فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زمینه امام حسین علیه السلام
تا گدای روضه هاتم، سربلندِ عالمینم
خونوادگی غلام، خونواده ی حسینم
من پشت به پشتم همه نوکرن
تا عمر دارن خادم این درن
توو هیئتت بزرگ شدن همه
از خوان روضه روزی می برن
پدرم فدای، پدرت حسین جان
مادرم گدای، مادرت حسین جان
اسم بچه هامو، من علی میذارم
تا بشن غلام، پسرت حسین جان
لک لبیک اباعبدالله
عشق خونواده ی تو، ریشه ی کرده توی جونم
پس بذار برا همیشه، زیر سایه تون بمونم
این زندگی بی تو جهنمه
دنیای ما همین محرمه
کاری نکردم واسه روضه هات
من جوون بدم برا تو باز کمه
شاکرم خدا رو، که تو رو به ما داد
دل بی قرارِ، ما رو به شما داد
شاکرم خدا رو، که محبتت رو
به دل من انداخت، عشقتو خدا داد
لک لبیک اباعبدالله
وحید محمدی
#امام_حسین_زمینه
#زمینه
@aleyasein
شعر روضه حضرت عباس علیه السلام
این دو چشم است که ماننددو دریا شده است
آه برخیز و ببین خیمه چه غوغا شده است
جرأت دست زدن بر تن تو نیست مرا
چقدر تیر در این پیکر تو جا شده است
به ... چه شق القمری کرده عمود آهن
فرق تو تا وسط ابروی تو وا شده است
قد و بالات به هم ریخته، چشمت زده اند
چه شده پیکر تو مثل معما شده است
به گمانم که تو از جای نخواهی برخاست
آه ... حالا به سرم خاک دو دنیا شده است
تیر را می کشم از چشم تو بیرون عباس
تا ببینی که ز داغت کمرم تا شده است
من هنوز از سر نعش تو نرفتم اما
بینشان با طمع رأس تو دعوا شده است
وحید محمدی
#حضرت_عباس_مرثیه
#حضرت_عباس_روضه
#حضرت_عباس
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
@aleyasein
شعر روضه حضرت عباس علیه السلام
دریا دل سپاه محرم بلند شو
باب الحوائج همه عالم بلند شو
نقش زمین، میانه ی صحرا چه می کنی
لب تشنه در میان دو دریا چه می کنی
ای تکیه گاه خیمه ی خواهر بلند شو
ای کاشف الکروب برادر بلند شو
دارد مصیبت از همه جا می رسد اخا
بعد از تو ناله ام به کجا می رسد اخا
باور نمی کنم که سرت را شکسته اند
ای مرغ عشق، بال و پرت را شکسته اند
پشت و پناه اهل حرم پا نمی شوی؟
با این حساب بین عبا جا نمی شوی
پرچم به دوش لشکر زهرا بلند شو
پشت و پناه زینب کبری بلند شو
دارد سپاه حرمله لبخند می زند
بر دست های خواهر تو بند می زند
دستی که نیست تا که مرا یاری ام کنی
فکری به حال زخم دل کاری ام کنی
پشت و پناه خیمه ی ما اینچنین نرو
صد پاره می شود دل ام البنین نرو
دستی بگیر زیر پر خواهرت، بمان
نامحرم است همسفر خواهرت، بمان
باشی کسی برای اسارت نمی رود
دار و ندار خیمه به غارت نمی رود
باشی کسی که دست به چیزی نمی زند
باشی کسی که حرف کنیزی نمی زند
ای غیرت همیشه ی حیدر بلند شو
پشت و پناه غربت خواهر بلند شو
وحید محمدی
#حضرت_عباس_مرثیه
#حضرت_عباس_روضه
#حضرت_عباس
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
@aleyasein
بسم الله الرحمن الرحیم
#دودمه_شب_نهم_محرم
مَشک دارد روی دوش و نعره دارد یاعلی
لعن حق بر منکرش
اَشهدُ ان لا امیرالمومنین الا علی
لعن حق بر منکرش
(حسن لطفی ۴۰۲/۰۵/۰۴)
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
@aleyasein
بسم الله الرحمن الرحیم
#شب_نهم_محرم_حضرت_ابالفضل_العباس_علیهالسلام
چکنم ماهِ حرم این قمرِ ریخته را
تا به آغوش کشم برگ و بر ریخته را
دست بر سر بگذارم نگذارم ...ماندم
چکنم این بدنِ مختصرِ ریخته را
دخترم چشم به راه است جوابش با تو
با چه رویی ببرم بال و پرِ ریخته را
خم شدم پیشِ دو دستت ، کمرم راست نشد
آمدم پیش تو دیدم کمرِ ریخته را
دست دارم به کمر ، یا که به سر یا به جگر
که نشد جمع کنم چشم ترِ ریخته را
مادرم هست ولی اُمبنین شکر که نیست
خوب شد نیست ببیند پسرِ ریخته را
اینهمه تیر به یاد حسن انداخت مرا
یادم انداخت لبِ تو جگر ریخته را
یک به یک میکشم از سینه فقط داد نکش
یک به یک تیغه و تیر و تبر ریخته را
تو تکانی بخوری کار به غارت نکشد
جمع کن جانِ حرم بال و پرِ ریخته را
بعدِ ما از دوطرف کاش سرت جمع کنند
که نبندند به سرِ نیزه سرِ ریخته را
(حسن لطفی ۴۰۲/۰۵/۰۴)
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
@aleyasein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دیدن این ۲ دقیقه بر همه از جمله چادریها واجب است!
