من زائر نگاه توام از دیار دور
آن ذرهام که آمده تا پیشگاه نور
در نام تو چه حس غریبی نهفته است
در نام تو چه خاطرهها میشود مرور
آقا غریب هستی و وقت سرودنت
حسی غریب در دل من میکند ظهور
من هم غریب مثل تو یا أيها الغریب
من کی صبور مثل تو یا أيها الصّبور
با تو چقدر ماهیتم فرق میکند
مانند ایستادن شب در حضور نور
در پیشگاه آینه مرد مقربی
تو بضعة الرسولی و ریحانة النبی
ای نور روشنای دل و خانهٔ نبی
ای جایگاه عرشی تو شانهٔ نبی
روح تو آسمان نه که هفت آسمان کم است
نور تو ابتدای جهان، روح عالم است
از قلب تو ندیدهام آقا رحیمتر
از بخشش و کرامت دستت کریمتر
حاتم به دست بخشش تو بوسهها زده است
نزد فقیر بر لب تو نه نیامده است...
سنگ صبور، مأمن غمها و دردها
ای خانهات پناه همه کوچهگردها
صلحت حماسهایست که با روضه توام است
صلحت چقدر آینهدار محرم است
باید شناخت صبر و شکیبایی تو را
باید گریست یک دهه تنهایی تو را
در لحظه لحظه زندگی تو غم است، آه
غربت همیشه با دل تو توام است، آه
هر لحظهٔ تو بوده نشان از غریبیات
وای از غم دل تو، امان از غریبیات
هر روز شهر بر غمت افزود وای من
دشنام بود و نام علی بود وای من
عمری غریب بوده ولی صبر کردهای
مانند لحظههای علی صبر کردهای
شیعه همیشه داشته داغی وسیع را
داغ وسیع غربت تلخ بقیع را
یک قطعه خاک وسعت یک غربت مدام
یک قطعه خاک مدفن چار آسمان امام
یک قطعه که شنیدن آن گریهآور است
آن قطعهای که مدفن مخفی مادر است
شیعه همیشه داشته داغی وسیع را
داغ وسیع غربت تلخ بقیع را
در این هجوم درد و غم و داغ بیامان
صبری دهد خدا به دل صاحبالزمان
#شهادت_امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#سید_محمد_رضا_شرافت
@aleyasein
دو جلوۀ ابدی از درخششی ازلی
به خُلق و خو، دو محمد؛ به رنگ و بو دو علی
دو آسمان که زمین مملو از ارادتشان
دوشنبههای جهان تشنۀ زیارتشان
چگونه باید از این وصف جاودانه نوشت
دو سرو باغ بهشتاند خوش به حال بهشت
دو سرگذاشته بر شانههای پیغمبر
و در مباهله اَبنائنای پیغمبر
به عزت و عظمت دادهاند نام و نشان
دو باوقار که خون علیست در رگشان
نگاه روشنشان آیه آیه اَلرَّحمان
و در تلاقی بحرین لؤلؤ و مرجان
چگونه سر نگذارد جهان به محضرشان
که مهربانِ خدا، فاطمهست مادرشان
به یک نگاه هزاران کمیت میسازند
دو مصرعاند که یک شاهبیت میسازند
سلوک هر دو برادر میان یک راه است
مسیر روشنشان قُربةً اِلی الله است
اگر شتاب کنند و اگر درنگ کنند
اگر که صلح کنند و اگر که جنگ کنند
به یک نماز شبیه است عمر این دو امام
که گاه وقت قعود است و گاه وقت قیام
در اوج غربت و غیرت یکیست یاورشان
دو مقتدا دو برادر، که صبر خواهرشان
برای خواهر حیرتزده چه سخت گذشت
غمی که خورده گره با دو تشت، آه دو تشت
یکی که خون جگر داده است زینب را
میان غربت خانه شکست زینب را
یکی که... آه چه میگویم، آه... بزم شراب
و خیزران و دل زینب و نگاه رباب
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#امام_حسین_علیه_السلام
#سیدمحمدجواد_شرافت
@aleyasein
فریاد اگرچه در تو پنهان بودهست
خورشید تکلّمت فروزان بودهست
صلح تو برای نهضت عاشورا
آرامش پیش پای طوفان بودهست
#مصطفی_محدثی
@aleyasein
بسم الله الرحمن الرحیم
روضه از زبان امام حسن علیهالسلام
گفتم این اشک که مرهم بشود حیف نشد
مرهمِ آتشِ قلبم بشود حیف نشد
سالها بود دعایم قسمم آرزویم
زودتر سهمِ لبم سَم بشود حیف نشد
که مغیره نرود بر روی منبر پیشم
طعنهها نیز کمی کم بشود حیف نشد
مادرم گفت نگو ، هیچ نگفتم به کسی
زینب ای کاش که مَحرم بشود....حیف نشد
فدک و کوچهی امن و درِ بی آتش و دود
گفتم این سه ، همه با هم بشود حیف نشد
رفته بودیم به مسجد که مگر مادرمان
یک نفس راحت از این غم بشود حیف نشد
وقت برگشت از آن کوچه به او میگفتم
که خوشی قسمتِ ما هم بشود حیف نشد
هرچه کردم به کناری بروند و برویم
راهی از کوچه فراهم بشود حیف نشد
خواستم چادرِ مادر نخورَد خاک که خورد
ذرهای شرم مجسم بشود حیف نشد
خواستم نشکند آنروز غرورم که شکست
جایِ او قامت من خم بشود حیف نشد
کوچهاش سنگ و دلش سنگ و دو دستش سنگین
خواستم ضربتِ او کم بشود حیف نشد
ایستادم به روی پنجهی پا تا رویم
مانعِ سیلیِ محکم بشود حیف نشد
(حسن لطفی)
@aleyasein
﷽
.
تقدیم بہ ڪریم ابن الڪریم حسن بن علی(ع):
.
.
گمنامیِ اورا نفهـمیدند نامے هـا
هـرگز نشد آشفتہ از بے احترامے هـا
آرے نشان از داغیِ بازارِ تهـمت هـاست
وقتے ڪہ خالے میشود دورت ز عامے هـا
در مهـربانے شهـرہ بود آنقَدْر ڪہ حتی
خوردند از نان حلالِ او حرامے هـا
حتے سگے را رد نڪرد از سفرہ ے لطفش
لبخند میزد در جوابِ بے مرامے هـا
در بین شهـرے ڪہ محبت را نمے فهـمید
تنهـا "حَسَن" هـم سفرہ میشد با جُذامے هـا
من شڪ ندارم ڪامِ او با زهـر شیرین شد
زهـرے ڪہ مرهـم بود خود بر تلخڪامے هـا
.
.
#محسن_کاویانی
@aleyasein
حتی سگی را رد نکرد از سفره ی لطفش
لبخند میزد در جواب بی مرامی ها
در بین شهری که محبت را نمی فهمید
تنها "حسن" هم سفره میشد با جزامی ها
#محسن_کاویانی
@aleyasein
﷽
.
تقدیم بہ ڪریم ابن الڪریم حسن بن علی(ع):
.
.
.
دوباره زد به سرِ عاشقان هوای حسن
نفس ، نفس، نفسِ سینه زن فدای حسن
خوشم که یک رگِ من می رسد به او ، مادر!
به لطفِ تو شدم امشب غزلسُرای حسن
کریمِ طایفه یعنی که با سگی ولگرد
عجیب نیست که قسمت شَود غذای حسن
در این زمانه که هرکس به هر دَری زده است
خوشا به حال کسی که شده گدای حسن
ببین که روی لَبَش لختهْ خون به جای دعاست
نگاه کن که اجابت شده دعای حسن
چقَدْر یاسِ کبود آمده ست دورِ لَبَش
چقَدْر روضه ی زهراست روضه های حسن
میان کوچه ی تاریخ تا ابد پیداست
چه رازهای مگویی ز ردپای حسن
چه دید در دلِ کوچه که بود تا آخر
همیشه بغضِ غریبانه در صدای حسن
برای مادرِ او روضه خوان بخوان از او
دوباره کرده دل اَبری اش هوای حسن
بگو به مادرِ او ما غریب و تنهاییم
غریب ها همه هستند آشنای حسن
بگو دو غم به دلت ماند حضرتِ مادر
کفن برای حسین و حرم برای حسن
ولی مباد که غمگین شوی که ما هستیم
همیشه مست حسین و همیشه پای حسن...
.
.
#محسن_کاویانی
@aleyasein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ حرم نداری
کربلایی محمدحسین #پویانفر ؛ سیدمحمدرضا #نوشه_ور
ویژه شهادت #امام_حسن
#پیشنهاد_دانلود
@aleyasein