eitaa logo
🇵🇸کانال رسمی شعر آل یاسین
5.8هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
833 ویدیو
111 فایل
خادم کانال: @sajjad_a110
مشاهده در ایتا
دانلود
1_5906794803.mp3
8.88M
🔊 | تنظیم فرش روضه حاج‌سیدرضا ؛ ۱۴۰۲ @aleyasein
1_5907698983.mp3
5.74M
🔊   🔹 پادکست تو قرار بود واسمون شیرین زبون بشی ⁣🔻 حاج سید رضا نریمانی 📆 دوشنبه ۲ مرداد ماه ١۴٠٢ ♦️هیئت فدائیان حسین(ع)⁣ 📍آستان مقدس شاه میرحمزه علیه السلام _ @aleyasein
بسم الله الرحمن الرحیم باید این مرد در این رزم مُصمم باشد او علی است و علی مرگ مجسم باشد او علی است و علی پشت ندارد زره‌اش که علی پیش‌تر از خطِ مقدم باشد هیچ‌کس نیست به جز او که به شأن‌اش گویند که علی باشد و پیغمبر خاتم باشد تیغ برداشته و دشت همه رَم کردند شیر از بیشه که آمد دو سه تا کم باشد می‌دوند از چپ و از راست و بهم می‌خوردند لشگر این گونه ندیدیم که درهم باشد مدحِ او گفته فقط مُتَفقاً دشمن و دوست تیغِ او فاصلِ جنات و جهنم باشد اکبر این است اگر خاطر زینب جمع است اکبر این است اگر فتح ،  مسلَم باشد قصد او آب نبود و لبِ بابایش بود ورنه هر زخم تنش چشمه‌ی زمزم باشد آخرین بار بیا تا که قدَت را بینند بگذارید در این خمیمه معمم باشد نفَسِ آخر او اول ماهِ غم شد از زمانی که زمین خورد محرم باشد (حسن لطفی ۴۰۲/۰۵/۰۳) @aleyasein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یا ابوفاضل مدد سخت است یل باشی ولی با دستِ بسته لعنت بر آن کس که غرورت را شکسته دیدند روی تو حرم حساس هستند با یک امان نامه غرورت را شکستند فامیلِ بد را تو نشد ساکت بسازی با آبرویت پیش ِ زینب کرد بازی اما تو فرزند امیرالمومنینی در معرفت آیینهٔ ام البنینی شمر و امیرش را چه رسوا ساختی تو آب دهان بر نامه اش انداختی تو گفتی که من تا آخرش پای حسینم با نوکری او امیر عالمینم ای کاش آقا دیده از دریا نبندد با ریسمان صبر دستم را نبندد ای کاش وقت حمله رویم را بگیرد ترسم که حکم صبر ، بازویم بگیرد سخت است یل باشی ولی با دست بسته بینی که نا محرم حریمت را شکسته من مرده باشم دست زینب را ببندند وقت زمین خوردن به ناموسم بخندند با تیر چشمانم الهی پاره باشد اما نبینم خواهرم آواره باشد من حاضرم نیزه به چشمانم نشیند اما کسی یک موی زینب را نبیند بر صورت من آی لشگر پا گذارید پوشیه را از روی زینب بر ندارید سروده سحر تاسوعا سال ۱۴۰۱ @aleyasein
بسم الله الرحمن الرحیم در حرم چشم انتظارانِ فراوان داشت حیف علقمه بی تاب بود آنروز  مهمان داشت حیف سهم آبش را سه روزی سهمِ طفلان کرده بود روی لبها از ترک زخمی نمایان داشت حیف رفت سمت خیمه‌ها  اما هوا تاریک شد علقمه از تیر و تیغ و نیزه باران داشت حیف خَم شده بر مَشک اما دستها را جا گذاشت این پناه خیمه‌ها ردی شتابان داشت حیف یک سه‌شعبه آمد و درجا سه جایش را شکست حیف شد ماه حرم انبوهِ مژگان داشت حیف مَشک را وقتی به دندان داشت چشمش را زدند مَشک را وقتی به دندان داشت دندان داشت حیف کم‌کم از قد رشیدش در مسیرش ریخت ریخت کاشکی این ضربه‌های سخت پایان داشت حیف با سه‌شعبه ناگهان اُفتاد با صورت زمین بین صدها درد ، این دردی سه چندان داشت حیف خورد با صورت زمین  پهلویش اما درد کرد خورد پیش مادری که دست لرزان داشت حیف می‌زدند و دور می‌گشتند و هِی می‌آمدند لشگری که چند‌صد قاری‌ِقرآن داشت حیف تا تکان می‌خورد  جمعیت به هرسو می‌دوید لشگری که تیغ عریان داشت او جان داشت حیف خواهری از  خیمه دارد روسری می‌آورد مادری بی شیر هم  طفلی به دامان داشت حیف دخترک کنج خرابه دست بر مویش کشید با خودش می‌گفت روزی هم عمو  جان داشت حیف (حسن لطفی ۴۰۲/۰۵/۰۴) @aleyasein
بسم الله الرحمن الرحیم یاکاشِفَ‌الْکَرْبِ‌عَنْ‌وَجهِ‌الْحُسَینِ‌اِکْشِفْ‌کَرْبى‌بِحَقِّ‌اَخیکَ‌الْحُسَیْنِ علیه‌السلام. خانمان سوز بود آتشِ آهی گاهی ناله‌ای می‌شکند پشتِ سپاهی گاهی داری امید ولی نیست پناهی گاهی دلخوشی گرچه به یک نیمه نگاهی گاهی حیف از آن چشم که یک تیر نگاهش را بُرد داد از آن تیر که چشمان سیاهش را بُرد آه بر روی لبش بود چه آهی ای وای جمع می‌کرد تَنی از سرِ راهی  ای وای رفته از دست چه ماهی و چه ماهی ای وای بعد او نیست نه حالی نه پناهی ای وای  اشک مردی که پناهش همه پاشیده ببین حالِ شاهی که سپاهش همه پاشیده ببین به سرش آمده اما به جراحات رسید این جوانمُرده ببین با چه مکافات رسید موقع غارتِ او  موقع خیرات رسید وسطِ قائله‌ی مردمِ شامات رسید ردِ خونی به زمین از سرِ زین ریخته دید همه جانِ حرمش را به زمین ریخته دید نفَسش بعدِ برادر چقدر می‌گیرد مرد اگر داغ کشد دردِ کمر می‌گیرد بی سبب نیست که از سینه خبر می‌گیرد تیر از سینه که رد شد به جگر می‌گیرد حق بده اینهمه اندوه پَرَت می‌شکند بی برادرشدن  آری کمرت می‌شکند تیر تا خورد به چشمش به کمین خورد ای داد روی پیشانیِ زهرا دو سه چین خورد ای داد بخدا بر جگرِ اُمِ‌بَنین خورد ای داد پدرش از نجف آمد به زمین خورد ای داد اشکِ عباس دل خون زمین را سوزاند در مدینه جگر اُمِ‌بَنین را سوزاند آه ای ماه ببین حال برادرها را آه ای خیمه ببین گریه‌ی خواهرها را آه ای دشت ببین ضجه‌ی دخترها را آه ای داغ ببین قامت مادرها را نیست با شاه کسی بانگ کمک بردارد بین ابرو چقدر سخت تَرک بردارد  کاشکی باد  به خیمه خبرش را نبرد شرح حال بدن مختصرش را نبرد یک حرامی عَلَمش را  سپرش را نبرد پیش طفلان سرِشب نیزه سرش را نبرد باید عمه بدود تا   به همه  سر بزند گره‌ای روی گره  زود به معجر بزند (حسن لطفی) @aleyasein
بسم الله الرحمن الرحیم عکسِ او در آب اُفتاد آب را بیچاره کرد ماهِ زیبایِ حرم مهتاب را بیچاره کرد یک عشیره منتظر بودند  اما بیشتر... رفتنِ او مادری بی خواب را بیچاره کرد خوش قد و بالاییِ او دستِ زینب کار داد دیدی آخر خواهری بی‌تاب را بیچاره کرد  هرکه او را دید از دشمن  فقط میگفت وای کوه بود و سینه‌اش سیلاب را بیچاره کرد دستهایش بر زمین  دستِ مردی بَر کمر این سپاهِ غرق خون ارباب را بیچاره کرد یک نفر زد با عمود و بِینِ اَبرو جاگذاشت یک حرامی نیزه‌اش را بِینِ پهلو جاگذاشت -     -     - از میانِ تیغ و تیر و نیزه قرآن را کشید آه در آغوشِ خود جسمی پریشان را کشید خَم شد و بوسیدش اما قامتِ خَم برنگشت تشنه‌ای بَر دامنش امیدِ طفلان را کِشید کاش میشُد تیر را بیرون  نمی‌آورد او با خودش تیرِ سه‌شعبه وای مژگان را کشید تیرها از پشتِ‌سر بر قامتِ او خورده‌اند پس چرا از سینه‌اش صد تیرِ سوزان را کشید با سَراَنگشتش به رویِ خاک عکسی از حرم..‌. در میانِ شعله‌ها شامِ غریبان را کشید هلهله می‌آمد و دیدند آقا داد زد مَشک را از رویِ  سینه کَند آقا داد زد -      -      - در مسیرِ علقمه بال و پَرَش را جمع کرد زود آمد بر سرش  اما سرش را جمع کرد خوب شد اُم‌البَنین هم حال و روزش را ندید جایِ او پیشِ برادر مادرش را جمع کرد دختران جیغی کشیدند و رُباب از هوش رفت سمتِ او  زینب دوید و اصغرش را جمع کرد تا پدر را دید  رویش را سکینه زخم کرد با همین پشتِ شکسته دخترش را جمع کرد بسکه سر وا بود می‌اُفتاد هِی از نیزه‌ها خواهرش با کُهنه معجر حنجرش را جمع کرد هیچ‌کس مانندِ زینب زار و سرگردان نشد هیچ سر مانندِ او از مرکب آویزان نشد* در مقاتل آمده این سرِ مبارک در منازلی  از دهانه افسار  مرکب آویزان بود. (حسن لطفی) @aleyasein
بسم الله الرحمن الرحیم نه صبحی داری و نه شب عزیزم دلت آتیشه   داری تب عزیزم شبِ عباسه اما ناله داری برایِ غصه‌ی زینب عزیزم نه صبری و نه تسکین مونده باقی که داغی سخت و سنگین مونده باقی نگیر از ما تو فیضِ روضه‌ها رو برایِ نوکرت این مونده باقی بدون تو  تو کارامون ضرر بود که تو امروز و فردامون ضرر بود تو را ای کاش برا دنیا میخواستیم بدونِ تو  تو دنیامون ضرر بود بگو با بارِ این غمها چه کردی پریشون توی این شبها چه کردی یکی باید به فکرت باشه اما بگو با ناله‌ی زهرا چه کردی الهی که الهی غم نبینی بگو امشب کدوم خیمه میشینی؟ دلم میگه غبار آلوده آقا میون هیئتِ اُم‌البنینی از آن سَروِ علی بنیاد صد حیف از آن قامت  از آن شمشاد صد حیف دو دستی که عصایِ پیریَش بود خداوندا زِ تَن اُفتاده صد حیف (حسن لطفی) @aleyasein
خدا کند که دگر خیمه ای بنا نشود بنا اگر شده بی صاحبش رها نشود خدا کند که قد و قامت یلان غیور کنار جسم برادر ز غصه تا نشود خدا کند که اگر هر که داغ دید و شکست شبیه آینه ی خُرد کربلا نشود عموی ساقی من مشک را به دوش انداخت دعا کنید که دستش ز تن جدا نشود عمود خیمه که افتاد عمه ام آمد به معجرم گره ی کور زد که وا نشود @aleyasein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زمینه امام حسین علیه السلام تا گدای روضه هاتم، سربلندِ عالمینم خونوادگی غلام، خونواده ی حسینم من پشت به پشتم همه نوکرن تا عمر دارن خادم این درن توو هیئتت بزرگ شدن همه از خوان روضه روزی می برن پدرم فدای، پدرت حسین جان مادرم گدای، مادرت حسین جان اسم بچه هامو، من علی میذارم تا بشن غلام، پسرت حسین جان لک لبیک اباعبدالله عشق خونواده ی تو، ریشه ی کرده توی جونم پس بذار برا همیشه، زیر سایه تون بمونم این زندگی بی تو جهنمه دنیای ما همین محرمه کاری نکردم واسه روضه هات من جوون بدم برا تو باز کمه شاکرم خدا رو، که تو رو به ما داد دل بی قرارِ، ما رو به شما داد شاکرم خدا رو، که محبتت رو به دل من انداخت، عشقتو خدا داد لک لبیک اباعبدالله وحید محمدی @aleyasein
شعر روضه حضرت عباس علیه السلام این دو چشم است که ماننددو دریا شده است آه برخیز و ببین خیمه چه غوغا شده است جرأت دست زدن بر تن تو نیست مرا چقدر تیر در این پیکر تو جا شده است به ... چه شق القمری کرده عمود آهن فرق تو تا وسط ابروی تو وا شده است قد و بالات به هم ریخته، چشمت زده اند چه شده پیکر تو مثل معما شده است به گمانم که تو از جای نخواهی برخاست آه ... حالا به سرم خاک دو دنیا شده است تیر را می کشم از چشم تو بیرون عباس تا ببینی که ز داغت کمرم تا شده است من هنوز از سر نعش تو نرفتم اما بینشان با طمع رأس تو دعوا شده است وحید محمدی @aleyasein
شعر روضه حضرت عباس علیه السلام دریا دل سپاه محرم بلند شو باب الحوائج همه عالم بلند شو نقش زمین، میانه ی صحرا چه می کنی لب تشنه در میان دو دریا چه می کنی ای تکیه گاه خیمه ی خواهر بلند شو ای کاشف الکروب برادر بلند شو دارد مصیبت از همه جا می رسد اخا بعد از تو ناله ام به کجا می رسد اخا باور نمی کنم که سرت را شکسته اند ای مرغ عشق، بال و پرت را شکسته اند پشت و پناه اهل حرم پا نمی شوی؟ با این حساب بین عبا جا نمی شوی پرچم به دوش لشکر زهرا بلند شو پشت و پناه زینب کبری بلند شو دارد سپاه حرمله لبخند می زند بر دست های خواهر تو بند می زند دستی که نیست تا که مرا یاری ام کنی فکری به حال زخم دل کاری ام کنی پشت و پناه خیمه ی ما اینچنین نرو صد پاره می شود دل ام البنین نرو دستی بگیر زیر پر خواهرت، بمان نامحرم است همسفر خواهرت، بمان باشی کسی برای اسارت نمی رود دار و ندار خیمه به غارت نمی رود باشی کسی که دست به چیزی نمی زند باشی کسی که حرف کنیزی نمی زند ای غیرت همیشه ی حیدر بلند شو پشت و پناه غربت خواهر بلند شو وحید محمدی @aleyasein
بسم الله الرحمن الرحیم مَشک دارد روی دوش و نعره دارد یاعلی لعن حق بر منکرش اَشهدُ ان لا امیرالمومنین الا علی لعن حق بر منکرش (حسن لطفی ۴۰۲/۰۵/۰۴) @aleyasein
بسم الله الرحمن الرحیم چکنم ماهِ حرم این قمرِ ریخته را تا به آغوش کشم برگ و بر ریخته را دست بر سر بگذارم نگذارم ...ماندم چکنم این بدنِ مختصرِ ریخته را دخترم چشم به راه است جوابش با تو با چه رویی ببرم بال و پرِ ریخته را خم شدم پیشِ دو دستت ، کمرم راست نشد آمدم پیش تو دیدم کمرِ ریخته را دست دارم به کمر ، یا که به سر یا به جگر که نشد جمع کنم چشم ترِ ریخته را مادرم هست ولی اُم‌بنین شکر که نیست خوب شد نیست ببیند پسرِ ریخته را اینهمه تیر به یاد حسن انداخت مرا یادم انداخت لبِ تو جگر ریخته را یک به یک می‌کشم از سینه فقط داد نکش یک به یک تیغه و تیر و تبر ریخته را تو تکانی بخوری کار به غارت نکشد جمع کن جانِ حرم بال و پرِ ریخته را بعدِ ما از دوطرف کاش  سرت جمع کنند که نبندند به سرِ نیزه سرِ ریخته را (حسن لطفی ۴۰۲/۰۵/۰۴) @aleyasein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دیدن این ۲ دقیقه بر همه از جمله چادری‌ها واجب است! 🔹 برشی از سخنرانی 💠 اندیشکده راهبردی 🆔 @soada_ir @aleyasein
تاسوعا و عاشورا، به روضه می‌رویم... التماس دعای فرج @aleyasein
🔰 لوح | من حسین را دوست دارم 🏴 جان‌فدا @aleyasein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا اباعبدالله علیه السلام خیمه ی زینبو سوزوندن آب به لبهات نرسوندن سنگ زدن سرو شکوندن ... آه اباعبدالله زنده بودی فاتحه خوندن نیزه رو تو تنت شکوندن تا ته گودال کشوندن آه اباعبدالله بغض و‌کینه هاشو رو کرد نیزه رو تو تنت فرو کرد با پا جسمو زیرو رو کرد آه اباعبدالله ▪️با حال مناسب گوش کنید محرم امسال ، به روضه می‌رویم... @aleyasein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا کاشف الکرب عن وجه الحسین اکشف کربی بحق اخیک الحسین علیه السلام بیا برگرد خیمه، ای کس و کارم منو تنها نگذار ای علمدارم ... @aleyasein
48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مداحی زیبا و ماندگار حاج محمود کریمی در توسل به حضرت اباالفضل علیه السلام • سال ۱۴۰۱، هیأت رایةالعباس • (همه کس و کار منی علمدار ماه شب تار منی علمدار) @aleyasein