#شب_هشتم
#بعلی_ابن_الحسین_الهی_العفو
...
به پرده پوشی ات ای مهربان ادامه بده
به دلنوازیِ دلخستگان ادامه بده
به نارفیقی این روزگار محکومم
به دستگیری این ناتوان ادامه بده
اگر چه شهره به کفران نعمتیم اما
به رزق دادن دستانمان ادامه بده
همیشه هرچه که می خواستم به من دادی
بدون منّتِ از این و آن! ادامه بده...
امید هست که در را به روت بگشایند
دلا به پشت همین در بمان ادامه بده
به این طریق گدایی ات فخر کن حتی...
شنیدی از همه زخم زبان ادامه بده
علی و آل علی شافع تو می گردند
به نوکری همین خاندان ادامه بده
و چرخ پیر به زانو درآر و شعرت را
ز گرمی نفس یک جوان ادامه بده
نگو به او علی اکبر بگو خود حیدر
که تکیه کرده به او آسمان ادامه بده
...
فدای قامت رعنای تو قدم بردار...
مقابل پدرت بی امان ادامه بده
فدای صوت دل آرام و دلربات علی
بگو دوباره برایم اذان ادامه بده
بزن به لشکر و با شور ذوالفقار بجنگ
به سر زدن ز تن مشرکان ادامه بده
و با تویی که تمام وجود بابایی
بناست من بشوم امتحان ادامه بده
فقطعوه!تنی آه اربا اربا شد
سکوت کن!دگر ای روضه خوان ادامه نده...
@aleyasein
مناجات با خدا
گریز به روضه ی حضرت زینب سلام الله علیها
مویم سفید گشته و رویم سیاه شد
رویم سیاه... هر چه که شد از گناه شد
سرمایه ی جوانی ام ارزان فروختم
طی شد جوانی من و عمرم تباه شد
تو اختیار دادی و گفتی که بنده باش
صد حیف از این اراده که خرج گناه شد
یک بار هم شده بزنم ... امتحان بکن
شاید گدای شب به شبت سر به راه شد
رویی برای توبه نمانده است ای کریم
اما دوباره ذکر لبم یا اِلٰه شد
لطف تو بود، فاطمه ما را قبول کرد
اشکم همیشه خرج مصیبات شاه شد
این جمله را به نیت روضه نوشته ام
آقا که رفت، زینب او بی پناه شد
اهل زمین و اهل سما ناله می زدند
شمر لعین که واردِ در قتلگاه شد
*وای از دمی که لشکر اعدا نکرد شرم*
بعد از غروب نیت شان خیمه گاه شد
یک سو سنان و یک طرف دشت، حرمله
زینب میان قائله بی تکیه گاه شد
وحید محمدی - ۱۴۰۰/۲/۴
شنبه ۱۱ رمضان ۱۴۴۲
@aleyasein
#غزل_مناجات
#یا_مجیر
ای مرا دلبر و دلدار! اَجرنا مِنْ نار
آمده عبد خطاکار!اجرنا من نار
تا که گردیم سبک بال الهی العفو
تا که باشیم سبک بار! اجرنا من نار
مُذعناً معترفا آمده ام!در وا کن
بدم و می کنم اقرار!اجرنا من نار
با بدی ها شده ام طرد!اغثنا یارب
با گناهان شده ام خار!اجرنا من نار
با کلاف دل بی طاقت و بی سامانم
آمدم بر سر بازار!اجرنا من نار
راه کج گرچه مرا دور ز درگاهت کرد
حال برگشته ام ای یار!اجرنا من نار
شد شب سیزدهم یاد نجف افتادم
به علی حیدر کرار! اجرنا من نار
به سحرهای حرم انس گرفتم یعنی:
به دم قدسی زوار! اجرنا من نار
به همان مادر مظلومه و تنهایی که
ماند بین در و دیوار! اجرنا من نار
به سرشکی که روان گشت ز چشمانم با
روضه ی داغی مسمار! اجرنا من نار
به غم شام غریبان اباعبدالله
که حرم گشت شرر بار!اجرنا من نار
به همان طفل سه ساله که پس از غارت شد
وسط شعله گرفتار! اجرنا من نار
صبح دوازدهم ماه رمضان ۱۴۴۲
@aleyasein
اینجا کسی به غیر تو ما را محل نداد
ما بـنـدهی تو ایم ، فرامـوشمـان نکـن
@aleyasein
غزل مناجات
چشمه ی نور همین اشک روانم باشد
ذکر العفو الهی به زبانم باشد
آنچه که شب به شب از عمر گدایت رفته
فرصت عاشقی در رمضانم باشد
من ضرر کرده ام و فصل جوانی طی شد
ناله ی هر شبم از درد و زیانم باشد
اینهمه بار گناهم که به دوشم دارم
علت خستگی و قد کمانم باشد
مرده بودم که مرا ذکر حسین احیا کرد
اشک روضه بخدا قوت جانم باشد
همه ی زندگیم نوکری ارباب است
گریه بر حضرت دلدار نشانم باشد
کی بدل واهمه از درد و بلاها دارم؟!
مجلس روضه ی او کهف امانم باشد
از اذانی که علی نیست در آن بیزارم
نام زیبای علی اصل اذانم باشد
سینه ی من شده ایوان طلای حیدر
(یا علی حق مددی) هر ضربانم باشد
حیدری تر زحسین نیست خودش فرموده:
که علی نام تمام پسرانم باشد
روضه میخواند کنار بدنی صدپاره
اینکه افتاده زمین روح و روانم باشد
کربلا پر شده از بوی علی واویلا
قطعه قطعه همه جا جسم جوانم باشد
#حسین_رحمانی
#مناجات
#غزل
@aleyasein
در مأذنه گلبانگ اذان پیدا شد
آثار بهار بیخزان پیدا شد
آن ماه تمام آسمان علوی
در نیمۀ ماه رمضان پیدا شد
#ولادت_امام_حسن_مجتبی_ع
#ولی_الله_کلامی_زنجانی
@aleyasein
#حسن_جان
به همه ارض و سماوات بگویم، علنی
حسنی ام حسنی ام حسنی ام حسنی
#کریم_اهل_بیت
#امام_حسنی_ام
@aleyasein
روضه هرموقع بخوانند بهوقت است اما
روضههای عطشت را رمضان باید خواند...
#ماه_مبارک_رمضان
#امام_حسین
#ماه_رمضان
#سیدالشهدا
@aleyasein
بایَد ڪه تو را مَدح ڪُنَد حَضرَت حِیدَر
خوب اسـت دَهَد قِیمَت زَر را خود زَرگَر...
#امام_حسنی_ام
#السلام_علی_الکریم
#ولادتامامحسنمجتبی🌹💐
@aleyasein
#امام_حسن
چهاردهشب سر سجاده تورا خواسته ام
در مناجات... خدا را ز خدا خواسته ام...
لیله القدر مرا زودتر آماده کنید..
#قدر را در شب میلاد شما خواسته ام!
@aleyasein
مدح و مرثیه امیرالمؤمنین علیه السلام
سرمایه ی عشق علی آب حیات است
تنها علی، تنها علی راه نجات است
ذات علی همسایه ی عرش برین است
مولای ما تنها امیرالمؤمنین است
شکر خدا حب علی در ریشه ی ماست
نام علی در سینه ی و اندیشه ی ماست
هر کس علی دارد چه غم دارد؟ ندارد
حب علی دارد چه کم دارد؟ ندارد
ما با علی و یا علی ها قد کشیدیم
دل از ولای هر که غیر از او بریدیم
خاک نجف دنیای ما را زیر و رو کرد
ایوان او دل های ما را زیر و رو کرد
بین الطلوعین حرم آبادمان کرد
یعنی خدا بین حرم آبادمان کرد
جن و ملک فرمانبر درگاه اویند
عالم غلامِ قنبر درگاه اویند
با اینکه این آقا امیرالمؤمنین بود
اما غذایش لقمه ای نان جوین بود
از مکنت دنیا علی چیزی نمی خواست
جز خنده ی زهرا، علی چیزی نمی خواست
این دلخوشی را زود از مولا گرفتند
این خنده را هم از لب زهرا گرفتند
هیزم رسید و آتشی بالا گرفت و
آتش به جان چادر زهرا گرفت و
آتش به جان دختر پیغمبر افتاد
در سوخت، در افتاد، پشتش مادر افتاد
او را زدند و پیش چشم حیدر افتاد
هفتاد و اندی روز بین بستر افتاد
مولای ما را با همان مسمار کشتند
او را میان آن در و دیوار کشتند
خونی که در دل داشت بیرون ریخت امشب
غم ریخت دنیا باز هم در کام زینب ...
وحید محمدی - ۱۴۰۰/۲/۱۰
@aleyasein