هدایت شده از
#شبکه_چهار هر روز از ساعت ۱۸:۳۰ برنامه #زندگی_پس_از_زندگی را حتما ببینید
با حضور افرادی که به #کما و #زندگی_برزخی را تجربه کرده اند
#هم_اکنون
هدایت شده از عباس موزون.کانال رسمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 تیزر فصل پنجم برنامه «زندگی پس از زندگی»
🔸بعون الله الملک الاعلی
به یاری خداوند تعالی،
فصل پنجم مجموعه «زندگی پس از زندگی»
از یک روز قبل از ماه مبارک رمضان
هر روز ساعت ۱۷
مهمان نگاه شما بزرگواران خواهد بود.
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
#زندگی
#نور
#جاودانگی
#ماه_رمضان
#شبکه_چهار
#فصل_پنجم
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 آگاه بر احوالات
تجربهگری که به جایگاه دوستان و خانواده اش در برزخ آگاه شد
✅ هرروز ساعت 17
بازپخش 1 بامداد و 12:30 روز بعد
از شبکه چهار سیما
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#تجربه_نزدیک_به_ مرگ
D1738846T13985230(Web)-mc.mp3
39.07M
🧿قسمت چهاردهم و پانزدهم از سری پنجم برنامه #زندگی_پس_از_زندگی؛ تجربه گر: آقای حسین صاحبی بزاز از دزفول
#زندگی_پس_از_زندگی
🎯در این قسمت روایت تجربه ی نزدیک به مرگ آقای حسین صاحبی بزاز را می شنویم:
🏮ابتلا به سرطان خون و بستری در بیمارستان
🏮یک شب در بیمارستان در حالت هوشیاری همه جا را تاریک شد و خود را در دشتی زیبا دیدم
🏮در آنجا خانمی بود که نوزادی در بغل داشت و به من گفت بپرس هرچه میخواهی بپرس چون فقط سه روز وقت داری
🏮در آن زمان نیز می توانستم حقیقت نفس برخیها را ببینم
🏮در آنجا فردی که به دلیل کارهای خوبش در آن محیط زیبا بود ناراحت بود از او دلیلش را که پرسیدم فهمیدم سه خانم که او به آنها متلک گفته بود او را حلال نکرده بودند
🏮آنجا خودم را در آغوش خدا دیدم و فهمیدم مهر و محبت ما به اهلبیت باعث می شود در آن دنیا ما را تنها نگذارند
🏮 از آفرینش و مفهوم زمان سوال کردم و درباره رزق و روزی پرسیدم که نشانم دادند
🏮 ارزش و جایگاه نماز را در آنجا نشانم دادند
🏮به من گفتند تو بخاطر کار نیکی که مادر همسرت سی سال پیش انجام داده شفا گرفته ای و آن کار را نشانم دادند...
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/f78608
👉 @abbas_mowzoon
┄┄┅═✧❁🎙❁✧═┅┄
D1738847T14516410(Web)-mc.mp3
23.06M
قسمت شانزدهم از سری پنجم برنامه #زندگی_پس_از_زندگی؛ تجربه گر: آقای سید حجت امیر واقفی
#زندگی_پس_از_زندگی
🎯در این قسمت روایت تجربه ی نزدیک به مرگ آقای سید حجت امیر واقفی را می شنویم:
🏮اعزام به سوریه و مجروحیت شدید در حمله داعش و انتقال به بیمارستان حلب سوریه
🏮در بیمارستان به کما رفتم و خودم را همراه چند نفر در بیابان دیدم که ۲۱ نفر از آسمان آمدند و دست ما را گرفتند و بالا بردند
🏮 مدتی گذشت و یاد خانواده و مادرم افتادم و یک لحظه خودم را روبروی مادرم دیدم که در حال نماز خواندن بود
🏮بعد از مدتی یاد برادرم افتادم و خودمو روبروی برادرم در بهشت زهرا دیدم که با چند نفر ایستاده بود و درباره وضعیت من صحبت میکرد و هیچ کدام مرا نمیدیدند
🏮یک دفعه یادم افتاد که من در سوریه زخمی شدم در عمان لحظه و جسمم را روی تخت بیمارستان دیدم
🏮 در انتهای مسیر یک میز بزرگ و در انتهای آن یک مثلث تاریک وجود داشت هیبتی نورانی را دیدم که به من و همراهانم گفت شما میتوانید بدون حساب و کتاب بگذرید
🏮به محض اینکه وارد شدم نوری چشمم را زد و چیزی ندیدم تا اینکه با پلک زدن چشمم را کم کم باز کردم و طبیعتی بسیار زیبا و چشم نواز را دیدم و در حال لذت بردن از آن حال خوش بودم که یکدفعه انگار پرتاب شدم و خودم را در کنار جسمم در بیمارستان دیدم که پرستارها بالای سرم جمع بودند و یکدفعه پلک گشودم و اینبار از داخل جسمم به پرستارها نگاه کردم.
┄┄┅═✧❁🎙❁✧═┅┄
D1738846T13985230(Web)-mc.mp3
39.07M
🧿قسمت چهاردهم و پانزدهم از سری پنجم برنامه #زندگی_پس_از_زندگی؛ تجربه گر: آقای حسین صاحبی بزاز از دزفول
#زندگی_پس_از_زندگی
🎯در این قسمت روایت تجربه ی نزدیک به مرگ آقای حسین صاحبی بزاز را می شنویم:
🏮ابتلا به سرطان خون و بستری در بیمارستان
🏮یک شب در بیمارستان در حالت هوشیاری همه جا را تاریک شد و خود را در دشتی زیبا دیدم
🏮در آنجا خانمی بود که نوزادی در بغل داشت و به من گفت بپرس هرچه میخواهی بپرس چون فقط سه روز وقت داری
🏮در آن زمان نیز می توانستم حقیقت نفس برخیها را ببینم
🏮در آنجا فردی که به دلیل کارهای خوبش در آن محیط زیبا بود ناراحت بود از او دلیلش را که پرسیدم فهمیدم سه خانم که او به آنها متلک گفته بود او را حلال نکرده بودند
🏮آنجا خودم را در آغوش خدا دیدم و فهمیدم مهر و محبت ما به اهلبیت باعث می شود در آن دنیا ما را تنها نگذارند
🏮 از آفرینش و مفهوم زمان سوال کردم و درباره رزق و روزی پرسیدم که نشانم دادند
🏮 ارزش و جایگاه نماز را در آنجا نشانم دادند
🏮به من گفتند تو بخاطر کار نیکی که مادر همسرت سی سال پیش انجام داده شفا گرفته ای و آن کار را نشانم دادند...