[فالموریاتِ قَدحا] و سوگند به اسبانی که با کوبیدن سُم‌شان از سنگ‌ها جرقه می‌جهانند. |2-100|

*شارع الرسول *ایوان *وادی السلام *در نجف *قیمه‌ی نجفی

*آهنگ ‌یوسف‌ پیامبر ماشین کپسول گاز *مبلهای خسته‌ی کنار جاده *زودتر بریم موکب پیدا کنیم ؛غروب شد *بلندگوی مرکز مفقودین *مای ‌بارد؛مای بارد *موکب‌مختار‌ثقفی،با تمثال فریبز عرب‌نیا

*صدای کر کننده باسم کربلایی *ال دار کردن تمام کلمات فارسی *کوهی از کفش در ورودی حرم حضرت پدر *صدای تلق تلق خوردن استکانهای قهوه عربی

*نیازمندهایِ چادر به سر با پوشیه با صدای ضبط شده و بلندگوی دستی داخل وادی‌السلام *بوی هیزم+صدایِ حلیب حلیب گفتن پشت سرهم اول صبح *گهواره تاب دادن زن‌های عراقی *تمثال‌های حضرات *دمعه‌الرقیه، الامام العباس

و این‌که از ما نیستین اگه سوارِ «ستوته» نشده باشین:)) *داخل نت سرچ کنید «ستوته»

خرما و ارده * کوله ها * لحظه دیدن گنبدِ محصور در داربست‌ها* بازرسی های بدنی * انبوه تلنبار شده کفش در ورودی زنان* جوراب های خیلی خاکی * کابل های برقِ در هم تنیده * کوچه های خاکی شبیه به هم * ریزگرد ها و سرماخوردگی های‌بی‌موقع* تلویزیون حسین و ابوالفضل* . . . عطش*

*کباب‌ترکیای‌موکب110 *عکس‌گرفتن‌باستون‌تاریخ‌تولدمون *انتهاۍشارع‌القبله *عمودهای‌قرارکه‌اخرش5داشت *عمود118،عمودِقرارِامام‌حسنی‌ها *سرویس‌بهداشتیای‌بدون‌شلنگ:| *وای‌فای‌مجاناً *اَه‌کانکت‌نمیشه *شهربدون‌شهرداری‌و پلیس‌راهنمایی‌رانندگی *کوه‌خرماوارده‌وکنجد *گرمای‌پدرومادرداربعداذون‌ظهر *گیت‌ورودی‌موکب‌صاحب‌الزمان *مبیت‌للنساء *پلی‌لیست‌اربعین

*زیارت وداع *کوله های آویزان روی حصار های بین ‌الحرمین *شای عراقی *موتورهای مسافربری *پریدن روی فضای خالی کابین و محل بار کامیون *چادر های گِلی *لَب لبی *هلا بیکم بالزوار ابو سجاد

*قبر شهید ذوالفقاری تو وادی السلام *قهوه های نصف شب *دو راهی آخر که همه میمونن بین عمود سبزا و قرمزا *موکب امام رضا *موکب 780 که سد مجید میخوند *کباب ترکی بزرگه که بعد 785بود *عود های بزرگی که تو وادی السلام میسوزوندن *طناب قهوه‌ای ها که پیرزنا میفروختن *اون بچه ها که عطر میزدن

همین‌ها، این‌ها، نمی‌بینی‌شان؟ تو نمی‌بینی؟ همه هستند، همه هستند، نمی‌بینی‌شان؟ کفن و قمقمه. نگاه کن، نگاه کن! «تشنه‌ای، تو تشنه‌ای برادرم. بنوش آب!» نگاه کن، نگاه کن! چه رستخیز روشنی! منم، تویی و دیگران. تویی، منم و دیگران. چه رستخیز روشنی. کلاه‌خود و چکمه و یراق. یکی به آفتاب می‌دهد سلام، یکی به آب. یکی به آسمان نیاز می‌برد، یکی به خاک. یکان یکان بروز می‌کنند، از پناه خاک، از شکَفت‌های دره هلاک، از حوالی و حدود تپه‌های تاک، تپه‌ها و تنگه‌های کهنه و عمیق، پوده و عتیق، از درون خاک، از مغاک‌ها، مثل رویش و شکفتنِ عجیب سنگ‌ها و خارها. پوست پوست‌های خاک می‌شکَفت و می‌شکُفت از آن کسی - تنی. تنی که با کفن، تنی که بی کفن. بیرقی به دست یا نشانه‌ای به نوک نیزه‌ای. تکه پاره‌ای نشانِ رایتی - پاره‌ژنده‌ای؛ ژنده‌ای سیاه، ژنده‌ای سپید، ژنده‌ای کبود، سبز، ارغوانی و بنفش و سرخ و هرچه رنگ؛ رنگ‌ها پریده‌رنگ... |محموددولت‌آبادی،طریق‌بسمل‌شدن|

محتوا<<<<<<<<<<<سبک و نوع متن

در کتابی راجع به این مامور سانسور که به نظرم نامش محرم علی خان بود، می‌خواندم که مقارن همان ایامی که حزب کمونیست فعال شده بودند، کلمه‌ی «کارگر» را هر جایی که آمده بود خط می‌زد و به جای آن «عمله» می‌نوشت. بعد در رمانی عشقی آمده بود که «نگاه معشوق در دل عاشق کارگر افتاد» و او در این جمله هم کارگر را خط زده و به جای آن عمله نوشته بود:)) |احمدآرام،‌کتاب‌گوهرعمر|

*عطرش رو از اینجام می‌شه فهمید!

درِ دیر می‌زدم من، ز درون صدا برآمد که تو در برون چه کردی؟ که درون خانه آیی به قمارخانه رفتم، همه پاک‌باز دیدم چو به صومعه رسیدم، همه زاهدِ ریایی!

https://eitaa.com/haj_fidel/726 جدیدا البته فیلما رو سانسور نمی‌کنن، زوم می‌کنن:|

×حواستون باشه شوخیاتون با همه‌چی لحن و رنگ و بوی حرفای براندازا رو نگیره×

آهای شما که حواستون پرتِ های و هویِ ساحرای فرعون بود! عصایِ موسی که اژدها شده رو نظاره کنید. *نشه ساحرا خودشون ایمان بیارن و ما شک کنیم تو حق!

ساحرا: دشمنای داخلی و خارجی عصای موسی: تایید مردم بر این انقلاب

یه داستانی رو شهید مطهری در کتاب «جاذبه‌ودافعه‌علی‌علیه‌السلام» نقل می‌کنند که : یه اتفاقاتی افتاد و حضرت علی_علیه‌السلام_ در اون قضیه انعطاف به خرج ندادند و با تعصب کار درست رو انجام دادند. بعد عده‌ای از مسلمونا اومدن نزد پیامبر از امام علی_علیه‌السلام_شکایت کردند که علی_علیه‌السلام_ متعصبه! پیامبر_صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم_ فرمودند: «یا ایها الناس! لا تشکوا علیا فوالله انه لاخشن فی ذات‌الله من ان یشکی» مردم! از علی شکایت نکنید که به خدا سوگند او در راه خدا خشن‌تر(شدیدتر) از اونی هست که کسی دربارش شکایت کنه. *فلذا همیشه و همه‌جا تعصب بد نیست، در حق که نمیشه منعطف شد! *واین‌که تعصب مذموم، تعصب در باطله.

ما فکر می کردیم هر سال پیاده میایم به ساندیس ها نمی‌رسیم. امسال با ماشین اومدیم بازم نرسیدیم😂🇮🇷

✅ بیان زیبا و پر از نکته و قابل تأمل از حضرت آقا در مورد ۲۲ بهمن «بیست‌ودوّم بهمن، عید حقیقى براى ملّت ما است؛ بیست‌ودوّم بهمن براى ملّت ما در حکم #عید_فطرى است که ملّت در آن از یک دوران روزه‌ی سخت خارج شد، دورانى که محرومیّت از تغذیه‌ی معنوى و مادّى را بر ملّت ما تحمیل کرده بودند؛ بیست‌ودوّم بهمن در حکم #عید_قربان است زیرا در آن روز و به آن مناسبت بود که ملّت ما اسماعیل‌هاى خودش را قربانى کرد؛ بیست‌ودوّم بهمن در حکم #عید_غدیر است [زیرا] در آن روز بود که نعمت ولایت ‌-اتمام نعمت و تکمیل نعمت الهى- براى ملّت ایران صورت عملى و تحقّق خارجى گرفت؛ در حکم #نوروز_واقعى براى ملّت ما است زیرا که حقیقتاً از دوران سخت و سیاه یک زمستان تلخ، ملّت ما خارج شد؛ عید واقعى است. البتّه فقط به اینکه ما آن روز را عید بدانیم مسئله تمام نمیشود. بیست‌ودوّم بهمن و دهه‌ی فجر باید براى ما #روز_بازیابى خاطره‌هاى انقلاب باشد، روزى باشد که ما #تجدید_عهد کنیم با انقلابمان با اماممان با اسلاممان و همه #تصمیم بگیریم براى اینکه این راه روشن و منوّر را به بهترین وجهى تا آخر بپیماییم. امیدواریم که خداوند متعال به ملّت عزیز ما توفیقات خودش را به‌طور روزافزون عنایت بکند تا این ملّت بتواند راه انقلاب و #راه_امام را به‌طور کامل و تا آخر بپیماید و کشور ما و ملّت ما به آزادى حقیقى و تکامل معنوى برسد.» امام خامنه‌ای ۶۸/۱۱/۴ #دهه_فجر #انقلاب_اسلامی @gofteman_emam

*الله اکبر *نورافشانی *دو تا هوندا۱۲۵ *سه ترک *سه تا پرچم *فحش خوری *خوندن نصف مداحی های امین و حسن *سرعت ۸۰-۹۰ تا *جمکرون و کوه خضر *نصف خیابونای شهر

*سیل جوونا و نوجوونای موتورسوار *پیرمردای موتورسوار *پرچم‌های بیرون از شیشه‌ی ماشین‌ها *سر و پرچم‌های بیرون از سانروف *حامدزمانی که یه ضرب پشت سرهم پلی میشه *ماشینای درب‌وداغون پر از پرچم و پوستر *چشمای دربه‌در دنبال ساندیس😂

♡

شهيد ثاني در کتاب منية المريد یه مطلبی رو بیان کردن که نباید بعد از نام بزرگواران از علامت اختصاری به جای صلوات کامل استفاده کرد و باید کامل اون جمله صلوات رو نوشت.

و هر زمان که نام مبارک پيامبر صلّي الله عليه وآله را بنويسد بعد از آن، صلوات و سلام بر آن حضرت وخاندانش را هم بنويسد و با زبانش هم بگويد. و در نوشتن صلوات، علائم اختصاري به کار نبرد و از تکرارش هم خسته نشود هرچند که در يک سطر جند بار تکرار شود، *همچنان که بعضي از محرومان و متخلّفان از ثواب، انجام مي‌دهند که به صورت «صلعم» يا «صلم» يا «صم» يا «صلسم» يا «صله» مي​نويسند، همه اينها خلاف اولي و خلاف نصوص روايي است. به هر حال، کمترين چيزي که در اخلال به صلوات است، از دست دادن ثواب عظيم مي‌​باشد.» |شهیدثانی، ترجمه‌مساله‌دوازدهم‌درباب‌چهارم‌کتاب‌منیه‌المرید|

*دو هفته مونده به سالگرد اون شنبه‌ای که قرار بود از اون شنبه همه چیییز به روال عادی برگرده:))

مَدینَهَ جَدِّنا لاتَقْبَلینا فَبِالْحَسَراتِ وَالاَْحْزانِ جِیْنا خَرَجْنا مِنْکِ بِالاَْهْلینَ جَمْعا رَجَعْنا لارِجـالَ وَلا بَنینا مدینه، جدما، ما رو قبول نکن چراکه با غم و حزن اومدیم سمتت! ما از تو با اهل و عیال خارج شدیم و حالا که برگشتیم همراه‌مون نه مردی هست نه پسری...

*کاروان که راه افتاد سمت مدینه حضرت ام‌کلثوم این اشعار رو خوندن. #شب‌شهادت‌حضرت‌ام‌کلثوم #بنت‌امیرالمومنین‌