eitaa logo
الحیا و الایمان مقرونان فی قرن
218 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
2.7هزار ویدیو
16 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
10.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دستگیری اراذل «بی‌ام‌و سوار خیابان اندرزگو تهران» که با اسلحه مردم را تهدید و پلیس را به مبارزه می‌طلبیدند! الحیا و الایمان مقرونان فی قرن 🕊 https://eitaa.com/alhaya🌱
750.2K
💥فوری لزوم تقدیر و حمایت از نیروی انتظامی در حمایت از طرح عفاف و حجاب الحیا و الایمان مقرونان فی قرن 🕊 https://eitaa.com/alhaya🌱
7.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽مستند استوری| بانوی مُکرّمه 💠 «ام فَروه» بانویی که تاریخ از او به عنوان فاضله، مومنه و کریمه یاد می‌کند _ روایتی از "فاطمه بنت قاسم" مادر بزرگوار امام صادق علیه السلام الحیا و الایمان مقرونان فی قرن 🕊 https://eitaa.com/alhaya🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✘ اسرائیل بدست ایرانیان، پیش از ظهور قائم نابود می‌شود! (کافی جلد 8 / صفحه 206) منبع: جلسه ۱۴ از مبحث مقام عرشی حضرت زهرا سلام الله علیها الحیا و الایمان مقرونان فی قرن 🕊 https://eitaa.com/alhaya🌱
           ﴿1﴾ يَا مَنْ لَا تَنْقَضِي عَجَائِبُ عَظَمَتِهِ ، صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ احْجُبْنَا عَنِ الْإِلْحَادِ فِي عَظَمَتِكَ                                                                                                                                                                                                                                                  
                                                عبدالحسین موحدی                                                          وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ لِنَفْسِهِ وَ لِأَهْلِ وَلَايَتِهِ دعاى آن حضرت است در حقّ خود و دوستانش ﴿1﴾ يَا مَنْ لَا تَنْقَضِي عَجَائِبُ عَظَمَتِهِ ، صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ احْجُبْنَا عَنِ الْإِلْحَادِ فِي عَظَمَتِكَ (1) ای آن‌که شگفتی‌های عظمتش به پایان نمی‌رسد! بر محمّد و آلش درود فرست و ما را از سرکشی و ستیزگی در برابر بزرگی‌ات، حائل و مانع باش. مشاهده شرح های این فراز > ﴿2﴾ وَ يَا مَنْ لَا تَنْتَهِي مُدَّةُ مُلْكِهِ ، صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ أَعْتِقْ رِقَابَنَا مِنْ نَقِمَتِكَ . (2) و ای آن‌که دوران فرمانروایی‌اش به نهایت نمی‌رسد! بر محمّد و آل محمّد درود فرست و ما را از مجازاتت رهایی بخش. مشاهده شرح های این فراز > ﴿3﴾ وَ يَا مَنْ لَا تَفْنَى خَزَائِنُ رَحْمَتِهِ ، صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اجْعَلْ لَنَا نَصِيباً فِي رَحْمَتِكَ . (3) و ای آن‌که خزینه‌های رحمتش نابود نمی‌شود! بر محمّد و آلش درود فرست و از رحمتت برای ما بهره و سهمی قرار ده. مشاهده شرح های این فراز > ﴿4﴾ وَ يَا مَنْ تَنْقَطِعُ دُونَ رُؤْيَتِهِ الْأَبْصَارُ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ أَدْنِنَا إِلَي قُرْبِكَ (4) و ای آن‌که دیده‌ها، از دیدنش باز می‌ماند! بر محمّد و آلش درود فرست و ما را به قرب خود نزدیک کن. مشاهده شرح های این فراز > ﴿5﴾ وَ يَا مَنْ تَصْغُرُ عِنْدَ خَطَرِهِ الْأَخْطَارُ ، صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ كَرِّمْنَا عَلَيْكَ . (5) و ای آن‌که نزد عرصه‌گاه مقامش، همۀ مقام‌ها کوچک است! بر محمّد و آلش درود فرست و ما را در پیشگاهت ارجمند دار. مشاهده شرح های این فراز > ﴿6﴾ وَ يَا مَنْ تَظْهَرُ عِنْدَهُ بَوَاطِنُ الْأَخْبَارِ ، صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ لَا تَفْضَحْنَا لَدَيْكَ . (6) و ای آن‌که باطن خبرها، نزدش آشکار می‌شود، بر محمّد و آلش درود فرست و ما را نزد خود رسوا مکن. مشاهده شرح های این فراز > ﴿7﴾ اللَّهُمَّ أَغْنِنَا عَنْ هِبَةِ 
﴾ اللَّهُمَّ أَغْنِنَا عَنْ هِبَةِ الْوَهَّابِينَ بِهِبَتِكَ ، وَ اكْفِنَا وَحْشَةَ الْقَاطِعِينَ بِصِلَتِكَ حَتَّى لَا نَرْغَبَ إِلَى أَحَدٍ مَعَ بَذْلِكَ ، وَ لَا نَسْتَوْحِشَ مِنْ أَحَدٍ مَعَ فَضْلِكَ . (7) خدایا! به عطا و احسانت، ما را از عطا و احسان دیگران بی‌نیاز ساز و از ما غم و اندوه بریده شدن احسان دیگران را به احسان و جایزه‌ات کفایت کن تا با بذل و بخشش تو، به دنبال بذل و بخشش احدی رغبت نکنیم و با فضل و احسان تو از احدی نهراسیم. مشاهده شرح های این فراز > ﴿8﴾ اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ كِدْ لَنَا وَ لَا تَكِدْ عَلَيْنَا ، وَ امْكُرْ لَنَا وَ لَا تَمْكُرْ بِنَا ، وَ أَدِلْ لَنَا وَ لَا تُدِلْ مِنَّا . (8) خدایا! بر محمّد و آلش درود فرست و به سود ما چاره فرما و به زیان ما چاره مساز و به سود ما تدبیر کن و به زیان ما تدبیر مفرما و ما را بر دیگران پیروزی ده و دیگران را بر ما پیروز مگردان. مشاهده شرح های این فراز > ﴿9﴾ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ قِنَا مِنْكَ ، وَ احْفَظْنَا بِكَ ، وَ اهْدِنَا إِلَيْكَ ، وَ لَا تُبَاعِدْنَا عَنْكَ إِنَّ مَنْ تَقِهِ يَسْلَمْ وَ مَنْ تَهْدِهِ يَعْلَمْ ، وَ مَنْ تُقَرِّبْهُ اِلَيْكَ يَغْنَمْ . (9) خدایا! بر محمّد و آلش درود فرست و ما را از خشم خود نگاه دار و به عنایتت محافظت فرما و به سوی خود هدایت کن و از حضرتت دور مساز؛ همانا هر که را تو حفظ کنی سالم می‌ماند و هر که را تو هدایت فرمایی دانا می‌شود و هر که را تو به خود نزدیک کنی، به بهره‌مندی می‌رسد. مشاهده شرح های این فراز > ﴿10﴾ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ اكْفِنَا حَدَّ نَوَائِبِ الزَّمَانِ ، وَ شَرَّ مَصَايِدِ الشَّيْطَانِ ، وَ مَرَارَةَ صَوْلَةِ السُّلْطَانِ . (10) خدایا! بر محمّد و آلش درود فرست و ما را از شدّت حوادث ناگوار زمان و شرّ دام‌های شیطان و قهر و خشم سلطان، کفایت فرما. مشاهده شرح های این فراز > ﴿11﴾ اللَّهُمَّ إِنَّمَا يَكْتَفِي الْمُكْتَفُونَ بِفَضْلِ قُوَّتِكَ ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ اكْفِنَا ، وَ إِنَّمَا يُعْطِي الْمُعْطُونَ مِنْ فَضْلِ جِدَتِكَ ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ أَعْطِنَا ، وَ إِنَّمَا يَهْتَدِي الْمُهْتَدُونَ بِنُورِ وَجْهِكَ ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ اهْدِنَا . (11) خدایا! جز این نیست که
نیست که ما به آن سرمنزلی رسیده‌ایم که دیگر به جلو رفتن احتیاجی ندارد. من بارها این را تکرار کردم، باز هم تکرار میکنم: من خواهش میکنم از ورزدادن شعر خود و تعالی بخشیدنِ به شعری که بعداً خواهید گفت دست برندارید. یعنی شعر شما امروز شعر خوبی است، ما هم می‌پسندیم وقتی میگویید، هم لذّت میبریم، هم به‌به میگوییم، امّا این معنایش این نیست که این در قلّه قرار دارد. نه، خب شعر خوبی است، [امّا] ما میخواهیم شعر شما در قلّه قرار بگیرد؛ ما دنبال این هستیم. یکی از به‌اصطلاح ابزارهایش الفاظ است؛ لفظهای زیبا، لفظهای فاخر، لفظهای جاافتاده. گاهی انسان می‌بیند شعرها شعرهای خوبی است، [ولی‌] در آنها الفاظ نپخته‌ای یا نابجا به‌کاررفته‌ای وجود دارد؛ اینها خوب نیست. شعر وقتی که الفاظ خوبی در آن باشد انسان [راضی میشود].  و شعر را باید ارتقا بخشید؛ تشخیص ارتقای شعر هم با صاحب‌نظران شعری است. من شنیده‌ام که حالا بعضی‌ها شعر را در این فضای مجازی که خیلی رایج شده منتشر میکنند، [مثلاً] یک نفری یک چیزی نوشته، ارزش [ندارد]، آن‌وقت مثلاً فرض کنید که نسبت به این شعر چند هزار [نفر] لایک میکنند؛ آن لایک ارزش ندارد؛ آنچه به شاعر و به شعر ارزش میدهد نظر صاحب‌نظر است؛ کسی که اهل شعر باشد و بفهمد شعر یعنی چه، اصلاً شعر خوب یعنی چه، شعر بد یعنی چه؛ یعنی آنها ملاک خوبیِ شعر نیست. به‌هرحال در ارتقای شعر باید کوشید.  به نظر من حالا که آقای وزیر محترم(۱۱) هم اینجا حضور دارند بله، یک دوره‌هایی -یک دوره‌های کوتاه‌مدّتی- درست کرده‌اند برای اینکه شاعر تربیت بشود، [امّا] با یک روز و پنج روز و دو هفته که شاعر تربیت نمیشود؛ اینها کار همین مجموعه‌های فنّیِ مردمی و مانند اینها است. دستگاه‌های دولتی هم اگر میخواهند کاری بکنند باید به اینها کمک کنند؛ باید کمک کنند به اینها، اینها را تقویت کنند، تجهیز کنند تا اینها بتوانند کار خودشان را انجام بدهند.  یک نکته‌ی دیگری که وجود دارد [این است‌]: مرحوم آقای بهجتی (رحمةالله‌علیه) -رفیق قدیمی عزیز ما که ایشان هم مثل آقا(۱۲) اهل یزد بودند، منتها آقای بهجتی اهل اردکان بود، ایشان اهل میبدند که میبد و اردکان هم غالباً با همدیگر سرِ قضایای مختلف اختلاف‌نظر و دعوا و مانند این چیزها دارند؛ ولی خب ایشان شاعر خوبی بود- دعای ابوحمزه را به شعر درآورده بود؛ حالا چقدر از دعا را، من الان درست در ذهنم نیست. خود ایشان برای من یک فِقره‌ای را ذکر کرد و گفت این فِقره برایم سخت بود و نمیتوانستم تمام کنم. یکی از کارها این است که انسان بتواند واقعاً مضامین این متونِ فاخرِ برجسته‌ی دینی را در شعر بیاورد؛ این یک رشته است، یک شعبه‌ی کار است؛ به قول سینماچی‌ها این یک ژانر شعری است، یعنی این‌جور نیست که بخواهیم حالا همه را منحصر کنیم در این، امّا یک کار این است. چون خود این دعاها علاوه بر مضامین عالی‌ای که دارد، الفاظ عالی هم دارد. این دعاهایی که وجود دارد، [مثل‌] همین دعای عرفه، دعای ابوحمزه، مناجات شعبانیّه، دعاهای صحیفه‌ی سجّادیّه، مشحون از مفاهیم عالی و معارف عالی اسلامی است، آن هم انصافاً با بهترین الفاظ و با زیباترین الفاظ؛ اینها را خوب است که منعکس بکنید.  من پارسال این شعر اخوان را اینجا خواندم(۱۳) که البتّه او برای مقصود دیگری گفته: «ای تکیه‌گاه و پناه زیباترین لحظه‌های پُرعصمت و پُرشکوه تنهایی و خلوت من، ای شطّ شیرین پُرشوکت من»؛(۱۴) خب ببینید چقدر این شعر قشنگ است. من گفتم وقتی این شعر را میخوانم مخاطب من در این شعر دعا است. دعا همین است: «ای تکیه‌گاه و پناه زیباترین لحظه‌های پُرعصمت و پُرشکوه تنهایی و خلوت من، ای شطّ شیرین پُرشوکت من». البتّه او این شعر را در یک مسیر دیگری برده؛ خب حالا اگر شما بتوانید شعر مربوط به دعا را با این‌جور ادبیّاتی که هم الفاظ قشنگ است، هم مضامین قشنگ است، مضمونها چقدر زیبا است، موسیقی شعر چقدر عالی است -موسیقی شعر خودش یک بابی است، آن روانی و زیبایی و صافی و موسیقی شعر از حالت لکنت زدن و مانند اینها شعر را خارج میکند- با این مایه‌ها و با این شیوه‌ها بگویید به نظر من خیلی خوب است.
[PDF Mobile] بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم (۱) الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّةالله فی الارضین.  برای بنده این جلسه، جلسه‌ی بسیار مطلوب و شیرینی بود، مثل همه‌ی جلسات نیمه‌ی رمضان در سالهای متمادی؛ جلسه‌ی انس، جلسه‌ی ادب، جلسه‌ی صفا، دیدن پیشرفتها. شعر امروز جوانها را که من مقایسه میکنم با شعر ده سال گذشته و پانزده سال گذشته، یک احساس شوق و شکری به انسان دست میدهد از مشاهده‌ی این پیشرفت. بحمدالله جوانهای ما خیلی خوب شده‌اند، خیلی پیش رفته‌اند، تعداد شعرا زیاد، کیفیّت شعرها خوب، حرکت شعری در کشور بحمدالله رو به پیشرفت است. خب، البتّه ما آرزوهایمان بیش از اینها است؛ کمبودهایی هم در مسائل شعری داریم، حرفهای زیادی انسان برای گفتن با یک چنین جمع فرزانه و خردمند و اهل ذوق و اهل هنری دارد؛ خیلی حرف انسان مایل است که بگوید منتها نه وقت هست، نه حال هست؛ الان نمیدانم شما دو ساعت یا بیشتر است دارید می‌شنوید؛ [اینکه‌] ما هم حالا سربار مجموعه بشویم خیلی مصلحت نیست ولی خب، خیلی حرف هست برای گفتن: حرفهای نگفته‌ام به دل است‌ غزل ناسروده را مانم‌  لازم میدانم یاد رفیق عزیز و شاعر ارجمندمان مرحوم آقای حمید سبزواری را تکریم کنم که در طول این سالهای متمادی یار همیشگی این محفل ما بود؛ همیشه -تقریباً در همه‌ی جلسات- ما از حضور ایشان بهره‌مند بودیم. وقتی از مرحوم حمید سبزواری یاد میکنیم صرفاً این نیست که از یک دوستی، از یک شاعری انسان یاد میکند، [بلکه‌] یک آموزشهایی به انسان داده میشود، یک مفاهیمی منتقل میشود به ذهن انسان از یادآوری حمید و شخصیّت حمید و جمع‌بندی زندگی شعری حمید. تا زنده هستند این عزیزان، این جمع‌بندی انجام نمیگیرد -حالا هرکس هم مایل است زودتر جمع‌بندی بشود، راهش این است-(۲) و تا هستند، کسانی فرصت نمیکنند درست جمع‌بندی کنند؛ وقتی رفتند، انسان به فکر فرو میرود و نگاه میکند. در مورد مرحوم حمید، اوّلاً ایشان قریحه‌ی شعری‌اش خیلی خوب بود؛ واقعاً شاعر بود؛ یعنی شاعر بالذّات بود، متصنّع نبود. ثانیاً تسلّط بر انواع شعر داشت، تسلّط بر گستره‌ی واژگانی داشت، یعنی واژگان وسیعی در اختیارش بود، تنوّع در شعر داشت، به‌روز بود، مهم این است که به‌روز بود؛ یعنی از وقتی من شناختم آقای حمید را. بنده از اوایل انقلاب -از همان ماه‌های اوّل انقلاب- با آقای حمید آشنا شدیم و مراوده‌ی ادبی و شعری با ایشان پیدا کردیم در آن گرفتاری‌ها و اشتغالات عجیب و غریب آن روزِ ما؛ او یک دریچه‌ای بود که یک هوای آزادی را به ما میرساند و بنده مغتنم میشمردم. از آن‌وقت تا آخر عمر، همواره این مرد به‌روز بود؛ یعنی شعرش شعر روز بود.  به نظر من ویژگی بی‌نظیر مرحوم حمید سبزواری سرودهای او است؛ هم از لحاظ کمّیّت، هم از لحاظ کیفیّت و محتوا. ما امروز این خلأ را داریم؛ ما امروز هم به سرود احتیاج داریم؛ سرود یک نیازی است. من البتّه در آخر صحبتم [میخواستم] راجع به سرود یک مطلبی را که یادداشت کرده‌ام [بگویم‌]، خوب است حالا که اسم سرود را آوردیم، همین‌جا من آنچه را یادداشت کرده‌ام بگویم. به نظر من سرود یک نوعی از شعر بسیار پرتأثیر است، اثرگذار است. از بسیاری از انواع شعر، شاید بگوییم از همه‌ی انواع شعر اثرگذاری‌اش بیشتر است؛ یعنی گسترش اثرگذاری و سرعت اثرگذاری آن بیشتر است. فرض کنید اگر ما یک سرود مناسبی مناسب با وضع زمان داشته باشیم که این را جوانها در اردوها بخوانند، مثلاً یک مشت جوان در کوهنوردی که میروند با همدیگر بخوانند؛ در اجتماعاتی که هست بخوانند؛ فرض کنید یک مشت جوان در راه‌پیمایی بیست‌ودوّم بهمن همان سرود را بخوانند. اینها خیلی چیزهای مهمّی است، اینها تکرار معارف و گسترش دادن معارفی است که ما احتیاج به گسترش آنها داریم. سرود این کار را میکند و زود هم اثر میگذارد. فرهنگ‌سازی میکند؛ یکی از خصوصیّات سرود این است که در جامعه فرهنگ‌سازی میکند و سطح هم نمی‌شناسد؛ یعنی از سطوح بالای معرفتی و علمی و مانند اینها تا سطوح عامّه‌ی مردم همه را با سرعت فرا میگیرد که ما این را در سرودهای مرحوم حمید دیدیم.  خدا رحمت کند شهید مجید حدّاد عادل را -برادر آقای دکتر حدّاد عادل خودمان- که در اوایل سال ۶۰ این را به من میگفت؛ میگفت وقتی در سال ۵۹، سنندج از دست ضدّ انقلاب آزاد شد -دست ضدّ انقلاب بود، مسلّط بودند؛ نیروهای ما فقط در پادگان محصور و محدود بودند- مردم خوشحال شدند و به خیابانها آمده بودند؛ سنندج قبل از اینکه آزاد بشود، خیابانها محصور بود، تهدید بود، دائم صدای گلوله از آنجا می‌آمد