eitaa logo
🇵🇸کانال رسمی شعر آل یاسین
5.8هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
900 ویدیو
116 فایل
خادم کانال: @sajjad_a110
مشاهده در ایتا
دانلود
آیت‌الله فاطمی‌نیا توصیه می‌کردند: قبل از ورود به مراسم عزای سیدالشهداء بگوئیم: «خدایا اگر در وجود من مانعی از کسب فیض اباعبدالله‌علیه‌السلام هست، آن را برطرف بفرما» @aleyasein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ارباب خوبم! شنیدم که کربلایی احمد تهرانی گفته بوده: تنها شمایید که جنس‌های بُنجُل و خراب را هم خریدارید... مگر همین محبت ناقصمان به تو، دستگیرمان شود... @aleyasein
1_1659483258.mp3
6.05M
﷽ بیا برگردیم ای همه دار و ندارم زمینه سید مهدی حسینی @aleyasein
﷽ جهت درک هرچه بهتر انشالله... دعاگوی یکدیگر باشیم . حاج قاسم عزیز رو هم مخصوص یاد کنیم. @aleyasein
4_5879556773613932186.mp3
15.98M
🎙 حسینیه شهید حاج قاسم سلیمانی ◾️ می‌جوشه تو رگ هر ایرانی ◾️خون حاج قاسم سلیمانی ‌‌ ◾️ محرم امسال ، به روضه می‌رویم... 🏴 جان‌فدا @aleyasein
اشکِ ما پاره دلی بود که آبش کردیم چشمِ ما خانه‌ی ما بود خرابش کردیم تکه‌ای سنگ در این سینه‌ی ما بود ، شبی روضه‌اش بُرده و با آه مذابش کردیم بارها خواست که دنیا ببرد ما را از... درِ این خانه که هربار جوابش کردیم آنکه زد طعنه به احوالِ پریشانی ما شَمّه‌ای از تو نوشتیم و کبابش کردیم مَلکی خواست که ما را ببرد باغِ بهشت در حرم مانده و با گریه مُجابش کردیم عمر آن نیست که از روز و شب ما رفته گریه کردن به تو را عمر حسابش کردیم... (حسن لطفی ۴۰۲/۰۴/۲۸) @aleyasein
رفت هرچند که عمرم همه بر باد حسین عوض‌اش بیشتر از عمر به ما داد حسین من نبودم کسی و او به حسابم آورد حق بده داد زنم خانه‌ات آباد حسین قبل از آنیکه شبِ قبر دهانم بندند نَفسی تا بزنم یکسره فریاد حسین چند وقتی است که خواب حرمت می‌بینم می‌روم باز دمِ پنجره فولاد حسین مادرم گفت حسین و پدرم گفت حسن نامتان از لبِ ما شُکر نیافتاد حسین تا مرا دید برای تو سیه پوشیدم مادرم گفت که آقا " اوون آباد حسین" مادرم * چشم ندارد حرمت را بیند مادرت در عوضش چشمِ دلش داد حسین دخترت تا که لبِ زخمی بابا را دید آنقدر زد به لبش از نفس اُفتاد حسین * خیلی مادرم و مادرامونو دعا کنید (حسن لطفی ) @aleyasein
امام حسین علیه‌السلام ما نیافتادیم شُکرت از قلم ای جان حسین باز می‌گوییم هردَم  دَم به دَم ای جان حسین مادرت فریاد می‌زد یابُنَیَ....سوختیم آذری‌ها تا که گفتند از حرم ای جان حسین نامِ ما را قبلِ ما زهرا نوشته یک به یک مادرت تا گفت گفتیم از عَدَم ای جان حسین هرچه ما داریم از خاکِ عزاداریِ توست روضه آری بشکند پشتِ ستم ای جان حسین شیعه با این روضه‌ها قد راست کرده تا اَبَد دارم از این اشکها تیغِ دودَم ای جان حسین دلخوشیِ ما از این دنیا فقط عشق است عشق با تو می‌سازیم با هر بیش و کم ای جان حسین قبلِ نامِ مادرم نامِ تو را آموختم با اذانش گفت وقتی مادرم ای جان حسین این کریمیِ تو ما را یاکریمت کرده است ما گِره خوردیم با اهلِ کَرَم ای جان حسین شُکر دستم پیش این و آن نمی‌گردد دراز شُکر هستم با تو تنها محترم ای جان حسین هرچه از عمرم اگر مانده است می‌گویم حسین سیر هستم از همه غیر از حرم ای جان حسین در خرابه خوابِ بابا دیده و بی حال بود می‌نوشت از اشکها با قَدِ خَم ای جان حسین (حسن لطفی ) @aleyasein
خواست بابا گفتنِ او بی صدا باشد نشد عمه می‌کوشید از این سر  جدا باشد نشد داد بر دیوار تکیه تا کمی بازی کند عمه دستش را گرفته رویِ پا باشد نشد با پدر می‌گفت با گریه  عمویم پس کجاست کاش می‌شد آرزوهایش دوتا باشد نشد چند باری دخترک چرخاند سر را در بغل گشت شاید که برای بوسه جا باشد نشد آمد آهسته بگوید روسری‌هایم چرا... مثل رگهای گلویت نخ نما باشد نشد آه میبخشی که اینجا را بهَم من ریختم هرچه کردم که سرت ویران‌سرا باشد نشد آرزویم بود با اصغر بخوابم باز هم دخترت می‌خواست تا در بوریا باشد نشد خواست گوید با همان وضعی که دارد سینه‌ات حتم دارم جا برای ما سه تا باشد نشد زجر را گفتند اما باز در گوشش نرفت ضربه‌های تو نباید بی هوا باشد نشد (حسن لطفی) @aleyasein
خودم را می‌کِشم سویت دو پایِ ناتوان را نَه غمم از یاد بُردم   طعنه‌های کودکان را نَه سرِ تو رفت و قولت نه   یقینم بود می‌آیی به عمه صبر دادی  دخترِ شیرین‌زبان را نَه تمام دختران خوابند زیرِ چادرِ عمه یتیمت را ببر  سربارم  اما  عمه‌جان را نَه خداصبرت دهد دیدی که می‌خندند بر وضعم که بر هر زخم طاقت داشتم  زخم زبان را نَه شنیدم غارتت کردند و عُریانت  به خود گفتم که دزدان را نمی‌بخشم  خصوصا ساربان را نَه حلالت می‌کنم ای تازیانه سنگ خاکستر حلالت می‌کنم ای خار   اما خیزان را نَه همینکه چوب می‌خوردی لبانم چاک می‌خوردند به او گفتم بزن من را  ولیکن آن دهان را نَه طنابی در تمام شهر دورِ گردنِ ما بود فقط گفتم بکش مویم   ولی این ریسمان را نَه گذشتم با مکافات از حراجیِ یهودی‌ها من عادت داشتم بر درد ، درد استخوان را نَه به من برمی‌خورَد ما سفره‌دارِ عالمی هستیم بیاندازید سویم سنگ  اما تکه نان را نَه اگرچه کودک و پیرش هولم دادند و مو کندند پدر  بخشیدم آنان را   ولی پیرِزنان را نَه (حسن لطفی) @aleyasein
تشنه‌ای در پنجه‌ای سیراب گیر اُفتاده بود کودکی در حمله‌ی اعراب گیر اُفتاده بود بعدِ بابا آبِ خوش از حنجرش پایین نرفت در گلویش جرعه‌های آب گیر اُفتاده بود کاش در تاریکیِ صحرا نمی‌دیدش کسی دخترک از دستِ این مهتاب گیر اُفتاده بود بارها از رویِ نِی بابا به داداش می‌رسید آی خواهر دخترم دریاب ...  گیر اُفتاده بود زجر آوردش به روی ناقه‌ای انداختش مثل آن ماهی که در قلاب گیر اُفتاده بود این طرف از زجر می‌خورد آنطرف از حرمله مثل آن برگی که در گرداب گیر اُفتاده بود چشمهایش گرم می‌شد می‌پرید از خوابِ ناز بسکه طفلی زیرِ پا در خواب گیر اُفتاده بود هیچکس در بینِ کوچه احترامش را نداشت آه با نان‌هایِ در پرتاب گیر اُفتاده بود (حسن لطفی) @aleyasein
﷽ زمینه مناجاتی زندگی را با عشق،نوشِ جان باید کرد  عشق در راهِ حسین،فَوَران خواهد کرد  تا بود چُنین بوده؛تا باد چُنین بادا (۲)  بی همگان به سر شود، غمی نیست بی تو به سر نمی شود حسین جان  ماهِ سرِ نیزه‌ی من! شبِ من  بی تو سحر نمی شود حسین جان  تو سفینه النجاتی یارا و من آن اسیر موج غم‌ها لکَ لبَیک حسین یا مولا  حسین یامولا حسین یامولا #### اولین درسی که، به بنی آدم داد اشک بر داغ تو بود، که خدا یادم داد فرمود: حسین عشق است، فرمود: حسین عشق است داغ تو را خدا نهاده بر دل داغی که از دلم برون نیفتد هر که دلش هوای کربلا کرد نمی شود به موج خون نیفتد تو به موج خون بیفکن مارا نبوَد شکایتی دلدارا لکَ لبَیک حسین یا مولا  حسین یامولا حسین یامولا #### زندگی بی عشقت، که به جز خسران نیست عشق بی نام حسین، جز تنی بی جان نیست تنها حسین عشق است، تنها حسین عشق است بی تو هوای عاشقی ندارم عشقِ بدون تو به جز هوس نیست با تو رها شوم ز دام دنیا بی تو جهان من به جز قفس نیست به سرای تو سپردم سر را که فدای شاه بی سر بادا لکَ لبَیک حسین یا مولا  حسین یامولا حسین یامولا @aleyasein 👇👇👇
🇵🇸کانال رسمی شعر آل یاسین
شور مناجات با سیدالشهداء تا کِی باید روز و شبو؛با غم ادامه بدم تا کِی باید به عکس حرم؛با گریه نامه بدم؟ غمت توی دله یه کاری کن حسین برا دلِ بی حوصله من اینجا دورم از حرم لعنت به فاصله؛لعنت به فاصله  حالا که تکلیفم همینه/رو چِشمم  قصه ی تلخِ روزگاره/این جدایی واسه جا مونده ها دعا کن/نوشِ جونت آی با معرفتی که الان/کربلایی  صلی الله علیک یا عشق حسین جان ### منی که هر چی دارمو، گرفتم از چشم تو چی به سرم میاد اگه که، بیفتم از چشم تو آقای بامرام تا کی سلام بدم با حسرت جواب سلام بگو چیکار کنم که به چشه شما بیام، منی که رو سیام کربلا خونه ی امیده، گداهاس الحمدلله که به عشقش، مبتلاییم انشالله اربعین امسال، راه می‌فتیم کربلا کربلا ما داریم، باز میاییم صلی الله علیک یا عشق حسین جان ### نمونده هیچ حوصله‌ای، که شرح قصه کنم تموم حاجتم خودتی، بذار خلاصه کنم فقط تو رو میخوام بازم میگم همه میرن تو می‌مونی برام یه عمره با همین امید به کربلا میام، فقط تو رو میخوام عمریه کربلا میام که، یه بارم  توو قبرم آقا تو سراغ، من بیایی کربلا رفتن خیلی خوبه، حرفی توش نیست آقاجون کاری کن بمونم، کربلایی صلی الله علیک یا عشق حسین جان @aleyasein
🇵🇸کانال رسمی شعر آل یاسین
شور امام حسن بر مَشامَم میرسه؛ هر لحظه بوی حرم  بر دِل میترسم بمونه؛ آخر آرزویِ حرم حرم گُفتمو باید از تو صحبت بکنیم  اسم زیبای حَسن جانو تلاوت بکنیم  آی امام حُسینیا مایه بزارید امشب؛براش قیامت بکنیم عِشقُنا عَلَمِ حسن/هَل اَتی کرمِ حسن  از نجف آخر یه روز/میریم یه راست حرمِ حسن (۲) حسن جـان ۲ #### تا محرم می‌رسه ، سفره میندازه حسن با دست لطفش چه بزمی، واسمون می‌سازه حسن جفا می‌کنیم و حسن محبت می کنه دستمون رو می‌گیره راهی هیات می‌کنه خودمون می‌دونیم اینجا جای ما نیست اما، ماهارو دعوت می‌کنه ما شدیم آدمه حسن، سرخوشیم با غمه حسن هر کیو که میشناسم، حسینی شد با دمه حسن حسن جان ### بی دست و پا منم و، دست و دل بازه حسن بی چاره‌م اما غمی نیست، یار چاره سازه حسن  اون آقایی که با جذامی هم‌سفره میشه آقازاده‌س ولی با گدا میشینه همیشه این که با بی سر و پایی مثه من راه میاد از، بزرگی و آقاییشه سرورم پدر حسن، مادرم مادر حسن کربلا یه جلوه از، قیامته پسر حسن حسن جان @aleyasein
🇵🇸کانال رسمی شعر آل یاسین
شور حضرت ابالفضل عالم تحت اختیاره پسر ام بنینه ادبش که شاهکاره آسمونا و زمینه  یه دیوان غزل انگار توو چشماشه اونیکه آسمونا توی دستاشه ادب آداب داره یعنی که عباس همیشه توو ادب شبیه باباشه  ابالفضل و ابالعشق و ابالادبه عموی بچه ها عموی با جذبه همه عاشقشن ولی میون همه علاقه ی رقیه بهش بی عدده  #### همتایی نداری اصلا توو وفاداری ابالفضل همه ی امید مایی توو گرفتاری ابالفضل لغت نامه هارو به هم زده عباس که معنای وفا یعنی خوده عباس ادب احساس عاطفه وفا غیرت اینا معنی شدن، همش شده عباس علمداره وفاداره هوامو داره مگه میشه برا گداها کم بذاره کریم ابن کریمه و اخ الکریمه بارون رحمتش رو سر ما می‌باره ### میدون‌رو زیر و رو کرد پسر حیدر کرار روز دشمنا رو شب کرد قمر حیدر کرار ابالفضل اومده همه شدن خاموش نگاه می کنه دشمنا میرن از هوش دوتا لشکر می فرسته توو میدون همینکه می‌خوره گره دوتا ابروش  ابالفضله که باز داره علم می‌زنه شبیه مرتضی ببین قدم می‌زنه اذا زلزلت الارضه می لرزه زمین بانعره هاش یه میدونو بر هم میزنه  @aleyasein
1_5807583352.mp3
4.47M
زمینه حماسی حضرت عباس صلوات الله علیه  ای نور دل حیدر، از مات سلام الله  ای ماه تو را چاکر، از مات سلام الله  ای صورت روحانی، وی رحمت ربانی  بر مومن و بر کافر، از مات سلام الله  نافذ البصیره، حامل اللوایی ناصر الحسین و میر کربلایی  به ثنایت گفته خیر الناس: رحم الله عمی العباس ### در علقمه شد غوغا، عباس به میدان زد برخواست زجا دریا، عباس به میدان زد دشمن متحیر شد، می پرسد عدو از خود: حیدر رسد از ره یا، عباس میدان زد؟ رایه الرفیع و ضیغم الشجیعی در رکاب ارباب، عبدِ و المطیعی همه عالم مست عباس است  «ید بیضاء» دست عباس است #### زینب به سلامت باد، عباس علمدار است دلهاست ز غم آزاد، عباس علمدار است این سوی حرم آرام، آن سوی عدو ناکام ترسی به دلش افتاد، عباس علمدار است ساقی العطاشا کاشف الکروبی فاتح نبرد و فاتح القلوبی علم تو تا ابد برپاست پور حیدر مادرت زهراست @aleyasein
1_5808109706.opus
152.7K
واحد مناجاتی توی بساطت همه جور آدمی پیدا میشه هر کسیو یه جوری عاشق خودت کردی نگاه نمیکنی بد و خوب گداها رو خیلی مردی شنیدم علم کش      دسته ها میگفت آقا کشته مرده ی     کرمت هستم مادرم منو سپرد      دست عباست من مسلمون شده ی   علمت هستم تو صاحب پرچمی تو شاه عالمی تو عشق و حالمی #### خیلی دلم تنگه برای روزای بچگیم بابام گرفت دستمو توی روضه آوردم تو روضه قد کشیدم عمری و سر سفرت روزی خوردم پدرم محرما رزق یک سالو از غذای نذریه شما بر می‌داشت  مادرم تو سفره ی نذری روضه ت لقمه رو به نیت شفا بر می‌داشت ای آقای کریم این رزق نوکریم بود ارث مادریم ### شکر خدا بچگیامون توی روضه‌ت گذشت دعوا می کردیم تو صف سینه زنی جاشیم کاشکی الآنم یه کمی شبیه اون روزا عاشق باشیم برای خریدنه پیرهن مشکی یادمه چه ذوقی ‌وشعفی داشتیم  یادمه که زودتر از بقیه هر سال یه سیاهی سر دره خونه میذاشتیم این پیرهن مشکیا این اشکای عزا هست، هست و نیست ما ### شکر خدا که داریم آقا تو غمت پیر میشیم  خیلیا خواستن بگیرن عشق تو رو از ما اونا همه که رفتن اما تو برای ما موندی آقا آره دنیا میگذره اما تو هستی تا که دنیا دنیا باشه گداتیم ما خاک عالم به سره زندگی بی تو پسر ابوتراب خاک پاتیم ما ای شاه با مرام تو می مونی برام جز عشقت چی میخوام @aleyasein
1_5808140113.m4a
3.06M
زمینه شب سوم فکرشو بکن دخترت، تنها یه گوشه بشینه پیرهنی که مال تو بود، دست این و اون ببینه با گریه میگه، پیرهن بابامو بدید  حالا تو ببین، دختر ارباب چی کشید رقیه ای که، سر باباشو، تو دست نامردا میدید  رقیه جوری گریه کرد، که آخرش نفس گرفت با گریه از غریبه ها، سر باباشو پس گرفت ### فکرشو بکن دردونه‌ت، زخمی ببینه سرت رو تو اون حال و روز کی باید، آروم کنه دخترت رو؟ حالا تو ببین، دختر ارباب چی کشید سر باباشو، بریده و خونی می‌دید تا گریه می‌کرد، با تازیونه، زجر حرومی می‌رسید شب سیاه و سردی بود، توی خرابه نور اومد رقیه رو آتیش زد اون، سری که از تنور اومد ### فکرشو بکن دختره، ارباب تو خرابه خوابید دختر یهودی هم به، موهای رقیه خندید با خنده می گفت، تویی که بابا نداری شبا سرتو، رو دامن کی میذاری با طعنه می‌گفت ، تو چندسالته؟ چقد موی سفید داری؟ می‌بینی کار دنیا رو، سه سالشه قدش خمید آخه رقیه ی حسین ، کجا و مجلس یزید @aleyasein
1_5808177905.m4a
4.27M
زمینه شب عاشورا  تپش تپش، وا میشه زخمامو با هر نفس، خون میره از تنم ترک ترک، شد کویر لبام جای خنجر کندش، مونده رو گردنم کسی رو ندارم اینجا، یا سیوف خذینی نزارید ببینه زهرا(س)، یا سیوف خذینی اسیرم تو دست گرگا، یا سیوف خذینی روزگار و می‌بینی دنیا موندم اینجا بی کس و تنها رو زدم به تیر و شمشیرا ای(۳) بی وفا مردم ### دلم میره، پشت در خونه تا رو تنم، می‌باره نیزه ها یادم میاد، بین دیوار و در مادرم تا زمین خورد، فضه رو زد صدا منم میگم عین مادر، یا سیوف خذینی بیا راحتم کن آخر، یا سیوف خذینی ببُر حنجرو سریعتر، یا سیوف خذینی بعد کوچه بعد از اون جنجال چشم به راهتم تو این چندسال از مدینه تا ته گودال ### سر از تنم، داره جدا میشه دلم شده، بی تاب خواهرم دلم میخواد، رو سره نیزه‌ها دنبال زن و بچه‌م، راه بیفته سرم می‌خوام سایه‌بون شه این سر، یا سیوف خذینی نسوزه سه ساله دختر، یا سیوف خذینی میگم با گلوم به خنجر، یا سیوف خذینی  روی نیزه پیش ناموسم  می‌مونم تا چشم نامحرم خیره شه به این سر درهم @aleyasein
🇵🇸کانال رسمی شعر آل یاسین
زمینه شب سوم طبقو برگردونید برید؛ ازتون من خواهش میکنم  قول میدم صدای گِریَش نیاد، من خودم آرومِش میکنم(۲)  رهاش کنید جایِ این فکری به حالِ تَرَکِ لباش کنید  فکری به جایِ زنجیرِ روو دست و پاش کنید؛رهاش کنید توی اِزدحام زدنش/مجلس حرام زدنش/ گفت بابا میخوام،زدنش زدنش زدنش  تا چشاشو بست زدنش/دندوناش شکست زدنش  چند تا مردِ مست،زدنش زدنش زدنش رحم کن سَرو بِبَر دختره بی طاقته آااه یادگاریه دست من امانته (۲) ### مگه این دختر چندسالشه ، که موهاش اینجوری شد سفید غیر باباش ازتون چی میخواد ؟ واسه چی انقدر زجرش میدید؟ تو رو خدا یه مسلمون مگه پیدا نمیشه بین شما؟ خودتون دختر دارید آخه بی مروتا، تو رو خدا خواب بودی توو خواب، زدنت/مجلس شراب زدنت/تا که گفتی آب، زدنت زدنت زدنت  بی سوال جواب، زدنت/ بی حساب کتاب زدنت/ آخ برا ثواب زدنت زدنت زدنت  دست رو دلم نذار از بابات خبر نگیر آه می‌کُشی منو دست روی کمر نگیر #### من ازین تنهایی دلخورم، منی که با درد هم بازی ام من بابامو می‌خوام هرجوری هست، به سر بریده‌شم راضی ام  منو زدن بوی نون داره میاد چی شده مهربون شدن؟ کی غذا خواستم عمه؟ بگو بابامو بدن، منو زدن افتادم زمین زدنم/ پاهامو ببین زدنم/ به بابام نگین زدنم زدنم زدنم هی میرن میان می‌زنن/ هرچقد میخوان می‌زنن/ خولی و سنان می‌زنن می‌زنن می‌زنن  من بابامو می‌خوام حرف من کجاش بده؟ من بابامو میخوام طاقتم سر اومده  @aleyasein
🇵🇸کانال رسمی شعر آل یاسین
زمینه حضرت عبدالله قدّم کوچیکه ولی، از همینجا هم معلومه تنها مونده رهبرم، وقت یاری مظلومه  خسته، زخمی و لب تشنه‌س باید عمه جون کاری کرد میرم چون دیگه فرصت نیست الان می‌رسه اون نامرد غریب افتاده توی میدون عمو رجز می‌خونم تو دل خون عمو عمو ای عمو ای عمو ای عمو #### وقتی میدون اومدم، اوج غربت و فهمیدم مثل باباجون منم، خیلی از چیزا رو دیدم دیدم تکیه گاه عالم تنها و رها افتاده دیدم سوره‌ی یاسینم زیر دست و پا افتاده دیدم، هی عموم دست و پا می‌زنه یکی، می‌رسه از قفا می‌زنه عمو ای عمو ای عمو ای عمو  ### خیلی شرمنده‌م عمو، خیلی خیلی غصه خوردم هر کاری کردم نشد، دستمَم جلو آوردم میخواستم سپر شه دستم دست افتاد و شمشیر رد شد من مثل بابام شرمندم اون روز توی کوچه بد شد  روزی که سپر واسه مادر نشد روی پنجه ایستاد و آخر نشد  عمو ای عمو ای عمو ای عمو @aleyasein
🇵🇸کانال رسمی شعر آل یاسین
شور حضرت قاسم  نوبت عاشقی رسیده به من من اومدم واسه فدایی شدن شیریلی از نسب حیدرم ان تنکرونی فانابن الحسن من حسنی ام، حسین آقامه راه بابامو، میدم ادامه خون علیه، که تو رگامه می‌زنم به قلب لشکر با دمِ الله اکبر رجزم یا حیدر حیدر یا حیدر یا حیدر حیدر ### اماممو غریب گیر آوردن فکر می‌کنن که راستی راستی مَردن داد می‌زنم تا همشون بفهمن ان تنکرونی فانابن الحسن مرد ندیدم تو لشکر شام میرم به میدون به جای بابام زره نمی‌خوام سپر نمی‌خوام بی زره، بی سپر میرم مرگو به بازی می‌گیرم واسه امامم می میرم رجزم یا حیدر حیدر، یا حیدر یا حیدر حیدر #### یه دونه باشه یا هزارتا دشمن معنی نداره ترسیدن برا من شاگرد رزم حسن و حسینم ان تنکرونی فانابن الحسن قاسم یعنی، همت و غیرت واسه تو مردن، زهی سعادت من بی قرارم، برا شهادت واللهِ الاعزِّ الاجل تو راهه شاه بی بدل شهادت احلی من عسل رجزم یا حیدر حیدر، یا حیدر یا حیدر حیدر @aleyasein