eitaa logo
ندبه های انتظار
4.6هزار دنبال‌کننده
15.9هزار عکس
2.2هزار ویدیو
11 فایل
السلام علیک یابقیةالله فی ارضه... دلخوشم به مستحبی که جوابش واجب است... ***تبادل یا تبلیغ اصلا نداریم*** ارتباط با ما: @yamahdi_0
مشاهده در ایتا
دانلود
💥ندبه های انتظار💥 ⚫️اشتباهات و تحریفات واقعه عاشورا(قسمت سوم) 🏴در كتاب اسرار الشهاده نوشته شده است كه: لشكر عمر سعد در كربلا يك ميليون و ششصد هزار نفر بود!! اينها همه در كوفه‏ بودند، مگر چنين چيزی می‏شود!؟ ❇️مگر كوفه‏ چقدر بزرگ بود؟كوفه يك شهر تازه ساز بود كه هنوز سی و پنج سال بيشتر از عمر آن نگذشته بود،چون كوفه را در زمان عمربن خطاب ساختند. ❌در آن وقت معلوم نيست همه جمعيت كوفه آيا به صد هزار نفر می‏رسيده است‏ يا نه؟اون وقت اينكه يك ميليون و ششصد هزار نفر سپاهی در آن روز جمع بشود با عقل جور در نمی‏آيد . 💠نيز در آن كتاب نوشته كه امام حسين‏ در روز عاشورا سيصد هزار نفر را با دست خودش كشت! 💣 با بمبی كه در هيروشيما انداختند تازه شصت هزار نفر كشته شدند! ✨و من حساب كردم كه‏ اگر فرض كنيم كه شمشير مرتب بيايد و در هر ثانيه يك نفر كشته شود،كشتن سيصدهزار نفر ، هشتاد و سه ساعت و بيست دقيقه وقت می‏خواهد. 🔘بعد كه ديدند اين تعداد كشته با طول روز جور در نمی‏آيد ، گفتند روز عاشورا هم‏ هفتاد ساعت بوده است! ◾️همين طور درباره حضرت ابوالفضل گفته‏ اند كه بيست و پنج هزار نفر را كشت كه حساب كردم اگر در هر ثانيه يك نفر كشته شود،شش‏ ساعت و پنجاه و چند دقيقه و چند ثانيه وقت می‏خواهد! 🌷 پس حرف اين مرد بزرگ ، حاجی نوری را باور كنيم كه می‏گويد : اگر كسی بخواهد امروز بگريد، اگر كسی بخواهد امروز ذكر مصيبت كند ، بايد بر مصائب جديده ابا عبدالله‏ بگريد ، بر اين دروغهائی كه به اباعبدالله عليه السلام نسبت داده می‏شود،گريه كند. 🔰قضیه دیگری كه تحريف كردند اين است كه قاصدی گفت پس حالا كه آقااباعبدالله می‏روند، بروم ببينم جلال و كوكب آنها چگونه است. 🍃رفت و ديد آقا خودش‏ روی يك كرسی نشسته و بنی‏ هاشم روی كرسي های چنين و چنان ...بعد مخدرات‏ را آوردند و با چه احترامی سوار اين محملها كردند. ⛔️اينها را می‏گويند تا ناگهان به روز يازدهم گريز می‏زنند و می‏گويند اينها كه در آن روز چنين‏ محترم آمدند روز يازدهم چه حالی‌ داشتند!! ♦️حاجی نوری می‏گويد: اين حرفها يعنی چه؟ اين تاريخ است كه می‏گويد : امام حسين در حالی كه بيرون می‏آمد که خودش را به موسی بن عمران كه از فرعون فرار می‏كرد تشبيه كرده است‏ 🔘يك قافله بسيار ساده‏ ای حركت كرده بود.مگر عظمت اباعبدالله يا عظمت خاندان او به اين است كه‏ سوار محملهائی از ديباج و حرير شده باشند؟! اسبها و شترهايشان چطور باشد؟! *کانال ندبه های انتظار* 🆔 @ale_yaasin 🥀🍂🥀🍂🥀🍂🥀🍂🥀🍂 📘کتاب حماسه حسینی جلد ۱ نوشته شهید بزرگوار مرتضی مطهری
🖤امام حسین علیه السلام هم اهل تبیین بودن... @ale_yaasin
موذن کربلا که بود... @ale_yaasin
▪️ندبه های انتظار▪️ ⚫️دروغ ها و تحریفات روز عاشورا (قسمت چهارم) حتما بخونید! 💥مصیبت حسین ابن علی نباید فراموش بشود.باید اشک مردم را گرفت اما در رثای یک قهرمان! 🔴پس اول قهرمان بودن حسین ابن علی را باید بفهمید بعد برایش اشک بریزید وگرنه رثای یک آدم مظلوم بی دست و پای بیچاره که دیگر معنی ندارد! 🔷 باید اول قهرمان را درک کنید تا ... 🔷شما هم سرتان بشود عزت نفس یعنی چه، بفهمید غیرت یعنی چه کرامت یعنی چه! 🏴ما خیال میکنیم حسین ابن علی در آن دنیا منتظر است مردم برایش عزاداری و دلسوزی کنند! 🏴 و یا العیاذالله حضرت زهرا بعد از 1400 سال در جوار رحمت الهی منتظر است چهار تا آدم فکسنی برای او گریه کنند و به او تسلی بدهند! ❎خیال نکنید که شب عاشورا امام حسین به اصحابش گفت: شما مردم بدبخت بیچاره فردا کشته میشوید و از این حرفا!! 🔆بلکه آنها را اینگونه خطاب میکرد: به به به به گروه قهرمانان. ❎حتی بارها در مسیر راه کربلا به او گفتند حسین نرو،کشته میشوی،حسین نرو خطر دارد اما امام حسین به آنها چه میگوید؟ 💎 میگوید:به من میگویید نرو ولی میروم، میگویید کشته میشوی خوب بشوم مگر کشته شدن برای جوانمرد ننگ است؟ 🔘مردن آن وقت ننگ است که بگویند برای منافع خودش و رسیدن به ریاست دنیوی رفت و موفق نشد و کشته شد. ♻️ولی در راهی میروم که بزرگان و صالحین قدم گذاشته اند. اگر زنده بمانم کسی نمیگوید چرا زنده ماندی و اگر کشته شوم احدی در دنیا مرا ملامت نخواهد کرد... اگر بدانند که در چه راهی رفته ام! 🌷حسین تا روز آخر عاشورا تا آخرین لحظه ها عملش،حرکاتش،سخنانش و حق طلبیش موجی از حماسه است. 💠شب تاسوعا که برای آخرین بار به او اظهار میدارن یا کشته شدن یا تسلیم، 🍃از همان اول میگوید به خدا قسم که من هرگز نه دست ذلت به شما میدهم و نه مثل بردگان فرار میکنم.مردانه مقاومت میکنم تا کشته شوم. 🔆آن ساعتهای آخر، اباعبدالله باز همان است. ⚫️باور نکنید که اباعبدالله این جمله را گفته باشد: "جرعه ای آب به من بدهید جگرم از تشنگی سوخت!" 🔴حسین اهل این درخواست ها نبود! ✔️ او در مقابل لشکر دشمن می ایستد و مردانه رجز میخواند. حتی در روز عاشورا، حد آخر مقاومت را هم میکند 🔘دیگر وقتی به کلی توانایی از بدنش سلب شده.یکی از تیراندازان تیر زهرآلودی را به کمان میکند و بسوی اباعبدالله مینشیند و آقا بی اختیار روی زمین می افتد چه میگوید؟ ⛔️آیا تن به ذلت میدهد؟آیا خواهش تمنا میکند؟ نه ! بلکه رویش را به همان قبله ای که هیچگاه از آن منحرف نشده است میکند و میفرماید:رضا برضاک و تسلیم لامرک...حماسه این است..حماسه حسینی.. 💡پیوست: وقتی بفهمیم که امام حسین چه قهرمانانه و نه از روی بیچارگی و عجز؛ به شهادت رسید و مردانه مقاومت کرد و ذلت التماس به دشمن را نپذیرفت ، اشکهایی که در مصیبت آقا میریزیم اشکهای با ارزشتری هستن چون حاکی از معرفت و شناخت روح بزرگ امام حسین علیه السلام هست. *کانال ندبه های انتظار* 🆔 @ale_yaasin 🔘🔹🔹🔘🔹🔹🔘🔹🔹🔘 📙کتاب حماسه حسینی ج ۱ نوشته شهید مطهری
🌾ندبه های انتظار🌾 🛑چرا اشک بر امام حسین، اینهمه عظمت و پاداش داره؟ فرض کنید یک قاشق دارید،قیمت یک قاشق چند هست؟چند هزار تومان بیشتر نیست دیگه. ✍حالا اگه بگن در این قاشق ناپلئون یا یکی از پادشاهان ایرانی غذا خورده قیمتش چقدر میشه؟احتمالا میلیاردی! قاشق که فرق نکرده! اما یک عنوانی پیدا کرد به عنوان قاشق ناپلئون! ◼️حالا اشک هم زمانی که عنوان و اسم امام حسین علیه السلام روی اون بیاد ارزشمند میشه چون امام حسین تمام هستی و دارو ندارش رو برای خدا داد... 🖤خداوند هم خدایی خودش رو که نمیتونه بده، 🏴پس هر چیزی که برای امام حسین علیه السلام انجام بشه و نام و عنوان امام حسین علیه السلام روش بیاد ارزشمند میکنه و بهش پاداش میده و اینجوری جبران میکنه... *کانال ندبه های انتظار* 🆔 @ale_yaasin 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🍃ندبه های انتظار🍃 ⚫️دروغ ها و تحریفات عاشورا (قسمت پنجم) ‌🔥دروغ ها و تحریفات به قدری زیاد است که اگر بخواهیم روضه های دروغینی که میخوانند را جمع آوری کنیم شاید چند جلد کتاب چند صفحه ای بشود! ‌ ‌🌼مرحوم حاجی نوری این مرد بزرگ حتی صريحا می‏گويد: امروز بايد عزای حسين را گرفت اما برای حسين در عصر ما يك عزای جديدی است كه در گذشته نبوده است!! ‌ ‌و آن اينهمه دروغهائی است كه درباره حادثه كربلا گفته‏ می‏شود و هيچكس جلوی اين دروغها را نمی‏گيرد... ‌ ‌🌷برای مصيبت حسين بن علی‏ بايد گريست ، ولی نه برای شمشيرها و نيزه‏ هايی كه در آن روز بر پيكر شريفش وارد شد ، بلكه به خاطر دروغهایی که امروزه در مورد حادثه کربلا گفته میشود! ‌ ‌💥این مطلب را قبلا بگويم كه در همه اينها مردم مسؤولند. ‌ ‌❄️يعنی‏ شما مردمی كه در روضه خوانيها شركت می‏كنيد و هيچ خيال نمی‏كنيد كه در اين‏ قضيه مسؤول هستيد ، بلكه فكر می‏كنيد كه مسؤول فقط گويندگان هستند،شما هم مسئولید! ‌ 🌑دو مسؤوليت بزرگ مردم دارند ، يكی اينكه نهی از منكر بر همه واجب است. ‌وقتی می‏فهمند و می‏دانند كه دروغ است ، نبايد در آن‏ مجلس بنشينند كه حرام است و بايد مبارزه كنند. ‌ ‌🍃و ديگر از بين بردن‏ تمايلی است كه صاحب مجلسها و مستمعين به گرم بودن مجلس دارند و به‏ اصطلاح میگویند به هرقیمتی مجلس بايد بگيرد! ‌ ‌🌾روضه خوان بيچاره می‏بيند كه‏ اگر هر چه می‏گويد راست و درست باشد آن طور كه شايد و بايد مجلس‏ نمی‏گيرد و همين مردم هم دعوتش نمی‏كنند ، ناچار يك چيزی اضافه می‏كند. ‌ ‌✨مردم بايد اين انتظار را از سر خودشان بيرون كنند و با رفتارشان آن روضه‏ خوانی را كه مجلس را الکی گرم می‏كند تشويق نكنند. ‌ ‌🌺مردم بايد روضه راست بشنوند تا معارفشان ، سطح فكرشان بالا بيايد و بدانند كه اگر روحشان در يك كلمه اهتزاز پيدا كرد ، يعنی با روح‏ حسين بن علی هماهنگ شد و در نتيجه اشكی ولو ذره‏ ای ، از چشمشان بيرون آمد واقعا مقام بزرگی است. ‌ ‌💠اما اشكی كه از راه قصابی كردن و دروغ پراکنی از چشم بيرون‏ بيايد اگر يك دريا هم باشد ارزش ندارد! ‌ ‌🔆مرحوم آخوند خراسانی فرموده بود آنها كه بدنبال‏ روضه نشنيده می‏روند ، بروند روضه‏ های راست را پيدا كنند كه آنها را احدی‏ نشنيده است. ‌ ‌♻️خطبه‏ هايی كه امام حسين عليه السلام در مكه و بطور كلی در حجاز ، در كربلا ، در بين راه خوانده ، خطابه‏ هايی كه اصحابش خوانده‏ اند. ‌ ‌☑️سؤال و جوابهايی كه با حضرت شده ، نامه‏ هائی كه ميان ايشان و ديگران مبادله شده و..‌ ‌ * کانال ندبه های انتظار* @ale_yaasin 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 📕‌منبع :حماسه حسینی استاد شهید مطهری
