eitaa logo
🇵🇸کانال رسمی شعر آل یاسین
5.8هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
888 ویدیو
116 فایل
خادم کانال: @sajjad_a110
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ   ندیدم هرچی می‌گردم یه دونه آشنا مادر کسی اینجا حواسش نیست به حال و روزِ ما مادر کنار نیزه‌ها بودم که اُفتادی تو آغوشم هوامو داشت تو کوچه یه سنگِ بی‌هوا مادر برای دیدن بچه‌م سنان با بچه‌هاش اومد تماشا کرد ما رو باز میون کوچه‌ها مادر من‌و پشت سرِ نیزَت به هر‌جا می‌برن باهم  می‌دونن که باید باشه همیشه بچه با مادر زن شامی سرِراهم به طفلش شیر می‌دادش منم رد می‌شدم خوندم برا بچش دعا مادر ضعیفم کرده بی خوابی  نحیفم کرده غم خورن تنور خولی انداخته  من و از اشتها مادر عبایی که به روت بودش تو جنسای حراجی بود ولی دیدم که خونِت هست هنوزم رو عبا مادر به دستام این طنابه که نشه بردارمت از راه اگه یک دفعه اُفتادی به زیر دست و پا مادر به نیزدار گفتم که کمی هم استراحت کن برای عمه گفتم که  گرفته درد پا مادر تو رو یک تیر راحت کرد من اما مضطرب موندم تو رو تیر از نفَس انداخت  من‌و هم از صدا مادر صدای تارای صوتی‌ت هنوزم توی گوشم هست شنیدم ضربشو از دور سه‌شعبه خورد تا مادر سرت توی بغل بودو تنت اما روی دوشش سه‌شعبه با خودش کرده گلوتو جابجا مادر شراب و خیزان بود و همینکه داشت می‌اُفتاد سرِ باباتو برداشتم من از طشت طلا مادر لباس مندرس داریم هنوزم جای شکرش هست حواسا پرتِ باباته نه پرتِ دخترا مادر به پشت پرده‌ها هستن زنای اهل این مجلس عروس فاطمه اما شده انگش نما مادر حسن لطفی ۴۰۳/۰۴/۲۱ @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ بَس کُن رُباب نیمه‌ای از شب گذشته است دیگر بخواب نیمه‌ای از شب گذشته است کم خیره شو به نیزه ، علی را نشان نده گهواره نیست دستِ خودت را تکان نده با دست‌های بسته مَزن چنگ بر رُخَت با ناخنِ شکسته مزن چنگ بر رُخَت بس کن رُباب حرمله بیدار می‌شود اینجا دوباره حلقه‌یِ انظار می‌شود تَرسم که نیزه دار کمی جابِجا شود از رویِ نیزه راسِ عزیزت رها شود یک شب ندیده‌ایم که با غم نیامده حتی هنوز زخمِ گلو هَم نیامده گرچه امیدِ چشمِ تَرَت نااُمید شد بس کُن رُباب یک شبه مویت سپید شد پیراهنی که تازه خریدی نشان مده گهواره نیست دستِ خودت را تکان مده با خنده خواب رفته تماشا نمی‌کند مادر نگفته است و زبان وا نمی‌کند اینجا به نیزه کودکِ تو خواب می‌کنند فرقی نمیکند که چه پرتاب می‌کنند بر نیزه‌های قافله سنگی اگر خورَد هر سر که کوچک است بر او بیشتر خورَد بس کُن رُباب زخمِ گلو را نشان مده گهواره نیست دستِ خودت را تکان مده حسن لطفی @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ داغ تو روزگارِ مرا گریه دار کرد ای عشق‌جان چه با دل تو روزگار کرد مانند مادران جوانمرده روز و شب باید نشست پای غم تو هَوار کرد دلواپسیم حضرت گریه به ما بگو باید برای زخم دو چشمت چکار کرد جبریل اشک زیر بغلهای او بگیر  از آه مادرش چه دلی شعله‌زار کرد داغ حسین  امام مرا پیر کرده است از بس که روز و شام جگر داغدار کرد گیسو بریز ای سر نیزه پسند من قربان آنکه باز مرا بی‌قرار کرد هر روز ظهر سایه‌ی آن نیزه دار بود آقا چه لطف‌ها که به آن نیزه دار کرد دارد گله رُباب از آن تیر می‌کند دیدی چگونه بچه‌ی ما را شکار کرد حسن لطفی @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ الهی کاش چشمم تر نمی‌شد و این گهواره بی اصغر نمی‌شد خوشم با یادگاری‌هات ای کاش که زخم ناخنت بهتر نمی‌شد  غماهنگی گرفته مادر تو زِ خون رنگی گرفته مادر تو از آن دَم که نفس در سینه‌ات سوخت نفس تنگی گرفته مادرِ تو جهان را خنده‌ات می‌ساخت مادر تو را بالا که می‌انداخت مادر چه آمد بر سرت در این چهل روز که روی نِی تو را نشناخت مادر غم تو درد من داغ حرم داشت پدر بعدِ برادر پشت خم داشت یکی از شعبه‌هایش بر دلش رفت سه‌شعبه کاشکی یک شعبه کم داشت تو را زد حرمله یک خیمه پاشید تو را زد بعد از آن هم آب نوشید فقط بر پوستی بند است این سر گلویت را سه‌شعبه بد تراشید پدر را با پسر با هم چرا زد به روی سینه زخمی بی هوا زد نشان بگذاشت .... آمد بینِ گودال دقیقا روی آن یک نیزه را زد حسن لطفی @aleyasein
4_5789871066130159948.mp3
4.3M
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ 📌به دلت بگو میریم کربلا… با نوای‌محمد کمیل @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ شیرینی مرگ چون عسل در دهن است آری هنر عشق پر از فوت و فن است با قامت کوچکش به میدان آمد دیدند همه چقدر قاسم،حسن است.. که شهیدان که اند این همه خونین کفنان؟ "حافظ.. @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ حضرت علیه السلام «احلی...» حدیث چشمهای مهربانت بود آری تو طعم مرگ را پیشم عسل کردی حتی دهان زخمهایم نیز شیرین شد وقتی مرا مثل علی اکبر بغل کردی @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ حضرت قاسم ابن الحسن (ع) شور و شوقم را ببین، یاور نمی‌خواهی عمو؟ اکبری، یک ذره کوچکتر نمی‌خواهی عمو؟ @aleyasein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ یک علی روی عبا و یک علی زیر عبا خوب شد بر روی دوش خود عبا انداختم تیر را بیرون کشیدم خِس‌خِسِ تو قطع شد ای زبان‌بسته تو را من از صدا انداختم حرمله بعد از شکارت چند تا خلعت گرفت گفت با یک تیر  اما هردو را انداختم کاش پشت خیمه‌ها پنهان نمی‌کردم تو را وای بدجوری طمع در نیزه‌ها انداختم آب را وا می‌کنند اما نمی‌نوشد رُباب عمه‌هایت را پس از تو از غذا  انداختم آه هر سنگی که بر من خورد بعدش بر تو خورد شرمگینم که تورا در زیر پا انداختم دست بسته می‌دود دنبال تو با خواهرم... مادرت را بین مُشتی بی حیا انداختم حسن لطفی ۴۰۳/۰۴/۲۲ @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ گفتم از آبی که می‌نوشند حتی اسب‌ها مرهم لب‌های بی‌جانش کنم اما نشد آنقدر گفتم که منوا مادرم هم گریه کرد خواستم یک جرعه مهمانش کنم اما نشد رو زدم بر حرمله گفتم علی، جان می‌دهد رو زدم شاید پشیمانش کنم اما نشد  بچه‌ام را تشنه بر دستم گرفتم خواستم آن جماعت را پریشانش کنم اما نشد خون چکید از این عبا و مادرش از هوش رفت آمدم با تیر پنهانش کنم اما نشد پشت خیمه خاک کردم دستپاچه لااقل مخفی از چشمِ سوارانش کنم اما نشد جای زخم ناخنش بر گردن من مانده است زخم آوردم که درمانش کنم اما نشد   تیر وقتی خورد بر حلقش ، نگاهش خشک شد هی تکان دادم که گریانش کنم اما نشد حسن لطفی ۴۰۳/۰۴/۲۱ @aleyasein
287.5K
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ زمینه حماسی یا شور حضرت قاسم(ع) محرم ۱۴٠۳ من یل دلاور حسنم من امیر لشکر حسنم قاسمم برای عمو حسین من علیِ اکبر حسنم توو دستم تیغ اجله مرگ واسم مثه عسله ازرق که عددی نبود بیاد جلو کسی که یله تن به تن می جنگم مثل حسن می جنگم بی کلاخود و زره، با یه کفن می جنگم ذکر یا علیه روی لب من، می جنگم انی انا القاسم من نسل علی من قرار حضرت حسنم جلوه دار عزت حسنم من حماسه ساز حرمم و ذوالفقار قدرت حسنم جوون من فدای حسین می میرم برای حسین از روزی که توو یادمه توو گوشمه صدای حسین پر توان می رزمم با هیجان می رزمم مثل صفین چو عباس جوان می رزمم چون علی در وسط یهودیان، می رزمم انی انا القاسم من نسل علی ۲۱ تیر ۱۴٠۳ وحید محمدی ع @aleyasein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
106.8K
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ حسین جانم هر بار که دنیا بهم سخت گرفت اسمت رو صدا زدم ... @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ رباب بود و غمی که سرش خراب شده صدای گریه ی اصغر غم رباب شده خراب کودک او عالم است و یک‌ لحظه رباب خیر ندید از همین خراب شده زن است و دلخوشیش نغمه نغمه لالایی رباب نغمه ی لالاییش عذاب شده حسین کودک خود را گرفت از مادر شتافت سمت فراتی که خود سراب شده برای قطره ی آبی به دشمنش رو زد گرفت آب ؟ نه اما حسین آب شده حسین ماند و غمی نونهال در آغوش چه غنچه ای است درآغوش گل گلاب شده کدام صفحه تاریخ را رقم زد تیر کدام پرسش تاریخ را جواب شده حسین یاد غم داغ پشت در افتاد دویاره کشتن شش ماهه فتح باب شده‌ @aleyasein
4_5798828293440411087.mp3
25.55M
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ,,           فـایل صـوتــی             ,,    با نوای آقای : وحید حامد‌مقدم                     زمزمه روزای عمرم رفته و هنوزم @aleyasein
در پناه تو.mp3
10.77M
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ نماهنگ | 🎙 بانوای: 📝شاعر: اکبر شیخی 🎞 تنظیم : شهاب‌ شوشتری 🏴 ویژه محرم الحرام ۱۴۴۶-۱۴۰۳ 🔻 تولید و انتشار در استودیو حلما مدیا و "معاونت رسانه شهید آوینی علیه‌السّلام زنجان" @aleyasein
1_7188080859.mp3
24.64M
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ خسته ام کسی هست امانم بدهد بین طوفان گنه راه نشانم بدهد 🎙 حاج مهدی رسولی @aleyasein
40.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ‌« کربلا موزه نیست آموزه ست کربلا سرزمین عبرت هاست » با مدّاحی: حاج 🗓 دوشنبه ۱۸ تیرماه ۱۴۰۳ شب سوم الحرام ۱۴۴۶ ‌ @aleyasein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1719914266475_-2147483648_-212419.ogg
1.85M
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ یک بند زمزمه شب شام غریبان به سبک آتیشه خونمون آتیشه خیمه ها چند تا دختر افتادن زیر دست و پا سر آقا رفته روی نیزه ها آتیشه خیمه ها می سوزه معجری بین این حرومیا تنهاس خواهری بین شمر و خولی دس به دس شد سری می سوزه معجری شده آزار براش پاهای پر از آبله خنده های این حرمله وقتی آزاد شد آب قلب مادری شد کباب ای وای از غمای رباب وحید محمدی @aleyasein
🇵🇸کانال رسمی شعر آل یاسین
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ یک بند زمزمه شب شام غریبان به سبک آتیشه خونمون آتیشه خیمه ها چند
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ یک بند زمزمه حضرت علی اصغر(ع) به سبک آتیشه خونمون لالایی اصغرم چش به راهته الان مادر توو حرم تو رو زیر عبا تا خیمه می برم لالایی اصغرم لالایی تشنه لب مادرت ببیندت میشه جوون به لب تیر حرمله سرت رو برده عقب لالایی تشنه لب دست و پا می زنی دست و پامو گم می کنم آروم تر عزیزم یه کم آخرین باره که می گیرم تو رو توو بغل زود اومد سراغت اجل وحید محمدی ع @aleyasein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا