#حضرت_خدیجه
ای سلام آورده جبریل از خداوندت، سلام
وی محمّد برده نامت را به لب با احترام
همسر و همسنگر و همگام با خیرالانام
سایهات تا صبح محشر بر سر دین مستدام
ای شده وقف خداوند تعالی هست تو
وی تمام هستی خالق به روی دست تو
پاکتر از پردۀ بیت الهی دامنت
خلعت زیبای اُمالمؤمنینی بر تنت
بوی عطر عصمت مریم دهد پیراهنت
نقش لبخند نبی در «یا محمّد» گفتنت
کیست تا مثل تو بانو کُفو طاهایش کنند؟
کفـو طاهـا، مـادر ام ابیهـاش کنند؟
این بوَد شأنت که حق روح مطهر خوانَدت
میسزد پیغمبر اسلام، همسر خواندت
نی عجب گر حیدر کرار، مادر خواندت
یا که جبریل امین زهرای دیگر خواندت
بین امت با وجود آن همه نعت و سپاس
ناشناسی ناشناسی ناشناسی ناشناس
ذات حق، دانندۀ اسرار داند کیستی
هر که هستی احمد مختار داند کیستی
بعد احمد، حیدر کرار داند کیستی
فاطمه، آن عصمت دادار داند کیستی
ای درود آفرینش بر تو و بر شوهرت
وی سلام الله بر دامان زهرا پرورت
در مقام زن ولی مردانگی قانون توست
تا قیامت هر کجا مؤمن بوَد، ممنون توست
بردباری، صبر، دینداری همه مرهون توست
هر که از اسلام دارد بهرهای، مدیون توست
مصطفی زآغاز، یاری جزتو وحیدر نداشت
در مقام و منزلت مانند تو همسر نداشت
این سه اصل آمد از اول باعث ترویج دین
هست تو، خُلق نبی، تیغ امیرالمؤمنین
از تمام هست خود یکسر فشاندی آستین
راستی این است در اسلام، دین راستین
با علی همگام در احیای قرآن بودهای
پیشتر از بعثت احمد مسلمان بودهای
مؤمنین از چون تو مادر تا قیامت سرفراز
مسلمین آرند بر خاک درت روی نیاز
بر تو میبالد محمّد، بر تو مینازد حجاز
با محمّد خواندهای پیش از شب بعثت، نماز
مـادر زهرا سلام الله بر جان و تنت
یازده خورشید سر زد از سپهر دامنت
کرد در ماه خدا روح تو پرواز از بدن
گشت مهمان در جوار قرب حی ذوالمنن
بود سال رحلتت سال غم و رنج و محن
جامۀ ختم رسالت شد بر اندامت کفن
گشت عام الحزن بر ختم رسل، سال غمت
شد روان از دیدهاش بر چهره اشک ماتمت
ای در امواج بلاها با محمّد رهسپر
در هجوم سنگها جان محمّد را سپر
بر محمّد از همه زنهای عالم خوبتر
مصطفی را سوز داغت ماند عمری بر جگر
بارها زین غصه چشم سید بطحا گریست
بلکه در شـام زفاف حیدر و زهرا گریست
مابه توگریان، تورا لب درجنان پر خنده باد
همچوجان درقلب یاران خاطراتت زنده باد
شوکت و جاه و جلال و عزتت پاینده باد
منطقت تا حشر بر بوجهلها کوبنده باد
جان شیرین محمّددرلب خندان توست
میوههای نخل«میثم» مدح فرزندان توست
استاد حاج غلامرضا سازگار
@aleyasein
السَّلامُ عَلَیْک یا اُمَّ الْمُؤْمِنِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْک یا زَوْجَةَ سَیّـِدِ الْمُرْسَلِینِ، اَلسَّلامُ عَلَیْک یا اُمَّ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَیِّدَةِ نِساءِ الْعالَمِینَ
او سجده به پیش غیر معبود نکرد
در راه خدا کسی چو او جود نکرد
در راه نبی گذشت از دنیایش
مانند خدیجه هیچکس سود نکرد
#عاصی_خراسانی
@aleyasein
#حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها
#وفات
شُکر خدا که تحتِ لِوایِ خدیجه ایم
بعد از هزار سال گدایِ خدیجه ایم
مهرش نتیجه یِ دهه یِ اوّلِ من است
ما یک دهه تمام برای خدیجه ایم
ده شب فقط به خاطر او گریه می کنیم
ما پیشوازِ روزِ عزای خدیجه ایم
اصلاً به ما چه مردمِ دنیا پیِ چه اند؟
ماها که در پیِ نوه های خدیجه ایم
بی مهر او عبادت عالم قبول نیست
ما با خدیجه، عبدِ خدای خدیجه ایم
مهر خدیجه را به سرِ شانه می برم
شکر خدا که مادرِ زهراست، مادرم
در لحظه یِ شکسته شدن پا شدن خوش است
در خشکسال، عاشقِ دریا شدن خوش است
دلداده ها معامله با یار می کنند
بهر رسول این همه تنها شدن خوش است
قبل از غدیر گفت: علی رهبر من است
قبل از غدیر شیعه یِ مولا شدن خوش است
دنبالِ مال نیست اسیرِ نگارها
بانویِ ما به مادرِ زهرا شدن خوش است
سختی بکش محلّه محلّه که عاقبت
مادر بزرگِ طایفه یِ ما شدن خوش است
بد نیست سنگ کوچه به پیشانی ات خورَد
گاهی شبیهِ زینبِ کبری شدن خوش است
آن قدر سنگ خوردی و بال و پرت شکست
ای مادرم ،سرم به فدایت، سرت شکست
علی اکبر لطیفیان
@aleyasein
زیارت نامه اُم المؤمنین حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها❤️
#وفات_حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها
#ماه_مبارک_رمضان
#حضرت_خدیجه
#ام_المؤمنین
#ماه_رمضان
#ماه_خدا
@aleyasein
تقدیم به محضر #ام_المومنین
حضرت #خدیجه کبری علیهاسلام:
دلش را بردهای، هر وقت صحبت کردهای بانو!
محمد را، چنین غرقِ محبت کردهای بانو!
تو پیش از وحی، ایمان داشتی، اعجاز عشق این است
به قلبت اقتدا، پیش از نبوت کردهای بانو!
به محراب دو ابرویش، تماشا کردهای حق را
میان معبد چشمش، عبادت کردهای بانو!
اگر زر باختی، بردی دل محبوب عالم را
چه سودی، در میان این تجارت کردهای بانو!
تو امّالمومنینی، چون به جای کینه، مالت را
میان مومنین، با مهر، قسمت کردهای بانو!
تمام هستیِ حق: کوثرش، سهم تو شد، زیرا
تمام هستیات را، نذرِ امت کردهای بانو!
برای مادر عالم، چه زیبا مادری کردی
دلت را، محمل آیات عصمت کردهای بانو!
رخ راضیه را بوسیدی و روحالامین، شد مست
چنین شیرین، که کوثر را تلاوت کردهای بانو!
چه دُرّی، در دل دلدادگی دیدی، که از دنیا
به یک پیراهن کهنه، قناعت کردهای بانو!
به دستان کریمت، دارم امیدی که در محشر
ببینم شاعرت را هم شفاعت کردهای بانو!
#قاسم_صرافان
@aleyasein
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمَّ المُؤْمِنین
.
زُل میزند با چشمهای تر به مادر
هی فاطمه در لحظه ی آخر به مادر
سرمایه اش را داد پای دین خدیجه
پس در قبالش هدیه شد کوثر به مادر
تاریخ می گوید چهل نامرد،در اصل؛
آنجا هجوم آورد یک لشکر به مادر
تقسیم شد درد دو عالم بین این دو
سیلی به حیدر خورد و میخ در به مادر
زهرا هم آخر محسنش را خرج دین کرد
مادر به دختر میرود،دختر به مادر
از غنچه ای بعد از گذشت این همه سال
حالا رسیده یک گل پرپر به مادر
ام ابیها نیز ام المومنین شد
چون می رسد این ارث از مادر به مادر
ام المصائب زینب و مظلوم ارباب
آقا به بابا می رود خواهر به مادر
در کربلا سیراب گشت و با سه صورت
با گریه اش خندید علی اصغر به مادر
#مهدی_رحیمی_زمستان
#شب_دهم_ماه_رمضان🌙
#شب_وفات_حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
.
أللهُم العَنْ اَولَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَق مُحَمدٍ وَ آلِ مُحَمدٍ
وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلی ذلِک
@aleyasein
#مناجات_با_خدا
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_وفات
بی تاب لقاییم الهی بخدیجه
دنبال فناییم الهی بخدیجه
ما را برهان از قفس علقه به دنیا
تا پر بگشاییم الهی بخدیجه
جمعیت درمانده و بیچاره شنیدی؟
آن طایفه، ماییم الهی بخدیجه
یک سوم مهمانی خوبت سپری شد
محتاج عطاییم الهی به خدیجه
شرمنده از اعمال خطاییم، مدد کن
تا توبه نماییم الهی بخدیجه
اذنی بده تا باز سوی مرقد سلطان
با گریه بیاییم الهی بخدیجه
محروم ز نوریم، خدا مرحمتی کن
دلتنگ رضاییم الهی بخدیجه
لطفی بکن امسال شب قدر ببینیم
در کرب و بلاییم، الهی بخدیجه
محتاج عطا و کرم مادر زهرا
در هر دو سراییم الهی بخدیجه
از اشک یتیمیِ غریبانه ی زهرا
در حال بکاییم الهی بخدیجه
**
هر جا سخن از روضه و از داغ حسین است
با آل کساییم الهی بخدیجه
با یاد غم غارت انگشتر ارباب
مشغول عزاییم الهی بخدیجه
عمری است که دلخون و پریشان شده از آن...
انگشت جداییم الهی بخدیجه
#محمدجواد_شیرازی
@aleyasein
#شعر
آنکه با افلاکیان شاءن برابر داشته
هر قدم برداشته سوی خدا برداشته
فرش زیر پای او شد هر دو بال جبرئیل
آن زنی که خانه اش را ربنّا برداشته
گرچه دست ردّ زده بر خواستگارانش ولی
هر دو دست خسته اش بار گدا برداشته
سال ها از مشرکین مکّه طعنه خورده است
چونکه سنگ از پیش پای مصطفی برداشته
مصطفی که روزی اش معراج و اَوْ اَدنا شده
لقمه را از سفره او در حرا برداشته
ثروتش را داده بانو مادر زهرا شود
مِهریه از کوثر خیر النسا برداشته
بارها جارو به خاک خانه زهرا زده
خاک زر از خاک پای مرتضی برداشته
او گذشته از شترهایش که بعد سال ها
فتنه جنگ جمل را مجتبی برداشته
غصه من غصه مادر بزرگ زینب است
او که وقت رفتنش دست دعا برداشته
یک کفن از عرش آوردند چونکه دیده اند
شوهر او از سرِ شانه عبا برداشته
من بمیرم فاطمه داغ یتیمی دیده است
آنکه غم از چهره اهل کسا برداشته
وقت غسل فاطمه حیدر ولی آهی کشید
گفت ؛ زهرایم کجای کوچه تا برداشته
پشت این در صورت حوریه من سوخته
چادری که سوخت را از زیر پا برداشته
@aleyasein