▪️ندبه های انتظار▪️ ⚫️ در ظهر عاشورا چه گذشت...(قسمت ششم) ✳️ نکته: در روز عاشورا در کربلا 72 تن از یاران باوفای آقا امام حسین علیه السلام به شهادت رسیدند که در این بین، سرگذشت عده ای از شهدا و جریان شهادتشان خاص تر و مورد توجه تر بوده. ▪️که ما به علت کمبود وقت و زمان،فقط به جریان شهادت همون عده ی خاص میپردازیم: 🔴السلام علی جوْن بن حوی ابی ذر 🌷جوْن غلام آزاد شده ی ابوذر غفاری،یکی از شهدای کربلاست که بعد از وفات ابوذر در خدمت امام حسن و امام حسین علیه السلام بوده است 🔰موقعی که بیشتر یاران امام حسین به شهادت رسیدند جون خدمت امام آمد و رخصت جنگ خواست. 🌹امام فرمود: جون، تو مجازی هرکجا که میخواهی بروی زیرا پیروی تو از ما و بودن در خانه به منظور کمک و آسایش بوده ،لذا در گرفتاری ما خود را مبتلا نساز. ✨جون خود را روی قدمهای مبارم حضرت انداخت و عرض کرد: یابن رسول الله در خوشیها با شما بودم حالا در گرفتاری دست از شما بردارم؟ ▪️بخدا میدانم که بویم بد و حسب و نسبم پست و چهره ام سیاه است ولی شما بهشت را از من دریغ مدارید تا خوشبو و شرافتمند و روسفید گردم. نه! بخدا از شما دست برنمیدارم تا خون سیاهم با شما آمیخته گردد. 🌹امام حسین علیه السلام به او اجازه داد،جون به میدان رفت و به سپاه دشمن حمله کرد بعد از آنکه 25 نفر را به درک واصل کرد به شهادت رسید. 🌿هنگامی که هنوز رمقی داشت امام حسین به بالین او آمد نشست و فرمود: 🌟خدایا چهره اش را سفید گردان و بویش را نیکو و اورا با ابرار و نیکان محشور بفرما و بین او و محمد و خاندانش معارفه برقرار ساز. 🌷 امام محمدباقر علیه السلام به نقل از پدرش امام سجاد علیه السلام روایت نموده که بعد از ده روز از گذشت عاشورا بدن جون را دریافتند در حالیکه از او بوی مشک استشمام میشد... 🌟آری همنشینی با اولیا الله انسان را از پستی و ذلت به اوج عزت و بزرگی میرساند... ✍ادامه دارد... *کانال ندبه های انتظار* 🆔 @ale_yaasin ❄️▪️❄️▪️❄️▪️❄️▪️❄️▪️❄️ 📕 ابصارالعین ص125 📒نفس المهموم ص 291 📗بحار23/24 📘 قاموس الرجال449/9
🍃ندبه های انتظار🍃 🔴نزدیکان امام حسین را از روی چشمانشون بشناسید! شما وقتی میرید سر سلامتی بگید به صاحب عزایی توی ختم سوم و هفتم و و.. ‌ ‌✔️اگر از بستگان خیلی نزدیک باشی بخوای بری مجلس،خودتم دلشکسته ای، به سر و تیپت نمیرسی، نمیکنی،آرایشگاه نمیری و...تا وارد مجلس میشی بخوای نخوای گریه‌ت میگیره.. ‌ ‌☑️ولی اگر از بستگان دور باشی خب طبیعتا کمتر رعایت میکنی،شاید اصلا گریه هم نکنی و فقط حالت حزن و اندوه به خودت بگیری و بلند بلند نخندی. ‌ ‌🖤هرکی به اهل بیت نزدیک تره بیشتر گریه میکنه،بیشتر رعایت میکنه.. ‌ ‌💠ندیدید وقتی در ختمی شرکت میکنید که نمیدونید پسر صاحب عزا کیه از روی شدت گریه میفهمی پسر صاحب عزا کیه؟ ‌ ‌⚫️پس هروقت میخوای نزدیکان امام حسین رو بشناسی به چشماشون نگاه کن،به سرو وضع و ظاهرش نگاه کن ‌ ‌🔘هرکی بیشتر گریه میکنه ،بیشتر رعایت میکنه یعنی ‌بیشتر معرفت داره،استغفار بیشتری کرده،نونش حلال تر بوده،تکبر و غرورش کمتر بوده... ‌ ‌‌▪️اما اگر انسان اشکش نیومد هم نباید ناامید بشه! ‌ ‌🔹شما برای باران میخونی اگر آدم برای گریه کردن نماز بخونه این واجب تره... ‌ ‌⚫️چون باران دنیای شما رو آباد میکنه اما اشک بر آخرتت رو آباد میکنه.. ‌ *کانال ندبه های انتظار* 🆔 @ale_yaasin 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 📕از بیانات آیت الله حائری با کمی تلخیص
