#مادر
#حسینیه_آل_یاسین
در شب والفجر هشت...
وقتی چشممان...
به آبهای پر طوفان...
خشمگین و ترسناک اروند افتاد؛
لرزیدیم...
ترسیدیم...
آنجا پناهگاهی و نامی آشناتر از...
نام حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) نداشتیم.
او را در کنار اروند صدا زدیم!
و با یازهرا به کنترل درآورده و عبور کردیم.
وقتی شب عملیات کربلای چهار شد...
آن وقت هم همهی تدابیراز کار افتاد...
و نامی جز نام حضرت زهرا(سلاماللهعلیها)
بر زبان جاری نمیشد.
وقتی که عراقیها...
لب اروند ایستاده بودند...
و بچهها را با تیر میزدند؛
آن زمان هم سلاحِ کارگرِ ما...
فاطمهزهرا(سلاماللهعلیها) بود!
من...
قدرت فاطمهزهرا(سلاماللهعلیها) را...
محبت مادری او را...
در هور دیدم!
در قلب کانال ماهی دیدم!
سط میدان مین دیدم!
وقتی شما مادرها نبودید...
و بچههایتان، در خون...
دست و پا میزدند؛
او را دیدم!
فاطمه(سلاماللهعلیها) در هور...
در کربلای پنج...
در اورند...
در کوههای سرد و سخت کردستان...
#مادری کرد!
...
@AleyasinHusainie
...