eitaa logo
کانون علویون مسجدامیرالمومنین علیه السلام ابوزیدآباد
150 دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
2.1هزار ویدیو
148 فایل
دولت آباد بخش کویرات آران و بیدگل ارتباط مدیر کانال @snatkar1364 و شماره ایتایی ۰۹۳۶۳۸۲۰۱۵۹ پیامک و تماس صوتی با امام جماعت مسجد ۰۹۱۶۲۹۸۰۸۵۷ شناسه ملی مسجد 14000507979 شماره تلفن مسجد 03154256872 کد پستی مسجد 8748138635
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از طب سنتی و اسلامی🍎]
‍ 🗓 ۲۰ محرم دفن بدن جُون در کربلا ✍ بعد از ده روز از واقعه عاشورا جمعی از بنی اسد شریف جُوْن، ابی ذر غفاری را پیدا کردند، در حالی که نورانی و معطر بود و سپس او را دفن کردند، ۱ جُون کسی بود که (علیه‌السلام) او را به ۱۵۰ دینار خرید و به بخشید، هنگامی که را به تبعید کردند، این برای کمک به او به رفت و بعد از جناب ابوذر به مدینه مراجعت کرد و در خدمت (علیه‌السلام) بود تا بعد از آن حضرت به خدمت (علیه‌السلام) و سپس به خدمت (علیه‌السلام) رسید و همراه آن حضرت از مدینه به مکه و از مکه به آمد، هنگامی که جنگ در روز شدت گرفت او خدمت (علیه‌السلام) آمد و برای میدان رفتن و دفاع از حریم و اجازه خواست، حضرت فرمودند: در این سفر به امید عافیت و سلامتی همراه ما بودی ! اکنون خویشتن را به خاطر ما مبتلا مساز ، جُون خود را به قدم‌های مبارک (علیه‌السلام) انداخت و بوسید گفت: ای پسر رسول خدا، هنگامی که شما در راحتی و آسایش بودید من با شما بودم، حالا که به بلا گرفتار هستید شما را رها کنم ؟ جُون با خود فکر کرد : کجا و این کجا ؟! لذا عرضه داشت : آقای من، من بد است و خانوادگی هم ندارم و نیز من سیاه است، یا (علیه‌السلام)، لطف فرموده مرا نمایید تا بویم خوش گردد و شرافت خانوادگی به دست آورم و رو سفید شوم، نه آقای من، از شما نمی‌شوم تا خون سیاه من با خون شما خانواده مخلوط گردد، جُون میگفت و گریه می‌کرد به حدی که (علیه‌السلام) و اجازه دادند، با آنکه جُون پیرمردی ۹۰ ساله بود، ولی بچه‌ها در حرم با او انس فراوانی داشتند، او به کنار خیمه‌ها برای خداحافظی و طلب حلالیت آمد، که صدای گریه اطفال بلند شد و اطراف او را گرفتند، هر یک را به زبانی ساکت و به خیمه‌ها فرستاد و مانند شیری غضبناک روی به آن قوم نا پاک کرد، او جنگ نمایانی کرد، تا آنکه اطراف او را گرفتند و زخم‌های فراوانی به او وارد کردند، هنگامی که روی زمین افتاد، (علیه‌السلام) سر او را به دامن گرفت و بلند بلند ، و دست مبارک بر سر و صورت جُون کشید و فرمودند: اللّهُمَّ بَیِّض وَجهَهُ وَ طَیِّب رِیحَهُ وَ احشُرهُ مَعَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ (علیهم السلام) : بار الها، را سفید و را خوش فرما و با عصمت (علیهم السلام) محشورش نما، از برکت امام حسین (علیه‌السلام) روی غلام مانند ماه تمام درخشیدن گرفت و بوی عطر از وی به مشام رسید، چنانکه وقتی او را بعد از ده روز پیدا کردند منور و معطر بود. ۲ 📚 منابع: ۱. بحارالانوار ج ۴۵ ص ۲۲ و ۷۱ ۲. وسیلة الدارین فی انصار الحسین (علیه‌السلام) ص ۱۱۵ 👇 http://Eitaa.com/ahadith ♻️ ♻️
📅 در هفدهم شوّال سال پنجم هجری، واقع شد. تعداد مسلمانان 3 هزار و مشرکان 10 هزار نفر بودند. 😡 عَمروبنِ عَبدُوَد که از قهرمانان مشهور عرب بود و هزار نفر سواره، توان مقابله با او را نداشتند، به میدان آمد، نعره کشید و طلب مبارز کرد. 😡 🙄 همه لشکر اسلام ساکت و بدون حرکت بودند که علیه السّلام به پا خاستند؛ در آن حال پیامبر اکرم صَلّى‏‌اللَّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ وَ سَلّم فرمودند: 🌹بَرَزَ الاْیمَانَ كُلُّهُ اِلى الشِرْكِ كُلِّهِ🌹 🌷تمام در برابر تمام قرار گرفته است.🌷 👌 زیرا در سایه شكست بزرگترین قهرمان كفر، عموم مسلمانان عزیز مى‌شدند و ملّت شرک، خوار و ذلیل گردید. 👈 حضرت علی عَلیهِ‌ السَّلام خطاب به عمرو بن عبدود فرمودند: «در زمان جاهلیّت می گفتی هرکس سه حاجت از من بخواهد، حتماً یکی را برآورده میکنم؛ حاجت اول این است که مسلمان شوی! دوم اینکه: برگردی و با مسلمانان جنگ نکنی! و سوم اینکه تو هم مثل من از اسب پیاده شوی تا با هم بجنگیم...» 😡 عمرو بن عبدود گفت: دو حاجت اول را نمی پذیرم، امّا حاجت سوم را قبول می کنم؛ پیاده شد، ولی به جهت ترس و وحشتی که از قدرت و أمیرالمؤمنین علیه‌السّلام بر او غالب گشت، لذا گفت: من دوست ندارم با شخص کریمی مثل تو بجنگم و حال آنکه پدر تو أبوطالب با من رفیق بود! 🙄😊 ✅ حضرت أمیر علیه السّلام فرمودند: ولی من تمایل دارم با تو بجنگم... ✊ سپس هر دو به هم پیچیدند، غباری بلند شد و پس از مدتی دیدند أمیرالمؤمنین علیه‌السّلام بر سینه عمرو نشسته و او را به درک واصل نموده است؛ در این لحظه صدای مسلمانان به تکبیر بلند شد و پیامبر اکرم صلّی‌اللّهُ‌ عَلیهِ‌ ‌و‌آله‌ و‌سلّم فرمودند: 🌹ضَربَةُ عَلیٍّ یَومُ الخَندَقِ أفضَلُ مِن عِبادَةِ الثَّقَلِینَ🌹 🌷یک ضربه علی علیه السَّلام در روز خندق بهتر از عبادت إنس و جنّ می باشد.🌷 ✍ جلال الدّین و ديگر مفسّران اهل سنت از ابن ابى حاتم و ابن مردويه و ابن عساكر از عبد الله بن مسعود ، و از مفسرين شيعه نيز مرحوم از عبد الله بن مسعود روايت كرده‌‏اند كه آيه: 🌹وَ كَفَى اللّهُ المُؤمِنينَ القِتالَ🌹 🌷و خداوند جنگ را از مؤمنان كفايت كرد.🌷 (سوره أحزاب، آیه 25) 👌در همین واقعه نازل شده است؛ یعنی خداوند بواسطه علیِّ بْنِ أبیطالِب عَليهِ‏ السَّلام تکلیف جنگ را از مؤمنین برداشت. 📚 بحارالانوار، ج20، ص216/ مستدرك حاكم، ج3، ص32/ ينابيع الموده، ج1 ص412/ مجمع البيان،‌ج4، ص533/ احقاق الحق، ج2، ص463 و ج 6، ص 341/ سیره حلبیه، ج2، ص341/ الارشاد شيخ مفيد ص55/ مجمع البيان، ‌ج4، ص533/ مستدرك الصحيحين، ج3، ص33 و بیش از 20 منبع معتبر عامّه و خاصّه بصورت متواتر 🌹🌹🌹🌹🌹