الفلاممیم
*استراق سمع درددل زائرا کنار ضریح
پیرمرده تهرانی بود، جلو ضریح زیر لب گفتش قبلا جا سوزن انداختن نبود بعد بغضی که خفتش کرده بود ترکید؛ بیصدا اشک میریخت.
الفلاممیم
*استراق سمع درددل زائرا کنار ضریح
اومده بود اون جلو بلند زار میزد: آقا به خدا ششمین باره اومدم، آقا دخترم، آقا جون جوادت.
الفلاممیم
امین قدیم
https://eitaa.com/haj_fidel/531
حال و هوای میکده هرگز تهی مباد
از های و هوی و عربده میگسارها...
*ممنون؛ وعدمون انشاالله بینالحرمین