﴿غیرتم بر تو چنان است که گر دست دهد»
«نگذارم که درآیی به خیالِ دگران !﴾
#جامی
هدایت شده از اَلِفِ آلوده🪐
20.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تو دعاهاتون اول برطرف شدن تمام موانع ظهور حضرت از جمله خودمون🤲
بعدم سلامتیشون🤲
بعد عاقبت به خیری... 🤲
‿︵‿︵‿ اَلِفِ آلوده 🪐 ‿︵‿︵‿
ای همراه روزای پر دردم ...
ای عزیزدلم به نگات دل خوش کردم ...
تو قیامت اگر دیدمت نمیرم جنت ...
تو رو جون رقیه ات امشب واسم یه دعا کن ...
اسمم رو صدا کن ، به خدا من کارم گیره ...
اشکامو می بینی ، رحمی به گدا کن ...
به قول #زهراسادات🌱
مامانها همیشه واسطهیِ رفع و رجوع خرابکاریهایِ بچههاشونن.
یا اُمَّاه،
یا فاطِمَهَ الزَّهْراَّء! بازهم مادری کن برایِ دختری که خودِ آلودهش رو به دامنِ مهربونیت دخیل زده تا یه نیم نگاه خرجِ کوله بارِ سنگینِ سیاهیهاش کنی و برایِ سفید شدنشون دعایِ اللهم بیض وجهه بخونی💔
یا اُمَّاه،
یا فاطِمَهَ الزَّهْراَّء
اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکِ اِلَى اللّهِ...
« یا بدّوح »
درد خمار می، تن مارا گرفته بود
وآن چشمِ مست،یک تنه مارا گرفته بود
گر همچو آفتاب نگردانده بود روی
در شامِ وصل، روغن مارا گرفته بود
روزی که داده بود به ما چشمْروشنی
ای کاش چشمِ روشن مارا گرفته بود
زیبایی دو دیدهٔ او در شب وصال
توفیق جان سپردن مارا گرفته بود
از لذّت وصال نبردیم بهرهای
اندوه هجر دامن مارا گرفته بود
گفتیم جان ز حال پریشان به در بریم
گیسوش پای رفتن مارا گرفته بود
مژگان صف کشیدهٔ آن چشم فتنهجو
در یک نگاه، جوشن مارا گرفته بود
روزی که پادشه ز گدایان خراج خواست
آتش تمام خرمن مارا گرفته بود
دادیم نذر عافیتش صدهزار سور
وآن بت عزای کشتن مارا گرفته بود
روز نخست دست به دونان نداد عشق
چون با دو دست، گردن مارا گرفته بود
عاشق شدم که او بنشیند به جای من
ای کاش عشق او، منِ مارا گرفته بود
از تلخکام، صحبت شیرین بعید بود
شوری زبان الکن مارا گرفته بود
#سیّدمهدیطباطبایی