🔅ندبه های انتظار🔅 ⚫️وقایع روز هشتم محرم سال61! ☑️ در روز هشتم امام حسین علیه السلام و اصحابش از تشنگی سخت آزرده خاطر شده بودند؛ بنابراین امام علیه السلام كلنگی برداشت و در پشت خیمه ها به فاصله نوزده گام به طرف قبله، زمین را كَند. 💦 آبی گوارا بیرون آمد و همه نوشیدند و مشكها را پر كردند، سپس آن آب ناپدید شد و دیگر نشانی از آن دیده نشد. 🌾هنگامی كه خبر این ماجرا به عبیداللّه بن زیاد رسید، پیكی نزد عمر بن سعد فرستاد كه: به من خبر رسیده است كه چاه ميكَند و آب بدست ميآورد. 💠به محض اینكه این نامه به تو رسید، بیش از پیش مراقبت كن كه دست آنها به آب نرسد و كار را بر حسین علیه السلام و یارانش سخت بگیر. عمر بن سعد دستور وی را عمل نمود. ✳️در این روز "یزید بن حصین همدانی" از امام علیه السلام اجازه گرفت تا با عمر بن سعد گفتگو كند. 🌸حضرت اجازه داد و او بدون آنكه سلام كند بر عمر بن سعد وارد شد؛ عمر بن سعد گفت: ای مرد همدانی! چه چیز تو را از سلام كردن به من بازداشته است؟مگر من نیستم؟ 🔰گفت: اگر تو خود را مسلمان ميپنداری پس چرا بر عترت پیامبر شوریده و تصمیم به كشتن آنها گرفته ای و آب فرات را كه حتی حیوانات این وادی از آن مينوشند از آنان مضایقه ميكنی؟ 🔥عمر بن سعد سر به زیر انداخت و گفت: ای همدانی! من ميدانم كه آزار دادن به این خاندان حرام است، من در لحظات حسّاسی قرار گرفته ام و نميدانم باید چه كنم؛ آیا حكومت ری را رها كنم، حكومتی كه در اشتیاقش ميسوزم؟ ⚡️و یا دستانم به خون حسین آلوده گردد، در حالی كه ميدانم كیفر این كار، آتش است؟ 💥 ای مرد همدانی! حكومت ری به منزله نور چشمان من است و من در خود نميبینم كه بتوانم از آن گذشت كنم. 🔆یزید بن حصین همدانی بازگشت و ماجرا را به عرض امام علیه السلام رساند و گفت: عمر بن سعد حاضر شده است شما را در برابر حكومت ری به قتل برساند. 🌺امام علیه السلام مردی از یاران خود را نزد ابن سعد فرستاد و از او خواست تا شب هنگام در فاصله دو سپاه با هم ملاقاتی داشته باشند. 🌙شب هنگام امام حسین علیه السلام با 20 نفر و عمر بن سعد با 20 نفر در محل موعود حاضر شدند. 🌹 امام حسین علیهالسلام به همراهان خود دستور داد تا برگردند و فقط برادر خود "عباس" و فرزندش "علي اكبر" را نزد خود نگاه داشت. عمر بن سعد نیز فرزندش "حفص" و غلامش را نگه داشت و بقیه را مرخص كرد. 🍁در این ملاقات عمر بن سعد هر بار در برابر سؤال امام علیه السلام كه فرمود: آیا ميخواهی با من مقاتله كنی؟ عذری آورد. 🔥یك بار گفت: ميترسم خانه ام را خراب كنند! امام علیه السلام فرمود: من خانه ات را ميسازم. 🔥ابن سعد گفت: ميترسم اموال و املاكم را بگیرند! فرمود: من بهتر از آن را به تو خواهم داد، از اموالی كه در حجاز دارم. 🔥 عمر بن سعد گفت: من در كوفه بر جان افراد خانواده ام از خشم ابن زیاد بیمناكم و ميترسم آنها را از دم شمشیر بگذراند. 🌷حضرت هنگامی كه مشاهده كرد عمر بن سعد از تصمیم خود باز نميگردد، از جای برخاست در حالی كه ميفرمود: تو را چه ميشود؟ خداوند جانت را در بسترت بگیرد و تو را در قیامت نیامرزد. ✨ به خدا سوگند! من ميدانم كه از گندم عراق نخواهی خورد! ✍ابن سعد با تمسخر گفت: جو ما را بس است 💥 پس از این ماجرا، عمر بن سعد نامه ای به عبیداللّه نوشت و ضمن آن پیشنهاد كرد كه حسین علیه السلام را رها كنند؛ چرا كه خودش گفته است كه یا به حجاز برميگردم یا به مملكت دیگری ميروم. ♨️ عبیداللّه در حضور یاران خود نامه ابن سعد را خواند، "شمر بن ذی الجوشن" سخت برآشفت و نگذاشت عبیداللّه با پیشنهاد عمر بن سعد موافقت كند.. ✍ادامه دارد.. *کانال ندبه های انتظار* 🆔 @ale_yaasin 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 📒کشف الغمه،ج2،ص47 📘بحارالانوار،ج44،ص388 📕ارشاد،شیخ مفید،ج2،ص82
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠ندبه های انتظار💠 ⚫️راز چشمه آب در حرم حضرت اباالفضل علیه السلام... ☑️همان آبي كه بر فرزندان پيامبر در ظهر عاشورا ۱۴ قرن پيش بستند، امروز در حرم ، به طرز معجره آسايي نابينا را بينا مي‌كند.. ✨بيمار سرطاني را شفا مي‌دهد و از ۵۰ سال قبل تاكنون اين آب در يك سطح ثابت مانده و هر چه از آن استفاده مي‌شود نه كم و نه زياد مي‌شود... ✍این آب چند ویژگی دارد. اول اینکه اگرچه راکد است، هرگز رنگ و طعم آن از دست نرفته و گندیده نشده است. ویژگی دوم آن که سطح آب بالاتر از قبر مطهر آقا ابوالفضل(علیه السلام) است آب از دیواره دور قبر به داخل نفوذ نمی‌کند... 🖤السلام علیک یا علیه السلام... *کانال ندبه های انتظار* 🆔 @ale_yaasin ◾️⚘◾️⚘◾️⚘◾️⚘◾️
