eitaa logo
الفقه و الاصول
1.2هزار دنبال‌کننده
350 عکس
28 ویدیو
224 فایل
با ارائه #تحقیقات_فقهی_اصولی_رجالی با دغدغه #فقه_حکومت با نظری به #فلسفه_اصول ✍️مدرس_پژوهشگر فقه و اصول؛ محمد متقیان تبریزی ♨️مطالب این کانال تولیدی است، لطفاً با #لینک نقل کنید. مسیر گفتگو؛ @mmsaleh_313
مشاهده در ایتا
دانلود
۱ ✅تعریف فقهی وقف معمول فقها، دو مؤلفه را در تعریف وقف در نظر میگیرند: مؤلفه‌ای که ناظر بر جهت حبس عین است، و مؤلفه‌ای که ناظر بر جهت آزادسازی منافع آن عین برای مخاطبین عام یا خاص وقف است. در تعابیری که برای بیان این دو مؤلفه استفاده کرده‌اند، اختلاف وجود دارد، اما حقیقت مطلب نزد ایشان، مشترک است. در گزارشی که از تعابیر فقها در تعریف وقف انجام می‌شود، سعی می‌گردد، در ارجاعات به منابع فقهی، سیر تاریخی، مدنظر قرار بگیرد تا نکاتی افزون از تعریف به دست آید. 1⃣تعریف اول: تحبیس الاصل و تسبیل المنفعة. این تعریف در کلمات شیخ طوسی، ابن حمزه طوسی، ابن ادریس حلی، علامه حلی، محقق کرکی، محدث بحرانی، سیدمجاهد، ملااحمدنراقی،آخوندخراسانی،سیدکاظم یزدی، محقق خوئی طرح شده است. 2⃣تعریف دوم: تحبیس الاصل و تسبیل الثمرة. این تعریف در کلمات علامه حلی، فیض کاشانی، سیدعلی حائری، میرزامحمدتقی شیرازی، محقق ایروانی، محقق نائینی، محقق اصفهانی، سیدمحسن حکیم، محقق خوئی، طرح شده است. 3⃣تعریف سوم: تحبیس الاصل و اطلاق المنفعة. این تعریف در کلمات محقق حلی، علامه حلی، شهید اول، محقق کرکی، سیدعلی حائری، شیخ حسن کاشف الغطاء، شیخ محمدحسن نجفی، طرح شده است. 4⃣تعریف چهارم: تحبیس العین و تسبیل المنفعة. این تعریف در کلمات آقارضاهمدانی، بحرالعلوم، سیدابوالحسن اصفهانی، امام خمینی و سیدابوالقاسم خوئی به عنوان تعریف وقف طرح شده است. 5⃣تعریف پنجم: تحبیس العین و تسبیل الثمرة. این تعریف در کلمات سیداحمدخوانساری، شیخ مرتضی حائری، شیخ محمدعلی اراکی، سیدصادق روحانی، طرح شده است. 🔸به نظر میرسد، این تعاریف که اصل آن از شیخ الطائفه آغاز شده است، زمینه را برای تکوّن «ارتکازی عقلائی» از حقیقت وقف فراهم ساخته است. به گونه‌ای که محقق حلی، با تعریف وقف به «عقد» آغازگر راهی می‌شود که، تمام لوازم و ملازمات عقد بر وقف ترتب می‌یابد و این همان، جدایی وقف از حقیقت صدقه‌ای آن است که به طور مفصل به آن پرداخته خواهد شد. @alfigh_alosul
۲ ☀️ریشه‌یابی تعریف فقهی وقفمحمد متقیان تبریزی 🔹با گزارشی که از تعاریف وقف ارائه شد، روشن گشت که اولین تعریف برای وقف، از ناحیه شیخ طوسی طرح شده است و پیش از او، تعریفی برای وقف ذکر نشده است. نه در آثار شیخ مفید و نه سیدمرتضی و نه پیش از ایشان، چنین تعریفی برای وقف گزارش نشده است. با این وصف، این سؤال طرح می‌شود که: شیخ طوسی، تعریف مورد نظر را از کدام منبع فقهی یا روایی اخذ کرده است؟ 1⃣با نظر به روایات کتاب «الوقف و الصدقات» در منابع اربعه و سایر کتب روایی، معلوم می‌گردد نه تنها تعابیر موجود در تعاریف، در کتب روایی امامیه یافت نمی‌شود، بلکه معانی نزدیک به آنها نیز موجود نیست. از سوی دیگر، شیخ طوسی در عبارات خود، در مقام بیان الفاظ صحیحه وقف، به نکته‌ای اشاره می‌کند که، گویای منبع مورد استفاده او در تعریف وقف است: «فاما إذا قال حبست أو أسبلت رجع أيضا إلى الوقف، و صار وقفا و كان ذلك صريحا فيه لأن الشرع ورد بهما، لأن النبي صلى الله عليه و آله قال لعمر: حبس الأصل و سبل الثمرة، و عرف الشرع آكد من عرف العادة.» (المبسوط فی فقه الامامیة، ج3 ص 291/ الخلاف، ج3 ص 538) 2⃣در منابع روایی عامه، ابوابی با عنوان «وقف» تعیین شده، لیکن اخبار منقول، هم منحصر به خبر چند شخصیت؛ سعد بن عباده، عمربن الخطاب، زبیر بن العوام، ابوطلحة است و هم اینکه، همه این اخبار بلااستثناء با لفظ «صدقه» نقل شده است، هرچند که، عناوین ابواب را با لفظ «وقف» تنظیم کرده اند. ضمن اینکه، مجموع این اخبار به ۴ روایت بیشتر نمیرسد که در این منابع به صورت مشترک نقل شده است. 3⃣روایت مورد نظر در این بحث، همان خبر صدقه عمربن الخطاب است که، در ۴ منبع از این منابع آمده است. به عنوان نمونه به نقل صحیح بخاری توجه کنید: «حَدَّثَنَا قُتَيْبَةُ بْنُ سَعِيدٍ، حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيُّ، حَدَّثَنَا ابْنُ عَوْنٍ، قَالَ: أَنْبَأَنِي نَافِعٌ، عَنْ ابْنِ عُمَرَ- رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمَا-: «أَنْ عُمَرَ بْنَ الْخَطَّابِ أَصَابَ أَرْضًا بِخَيْبَرَ، فَأَتَى النَّبِيَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ يَسْتَأْمِرُهُ فِيهَا، فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، إِنِّي أَصَبْتُ أَرْضًا بِخَيْبَرَ، لَمْ أُصِبْ مَالًا قَطُّ أَنْفَسَ عِنْدِي مِنْهُ، فَمَا تَأْمُرُ بِهِ؟ قَالَ: إِنْ شِئْتَ حَبَسْتَ أَصْلَهَا، وَ تَصَدَّقْتَ بِهَا، قَالَ: فَتَصَدَّقَ بِهَا عُمَرأَنَّهُ لَا يُبَاعُ، وَ لَا يُوهَبُ، وَ لَا يُورَثُ، وَ تَصَدَّقَ بِهَا، فِي الْفُقَرَاءِ، وَ فِي الْقُرْبَى، وَ فِي الرِّقَابِ ، وَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ، وَ ابْنِ السَّبِيلِ ، وَ الضَّيْفِ، لَا جُنَاحَ عَلَى مَنْ وَلِيَهَا، أَنْ يَأْكُلَ مِنْهَا بِالْمَعْرُوفِ، وَ يُطْعِمَ غَيْرَ مُتَمَوِّلٍ. قَالَ: فَحَدَّثْتُ بِهِ ابْنَ سِيرِينَ، فَقَالَ: غَيْرَ مُتَأَثِّلٍ مَالًا.» (صحيح البخاري، ج‏4، ص: 437/ صحيح مسلم، ج‏3، ص: 1255/ سنن الترمذي، ج‏3، ص: 426 / سنن ابن ماجه، ج‏4، ص: 62) ادامه در متن بعدی ⬇️⬇️⬇️