eitaa logo
از هر دری سخنی
607 دنبال‌کننده
21.1هزار عکس
6.5هزار ویدیو
420 فایل
آشفتگیه،بایدببخشید... ارتباط با مدیر @Behesht123
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 دسته بندی شیعیان 🌱 بن عمر در خود نقل می کند که امام صادق(ع) درباره دسته بندی و منتظران فرمودند: مردم درباره ما سه گروهند: 1⃣گروهی ما را دارند، سخن ما را می ‌گویند و منتظر ما هستند، ولی عمل ما را انجام نمی ‌دهند؛ اینان اهل دوزخند. 2⃣گروه دوم نیز ما را دوست دارند، سخن ما را می ‌گویند، منتظر قیام قائم ما هم هستند، عمل ما را انجام‌ می ‌دهند، اما برای رسیدن به دنیا و دریدن مردمان. اینان نیز جایگاهشان است. 3⃣ و گروه سوم ما را دوست دارند، سخن ما را گفته، منتظر فرج قائم ما هستند و برای خدا عمل‌ می‌کنند. اینان از ما و ما از آنانیم. 📚ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص۵۱۴ @ahlebait110 @alfavayedolkoronaieh🌱
📌 داری اهل بیت علیهم السلام 🌞 روزی امام (ع) در هنگام طواف از پرسید، چرا این‌گونه اندوهگین و برافروخته‌ای؟ مفضل پاسخ داد: وقتی حکومت را با این مال و قدرت می بینم، با خود می‌گویم اگر این همه و مال، در دست شما بود، ما نیز در آن همراه شما بودیم" و یاریتان می کردیم." امام صادق(ع) فرمود: ای مفضل! اگر حکومت در دست ما بود، 🌗 و تدبیر امور می کردیم، 🌞 به و وضع زندگی مردم می پرداختیم و خودمان همانند اميرمؤمنان (ع) خوراک خشک و جامه‌های استفاده می کردیم. در غیر این صورت، اگر به روشی جز روش (ع) عمل کنیم، جایگاه ما آتش جهنم است. 📚نعمانی، الغیبه، ص۲۸۷. @ahlebait110 @alfavayedolkoronaieh🌱
📌 به امام (ع) نقل شده است که عدّه‌اى از اهل به امام صادق(ع) نوشتند که بن‌ عمر با یک عدّه کبوتر باز، انسان‌های نا اهل و کسانی که می‌نوشند، نشست و برخاست می‌کند. سزاوار است شما به وی تذکر بدهید. امام صادق(ع) پس از خواندنِ آن نامه، نامه‌اى براى مفضّل نوشت و به کسانی که اعتراض می کردند، داد و فرمود این نامه را به مفضل بدهید. آن افراد، نامه را به مفضل دادند. مفضل نامه را دید و خندید و برای آنان نامه را خواند. امام صادق(ع) نوشته بود: "بسم الله الرحمن الرحیم برای من فلان چیز و فلان چیز را بخر." و هیچ اشاره ای در نامه به درخواست آنها از امام برای توصیه به مفضل نشده بود. نامه را به معترضین داد و همین طور همه با تعجب نامه را خواندند. مفضل گفت نظرتان چیست؟ آنان گفتند: این اشیاء است و زیادی لازم دارد. باید پیرامون آن ‌فکر کنیم و در صورت امکان فراهم و جمع‌آورى نموده به تو دهیم. آنان قصد بازگشت داشتند که مفضل ایشان را به غذا دعوت کرد و اجازه نداد آنان بروند. تا مشغول خوردن غذا بودند، مفضل نامه امام (ع) را برای همان کبوتر بازان خواند و آنان نیز هر کدام به اندازه توانایی‌شان پولی دادند که در نهایت قبل از تمام شدن غذای آنها، دو هزار دینار و ده هزار درهم جمع شد. مفضل به آنان گفت: از من می‌خواهید اینان را طرد کنم و با آنان نباشم؟ فکر می‌کنید خدا به و شما محتاج است؟ 📚کشی، رجال، ص۳۲۷. @ahlebait110 @alfavayedolkoronaieh🌱