eitaa logo
الف دزفول
3.2هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
257 ویدیو
8 فایل
شهید آباد مجازی دزفول ارتباط با مدیر @alimojoudi
مشاهده در ایتا
دانلود
☀️به نام خدا ✍🏻 روایت شهید جاویدالاثر محمد روغن چراغی ( آخرین قسمت ) 🌷 چهل سال است برنگشته است ✍🏻 روایت زمانه و زندگی شهیدی که می خواست جاویدالاثر باشد 🌹حتما مرا با لباس خون‌آلود در کفنم بگذارید که میخواهم با این حال به دیدار خدا بروم، شاید مورد لطف و رحمتش قرار گیرم. مرا در شهید آباد نزدیک حسین ناجی و علی دوستانی بخاک بسپارید. میخواهم نزدیک دوستان و برادرانم باشم. ✳️آخرین قسمت این روایت را در الف دزفول ببینید👇🏻 🌎https://alefdezful.com/98 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
حاج مهدی رضازاده پدر شهیدان میرزاعلی و صفرعلی رضازاده در راهپیمایی 22 بهمن ماه 1402
🌷این تصویر برای شرمندگی تمامی مسئولین کافی است🌷 ☀️🎁 تصویر این پیرمرد با صفا و خوش چهره و دوست داشتنی دزفولی ، تصویر مکرر تمامی راهپیمایی ها و هیات ها و تجمعات مذهبی دزفولی هاست و کمتر کسی است که او را با همین قاب عکس به سینه چسبانده یا بالای سر گرفته ندیده باشد. ☀️حاج مهدی، پیرمرد انقلابی ، مؤمن و خوش زبان دزفولی است که چهره اش برای خیلی ها آشناست. با آن چفیه ای که همیشه دور سرش می بندد و غالباً مرتب و اتوکشیده است. ⭕️دیدنش نه تشریفات می خواهد و نه وقت ملاقات. از صف اول نماز جماعت که بگذری، زیباترین تصویر از حاج مهدی را زمانی می توانی ببینی که صبح یا عصر پنج شنبه، کنجی از قطعه 2 گلزار شهیدآباد دزفول بمانی و نگاهت را بدوزی به ردیف اول. 💐چند سال پیش دست حاجیه خانم در دست، آرام آرام با قدم هایی کوتاه نزدیک می شد. حاجیه خانم مدتی بود پاهایش همراهی اش نمی کردند و همین باعث شده بود حاج مهدی قدم هایش را کوتاه تر بردارد. خوب که خیره می شدی، مفهوم حقیقی عشق را در همین گام برداشتن دو نفره ی حاج مهدی و حاجیه خانم می توانستی ببینی. از همان عشق های ریشه دار و آسمانی و حالا چند سالی است که دیگر حاج مهدی تنها می آید شهید آباد، چون حاجیه خانم زمینگیر است و دیگر نای راه رفتن و ایستادنش نیست. ❌حاج مهدی از آن انقلابی هایی است که انقلابی بودنش را با هیچ چیزی از جنس ماده معامله نکرد وسهم او از سفره ی انقلاب شده است همین دو مزاری که هر پنجشنبه زائرشان می شود. 🌹«میرزاعلی» پسر بزگترش ، سال 1360 در «فیاضیه آبادان» آسمانی شد و «صفرعلی» دو سال بعد از «پاسگاه زید» پرکشید تا به برادر بزرگترش برسد. ✅حاج مهدی همیشه صف اول است. نه از آن صف اولی هایی که برای دوربین ها و رسانه ها و انتخابات و پست و مقام ، صف اول می ایستند. ✅حاج مهدی همیشه صف اول است، نه از آن صف اولی هایی که صف اول بودن را پوششی قرار داده اند برای غارت کردن بیت المال. ✅نه از آن صف اولی هایی که برای فیلمِ صف اولی را بازی کردن، حق و حقوق نجومی می خواهند. ✅نه از آن صف اولی هایی که اگر نقدشان کنی، بددهنی می کنند و بعدش هم حسابت با کرام الکاتبین خواهد بود. ❌نه! جنس صف اول بودن حاج مهدی خیلی فرق می کند. ☀️او همیشه صف اول می ایستد و قاب عکس شاخ شمشادهایش را در آغوش می گیرد و استوار قدم بر می دارد تا ثابت کند، هنوز هم گوش به فرمان رهبر است و پای انقلاب ایستاده است و ولایت مداری اش ، مثل برخی ها لقلقه ی زبان نیست. 