🌷 انا لله و انا الیه راجعون🌷 🌴 و مادری دیگر از مادران صبور شهدا آسمانی شد 🏴 «بانو گوهر احمدجورکش(سامانی)» مادر شهید جاویدالاثر «نادعلی سامانی» پس از 40 سال چشم انتظاری برای بازگشت پیکر فرزند شهیدش ، دارفانی را وداع گفت و به فرزند شهیدش پیوست. 💐الف دزفول ضایعه درگذشت این مادر بزرگوار را حضور خانواده محترم ایشان و مردم شهید پرور دزفول تسلیت عرض می نماید. 🔅غفران و رحمت الهی برای آن‌مرحومه و صبر و اجر برای بازماندگان از خدای متعال مسئلت دارم . 🌹 شهید نادعلی سامانی متولد 1343 در مورخ 4 اسفندماه 1362 در عملیات خیبر و در منطقه پاسگاه زید جاویدالاثر شد. مزار یادبود این شهید والامقام در گلزار شهدای بهشت علی دزفول زیارتگاه عاشقان است. 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc

🌹اینجا عطر نادعلی پیچیده است . . . . ✍🏻 روایت هایی شنیده نشده از شهید جاویدالاثر نادعلی سامانی 🌹مدتی بود که می خواستم از نادعلی سامانی برایتان بگویم. در دیدارهای چهارشنبه های شهدایی بچه های هیات محبان اباالفضل العباس (ع)، روایت هایی از نادعلی و چشم انتظاری پدر و مادرش شنیده بودم که حقیقتاً تکان دهنده و دردآلود بود. 🌴حالا که خبر آوردند مادر نادعلی ، پس از 40 سال انتظار برای برگشتن شاخ شمشادش، بالاخره آسمانی شد ، بهانه ای شد که زودتر برایتان راوی خاطره های نادعلی باشم. اینکه چه شد که رفت و چه شد که هیچ گاه برنگشت و روایتی تکان دهنده از مادر ایشان در یک سفر زیارتی به مشهد مقدس. ⌛️ به زودی در الف دزفول ⏳ منتظر باشید . . . . 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc

🎥این کلیپ را نه یک بار ، بلکه ده ها بار ببینید ⚠️ خصوصاً مسئولین . خصوصا مدیران . خصوصاً آنان که از برکت خون این بچه ها و داغ دل سوخته ی این مادرها ، امروز پست و مقامی دارند ✅خصوصاً آنان که تکبرشان کمر کوه می شکند 🔴آنان که گمان می کنند تا ابد هستند ⁉️ببینید می توانید روزی پاسخ یک آه این مادر را بدهید! نَه عروسیشـَه دیدُم... نه تَشییع‌ جنازَه‌شَه دیدُم... هیچی ازش ندیدُم... ❤️این مادر پس از 40 سال چشم انتظاری برای بازگشت پسرش ، امروز آسمانی شد و به دیدار پسرش «شهید جاویدالاثر نادعلی سامانی» رفت. 🌷روحش شاد🌷 @shohada_mohebandez @mohebandez 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc

🌷به والله پیکر صفر علی در لَحَد نیست! 🌷 ✍🏻 روایت تکان دهنده و شگفت انگیز شهادت و تدفین شهیدان میرزاعلی و صفرعلی رضازاده به بهانه سالروز شهادت شهید میرزاعلی رضازاده ☀️ راز همسایگی دو برادر 🌷کفن باز می شود. حیرت سراسر غسالخانه را فرا می گیرد. بعد از سه روز از شهادت، هنوز چشم های صفرعلی باز است 🌹 حاج مهدی شروع می کند با پسر حرف زدن که ناگهان می بیند از گوشه ی چشم های پسر اشک جاری می شود 🌴ناگهان صدای کسی که خشت ها را می چیند به حیرت بلند می شود: «حاج مهدی! حاج مهدی! » حاج مهدی که از آن بالا دارد با اشک هایش زیارت وداع می خواند، پاسخ می دهد: - «بله! بابا!» - « حاجی! به والله پیکر صفر علی در لَحَد نیست! » . . . ☀️ متن کامل را به همراه تصاویر در الف دزفول ببینید👇🏻 🌐https://alefdezful.com/12141 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc

🌷نادعلی اینجاست! من وجودش را حس می کنم 🌷 #با_شهدای_خیبر ✍🏻 روایت هایی شنیده نشده از شهید جاویدالاثر نادعلی سامانی به مناسبت وفات مادر چشم انتظارش 🎥تکه فیلمی از مادر شهید سامانی که بعید می دانم بتوانید بدون گریه ببینید ☀️ یک سال و نیم بعد از ماجرای مفقود شدن نادعلی ، خبر می رسد که یکی از آن سه نفری که به همراه نادعلی برای ماموریت شناسایی در منطقه پاسگاه زید رفته بودند، در اسارت دشمن بوده و به دلیل مجروح بودن آزاد شده است. 🌷آن شب درون یک میدان مین گرفتار شدیم. بدجوری کارمان گره خورد. دنبال راه چاره بودیم که انفجار یک مین، همه چیز را به هم ریخت. همه مان ترکش خوردیم و مجروح شدیم . . . 🌹 حوالی مشهد امام زاده ای بود که تصمیم گرفتیم آنجا برای نماز و نهار توقفی داشته باشیم. ناگهان حال و روز مادرم به هم ریخت. التهابی عجیب در چشمانش موج می زد. دلشوره گرفته بود و آرام و قرار نداشت. علتش را که جویا شدم، گفت: «مادر! نادعلی اینجاست! وجود پسرم را دارم حس می کنم! عطر نادعلی را دارم استشمام می کنم.» گریه می کرد و عجیب ریخته بود به هم. 🌴 خادم امام زاده حال و روز مادرم را که دید ، علت را جویا شد. ماجرا را گفتیم. خادم متحیر پاسخ داد:...... ☀️ متن کامل خاطرات را به همراه تصاویر و فیلم در الف دزفول ببینید👇🏻 🌐https://alefdezful.com/sfz9 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc