بده پشت بیسیم اینقدر یواش یواش بریدن که ۴۵ دقیقه طول کشید... ولی از اولش تا لحظه ای که صدای خر خر گلو آمد این پسر فقط چند تا کلمه گفت: اصلا من آمدم جون بدم برای دختر مظلوم علی... اصلا من آمدم فدا بشم برای حضرت زینب... اصلا من آمدم سرم رو بدم... یا علی یا زهرا... میگن حاج قاسم عین این ۴۵ دقیقه رو گریه می کرد. بعدم سر رضا رو گذاشتن جعبه و فرستادن ‌برای حاج قاسم... امنیت ما اتفاقی نیست عزیزان، چقدر سرها و خون ها دادیم تا توانستیم به این آرامش برسیم... 🇮🇷کانال راز دل با شهدا https://eitaa.com/albom_shohada اللهم عجل لولیک الفرج ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
رضا همانطور شهید شد که دلش نمی‌خواست! در اواخر وقتی ۲۱ ساله بود و خبر پدر شدنش را نیز شنیده بود باز هم پایش برای جهاد در راه خدا سست نشد. رفت و در ۸ اسفند به شهادت رسید. مادرش از علاقه رضا به شهید شدن، می‌گوید و ماجرای عجیب نحوه شهادتش را روایت می‌کند: چهلمین روز بعد از خاکسپاری‌اش بود. وقتی پیکر رضا برگشت، ما نمی‌دانستیم که سر ندارد، کفنش را هم به‌ خاطر شلوغی جمعیت و ... باز نکردند، اما وقتی مراسم چهلم سر مزارش برگزار می‌شد، اعلام کردند که این شهید بی سر برگشته. من همانجا اولین بار شنیدم و از حال رفتم. من را بردند بیمارستان. بعد هم در یکی از شبکه‌های تلویزیون (فکر می‌کنم شبکه افق) بود که درباره مدافعان حرم گزارش پخش می‌کردند. یک مستند برای رضا ساخته بودند. اقوام به من زنگ زدند که زندگی رضا از تلویزیون پخش می‌شود. من تا تلویزیون را روشن کردم، صحنه سر بریده رضا را در جعبه نشان می‌داد که داعشی‌ها بعد از شهادتش پخش کرده‌ بودند. این را که دیدم، دوباره از حال رفتم. یادم است همیشه خواهرش می‌گفت: رضا از شهادت نمی‌ترسی؟ رضا هم می‌گفت: نه. فقط نگران یک چیز هستم. در اینترنت دیده‌ام که این داعشی‌ها سر مسلمان‌ها را از تن‌شان جدا می‌کنند. فکر می‌کنم چقدر سخت است، چقدر دردناک است. اینها یک ذره انسانیت ندارند که اینطور می‌کنند؟! همیشه می‌گفت: دعا کنید من اسیر نشوم. بعد که نحوه شهادتش را شنیدم، خیلی ناراحت شدم. تا مدتی از نظر روحی به هم ریخته بودم تا اینکه یکی از همرزمانش از سوریه به خانه ما آمد و حرفی زد که آرام شدم. گفت: رضا شب قبل از شهادتش خوابی دیده‌ و همه را بیدار کرده بود. گفته بود بیدار شوید، بیدار شوید من می‌خواهم شهید بشوم. دوستانش گفته بودند حالا نصف شبی چه وقت این کارهاست؟! کو شهادت؟ گفته بود: «من خواب دیدم امام حسین(ع) به خوابم آمد و گفت رضا تو شهید می‌شوی. اگر سرت را بریدند، نترس، درد ندارد.» وقتی من این را شنیدم، واقعا آرام شدم. تسلی پیدا کردم. مطمئنم که خود امام حسین(ع) در آن لحظه هوای پسرم را داشته. شهید رضا اسماعیلی 🇮🇷کانال راز دل با شهدا https://eitaa.com/albom_shohada اللهم عجل لولیک الفرج ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
شهید آقاسیدرضا حسینی ولادت: ۷۸/۵/۱۰ رفسنجان روستای اسلام آباد شهادت: ۹۷/۵/۲۱ مادر آقاسیدرضا ۵ تا فرزند داشتن و دیگه قصد بچه دار شدن نداشتن که یک شب درخواب میبینن که یک فرد نورانی بچه ای با عمامه و عبا بهش میده میگه شیخ سیدجلالت روبگیر بعد مادرش متوجه میشه که باردار هست در تمام دوران بارداری کلاس قرآن داشت و قرآن آموزش میداد وقتی بچه به دنیا آمد قندش پایین بود وخیلی ریز و مریض بود که شب داداش بچه خواب میبینه که امام رضا بچه رو شفا داده و سالم داده دستش از فرداش اسمشو میزارن آقارضا و حالش خوب میشه شهید دارای دوخواهر وسه برادر بود ایشون درخانواده ای مذهبی بزرگ شدن واز همون کودکی در مساجد وهیئتها ومکانهای مذهبی بود. هرشب به یکی از مساجد محل میرفت مثل هیئت عشاق العباس و موکب المهدی و رقیه خاتون و ..‌..به مداحی هم علاقه زیادی داشت خیلی مهربون ومظلوم بودن مثل جدبزرگوارشون امام حسین همه اهل روستا اسلام آباد دوستش داشتن. 🇮🇷کانال راز دل با شهدا https://eitaa.com/albom_shohada اللهم عجل لولیک الفرج ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
شهید ادواردو(مهدی) آنیلی در ۱۹ خرداد ۱۳۳۳ شمسی برابر با ۹ ژوئن ۱۹۵۴م در نیویورک به دنیا آمد. پدرش، جیانی آنیلی، از سرمایه‌داران معروف ایتالیا و مالک شرکت ماشین‌سازی فیات، بزرگترین شرکت ماشین‌سازی ایتالیا، چندین بانک خصوصی، چندین شرکت طراحی مد و لباس،‌ باشگاه اتومبیل‌رانی فراری، باشگاه فوتبال یوونتوس و... بود. مادرش مارلا کاراچیلو نیز یک شاه‌زاده یهودی بود. ادواردو پس از گذراندن تحصیلات مقدماتی به کالج آتلانتیک انگلیس رفت و پس از اخذ دیپلم، راهی دانشگاه پرینستون شد و در رشته فلسفه و ادیان شرق در مقطع دکتری فارغ‌التحصیل شد. پس از آن برای ادامه مطالعات در زمینه ادیان شرق، به هند سفر کرد. ادورادو در سال ۱۹۸۶م مدیریت باشگاه یوونتوس را برعهده داشت. 🇮🇷کانال راز دل با شهدا https://eitaa.com/albom_shohada اللهم عجل لولیک الفرج ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
شهیدی که پیکرش ۹سال پس از دفن سالم مانده بود شهید عبدالنبی یحیایی در سال ۱۳۴۲در روستای تنگ ارم شهرستان دشتستان استان بوشهر به دنیا آمد. و در نهایت به فرمان رهبرش روح الله لبیک گفت و به جبهه های جنگ حق علیه باطل اعزام شد تا دفاع از خاک و ناموس را پیشه خود قرار دهد . عبدالنبی فردی بود که در در نوجوانی چوپانی می‌کرد و در کنار کار چوپانی دستی هم در کشاورزی داشت .و دراوج جوانی هم تصمیم گرفت راه مولایش حسین (ع) را در پیش گیرد و رزمندگی در راه حفظ اسلام را پیشه گرفت . بالاخره عبدالنبی در اثنای عملیات والفجر ۲ به دعوت حق تعالی لبیک گفت و در تاریخ ۶۲/۵/۸ و روی ارتفاعات حمزه کردستان عراق، برای خاموش کردن آتش مسلسل یکی از سنگرهای دشمن نارنجکی برمی‌دارد و به طرف سنگر می‌رود. اما میان خاکریز دشمن و نیروهای خودی مورد اصابت گلوله‌های دشمن قرار می‌گیرد و به شهادت می‌رسد. 🇮🇷کانال راز دل با شهدا https://eitaa.com/albom_shohada اللهم عجل لولیک الفرج ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
شهید سجاد عفتی تاریخ تولد : 1364/04/30 محل تولد : رامسر تاریخ شهادت : 1394/09/29 محل شهادت : خانطومان - سوریه وضعیت تاهل : متاهل با 1 فرزند محل مزار شهید : شهریار - گلزار شهدای بهشت رضوان شهید سجاد عفتی جوان دهه شصتی است که زمان جنگ تحمیلی و دفاع مقدس را ندیده بود اما در خانواده­ ای که از کودکی با نماز و روزه انس گرفته بود، پرورش یافت و دوران نوجوانی و جوانی ­اش با دوستانی گذشت که همه در مکتب اهل بیت(ع) تربیت شده و عاشق ولایت بودند و عاشقانه زندگی کردند در سال ۹۴، پس از شهادت مصطفی صدرزاده، «سجاد عفتی» به سوریه رفت و پس از چند روز جان خود را در دفاع از حرم اهل بیت(ع) فدا کرد و جوانی دیگری از جوانان کهنز افتخارآفرین شهریار شد. 🇮🇷کانال راز دل با شهدا https://eitaa.com/albom_shohada اللهم عجل لولیک الفرج ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
شهید آرمان علی‌ وردی متولد 13تیرماه 1380 در تهران بود. او در رشته مهندسی عمران در دانشگاه پذیرفته شد و به‌گفته پدرش پس از یک سال تحصیل، به دلیل علاقه به درس‌های حوزه، از دانشگاه انصراف داد و وارد حوزه علمیه گردید. وی قبل از شهادت، تحصیلات حوزوی را در مدرسه علمیه آیت الله مجتهدی در تهران در پایه سوم می‌گذراند، و بسیجی یگان امام رضا(ع) سپاه محمد رسول‌الله (ص) تهران بود. شرکت در اردوهای جهادی از دیگر فعالیت‌های او بود. در 4آبان 1401 در شهرک اکباتان تهران، در جریان نا آرامی‌ها از سوی برخی معترضان ربوده شد و پس از شکنجه و ضرب و شتم با ضربات چاقو و سنگ در کنار خیابان رها شده بود. او به بیمارستان بقیةالله منتقل شد و به دلیل شدت خون‌ریزی در6 آبان 1401 در ۲۱ سالگی به شهادت رسید. دلیل ربوده شدن و شکنجه آرمان علی‌وردی را، ظاهر بسیجی او دانسته‌اند علی‌وردی هنگام حضور در ناآرامی‌ها سلاح گرم یا سردی به همراه نداشت. گفته شده در حین شکنجه از او خواستند به رهبری اهانت کند، ولی او نپذیرفت. وی در 8 آبان 1401 در تهران تشییع و در قطعه پنجاه بهشت زهرا (س) دفن شد 🇮🇷کانال راز دل با شهدا https://eitaa.com/albom_shohada اللهم عجل لولیک الفرج ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
شهید روح الله عجمیان متولد ۲۰ بهمن ۱۳۷۴ در کوهدشت استان لرستان است که در کرج زندگی می‌کرد. در جریان اعتراضاتی که روز ۱۲ آبان ۱۴۰۱ در کرج شکل گرفت، درگیری شدیدی میان نیروهای نظامی و مردم رخ داد که در یکی از این درگیری‌ها روح الله عجمیان به ضرب چاقو به قتل رسید. تجمع مردم در روز چهلم کشته شدن حدیث نجفی در کرج بود که اتفاقات در آن روز رخ داده است. حدیث نجفی دختر کرجی بود که روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در کرج جان باخت. قوه قضاییه اعلام کرده او به مرگ طبیعی درگذشته و ربطی به اعتراضات نداشته است. عجمیان در رشته ورزشی کاراته فعالیت می‌کرده و دارای کمربند مشکی دان ۱ در رشته فنی نینجا رنجر بوده است. خانواده‌اش می‌گویند او برای حضور در جنگ سوریه هم ثبت نام کرده بود، اما نتوانسته بود به آنجا برود 🇮🇷کانال راز دل با شهدا https://eitaa.com/albom_shohada اللهم عجل لولیک الفرج ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
شهید روح الله عجمیان پنجشنبه ۱۲ آبان ساعت ۱۰ صبح سید روح الله عجمیان که است آماده رفتن به محل کار می‌شود. لحظاتی پیش از رفتن دوستانش در بسیج خبر می‌دهند اغتشاشگران می‌خواهند در کمالشهر کرج بلوا ایجاد کنند و فضا برای مردم عادی ملتهب می‌شود و کار به ناامنی کشیده خواهد شد. روح‌الله سریع به همراه دیگر دوستانش به این منطقه می‌روند تا با مدیریت فضا از ایجاد ترافیک و درگیری جلوگیری می‌کنند. ساعت به حوالی ۱۲ ظهر نزدیک می‌شود... عده‌ای از اغتشاشگران سید روح الله را زیر نظر گرفته و در نقطه‌ای از خیابان محاصره می‌کنند. او ۲۷ سال داشت و ورزشکار رزمی بود اما در مقابل جمعیتی چند نفره از زن و مرد که حدی برای قساوت برای خود قائل نیستند عملاً کاری از او ساخته نیست. ساعت یک و نیم ظهر... دقایقی در اتوبان تهران، کرج بین روح الله و اغتشاشاگران می‌گذرد که اگر فیلمی از آن پخش نمی‌شد قابل باور نبود که همه آن وقایع واقعاً رخ داده است. به این بخش ماجرا که می‌رسیم گویی قرار است روضه‌ای خوانده شود؛ در فیلم دیده می‌شود پیکر روح الله از زیر یک کامیون توسط اغتشاش گران روی زمین کشیده می‌شود. لباسی بر تن او نمانده. یکی پای روح الله را کشیده و پیکر غرق به خونش را روی زمین می‌کشد در حالی که زیر پیراهن او در بدنش تکه تکه شده. دیگری چاقو به دست سعی می‌کند از بقیه جا نماند و چند بار تیزی را بر بدن جوان بسیجی فرو می‌برد. یکی دیگر وقتی دست خود را خالی می‌بیند شروع می‌کند به پیکر نیمه جان روح الله لگد بزند تا هر طور شده او نیز افتخاری برای خود کسب کند. ماجرا از آنچه نوشته شد بسیار دردناک‌تر و تأسف‌بارتر است.
شهید حمیدرضا الداغی متولد ۲۷ شهریور ۱۳۵۶ سبزوار هشتم اردیبهشت۱۴۰۲، شهید حمیدرضا الداغی که منتظر بازگشت فرزند خود از کلاس بود، متوجه ایجاد مزاحمت و درگیری ۲ جوان با یک دختر جوان و کشاندن دختر در خیابان به اجبار و زور شده و در یک اقدام شجاعانه و انسانی، بلافاصله برای نجات دختر جوان اقدام می‌کند. متاسفانه هر ۲ جوان مزاحم، که حسب بررسی به‌عمل آمده دارای سوابق متعدد کیفری هستند، در واکنش به دفاع این شهید از دختر جوان، ناجوانمردانه با سلاح سرد وی را از پشت سر مورد اصابت چاقو و سپس نفر دوم از روبه‌رو مورد جرح شدید قرار می‌دهند و پس از ارتکاب جرم از محل متواری می‌شوند. او بلافاصله به بیمارستان منتقل می‌شود اما به دلیل شدت جراحات و خونریزی به مقام رفیع شهادت نائل می‌آید. 🇮🇷کانال راز دل با شهدا https://eitaa.com/albom_shohada اللهم عجل لولیک الفرج ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
شهید مهدی قدیری در۲۱ دی ماه سال ۱۳۵۸ در شهر خمینی شهر استان شهید پرور اصفهان ، در خانواده‌ای آگاه، متقی و متدین دیده به جهان گشود. بعلت تقارن تولد شهید با روز جمعه پدربزرگوارشان ، نام مبارک مهدی را برای شهید برمی گزیند. وی دومین فرزند خانواده بود، ایشان تحصیلات ابتدایی را در مدرسه شاهد گذراند. شهید در یادگیری دروس،عالی واز هوش سرشاری برخوردار بودند. یکی از ویژگی های برجسته شخصیتی شهید قدیری از بدو کودکی تا بهنگام شهادت، حرف شنوی و احترام و خدمت به مادر گرامی شان بوده هست. زمانی که وی دوره متوسطه‌ در رشته علوم ریاضی را به پایان رسانید، با روحانی بنام غلامعلی مکارم آشنا شد و به تدریج با ایشان اُنس عجیبی پیدا کردند. و این مقدمه ای شد برای اینکه شهید، ادامه تحصیلات خویش را در حوزه علمیه، فرا بگیرد. مهدی قدیری در تاریخ ۱۳۸۸/۳/۷ توسط گروهک تروریستی عبد المالک ریگی به دلیل تبلیغ شیعه در زاهدان و برگذاری عزاداری برای دهه فاطمیه در مسجد علی ابن ابی طالب(ع) در زاهدان به فیض شهادت نائل گردید. 🇮🇷کانال راز دل با شهدا https://eitaa.com/albom_shohada اللهم عجل لولیک الفرج ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
شهید مجتبی قاضی زاده
شهید یوسف‌ داورپناه تاریخ تولد: ۱۳۴۴/۴/۱۵، کرمان. شهادت: ۱۳۶۲/۶/۵، روستای کوتاجوق، پیرانشهر، آذربایجان غربی. گلزار شهید: قتلگاهش در روستای کوتاجوق. یادمان شهید: باغ رضوان ارومیه‌. در ۱۵ تیر ۱۳۴۴ در کرمان چشم به جهان گشود. او مقطع دبستان را با موفقیت به پایان رساند. سپس وارد مقطع متوسطه شد و تحصیلات خود را تا پایه سوم رشته برق ادامه داد. وی پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی به عضویت سپاه پاسداران درآمد. پس از ایجاد اغتشاش از سوی گروهک‌های منافقین و ضدانقلاب در غرب کشور داوطلبانه به منطقه کردستان رفت و با پیوستن به گروه ضربت سپاه پاسداران پیرانشهر، به مبارزه با منافقین و ضدانقلاب پرداخت. سرانجام در ۵ شهریور۱۳۶۲ حزب منحله دموکرات با هجوم به منزل شهید وی را به اسارت گرفتند و پس از شکنجه فراوان او را به شهادت رساندند و پیکر مطهر این شهید بزرگوار را مُثله کرده به مادرش برگرداندند. 🇮🇷کانال راز دل با شهدا https://eitaa.com/albom_shohada اللهم عجل لولیک الفرج ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
شهید حسینعلی اکبری ششم تير ۱۳۴۳، در شهرستان اصفهان چشم به جهان گشود. پدرش اسماعیل، کشاورز بود و مادرش فاطمه نام داشت. تا سوم متوسطه در رشته ریاضی فیزیک درس خواند. به عنوان پاسدار در جبهه حضور يافت. بيست و هشتم دي ۱۳۶۵، با سمت جانشین تیپ در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به سر، شهيد شد. مزار او در گلزار شهدای اسلام آباد واقع است. 🇮🇷کانال راز دل با شهدا https://eitaa.com/albom_shohada اللهم عجل لولیک الفرج ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
شهید سید محمد مصطفوی در پانزدهم اردیبهشت سال ۱۳۶۵ در شهرستان بهار استان همدان دیده به جهان گشود. از خانواده مذهبی بودند. پدرش سید هاشم نام داشت و با شغل رانندگی کامیون اهمیت زیادی به روزی حلال می داد. مادرش مدرس قرآن بود و مسئول هیئت مذهبی و یک سال قبل از شهادت سید میلاد دارفانی را وداع گفت. نام مستعارش سید میلاد بود و یک برادر بزرگتر و یک خواهر کوچکتر از خود داشت. سید میلاد تحصیلاتش را در شهر بهار گذراند و از همان دوران ابتدایی از نماز و روزه اش غافل نبود و هر چه خود را بیشتر می شناخت اعتقاداتش بیشتر می شد. در سن نوجوانی وارد عرصه ورزش شد. در رشته کشتی شروع به فعالیت کرد و توانست در این مدت به مقام هایی در سطح شهر و استان و کشوری نائل گردد. سید میلاد فردی بسیار شوخ طبع و مردم دار بود. از سال ۱۳۸۰ هر هفته یک هفته قبل از شروع سال جدید تا یک ماه ابتدا سال جدید در راهیان نور خادم زائران راهیان نور بود. وی تحصیلات دانشگاهی را در رشته مهندسی عمران در دانشگاه همدان گذراند و از همان ابتدا در بسیج دانشجویی مشغول فعالیت بود. در دوران جوانی نماز شب را به برنامه هایش افزوده بود. سرکشی به خانواده شهدا از برنامه های اصلی اش در زندگی بود خادم الشهدایی تا جایی در وجودش رفته بود که شهادت بزرگترین آرزویش شده بود و همیشه از مادرش التماس دعای شهادت میکرد. 🇮🇷کانال راز دل با شهدا https://eitaa.com/albom_shohada اللهم عجل لولیک الفرج ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
در سال ۱۳۸۸ و پس از گرفتن مدرک کارشناسی از دانشگاه همدان در سال ۱۳۸۹ بخدمت سربازی اعزام گردید. سپس به شهرش باز گشت و در عمران و شهرسازی و همکاری با وزارت راه و ترابری مشغول بکار شد. حضور در مساجد و هیئت های مذهبی را از وظایفش می دانست . از سوابقش می توان به همکاری و فعالیت در هیئت های مذهبی شهرستان و فعالیت در گردان ۱۶۵ امام حسین (ع) بهار و همکاری با کانون های جوانان در عرصه فرهنگی و علمی اشاره کرد . وی پس از انجام پروژه های ساختمانی و شرکت در رزمایش های بیت المقدس و آموزش های سپاه در منطقه در ۱۴ مهر ماه سال ۱۳۹۴ بهمراه جمعی از رزمندگان اسلام و مدافعان حرم حضرت زینب کبری (س) عازم کشور سوریه و وارد استان حلب از مناطق سوری گردید و در تاریخ ۲۵ مهر ماه ۱۳۹۴ در منطقه ازگله (روستای شقیدله) در بیست کیلومتری شهر حلب در حین عملیات آزاد سازی حلب و در درگیری با گروهک های تکفیری و النصره به درجه رفیع شهادت نائل گردید و پیکر مطهرش پس از بیست روز به کشورش باز گشت و در گلزار شهدای شهر آیت الله شیخ محمد بهاری در کنار مزار مادرش آرام گرفت. شهید سید محمد مصطفوی 🇮🇷کانال راز دل با شهدا https://eitaa.com/albom_shohada اللهم عجل لولیک الفرج ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
«سیدمیلاد»، شهیدی که نه سر داشت نه دست روایت خوابی که کار داعش را بر هم زد به نقل از پدر شهید: درست ۱۳ مهر سال ۹۴ بود که حول و حوش ساعت ۱۰ شب تلفن سیدمیلاد به صدا در آمد و همین تماس چند دقیقه‌ای آغازی شد برای خداحافظی ما. مهران بودم که میلاد تماس گرفت و گفت بابا می‌خواهم بروم سوریه بالاغیرتاً اجازه بده، من پارسال پیش از فوت مامان از او اجازه گرفتم تو هم اجازه بده گفتم صبر کن تا برسم خانه با هم صحبت می‌کنیم. دم‌دمای صبح رسیدم و بعد از نماز رفتم سر مزار مادرش بدون اینکه خبر داشته باشد او هم آمد؛ همانجا گفتم به سن و سالی رسیدی که هر کاری به صلاحت باشد را انجام دهی نیاز به اجازه نیست برو خدا به همراهت. بنا شد رضایت‌نامه امضا کنم، گفتم بنویس تا من امضا کنم، دو صفحه رضایت‌نامه نوشت اما دلش راضی نشد گفت بیا با هم بریم پیش فرمانده‌ و حضوری باهاش صحبت کن؛ حرم عمه سادات مدافع می‌خواست مگر می‌شد نروم؛ رفتیم و به محض دیدار گفت بفرمایید پدر شهید آمده! بالاخره سیدمیلاد در اوج درگیری بعد از رشادت‌های به یادماندنی در ۲۵ مهر با اصابت گلوله قناصه به گلویش در جنوب حلب شهید شد و به خواسته قلبی‌اش رسید اما پیکرش نیامد، آنقدر آتش دشمن سنگین بود که همرزمانش فقط توانسته بودند پیکرش را چندصد متر عقب بیاورند و در پستویی زیر شاخ و برگ درختان زیتون پنهان کنند. باز هم حرف، حرف خودش شد به همرزمانش سپرده بود «من شهید شدم پیکرم را به عقب نیاورید»، چرخ گردون چرخید و چرخید تا میلاد به خواسته دلش برسد. اینجا جنوب حلب، سیدمیلاد ۲۹ ساله مهمان خانم حضرت زینب(س) است با چشم برهم‌زدنی از شهرستان بهار پر گشود و در رزم حق علیه باطل جنگید و بی‌سر چون حسین(ع) و بی‌دست چون عباس(ع) به بزم شهدای کربلا دعوت شد. دو سه هفته‌ای از شهادتش گذشت و خبری از جسدش نشد، یکی دو بار رفتند برای انتقال پیکر اما میلاد در جایی که نشان کرده بودند نبود تا اینکه دو شب متوالی به خواب همرزمش می‌آید و می‌گوید «دوست داشتم همین جا پیش عمه جانم حضرت زینب(س) بمانم اما بابام خیلی اذیت می‌شه فقط و فقط به خاطر بابا انشاءالله خیلی زود برمی‌گردم» و نام و نشان جایی که بود را می‌دهد. این خواب راهی شد برای یافتن پیکر سید میلاد اما پیکری بی‌سر و بی‌دست و بی‌پا. روز تشییع با اصرار دوستان و نزدیکان پیکر میلاد را ندیدم و دیدار ما ماند به قیامت و وداع آخر شد همان شب ۱۳ مهر و شام دو نفری پدر و فرزندی. هرچند روز خاکسپاری کم از صحرای محشر نداشت و تا چشم کار می‌کرد جمعیت بود اصلا ولوله‌ای در شهر به راه افتاد و پیکر تکه تکه شده سید میلاد روی دوش مردم به خانه ابدی رسید 🇮🇷کانال راز دل با شهدا https://eitaa.com/albom_shohada اللهم عجل لولیک الفرج ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
شهید امید اکبری پاسدار مدافع وطن تاریخ تولد:۱۳۶۸/۱۰/۲ محل تولد اصفهان تاریخ شهادت:۱۳۹۷/۱۱/۲۴ متولد اصفهان و از نیروهای حاضر در سپاه زاهدان و یکی از مداحان و ذاکرین امام حسین (ع) بود که در انفجار تروریستی به اتوبوس کارکنان سپاه به شهادت رسید. 🥀🕊روحشان شاد یادشان گرامی 🇮🇷کانال راز دل با شهدا https://eitaa.com/albom_shohada اللهم عجل لولیک الفرج ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
شهید میلاد حیدری در تاریخ ۱۳۷۰/۱۲/۲۴ متولد شدند، اهل روستا وینسار قروه کردستان هستند در سن ۷سالگی متاسفانه پدر خود را از دست دادند و باشرایط سخت وکمبود محبت پدرانه بزرگ شدند ولی همیشه پدر خود را الگوی خود قرار میدادند به همین دلیل بعد از اینکه مدرک فوق دیپلم خود را گرفتند به استخدام نیروی مقدس سپاه پاسداران در آمدند مشغول به خدمت به نظام جمهوری اسلامی شدند درسال ۱۳۹۴با دختر خانمی از دیار خود ازدواج کرد و ثمره ی این ازدواج یک دختر خانم به نام حلما ویک آقا پسر بنام محمد شد، بعد از اینکه داعش به سوریه حمله کرد،شهید حیدری خیلی احساس مسئولیت میکردنند و رسته ی خودشون رو که اداری بود روبه عملیاتی تغییر دادند تا بتوانند به سوریه بروند و از حرم خانم زینب کبری سلام الله علیها و بی بی جان رقیه خاتون و مردم مظلوم سوریه در برابر نیروی ظالم داعش دفاع کنند، ایشون در سومین ماموریت خود که همزمان بود با ایام نوروز وماه مبارک رمضان در تاریخ ۱۴۰۲/۱/۱۱ در حومه ی دمشق به دست رژیم جعلی و جنایتکار وکودک کش اسرائیل به درجه ی رفیع شهادت نائل آمدند اولین شهید مدافع حرم سال ۱۴۰۲ شدند و لقب را به خود اختصاص دادند 🇮🇷کانال راز دل با شهدا https://eitaa.com/albom_shohada اللهم عجل لولیک الفرج ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
شهید میلاد حیدری از زبان مادر شهید : روزی مادر شهید روضه گرفته بود و نذری آماده کرده بودند ، ولی متأسفانه افراد کمی در این روضه حضور داشتند . مادر آقا میلاد از این قضیه ناراحت بودند ، وقتی آقا میلاد از سر کار برگشتند و قضیه را جویا شدند ، به مادرشون گفتند: مادر جان مهم اینه که اهل بیت و فرشته ها در روضه ات حضور داشته باشند ، اشکال نداره که افراد کمی در روضه بودند . 📚منبع کانال شهید: @shahid_milad_heydari 🇮🇷کانال راز دل با شهدا https://eitaa.com/albom_shohada اللهم عجل لولیک الفرج ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
معرفی شهید مدافع حرم میلاد حیدری 🇮🇷کانال راز دل با شهدا https://eitaa.com/albom_shohada اللهم عجل لولیک الفرج ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
شهید حمید سیاهکالی مرادی ۴ اردیبهشت ماه ۱۳۶۸ در قزوین به دنیا آمد. این شهید بزرگوار دانشجوی مقطع کارشناسی حسابداری مالی بود. در تاریخ دهم آبان ماه سال ۱۳۹۱ ازدواج کرد. ایشان توسط سپاه صاحب الامر(عج) قزوین و به عنوان مدافع حرم و فرمانده مخابرات و بیسیم چی در جبهه دفاعی سوریه حضور یافت. از پاسداران تیپ ۸۲ سپاه حضرت صاحب الامر(عج) بود،در ۵ آذر ماه سال ۹۴ در راه دفاع از حرم حضرت زینب(س) و نبرد با تروریست‌های تکفیری داعش در سوریه به شهادت رسید. حمید سیاهکالی مرادی دومین شهید سرفراز مدافع حرم عقیله بنی هاشم از استان قزوین می باشد. 🇮🇷کانال راز دل با شهدا https://eitaa.com/albom_shohada اللهم عجل لولیک الفرج ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
شهید عباس دانشگر نام و نام خانوادگی: عباس دانشگر نام پدر : مومن محل تولد : سمنان تاریخ ولادت: ۱۳۷۲/۲/۱۸ تاریخ شهادت : ۱۳۹۵/۳/۲۰ محل شهادت: حومه جنوبی حلب - سوریه مدت عمر: ۲۳سال محل مزار : امامزاده علی اشرف سمنان کتاب مربوط به این شهید: آخرین نماز در حلب _ لبخندی به رنگ شهادت 🇮🇷کانال راز دل با شهدا https://eitaa.com/albom_shohada اللهم عجل لولیک الفرج ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
شهید حمیدرضا زمانی این شهید گرانقدر هم زمان با نخستین روز از ماه محرم و ایام شهادت سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام در سال ۱۳۹۳ به شهادت رسید شهید حمیدرضا زمانی متولد ۱۳۶۵ بود و هنگام شهادت یک دختر ۳ ساله داشت و فرزند دومش هم ۱۲۰ روز بعد از شهادتش متولد شد فرزندی که هیچگاه پدر را ندید مادرش به احترام همسر شهیدش نام حمیدرضا را برای پسرش انتخاب کرد این شهید بزرگوار در راه باز کردن راه برای اربعین به دست داعش به شهادت رسید که ۱ دست و سرش را از کربلا برای به خاک سپاری این شهید به ایران آوردند و در بهشت زهرا استان تهران به خاک سپردند یک دست دیگر را در مکانی که به شهادت رسید دفن کردند و مراسم زیبایی را برای این شهید در بین الحرمین گرفتند همه ما مسلمانان پیاده‌روی اربعین را مدیون این شهیدان هستیم 🇮🇷کانال راز دل با شهدا https://eitaa.com/albom_shohada اللهم عجل لولیک الفرج ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─