🌑ندبه های انتظار🌑 ⚫️حدود ساعت ۱۱: بعد از این حملات امام دستور تک تک به میدان رفتن را داد. اصحاب باهم قرار گذاشتند تازنده‌اند نگذارند کسی از بنی‌هاشم به میدان برود. 💥بعضی ها «در مقابل نگاه امام » شهید شدند. یکی از اولین کسانی که کشته شد مسلم بن عوسجه بود.. 🔘یک‌بار هفت نفر از اصحاب امام (علیه السلام) در محاصره واقع شدند. حضرت عباس (علیه السلام) محاصره آن‌ها را شکست و نجاتشان داد.   ⚫️ ساعت ۱۲:۵۰ اذان ظهر: حبیب بن مظاهر وقت اذان ظهر شهید شد. چون‌که نوشته‌اند امام خطاب به اصحاب گفت یکی برود با عمر سعد مذاکره کند و بخواهد برای نماز ظهر جنگ را متوقف کنیم. یکی از لشکر کوفه صدا زد: «نماز شما قبول نمی‌شود.» 🔸 حبیب به او گفت «ای الاغ! فکر می‌کنی نماز شما قبول می‌شود و نماز پسر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم قبول نمی‌شود؟» به جنگ او رفت اما دوستانش به کمکش آمدند و حبیب کشته شد. 🖤امام (علیه السلام) از شهادت حبیب متأثر شده و برای اولین بار در روز عاشورا گریست. رو به آسمان کرد و گفت: «خدایا رفتن جان خودم و دوستانم را به‌حساب تو می‌گذارم.» ⚫️ساعت حدود ۱۳: ۳۰ نفر از اصحاب امام تا وقت نماز زنده بودند و بعداز آن ساعت شهید شدند؛ ازجمله زهیر و حر. بعد از کشته شدن اصحاب نوبت به بنی‌هاشم رسید. 🌸اولین نفر حضرت علی‌اکبر پسر امام حسین بود. ⚫️ساعت حدود ۱۴: ۲۸ نفر از مردان بنی‌هاشم کشته شدند  عاقبت امام حسین (علیه السلام) و حضرت عباس تنها ماندند. عزم کردند تا دونفری به قلب دشمن بزنند و آخرین سواری را باهم انجام بدهند. دشمن بین دو برادر فاصله انداخت. عباس دلاور در محاصره کشته شد. 🖤پس از شهادت حضرت عباس ، امام برای دومین بار بعد از مرگ برادر عزیزش گریه کرد و فرمود «اکنون دیگر پشتم شکست.»   ⚫️ساعت حدود ۱۵:  امام به‌طرف خیمه‌ها برگشت تا خداحافظی بکند. همچنین پیراهنش را پاره‌پاره کرد و پوشید تا بعداً در وقت غارت کردن توسط دشمن برهنه‌اش نکنند. وقت وداع با اهل‌بیت، کودک شیرخواره او توسط تیر حرمله کشته شد. 🖤امام رو به آسمان کرد و فرمود: «خدایا اگر نصرتت را از ما دریغ کردی. این را در مقابل چیزی قرار بده که برای ما بهتر است»   🖤امام (علیه السلام) به میدان رفت اما کمتر کسی حاضر به مقابله با ایشان می‌شد. بعضی تیر می‌انداختند و بعضی از دور نیزه پرتاب می‌کردند. 🔥 شمر و ده نفر به مقابله امام آمدند. بعد از شهادت امام بر پیکر مبارکش جای ۳۳ زخم نیزه و ۳۴ زخم شمشیر شمرده شد.   🖤امام (علیه السلام) در آستانه شهادت بود اما کسی جرئت نمی‌کرد به سمت ایشان برود. اهل حرم از صدای ذوالجناح متوجه شده و بیرون دویدند. ☘ کودکی به نام عبدالله بن حسن دوید و به طرف امام آمد. او را در بغل عمویش کشتند. امام برای سومین بار ناراحت شدند و کوفیان را نفرین کردند: «خدایا باران آسمان و روییدنی زمین را از ایشان بگیر!»   ⚫️ساعت ۱۶:۰۶ اذان عصر: وقت شهادت امام را وقت نماز عصر گفته‌اند. روایت تاریخ طبری به نقل از وقایع‌نگار لشکر عمر سعد چنین است. گوید: آنگاه شمر میان کسان بانگ زد که «وای شما منتظر چیستید؟ مادرهایتان به عزایتان بنشینند. بکشیدش... ادامه دارد... *کانال ندبه های انتظار* 🆔 @ale_yaasin
بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد اگر غلط نکنم، عرش بر زمین افتاد... اجرک الله یا صاحب الزمان @ale_yaasin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️اگر میخواید روز عاشورا و شرایط بچه های خردسال کربلا رو بفهمید و درک کنید این کلیپ رو ببینید... @ale_yaasin
🌹▪️ندبه های انتظار▪️🌹 ⚫️هفت مصیبتِ شام از زبان امام سجاد علیه السلام... 🌺از علیه السلام پرسیدند: ‌ سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟ ▪️در پاسخ سه بار فرمودند: الشّام، الشّام، الشّام... امان از شام ! 🔴در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر ، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود: ▪️1.ستمگران در شام اطراف ما را باشمشیرها احاطه کردند و بر ما حمله می‌نمودند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و طبل می‌زدند. ▪️2.سرهای شهداء را در میان هودج‌های زن‌های ما قرار دادند. سر پدرم و سر عمویم عباس(علیه السلام) را در برابر چشم عمه‌هایم زینب و ام کلثوم(علیها سلام) نگه‌داشتند و سر برادرم علی اکبر و پسر عمویم قاسم(علیه السلام) را در برابر چشمان خواهرانم سکینه و فاطمه می‌آوردند و با سرها بازی می‌کردند، و گاهی سرها به زمین می‌افتاد و زیر سم سُتوران قرار می‌گرفت. ▪️3.زن‌های شامی از بالای بام‌ها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامه‌ام افتاد و چون دست‌هایم را به گردنم بسته بودند نتوانستم آن را خاموش کنم. عمامه‌ام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزاند. ▪️4.از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و می‌گفتند: «ای مردم! بکُشید این‌ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند؟!» ▪️5.ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را در خانه یهود و نصاری عبور دادند و به آن ها می‌گفتند: این‌ها همان افرادی هستند که پدرانشان، پدران شما را (در خیبر و خندق و ...) کشتند و خانه‌های آن‌ها را ویران کردند . امروز شما انتقام آن‌ها را از این‌ها بگیرید. ▪️6.ما را به بازار برده فروشان بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن ها مقدور نساخت. ▪️7.ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شب‌ها از سرما، آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن، همواره در وحشت و اضطراب به سر می‌بردیم... ⚫️صلی الله علیک یا سیدالساجدین،الامام العارفین،زین العابدین.. *کانال ندبه های انتظار* 🆔 @ale_yaasin ▪️▪️▪️▪️🌷🌷🌷▪️▪️▪️▪️ 📕برگرفته از:‌‌ تذکرة الشهداء ملاحبیب کاشانی
🖤صلی الله علیک یا علی ابن الحسین... @ale_yaasin
❄️ندبه های انتظار❄️ ⚫️بعد از کربلا چه گذشت..(قسمت2) 🔷 در این روز دفن شهدای کربلا توسط قبیله بنی اسد و با راهنمایی و نظارت امام سجاد علیه السلام که به صورت معجزه(طی الارض) به کربلا برگشته بود تا اجساد را شناسایی و دفن کنند، در کربلا صورت گرفت. 🔵چون اسرا را وارد کوفه کردند ابن زیاد دستور داد تمام مردم شهر در قصر اجتماع کنند 🌸سر حسین ابن علی علیه السلام در داخل سپر کنار ابن زیاد قرار داشت،با چوب بر لب و دندان ابی عبدالله می زد و میخندید... 🌹 زید ابن ارقم که از صحابه رسول خدا بود وقتی مشاهده کرد ابن زیاد ضربات خود را مانند باران بر لب و دندان ابی عبدالله وارد میکند... صدا زد: 📛 ابن زیاد! چوب را از لبان حسین بردار که بخدا قسم مکرر در مکرر دیدم که رسول این لبها را میبوسید... ☘سپس شروع به گریستن کرد. ♨️ابن زیاد گفت: خدا همواره چشمانت را بگریاند که برای پیروزی خدا گریه میکنی! اگر نبود که پیر و خرفت شده و عقلت را از دست داده ای، میدادم همین الان سرت را از بدنت جدا کنند! 🌹زید گفت: پسر زیاد با امانت رسول خدا چه کردی...؟! سپس از مجلس خارج شد و گفت: شما مردم عرب از امروز همگی برده خواهید بود که پسر پیغمبر خدا را کشتید و پسر مرجانه را امیر خود قرار دادید تا نزدیکان شما را بکشد ! 🌷حضرت زینب سلام الله علیها در حالیکه پست ترین لباسها را بر تن داشت در گوشه ای از مجلس ابن زیاد نشست . زنان و کنیزان اطرافش را گرفتند. 💠 ابن زیاد سه بار پرسید: این زن که اینچنین گوشه نشینی اختیار کرده کیست؟ کسی جواب او را نداد تا اینکه یکی از زنان گفت: این زینب دختر فاطمه دختر رسول خداست. ♨️این بار ابن زیاد با شماتت گفت: خدا را سپاس که شما را کشت و حرکتتان را باطل گردانید. 🌹زینب کبری فرمود: خدا را حمد میکنم که به وسیله پیامبرش مارا گرامی داشت و از پلیدیها پاک ساخت،همانا فاسق رسوا میشود و فاجر دروغ میگوید و او غیر از ماست پسر مرجانه! ♨️ابن زیاد: دیدی خدا با برادرت چه کرد؟ 🌷حضرت زینب: من جز زیبایی و خوبی چیزی ندیدم،اینها جماعتی بودند که خدا شهادت را بر ایشان مقدر کرده بود و به قتلگاه آمدند.و روزی خدا میان تو و ایشان را جمع میکند و با تو مخامصه میکنند آنگاه خواهی دید که پیروز کیست، مادرت به عزایت بنشیند پسر مرجانه. ♨️ابن زیاد از نحوه ی پاسخگویی حضرت زینب به خشم آمد و خواست او را بکشد. عمروبن حریث گفت: این زن از مصیبت نزدیکانش ناراحت است و نباید اورا مواخذه کرد. ♨️ابن زیاد: خدا قلب مرا شفا داد و راحت نمود از طرف برادر سرکش تو و پیروانش! 🌷حضرت زینب: بجانم قسم بزرگان مرا کشتی و خاندان مرا نابود ساختی و ریشه های مرا بریدی ،اگر اینها شفای توست..،پس شفا یافتی! ♨️ابن زیاد با مغالطه گری گفت: این زن شاعر و سخنور است مانند پدرش! ♨️سپس ابن زیاد نگاهی به اسرا انداخت و امام زین العابدین را دید و پرسید: کیست این؟ گفتند: علی ابن الحسین. ♨️ابن زیاد: مگر خدا علی ابن الحسین را در کربلا نکشت؟ 🌺امام سجاد: برادر دیگری داشتم به اسم علی که شما او را کشتید. ♨️ ابن زیاد با وقاحت فریاد کشید: نه خدا او را کشت! 🌸 امام سجاد فرمود: آری خدا جان هرکس را هنگام مرگ میگیرد و هیچکس نمیمیرد مگر به اذن او. 🔥 جسارت و حاضرجوابی امام خشم ابن زیاد را برانگیخت و فریاد زد: تورا چنین جراتی است که جواب مرا میدهی!!جلاد نفسش را بگیر! 🌹حضرت زینب با شنیدن این سخن از جا پرید و امام سجاد را در بغل گرفت و گفت: پسر مرجانه! خونهایی که از ما ریختی کافی نیست برایت ؟ غیر از این جوان چه کسی را برای ما باقی گذاشتی؟ اگر میخواهی اورا بکشی اول مرا بکش! 🔥 ابن زیاد نانجیب شرمنده شد و با تعجب گفت: چه خویشاوندی عمیقی! براستی حاضر است با او کشته شود... ✍ ادامه دارد... *کانال ندبه های انتظار* 🆔 @ale_yaasin 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 📘ارشاد ص228، 📘طبری 371/7 📘 نفس المهموم ص 404 📘 کامل 81/4
با افتخار میگن : امسال نذری ندادم امسال هیئت نرفتم امسال مشکی نپوشیدم! خبر ندارن که قبلش این خدا بوده که انداختتشون دور که نتونستن این کارا رو بکنن:)) انگار لیاقت داشتن الکیه! @ale_yaasin
▪️ندبه های انتظار▪️ ⚫️بعد از کربلا چه گذشت...(قسمت 7) 🔵بعد از سخنرانیهای حضرت زینب سلام الله علیها،مردمی که در کاخ جمع شده بودند منقلب شده و احساس ندامت میکردند. 🍃در این هنگام که امام سجاد علیه السلام را بر یزید وارد کردند، یزید که سرشکسته شده بود و دنبال بهانه ای برای شهید کردن امام سجاد علیه السلام بود از او سوالاتی میپرسید و امام هم به کوتاهی پاسخ میداد. 🌹در حالیکه تسبیح کوچکی در دست داشت و آنرا میچرخانید. 🔥یزید گفت: این چه کاری است که من با تو سخن میگویم و با تسبیح بازی میکنی و احترام نمیگذاری؟ 🌺امام علیه السلام فرمود: پدرم از جدم برایم نقل کرده که وقتی نماز صبح را انجام میداد تسبیح به دست میگرفت و ذکری میگفت. ✨سپس تسبیح را در دست میچرخانید و به کارش میرسید بدون اینکه ذکری بگوید و میفرمود: چرخاندن تسبیح ذکر به حساب می آید و چون در رختخواب میرفت تسبیح را زیر بالشش قرار میداد و میخوابید و میفرمود تا صبح تسبیح ذکر میکند. من از روش آنها پیروی میکنم. 🔥یزید گفت: با هرکدام از شما که سخن میگویم به گونه ای سخن میگوید که در گفتار پیروز میشود! ✳️ در تاریخ آمده است که بعد از این سخنان یزید امام سجاد و اهل بیت را در خرابه ی بی سقفی منزل داد که از سرما و گرما در پناه نبودند. 🔰 انقدر بر اهل بیت سخت گذشت که صورتشان پوست انداخت و مجروح گردید. 🔴 منهال عمرو میگوید: امام سجاد را دیدم که تکیه بر عصا دیده و پاهایش مانند دوتا نی خشک و خون از آنها جاری بود، رنگ شریفش نیز زرد شده بود. 🌱 از او پرسیدم: یابن رسول الله چگونه صبح کردید؟ 🌹 امام سجاد فرمود: چگونه است حال کسی که در دست یزید اسیر است؟ زنهای ما تابحال از طعام سیر نشده اند و سرهایشان پوشیده نگردیده است.. 🔥هروقت هم که یزید مارا میطلبد گمان میکنم قصد کشتن مارا دارد. منهال! عرب به عجم افتخار میکند که محمد صلی الله علیه و آله عربی است ولی ما خاندان مردانمان کشته میشود توسط خود اعراب و زنان و اطفالمان اسیر میشوند! 💠 پرسیدم : کجا میروید؟ فرمود جایی که به ما داده اند حفاظی ندارد و آفتاب پوست مارا گداخته است. 💥جهت ضعف بدن بیرون آمده ام تا قدری استراحت کنم و برگردم از جهت ترس بر زنان.... 🌼 در این حال صدای زنی بلند شد: نور دیده ام کجا میروی؟ برگرد که از دشمن بر جان تو میترسم!امام با شنیدن صدای عمه اش مرا گذاشت و به خرابه بازگشت... ✍ادامه دارد... *کانال ندبه های انتظار* 🆔 @ale_yaasin 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 📒 مقتل مقرم ص 453، 📗بحار ج45 ص 140، 📘 لهوف ص 193. 📕 نفس المهموم ص 459
✍علمایی که به خدمت حضرت ولی عصر عج رسیده اند ایشون رو توی چه سنی دیده اند؟ @ale_yaasin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هم روز اول که می‌خواست وارد دفتر ریاست جمهوری بشه، تفأل زد به قرآن و گُل از گُلش شکفت... @ale_yaasin
🌹ندبه های انتظار🌹 ⚫️بعد از شهادت در کربلا،چه اتفاقاتی در عالم افتاد؟ 🔘پس ازشهادت آن بزرگوار، سپاه ملعون کوفه بخاطر پیروزی، سه تکبیر(الله اکبر)گفتند.. 🌏زمین به سختی لرزید و شرق و غرب تاریک شد و مردم را زلزله و برق فرو گرفت و آسمان خون بارید و هاتفی ازآسمان ندا کرد: ♦️بخداسوگند امام فرزند امام وبرادر امام و پدر امامان،حسین بن علی،کشته شد! 🔷راوی گفت: درآن وقت غبار شدید توأم با تاریکی و طوفان سرخی که امکان دیدن نمی گذاشت آسمان را فرا گرفت که آن گروه گمان کردند عذاب بر آنها نازل گردیده وساعتها ادامه داشت. 🔷عيسى بن حارث كندى مي گويد: هنگامي حسين بن على (عليه السلام) را شهيد كردند،تا هفت روز،هر گاه که نماز عصر را مي خوانديم مي ديديم آفتابي كه بر ديوارهاى خانه ها مي تابيد به قدري قرمز بود که گويا چادر هاي سرخ است که بر آن کشيده اند. 💠نضره ازديه گويد : هنگامى كه حسين بن علي (عليهما السّلام) شهيد شدند ، آسمان خون باريد و ما همچنان مي ديديم كه تمام اشياء و اسباب ما مملو از خون است. 🔰جعفر بن سليمان ، روايت كرده كه خاله‏ ام ، ام سالم ، گفت : هنگامى كه امام حسين (عليه السلام) به شهادت رسيد ، باراني همانند خون بر ديوارها و خانه ها می باريد . و گفت: به من خبر دادند که همين باران خون ، در خراسان ، شام و كوفه نيز باريده است . 🔅ابن سيرين گفت : آسمان براي هيچ کسي جز يحيي بن زکريا و حسين بن علي (عليهم السلام) گريه نکرده است . 💠خلف بن خليفه از پدرش نقل مي کند که گفت : زماني که امام حسين (عليه السلام) به شهادت رسيد ، آن قدر آسمان تاريک شد که هنگام ظهر ستاره هاي آسمان ظاهر شدند ؛ تا جائي که ستاره جوزا در عصر ديده شده و خاک سرخ از آسمان فرو ريخت . ♻️يزيد بن ابي زياد مي گويد: من چهارده ساله بودم كه حسين بن علي به شهادت رسيد،گياه ورس در بين لشكر به خاكستر تبديل شد و پهنه آسمان قرمز رنگ شد. 🔴هشام از محمد نقل مي كند كه گفت : مي داني سرخي افق از چه زماني به وجود آمد؟ 🌾از روزي كه حسين بن علي به شهادت رسيد اين سرخي در افق ديده شد... 🌺هنگامى كه امام حسين عليه السلام به شهادت رسيد، خورشيد گرفت و آن قدر تاريك شد كه هنگام ظهر ستاره‏ هاى آسمان ظاهر گرديدند . از اين اتفاق چنين پنداشتم كه قيامت برپا شده است ! 🍁از ام حيان نقل است كه گفت : روز شهادت حسين آسمان سه شبانه روز تاريك شد وهر كس دست به زعفران مي زد دستش مي سوخت و زير هر سنگی در بيت المقدس خون ديده می شد. ⚡️جميل بن مره گويد : شترى از لشكرگاه حسين بن علي را در روز شهادت او غارت گرفتند ، و سپس او را نحر كرده و طبخ نمودند ، راوى گويد : گوشت او آن چنان تلخ شد که آنان نتوانستند از آن گوشت استفاده كنند... *کانال ندبه های انتظار* 🆔 @ale_yaasin 🌸🍂🍁🌸🍁🍂🌸🍁🍂🌸🍁 📒تهذيب التهذيب ، ابن حجر ، ج 2 ، ص 305 📕 تهذيب الكمال ، المزي ، ج 6 ، ص 434 – 435 📗سير أعلام النبلاء ، الذهبي ، ج 3 ، ص 313 📘 تاريخ الإسلام ، الذهبي ، ج 5 ، ص 15 و تاريخ مدينة دمشق ، ابن عساكر ، ج 14 ، ص 230 و....
🔹مادر‌‌ شهید یوسف یزدان پناه: من‌مظلوم‌ترین مادر‌ شهید ایرانی‌هستم. ✍پسرم یوسف بعد از عملیات آزادسازی خرمشهر برگشت، کوموله ها ریختند و یوسف رو دستگیر کردند، گفتند به خمینی توهین کن یوسف این کار رو نکرد. به من گفتند توهین کن گفتم چنین کاری نمیکنم گفتند:بچه‌ت را می‌کشیم بازهم قبول نکردم.. 🔥 پسرم رو بستند به گاری و جلو چشمم سر از تنش جدا کردند و با ساطور دست ها و پاهاش را قطع کردند، شکمش را پاره کردند و جگرش را درآوردند... 🔘گفتند به خمینی توهین کن بازم توهین نکردم. من رو با جنازه تکه پاره شده پسرم در یک اتاق گذاشتند و در رو قفل کردند؛ بعداز ۲۴ ساعت در را باز کردند گفتند:باید خودت پسرت را دفن کنی گفتم : من طاقتو ندارم خاک روی سر پسرم بریزم گفتند: دستانت را میبندیم پشت ماشین و تو روستاها می‌گردانیم... 🖤شروع کردم با دستان خودم قبر درست کردن، با گریه میگفتم:یافاطمه الزهرا، کبری... انگار همه عالم کمکم می‌کردند برای حفر قبر پسرم... ▪️دلم گرفت، آخه پسرم کفن نداشت که جنازه اش را کفن کنم گوشه ای از چادرم را جدا کردم و بدن تکه تکه پسرم را گذاشتم داخل چادر... ✨فقط خدا خودش شاهد هست که یک خانم چادری بالای قبر ایستاده بود و به من دلداری میداد و میگفت: صبر داشته باش و لا اله الا الله بگو... ▪️کنار قبرش نشستم و با دستان خودم یواش یواش رو صورت یوسفم خاک ریختم...به همین خاطر من مظلوم ترین مادر شهید ایرانی هستم. 🔺به راستی مثل کوه پای نظام جمهوری اسلامی و امام خمینی (ره) ایستادند.. ما چه قدر پای ارزش هایمان ایستاده ایم؟ شادی روح همه شهدا صلوات... @ale_yaasin
🏴ندبه های انتظار🏴 🔴شوق دیدار یار در اربعین... راوی: 🌴برام اهداف مردم از پیاده روی و خدمت به زوّار خیلی جالب بود. 🔵از خیلی از عراقیا و موکب‌دارا همین سوالو می‌پرسیدم. یکی گفت: همه زندگیمو مدیون حسینم، قول دادم تا آخر عمرم نوکری زائراشو بکنم. یکی‌شون گفت: سیر کردن زائر امام حسین خیلی ثواب داره. یکی گفت خدمت به زائرا، خدمت به امام‌حسینه. 🍀 اما بین این همه، یه جواب خیلی به دلم نشست... 🌹یه پسر جوونِ سبزه که یه سینی خرما دستش گرفته بود و اول صبح وایساده بود وسط مسیر،سینی رو گرفت سمتم. 💫یه خرما برداشتم و پرسیدم: چرا برای چند روز از همه زندگی‌ت زدی اومدی اینجا که از زائرا پذیرایی کنی؟؟ 💥 اشک تو چشاش حلقه زد، بغضش رو خورد و با یه صدای گرفته با همون لهجه‌ی عراقی، دست و پا شکسته شروع کرد فارسی صحبت کردن: هرسال همه دل‌خوشیم اینه که فقط یه بار یکی از این خرماها رو به امام‌زمانم که میدونم حتما اربعین به زیارت میاد، تعارف کرده باشم... همین... 🌹اللهم عجل لولیک الفرج...🌹 *کانال ندبه های انتظار* @ale_yaasin 🔲▪️🔲▪️🔲▪️🔲▪️🔲▪️🔲