1_5780468319.mp3
زمان:
حجم:
2.02M
﷽
زمزمه یا شور روضه شب سوم محرم
حضرت رقیه سلام الله علیها
____
بابایی ، رقیه ات بی تابه
رو خاک خرابه میخوابه
رو دستام النگوهام نیستن
این ردِّ بستن طنابه
بابایی ، منو غارت کردن
به عمه ، هم جسارت کردن
چند روزه که غذا نخوردم
چیزی نیست ، دیگه عادت کردم
(بابا ، عزیز دلــم)
____
اون شب از رو ناقه افتادم
به عمه نرسید فریادم
زجر اومد دنبالم بابایی
همونجا کاشکی جون میدادم
میزد و میکشید رو زمین
ضرب دستش بود خیلی سنگین
انگاری مرد جنگی میزد
جاهای کبودیشو ببین
(بابا ، عزیز دلــم)
____
#زمزمه
#شور_روضه
#حضرت_رقیه
#محرم۱۴۴۵
#میلاد_پرازده
#محرم
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
@aleyasein
1_5780473381.mp3
زمان:
حجم:
1.94M
﷽
زمزمه یا شور روضه شب هفتم محرم
حضرت علی اصغر علیه السلام
____
لالایی ، غنچه ی پرپرم
از رو نی نیفتی پسرم
قرار بود عصای دستم شی
نگا کن خم شده کمرم
گهواره ات ، رو اینا شکستن
سرت رو ، به روی نی بستن
میترسم بیفتی رو زمین
آخه این نیزه دارا مستن
(لالا ، عزیز دلــم)
____
خدایا چه کنم با این غم
کاش از تشنگی جون میدادم
تا بودی نداشتم شیر اما
حالا که آب خوردم شیر دارم
رو دستای بابا جون دادی
از اسمت ترسیدن زیادی
ناله ی بابات تا بلند شد
یک لشکر کردن باهم شادی
(لالا ، عزیز دلــم)
____
#زمزمه
#شور_روضه
#حضرت_علی_اصغر
#محرم۱۴۴۵
#میلاد_پرازده
#محرم
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
@aleyasein
1_5733410925.mp3
زمان:
حجم:
2.51M
﷽
زمینه روضه ای شب سوم محرم
حضرت رقیه سلام الله علیها
________________________
با سر رسیدی
میدونی چند وقته منو ندیدی
با سر رسیدی
دیگه امشب صدا گریهمو شنیدی
ای مهربونم
بذار از درد و غمام برات بخونم
ای مهربونم
چیزی نیست ، یه ذره میگیره زبونم
عصر روز دهم ، از توی خیمه ها
دیدم که عمه رفت گودال قتلگاه
چشمم به عمه بود ، بین شلوغیا
نامرد رسید و زد تو گوشم بی هوا
از گوشام خون تازه میچکید
موهامو میگرفت و میکشید
عروسکم افتاد دلم شکست
همون که داداش اکبرم خرید
________________________
از همه سیرم
از گرسنگی بابا دارم میمیرم
از همه سیرم
کاشکی امشب توی آغوشت بمیرم
ای داد بی داد
دختر شامی منو بازی نمیداد
ای داد بی داد
حرف بد میزد بهم با داد و فریاد
راستی بابا حسین ، توی بزم شراب
از ما برا کنیزی کردن انتخاب
آستین دست راست شد معجر سر و
آستین دست چپ رو صورتم نقاب
جام شرابش تو یه دستش و
تو دست دیگه اش چوب خیزرون
همون آیه ای که خوندی تو تشط
بیا امشب واسه منم بخون
________________________
ای نور دیده
کی تا حالا پیرزن سه ساله دیده
ای نور دیده
مثل تو موی سر منم سفیده
ای رأس خونی
دست به دیوارم و قَدَّمه کمونی
ای رأس خونی
خیلی دارم از مادربزرگ نشونی
پهلوی اون شکست ، پهلوی من شکست
مثل دومی ، زجر ، راه منم رو بست
چشمام تار میبینه ، از وقتی بی هوا
دستای سنگینش رو صورتم نشست
بی تو دیگه بابا نمیتونم
دارم عجِّل وفاتی میخونم
دیگه توی این شهر که ماها رو
خارجی میدونن نمیمونم
________________________
#زمینه
#حضرت_رقیه
#میلاد_پرازده
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
@aleyasei