eitaa logo
🇵🇸کانال رسمی شعر آل یاسین
5.8هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
887 ویدیو
116 فایل
خادم کانال: @sajjad_a110
مشاهده در ایتا
دانلود
1_5808177905.m4a
4.27M
زمینه شب عاشورا  تپش تپش، وا میشه زخمامو با هر نفس، خون میره از تنم ترک ترک، شد کویر لبام جای خنجر کندش، مونده رو گردنم کسی رو ندارم اینجا، یا سیوف خذینی نزارید ببینه زهرا(س)، یا سیوف خذینی اسیرم تو دست گرگا، یا سیوف خذینی روزگار و می‌بینی دنیا موندم اینجا بی کس و تنها رو زدم به تیر و شمشیرا ای(۳) بی وفا مردم ### دلم میره، پشت در خونه تا رو تنم، می‌باره نیزه ها یادم میاد، بین دیوار و در مادرم تا زمین خورد، فضه رو زد صدا منم میگم عین مادر، یا سیوف خذینی بیا راحتم کن آخر، یا سیوف خذینی ببُر حنجرو سریعتر، یا سیوف خذینی بعد کوچه بعد از اون جنجال چشم به راهتم تو این چندسال از مدینه تا ته گودال ### سر از تنم، داره جدا میشه دلم شده، بی تاب خواهرم دلم میخواد، رو سره نیزه‌ها دنبال زن و بچه‌م، راه بیفته سرم می‌خوام سایه‌بون شه این سر، یا سیوف خذینی نسوزه سه ساله دختر، یا سیوف خذینی میگم با گلوم به خنجر، یا سیوف خذینی  روی نیزه پیش ناموسم  می‌مونم تا چشم نامحرم خیره شه به این سر درهم @aleyasein
🇵🇸کانال رسمی شعر آل یاسین
زمینه شب سوم طبقو برگردونید برید؛ ازتون من خواهش میکنم  قول میدم صدای گِریَش نیاد، من خودم آرومِش میکنم(۲)  رهاش کنید جایِ این فکری به حالِ تَرَکِ لباش کنید  فکری به جایِ زنجیرِ روو دست و پاش کنید؛رهاش کنید توی اِزدحام زدنش/مجلس حرام زدنش/ گفت بابا میخوام،زدنش زدنش زدنش  تا چشاشو بست زدنش/دندوناش شکست زدنش  چند تا مردِ مست،زدنش زدنش زدنش رحم کن سَرو بِبَر دختره بی طاقته آااه یادگاریه دست من امانته (۲) ### مگه این دختر چندسالشه ، که موهاش اینجوری شد سفید غیر باباش ازتون چی میخواد ؟ واسه چی انقدر زجرش میدید؟ تو رو خدا یه مسلمون مگه پیدا نمیشه بین شما؟ خودتون دختر دارید آخه بی مروتا، تو رو خدا خواب بودی توو خواب، زدنت/مجلس شراب زدنت/تا که گفتی آب، زدنت زدنت زدنت  بی سوال جواب، زدنت/ بی حساب کتاب زدنت/ آخ برا ثواب زدنت زدنت زدنت  دست رو دلم نذار از بابات خبر نگیر آه می‌کُشی منو دست روی کمر نگیر #### من ازین تنهایی دلخورم، منی که با درد هم بازی ام من بابامو می‌خوام هرجوری هست، به سر بریده‌شم راضی ام  منو زدن بوی نون داره میاد چی شده مهربون شدن؟ کی غذا خواستم عمه؟ بگو بابامو بدن، منو زدن افتادم زمین زدنم/ پاهامو ببین زدنم/ به بابام نگین زدنم زدنم زدنم هی میرن میان می‌زنن/ هرچقد میخوان می‌زنن/ خولی و سنان می‌زنن می‌زنن می‌زنن  من بابامو می‌خوام حرف من کجاش بده؟ من بابامو میخوام طاقتم سر اومده  @aleyasein
🇵🇸کانال رسمی شعر آل یاسین
زمینه حضرت عبدالله قدّم کوچیکه ولی، از همینجا هم معلومه تنها مونده رهبرم، وقت یاری مظلومه  خسته، زخمی و لب تشنه‌س باید عمه جون کاری کرد میرم چون دیگه فرصت نیست الان می‌رسه اون نامرد غریب افتاده توی میدون عمو رجز می‌خونم تو دل خون عمو عمو ای عمو ای عمو ای عمو #### وقتی میدون اومدم، اوج غربت و فهمیدم مثل باباجون منم، خیلی از چیزا رو دیدم دیدم تکیه گاه عالم تنها و رها افتاده دیدم سوره‌ی یاسینم زیر دست و پا افتاده دیدم، هی عموم دست و پا می‌زنه یکی، می‌رسه از قفا می‌زنه عمو ای عمو ای عمو ای عمو  ### خیلی شرمنده‌م عمو، خیلی خیلی غصه خوردم هر کاری کردم نشد، دستمَم جلو آوردم میخواستم سپر شه دستم دست افتاد و شمشیر رد شد من مثل بابام شرمندم اون روز توی کوچه بد شد  روزی که سپر واسه مادر نشد روی پنجه ایستاد و آخر نشد  عمو ای عمو ای عمو ای عمو @aleyasein
🇵🇸کانال رسمی شعر آل یاسین
شور حضرت قاسم  نوبت عاشقی رسیده به من من اومدم واسه فدایی شدن شیریلی از نسب حیدرم ان تنکرونی فانابن الحسن من حسنی ام، حسین آقامه راه بابامو، میدم ادامه خون علیه، که تو رگامه می‌زنم به قلب لشکر با دمِ الله اکبر رجزم یا حیدر حیدر یا حیدر یا حیدر حیدر ### اماممو غریب گیر آوردن فکر می‌کنن که راستی راستی مَردن داد می‌زنم تا همشون بفهمن ان تنکرونی فانابن الحسن مرد ندیدم تو لشکر شام میرم به میدون به جای بابام زره نمی‌خوام سپر نمی‌خوام بی زره، بی سپر میرم مرگو به بازی می‌گیرم واسه امامم می میرم رجزم یا حیدر حیدر، یا حیدر یا حیدر حیدر #### یه دونه باشه یا هزارتا دشمن معنی نداره ترسیدن برا من شاگرد رزم حسن و حسینم ان تنکرونی فانابن الحسن قاسم یعنی، همت و غیرت واسه تو مردن، زهی سعادت من بی قرارم، برا شهادت واللهِ الاعزِّ الاجل تو راهه شاه بی بدل شهادت احلی من عسل رجزم یا حیدر حیدر، یا حیدر یا حیدر حیدر @aleyasein
🇵🇸کانال رسمی شعر آل یاسین
زمینه حضرت علی اصغر داری میری، حالمو ببین  لبای خشک تو چشامو تر کرد با اشک چشم، پشت پای تو آب می‌ریزم اصغرم زود برگرد می‌خونم  لالایی، قوربون چشمات! خیلی ماهی  لالایی، داری میری سمت سیاهی  لالایی، زود برگردی اصغرم الهی  پسرم ، تاج سرم  برو و زودی برگرد به حرم  آخه من، یه مادرم  آرزو دارم برات گل پسرم  آه لالایی عشقم، لالایی عمرم، لالایی مادر #### بیا بگیر، هرچی دارم‌و گهواره ی اصغرمو برگردون  دستامو، هی تکون میدم لالایی می‌خونم منه سرگردون  میخونم  لالایی حتما آب خوردی و میایی لالایی ، خوابیدی رو دست بابایی لالایی، واسه چی پشت خیمه هایی پسرم ، تاج سرم پس چرا جواب نمیدی اصغرم؟ تو گوشم، می‌خندی و دوباره با گریه از خواب می پرم  آه لالایی عشقم، لالایی عمرم، لالایی مادر ### دل نگرون، دلهره دارم از جلو خیمه هی نگاه میندازم دل تو دلم، نیست خدای من الانه که برگرده سربازم می‌خونم، لالایی دلشوره دارم آخه کجایی لالایی مادر واسه چی زیر عبایی لالایی خونیه چرا دست بابایی پسرم، تاج سرم چرا میره پدرت پشت حرم؟ روی چی، خاک می‌ریزه؟ چه بلایی آخه اومده سرم؟ آه لالایی عشقم، لالایی عمرم، لالایی مادر @aleyasein
🇵🇸کانال رسمی شعر آل یاسین
واحد حضرت علی اکبر بالا سرت رسیدم اما چی بگم کدوم سری؟ سری نمونده واسه تو چیو بایستی از تو صحرا بردارم که آخه پیکری نمونده واسه تو بلند شو بابا خودت ببین چه کردی با من بلندشو بابا که اشکمو می‌بینه دشمن جوونمو زمین زدن شکست غرورم حالا دارن بلندبلند بهم می‌خندن روی سرم نشسته خاک ماتم حرفی بزن علی که دیگه مردم بعد از تو خاکُ بر سر دو عالم ### جونم به لب رسید علی وقتی دیدم پا روو زمین کشیدی پیش من بابا یه بار ندیدم پا جلوم دراز کنی حالا چرا خوابیدی پیش من علی بلند شو بابا ببینم اون قد رشید و تو صورت من ببین محاسن سفید و عصای پیریمو با حرمتم شکستن مسخره که نمی‌کنن پدر شهید و بلندشو داغ نذار رو قلب بابا نذار که جون بدم جلو نامردا نذاری پای عمه واشه اینجا ### درد من اینه که نامسلمونا وضو گرفتن و برا خدا زدن تا که گفتی تو هم اسمت علیه یهودیا با بغض مرتضی زدن سر تو مثل سر بابام علی شکسته خون از چشات پاک می‌کنم با دست خسته دل باباتو برده کوچه‌ی مدینه هر نیزه که تو پهلو و سینه‌ت نشسته خس خس توی سینه ت آتیشم زد غم تو آتیش به دل حرم زد غصه‌ی تو مرگ منو رقم زد @aleyasein
﷽ من ندانم چه حساب است، بیا برگردیم که دلم در تب و تاب است؛ بیا برگردیم نام این دشت زد آتش به غم آباد دلم این چه خاک است؟ چه آب است؟ بیا برگردیم جلوه ی روی تو در مردمک چشم من است تا که این عکس به قاب است، بیا برگردیم نکند بی تو از این معرکه برگردم من هجر، سرگرم شتاب است، بیا برگردیم بین اینان که ز صخره دلشان سنگ تر است سنگ بر آینه باب است، بیا برگردیم ما همه تشنه ی دیدار تو و طرح عطش نقشه اش نقش بر آب است، بیا یرگردیم دخترت چشم به من دارد و گوید: عمّه تا عمو پا به رکاب است، بیا برگردیم دوش در گوش دلم خواند رفیقی بیتی با ردیفی که چه ناب است: بیا برگردیم طاقت تیر ندارد گلوی اصغر تو تا در آغوش رباب است، بیا برگردیم @aleyasein
﷽ چه پای آبله خیزی، چه مرکبی و چه راهی مهار ناقه نیفتد به دست شمر الهی به خفتگان همه رو نیزه میزدند که برخیز دریغ و درد چه راه بلند و شام سیاهی به غیر سایه ی سرنیزه ها و خار مغیلان برای طفل سه ساله نبود پشت و پناهی اسیر بود امامی که کائنات اسیرش اسیر بود چنان که به سینه سلسله آهی به پاره پاره‌ی معجر، مخدرات مکدر خدا کند که ندوزند اهل شام نگاهی گرفت سکه ولی نیزه را...خلاصه بگویم ندیده شام دوروتر ز مردهای سپاهی به چوب خشک، لبی را یزید بست که از خاک محال بود نروید پی دعاش گیاهی بدا به شعر که میخواند فی البداهه و میریخت شراب بر سر پاک بلند مرتبه شاهی... @aleyasein
| تصویر شهید حاج قاسم سلیمانی جهت استفاده در پروفایل شبکه‌های اجتماعی ویژه ماه محرم ◾️ محرم امسال ، به روضه می‌رویم... 🏴 @aleyasein
﷽ عباس آمده‌است و علی اکبر آمده‌است وقتی رباب هست، علی اصغر آمده‌است جمعند خانواده زهرا کنار هم اینجا برادری‌است که با خواهر آمده‌است یک‌سو رسیده لشکری از کوفه (سی‌هزار) یک‌سو عزیز فاطمه بی‌لشکر آمده‌است صفین دیده‌اند که با دیدن حسین آه از نهاد این همه لشکر برآمده‌است اکبر رسید و دشمنش از روی بهت گفت: «ایمان بیاورید که پیغمبر آمده‌است!» حرف از فدک که نه؛ سخن از غصب مهریه‌است! با بچه‌های فاطمه، آب‌آور آمده‌است گیرم فرات بخل کند، چشم ما که هست رودی کشیده‌ایم که از کوثر آمده‌است زینب پیاده شد، وسط دشت رفت و گفت: «اینجا چقدر خار مغیلان درآمده‌است» شاید به شام می‌رسد این ره که هر زنی در این مسیر با دو سه تا معجر آمده‌است... @aleyasein
﷽ علت اين حج ناتمام بزرگ است از طرفي هم سپاه شام بزرگ است بغض فرو خورده ي امام بزرگ است پشت سر كاروانش آب نپاشيد آه نمك بر دل كباب نپاشيد ماند، وگفتند حاضر است كه باشد رفت، وگفتند عابر است كه باشد گريه ندارد مسافر است كه باشد آب نپاشيد مي رود كه نيايد دل به بيابان تشنه زد كه نيايد رفت و پي اش آمدند نامه رسان ها باز همان وعده ها و خط و نشان ها كندي شمشيرها و نيش زبان ها آب نباشيد كه به آب نياز است كوفه اگر مقصد است راه دراز است! قافله اي مي رسد غبار ندارد قافله سالار آن قرار ندارد از همه يك جور انتظار ندارد هركسي از بين راه، راه جدا كرد گاه به او دل سپرد گاه جدا كرد صلح كه هرگز! جهاد هم برسد هيچ لشگر ابن زياد هم برسد هيچ اين كه نسيم است، باد هم برسد هيچ آب نريزيد، جام ها پر خون است عقل نشسته، ميانه دار جنون است نسبت اين دو سپاه، يك به هزار است مشك هنوز آنطرف به دست سوار است با ترك لب چقدر مثل انار است از سر مشكش عمو ولي نگذشته آب هنوز از سر علي نگذشته دشت پر از بوي نافه مي شود امروز گرگ از آهو كلافه مي شود امروز بر هنر عشق اضافه مي شود امروز اين سر آزاد عشق بود كه افتاد در سر ما باد عشق بود كه افتاد سوختنِ در چرا به چشم نيامد؟ خطبه ي حيدر چرا به چشم نيامد؟ گريه ي اصغر چرا به چشم نيامد؟ پاسخ چندين هزار مسئله سرخ است آب بريزيد دست حرمله سرخ است @aleyasein
1_5816683746.mp3
9.84M
﷽ 🔊 | تنظیم ادب کربلایی‌محمدحسین ؛ ۱۴۰۲ @aleyasein