🔰پنج عمل روزی را کم میکند
الذُّنُوبُ الَّتِي تَدْفَعُ الْقِسَمَ إِظْهَارُ الِافْتِقَارِ وَ النَّوْمُ عَنِ الْعَتَمَةِ وَ عَنْ صَلَاةِ الْغَدَاةِ وَ اسْتِحْقَارُ النِّعَمِ وَ شَكْوَى الْمَعْبُودِ عَزَّ وَ جَل
معانی الاخبار | امام سجاد .ع.
#روایت
#حدیث_گرافی
#استوری
◾️@AlamdarGraphic
@alfavayedolkoronaieh🌱
🔰 روایتهایی از حضور آیتالله خامنهای در زلزله سال ۱۳۴۷ فردوس؛
#جهاد_مقدس
🔻 سیزدهم شهریور ماه مقارن با سالروز حضور حضرت آیتالله خامنهای در عملیات کمک رسانی به مردم #فردوس، پس از وقوع زلزلهی سال ۱۳۴۷ است.
👈 پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR به همین مناسبت در مجموعهی نمایشگاهی«جهاد مقدس» روایتهایی از حضور حضرت آیتالله خامنهای در زلزله سال ۱۳۴۷ و تأسیس پایگاه امداد روحانیت را منتشر میکند.
📥 مجموعه لوح👇
https://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=48619
کمک رساندن در وضو
برخی از مردم فکر می کنند اگر در حال اختیار فردی با ظرفی داخل مشت وضو گیرنده آب بریزد، وضوی او را باطل می سازد.
در حالی که چنین کاری فقط برای وضو گیرنده مکروه است.1
مسئله : یکی از شرایط وضو این است که شستن صورت و دست ها و مسح سر و پاها را خود انسان انجام دهد و اگر دیگری او را وضو دهد و یا در رساندن آب به صورت و دست ها و مسح سر و پا به او کمک نماید، وضویش باطل است. 2
1. توضیح المسائل مراجع ج 1 ص 185
2. همان و ص 167
@ahkamz
@alfavayedolkoronaieh🌱
* إِنَّكَ أَنْتَ الْمَنَّانُ بِالْجَسِيمِ ، الْغَافِرُ لِلْعَظِيمِ ، وَ أَنْتَ أَرْحَمُ مِنْ كُلِّ رَحِيمٍ ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ الْاَخْيَارِ الْاَنْجَبيِنَ*
🏴🤲🏻🏴🤲🏻🏴🤲🏻🏴🤲🏻🏴
همانا تو بسیار احسان کنندهای؛ احسان کننده به نعمتهای کلان و آمرزندهای؛ آمرزندۀ گناهان بزرگ و تو از هر مهربانی مهربانتری، پس بر محمّد و آل پاکیزه و پاکش که نیکوکاران برگزیدهاند، درود فرست.
📚 فراز ٢۴ از دعای ۶ (برای صبح و شام) صحیفه سجادیه
🏴🤲🏻🏴🤲🏻🏴🤲🏻🏴🤲🏻🏴
سلام علیکم .
صبح روز سه شنبه بخیر .
@alfavayedolkoronaieh🌱
آقای امام رضا جان 🙂
راضی شوی، معاملهی منصفانهایست
ما کفش میشویم، تو تحویلمان بگیر...!
#یا_رئوف
@yadegaranir
@alfavayedolkoronaieh🌱
📰 صفحه اول روزنامههای سه شنبه 16 شهریور 1400
ادامه صفحات:👇
https://www.hawzahnews.com/photo/976801
•┈┈••✾••┈┈•
@HawzahNews
@alfavayedolkoronaieh🌱
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔉#حکایات
7⃣ جلسه هفتم
* ماجرای زیبای مسلمان شدن حکیم ثروتمند هندی
* آیا عزاداری امام حسین ع بیمار را هم شفا میدهد؟
* حساب و کتاب فوق العاده پیچیده دستگاه اهل بیت!
⏰ مدت زمان: 30:07
📅1392/08/19
#مشهد_مقدس
#محرم_92
#علی_اصغر
@Aminikhaah_Media
@alfavayedolkoronaieh🌱
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام بر خفن ترین تصمیم زندگیهامون
سلام بر خون تو که نه فقط از زیر سنگهای بیابان کربلا بلکه از بین گیم نت و زیر پستها و لایکهامون پای پیجها و کامنتهامون و از عمق عکس پروفایلهامون میجوشه. میجوشه گرم و حیات و بخش...
سلام بر خون تو که نسلی بعد نسلی حیات میده ، سلام بر تو ای سمی ترین عشق عالم
که میکشی مرا حسین و میکشی بچه هایم را....
آقا گنگت بالا است. به خدا گنگت بالا است . این خط و این نشان تا ابد پرچمت بالا است...
سلام بر تو که با عنایتت قهرمان زندگی دهه هشتادیهامون شد، «سردار قدس»
پیر طریقت دهه هشتادیها شد
تا با اشاره دست مجروح و بریده اش قدس را نشانه بگیرند و عالم را کربلا کنند که صدای ان جدی الحسین ع را همه بشنوند.
همه بشنوند، مردم مظلوم آمریکا و اروپا و ژاپن و چین و آفریقا و استرالیا و همه
سلام آقای همه...
سوتیامون رو ببخش آقا، سوتیای دهه هشتادیهامون رو هم
مدد کن نسل به نسل دشمنانت رو بلاک کنیم....
ای مظهر حیات....
