eitaa logo
الف دزفول
3.5هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
300 ویدیو
8 فایل
شهید آباد مجازی دزفول ارتباط با مدیر @alimojoudi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴 *چه زیبا ، عرفه عارف شدی...* 🌍بازنشر به مناسبت ایام دومین سالگرد عروج جانباز شهید حاج علیرضا شهربانوزاده 🎁آلبوم تصاویر حاج علیرضا از دفاع مقدس تا دفاع از حرم 🎥 فیلم دیدار با شهید شهربانو زاده 📽 فیلم گفتگو با شهید شهربانو زاده یک هفته قبل از شهادت 📹 فیلمی از لحظات بستری شهید شهربانو در بیمارستان و چند روز قبل از شهادت ✳️«تصاویر و فیلم ها را در الف دزفول ببینید👇 🌐https://alefdezful.com/0429 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🌐https://eitaa.com/alefdezful
🎁 پست ویژه الف دزفول ❤️ صفای آن چشم های غریب ✍🏻 روایت هایی از جانباز شهید دهه پنجاهی دزفول که پس از هفت سال زندگی نباتی در سال 1383به شهادت رسید ✳️ روایت هایی از جانباز شهیدی که تا کنون شاید نامش را هم نشنیده باشید 🌷 به مناسبت سالروز شهادت این ورزشکار و پهلوان شهید 🌹امروز از جانباز شهیدی برایتان روایت می کنم که در کوچه پس کوچه های همین شهر و همسایه ی بی خیالی ما، مظلومانه هفت سال زندگی نباتی داشت و کسی سراغ از مظلومیتش نگرفت تا آسمانی شد. ✅نه دست، نه پا و نه حتی سر و گردن. نه حتی دو کلام حرف زدن. فقط این چشم های عبدالکریم بود که پنجره ی ارتباطش با دنیای بیرون بود. 🌹جوانی که حالا دیگر کمتر کسی سراغی از او و اوضاع و حال و روزش می گرفت. کمتر کسی به او سر می زد و سراغ از دل آشفته خانواده اش می گرفت. جوانی که داشت تبدیل می شد به پوستی و استخوانی بی حرکت، اما فقط چشم هایش روح داشت. جاذبه داشت. چشم هایی که جای لبخند و صحبت و حرکت را پر کرده بود. چشم هایی غریب که روز به روز بیشتر مواج می شد و بیشتر دلبری می کرد. 💐 روایتی که ممکن است تا کنون نشنیده باشید 🎁 مشروح ماجرا را در الف دزفول بخوانید👇🏻 🌐https://alefdezful.com/fhnt 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
☀️بنام خدا 🌹شهادت حسن را در شهر پیدا کرد ✍🏻 روایتی فرمانده ای که در موشکباران های دزفول به شهادت رسید ❇️وقتی تقدیر پرواز باشد ، وقتی تو لیاقت شهادت را پیدا کرده باشی ، وقتی آن لباس تک سایز زیبا هم اندازه تنت شده باشد، در شهر هم که باشی ، شهادت تو را پیدا می کند. 🌷در حال امداد و نجات بودیم که حسن را دیدم. او هم داشت بیل می زد. در عملیات والفجر مقدماتی از ناحیه سر ترکش خورده بود. در حال بیل زدن ، مدام نگاه به ساعتش می کرد. 🌴حسن را خوب می شناختم! عقلش در پی رسیدن به قطار بود و دلش آواره ی آدم های زیر آوار. می دانستم در برزخی گیر کرده است بین ماندن و رفتن. 🌴 مشروح روایت را در الف دزفول ببینید👇🏻 🌐https://alefdezful.com/810 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
🌹🌷یک رفاقت آسمانی ✅ روایت هایی از یک رفاقت خاص و ویژه 🌷 روایت هایی از دو رفیق که با یک گلوله آسمانی شدند ✍🏻 روایت هایی از شهید سلطانعلی طاهردناک (قسمت اول ) 👇🏼 🌐https://alefdezful.com/086 🌹🌷ای شهید بُووِه ندارَه . . . ☀️ روایت دردآلود تشییع شهید سلطانعلی طاهردناک ✍🏻 روایت هایی از شهید سلطانعلی طاهردناک ( قسمت دوم)👇🏼 🌐https://alefdezful.com/089 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
⁉️ این تصویر مربوط به کدام واقعه است و بانویی که در تصویر مشاهده می کنید چه کسی است؟ ⁉️ 1️⃣🌹 این تصویر برای اولین بار منتشر می شود ✍🏻 پاسخ هایتان را برای الف دزفول ارسال کنید. 🎁 به زودی پرده از یک شگفتی دیگر از دفاع مقدس دزفول خواهیم برداشت که عالم را حیرت زده خواهد کرد. ✳️ اتفاقی شگفت که باز هم متاسفانه سالهاست روایت نشده باقی مانده است. ⏳ منتظر باشید 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
☀️بنام خدا 🌷مرخصی که می آمد، نان خشک می خورد ✍🏻خرده روایت هایی از شهید محمدرضا زاده علی ⭕️رنگش پرید و حالش عوض شد و با اضطراب خاصی گفت: «مادر! تو را به خدا این ماجرا رو برای کسی تعریف نکنی!» 🌴حال خودم را نفهمیدم و محکم زدم به پنجره اتاق، به طوری که شیشه اتاق شکست و دستم زخمی شد و صدا زدم: «این چه دعاییه مادر! چرا اینطوری دعا می کنی!» 🌷 محمدرضا توی اتاق مشغول خواندن قرآن بود و من وارد اتاق شدم. ناگهان نور شدیدی پیش چشمم را روشن کرد به طوریکه سراسیمه و مضطرب ماجرا را برای محمدرضا گفتم. 🎁مشروح روایت ها را در الف دزفول ببینید👇🏻 🌐 https://alefdezful.com/0730 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc