14010224=فقه.mp3
1.05M
✳️استاد سیدجواد شبیری(زیدعزه):
کتاب المقنعه شیخ مفید، نوعی طراحی حکومتی دارد...
#سالروز_شیخ_مفید
@alfigh_alosul
🔹پروندهای درباره «تمسک به اطلاقات و عمومات در موضوعات مستحدثه» در کانال الفقه و الاصول
👇👇
https://eitaa.com/alfigh_alosul/1728
✳️تمسک به اطلاقات و عمومات در موضوعات مستحدثه
✅شماره اول
❇️اشاره اجمالی به پیشینه تحقیقاتی
🔹یکی از مسائل مهم دوران معاصر که در دامنه علم اصول مطرح میشود، مسئله «تمسک به اطلاقات و عمومات در موضوعات مستحدثه» است. درباره این مسئله، تحقیقاتی در دروس اعلام و برخی مقالات و مکتوبات وجود دارد که به آنها اشاره میشود.
❇️دروس اعلام
🔹استاد گنجی(زیدعزه) در درس اصول سال جاری، ذیل مبحث «مطلق و مقید» در سه جلسه به این مسئله پرداخته و برخی از موانع را طرح و بحث کردهاند.
استاد قائینی (زیدعزه) با تفصیل بیشتری به این موضوع وارد شده و در ابعاد مختلفی به موانع تمسک، امکان تمسک و وجوه مؤیده پرداخته اند که در جلد اول کتاب «المبسوط فی فقه المسائل المعاصرة» آمده است.
استاد شهیدی(زیدعزه) در بررسی احکام پول، ذیل مبحث بورس و معاملات مستحدثه، به این موضوع پرداختهاند.
❇️مقالات
🔹قطعاً برخی از زحمات و تحقیقات محققین گرامی در این حوزه از فحص ما بیرون میماند، اما با فحصی که صورت گرفت، میتوان گفت؛ زحمت خوبی که درباره این مسئله کشیده شده، مربوط به مقالات آقای خادمی کوشا است که در یک مقاله به «موانع تمسک» پرداخته و پاسخ دادهاند و در مقالهای دیگر، «روش تمسک» را تفصیل داده اند. گویا پیرامون همین موضوع، نشست علمی در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی نیز برگزار کردهاند. در كتاب «الفائق فی الاصول» هم به این مساله پرداخته شده، لیکن عمده استفاده این کتاب در این مساله، از همان مباحث «المبسوط فی فقه المسائل المعاصرة» است.
🔹آنچه که در این پرونده مورد بحث قرار خواهد گرفت، موانع و چالشهایی است که برای تمسک به اطلاقات و عمومات طرح گردیده است. غالب اساتید و محققین نظرشان بر این است که، این موانع و چالشها قابل پاسخگویی است اما به نظر میرسد در این پاسخها نیز خللی وجود دارد که به مرور با طرح هرکدام از عناوین، به ایرادات مورد نظر نیز پرداخته خواهد شد. بعونه تبارک و تعالی.
ادامه دارد....
@alfigh_alosul
✳️تمسک به اطلاقات و عمومات در موضوعات مستحدثه
✅شماره دوم
❇️اشکال اول: قصور الفاظ از شمول موضوعات مستحدثه
این اشکال، هرچند در مطلقات هم قابل بیان است، اما عمدتاً در عمومات مطرح می شود.
تقریب اشکال: الفاظ بر معانی که متصور نزد واضع هستند وضع می شوند و از آنجا که مصادیق جدیده از دامنه تصوری واضع بیرون بوده اند، پس داخل در محدوده وضع نیستند و موضوع له الفاظ شامل آنها نمی شود.
🔹دو پاسخ به این اشکال داده شده است:
پاسخ اول: نمی توان عدم تصور مصادیق جدیده را بتمامه به واضع نسبت داد، چرا که امکان تصور اجمالی یا احتمالی مصادیق جدیده وجود دارد.
پاسخ دوم: بیان مستشکل، مبتنی بر این است که مقام «وضع» لحاظ همه مصادیق معنی باشد مانند آنچه که در مطلق و مقید گفته میشد: جمع القیود. درحالیکه، به نظر می رسد، عملیات وضع، از سنخ رفض القیود است نه جمع القیود. مانند کلمه «نور» که به «مایضیء» وضع شده، چه این اضائة با دهن باشد چه با نفت یا برق یاهر چیز دیگری.
