البرهان
✅ 3 - دعا براي حضرت خود #امام_زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف ، در توقيع معروفي مي فرمايد : وَ أَكْث
✅ 4 - حزن اندوه در فراق حضرت
عَنْ سَدِيرٍ الصَّيْرَفِيِّ قَالَ دَخَلْتُ أَنَا وَ الْمُفَضَّلُ بْنُ عُمَرَ وَ أَبُو بَصِيرٍ وَ أَبَانُ بْنُ تَغْلِبَ عَلَي مَوْلَانَا أَبِي عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع فَرَأَيْنَاهُ جَالِساً عَلَي التُّرَابِ وَ عَلَيْهِ مِسْحٌ خَيْبَرِيٌّ مُطَوَّقٌ بِلَا جَيْبٍ مُقَصَّرُ الْكُمَّيْنِ- وَ هُوَ يَبْكِي بُكَاءَ الْوَالِهِ الثَّكْلَي ذَاتَ الْكَبِدِ الْحَرَّي قَدْ نَالَ الْحُزْنُ مِنْ وَجْنَتَيْهِ وَ شَاعَ التَّغَيُّرُ فِي عَارِضَيْهِ وَ أَبْلَي الدُّمُوعُ مَحْجِرَيْهِ وَ هُوَ يَقُولُ سَيِّدِي غَيْبَتُكَ نَفَتْ رُقَادِي وَ ضَيَّقَتْ عَلَيَّ مِهَادِي وَ أَسَرَتْ مِنِّي رَاحَةَ فُؤَادِي سَيِّدِي غَيْبَتُكَ أَوْصَلَتْ مُصَابِي بِفَجَائِعِ الْأَبَدِ وَ فَقْدُ الْوَاحِدِ بَعْدَ الْوَاحِدِ يُفْنِي الْجَمْعَ وَ الْعَدَدَ فَمَا أُحِسُّ بِدَمْعَةٍ تَرْقَي مِنْ عَيْنِي وَ أَنِينٍ يَفْتُرُ مِنْ صَدْرِي عَنْ دَوَارِجِ الرَّزَايَا وَ سَوَالِفِ الْبَلَايَا إِلَّا مُثِّلَ لِعَيْنِي عَنْ عَوَائِرِ أَعْظَمِهَا وَ أَفْظَعِهَا وَ تَرَاقِي أَشَدِّهَا وَ أَنْكَرِهَا وَ نَوَائِبَ مَخْلُوطَةٍ بِغَضَبِكَ وَ نَوَازِلَ مَعْجُونَةٍ بِسَخَطِك .
📚كمال الدين ، ص 352 و 📚بحار الأنوار ، ج51 ، ص219 ، ح 9 .
سدير صيرفي گفت : من و مفضّل بن عمر و ابو بصير و ابان بن تغلب به حضور امام جعفر صادق عليه السّلام شرفياب شديم . ديديم حضرت روي زمين نشسته و عبائي بي يقه پوشيده ، كه آستين هايش كوتاه بود ، و در آن حال مانند پدر فرزند مرده جگر سوخته گريه مي كرد و آثار حزن از رخسار مباركش پيدا بود به طوري كه رنگش تغيير كرده بود و در حالي كه كاسه چشمش پر از اشك بود، مي فرمود :
اي آقاي من ! غيبت تو خواب را از من ربوده و لباس صبر بر تنم تنگ نموده و آرامش جانم را سلب كرده !.
اي آقاي من ! غيبت تو مصائب مرا به اندوه ابدي كه يكي بعد از ديگري از ما را مي ربايد ، و جمع ما را بهم مي زند، كشانده است . من با شك چشم و ناله هاي سينه ام كه از مصائب و بلاهاي گذشته دارم نمي نگرم ؛ جز اين كه در نظرم بزرگتر و بدتر از آنها مجسم مي گردد .
📌وقتي امام صادق عليه السلام اين چنين در فراق حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف ، اين چنين ناله مي زند و اشك مي ريزد ، تكليف من و شما روشن است !
۱۶ مهر ۱۴۰۱
البرهان
✅ 4 - حزن اندوه در فراق حضرت عَنْ سَدِيرٍ الصَّيْرَفِيِّ قَالَ دَخَلْتُ أَنَا وَ الْمُفَضَّلُ بْنُ
✅ 5 - عهد وپيمان :
در دعاي عهد كه از #امام_صادق عليه السلام نقل شده است ، اين گونه مي خوانيم :
اللَّهُمَّ إِنِّي أُجَدِّدُ لَهُ فِي صَبِيحَةِ يَوْمِي هَذَا وَ مَا عِشْتُ مِنْ أَيَّامِي عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَيْعَةً لَهُ فِي عُنُقِي لَا أَحُولُ عَنْهَا وَ لَا أَزُولُ أَبَدا
📚بحار الأنوار ، ج53 ، ص 96 .
خداوندا ! من بامداد امروز كه در آن بسر مي برم و هر بامدادي تا زنده ام عهد و پيمان خود را با امام خويش تجديد مي كنم ، و بيعت او را بگردن مي گيرم و هيچ گاه آن را از نظر دور نمي دارم و از ياد نمي برم.
۱۶ مهر ۱۴۰۱
البرهان
✅ 5 - عهد وپيمان : در دعاي عهد كه از #امام_صادق عليه السلام نقل شده است ، اين گونه مي خوانيم : اللَّ
✅ 6 - رعايت تقوي و مانع وصول به حضرت :
#مهمترين_وظيفه_شيعيان در #عصر_غيبت اين است كه تقواي الهي داشته باشند و اتفاقا همين كم تقوايي ما شيعيان است كه اين همه سال از فراق آن حضرت رنج مي بريم .
وَ لَوْ أَنَّ أَشْيَاعَنَا وَفَّقَهُمُ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَي اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِي الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَيْهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْيُمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا عَلَي حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِهَا مِنْهُمْ بِنَا فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا يَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ وَ هُوَ حَسْبُنَا وَ نِعْمَ الْوَكِيل .
و چنانچه شيعيان ما - خدا به طاعت خود موفّقشان بدارد- قلباً در وفاي به عهدشان اجتماع مي شدند ، نه تنها سعادت لقاي ما از ايشان به تأخير نمي افتاد ، كه سعادت مشاهده ما با شتاب بديشان مي رسيد و اين ها همه در پرتو شناخت كامل ما و صداقت محض نسبت بما مي باشد ، بنا بر اين هيچ چيز ما را از ايشان محبوس نمي دارد جز اخباري كه از ايشان بما مي رسد و ما را مكروه و ناراحت مي سازد و از ايشان انتظار نداريم ، و تنها از خدا بايد ياري خواست و او براي ما كافي و نيكو كارگزار و پشتيباني است .
📚بحار الأنوار ، ج53 ، ص177 و 📚الإحتجاج ، ج2 ، ص 499 .
💥خداوند به همه ما توفيق ديدن آن حضرت و رضایت ایشان از ما را مرحمت فرمايد.
┈••✾•🍃🌹🌿•✾••┈┈
👈🏼 به البرهان بپیوندید 👉
✅ (مرجع پاسخگویی به شبهات اعتقادی)
╭┅────────┅╮
▶️ @alburhan_110 ◀️
╰┅────────
۱۶ مهر ۱۴۰۱
💐🍃 میلاد سراسر نور و سرور خاتم الانبیاء و المرسلین، رحمةٌ لِلعالمین، ستوده در آسمان و زمین، پیام آور اخلاق و مهر و مهرورزی، حضرت محمد مصطفی صلّیاللّه علیه و آله وسلم، و ششمین ستاره تابناک ملکوت ولایت و امامت، پیشوای سعادت و راستی، امام جعفر صادق علیه السلام مبارکباد 🌺🌻🍃
✨ آثار و برکات صلوات ✨
🌺 حضرت آیتالله بهجت قدسسره میفرمودند:
🔸«به قصد همه آثار و برکات صلوات، از جمله عشق به اهلبیت علیهمالسلام بسیار صلوات بفرستید. عشق به آنهاست که علاقه به لذتجوییهای مادی را از بین میبرد».
🔸همچنین با اشاره به حدیث نبوی میفرمودند:
«خدا میداند چه آثاری در ذکر صلوات هست»
✨«مَنْ صَلّی عَلَيَّ مَرَّةً، لَمْ یَبْقَ لَهُ مِنْ ذُنُوبِهِ ذَرَّةٌ؛ هر کس یک بار بر من صلوات بفرستد، یک ذره از گناهانش باقی نمیماند».
📚 بهجتالدعاء، ص٣۵۶ (مجموعه ادعیه، اذکار و دستورالعمل های عبادی مورد توصیه حضرت آیتاللّٰه بهجت قدس سره)
۲۱ مهر ۱۴۰۱
هدایت شده از فتاوای رهبر انقلاب
🔸 کیفیت نماز آیات
✅ نماز آیات دو رکعت است که هر رکعت آن پنج رکوع و دو سجده دارد و به چند صورت میتوان آن را به جا آورد:
صورت اول: در هر رکعت، پنج بار حمد و سوره خوانده میشود؛ به این صورت که بعد از نیت و تکبیرة الاحرام، یک حمد و سورهی کامل میخواند و به رکوع میرود، سپس سر از رکوع برداشته، دوباره حمد و سوره را میخواند و به رکوع دوم میرود و باز سر از رکوع برمیدارد و به همین شکل ادامه میدهد تا پنج رکوع انجام شود، سپس به سجده میرود و پس از انجام دو سجده، رکعت دوم را مانند رکعت اول به جا میآورد و پس از انجام دو سجده تشهد را خوانده و سلام میدهد.
صورت دوم: در هر رکعت فقط یک حمد و سوره خوانده میشود؛ به این صورت که سوره را پنج قسمت کرده و بعد از نیّت و تکبیرة الاحرام، حمد و یک قسمت از سوره را (چه یک آیه باشد یا کمتر و یا بیشتر) میخواند و به رکوع میرود و بعد از رکوع بدون اینکه حمد بخواند، قسمت دوم سوره و سپس رکوع دوم را انجام میدهد، و همینطور ادامه میدهد تا سورهای که پیش از هر رکوع، یک قسمت از آن را خوانده، قبل از رکوع آخر تمام شود، سپس رکوع پنجم را به جا میآورد و به سجده میرود و پس از اتمام دو سجده، رکعت دوم را مانند رکعت اول انجام داده و تشهد را خوانده و سلام میدهد.
🔺 رساله نماز و روزه، مسأله ۶۷۳
🆔 @khamenei_ahkam
۳ آبان ۱۴۰۱
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🔰 هماکنون؛ #تیتر_یک KHAMENEI.IR
✍🏻 پیام رهبر انقلاب اسلامی در پی حادثه تروریستی در حرم مطهر شاهچراغ(علیهالسلام)
✊🏻 ید واحده در برابر دست آتشافروز
🚨 داغ این جنایت جز با جستجو از سررشتهی این فاجعهآفرینیها و اقدام قاطع و خردمندانه دربارهی آن، جبران نخواهد شد
🔍 متن کامل پیام👇
https://khl.ink/f/51230
۵ آبان ۱۴۰۱
هدایت شده از پاسخگوها | مرتضی کهرمی
9.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺 فروختن و قرض دادن زنان خود به دیگران توسط ایرانیها
‼️شوهران زنانشان را میتوانند بکشند
💔داغ کردن زنان توسط شوهران
🖍غسل زنان با شاش گاو توسط روحانیون
✅ببینید ايرانی ها چگونه با زنانشان برخورد کردند(آبروریزی است)
آدرس ما در ایتا،تلگرام،اینستاگرام،آپارات و...
@pasokhgooha_ir
https://eitaa.com/joinchat/3332964512Ccaca5d8a43
۱۰ آبان ۱۴۰۱
۱۳ آبان ۱۴۰۱
هدایت شده از مرکز نشر آثار آیتالله بهجت
✅حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
🔹اگر حسابمان را با خدا تصفیه میکردیم، حساب های دیگر تصفیه و اصلاح میشد!
📚 در محضر بهجت، ج٢، ص١١
☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت آیتالله بهجت قدسسره
✅ @bahjat_ir
۱۴ آبان ۱۴۰۱
ساخت بنا بر قبور
پرسش
آیا ساخت بنا بر قبور جایز است؟
پاسخ
مشروعیت بنا، بر قبور پاکان را از راههای گوناگون میتوان ثابت کرد، اینک به آنها اشاره میکنیم:
1- سیره سلف صالح در حفظ قبور پیامبران
تاریخ گواهی میدهد که ساخت و حفظ بنا بر روی قبور اولیا و انبیا یک سنت دیرینه انسانی بوده، و قبل از طلوع ستاره اسلام، قبور انبیای بنی اسرائیل و غیره، همگی دارای بنا بوده است، و روزی که مسلمانان این مناطق را در فلسطین و اردن و شام فتح کردند، در حفظ و صیانت آنها کوشیدند و تا به امروز به همان حالت باقی مانده است. مسلمانان نه تنها خدشهای بر این بناها وارد نکردند، بلکه در تعمیر و نوسازی آنها و گماردن افرادی برای خدمت و حفاظت، اهتمام ورزیدند.
2- حفظ آثار، حفظ اصالتها است
اصولادر حفظ آثار، خصوصاً آثار پیامبر گرامی صلیاللّهعلیهوآله مانند مدفن وی و قبر همسران و فرزندان و صحابه و یاران او، و خانههایی که در آنجا زندگی کرده و مساجدی که در آنها نماز گزارده، فایده عظیمی است که طی مقدمهای به آن اشاره میکنیم.
امروز پس از گذشت بیست قرن از میلاد مسیح، وجود مسیح علیهالسلام و مادر او مریم و کتاب اوانجیل و یاران و حواریون او، در غرب به صورت افسانه تاریخی درآمده است که گروهی از شرقشناسان در وجود چنین مرد آسمانی، به نام مسیح که مادرش مریم و کتاب او انجیل است، تشکیک کرده و آن را افسانهای به سان <مجنون عامری> و معشوق وی <لیلی> تلقی میکنند که زائیده پندارها و اندیشههاست، چرا؟ به خاطر این که یک اثر واقعی ملموس از مسیح در دست نیست، مثلابه طور مشخص نقطهای که او در آن متولد گردید و خانهای که زندگی کرده، و جایی که در آن به عقیده نصاری به خاک سپرده شده است، معلوم و روشن نیست. کتاب آسمانی او نیز دستخوش تحریف گردیده و این اناجیل چهارگانه، که در آخر هر کدام جریان قتل و دفن عیسی آمده است، بهطور مسلم مربوط به او نیست و بی تردید پس از وی تدوین شدهاند. ولی اگر تمام خصوصیات مربوط به او محفوظ میماند، به روشنی بر اصالت او گواهی میداد، و برای آن خیالبافان و شکاکان جای تشکیک باقی نمیگذارد.
ولی مسلمانان آشکارا خطاب به مردم جهان میگویند: هزار و چهارصد سال قبل در سرزمین حجاز مردی برای رهبری جامعه بشری برانگیخته گردید و در این راه موفقیت بزرگی به دست آورد; و تمام خصوصیات زندگی او محفوظ است، بی آنکه کوچکترین نقطه ابهامی در زندگی آن بزرگمرد مشاهده گردد، حتی خانهای که او در آن متولد شده مشخص است، و این کوه حراء است که وحی در آنجا بر او نازل میگردید، واین مسجد او است که در آن نماز میگزارد، و این خانهای است که در آنجا به خاک سپرده شد، و اینها خانههای فرزندان و همسران و بستگان او است، و این قبور فرزندان واوصیاء و خلفا و همسران او میباشد و ... .
اکنون اگر همه این آثار را از میان ببریم، طبعاً علایم وجود و نشانههای اصالت او را از بین بردهایم و زمینه را برای دشمنان اسلام آماده ساختهایم.
بنابراین ویران کردن آثار رسالت و خاندان عصمت، علاوه بر این که یک نوع هتک و بیاحترامی است، مبارزه با مظاهر اصالت اسلام و اصالت رسالت پیامبر نیز میباشد.
آیین اسلام، آیین ابدی و جاودانی است و تا روز قیامت آیین هدایت برای انسانها میباشد. نسلهایی که پس از هزاران سال میآیند، باید به اصالت آن اذعان کنند. لذا برای تا›مین این هدف، باید پیوسته تمام آثار و نشانههای صاحب رسالت را حفظ کنیم و از این طریق گامی در راه بقاء دین در اعصار آینده برداریم و کاری نکنیم که نبوت پیامبر اسلام صلیاللّهعلیهوآله به سرنوشت آیین حضرت عیسی علیهالسلام دچار گردد.
3- ترفیع خانههای پیامبران
قرآن مجید، در آیه معروف به آیه نور، نور خدا را به چراغی پرفروغ تشبیه میکند که بهسان ستاره فروزان میدرخشد، آنگاه در آیه بعدی جایگاه این مشعل فروزان را بیوتی میداند که در آنها مردانی وارسته، صبح و شام خدا را تسبیح میگویند، آنجا که میفرماید: فی بیوت اذناللّه ان ترفع و یذکر فیها اسمه یسبحله فیها بالغدوّ والاصال، نور 37 <این چراغ فروزان> در خانههایی روشن است که خدا رخصت داده که قدر و منزلت آنها والاگردد و نام او در آنها یاد شود، در آن خانهها بامدادان و شامگاهان تسبیح خدا میگویند.
اکنون باید دید مقصود از آن بیوت چیست؟ مسلماً بیت غیر از مسجد است، زیرا بیت از بیتوته به معنی شب را به پایان رساندن، گرفته شده است، و اگر به مسکن انسان بیت میگویند، از آن روست که انسان در آنجا شب را به صبح میرساند.
۲۰ آبان ۱۴۰۱
3. نووی در توضیح این حدیث میگوید: قبر نباید از زمین بلندتر یا سطح آن مسنّم (پشت ماهی) باشد‚ بلکه باید یک وجب از زمین بلندتر و روی آن مسطّح باشد.
4. قرطبی در تفسیر خود‚ حدیث یاد شده را نقل کرده و میگوید: از حدیث برمیآید که مسطّح بودن سنت‚ و مسنّم بودن بدعت است.
5. ابن حجر عسقلانی ضمن بیان استحباب مسطّح بودن روی قبر‚ مینویسد: مقصود از حدیث ابی الهیاج آن نیست که قبر با زمین از نظر سطح یکسان باشد‚ بلکه مقصود آن است که روی قبر‚ صاف و مسطّح گردد‚ هرچند خود قبر بلندتر از زمین باشد.
چنانچه همه این سخنان را نیز نادیده بگیریم (فرض کنیم که حدیث میگوید قبر را باید با زمین یکسان کرد)‚ باز استدلال به این حدیث در تخریب بناء قبور‚ دو اشکال جدّی دارد:
اوّلاً: برابری قبر با زمین‚ برخلاف اتفاق آرای همه فقهای اسلام است‚ زیرا همگی اتفاق دارند که قبر باید یک وجب از زمین بلندتر باشد.
ثانیاً: اگر تفسیر یاد شده را بپذیریم و بگوییم حدیث ناظر به لزوم برابری قبر با زمین است‚ باید قبر را تخریب کرد و آن را با زمین یکسان نمود‚ نه بنایی را که روی قبر ساخته شده است. اساساً حدیث‚ ناظر به بنای روی قبر نبوده و محور سخن در آن‚ خود قبر است‚ نه بنا و سایبان روی آن!
۲۰ آبان ۱۴۰۱
همگی میدانیم سبط اکبر پیامبر صلیاللّهعلیهوآله در سرزمین بقیع و سبط اصغر وی در کربلابه خاک سپرده شدهاند و مرقدشان پیوسته زیارتگاه مسلمانان بوده و خواهد بود. ساختن هر نوع سایبان برای حفاظت از تربت پاک آنان نوعی ابراز محبت به دو سبط بزرگوار پیامبر صلیاللّهعلیهوآله است و این عمل همان پاداش را خواهد داشت که پیامبر صلیاللّهعلیهوآله در روایت فوق متذکر شده است.
امروز، ملل زنده جهان، سعی میکنند که یاد شخصیتهای ملی و مذهبی خویش(سران نظامی، سیاسی و اصلاحگران عرصه فرهنگ) را به اشکال گوناگون زنده نگه دارند، و بدین خاطر پیکر آنان را با عظمت، تشییع میکنند و در محلی با صفا تحت بنای مجلّلی به خاک میسپارند، تا آیندگان نیز همچون نسل حاضر، شخصیتهای مزبور را همواره مد نظر داشته و گرامیبدارند،ما مسلمانان نیز بایستی با شیوههای گوناگون (ساختن آرامگاه، بنای یادبود و غیره) شخصیتهای برتر و بینظیر خویش را پاس بداریم.
5- اصحاب کهف و ساختمان بر قبور آنان
آنگاه که سرگذشت اصحاب کهف پس از سیصد و اندی سال بر مردم کشف شد، همه مردم آن منطقه دور غار آنان را فراگرفته و به دو گروه تقسیم شدند: گروهی گفتند: بر روی قبر، بنای یادبودی بسازیم و آرامگاه آنان را با این بنا گرامی بداریم. گروهی دیگر گفتند: بر روی غاری که اجساد آنان در آن نهفته است، مسجد بسازیم. قرآن این حقیقت را چنین بیان میکند: فقالواابنوا علیهم بنیانا ربهم اعلم بهم قالالذین غلبوا علی امرهم لنتخذن علیهم مسجدا، کهف /21
از این آیه استفاده میشود که در آن زمان هم، بنا بر روی قبر امری رایج بود و هم مسجد سازی روی قبر، چیزی که هست نظریه نخست مربوط به غیر مومنین و نظریه دوم، مربوط به موحدان بوده است. گواه بر اینکه پیشنهاد دوم از آن موحدان بوده است، تاریخ معروفی است که درباره زندگانی اصحاب کهف در کتب تفسیر و تاریخ موجود است و آن اینکه آنان وقتی از خواب بیدار شدند، فردی را روانه شهر کردند، و او وضع شهر را دگرگون دید و گرایشهای مردم به مسیح رامشاهده کرد و تعجب کرد که چگونه این شهر که مرکز مشرکان بود، بلکه وجود موحدان در آن غیر قانونی بهشمار میرفت به چنین حالت و وضعی درآمده است، گویا برای تبیین یک چنین دگرگونی در اوضاع دینی میفرماید: قالالذین غلبوا علی امرهم ...، یعنی کسانی که بر گروه نخست پیروز شده بودند و مقصود این است که از نظر فکر و اندیشه و ایدئولوژی پیروز شده بودند نه از نظر سیاسی، و پیشنهاد مسجدسازی گواه بر این است که پیشنهاد دهندگان مردم متدین بودند و از این نظر، بر گروه دیگر غلبه کرده بودند، نه اینکه اهل قدرت و سلطه بودند تا گفته شود: گفتار چنین گروه، شایسته پیروزی نیست.
بنابراین آیه از دو جهت میتواند سند ما باشد: الف- از اینکه قرآن بنا بر مدفن اصحاب کهف را از زبان گروهی نقل میکند، بدون اینکه آن را نقد کند، واین خود نشانه مشروع بودن آن است. زیرا در غیر اینصورت، آن را نقد میکرد. شما اگر به آیات قرآن نظری بیفکنید آنجا که گفتاری را از دیگران نقل میکند، در صورت غیر صحیح بودن به نقد آن میپردازد مگر اینکه بیپایگی آن روشن باشد- مثلافرعون به هنگام غرق شدن در امواج دریا اظهار ایمان کرد و گفت: آمنت انّه لااله الاالذی آمنت به بنوا اسرائیل و انا من المسلمین، یونس / 90
من ایمان آوردم که خدایی جز آنکه بنی اسرائیل به او ایمان آوردهاند،نیست و من از مسلمانان هستم. قرآن برای اینکه دیگران نپندارند که ایمان در چنین لحظای نافع و سودمند است، فورا نقد میکند و میفرماید: الان وقد عصیت من قبل و کنت منالمفسدین، یونس/91
(آیا اکنون <ایمان آوردهای> در حالی که در گذشته عصیان کردی و از مفسدان بودی). ب- قرآن، این دیدگاه (بنای بر قبور به صورت مسجدسازی) را از جمعیت پیروز بر مشرکان نقل میکند، و این خود حاکی از آن است که این گروه چنین پیشنهادی را به عنوان حکم شریعت خود مطرح میکردند و همگی میدانیم که شرایع سماوی از نظر اصول و قواعد کلی یکسانند و اختلاف، در کیفیتها و جزئیات است از این جهت فقها میگویند احکام ثابت در شرایع پیشین برای ما حجت است، مگر اینکه دلیل محکمی بر منسوخ شدن آن داشته باشیم.
با توجه به این ادله پنجگانه: الف. سیره سلف صالح در حفظ قبور انبیای پیشین. ب. صیانت آثار، حفظ اصالتها است.ج. حفظ ابنیه مربوط به اولیا نوعی ترفیع بیوت آنها است.د . حفظ آثار اولیا مظهر مهر و مودت آنها است.ه. بنای یادبود یا مسجد بر قبور اصحاب کهف;
برای احدی جای شک و تردید باقی نمیماند که بنای بر قبور، نه تنها مشکل شرعی ندارد، بلکه امری مطلوب و مرغوب است.
تنها چیزی که باقی مانده است، تفسیر روایتی است که دستاویز وهابیان قرار گرفته است.
بخش سوم:
دستاویز وهابیان برای ویرانی قبور
۲۰ آبان ۱۴۰۱