🌹در همه ی فرار و نشیب های انقلاب ، او صف اولی است و با اینکه دو عصای دستش را با دست های خودش داده است دست خاک، ذره ای از آرمانهایش کوتاه نیامده است. 🌴به گمانم این تصویر حاج مهدی برای شرمندگی همه ی مسئولین کافی است. خصوصاً آن مسئولینی که نانِ نظام را می خورند و به جای خادم، خائنند. ⭕️باید صف اول بودن و انقلابی بودن را همه از «حاج مهدی رضا زاده» بیاموزند. پدر شهیدان میرزاعلی و صفرعلی رضا زاده! مردی که با اینکه همه هست و نیستش را برای انقلاب هزینه کرده است، میزان انقلابی بودنش با کم و زیاد شدن رقم فیش حقوقی اش بالا و پایین نمی شود. ✅مردی که وجودش و حضورش در راهپیمایی 22 بهمن ماه و در جشن 45 سالگی انقلاب، برای شرمندگی تمامی مسئولین کافی است. 🤲🏻 خداوند به او و همسر بیمارش سلامتی و طول عمر با عزت کرامت کند. ان شالله 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 کشف پیکر مطهر شهید با پلاک شناسایی در مورخ شنبه 21 بهمن ماه 1402 ♦️منطقه عملیاتی فکه 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷وقتی پدر دو شهید در مسیر راهپیمایی تجلیل می کند از حجاب زنان و دختران این شهر و آنان را خواهران شاخ شمشادهای شهیدش خطاب می کند، چه تصویر زیبایی برای ثبت در تاریخ رقم می خورد. ❤️ این شور و به وجد آمدن و دعاگویی پدر این شهدا ، یقیناً لبخند شهدایش را به دنبال دارد و خوش به سعادت آنان که لبخند شهدا رزق و روزی شان می شود. 🏴 و بدا بحال آنانکه با بی حجابی و یا عدم برخورد و مسامحه با قبح شکنان جامعه اشک این پدرها و مادرها را در می آورند و دلشان را خون می کنند و به دنبال آن دل شهدایشان را. برخی ها چه آتشی برای دنیا و آخرت خود خریده اند و بی خبرند از آن شعله هایی که خاکسترشان خواهد کرد خدا حاج مهدی رضا زاده، این پیرمرد انقلابی بی بدیل را حفظ کند و به همسرش سلامتی عنایت کند، ان شالله. 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
گرگها خوب بدانند ، در این ایل غریب گر پدر مرد ، تفنگ پدری هست هنوز گر چه مردان قبیله همگی کشته شدند توی گهواره چوبی پسری هست هنوز فرزند شهید علیرضا باغبان زاده که در حادثه سقوط بالگرد حامل صندوقهای اخذ رای در منطقه صعب العبور احمد فداله دزفول در مورخ 29 خرداد 1400 به فیض شهادت نائل آمد. 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
✋🏻باسلام ☀️ 🌷تصویری که «حاج احمد» از روزنه ی کفن دید🌷 ✍🏻 روایت هایی از سردار شهید حاج احمد نونچی به مناسبت سالگرد شهادتش ❇️صدای مناجاتش آرام آرام بلند شد. من فقط زمزمه ای حس می کردم. دقایقی سپری شد. خواستم گره های کفن را باز کنم، اما نگذاشت. پارچه روبروی صورتش خیس شده بود. معلوم بود به شدت گریه کرده است.. . . 🌷 می گفت: « به تک تک سلولهای بدنم دستور داده ام که هرگز اجازه ندهند، کوچکترین غرور و نخوتی واردشان شود .» 🔅این جمله در بین بچه ها معروف بود که هرکس دنبال شهادت می گردد، باید برود گروهان نصر گردان حمزه ، باید نیروی حاج احمد نونچی بشود. 🌹بعد از فتح فاو ، در حاشیه ی اروند، کلاه آهنی اش را در محل شهادتش پیدا کردیم. گلوله ی تیربار دشمن ، درست وسط نام مقدس امام حسین(ع) را شکافته بود و بعد هم پیشانی حاج احمد را. راز آن نام مقدس بر کلاه حاج احمد، همانجا فاش شد. 🌴 الف دزفول را ببینید 👇🏻 🌐https://alefdezful.com/0206 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
🌴 3️⃣2️⃣🌷 قسمت بیست و سوم قدري از آنها را گرفتم. نه نفرمان سوار آمبولانس شديم و حركت كرديم. آنها هم -كه 23 نفر ميشدند- با حميد رفتند. حدود دو كيلومتر به محور گردان فاصله داشتيم كه پياده شديم و با پاي پياده حركت كرديم. چند شب بود كه با بيخوابي ميگذشت و آن شب هم حدود ساعت 3 نيمه شب بود كه به محور گردان رسيديم و تا در سنگرها مستقر شديم، اذان صبح بود. نماز خوانديم و پس از آن بچه ها را در سنگرها تقسيم كرديم. گروهان قائم از گردان بلال در خط بود. سيد جمشيد آنجا بود. تا ظهر درگيري نشد و فقط چند گلوله از سوي دشمن شليك شد. شب در سنگر خوابيديم كه جايمان بسيار تنگ بود و يك پتو داشتيم كه به روي خود كشيديم. جبه ه اين چيزش خوب است كه همه چيزش گل است؛ در فكر اين نيستي كه خاكي بشوي يا گلي. يك پتو رويت مياندازي و زير پايت گل. بالش تو هم گل است. آن شب گذشت و صبح شد. نماز صبح را با تيمم، در حاليكه پوتين به پا داشتيم، خوانديم. احساس ميكردم بچه ها در فشارند، چون دستشويي وجود نداشت. تصميم گرفتم هر طوري كه شده، تا آتش دشمن سبك است، يك دستشويي بزنيم. بعضيها فکر میکردند نميشود. ولي من قبول نميكردم. سه نفر به كمك خود بردم با چند گوني. ديدم كه توپ دشمن در نقطهاي به زمين اصابت كرده و چاله بزرگي ايجاد كرده است. آن را به چاه دستشويي تبديل كرديم. گونيها را پر از خاك كرديم و دور گودال چيديم و با دو صندوق، جاي تير كلاش، يك توالت شاهنشاهي درست كرديم! صبح همان روز، حسين انجيري، در حالي كه بالاي خاكريز بود، بر اثر اصابت گلوله، به سرش افتاد و شهيد شد. او يكي از فرماندهان دسته بود. دشمن شروع به آتش كرد. بچه ها را سازماندهي كرديم. معاونت فرماندهي گردان، برادر سيد جمشيد صفويان، مقداري كسالت داشت. قرار شد كه او را به علت كسالت عقب بفرستند. فرماندهي، برادر خضريان، هم كه مجروح بود. بنا شد آقاي عليرضا زماني، فرماندهي گروهان قائم، به كمك عبدالكريم شعبانپور، معاون دوم گردان، برود. من هم مسئوليت گروهان قائم و بچه هاي (نه نفر) خودم را به عهده بگيرم. سيد جمشيد رفت و در حال بررسي كارها بوديم و تازه داشتيم خط را مرتب ميكرديم كه عراق پاتك كرد. پاتك دشمن شروع شد. فاصله كم بود؛ شايد چهارصد متر. تانكها مانور ميدادند، حتي برخي از آنها تا يكصدوپنجاه متري نزديك شده بودند. در آنجا تعدادي نخل قطع شده بود كه نفرات عراقي تا پشت آنها آمده بودند. يك لحظه آمدم اين طرف كه يكي ديگر از فرماندهان مجروح شد. بعد از او معاون دستة ديگر هم زخمي شد، همچنين چند نفر ديگر. همينطور داشتم با برادر عليرضا زماني ميرفتم كه يك لحظه گفت: «صبر كن.» ديدم گلوله به دو پايش خورد و بر زمين افتاد. حالا خودم به تنهايي مانده بودم. نه فرمانده دستهاي بود و نه كسي كمك من. گفتم بروم به برادر شعبانپور بگويم كه وضعيت چطور است. وقتي عقب آمدم، بچه ها گفتند كه برادر شعبانپور هم مجروح شده است. خودم تنها مانده بودم. نه در فرماندهي كسي مانده بود و نه در خط. پاتك عراق هم شروع شده بود. بچه ها تكبير ميگفتند. يكي دو تا از تانكها را زده بودند و نفراتشان در نخلها تا حدود شصت متري پيش آمده بودند. درگيري داشت شدت ميگرفت. اين لحظات لحظات خوبي است كه انسان ميتواند خود را محك بزند و بفهمد چقدر است. حقيقتاً يكي از تجربيات خوبم در اين چهار سال در آن ميدانهاست كه مرد ميتواند خود را بسنجد. خيليها هستند كه خوب قرآن ميخوانند، ولي آنجا در جا ميزنند و خود را ميبازند. ولي من بچه هايي را ديدم مخلص و پاك و چون شير جنگنده، مانند اينكه ملائكه از آسمان آمده بودند. ⭕️⭕️ ادامه دارد ... ✳️«مردان دریایی » به همراه تصاویر و صوت خاطره گویی شهید دوستانی با گویش دزفولی در الف دزفول 👇 🌐https://alefdezful.com/4306 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
✋🏻باسلام ☀️ 🌷شک نکنید که از دیدن این تصویر شگفت زده خواهید شد🌷 ✍🏻 روایت یک هدیه ی خاص! هدیه ای که شهید مجید طیب طاهر به رفیقش سید عزیز داد. ☀️ هدیه ای که تا کنون هیچ کس، تاکید می کنم ، «هیچ کس» نگرفته است. 🌴 روایت یک رفاقت ، یک شهادت و یک یادگاری . . . ☀️ الف دزفول را حتما ببینید👇🏻 🌐https://alefdezful.com/0404 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
🌷 انا لله و انا الیه راجعون🌷 🏴 «حاجیه خانم اشرف السادات صادق صمیمی » همسر شهید والامقام «سیدمحمدکاظم دانش ( از شهدای حادثه هفتم تیر) » دارفانی را وداع گفت. 💐الف دزفول ضایعه درگذشت این بانوی بزرگوار را محضر مبارک حضرت ولیعصر(عج) و خانواده محترم ایشان و مردم شهید پرور دزفول تسلیت عرض می نماید. 🔅غفران و رحمت الهی برای آن‌مرحومه و صبر و اجر برای بازماندگان از خدای متعال مسئلت دارم . 🌹 شهید سیدمحمدکاظم دانش ، نماینده مردم شوش و اندیمشک در مجلس شورای اسلامی در هفتم تیر ۱۳۶۰، همراه با شهید مظلوم آیت ‏الله بهشتى و دیگر شهداى حزب جمهوری اسلامی به شهادت رسید . مزار یادبود این شهید والامقام در گلزار شهدای شهیدآباد دزفول زیارتگاه عاشقان است. 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
🌷در شب میلاد حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام، سنگ مزار خادم الحسین حاج ملا حسین آل مبارک نصب شد. ☀️ حاج ملاحسین آل مبارک ، پیرغلام اهل بیت(ع) ، تجسم اخلاق و الگوی نوکری اهل بیت(ع) ، فخر الذاکرین، مداح آل الله و پدر شهید محمدرضا آل مبارک ، در مورخ دهم دی ماه 1402 دار فانی را وداع گفت و مهمان سفره اباعبدالله الحسین گردید. 🤲🏻روحش شاد. 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
☀️به نام خدا ✍🏻 روایت «شهید علیرضا روغنی» که پس از 38 سال به شهر و دیارش برگشت 📢روایت انتظار پدر و مادری که به آرزویشان نرسیدند 🌴 یک تصویر غریبانه که سنگ را به گریه وا می دارد 🌹مادر عصرها می رود روی پشت بام مشرف به کوچه و نگاهش را می دوزد به انتهای کوچه تا شاید خبری از «علیرضا» یش شود. در خلوت تنهایی اش مویه می کند و اشک می ریزد و با پسرش حرف می زند. ☀️چه استقبال عجیبی. چه دیدار دردآوری. چه وصال تلخی و شاید هم شیرین. شیرین بخاطر اتفاقاتی که پشت پرده های غیب رقم می خورد و ما از آن بی خبریم. ✅و این تصاویر برای ثبت در تاریخ برای همیشه می ماند. . . 🌷 تصاویر مربوط به این روایت را در الف دزفول ببینید👇🏻 🌐https://alefdezful.com/1117 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
✋🏻با سلام 🎁 پست ویژه - *اختصاصی الف دزفول* (بازنشر) 🌷 وسایل کشف شده به همراه پیکر *شهید علیرضا روغنی* توسط گروه تفحص 🔆 تصویر پلاک ، آورکت، گرمکن، خودکار ، کلاه ، پیشانی بند و سایر وسایلی که به همراه پیکر شهید کشف گردیده است 🌹 شهید نامش را با ماژیک روی لبه آورکت نوشته بود که براحتی قابل خواندن بود 🔅 🏴برادرش که مغنا (شال سیاه ) را دید ، با حیرت و بغض گفت: این مغنا را روز آخر خودم گردنش انداختم ... ☀️ الف دزفول را ببینید👇🏻 🌐https://alefdezful.com/513 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
🎁 به مناسبت روز پاسدار و یادی از پاسدار شهید حسین ناجی ⭕️ وقتی جای زندانی و زندان بان عوض شد ✍🏻روایتی شگفت از *شهید حسین ناجی* در خصوص «جورابچی» فرمانده ضداطلاعات پایگاه هوایی دزفول در دوران ستم شاهی ✳️ وقتی شهید حسین ناجی از آینده و سرنوشت جورابچی خبر داد . . . 🌹گفتم: «چی داری می­گی بنده­ ی خدا! دو هفته ­اس زیر دست این نامرد داری بدبختی­ می­کشی، تو رو انداخته زندان! خودت توی زندان جوراب­چی هستی، اونوقت داری می­گی جورا­ب­چی رو میندازن زندان؟!» ✋🏻خنده ­ام گرفته بود به این حرف و اعتماد به نفس حسین! خودش توی زندان، اسیر دست جوراب­چی بود و اسیر شکنجه­ های جورواجور آن ملعون، اما به من می­گفت نگران نباش، به زودی جوراب­چی را در زندان خواهی دید. 📖 متن کامل را در الف دزفول بخوانید👇🏻 🌐 https://alefdezful.com/1115 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
🎁 به مناسبت روز پاسدار و یادی از پاسدار شهید محمد حسین ناجی دزفولی 🔆پیشگویی عجیب 42 سال پیش شهید حسین ناجی 🌷آنانکه حسین را می شناسند، می دانند برای عارفی مثل حسین ناجی ، چنین دستنوشته ها و چنین خبرهایی از آینده ، کار عجیبی نیست. یقیناً در دلی که سرچشمه ی اخلاص پروردگار است، انعکاس چنین تصاویری از آینده کار عجیب و غریبی نیست. ✅ برای مشاهده ی مطلب به لینک زیر مراجعه کنید 👇🏻 🌐https://alefdezful.com/29fg 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
🎁 به مناسبت روز پاسدار و یادی از پاسدار شهید محمد حسین ناجی دزفولی 🌷 شهیدی که در ماشین بیت المال «حرف شخصی» هم نمی زد ⭕️روایت شهیدی که کلاس دوم دبستان به خاطر بی حجابی معلمش حاضر نشد به مدرسه برود 🌐 روایت این عارف شهید را در الف دزفول ببینید👇🏻 🌐https://alefdezful.com/0701 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
🌷 او مادر شهید رضا کمالی از روستای کردوان علیای شهر دشتی استان بوشهر است. روز 22 بهمن به همسایگانش گفته است : «توان راه رفتن ندارم. از ابتدای راهپیمایی تا پایان آن درب خانه می نشینم تا من هم سهمی از حضور داشته باشم.» ⭕️ به گمانم اگر اندکی شرافت در وجود برخی مسئولین خائن به اهداف و آرمان های انقلاب وجود داشته باشد، این تصویر برای شرمندگی آنان تا قیامت کافی است. 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
