eitaa logo
الف دزفول
3.4هزار دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
310 ویدیو
8 فایل
شهید آباد مجازی دزفول ارتباط با مدیر @alimojoudi
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از الف دزفول
🎁 پست فوق ویژه الف دزفول 1️⃣📶📶 انتشار برای اولین بار در الف دزفول ✍🏻🌹روایتی دردآلود و تکان دهنده از مادر شهید تازه تفحص شده ، غلامعلی عشیری 😭❤️ روایتی که با خمیرمایه اشک و بغض خواهید خواند ⏳ منتظر باشید 🖥 این روزها پیگیر الف دزفول باشید 🕰 به زودی در الف دزفول 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
🎁 پست فوق ویژه الف دزفول 1️⃣📶📶 انتشار برای اولین بار در الف دزفول ✍🏻🌹روایت آن در نیمه باز 😭❤️ روایتی دردآلود و تکان دهنده از مادر شهید تازه تفحص شده شهید غلامعلی عشیری ⭕️✍🏻چقدر سخت بود نوشتن این روایت! از روایت هایی که با بغض نوشتم و نفسم بند آمد تا به آخر رسید. خدایا! این مادر در ان دهه های انتظار چه بر سر دلش آمده بود؟! 😭این روایت خیلی خاص است. روایتی که بعید است بدون گریه بخوانید . . . . 🌹سرتا پای غلامعلی شده بود بوسه باران مداوم و بی وقفه و بی فاصله ی مادر! می بوسید و می بویید و دست می کشید روی سر و روی غلامعلی. از خود بیخود شده بود. ذره ذره وجود پسر را می بوسید. سرش را ، پیشانی اش را ، چشمان رنگی اش را ، گونه هایش را ، محاسن نورسته اش را، زیر گلویش را ، سینه ستبرش را . . . می بوسید و می بویید و زبان می ریخت 🌷عملیات والفجر مقدماتی که تمام شد و خبر گم شدن نگین انگشتری «مارغلومعلی» که توی شهر پیچید، انگار همه مان گمشده ای داشتیم. در این بین تنها کسی که تمام قد پای امید و آرزوهایش ایستاده بود، مادر غلامعلی بود. شده بود کوهی از امید و اقیانوسی از انتظار و سلسله جبالی از صبر. او تنها کسی بود که قاطعانه و با تمام وجودش می گفت: «پسرم بر می گردد!» 🎁 این روایت دردآلود را در الف دزفول ببینید👇🏻 🌎 https://alefdezful.com/bw5s 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
🎁 اختصاصی الف دزفول 🌷 این واژه ها ، عطرِ بهشت دارد . . . 🌷 ✍🏻 دستنوشته هایی منتشر نشده از دانشجوی شهید ، حمید کیانی ❤️ انتشار دستنوشته ها و دلنوشته هایی بی نظیر و سراسر معرفت از معلم شهید حمید کیانی برای اولین بار پس از 40 سال 2️⃣⭕️5️⃣ ✅ قسمت دوم - بخش پنجم ياد پندها و نصيحت های او با دوستان، برادران و آشنایان. یاد اشک های همیشه روان سحرگاهان او در اثنای زیارت عاشورا و آیات قرآن. یاد رقت قلب او در هر مصیبت و تنگی. یاد آن همه عشق و محبت به اهل بیت پیامبر اکرم (ص) که همه شرافت و بزرگی است و درس و الگو از یک طرف و ياد قامت زیبا و سینه سترگ او! یاد حُسن های بسیار زیبا و راستین او! یاد خشم های بجا و بحق او! یاد بازوان قوی و توانای او! یاد لبخنده دائم نقش بسته بر لبان او! و ياد سينه سوراخ سوراخ او و یاد پیکر غرق در خون او! یاد انگشتر عقیق چسبیده برانگشت یخ زده او! یاد روزهایی که همه ما در انتظار خبرش بودیم. یاد فرزندان عزیز او! یاد آخرین وداع من با او در دوکوهه! ياد آخرین وداع با جنازه در کفن پیچیده آن شیر غیورِ آن براستی شیعه ابا عبدالله (ع) و پیرو امام امت و یاد آن عاشق پر شور! از طرف دیگر دل ها را از غم و درد اکنده کرده و در سوگ می نشاند و اینک من برادر کوچکِ آن مرد خدا پس از شهادتش درد و اندوه ، در اندوه از دست دادن آن همه فضيلت و بزرگواری و نیز در اندوه بزرگتری وآن بی لیاقتی من در کسب فیض از این خون پاک و مطهر در پیمودن استوارتر راه حق و حقیقت. برادرم مشهدی عبدالحسين! به خون پاکت مرا ببخش و از شفاعت من بی ارزش کوتاهی مفرما! آری غم نامه مسعود و مشهدی عبدالحسین اندوهی همیشه است بر قلب و جانم تا زمانیکه شاید بفضل و کرم خدا پیکر نالایق من نیز در این راه با خاک و خون و باروت آغشته گردد و من نیز هدیه ای ناقابل که جان است بر پیشگاه مالک دنیا و آخرت تقدیم نمایم. انا لله و انا الیه راجعون. پایان بخش پنجم از قسمت دوم ادامه دارد 📚 مرور این مطلب در الف دزفول 👇🏻 🌎 https://alefdezful.com/plou 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
هدایت شده از الف دزفول
9️⃣🌹 روایت نهم 🌴*رشید ایستاده بر قله نور* ✍🏻 روایت لحظه به لحظه شهادت شهید «عبدالرضا رشیدعلی نور» در عملیات بیت المقدس 🌹 و حالا آرپی جی زن ها شوخ طبعانه می افتند به کَل کَل و کُری خواندن. چه زیبا و عاشقانه مرگ را بازی گرفته اند این بچه ها. انگار رویارویی «تن و تانک» افسانه ای شیرین باشد برایشان ، رجز می خوانند برای هم. ☀️چهره ی رضا می شود یک لبخند شکفته و آرپی جی اش را روی دست می گیرد و رو به استادباقر می گوید: «مگر از روی جنازه ی من رد شوی که بگذارم از تانک ها چیزی سهم تو شود» ❇️رضا دلاورمردانه هنوز می جنگد. باز هم استوار می ایستد و نشانه می گیرد و اینبار همزمان با شلیک ، شلیک دیگری که رضا را نشانه گرفته است، همه چیز را به هم می ریزد..... 🌴روایت لحظه به لحظه شهادت «رضا رشید» را در الف دزفول ببینید👇🏻 🌐https://alefdezful.com/210 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
هدایت شده از الف دزفول
3️⃣1️⃣🌹 روایت سیزدهم 🌴🌷 اُسّامَه کُشتِن . . . . ✍🏻روایت لحظه به لحظه و جانکاه شهادت شهید رضا رشید در عملیات بیت المقدس ⭕️ دویدم و خودم را بالای سَرِ رضا رساندم. کنارش نشستم. سرش را روی پایم گذاشتم. در حالی که دلم پُر خون بود، خون از صورتش پاک کردم و او هنوز علیرغم اینکه تیرِ قناسه به سرش اصابت کرده و کاملاً بیهوش بود، اما هنوز نفش می کشید 🎁 درد سنگینی قلبم را می فشرد. چگونه باید رضای عزیز را روی خاکریز جا می گذاشتم و خودم برمی گشتم.دوباره رفتم بالای سر رضا. آرام خوابیده بود و قطرات خون تازه هنوز از زیر باندی که دور سرش بسته بودم جریان داشت. . . ✍🏻 این روایت روضه وار را در الف دزفول ببینید 👇🏻 🌐https://alefdezful.com/3kvp 🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
🎁 اختصاصی الف دزفول 1️⃣📶📶 انتشار برای اولین بار در الف دزفول ✍🏻🌹 بابا جوهر 🏴❤️ به بهانه وفات خادم رزمندگان اسلام در دوران دفاع مقدس ، حاج غلامعلی جوهری 🌴 غروب که می شد، بازار و کسب و کارش را رها می کرد و خودش را می رساند مسجد جامع! کار همیشگی اش همین بود و هیچ کاری برایش جز کارهای مسجد اولویت نداشت. توی مسجد کارش یکی دوتا نبود. آچار فرانسه بود یک جورهایی. دنبال دیده شدن نبود. بی ریا همه وجودش را گذاشته بود برای خدمت کردن. 🌹اگر بعضی شب ها هم می خوابید، به پاسبخش چندین بار سفارش می کرد که: « اگر رزمنده ای برای استراحت اومد، حتماً بیدارم کن تا براش پتو و جای خواب جور کنم!» 🌷در حجم انبوه کارها و مشقت های آن روزها ، ندیدیم ذره ای احساس خستگی کند یا شِکوه و شکایتی داشته باشد. عاشقانه و بی ریا و مخلصانه و از عمق وجودش خدمت می کرد. 🎁 روایت باباجوهر را در الف دزفول ببینید👇🏻 🌎 https://alefdezful.com/2wxn 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc