eitaa logo
کانال رسمی شعر آل یاسین
6.4هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.2هزار ویدیو
129 فایل
خادم کانال: @sajjad_a110
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ سفره تا باز شود زود گدا می آید مثل هر بار به دنبال عطا می آید آمد از عرش نوایی که بیایید همه راه گم کرده به دنبال صدا می آید همه سرمایه ی یک ساله ی خود باخته ام بنده ی باخته ی بی سر و پا می آید یک نفر نیست بگوید که میان پاکان این گنه کار زمین خورده کجا می آید آن کسی که همه جا رفته طردش کردند تا تعارف بزنی اَش که بیا ، می آید به من و کاسه ی خالی تمنا کردن به تو و دست کریم تو سخا می آید هر دلی می شکند خانه ی تو می گردد دل که از غیر تهی گشت خدا می آید وا شود گوشه دل ما اگر ای اهل سحر بینمان زمزمه های شهدا می آید هر چه خیر است در خانه ی زهرا باشد مادر ما صف محشر پِیِ ما می آید تا که گفتیم حسین مجلسمان ریخت بهم بوی سیب حرم کرب و بلا می آید بی قرارم چه کنم من نجفم دیر شده عطر زهراست ز ایوان طلا می آید @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ تا زمانی که خدایی خدا پابرجاست پرچم حُسنِ حَسَن در همه عالم بالاست...   ❣ @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ رهبر عزیزم؛❣ روزی که لباس سبز برتن کردی تکلیف جهاد را تو روشن کردی تا آخر راه با توراهی هستیم در لشگر اسلام سپاهی هستیم شیران سپاه آیه های نصر اند زیبایی لشگر ولیعصر اند تا صبح ظهور باولی می مانیم پای عَلَم سید علی می مانیم در کرببلا حسین برما آموخت ما عزتِ خویش را نخواهیم فروخت @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ به مناسبت روز معلم چندبیتی به تمام کسانی که حق استادی به گردن ما دارند تقدیم می کنم : تعلیم به ما دادی، آداب عبادت را ای هادی راه ِ دین ، دلسوز تر از بابا هرگمشده ای داریم ، نزد تو شود پیدا تعظیم به تو‌ باشد، تکلیف برای ما روشن شده این مطلب در جمله ای از مولا «مَن‏ عَلّمني‏ حَرفاً...قد صَيَّرني عبداً» استاد به شاگردش حق پدری دارد نازم به مُرادی که بزم سحری دارد هنگام مناجاتش چشمان تری دارد از راز تقرّب هم ،بی شک خبری دارد اینجاست که این جمله قدری بشود معنا «مَن‏ عَلّمني‏ حَرفاً...قد صَيَّرني عبداً» چون کودک نو پائی آهسته بَری راهم بی راهنمائی ها یک طفلک ِ گمراهم در نیمه شبِ جهلم، نورِ سخنت ماهم با زحمت ِ تو قدری، از عاشقی آگاهم بوسیدنِ دستِ تو واجب شده، ای والا «مَن‏ عَلّمني‏ حَرفاً...قد صَيَّرني عبداً» از مرحمت زهرا با تو شده ام مانوس چون قطره ناچیزم در ساحلِ اقیانوس هربار حرم رفتم با دیده تر پابوس بهر تو دعا کردم در محضر شاه طوس نامِ تو از این باب است خواندم همه جا "آقا" «مَن‏ عَلّمني‏ حَرفاً...قد صَيَّرني عبداً» @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ «السلام علیکم یا اهل بیت النبوة» باران گرفت و دلهره آمد سراغ من خاکی ترین مزار؛گل آلود میشود آخر به ناله های دل مادر حسن آل سعود یک شبه نابود میشود @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ یا امام رضا علیه السلام مُحرمم حاجی ام وکعبهٔ من این حرم است سائل خانهٔ سلطان همه جا محترم است خادمان بر منِ آلوده بفرما زده اند پرده پوشی همه جا شیوهٔ اهل کرم است دست روی سرمان می کشی آقا تک تک شاهد گفته ام این اشک دو چشم ترم است از در صحن رسیدم به ورودی ضریح حس نمودم نظر مرحمتت دم به دم است دیدم ایوان تو و یاد نجف افتادم زائر قبر تو با صحن علی هم قدم است پای گلدستهٔ تو ناله زدم آه حسن پسر ارشد زهرا که بدون حرم است هر زمین خورده بداند که فقط چاره درد صحبت از چادر خاکی شده وقت قسم است همه دلشوره من ماه محرم باشد به دعای تو سر شانهٔ نوکر علم است کسی از عرش زند ناله بنی پسرم دیده بر راه همه فاطمه با قد خم است بوریا را به روی دامن خود باز کند بعد با گریه زند ناله حسینم چه کم است پسرِ با ادبم از چه چنین عریانی بر دل سوخته مادرت این کهنه غم است دست بر موی تو خورد و جگرم ریخت بهم پیکرت پیش دو‌چشمان ترم ریخت بهم @aleyasein
کانال رسمی شعر آل یاسین
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ 📹 #نماهنگ | دلم برای رئیسی سوخت...❤️‍🔥🥀 @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ با رفتنت سر فصلی از غم را نوشتی معلوم شد از پیکرت زهرا سرشتی با خستگی،زخم زبان هم می شنیدی مظلوم تر بودی تو حتی از بهشتی @aleyasein
عده ای بی سر و پا دور و برش خندیدند پاسخ ناله و سوز و جگرش خندیدند مادری بود و جوان مرگ شد و آخر کار همچنان فاطمه بر چشم ترش خندیدند همچو بسمل شده ای دور خودش می پیچید به پریشان شدن بال و پرش خندیدند درد پیچیده به پهلویش و از هر دو طرف دست میبرد به سوی کمرش،خندیدند آمده بر سرش اینجا کمی از داغ حسین همگی جمع شدند دور سرش خندیدند یک نفر نیست که از خاک سرش بردارد بر نفسهای بدون اثرش خندیدند زهر اثر کرده و رویش به کبودی زده است بدنظرها به خسوف قمرش خندیدند دست پا می زند و نیست کنارش پدری تا ببیند به عزای پسرش خندیدند کربلا جسم علی پخش به صحرا شده بود لشگری دور تن مختصرش خندیدند هر چه می گفت حسین یاولدی یاولدی... عده ای بی سر و پا دور و برش خندیدند @aleyasein
کسی خبر نشد از غربت نهانی من نیامده به سرم بهر همزبانی من فقط غریب مدینه غم مرا فهمد که همسرم شده در خانه خصم جانی من کجایی ای پدرم؟حال و روز من بینی کمی تو گریه کنی بهر ناتوانی من برای مادرم انقدر گریه کردم تا غم جوانی اش امد سر جوانی من بیا و خوب ببین کوچه ی بنی هاشم به جلوه آمده در وقت قد کمانی من بیا و در رخ من روی مادرت را بین کبود گشته چو او روی ارغوانی من میان هلهله ها گمشده نوای دلم ز بسکه کف زنند وقت روضه خوانی من چگونه جسم مرا تا به روی بام کشید عیان بود ز مچ پای ریسمانی من هزار بال کبوتر نیابتا ز حسین رسید تا که کند کار سایه بانی من سلام بر بدن بی عزیز خدا سلام بر تن عریان سیدالشهدا @aleyasein
امام جواد(ع)-شهادت علیه السلام برخیز ای جوان سر خود بر زمین مکش تو زخم دیده ای پر خود بر زمین مکش ای مادری تر از همه کم دست و پا بزن پهلو شبیه مادر خود بر زمین مکش بر تار گیسوان تو جای لب رضاست این گیسوی مطهر خود بر زمین مکش اسباب رقص و شادی زن ها شدی چرا صورت به پیش همسر خود بر زمین مکش اینان ز دست و پا زدنت کیف می کنند طاقت بیار و پبکر خود بر زمین مکش بر روی نازنین لب تو خاک و خون نشست پس آیه های کوثر خود بر زمین مکش شکر خدا که نیست تماشا کند رضا گوید دو دیده ی تر خود بر زمین مکش در کربلا پدر به پسر التماس کرد برخیز ای جوان سر خود بر زمین مکش بس کن حسین آبروی خویش را مبر زانو کنار اکبر خود بر زمین مکش کار عباست بردن این جسم زینبا با گوشه های معجر خود بر زمین مکش @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ به پاس زحمات غیورانهٔ سردارحاجی زاده و‌ دریافت مدال فتح از رهبر عزیز انقلاب برسینه مدال فتح، داری تو حاجی ِ صاحب اقتداری در کندن دربِ خیبر امروز در دست علی تو ذوالفقاری خالیست چه جای حاج قاسم در گوشهٔ عکسِ یادگاری @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ گدا را تو با دیدهٔ تر ببخش بکوبم سر خویش بر در ببخش بیا قبل از آنیکه رسوا شوم به پیش همه روز محشر ببخش به أمن یجیب امام زمان تو را جان آقای مضطر ببخش شدم خاکِ نعلینِ شاه نجف مرا این سحر جانِ حیدر ببخش گناهان فرزندها را بیا دمِ آخری جانِ << مادر " >> ببخش قسم می دهم جانِ آن که خودش گرفتار شد پشت یک در ببخش بحق زمین خوردهٔ کوچه ها زمین خورده ها را تو بهتر ببخش ولی مقصد روضه کرب و بلاست مرا با غم شاه بی سر ببخش حسین ناجی ما گنهکار هاست به ارباب مان هر چه نوکر ببخش به گودال هم فکر ما بود و گفت : محبان من را مطهر ، ببخش همان لحظه زینب صدا زد حسین اگر زنده ماندم برادر ببخش نشد ای حسین جان بپوشانمت تو عریان شدی بین لشگر ببخش أللَّـھُــمَ ؏َجـِّلْ لِوَلیِـڪْ الفَرَج🌱 @aleyasein