🔹 برشی از سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی
💠 اندیشکده راهبردی #سعداء
🆔 @soada_ir
@aleyasein
تاسوعا و عاشورا#به_نیابت_از_حاج_قاسم، به روضه میرویم...
التماس دعای فرج
@aleyasein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا اباعبدالله علیه السلام
خیمه ی زینبو سوزوندن
آب به لبهات نرسوندن
سنگ زدن سرو شکوندن ...
آه اباعبدالله
زنده بودی فاتحه خوندن
نیزه رو تو تنت شکوندن
تا ته گودال کشوندن
آه اباعبدالله
بغض وکینه هاشو رو کرد
نیزه رو تو تنت فرو کرد
با پا جسمو زیرو رو کرد
آه اباعبدالله
▪️با حال مناسب گوش کنید
محرم امسال #به_نیابت_از_حاج_قاسم، به روضه میرویم...
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
#عاشورا
#تاسوعا
@aleyasein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا کاشف الکرب عن وجه الحسین
اکشف کربی بحق اخیک الحسین علیه السلام
بیا برگرد خیمه، ای کس و کارم
منو تنها نگذار ای علمدارم ...
#یا_اباالفضل_العباس
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
#به_نیابت_از_حاج_قاسم_روضه_میرویم
@aleyasein
48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مداحی زیبا و ماندگار حاج محمود کریمی در توسل به حضرت اباالفضل علیه السلام
• سال ۱۴۰۱، هیأت رایةالعباس
• (همه کس و کار منی علمدار
ماه شب تار منی علمدار)
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
@aleyasein
امام حسین
با برادرش عباس
«سلام الله علیهما»
وداع کرد... به خیمهگاه بازگشت؛
شکسته، اندوهگین، گریان بود...
اشکهایش را با آستین پاک میکرد...
سکینه آمد، دامن پدر را گرفت؛
”پدر!... عمویم کجاست؟!“
همین که امام حسین فرمود
عمویت رفت...
نالهی زینب کبری «سلاماللهعلیها»
به آسمان رفت؛
”آه برادرم...
وای عباسم...
وای بر بیکسیِ ما بعد از تو“
📚 مقتل الحسین (مقرّم)، صفحه۲۷۰
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
@aleyasein
📸 تصویری از
علمدار انقلاب در
شب علمدار اباعبدالله الحسین(علیهالسلام)
#تاسوعا
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
@aleyasein
1_1137659427
2.16M
با اینکه غم داشتیم
صاحب علم داشتیم
عمومونو کشتن
همینو کم داشتیم...
حاج محمود کریمی
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
#حضرت_عباس
@aleyasein
بسماللهالرحمنالرحیم
#تاسوعا
تیغ بردار و بگو نامِ علی یعنی چه
کُفر یعنی که و اسلامِ علی یعنی چه
زرهات را به رویِ سینه کمی محکم کُن
تا ببینند که احرامِ علی یعنی چه
کوهها را بشکن تا که بفهمد دشمن
معنیِ ضربهیِ آرامِ علی یعنی چه
- -
تیغ بردار که بازویِ علی داری تو
وقتِ طوفان شده هوهویِ علی داری تو
مانده در خاطرهیِ رزم ، خطر یعنی تو
همه گفتند یک کوه ، جگر یعنی تو
از مسلمان شدگانِ درِ خیبر بشنو
مرگ تو صاعقه تو تیغِ دوسَر یعنی تو
خاطرات اُحُد انگار که تکرارِ تو بود
ها علی بَشَر کَیفَ بشر یعنی تو
- -
نفَس اُم بنین شاهیلِ زهرایی
تو پسر خواندهی روزِ ازلِ زهرایی
آی ای عشق بخوان جانِ نجف عباس است
آفتابِ لبِ ایوانِ نجف عباس است
به عقیقِ یمنش گرچه تراشید حسین
نقشِ فیروزهی سلطانِ نجف عباس است
بعدِ او کعبهی پیران حرم هست حبیب
بعدِ تو قبلهی مردانِ نجف عباس است
- -
هرکه شوقِ تو چشد حسرت محشر نکشد
ای خدا هیچ کسی داغِ برادر نکشد
دختری گفت به زینب که بگو برگردد
عمه با مَشک بگو زود عمو برگردد
گفت تا بوسه بگیری زِ علی میآید
بوسه زد جایِ عمو زیر گلو برگردد
گفت در پیشِ رُباب آمدنش گردنِ من
قول داده که برای لب او برگردد
- -
حیف شد حیف که او آنچه که میخواست نشد
تا که او خورد زمین پشتِ حرم راست نشد
ای مفاتیحِ حرم باز عَلَم را بردار
باز بر دوشِ خودت بارِ حرم را بردار
تو تکانی بخوری تا خودِ کوفه بروند
نگرانم چه کنم یک دو قدم را بردار
تکیه کردم به عَلَم باز نشد برخیزم
خیز از خاک برادر کمرم را بردار
- -
آه در چشمِ تو خونِ جگرت را دیدم
تو زمین خوردی و من پشتِ سرت را دیدم
تیغ میخواست که بازویِ تو را برداد
نیزه میخواست که گیسوی تو را بردارد
ای به رو خورده زمین از رویِ تیر و شمشیر
مادرم آمده تا رویِ تو را بردارد
این سهشعبه فقط ای کاش که چشمت میبُرد
حرمله زد که دو اَبروی تو را بردارد
آتشی بر جگرِ قافله انداختهاند
بینِ اَبروی تو بد فاصله انداختهاند
حسن لطفی
@aleyasein
بسم الله الرحمن الرحیم
یاکاشِفَالْکَرْبِعَنْوَجهِالْحُسَینِاِکْشِفْکَرْبىبِحَقِّاَخیکَالْحُسَیْنِ علیهالسلام
#حضرت_ابالفضل_العباس_علیهالسلام
#تاسوعا
واشد گره از ما به نگاهی به اباالفضل
هربار که گفتیم الهی به اباالفضل
ما کوه گرفتیم به کاهی به اباالفضل
آقای همه ارمنیان جان سن قربان
ای مقصد حاجات گران جان سن قربان
ما را بنویسید بدهکارتر از این
دیوانه و ویرانه و سربارتر از این
ما را بنویسید گرفتارتر از این
میگفت فقط مادرِ من جاندی ابالفضل
میگفت به من آذری ایماندی ابالفضل
این کیست علی ابن علی معنی نامش
این کیست که خواندند همه ختم کلامش
این کیست که جبریل گرفته است لگامش
ای جان همه خوش قد و بالاییات آقا
بر روی سرم سایهی آقاییات آقا
خورشید ترین ماهِ شبِ کامل زینب
ای سایهی تو روی سرِ محملِ زینب
بازی مکن اُمیدِ همه با دلِ زینب
اُمیدِ لب کودک تبدار نیامد
ای اهل حرم میر و علمدار نیامد
پیش تو کشیدم بدنِ محتضر خویش
دستی به کمر دارم و دستی به سرِ خویش
بگذار که فریاد زنم از جگر خویش
شرمنده شدی آب اگر نیست نباشد
وای از حرمم نامِ تو کافیست نباشد
برخیز که سوزِ عطش و ضجهی آب است
برخیز که بی تو حرمم خانه خراب است
برخیز که بدتر زِ همه حال رُباب است
دیدم سرِ این راه بهم ریختنت را
با ضربهی سنگین علم ریختنت را
آنقدر زمین ریختهای کم شدی عباس
شرمنده شدی آب شدی غَم شدی عباس
ای دوخته بر خاک چه محکم شدی عباس
ای وای به تیری خَم اَبروی تو پیچید
از هر دوطرف نیزه به پهلوی تو پیچید
این تیر چه بد خورد که مژگان تو را بُرد
آن تیغ چِها کرد که دستان تو را بُرد
این نیزه کجا خورد که دندان تو را بُرد
بعد از تو کسی پشت حرم نیست عزیزم
هِی داد کشم دست خودم نیست عزیزم
حسن لطفی
@aleyasein
بسم الله الرحمن الرحیم
#تاسوعا
باز در معرکهها نوبت جولان شده است
شیر از بیشه سر آورده رجز خوان شده است
کیست این مرد که هنگامهی تیرش پیداست
تک سواری که فقط ردِ مسیرش پیداست
موج برخاسته و کوه تلاطُم کرده
سر بدزدید که یک شیر تبسم کرده
آمده تا بخرد آبروی میدان را
آمده تا که بگیرد نفَس طوفان را
میل کرده قدمی دور و بر خویش زند
دست بر قبضهی تیغ دوسرِ خویش زند
مَشک بر دوش هوای دل دریا دارد
پسرِ سوم زهرا چه تماشا دارد
تندباد است که میچرخد و جانکاه بوَد
أشهَدُ أَنّ عَلیاً ولیُّالله بوَد
چشمها مات علی باز به خیبر رفته
این جوان کیست که اینقدر به حیدر رفته
گرهای زد به دو اَبرو و نفس بند آمد
کعبه و خیبر و دریا همه را کَند آورد
رجزش را اگر از عمق جگر میخوانَد
ها علیٌّ بَشَرٌ کَیفَ بشر میخوانَد
لحظهی سختِ نبرد است گل لبخندش
نامِ زهرا و علی نقش به بازو بندش
رقصِ تیغش چه عجیب است هنر میخواهد
دیدنِ حضرت عباس جگر میخواهد
هو هوی تیغهی او وَه چه شتابی دارد
پسِ هر ضربه به جا ردِّ شهابی دارد
بعد هر ضربهی او تازه همه میفهمند
که دو نیمند و یا اینکه به مویی بندند
چند وقتی است که بی پا و سر و دست شدهاند
چند وقتی است دو نیم اند ولی بی خبراند
رَمِ این لشگرِ پاشیده ببینید همه
باز هم تیغ تراشیده ببینید همه
لرزه میافکنَد آن دَم که قدم میکوبد
سرِ زینب به سلامت که علَم میکوبد
پای او ریخته هرکس که سری داشته است
چه خیالیست حرم را عَلَم افراشته است
باز میآید و مشکش پرِ آباست هنوز
وقتِ لالایی آرام رُباب است هنوز
آه از آن روز که میدید که لبها خُشک است
مَشکهای حرمش بینِ دو دریا خُشک است
رفت یک بارِ دگر شاد کند دلها را
تا به خیمه بکشاند یقهی دریا را
دختری گفت فرات از لب او میآید
دلتان قرص بخوابید ، عمو میآید
ولی ای وای نیامد نَفَسِ گلها حیف
چقدر منتظرش بود رُباب ، اما حیف
به کمین چند هزاری دلِ نخلستانند
شیر میآید و از ترس همه پنهانند
دست را بس که کریم است همانجا بخشید
حاجتِ هرچه که تیر است به یکجا بخشید
تیر از چار طرف خورده ولی جان دارد
پدرِ مَشک ببین مَشک به دندان دارد
گرچه هر تیر خودش را به تنِ او جا کرد
باز هم حرمله اینجا گرهاش را وا کرد
تیری انداخت که غم را به دل زهرا دوخت
مَشک را تیر درید و به تنِ سقا دوخت
تیرِ دوم که رها شد دلِ زهرا خون شد
چشم را بوسه زد از پشت سرش بیرون شد
حسن لطفی
@aleyasein
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_ابالفضل_العباس_علیه_السلام
اَلسّلامُ عَلیک أیهَا الْعَبْدُ الصّالِحُ الْمُطِیعُ للّه وَلِرَسُولِهِ وَلاِءمِیرِالْمُؤمِنِینَ وَالْحَسَنِ وَالْحُسَینِ، اَلسَّلامُ عَلَیک وَرَحْمَةُ اللّه وَبَرَکاتُهُ
یا ابوالفضائل
من دلخوشم همیشه ولی با شما خوشم
تنها به زیرِ سایهی ایوانطلا خوشم
در پشت در نیامدهام گیرم و رَوَم
من با همین گداییِ بی انتها خوشم
از بینِ در که نه... ، درِ این خانه باز کن
من سائلم به دیدنِ رویِ شما خوشم
تا سُرمه کردهایم به تربت دو چشمِ خویش
از بِینِ هرچه هست به این خاکِ پا خوشم
گیرم که هیچ چیز نگیرم ، نمیروم
تاجر نیَم ، به خاطرِ این اعتنا خوشم
چیزی نداشتم که گذارم برای قبر...
تنها به لطفِ مرحمت مرتضی خوشم
باب الحوائجیِ تو ما را جریح کرد
من با بهشت نه به شبِ کربلا خوشم
عمری گدای گریه کنِ این حوالیام
دستم بگیر ساقیِ بی دست ، خالیام
ای نیزهزار زخمِ جگر را چه میکنی
با این سهشعبه دیدهی تر را چه میکنی
با من بگو که دست خودت را چه کردهای
با من مگو که دردِ کمر را چه میکنی
گیرم تو را به خیمه برم پیشِ دختران
این زخمهای تیغ و تبر را چه میکنی
قدری بهم نریز رسیده است مادرم
من هیچ گریههای پدر را چه میکنی
بر روی نیزه هم بِروی بی تعادلی
در بینِ راه سنگِ گذر را چه میکنی
ای غیرتی به خاطر زینب نگاه کن
دور حرم هزار نفر را چه میکنی
دیگر کسی برای حرم بردنم نبود
ای تکیه گاه ، وقتِ زمین خوردنم نبود
حسن لطفی
@aleyasein