eitaa logo
🇵🇸کانال رسمی شعر آل یاسین
5.8هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
888 ویدیو
116 فایل
خادم کانال: @sajjad_a110
مشاهده در ایتا
دانلود
امام زمان عجل‌الله تا خدا پیراهنش آویخت عالم گریه کرد باز حوا مو پریشان کرد آدم گریه کرد آه با هرکس که زد بیرق پیمبر گفت آه وای با هرکس که زد مشکی علی هم گریه کرد ما کنارِ دست زهرا گریه را آموختیم منبری تا گفت بسم‌الله یک دم گریه کرد روضه‌خوان چیزی نخوانده هیاتِ ما شد خراب مادرش غش کرد از بس زیرِ پرچم گریه کرد با لباسِ مشکی و با اشک ما هم کعبه‌ایم کعبه احرامِ عزا پوشید زمزم گریه کرد لطفِ شیرِ مادر و نانِ پدر دارم اگر تا که گفتم واحسینا چشمهایم گریه کرد قرن‌ها با نام زینب صبح و شامش خون شده آی مهدی بازهم با اینهمه غم گریه کرد (حسن لطفی) @aleyasein
شش ماه راه آمد که راه غم بگیرد شش ماه آمد بر دلش مرهم بگیرد اما رسیده مجلس ماتم بگیرد جایی که دلها را غم عالم بگیرد حق دارد این خانوم قلبش غم  بگیرد   این کیست این نامی نفس‌گیر است زینب این کیست معنای تفاسیر است زینب بالاتر از درک تعابیر است زینب او کاف و هاء و یاء تقدیر است زینب باید که شام و کوفه را باهم بگیرد با محملی که راهدار آن خلیل است با کعبه‌ای که پرده‌دارش جبرئیل است با پرده‌ای که آفتاب آنجا دخیل است بر ناقه‌ای که   تحت فرمان کفیل است بانو رسیده پهنه‌ی عالم بگیرد  تا کربلا تا کربلا را دید زینب آمد سرش از آنچه می‌ترسید زینب بعد از حسن هرگز نمی‌خندید زینب گرچه به این عالم نفس بخشید زینب می‌گفت غم راهِ نفس‌هایم بگیرد آنقدر دارد دلهره شاید بمیرد راحت نمی‌گردد فقط باید بمیرد پایش بر این صحرا اگر آید بمیرد اکبر اگر این پرده بگشاید بمیرد باید که دستش را علی محکم بگیرد عباس زانو زد رکابش را گرفته است اکبر دو دست مستجابش را گرفته است حالا حسینش اضطرابش را گرفته است با خواهرش دور رُبابش را گرفته است بابا زِ چشم دختران شبنم بگیرد عباس علم کوبید یعنی شیر اینجاست یعنی که صاحب صولتِ شمشیر اینجاست یعنی علی یعنی دَمِ تکبیر اینجاست یعنی به مرگِ بی رگان تعبیر اینجاست در پیش خانوم است تا پرچم بگیرد سینه سپر کرده سواری را نبیند قد راست کرده نیزه‌داری را نبیند تا چادر خانوم غباری را نبیند دامان طفلان ردِ خاری را نبیند با تیغ خود ذکر هوالاعظم بگیرد فرمود با بانو امیر کربلا من با مرتضی تا مرتضی یا مرتضی من پیش تو خاک و پیششان واویتلا من هرقدر لشگر هرقَدَر نامرد با من با غم بگو دارد جگر راهم بگیرد اما هزاران بار غم را دیده زینب از کودکی دست قلم را دیده زینب پیشانی و ضرب علم را دیده زینب بی او حرامی و حرم را دیده زینب پنجاه سال این نوحه‌ها را دم بگیرد در زیر لب می‌گفت با تکرار ای وای از قتلگاه و تل و چشمِ تار ای وای از ازدحام و خنده و انظار ای وای از شعله و از خیمه و اشرار ای وای دور مرا نامرد و نامحرم بگیرد دارد دعا طفلی زِ محمل تا نیافتد جسم حسینش پیش قاتل تا نیافتد این سر به دستان اراذل تا نیافتد دعوا سرش بین قبایل تا نیافتد تا در بغل آن پیکر درهم بگیرد (حسن لطفی) @aleyasein