🌴 4️⃣2️⃣🌷 قسمت بیست و چهارم عراقيها تا حدود سي- چهل متري پيش آمده و بچه ها خيلي آرام نشسته بودند. شايد هر كس ديگر كه بود از آنجا فرار ميكرد. وقتي از بچه ها ميپرسيدم: «چطوريد؟» ميگفتند: «مگر عراقيها پا روي جنازة ما بگذارند تا رد شوند. ما را گذاشتهاند اينجا تا بجنگيم.» حدود بيست دقيقه گذشت و عراقيها جرئت نكردند كه جلوتر بيايند. تعدادي تلفات دادند و قدري به عقب كشيدند. الحمد لله حاج عظيم محمدي، مسئول محور و از فرماندهي لشكر كه مسئوليت خط با ايشان بود، آمد و بعد از ايشان هم سيد جمشيد صفويان خودش را به ما رسانيد. شب شد. نيروها را مرتب كردم و دراز كشيدم. بعد از نماز صبح، بنا شده بود كه گروهان قائم تعويض شود. به دليل اينكه تعدادي از فرماندهانش مجروح شده بودند و روحية نيروها ضعيف شده بود. خلاصه گروهان قائم را عقب فرستاديم و من و آن نه نفر مانديم. بچه ها كه رفتند، بقية نيروهاي دسته خودمان آمدند. دومين نفرشان حميد بود. از دور، دستش را بلند كرد و گفت: «محمود، آمدم.» خدا شاهد است وقتي او را ديدم، دوباره تازه شدم، مثل اينكه اول عمليات بود. بچه ها را همانجا چيدم. دو دسته ديگر هم از گروهان فتح آمده بودند. خود فرماندهي گروهان هم آمده بود. در آنجا زاويهاي بود كه خيلي حساس بود. بچه هاي خودمان را آنجا گذاشتيم و روي منطقه توجيه كرديم. يادم است ماشين مهمات آمده بود. حميد مقداري برزنت داخل گاري گذاشت و بنا شد هر كدام روي دوشمان يك صندوق مهمات خمپاره ببريم. يك صندوق هم روي گاري حميد گذاشتيم. او گفت: «يكي ديگر!» گفتم: «خسته ميشوي.» گفت: «بگذار! من يك شيرم!» منطق او اين بود كه باید كار بكند. نه تنها از كار كردن شانه خالي نميكرد، بلكه بيشتر هم كار ميكرد. خلاصه شب سوم هم گذشت. صبح با بچه ها بوديم. تعدادي از بچه ها خودشان را مرتب كردند. خودم آمده بودم به سنگر فرماندهي گردان. مقداري دراز كشيدم و بعد رفتم پيش بچه ها. حميد و عظيم مسعودي آنجا بودند. نشستم. حدود ساعت دوازده ظهر بود كه يك تانك شليك كرد. احساس كردم اين تانك حامل پيامي است. چند لحظه گذشت. ناگهان صدايم كردند. رفتم. ديدم چيزي كه نبايد ميشد شده است. از حميد فقط دو پا مانده بود و از سينه به بالا چيزي نداشت. نميدانم آن لحظات چگونه گذشتند. بچه ها را صدا كردم. كسي جرئت نميكرد جلو برود. تانك بين دو تا سنگر را زده بود. عبدالصمد بلبلي جولا -كه دانشجوي متعهدي بود و اگر ميماند آيندة خوبي داشت- سري در بدن نداشت. عظيم هم بدجوري تركش خورده و شهيد شده بود. يكي از بچه ها هم زخمي شده بود. آن روز عراق پاتك خود را انجام داد. يك تأسف كه ميخوردم اين بود كه حميد نماند تا از بالاي خاكريز جواب آنها را بدهد و آتش دلش را فرو نشاند. در آن لحظات پاتك، ديگر حميد و بچه ها از يادم رفته بودند. به سنگر فرماندهي، كه تقريباً چهل- پنجاه متر با خط فاصله داشت، آمدم و اطلاع دادم كه عراق دارد ميآيد. چون عادت نداشتم در بيسيم درست صحبت كنم، خودم ميرفتم و پيام را ميدادم. تانكها داشتند ميآمدند. دويست متر، يكصدو پنجاه متر و بالاخره يكصد متر فاصله ما با تانكها شد و اولين گلوله هاي آر.پي.جي شليك شد. شهادت حميد و بچه ها مقداري در روحية بچه ها تأثير گذاشته بود. عراق نفرات خود را تقريباً در هفتاد- هشتاد متري پياده كرده بود. ما مقداري مين ريخته بوديم آن جلو. عراق مقداري سمت چپ ميكشيد كه از آنجا وارد شود. اولين تانكها تا حدود بيست متري خاكريز آمده بودند. ⭕️⭕️ ادامه دارد ... ✳️«مردان دریایی » به همراه تصاویر و صوت خاطره گویی شهید دوستانی با گویش دزفولی در الف دزفول 👇 🌐https://alefdezful.com/4306 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول 🌐www.alefdezful.com ✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc