#یا_فاطمه_الزهرا
#فاطمیه
#روضه_حضرت_زهرا
احوال مادر بین بستر گفتنی نیست
جای کبودی روی پیکر گفتنی نیست
خیره شده بر درب خانه چشم زینب
خونابه های روی آن در گفتنی نیست
تابوت می سازد پدر با اشکهایش
وصف نگاه زار حیدر گفتنی نیست
هر روز می شویَد لباسِ مادرم را
توصیف غم های مکرر گفتنی نیست
از صورتِ نیلیِ مادر من نگویم
سرخی رویِ ماه کوثر گفتنی نیست
از ضربت آن بی حیا افتاد برخاک
جان دادنِ جان پیمبر گفتنی نیست
هر روز ناله میزند ؛ حق علی رفت
نجوای او با حالِ مضطر گفتنی نیست
ای کاش می آمد کنار ما برادر
محسن،لگد،یک عده کافر،گفتنی نیست
این درد ها با منتقم درمان بگیرد
توصیف احوالات مادر گفتنی نیست
مهدی که با تیغ دو سر تکبیر گوید
آن انتقام و خشم دلبر گفتنی نیست
@aleyasein
#یا_فاطمه_الزهرا
#فاطمیه
#روضه_حضرت_زهرا
احوال مادر بین بستر گفتنی نیست
جای کبودی روی پیکر گفتنی نیست
خیره شده بر درب خانه چشم زینب
خونابه های روی آن در گفتنی نیست
تابوت می سازد پدر با اشکهایش
وصف نگاه زار حیدر گفتنی نیست
هر روز می شویَد لباسِ مادرم را
توصیف غم های مکرر گفتنی نیست
از صورتِ نیلیِ مادر من نگویم
سرخی رویِ ماه کوثر گفتنی نیست
از ضربت آن بی حیا افتاد برخاک
جان دادنِ جان پیمبر گفتنی نیست
هر روز ناله میزند ؛ حق علی رفت
نجوای او با حالِ مضطر گفتنی نیست
ای کاش می آمد کنار ما برادر
محسن،لگد،یک عده کافر،گفتنی نیست
این درد ها با منتقم درمان بگیرد
توصیف احوالات مادر گفتنی نیست
مهدی که با تیغ دو سر تکبیر گوید
آن انتقام و خشم دلبر گفتنی نیست
@aleyasein
#روضه_حضرت_زهرا
چنان بر در لگد زد بارم افتاد
ز نجوای حزینم یارم افتاد
علی آمد بپرسد حال من را
ز حال بی قرار و زارم افتاد
@aleyasein