قدر متیقن حکم حلیت است که فرمود «در مذهب ما باده حلال است»، لکن در باب استحباب شاید عدهای شنیدند مویز ناشتا و عدهای نبیذ ناشتا و حکم به استحباب صبوحی دادند. وگرنه حس صبحگاه و ناشتا و صراحی و صبوحی؟ حاشا اگر مستحب نبود.
الفلاممیم
قدر متیقن حکم حلیت است که فرمود «در مذهب ما باده حلال است»، لکن در باب استحباب شاید عدهای شنیدند مو
وایِ ما که جنگ هفتاد و دو ملت را عذر نهادیم و آن یکی را وانهادیم و نه اهل مویزیم و نه نبیذ، خذلوا الحق و لم ینصروا الباطل...
یاتی علی الناس زمانٌ یرتفع فیه الفاحشه... فإذا کان ذلک الزمان... یختطف الناس اختطافا حتی إن الرجل لیصبح سالما و یمسی دفینا و یمسی حیا و یصبح میتا...
الفلاممیم
یاتی علی الناس زمانٌ یرتفع فیه الفاحشه... فإذا کان ذلک الزمان... یختطف الناس اختطافا حتی إن الرجل لی
شرط که بیاد، جزا محقق میشه
خدا به همه ما رحم کناد
فاتحهای عنایت کنید
بعضی از معرفی کتابها بیشتر به فکاهی میماند.
حقاً اگر جای درخت بودم و حق انتخاب داشتم ترجیحم روزنامهای بود که به دور دستهای جعفری پیچیده شده تا بعضی کتابها.
الفلاممیم
بعضی از معرفی کتابها بیشتر به فکاهی میماند. حقاً اگر جای درخت بودم و حق انتخاب داشتم ترجیحم روزنام
البته جعفری موضوعیت دارد، اگر امر دائر بود بین دستهای تره و آن کتابها، دیگر فرقی نداشت.
رمان هم اگر میخوانید، اثر جدی و خوب بخوانید.
ملت عشق؟ کیمیاگر؟ قهوه سرد آقای نویسنده؟ من احمق؟
عجالتا بیشتر به هزل میماند، مطالب طنز.
بعضی کارها را، صوتها را، فیلمها را و کتابها را نخواندم، ندیدم، گوش ندادم و انجام ندادم و علتش؟ تنها علتش کراهت شخصی بود. به نظرم «دوست ندارم» دلیل کافیایست. حال که میبینم و به دور از آن حب و بغض با عقل جلو میروم، جز شکر از آن کراهت یا حب حرفی نمیماند.
الحمدلله از این نعمت و چه نعمتی که حبب الیکم الایمان و کره الیکم الکفر و الفسوق و العصیان