مادر که نباشد خانه بهم میریزد...🖤 علی در نجف..💔🔥 حسن در بقیع..💔🔥 حسین در کربلا..💔🔥 زینب در دمشق..💔🔥 ام‌کلثوم در مدینه..💔🔥 #فاطمیه #اُمُنازهرا 『 @alghtil_alabarat🖤⃟• 』

دیلبریم .. درودیوارآراسینده‌یخیلان یاوریم:) کوثریم .. سن‌اولدن‌یارالی، طاقتی‌یوخ‌دیزلاریم!💔 #فاطمیه #اُمُنازهرا 『 @alghtil_alabarat🖤⃟• 』

#فاطمیه #اُمُنازهرا 『 @alghtil_alabarat🖤⃟• 』

*💫هیس...! گوش کن؛ میشنوی؟ صدای علی(ع) است دارد با چاه می‌گوید دردهای دلش را ماجرای آن امت را ماجرای سقیفه را ماجرای آن ۴٠نفر را ماجرای کوچه را ماجرای زهرا را :)) علی تنهاست.. علی تنهاست.. علی آری! علی تنهاست 💔 بمیرم بابا جان بمیرم برای دلت .. جگرم آتش میگیرد ... #برقاتل‌بی‌بی‌زهرا‌لعنت.. #فاطمیه #اُمُنازهرا 『 @alghtil_alabarat🖤⃟• 』

فاطمیه رو شلوغش کنید ! فاطمیه سند هویت ما بچه شیعه‌ هاست افسانه نیست تاریخه ، یه پرچم بزنید دم خونه‌تون یه سیاهی توی محل کارتون یه دست لباس مشکی یا هرچیز دیگه هویت‌تون رو جار بزنید ما بچه‌های حضرت زهراییم. #امنا‌زهـرا‌‌❤️‍🩹. #فآطمیه‍ 🏴. 『 @alghtil_alabarat🖤⃟• 』

اما تمام سپاهِ علی؏ فاطمه بود…❤️‍🩹 #فاطمیه 『 @alghtil_alabarat🖤⃟• 』

#فاطمیه #پروف 『 @alghtil_alabarat🖤⃟• 』

دم‌رفتن،زهرا ۜ بہ‌علے﴿؏﴾گفت: علےجان‌دلم‌براۍقرآن‌خوندنت‌تنگ‌شده برام‌یاسـیـن‌بخون.. حضرت‌علے﴿؏﴾شرو‌ع‌کرد‌به‌خوندن‌یاسـیـن.. خب‌بالاخره‌امام‌معصوم‌بو‌د میدونست‌یاسین‌که‌تموم‌بشه‌مآدر‌هم‌پرمیکشه..💔 همونجوربابغض‌یاسین‌میخوند به‌آخرش‌که‌نزدیك‌میشد‌ دوباره‌ازاول‌شرو‌ع‌به‌خوندن‌میکرد.. زهرا ۜ گفت: علےجان‌بسہ‌دیگہ‌،چقدرازاول‌میخونے؟ علے﴿؏﴾گفت: خودت‌میدونےطاقتش‌وندارم حداقل‌بزاربیشترببینمت..💔 #فاطمیه‍ #دلي 『 @alghtil_alabarat🖤⃟• 』

دستت بشکنه عمر...❤️‍🔥 #فاطمیه | #محسنیه🖤 ●و ضرب الزهراء (عليها السلام) حتى أسقطها جنينها، و لطمها حتى خرّت لوجهها و جبينها، و خرجت لوعتها و حنينها. ●صاحب حدائق می گوید: به زهرا چنان ضربتی وارد ساخت که جنین او را انداخت و سیلی ای به او زد که به روی پیشانی (با صورت) به زمین افتاد و ناله و فریادش بلند شد.💔 #الهی‌به‌همان‌نالهٔ‌انسیة‌الحوراء‌عجل‌لولیك‌الفرج❤️‍🔥🤲🏻 الحدائق الناضرة ج 5 ص 180 مأساة الزهراء (عليها السلام): ج 2 ص 102 ح 23 الشهاب الثاقب ص 320 الهجوم على بيت فاطمة (عليها السلام) ص 333 ح 298 الموسوعة الكبرى عن فاطمة الزهراء ج 10 ص 349 و ج 11 ص 93 #بر_شورای_کثیف_سقیفه_لعنت👊🏻🔥 #بر_عُمَر_زنا‌زاده_لعنت👊🏻❤️‍🔥 #بر_ابوبکر_لعین_لعنت👊🏻❤️‍🔥 #بر_عثمان_زنا‌زاده_لعنت👊🏻❤️‍🔥 #بر_قنفذ_زنازاده_لعنت👊🏻❤️‍🔥 #بر_مغیرهٔ_زنا‌زاده_لعنت👊🏻❤️‍🔥 『 @alghtil_alabarat🖤⃟• 』

شکسته شدن دنده های فاطمه‌ٔزهرا سلام‌الله‌علیها و پرپر شدن جنین مطهر او💔❤️‍🔥 #محسنیه | #فاطمیه🖤 ●و في رواية أخرى: إن فاطمة (عليها السلام) وقفت بين الباب و الجدار، فدفع عمر الباب المحروقة على جنبها و عصّرها بشدة حتى كسر أضلاعها و سقط جنينها الذي سماه رسول اللّه (صلّى اللّه عليه و آله) محسنا و استشهد و هو ابن اربعة أشهر، و أول دم يثار يوم القيامة دمه و أول من يحكم اللّه فيه حبيبته فاطمة (عليها السلام) و من ظلمها، و هو يضرب بسياط من نار لو ضرب على البحار لغلت و لو ضرب على الجبال لحرقت و صارت رمادا. ●فاطمه سلام الله علیها بین در و دیوار ایستاد؛ پس عمر درب آتش گرفته را بر پهلوی فاطمه زهرا سلام الله علیها فشار داد و به شدت فاطمه سلام الله علیها را فشرد تا جایی که استخوان های دنده او را شکست و جنینش را سقط کرد؛ همان که رسول خدا صلی الله علیه و آله او را محسن نامید و او شهید شد در حالی که چهار ماهه بود؛ و اولین خونی که روز قیامت خونخواهی می شود خون اوست و اولین کسی که خداوند درباره او محاکمه می کند حبیبه اش فاطمه سلام الله علیها و ظالمین در حق او هستند. و به ظالمین فاطمه تازیانه هایی آتشین نواخته می شود که اگر بر دریاها زده شود غلیان و جوشش می یابند و اگر بر کوه ها زده شود قطعا می سوزند و خاکستر می شوند. رسالة في التاريخ (مخطوط): أحوال الزهراء (عليها السلام). الموسوعة الكبرى عن فاطمة الزهراء (الأنصاري الزنجاني، إسماعيل)/ج11/ص47 #بر_شورای_کثیف_سقیفه_لعنت👊🏻🔥 #بر_عُمَر_زنا‌زاده_لعنت👊🏻❤️‍🔥 #بر_ابوبکر_لعین_لعنت👊🏻❤️‍🔥 #بر_عثمان_زنا‌زاده_لعنت👊🏻❤️‍🔥 #بر_قنفذ_زنازاده_لعنت👊🏻❤️‍🔥 #بر_مغیرهٔ_زنا‌زاده_لعنت👊🏻❤️‍🔥 『 @alghtil_alabarat🖤⃟• 』

آنگاه در تاریکای بقیع سطح زمین را چنان مسطّح و صاف ساخت که گویی نازکای تن ظریف هیچ دردانه و علت خلقتی زیر خروارها خاک سرد قبرستان مخفی‌نشده..❤️‍🩹:) امان از قلبِ شکسته‌ی علی..🥀 #فاطمیه• 『 @alghtil_alabarat🖤⃟• 』

دم‌رفتن،زهرا ۜ بہ‌علے﴿؏﴾گفت: علےجان‌دلم‌براۍقرآن‌خوندنت‌تنگ‌شده برام‌یاسـیـن‌بخون.. حضرت‌علے﴿؏﴾شرو‌ع‌کرد‌به‌خوندن‌یاسـیـن.. خب‌بالاخره‌امام‌معصوم‌بو‌د میدونست‌یاسین‌که‌تموم‌بشه‌مآدر‌هم‌پرمیکشه..💔 همونجوربابغض‌یاسین‌میخوند به‌آخرش‌که‌نزدیك‌میشد‌ دوباره‌ازاول‌شرو‌ع‌به‌خوندن‌میکرد.. زهرا ۜ گفت: علےجان‌بسہ‌دیگہ‌،چقدرازاول‌میخونے؟ علے﴿؏﴾گفت: خودت‌میدونےطاقتش‌وندارم حداقل‌بزاربیشترببینمت..💔 #فاطمیه❤️‍🔥. 『 @alghtil_alabarat🖤⃟• 』