مرا از فیض رستاخیز چشمانت مکن محروم
جهان را جان بده پلکی بزن یا حی و یا قیوم
@ali_mahdiyan
@tanhaelaj
تردد از مرز مهران ممنوع است
🔹معاون عمرانی استاندار ایلام: تردد زمینی زائران اربعین از مرز مهران ممنوع است و نظارتها در این زمینه تشدید میشود.
🔹سازمان هواپیمایی کشوری هم گفته: تمامی ۳۰ هزار نفر اعزامی از طریق مرز هوایی به عراق خواهند رسید و تمامی مرزهای زمینی بسته است.
@Farsna
@alfavayedolkoronaieh🌱
✔️به مناسبت زادروز استاد « احمد مهدوی دامغانی»:
من در کلاس دوم به راحتی می توانستم جملات فارسی یا فرانسوی را هجی و با بخش بخش کردنشان، آنها را به درستی تلفظ کنم. نخستین کاری که پدرم برایم انجام دادند این بود که مرا آبونهای مجله کودکانه کیهان بچه ها بکنند و چون می دانستند به مجلات کمیک شخصیت های والت دیزنی علاقه ای مفرط دارم، هم زمان اشتراک "ژورنال د میکه"را نیز که داستانهایی از میکی ماوس و دیگر شخصیت های والت دیزنی داشت - برایم فراهم کردند. خوب به خاطر دارم که روزی پس از صرف ناهار، پدرم از من خواستند که در کنارشان پشت میز خانوادگی قرمزرنگ خانهمان بنشینم و نحوه اشتراک در آن مجلات را از ایشان بیاموزم تا بعدها خودم آن کارها را به تنهایی انجام دهم؛ حتی محبت را تا بدانجا پیش بردند که نام خود را به عنوان درخواست کننده آن اشتراک ها ننهادند و بلکه عينا نام مرا روی کاغذها نوشتند. سپس به من فرمودند: از حالا به بعد، هر سه شنبه میری روی ایوان خانه و منتظر میشی تا آقای روزنامه فروش به کنار خونه ما بیاد؛ بعد میری پایین و منتظر میمونی تا زنگ خونه را بزنن؛ اون وقت در رو باز میکنی .
🔸یک روز هم پدرم کتابی را به من دادند و فرمودند: «این کتاب زیبا رو بخون و ببین چه ماجراهایی برای امیرارسلان نامی پیش خواهد اومد! امیرارسلان شاهزاده شجاعی است که شاهزاده خانمی به نام فرخ لقا را دوست دارد؛ درست مثل لیلی و مجنون.»
پدرم ، همچنان که صفحات کتاب را نشانم میدادند - زیرلب می فرمودند: «آخی! ... شمس وزیر ... فرخ لقا ... الهاک دیو ... به به! خوش به حالت، فری جان! کاش من هم وقت داشتم و دوباره این داستان ها رو می خوندم.» بعد هم افزودند: «اگر تو با کتاب مأنوس بشی، بهترین دوستت رو پیدا کرده ای؛ هیچ دوستی بهتر از کتاب نیست؛ اون وقت تو میتونی دوستت رو با خودت همه جا ببری؛ حتی به مدرسه » سپس فرمودند: «شعر کتاب رو که در مدرسه یاد گرفتی، برام از حفظ بخون ببینم.» .در طول سه سال بعد، یکی از مهم ترین کتابهای زندگی کودکانه ام باشد به من مرحمت فرمودند و سپس کتاب پنجم را برداشتند: «این هم قصه های ملک جمشید.»...پدرم که غرق در نگاه کردن به کتاب های قدیمی دوران نوجوانی شان بودند ناگهان فرمودند: «به به، فری جان! این هم پاسداران سلطنت! به به! این یه داستان فرانسویه و اسم نویسنده اش آلكساندر دوماست. من هر هفته این مجله رو میخریدم تا ادامه داستان رو بخونم و ببینم چه اتفاقاتی برای قهرمانان داستان پیش خواهد اومد. الآن تو باید اولین قسمت داستان رو میون تمام این مجلات پیدا کنی و به ترتیب بخونی و بری جلو. »
. «مثل کیهان بچه هام؟»
- «بله؛ مثل کیهان بچه ها و ژورنال د میکهات؛ حالا تو بخون تا بعدا منظورمو بفهمی.» پدرم از آتقي خواهش کردند میزی یا صندلی ای پیدا کند تا من بتوانم تمام آن مجلات را بر اساس شماره هایشان به نوبت، روی هم بچینم؛ پدرم به یاریام آمدند و پس از مدتی، نخستین شماره را یافتند و آن را به من دادند: «حالا هر روز عصر که اومدی اینجا، بعد از تکالیف مدرسه ات، داستان این مجله ها رو به ترتیب بخون و برو جلو؛ هر کدوم رو که خوندی، اون رو دوباره بزار تو این یکی کمد تا اگر خواستی دوباره اونو بخونی، بدونی کجا گذاشتی اش؛ فهمیدی؟» .. . . «بله ... بابا جان؛ مرسی!» . .
🔸... و بدین سان عشق سرنوشت ساز من نسبت به کتاب آغاز گردید. . .
برگرفته از کتاب:
آینه در برابر خورشید
نشر نی
#معرفی_کتاب
@sahandiranmehr
@alfavayedolkoronaieh🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واقعا داستان ماست
همیشه باید خداروشکر کنیم.
بابت هرچی دادی و ندادی شکرت...❤️
@sedkhareji
@alfavayedolkoronaieh🌱