عشق یعنی بی کرانی که کرانش زینب است عشق خورشید است اما آسمانش زینب است عشق یعنی آن ظهوری که شکوهش از علی است عشق یعنی آن نمازی که اذانش زینب است دین بجز حُب نیست* یعنی که ستونش فاطمه است فاطمه آن بی نشانی که نشانش زینب است قبله‌ای دارد جهان  با نامِ ایوانِ نجف در نجف دیدم که نقشِ آستانش زینب است حاء و سین و یا و نون و عین و شین و قاف اوست کاف و ها و یا و عین و صاد* جانش زینب است کعبه است آن محملی که پرده‌دارش اکبر است کعبه است آن خیمه‌ای که در میانش زینب است کربلا رود است و اقیانوس آرامش حسین کربلا منظومه است و کهکشانش زینب است شام چون خاک است و کاخش پیش او بر باد رفت کوفه چون کاه است تا کوهِ گرانش زینب است روی زانوی علمدار است نقشِ پای او حضرتِ عباس می‌داند توانش زینب است آنکه آهش شد حسین و آنکه دادش شد حسن خوش بحالش که همیشه خانمانش زینب است هفت دفعه می‌دهد حق را به نام او قسم حضرت صاحب الزمان هم بر زبانش زینب است زینبیون سرفرازانِ قیامت می‌شوند سربلند است آنکه در محشر امانش زینب است *حدیث: هل الدین الا الحب *سوره مریم ، آیه۱ (حسن لطفی) @aleyasein
 خیمه بر دوشم ولی من را کجا آورده‌ای وای بر زینب مگو که کربلا آورده‌ای آمدی تا قتلگاهت تا کنارت دق کنیم؟ آه می‌بینی چه‌ها بر روزِ ما آورده‌ای  از میان محملم وافاطمه آورده‌ام از میان قافله واغُربتا آورده‌ای مادرم را در پیِ خود موپرشان کرده‌ای خواهرت را در زمینی آشنا آورده‌ای سایه‌ام را چشم نامحرم ندیده بازگرد اهلِ خود را پیش جمعی بی حیا آورده‌ای گَه به اکبر خیره‌ای گاهی به قاسم ، گاه من.... وای فهمیدم چرا چندین عبا آورده‌ای  بازگرد آقا مدینه تا نبینم با عبا... پیکری را اِرباًاِربا... نخ نما... آورده‌ای هم مغیلان است هم تیغ است هم شن‌های داغ مرحمی آیا برای زخم پا آورده‌ای؟ از چه می‌پرسی عزیزم چند معجر پیش ماست ؟ چند پیراهن برای بچه‌ها آورده‌ای ؟ گفتی از زخمِ  هزار و نهصد و پنجاه تیغ ای زبانم لال آقا بوریا آورده‌ای حرمله آنجاست خولی هست با شمر و سنان من که هیچ اما رُبابت را چرا آورده‌ای .... (حسن لطفی) @aleyasein
پیش مرگت میشوم شُکرِ خدا در کوفه من ای شهیدِ بی کفن--ای شهیدِ بی کفن اولین تَن میشوم از بِینِ هفتاد و دو تَن ای شهیدِ بی کفن--ای شهیدِ بی کفن (حسن لطفی) @aleyasein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همین الان نیت کنیم محرم و صفر امسال، تمامی اعمال از روضه و سینه زنی و هزینه کردن ، برای فرج مهدی زهرا عج تعالی فرجه الشریف و سلامتی مقام معظم رهبری باشد انشالله. شهدا، مخصوصا حاج قاسم سلیمانی عزیز را هم شریک و یاد کنیم تا آنهاهم خدمت ارباب برایمان دعا کنند ... @aleyasein
به استعانتِ اشکِ عَلَی الدَّوامِ حسین شروع می‌کنم این ماه را به نام حسین دوباره چشمه‌ی خون بین عرش جوشیده تمام عالمِ امکان سیاه پوشیده هزار شکر عجینیم با غم تو حسین رسیده‌ایم به ماه محرم تو حسین هزار شُکر که درگیر ماتمت شده‌ایم دوباره مُحرِم ماهِ مُحَرَّمت شده‌ایم قَبای بندگیِ خویش را کفن کردیم لباس نوکری شاه را به تن کردیم اجازه داده خدا تا ثواب کسب کنیم سیاهه‌های عزا را دوباره نصب کنیم میان سینه‌ی ما آهِ تازه..، دم شده است بساط چایی و اسپند هم علم شده است چقدر فرش حسینیّه جا به جا کردیم چقدر پادویی روضه‌ی تو را کردیم بقای نوکری از ربَّنای فاطمه است به روضه آمدن ما دعای فاطمه است در این حسینیه تحت لوای مولائیم به زیر سایه‌ی چادر نماز زهرائیم خوشا به حال دو چشمی که غرقِ دریا شد کسی که گریه‌کُن‌ات شد..، عزیز زهرا شد قسم به کوثر و زمزم، شفاست گریه‌ی تو برای هرچه مریضی، دواست گریه‌ی تو قسم به تذکره‌ی قدسی خدای جهان "حسین"..، راه علاج است..، آی بیماران اسیر معصیتِ ممتدم نکن ارباب تو را به جان رقیه ردم نکن ارباب مرا فقیر نگاهت بدانی‌ام خوب است گدای شاه خراسان بخوانی‌ام خوب است رکوع اشک شدم، گریه‌ی نماز شدم به جان دختر تو کربلا‌نیاز شدم چه می‌شود که به سمتت قدم قدم برسم چه می‌شود که دم اربعین حرم برسم ** چراغ سرخ دم قتلگاه روشن بود... هزار نیزه‌ی خونین درون یک تن بود نفس نفس زدن او به آه بند شده صدای چکمه‌ی یک بددهن بلند شده به خشکی لب آقا لگد نزن ای شمر! به پیش مادر او حرف بد نزن ای شمر سنان کشانده عقب جمع نیزه‌داران را... خدا بخیر کند حلق شاه عطشان را... @aleyasein
به استعانتِ اشکِ عَلَی الدَّوامِ حسین شروع می‌کنم این ماه را به نام حسین @aleyasein
در زیر خیمه اش همه یک خانواده ایم🖤 فرا رسیدن ماه محرم و ایام سوگواری سالار شهیدان تسلیت باد... @aleyasein
آیت‌الله فاطمی‌نیا توصیه می‌کردند: قبل از ورود به مراسم عزای سیدالشهداء بگوئیم: «خدایا اگر در وجود من مانعی از کسب فیض اباعبدالله‌علیه‌السلام هست، آن را برطرف بفرما» @aleyasein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ارباب خوبم! شنیدم که کربلایی احمد تهرانی گفته بوده: تنها شمایید که جنس‌های بُنجُل و خراب را هم خریدارید... مگر همین محبت ناقصمان به تو، دستگیرمان شود... @aleyasein
1_1659483258.mp3
6.05M
﷽ بیا برگردیم ای همه دار و ندارم زمینه سید مهدی حسینی @aleyasein
﷽ جهت درک هرچه بهتر انشالله... دعاگوی یکدیگر باشیم . حاج قاسم عزیز رو هم مخصوص یاد کنیم. @aleyasein
4_5879556773613932186.mp3
15.98M
🎙 حسینیه شهید حاج قاسم سلیمانی ◾️ می‌جوشه تو رگ هر ایرانی ◾️خون حاج قاسم سلیمانی ‌‌ ◾️ محرم امسال ، به روضه می‌رویم... 🏴 جان‌فدا @aleyasein
اشکِ ما پاره دلی بود که آبش کردیم چشمِ ما خانه‌ی ما بود خرابش کردیم تکه‌ای سنگ در این سینه‌ی ما بود ، شبی روضه‌اش بُرده و با آه مذابش کردیم بارها خواست که دنیا ببرد ما را از... درِ این خانه که هربار جوابش کردیم آنکه زد طعنه به احوالِ پریشانی ما شَمّه‌ای از تو نوشتیم و کبابش کردیم مَلکی خواست که ما را ببرد باغِ بهشت در حرم مانده و با گریه مُجابش کردیم عمر آن نیست که از روز و شب ما رفته گریه کردن به تو را عمر حسابش کردیم... (حسن لطفی ۴۰۲/۰۴/۲۸) @aleyasein
رفت هرچند که عمرم همه بر باد حسین عوض‌اش بیشتر از عمر به ما داد حسین من نبودم کسی و او به حسابم آورد حق بده داد زنم خانه‌ات آباد حسین قبل از آنیکه شبِ قبر دهانم بندند نَفسی تا بزنم یکسره فریاد حسین چند وقتی است که خواب حرمت می‌بینم می‌روم باز دمِ پنجره فولاد حسین مادرم گفت حسین و پدرم گفت حسن نامتان از لبِ ما شُکر نیافتاد حسین تا مرا دید برای تو سیه پوشیدم مادرم گفت که آقا " اوون آباد حسین" مادرم * چشم ندارد حرمت را بیند مادرت در عوضش چشمِ دلش داد حسین دخترت تا که لبِ زخمی بابا را دید آنقدر زد به لبش از نفس اُفتاد حسین * خیلی مادرم و مادرامونو دعا کنید (حسن لطفی ) @aleyasein
امام حسین علیه‌السلام ما نیافتادیم شُکرت از قلم ای جان حسین باز می‌گوییم هردَم  دَم به دَم ای جان حسین مادرت فریاد می‌زد یابُنَیَ....سوختیم آذری‌ها تا که گفتند از حرم ای جان حسین نامِ ما را قبلِ ما زهرا نوشته یک به یک مادرت تا گفت گفتیم از عَدَم ای جان حسین هرچه ما داریم از خاکِ عزاداریِ توست روضه آری بشکند پشتِ ستم ای جان حسین شیعه با این روضه‌ها قد راست کرده تا اَبَد دارم از این اشکها تیغِ دودَم ای جان حسین دلخوشیِ ما از این دنیا فقط عشق است عشق با تو می‌سازیم با هر بیش و کم ای جان حسین قبلِ نامِ مادرم نامِ تو را آموختم با اذانش گفت وقتی مادرم ای جان حسین این کریمیِ تو ما را یاکریمت کرده است ما گِره خوردیم با اهلِ کَرَم ای جان حسین شُکر دستم پیش این و آن نمی‌گردد دراز شُکر هستم با تو تنها محترم ای جان حسین هرچه از عمرم اگر مانده است می‌گویم حسین سیر هستم از همه غیر از حرم ای جان حسین در خرابه خوابِ بابا دیده و بی حال بود می‌نوشت از اشکها با قَدِ خَم ای جان حسین (حسن لطفی ) @aleyasein
خواست بابا گفتنِ او بی صدا باشد نشد عمه می‌کوشید از این سر  جدا باشد نشد داد بر دیوار تکیه تا کمی بازی کند عمه دستش را گرفته رویِ پا باشد نشد با پدر می‌گفت با گریه  عمویم پس کجاست کاش می‌شد آرزوهایش دوتا باشد نشد چند باری دخترک چرخاند سر را در بغل گشت شاید که برای بوسه جا باشد نشد آمد آهسته بگوید روسری‌هایم چرا... مثل رگهای گلویت نخ نما باشد نشد آه میبخشی که اینجا را بهَم من ریختم هرچه کردم که سرت ویران‌سرا باشد نشد آرزویم بود با اصغر بخوابم باز هم دخترت می‌خواست تا در بوریا باشد نشد خواست گوید با همان وضعی که دارد سینه‌ات حتم دارم جا برای ما سه تا باشد نشد زجر را گفتند اما باز در گوشش نرفت ضربه‌های تو نباید بی هوا باشد نشد (حسن لطفی) @aleyasein
خودم را می‌کِشم سویت دو پایِ ناتوان را نَه غمم از یاد بُردم   طعنه‌های کودکان را نَه سرِ تو رفت و قولت نه   یقینم بود می‌آیی به عمه صبر دادی  دخترِ شیرین‌زبان را نَه تمام دختران خوابند زیرِ چادرِ عمه یتیمت را ببر  سربارم  اما  عمه‌جان را نَه خداصبرت دهد دیدی که می‌خندند بر وضعم که بر هر زخم طاقت داشتم  زخم زبان را نَه شنیدم غارتت کردند و عُریانت  به خود گفتم که دزدان را نمی‌بخشم  خصوصا ساربان را نَه حلالت می‌کنم ای تازیانه سنگ خاکستر حلالت می‌کنم ای خار   اما خیزان را نَه همینکه چوب می‌خوردی لبانم چاک می‌خوردند به او گفتم بزن من را  ولیکن آن دهان را نَه طنابی در تمام شهر دورِ گردنِ ما بود فقط گفتم بکش مویم   ولی این ریسمان را نَه گذشتم با مکافات از حراجیِ یهودی‌ها من عادت داشتم بر درد ، درد استخوان را نَه به من برمی‌خورَد ما سفره‌دارِ عالمی هستیم بیاندازید سویم سنگ  اما تکه نان را نَه اگرچه کودک و پیرش هولم دادند و مو کندند پدر  بخشیدم آنان را   ولی پیرِزنان را نَه (حسن لطفی) @aleyasein
تشنه‌ای در پنجه‌ای سیراب گیر اُفتاده بود کودکی در حمله‌ی اعراب گیر اُفتاده بود بعدِ بابا آبِ خوش از حنجرش پایین نرفت در گلویش جرعه‌های آب گیر اُفتاده بود کاش در تاریکیِ صحرا نمی‌دیدش کسی دخترک از دستِ این مهتاب گیر اُفتاده بود بارها از رویِ نِی بابا به داداش می‌رسید آی خواهر دخترم دریاب ...  گیر اُفتاده بود زجر آوردش به روی ناقه‌ای انداختش مثل آن ماهی که در قلاب گیر اُفتاده بود این طرف از زجر می‌خورد آنطرف از حرمله مثل آن برگی که در گرداب گیر اُفتاده بود چشمهایش گرم می‌شد می‌پرید از خوابِ ناز بسکه طفلی زیرِ پا در خواب گیر اُفتاده بود هیچکس در بینِ کوچه احترامش را نداشت آه با نان‌هایِ در پرتاب گیر اُفتاده بود (حسن لطفی) @aleyasein
﷽ زمینه مناجاتی زندگی را با عشق،نوشِ جان باید کرد  عشق در راهِ حسین،فَوَران خواهد کرد  تا بود چُنین بوده؛تا باد چُنین بادا (۲)  بی همگان به سر شود، غمی نیست بی تو به سر نمی شود حسین جان  ماهِ سرِ نیزه‌ی من! شبِ من  بی تو سحر نمی شود حسین جان  تو سفینه النجاتی یارا و من آن اسیر موج غم‌ها لکَ لبَیک حسین یا مولا  حسین یامولا حسین یامولا #### اولین درسی که، به بنی آدم داد اشک بر داغ تو بود، که خدا یادم داد فرمود: حسین عشق است، فرمود: حسین عشق است داغ تو را خدا نهاده بر دل داغی که از دلم برون نیفتد هر که دلش هوای کربلا کرد نمی شود به موج خون نیفتد تو به موج خون بیفکن مارا نبوَد شکایتی دلدارا لکَ لبَیک حسین یا مولا  حسین یامولا حسین یامولا #### زندگی بی عشقت، که به جز خسران نیست عشق بی نام حسین، جز تنی بی جان نیست تنها حسین عشق است، تنها حسین عشق است بی تو هوای عاشقی ندارم عشقِ بدون تو به جز هوس نیست با تو رها شوم ز دام دنیا بی تو جهان من به جز قفس نیست به سرای تو سپردم سر را که فدای شاه بی سر بادا لکَ لبَیک حسین یا مولا  حسین یامولا حسین یامولا @aleyasein 👇👇👇
🇵🇸کانال رسمی شعر آل یاسین
شور مناجات با سیدالشهداء تا کِی باید روز و شبو؛با غم ادامه بدم تا کِی باید به عکس حرم؛با گریه نامه بدم؟ غمت توی دله یه کاری کن حسین برا دلِ بی حوصله من اینجا دورم از حرم لعنت به فاصله؛لعنت به فاصله  حالا که تکلیفم همینه/رو چِشمم  قصه ی تلخِ روزگاره/این جدایی واسه جا مونده ها دعا کن/نوشِ جونت آی با معرفتی که الان/کربلایی  صلی الله علیک یا عشق حسین جان ### منی که هر چی دارمو، گرفتم از چشم تو چی به سرم میاد اگه که، بیفتم از چشم تو آقای بامرام تا کی سلام بدم با حسرت جواب سلام بگو چیکار کنم که به چشه شما بیام، منی که رو سیام کربلا خونه ی امیده، گداهاس الحمدلله که به عشقش، مبتلاییم انشالله اربعین امسال، راه می‌فتیم کربلا کربلا ما داریم، باز میاییم صلی الله علیک یا عشق حسین جان ### نمونده هیچ حوصله‌ای، که شرح قصه کنم تموم حاجتم خودتی، بذار خلاصه کنم فقط تو رو میخوام بازم میگم همه میرن تو می‌مونی برام یه عمره با همین امید به کربلا میام، فقط تو رو میخوام عمریه کربلا میام که، یه بارم  توو قبرم آقا تو سراغ، من بیایی کربلا رفتن خیلی خوبه، حرفی توش نیست آقاجون کاری کن بمونم، کربلایی صلی الله علیک یا عشق حسین جان @aleyasein
🇵🇸کانال رسمی شعر آل یاسین
شور امام حسن بر مَشامَم میرسه؛ هر لحظه بوی حرم  بر دِل میترسم بمونه؛ آخر آرزویِ حرم حرم گُفتمو باید از تو صحبت بکنیم  اسم زیبای حَسن جانو تلاوت بکنیم  آی امام حُسینیا مایه بزارید امشب؛براش قیامت بکنیم عِشقُنا عَلَمِ حسن/هَل اَتی کرمِ حسن  از نجف آخر یه روز/میریم یه راست حرمِ حسن (۲) حسن جـان ۲ #### تا محرم می‌رسه ، سفره میندازه حسن با دست لطفش چه بزمی، واسمون می‌سازه حسن جفا می‌کنیم و حسن محبت می کنه دستمون رو می‌گیره راهی هیات می‌کنه خودمون می‌دونیم اینجا جای ما نیست اما، ماهارو دعوت می‌کنه ما شدیم آدمه حسن، سرخوشیم با غمه حسن هر کیو که میشناسم، حسینی شد با دمه حسن حسن جان ### بی دست و پا منم و، دست و دل بازه حسن بی چاره‌م اما غمی نیست، یار چاره سازه حسن  اون آقایی که با جذامی هم‌سفره میشه آقازاده‌س ولی با گدا میشینه همیشه این که با بی سر و پایی مثه من راه میاد از، بزرگی و آقاییشه سرورم پدر حسن، مادرم مادر حسن کربلا یه جلوه از، قیامته پسر حسن حسن جان @aleyasein
🇵🇸کانال رسمی شعر آل یاسین
شور حضرت ابالفضل عالم تحت اختیاره پسر ام بنینه ادبش که شاهکاره آسمونا و زمینه  یه دیوان غزل انگار توو چشماشه اونیکه آسمونا توی دستاشه ادب آداب داره یعنی که عباس همیشه توو ادب شبیه باباشه  ابالفضل و ابالعشق و ابالادبه عموی بچه ها عموی با جذبه همه عاشقشن ولی میون همه علاقه ی رقیه بهش بی عدده  #### همتایی نداری اصلا توو وفاداری ابالفضل همه ی امید مایی توو گرفتاری ابالفضل لغت نامه هارو به هم زده عباس که معنای وفا یعنی خوده عباس ادب احساس عاطفه وفا غیرت اینا معنی شدن، همش شده عباس علمداره وفاداره هوامو داره مگه میشه برا گداها کم بذاره کریم ابن کریمه و اخ الکریمه بارون رحمتش رو سر ما می‌باره ### میدون‌رو زیر و رو کرد پسر حیدر کرار روز دشمنا رو شب کرد قمر حیدر کرار ابالفضل اومده همه شدن خاموش نگاه می کنه دشمنا میرن از هوش دوتا لشکر می فرسته توو میدون همینکه می‌خوره گره دوتا ابروش  ابالفضله که باز داره علم می‌زنه شبیه مرتضی ببین قدم می‌زنه اذا زلزلت الارضه می لرزه زمین بانعره هاش یه میدونو بر هم میزنه  @aleyasein
1_5807583352.mp3
4.47M
زمینه حماسی حضرت عباس صلوات الله علیه  ای نور دل حیدر، از مات سلام الله  ای ماه تو را چاکر، از مات سلام الله  ای صورت روحانی، وی رحمت ربانی  بر مومن و بر کافر، از مات سلام الله  نافذ البصیره، حامل اللوایی ناصر الحسین و میر کربلایی  به ثنایت گفته خیر الناس: رحم الله عمی العباس ### در علقمه شد غوغا، عباس به میدان زد برخواست زجا دریا، عباس به میدان زد دشمن متحیر شد، می پرسد عدو از خود: حیدر رسد از ره یا، عباس میدان زد؟ رایه الرفیع و ضیغم الشجیعی در رکاب ارباب، عبدِ و المطیعی همه عالم مست عباس است  «ید بیضاء» دست عباس است #### زینب به سلامت باد، عباس علمدار است دلهاست ز غم آزاد، عباس علمدار است این سوی حرم آرام، آن سوی عدو ناکام ترسی به دلش افتاد، عباس علمدار است ساقی العطاشا کاشف الکروبی فاتح نبرد و فاتح القلوبی علم تو تا ابد برپاست پور حیدر مادرت زهراست @aleyasein
1_5808109706.opus
152.7K
واحد مناجاتی توی بساطت همه جور آدمی پیدا میشه هر کسیو یه جوری عاشق خودت کردی نگاه نمیکنی بد و خوب گداها رو خیلی مردی شنیدم علم کش      دسته ها میگفت آقا کشته مرده ی     کرمت هستم مادرم منو سپرد      دست عباست من مسلمون شده ی   علمت هستم تو صاحب پرچمی تو شاه عالمی تو عشق و حالمی #### خیلی دلم تنگه برای روزای بچگیم بابام گرفت دستمو توی روضه آوردم تو روضه قد کشیدم عمری و سر سفرت روزی خوردم پدرم محرما رزق یک سالو از غذای نذریه شما بر می‌داشت  مادرم تو سفره ی نذری روضه ت لقمه رو به نیت شفا بر می‌داشت ای آقای کریم این رزق نوکریم بود ارث مادریم ### شکر خدا بچگیامون توی روضه‌ت گذشت دعوا می کردیم تو صف سینه زنی جاشیم کاشکی الآنم یه کمی شبیه اون روزا عاشق باشیم برای خریدنه پیرهن مشکی یادمه چه ذوقی ‌وشعفی داشتیم  یادمه که زودتر از بقیه هر سال یه سیاهی سر دره خونه میذاشتیم این پیرهن مشکیا این اشکای عزا هست، هست و نیست ما ### شکر خدا که داریم آقا تو غمت پیر میشیم  خیلیا خواستن بگیرن عشق تو رو از ما اونا همه که رفتن اما تو برای ما موندی آقا آره دنیا میگذره اما تو هستی تا که دنیا دنیا باشه گداتیم ما خاک عالم به سره زندگی بی تو پسر ابوتراب خاک پاتیم ما ای شاه با مرام تو می مونی برام جز عشقت چی میخوام @aleyasein