🌷 یادی از شهدای حادثه تروریستی محرم سال 1394 در صفی آباد دزفول در سالروز شهادتشان
✍🏻متنی که سال 1394 برای شهیدان «بهمن رضایی نیا» و «حسین کریمی یگانه» نوشتم.
🌷🔅 شامگاه ۲۳ مهرماه سال ۹۴ برابر با دوم محرم بود که یک گروه تروریستی تکفیری با حمله مسلحانه به یک دسته عزاداری ابا عبدالله الحسین (ع) در صفی آباد دزفول ۲ نفر از عزاداران حسینی را با نام های حسین کریمی یگانه و بهمن رضایی به شهادت رساندند و سه نفر دیگر را مجروح کردند.
🤲🏻 روحشان شاد و یادشان گرامی باد
🌎 الف دزفول ببینید👇🏻
🌐 https://alefdezful.com/qvsx
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول
🌐www.alefdezful.com
✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻
🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
https://virasty.com/mojoudi/1697571506683707056
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول
🌐www.alefdezful.com
✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻
🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
May 11
1️⃣🌴اولین سالروز عروج قهرمان گمنام دزفول ، حاج عبدالعلی سیدعطاری
🌹⚫️ «حاج عبدالعلی سید عطاری» جانباز مظلوم دزفولی یکی از دوبازمانده حادثه موشکی ۱۸ اسفندماه سال ۶۳ بود.
🌴او در کسری از ثانیه ۱۰ تن از جگرگوشه هایش را از دست داد و خودش جانباز شد. او هم پدر شهید بود، هم همسر شهید، هم فرزند شهید ، هم برادر شهید و هم دایی شهید.
🌷او پدر شهید «بهزاد سیدعطاری»
🌷همسر شهید «پروین مخلص حاجی»
🌷فرزند شهید «طیبه مخلص حاجی»
🌷برادر شهیدان «شهناز، فرح، مریم، اشرف ، مژگان و امین سید عطاری»
🌷و دایی شهید «محمد شمس آبادی» بود.
✍🏻روایت شهادت خانواده سیدعطاری را در موشکباران ۱۸ اسفند ۱۳۶۳ در پست «سمنوی تلخ» را اسفندماه 99 در الف دزفول روایت کردم . اینجا👇🏻
🌎 https://alefdezful.com/1812
🌹 روحش شاد و یادش گرامی باد.
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول
🌐www.alefdezful.com
✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻
🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
😭تا چند لحظه پیش همبازی هم بودند.
👊🏻 لعنت به رژیم کودک کش
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول
🌐www.alefdezful.com
✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻
🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
✳️ همین یک لقمه نان هم قسمتت نشد !
🌹 انتقام تو را خواهد گرفت ، مردی که به زودی با ذوالفقار برمی گردد.
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول
🌐www.alefdezful.com
✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻
🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 دارد در آخرین لحظات حیات مادی برادرش، در گوشش شهادتین می گوید.
🌴 نمی دانم بر حماسه ی این برادر افتخار کنم ، یا بر روضه ی آن برادر ناله سر دهم . . . .
🤲🏻 یا صاحب الزمان! الغوث الغوث . . . .
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول
🌐www.alefdezful.com
✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻
🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
⭕️ در خرداد ماه 1363 و مصادف با ماه مبارک رمضان ، دزفول طی شش روز ، سه بار مورد حمله موشکی قرار می گیرد و طی آن جنایات وحشیانه رژیم بعث عراق ، قریب به 90 نفر از مردم روزه دار دزفول به شهادت رسیده و حدود 450 نفر مجروح می شوند و صدها منزل مسکونی و مغازه تخریب می شود.
☀️ روایت *روزه داران شهید* را بخوانید
🌹7️⃣ روایت هفتم : *نامحرم بودیم. دست هایمان برای کمک بسته بود*
✍🏻 روایت شهادت « *شهید زری حلاجی* » مادر شهید « *مهدی انیس حسینی* »
🌹خواسته ی خانم ها هم همین بود. حتی اگر به بدترین شکل زخمی شده بودند، نمی گذاشتند، دست مردی برای کمک رسانی به آنها برخورد کند.
🌐 مشروح روایت را به همراه تصاویر شهدای این حادثه در الف دزفول ببینید👇🏻
🌐https://alefdezful.com/1102
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول
🌐www.alefdezful.com
✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻
🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
🌷هفته ی پیش سالروز شهادت شهید مظلوم و گمنام 9 ساله دزفولی شهید سوسن سگوندی بود.
✍🏻هر چند تازه روایتش را منتشر کرده ام و خیلی ها هم دلشان با مرور آن آتش گرفت
✳️اما هم سالگرد شهادتش و هم کشتار وحشیانه ی کودکان غزه ، بهانه ای است که دوباره ماجرای سوسن مظلوم و پدر داغدارش را یک بار دیگر با هم مرور کنیم.
الف دزفول
هدایت شده از الف دزفول
🎁 اختصاصی الف دزفول
😭🌷 بابایی! مَهِل میرُم ( بابایی نگذار بمیرم )
🌴🎁 پست فوق ویژه الف دزفول
🔴 معرفی یکی از مظلوم ترین دختران شهید دزفول و یا شاید هم «مظلوم ترین» دختر شهید دزفولی شهید «سوسن سگوندی ( احسانی) »
✍🏻 روایت این دختر شهید دزفولی ، سنگ را هم به گریه می اندازد. دختر شهیدی که پس از 43 سال غربت برای اولین بار معرفی خواهد شد.
❤️روایت را به صورت مستند داستانی نقل کرده ام که خواندنی تر باشد و خدا می داند که با چه درد و چه بغض و چه اشکی این واژه ها را برای ماندگاری در تاریخ ثبت کرده ام. روایتی که یقیناً با گریه خواهید خواند
✳️اگر پدر هستید ، به شرطی این روایت را بخوانید که یقین می دانید تاب و تحملتان بالاست، وگرنه . . . . .
🔅دختر شهیدی که هیچ گاه در لیست شهدا قرار نگرفت و در نهایت مظلومیت نامش در آمار شهدای دزفول و کشور نیامد.
📻 پخش و دانلود شعر زیبای ابراهیم نصرالهی به گویش دزفولی برای شهید سوسن سگوندی( احسانی ) شعری دِلبرونه که بدون اشک نمی شود شنید
🌎 https://alefdezful.com/k364
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول
🌐www.alefdezful.com
✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻
🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
🎁پست دنباله دار
☀️ #با_شهدای_والفجر۸
🌷 فرج الله ( آخرین قسمت )
✍🏻روایت هایی شنیده نشده از دلاورمرد شهید فرج الله پیکرستان
🌷🔅فرج الله پیکرستان معلمی دانا و دانشمند و فرمانده ای سرو قامت ، شجاع ، جسور ، مخلص ، کم حرف است که از دلاوری ها ، حماسه سازی ها ، خط شکنی ها و افتخارآفرینی هایش خصوصاً در عملیات بدر کمتر روایت شده است.
🤲🏻 فرج الله گفت: « هیچ دقت کردی رفقامون تو اون عملیاتی که از همیشه راحت تر بودن و احساس می کردن اصلاً بنا نیست براشون اتفاقی بیفته شهید شدن؟! » این جمله را گفت و بعد هم اسم چند تا از رفقایمان را آورد. او نام برد و من تایید کردم. در نهایت گفت: « نمی دونم چرا احساس می کنم که تو این عملیات هیچ اتفاقی برام نمیفته! »
🌷بچه هاي بسيجي و كم سن وسال دسته فرج ا…، وقتي به خانه اي رسيدند كه چند روز پيش شهدا در آن بودند، در حياط نشستند و وارد اتاق ها نمي شدند. همه با هم گريه ميكردند. صحنة دردناكي بود كه دل سنگ را آب مي كرد.
✍🏻آخرین قسمت روایت شهید فرج الله پیکرستان را در الف دزفول ببینید👇🏻
🌐 https://alefdezful.com/biaw
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول
🌐www.alefdezful.com
✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻
🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
✍🏻 وصیتنامهی یک دختربچه ی شهید فلسطینی
🤲🏻 امیدوارم از اقوامش کسی مانده باشد که به وصیتش عمل کند.