❇️اشکال بر پاسخ ها:
هر دو پاسخ به این فرضیه بازگشت دارد که؛ واضع «طبیعت» را لحاظ کرده و لفظ را بر آن قرار میدهد. درحالیکه، این تصور از عملیات وضع، نادرست و خلاف واقع است. چرا که:
1⃣اولاً: از آنجا که زبان، در خلأ شکل نمی گیرد بلکه در درون روابط اجتماعی، سامان می یابد، پس تولد و تکون واژگان جدید را نیز باید در متن روابط انسانی و به غرض رفع نیازهای اجتماعی ملاحظه کرد که اگر چنین باشد، هر واژه ای وابستگی تمام به متن روابط و اغراض و نیازهای اجتماعی دارد. و پرواضح است که هر جامعه ای نیز نسبت به جامعه دیگری، تفاوت در سطح ادراکات معنایی داشته و هر جامعه جدیدی، دارای مصادیق جدید نسبت به جامعه پیشین است. فلذا نمی توان تصور نمود، شکل گیری زبان و تولد واژگان در متن روابط اجتماعی و با نگاه به رفع نیازها باشد، اما معانی مُدرَکه نزد واضع مصبوغ به مصادیق موجوده نگردد.
بله، امکان دارد برای توسعه مفاهیم و تمسک به عمومات، از روش «تحلیل معنا» و دستیابی به «گوهر معانی» استفاده کرد و آن را بر مصادیق جدید تطبیق کرد، اما حل مشکله وضع نیست.
2⃣ثانیاً: آنچه که در این بیان از «لحاظ طبیعت» به واضع عرفی نسبت داده شده، از عهده حکما و اهل فلسفه هم بیرون است چه برسد به واضع عرفی. چرا که، اگر مقصود از لحاظ «طبیعت»، لحاظ «امر کلی» باشد، به بیان ابن سینا: «فإن تصور الكلى جداً أبعد من العقول، و ربما فهم بعسر و جهد» (۱) و اما اگر مقصود از لحاظ طبیعت، نه تصور کلی بماهو کلی، بلکه تصور کلیِ آمیخته با جزئیات باشد - همانطور که فارابی در روش تعلیم استقرائی و تمثیلی می گوید(۲)- اینکه خلاف فرض است و به بیان مدعی، واضع نباید جزئیات آن کلی را تصور کرده باشد.
3⃣ثالثاً: شاهد مهم دیگر، انکار «ترادف» از سوی برخی زبان شناسان است. به اعتقاد ایشان، اگر چند واژه بر یک شیء واحد وضع میشود، آن اوضاع و آن الفاظ بر یک معنا دلالت ندارند، بلکه بر معانی متعددی که از حیثیات مختلف شیء واحد حکایت دارند دلالت دارند. و برهمین اساس است که کتابی مانند «الفروق فی اللغة» نوشته می شود تا اثبات کند؛ اختلاف عبارات دلالت بر اختلاف معانی دارد.(۳) و چون چنین است، شاهدی است بر این مطلب که واضع عرفی، ذات شیء را تصور نمی کند که اگر چنین بود، هر شی ای یک ذات دارد، پس باید یک معنا و یک لفظ داشته باشد در حالیکه بر شیء واحدی مثل «شمشیر» چندین واژه از حیثیات مختلف، وضع می شود.
----------
۱- منطق الشفاء، الجدل، ص ۳۸
۲- الالفاظ المستعملة فی علم المنطق، ص ۹۳
۳- الفروق فی اللغة، ص ۱۳
@alfigh_alosul
6.mp3
21.18M
عنوان عام: درسگفتار اندیشه سیاسی میرزای نائینی
🔹عنوان خاص:
➖تبیین مفهوم «امانت» در سلطنت ولایتیه، با نظر به آیات و روایات و اقوال فقها
➖نقد دیدگاه مرحوم عمیدزنجانی درباره ماهیت حکومت اسلامی
▫جلسه ششم: چهارشنبه ۹/ ۹/ ۱۴۰۱
▫ارائه کننده: حجة الاسلام محمد متقیان تبریزی
▫مؤسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا(سلام الله علیه)
الفقه و الاصول
❗️در حالیکه، قوه قضاییه با قدرت به مجازات محاربین میپردازد، برخی مانند سروش محلاتی، در حال شبههافکنی نسبت به مجازاتها هستند.
‼️ شبهاتی که ریشه در برخورد سلیقهای با دین و آراء فقهی دارد!
❇️ پاسخهای این شبهات را در کانال نخبگانی تنبیه الأمة دنبال کنید:👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/3310420148Ca673c3add8
هدایت شده از محمد متقیان تبریزی
💢تردید بیپایه در صدق عنوان بغی و محاربه
✍️حجتالاسلام محمد متقیان تبریزی
✔️جناب سروش محلاتی در مطلبی با عنوان «این معارضان، محارب نیستند» در دو بخش، به نفی صدق عنوان بغی و محاربه پرداخته و در اجرای مجازات این دو عنوان، درباره کسانی که رفتار خشونتآمیز داشته و مرتکب قتل و جرح شدهاند، تردید مینماید!
👈 بخوانید: اشکال به تردید در عناوین بغی و محارب: http://ijtihadnet.ir/?p=68829
🆔 https://eitaa.com/ijtihad
✳️کوتاه درباره محاربه
🔹در متون فقهی، شیخ مفید (المقنعه، ص ۸۰۴)، شیخ طوسی (الجمل، ص ۱۶۰ و النهایة،ص ۲۹۷) ابن حمزه طوسی (الوسیلة، ص ۲۰۶) به صرف «تجرید السلاح» اکتفا کرده اند:
«المحارب هو الذي يجرّد السّلاح، و يكون من أهل الرّيبة، في مصر كان أو غير مصر، في بلاد الشّرك كان أو في بلاد الإسلام، ليلا كان أو نهارا. فمتى فعل ذلك، كان محاربا.» النهایة، ص۷۲۰
🔹اما عدهای دیگر از فقها؛ مانند شیخ طوسی (الاقتصاد،ص ۳۱۵ و الخلاف، ج۵ص ۴۵۷) محقق حلی(شرائع الاسلام، ج۴ص ۱۶۷) علامه حلی (تحریرالاحکام، ج۵ ص ۳۷۹) شهید اول (الدروس، ج۲ ص۵۹)و سایر فقها تا امروز، قید «اخافه» را اخذ کرده اند:
«المحارب كل من جرد السلاح لإخافة الناس في بر أو بحر ليلا كان أو نهارا في مصر و غيره.» شرائع الاسلام، ج۴ ص ۱۶۷
@alfigh_alosul
✳️کوتاه درباره محاربه
⁉️آیا در صدق عنوان محاربه، تفاوتی میان رجال و نساء وجود دارد؟
🔹صاحب کتاب فقه الحدود و التعزیرات میگوید:
دو قول در میان است:
1⃣ قول اول، برای شیخ طوسی و اکثر اصحاب و قول مشهور است که: ذکر و انثی در این عنوان با هم مساویاند و تفاوتی نیست.
شیخ در الخلاف میگوید:
«أحكام المحاربين تتعلّق بالرجال و النساء سواء، على ما فصّلناه في العقوبات؛ و به قال الشافعيّ. و قال مالك: لا يتعلّق أحكام المحاربين بالنساء.و قال أبو حنيفة: إذا كان معهم نساء فإن كنّ رِدءاً و المباشر للقتل الرجال، لم تقتل النساء هنا، لأنّه يقتل الردء إذا كان رجلًا، و إن كان المباشر للقتل النساء دون الرجال، فظاهر قوله أنّه لا قتل، لا على الرجال و لا على النساء. دليلنا: قوله تعالى: «إِنَّمٰا جَزٰاءُ الَّذِينَ يُحٰارِبُونَ اللّٰهَ وَ رَسُولَهُ» الآية و لم يفرّق بين النساء و الرجال، فوجب حملها على العموم.»
2⃣قول دوم هم منسوب به ابنجنید است که میگوید: زنان کشته نمیشوند.
خود ایشان هم در نهایت میگوید:
«أقول: الحقّ هو القول الأوّل، و قد اتّضح وجهه بما مرّ»
📙فقه الحدود و التعزيرات، ج۳ ص: ۵۲۴
@alfigh_alosul
7.mp3
21.22M
🔹عنوان عام: درسگفتار اندیشه سیاسی میرزای نائینی
🔹عنوان خاص:
➖تبیین «ولایت بر مصالح نوعیه»
➖مفهوم «امور عامه» در کلمات فقها
➖طبقه بندی: امر شخصی، امر عمومی اجتماعی، امر عمومی حکومی در فقه
▫جلسه هفتم: چهارشنبه ۱۶/ ۹/ ۱۴۰۱
▫ارائه کننده: حجة الاسلام محمد متقیان تبریزی
▫مؤسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا(سلام الله علیه)
@alfigh_alosul
✳️احتمالی درباره موضوع «امور حسبیة»
🔹در یک تحقیقی موضوع «حسبه» و «امور حسبیه» را مورد بررسی قرار دادم و به نتیجهای احتمالی دست یافتم که تقدیم میکنم:
با بررسی تاریخ حسبه از ابتدای صدر اسلام و با مطالعه منابع فقهی عامه و امامیه، ظاهراً چنین نکتهای را میتوان به دست آورد که؛
▫️حسبه به عنوان یک تشکیلات آغاز شده، سپس با همین عنوان وارد منابع فقهی عامه شده و موضوع آن متمرکز در «امر به معروف و نهی از منکر» گردیده، سپس از دوره علامه حلی وارد منابع فقهی امامیه شده و به عنوان «باب الحسبه» مطرح شده و در کتاب الدروس شهید اول، کتاب الحسبه با موضوع امربه معروف و نهی از منکر آمده است.
اما باب حسبه، به مرور از امر به معروف و نهی از منکر فراتر رفته و امور دیگری را هم شامل شده و کم کم اموری با عنوان «امور حسبیه» در اذهان فقها شکل می گیرد. تا اینکه در دوره معاصر، امور حسبیه تعریف و تفسیر خاص خود را پیدا میکند.
این جمع بندی در حد احتمال است و نیاز به تکمیل دارد....
@alfigh_alosul