eitaa logo
کانال رسمی شعر آل یاسین
6.4هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.2هزار ویدیو
129 فایل
خادم کانال: @sajjad_a110
مشاهده در ایتا
دانلود
1_5780468319.mp3
زمان: حجم: 2.02M
زمزمه یا شور روضه شب سوم محرم حضرت رقیه سلام الله علیها ____ بابایی ، رقیه ات بی تابه رو خاک خرابه میخوابه رو دستام النگوهام نیستن این ردِّ بستن طنابه بابایی ، منو غارت کردن به عمه ، هم جسارت کردن چند روزه که غذا نخوردم چیزی نیست ، دیگه عادت کردم (بابا ، عزیز دلــم) ____ اون شب از رو ناقه افتادم به عمه نرسید فریادم زجر اومد دنبالم بابایی همونجا کاشکی جون میدادم میزد و میکشید رو زمین ضرب دستش بود خیلی سنگین انگاری مرد جنگی میزد جاهای کبودیشو ببین (بابا ، عزیز دلــم) ____ @aleyasein
1_5780473381.mp3
زمان: حجم: 1.94M
زمزمه یا شور روضه شب هفتم محرم حضرت علی اصغر علیه السلام ____ لالایی ، غنچه ی پرپرم از رو نی نیفتی پسرم قرار بود عصای دستم شی نگا کن خم شده کمرم گهواره ات ، رو اینا شکستن سرت رو ، به روی نی بستن میترسم بیفتی رو زمین آخه این نیزه دارا مستن (لالا ، عزیز دلــم) ____ خدایا چه کنم با این غم کاش از تشنگی جون میدادم تا بودی نداشتم شیر اما حالا که آب خوردم شیر دارم رو دستای بابا جون دادی از اسمت ترسیدن زیادی ناله ی بابات تا بلند شد یک لشکر کردن باهم شادی (لالا ، عزیز دلــم) ____ @aleyasein
1_5733410925.mp3
زمان: حجم: 2.51M
زمینه روضه ای شب سوم محرم حضرت رقیه سلام الله علیها ________________________ با سر رسیدی میدونی چند وقته منو ندیدی با سر رسیدی دیگه امشب صدا گریه‌مو شنیدی ای مهربونم بذار از درد و غمام برات بخونم ای مهربونم چیزی نیست ، یه ذره میگیره زبونم عصر روز دهم ، از توی خیمه ها دیدم که عمه رفت گودال قتلگاه چشمم به عمه بود ، بین شلوغیا نامرد رسید و زد تو گوشم بی هوا از گوشام خون تازه میچکید موهامو میگرفت و میکشید عروسکم افتاد دلم شکست همون که داداش اکبرم خرید ________________________ از همه سیرم از گرسنگی بابا دارم میمیرم از همه سیرم کاشکی امشب توی آغوشت بمیرم ای داد بی داد دختر شامی منو بازی نمیداد ای داد بی داد حرف بد میزد بهم با داد و فریاد راستی بابا حسین ، توی بزم شراب از ما برا کنیزی کردن انتخاب آستین دست راست شد معجر سر و آستین دست چپ رو صورتم نقاب جام شرابش تو یه دستش و تو دست دیگه اش چوب خیزرون همون آیه ای که خوندی تو تشط بیا امشب واسه منم بخون ________________________ ای نور دیده کی تا حالا پیرزن سه ساله دیده ای نور دیده مثل تو موی سر منم سفیده ای رأس خونی دست به دیوارم و قَدَّمه کمونی ای رأس خونی خیلی دارم از مادربزرگ نشونی پهلوی اون شکست ، پهلوی من شکست مثل دومی ، زجر ، راه منم رو بست چشمام تار میبینه ، از وقتی بی هوا دستای سنگینش رو صورتم نشست بی تو دیگه بابا نمیتونم دارم عجِّل وفاتی میخونم دیگه توی این شهر که ماها رو خارجی میدونن نمیمونم ________________________ @aleyasei