✅خوش آمدید، من هیا هستم و اکنون وصیت نامه ام را می نویسم
1️⃣🌹۱. پولهای من (۸۰ شِکِل است) : ۴۵ شِکِل (واحد پول) برای مامان، ۵ شِکِل برای زینت، ۵ شِکِل برای هاشم، ۵ شِکِل برای تیتا، ۵ شِکِل برای خاله هبة، ۵ شِکِل برای خاله مریم، ۵ شِکِل برای دایی عبود و ۵ شِکِل برای عمه سارة.
2️⃣🌹۲. اسباب بازیها و همه چیزهایم (وسایلم): برای دوستانم
زینت خواهرم ❤️ ریما ❤️ منة ❤️ أمل ❤️
3️⃣🌹۳. لباسهای من: برای دخترعموهایم ❤️ و اگر چیزی باقی ماند، انفاق کنید.
4️⃣🌹۴. کفش های من: به فقرا و نیازمندان اهدا کنید... البته بعد از شستن ❤️
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول
🌐www.alefdezful.com
✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻
🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
⚫️وقتی مرده شور هم کم می آورد ⚫️
✍🏻❤️ متن حاضر بخشی از مصاحبه با «عبدالحسین روبندی» غَسّال شهرستان دزفول در دوران موشک باران است که چقدر با این روزهای دردآور تناسب دارد. مرور آن خالی از لطف نیست👇🏼
«من عبدالحسین روبندی ، در شهیدآباد دزفول مرده می شویم.
موشکها در محله چولیون[۱] ، در خیابان کوتیون[۲] ، ۶۴ نفر ، تیکه پاره ،
چیزیشون نه ممکن بود که بشویم . . . نه ممکن بود که کفن . . . نه ممکن بود که . . .
از کوچک و بزرگ ، از زن و بچه ، ۶۴ نفر را آوردند و گذاشتند روی دستم . . .
موشک ها را که زد ، آمدند خبر دادند که عبدالحسین ! ورخیز و بیا که موشک زده . . .
کجا را زده ؟ گفتن چولیون و کوتیونه . . .
خب ، رفتم.
حالا که رفتم ، می بینم تمام مسجد ، پر از لاشه اس. افتاده بر زمین . تک تک[۳] ، تیکه تیکه . . . .
از زن ، از مرد ، از بچه ، از طفل شیرخوار ، از کوچک ، از بزرگ ، ۶۴ نفر . . .
کاری به اون روز ندارم که ۸۴ نفر آورده بودند.
خب ، حالا عبدالحسین ! چکارشون بکنی ؟ نه! بیا ببینم چه باید بکنی؟
بعضی را غسل خاکی دادم.
بقیه هم دست ، پا ، سر بی تن . . .
با اینها تکلیف من چه بود؟
یک مرد دیدم که ۹ بار آوردنش .
اول یک دستش را آوردن ، دوم سرش را ، سیّم . . . ، تیکه آخرش را بعد از ۳ روز آوردن.
بچه شیرخواری را آورده بودند ، همه چیزش جدا .
دستش سوا ، پایش سوا ، سرش سوا . . .
پرسیدم این کجا بوده ؟
گفتند زیر چرخ تراکتور پیدا شده .
زنی آوردند . . . می خواهم ببینم چه گناهی کرده بود . . .
سر طفلش از شکمش بیرون زده . . . آیا سزاوار بود؟
بچه ای آوردند بدون سر . . .
پرسیدم : پس سرش کجاست ؟ گفتند سرش نیست .
گفتم : منتظرم تا سرش را پیدا کنید تا کنار تنش . . .
گفتند : نه حالا تو این را خاک کن . . .
خب ! آیا سرش پیدا شد ؟
نه ، از سرش خبری نشد که نشد .
بعد از ۷ روز مردی آوردند که هیچ بود . . .
«بینی و بین الله» هیچ بود .
قصاب هم با لاشه اش چنین نمی کنه . . .
آهان ، یادم رفته بود ، پیرزنی میان لاشه ها بود . زنده !
زود خبر کردم ، بردنش بیمارستان .
آیا زنده ماند؟ نه .
گفتن آجری در شکمش رفته بوده . . .
دوباره آوردنش.
پس!خواهش دارم از ملت . دلم دیگر نواره[۴] ندارد .
به قبرستون نمی مونم.
خودم احتیاج دارم کسی بیاید و خاکم کند .
خجالت می کشم از شاخ شمشادهای زیر دستم. . .
من دیگر مرده نمی شویم . . .
این شهر دیگر مرده شور ندارد.
تو رو به خدا همت کنید . غیرت کنید. آمریکا را وردارید
عرضی ندارم ، غیراز سلامتی همه تون. ان شاء الله
[۱] – از محله های قدیمی دزفول
[۲] – از محله های قدیمی دزفول
[۳] – در گویش دزفولی به معنای تکه تکه
[۴] – تاب و توان و تحمل
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول
🌐www.alefdezful.com
✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻
🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
🌴☀️فقط علی اکبر یک سال و نیمه زنده ماند
✍🏻 روایتی مرثیه گونه از شهادت خانواده «سبزعلی حسن نژاد» در اولین موشکباران دزفول
✳️روایتی کمتر شنیده شده از موشکباران های دزفول
🌷پدرم، مادرم ، دو برادرم، زن برادرم، دختر برادرم، همه شهید شدند. فقط من ، خواهرم و علی اکبر یک سال و نیمه زنده ماندند.
⭕️ در شهید آباد کسی از مردم نبود و من و خواهرم و مادر زن برادرم در حال غسل و کفن بودیم که عراق حدود «نود» گلوله توپ به دزفول شلیک کرد. در چنین اوضاعی که کسی برای کمک کردن در شهید آباد نبود ، پدرم و برادرانم را با هزاران غم و اندوه در حالی که کسی را نداشتیم و دیگر برادری نبود که کمک حال ما در تشییع جنازه باشد، مظلومانه به خاک سپردیم. خودم به دنبال تابوت ها می دویدم و برایشان سوگواری می کردم .
🌹 در تهران آلبوم عکسی در اختیار من گذاشتند که مادرم را شناسایی کنم. جنازهی مادرم را شناسایی کردم. نامه ای به من دادند و رفتیم بهشت زهرا و مزار او را پیدا کردیم. هنوز سنگ مزارش نداشت. مزار مادرم ماند در بهشت زهرای تهران.
⭕️ مشروح این مرثیه را در الف دزفول بخوانید 👇
🌐https://alefdezful.com/071
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول
🌐www.alefdezful.com
✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻
🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
هدایت شده از الف دزفول
🖐🏻🌷 این تصویر مزار یک سرباز شهید در بهشت زهرای تهران است که قصه ای عجیب و خاص و بی نظیر دارد.
⏳ منتظر انتشار یک روایت شگفت ، نادر ، تکان دهنده و حزن آلود در خصوص این سرباز شهید در «الف دزفول» باشید.
🔅 ماجرایی که با خمیرمایه ی حیرت خواهید خواند. . . .
🕰 به زودی در الف دزفول
⏳ منتظر باشید . . . .
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول
🌐www.alefdezful.com
✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻
🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
❤️ می خواهم مادرم را ببینم ❤️
✍🏻 روایتی نادر ، ناب ، شگفت انگیز و حزن آلود از زبان یک بانوی امدادگر دزفولی
✳️روایتی شنیده نشده از یک سرباز شهید اهل تهران ، که چند دقیقه قبل از شهادت ، گفتگویی روضه وار با یکی از خواهران امدادگر بیمارستان افشار دزفول دارد و از او درخواستی عجیب دارد.
🌷روایت بانوی امدادگر 17 ساله دزفولی که سال ها بعد نویسنده می شود و روایت آن سرباز شهید را می نویسد و اتفاقات غریبی که پس از آن رخ می دهد . . .
⭕️ روایت روضه ای که چهل سال در ذهن و جان بانوی امدادگر جاری می ماند تا اینکه . . . .
🌹انتهای ماجرا تکان دهنده است . این روایت سراسر تحیر و مبهوت کننده را در الف دزفول مرور کنید.
⚠️ خواستم در دو قسمت این قصه ی بی نظیر را روایت کنم، اما دیدم ممکن است روایت شهید شود، پس کل روایت تقدیم به شما 👇🏼
🌐https://alefdezful.com/ey7e
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول
🌐www.alefdezful.com
✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻
🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc