﷽
🚩 به أباالفضل
رفتهست افقهای نگاهت به أباالفضل
زهرای علی پشت و پناهت بِأباالفضل
زیباییات از وصف خط و خال مبرّاست
اما چه کنم چشم سیاهت به أباالفضل...
میغرّد و میبرّد و میطوفد و دریاست
تیغت به علی رفته و راهت به أباالفضل
جانباز و جوانمرد و وفاکیش و علمدار
یک آدم و اینقدر شباهت به أباالفضل؟!
ای منصب سقّایی این قافله با تو
خیل شهدایند گواهت... بِأباالفضل
#مهدی_جهاندار
@aleyasein
یا کاشف الکرب عن وجه الحسین
اکشف کرب مولانا المهدی
بحق اخیک الحسین علیه السلام...
@aleyasein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽
ماجرای تکان دهنده شفای مادر مریض در حرم حضرت ابوالفضل علیه السلام
"حجتالاسلام مومنی"
@aleyasein
﷽
"هوالمحبوب"
بر لبِ آبم و از داغ لبت می میرم
هردم از غصه ی جانسوز تو آتش گیرم
مادرم داد به من درس وفاداری را
عشق شیرین تو آمیخته شد با شیرم
بوته ی عشق تو کرده ست مرا چون زر ناب
دیگر این آتش غم ها ندهد تغییرم
اکبرت کشته شد و نوبتم آخر نرسید
سینه ام تنگ شد از بس که بُوَد تأخیرم
تا که مأمور شدم علقمه را فتح کنم
آیت قهر بیان شد زلب شمشیرم
سایه ی پرچم تو کرد سرافراز مرا
عشق تو کرد عطا دولت عالمگیرم
کربلا کعبه ی عشق است و من اندر احرام
شد در این قبله ی عشاق ، دو تا تقصیرم
دست من خورد به آبی که نصیب تو نشد
چشم من داد از آن آب روان ، تصویرم
باید این دیده و این دست دهم قربانی
تا که تکمیل شود حج من و تقصیرم
زین جهت دست به پای تو فشاندم بر خاک
تا کنم دیده فدا، چشم به راه تیرم
وصل شد حال قیامم ز عمودی به سجود
بی رکوع است نماز من و این تکبیرم
بدنم را به سوی خیمه ی اصغر نبرید
که خجالت زده زان تشنه لب بی شیرم
تا کند مدحِ ابوالفضل، امام سجاد
نارسا هست"حسان"! شعر من و تقریرم
(شاعر: استاد حبیب الله چایچیان)
#تاسوعا
#نهم_محرّم
#حضرت_ابا_الفضل
@aleyasein
﷽
دست و پا می زدی و پا به سرت خورد حسین
نیزه ای آمد و روی جگرت خورد حسین
چشمت افتاد به مادر که پریشان شده بود
چکمه ای آمد و بر چشم ترت خورد حسین
خنجر شمر سرت را چقدر کُند برید
چقدر مشت و لگد دور و برت خورد حسین
هم میان دهنت چوب و ته نیزه شکست
هم عصا روی تن محتضرت خورد حسین
از نخ پیرهن کهنهء جسمت نگذشت
آن که نان از سر باغ پدرت خورد حسین
تا لباس تو در آمد ز تنت آب شدی
بعد بر معجر زینب نظرت خورد حسین
#شب_عاشورا
#گودال
#محرم
@aleyasein
﷽
بغلم کن که دل مضطر من آشوب است
من اگر سر بدهم قبل تو حالم خوب است
بس کن اینقدر به پیراهن خود چاک نزن
صورت سوخته ات را به روی خاک نزن
نیزه بر خاک زدی من جگرم سوخت حسین
خواب دیدم که تو رفتی و حرم سوخت حسین
قاتل من شده این بافتهء مادر تو
صبر کن هی بزنم بوسه روی حنجر تو
کار من بعد تو دلشوره و دلواپسی است
تک و تنها شدم و ترس من از بی کسی است
قوم خولی و سنان را بنگر، سر دزدند
مردهای سرِ این گردنه معجر دزدند
وای اگر خیمهء نسوان تو غارت بشود
دخترت دربدر راه اسارت بشود
#شب_عاشورا
#وداع
#محرم
@aleyasein
﷽
عصر تاسوعاست ای نقّاش فردا را نکش
صبح دریا را کشیدی ظهر صحرا را نکش
خسته با زین و یراقی واژگون آشفته یال
بیسوار و غرق خون آن اسب زیبا را نکش
یا تمام صفحه را با خیمهها همرنگ کن
یا به غیر از ما رأیت الا جمیلا را نکش
آن به دریا رفته دیگر بر نمیگردد به دشت
خشکی لبهای فرزندان زهرا را نکش
او که مجنون بود، مجنون ماند، مجنون شد شهید
مادرش لیلاست واویلای لیلا را نکش...
ما که جا ماندیم در ما رنگ عاشورا نبود
آبروداری کن و رسوایی ما را نکش
عاقبت آن مرد مردستان میآید بعد از آن
کس نگوید آن قد و بالای رعنا را نکش
#شب_عاشورا
#امام_حسین_علیه_السلام
#مهدی_جهاندار
@aleyasein
﷽
چنان اسفند میسوزد به صحرا ریگها فردا
چه خواهد شد مگر در سرزمین کربلا فردا
تمام دشت را زینب به خون آغشته میبیند
مگر باران خون میبارد از عرش خدا فردا
برادر، دل گواهی میدهد امشب شب قدر است
اگر امشب شب قدر است، قرآنها چرا فردا...
همه در جامۀ احرام دست از خویشتن شستند
شگفتا عید قربان است گویا در منا فردا
ببین ششماههات بیتاب در گهواره میگرید
علی از تشنگی جان میدهد امروز یا فردا
ببوسم کاش دست و پای اکبر را و قاسم را
همانانی که میافتند زیر دست و پا فردا
برادر! وقت جان افشانی عباس نزدیک است
قیامت میشود وقتی بگوید یا اخا فردا
برادر! خوب میخواهم ببینم روی ماهت را
هراسانم که نشناسم تو را بر نیزهها فردا
به مادر گفته بودم تا قیامت با تو میمانم
تمام هستی من، میروی بی من کجا فردا؟
#شب_عاشورا
#امام_حسین_علیه_السلام
#میلاد_عرفانپور
@aleyasein
﷽
فردا که بر فراز نِی افتد گذارمان
حیرتفزای طور شود جلوهزارمان
فردا که کهکشان تجلّیست، نیزهها
گَردش کند زمین و زمان بر مدارمان
فردا که روزِ سرخِ عروج من و شماست
بر روی نیزههاست قرار و مدارمان
فردا که سرفرازی ما را رقم زنند
خورشید و ماه میشود اخترشمارمان
فردا که روز عرضۀ عشق و شهادت است
حیرت کنند، عالم و آدم ز کارمان
فردا که از تبار تبر زخم مانْد و داغ
غیرت، شقایقی بُوَد از لالهزارمان
فرداست روز وعدۀ دیدار و دیدنیست
بر نیزهها، تجلّی پروردگارمان
منظومۀ بلند شهادت، سرودنیست
فردا که عشق، خیمه زند در کنارمان...
در ما عیان جمال خدا جلوه میکند
چشمی کجاست تا شود آیینهدارمان؟
رنگِ پریدهایست به چشم سپهر، مِهر
وقتی سپیده میدمد از شام تارمان...
ما هر چه داشتیم، به پای تو ریختیم
ای عشق! ای تمامی دار و ندارمان!
چشم امید ماست به فردای دوردست
بر تکسوار مانده به جا از تبارمان
#شب_عاشورا
#امام_حسین_علیه_السلام
#محمدعلی_مجاهدی
@aleyasein