#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
#حسین_ایزدی
فریاد و ناله داشت ز شب تا سحر رباب
چشمش شده پیاله ی خون جگر رباب
تازه عروس خانه مولا چه پیر شد
قدش خمیده است ز داغ پسر رباب
با گریه رباب همه گریه می کنند...
آتش زده به جان همه با شرر رباب
زینب به گریه گفت عزیزم دگر بس است
تو گریه می کنی چه کند این پدر رباب؟
در خیمه ی رباب دگر قحط آب نیست...
اینجا فرات ساخته با چشم تر رباب
یک لحظه از نگاه علی دل نمی کند
نیزه جلو جلو رود و پشت سر رباب
@aleyasein