#روضه_ناگهان
من آقای مجلسی نیستم
اما اگر بودم روضه را میرساندم به
غروب جمعهای دلگیر،جبرییل آمده باشد حوالی خانهٔ محمد.نور سرخرنگ خورشید پهن شده باشد روی صورت نبی و راهش را از میان موهای بلند جوگندمیاش باز کند و طرحی از صورتش را بیندازد روی دیوار و نسیمی گاهگاهی که غبار کوی و برزن را میآورَد پابوس پسر عبدالله.آنقدر که شکرآب غبار و آب دیدهاش،ردی از گِل روی صورتش بیندازد.
جبرییل بپرسد:
-دلت گرفته محمد؟
و پیامبر به تبسمی جواب دهد و جبرییل بگویدش:
-پس تو را خبر دهم از قصهٔ ایوب.
و بخواند«که شیطان خدا را گفت اگر ایوب را شاکر میبینی،از آن روست که نعمتش زیاد است،هنگامی که در تنگنا بیفتد،تو را فراموش خواهد کرد.و محمد!خدای تو اراده کرد همهٔ امانتهایش را پس بگیرد؛پس به ایوب چشاندیم فقر را، فرزندانش را از او سِتاندیم،همسرانش را هم،به او رنج بیماری بخشیدیم و آوارهاش پسندیدیم اما ایوب در همهحال شکرگذار بود؛تا آنگاه که دشمنان خدا،زبان به شماتتش باز کردند و گفتند:
-کجاست خدایی که تو را دوست دارد؟چگونه تو را در این رنج رها کرده؟»
به اینجاهای قرآن که برسد،پسر آمنه آرام بگرید و بپرسد:
-پاسخ ایوب چه بود؟
و جبرییل بخواند:
-وَأَيُّوبَ إِذْ نَادَىٰ رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ
و محمد آرام با خودش زمزمه کند«بله! وَ اَنت اَرحم الراحمین» و با پشت دست اشکش را بگیرد از گونههایش و بپرسد:
-از میان قوم من هم کسی چنین مبتلا خواهد شد؟
و جبرییل خبرش دهد:
-و از فرزندانت پسند خواهیم کرد کسی را که در برابر چشمانش شبیهترین فرزندانش به تو را قطعهقطعه خواهند کرد،شبیهترین برادرانش به یوسف را سخت خواهند کشت،شبیهترین طفلانش به اسماعیل شیرخواره را گلو خواهند درید،خیمههایش را میسوزانند اما خواهرش ایستاده بر بلندی تو را صدا خواهد زد و خواهد گفت:«اللهم تَقبل مِنا هذا القلیل»و ما او را به اسارت خواهیم فرستاد و وقتی دشمن زبان به شماتتش بگشاید خواهد گفت:«ما رایتُ الا جمیلا».
آن روز ایوب از عرش بر حالشان خواهد گریست.
*
خیلی دوست دارم،آن واوِ«وَ انت ارحم الراحمین»،حالیه باشد.انگاری ایوب با زبان کنایه و دلبری گفته باشد:
«خدایا!من رنج میکشم در حالی که تو مهربانترینِ مهربانانی»
و حسین و زینب همین«واو»را هم صبر کرده باشند.
بارالها! ما نه ایوبیم،نه زینبِ جَبَل الصَبر.
تهِ تهش پابرهنگان حسینیم،حیران میان عمودها.
ما بیمار میشویم،غریب افتادهایم،رفیقانمان را زیر خاک پنهان میکنیم،پیش چشمانت رنج میکشیم.اما...
تو ارحم الراحمینی!
ما را دریاب!
#کرونا_را_شکست_میدهیم
#در_خانه_بمانيم
#دلنوشته_کرونایی
Insta : drhamidqaderi
@alfavayedolkoronaieh