eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
18.5هزار عکس
8.6هزار ویدیو
234 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یڪ جملہ بُوَد ذڪر لب حضرت زهــرا مَن ماتَ عَلیٰ حُبِّ علیٖ ماتَ شَهــیدا
🏴 پیام فاطمیه چیست⁉️ این است که حتی اگر دستت راشکستند دست از یاری برنداری❗️ منِ فاطمه، برای امام زمانم، امیرالمؤمنین جان دادم. شمابرای امام_زمانتان پسرم مهدی چه کردید⁉️
سلام و صلوات خداوند بر ⁦❣️⁩ حضرت صدیقه کبری، فاطمه زهرا سلام الله علیها به نیابت از ⁦☀️⁩ رسول اکرم صلی‌الله علیه و آله و سلم و ⁦☀️⁩ حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها
سی و ششمین روز از چله نوزدهم مهمان سفره 🌷 شهید الله یار جابری 🌷 هستیم .
✅ از حضرت زهرا (س) دست برندارید. 🔻همرزم شهید: 🌷گلوله­‌های دشمن پشت سر هم می‌ریخت روی سرمان، مانده بودیم چه‌کار کنیم، جابری گفت: متوسل بشین به حضرت فاطمه (س) تا بارون بیاد... 🌷دست برداشتیم به دعا و حضرت زهرا (س) را واسطه کردیم، یک ربع نگذشته بود که باران بارید و آتش دشمن آرام شد... 🌷الله­یار داشت از خوشحالی گریه می‌کرد، گفت: یادتون باشه از حضرت فاطمه (س) دست برندارین، هر وقت گرفتار شدین امام زمان (عج) را قسم بدین به جان مادرش، حتماً جواب می‌گیرید. 🌷
شهید الهیار جابری فرزند حاج محمد در دوم فروردین ماه 1339 در روستای سید مراد از توابع شهرستان نهبندان دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در زادگاهش سپری کرد و از سن هفت سالگی به همراه خانواده اش به روستای ابراهیمی مهاجرت کرد. سپس به مکتبخانه رفت و در طول شش ماه قرآن خواندن را فرا گرفت. به گفته برادر شهید علاقه زیادی به خواندن نماز اول وقت در مسجد داشت، حتی روزهای سرد زمستان.در آن هنگام در روستای ابراهیمی عربخانه تازه مدرسه باز شده بود و در حالیکه سه ماه از آغاز تحصیل گذشته و سن و شرایط الهیار به او اجازه ورود به دبستان را نمی داد ولی با پیگیری های زیاد و همت و کوشش فراوان، تحصیلات ابتدایی را در مدت یکسال با موفقیت گذراند. سپس به بیرجند رفت و تا پایان دوره راهنمائی در مدرسه شبانه تحصیلات خود را ادامه داد.
در سال 1359 نیز برای اولین مرتبه عازم جبهه شد. شهید جابری جزء نفراتی اولی بود که از سپاه بیرجند به اهواز اعزام گردید. در ابتدا او مسئول پادگان منتظران شهادت که مرکز آموزش نیروها بود انتخاب شد.کار شهید در این مرکز در امور جمع آوری و ساماندهی نیروها بود. محل خدمت شهید در لشکر 5 نصر بود و مدتی را نیز مسئول بسیج شهرستان بیرجند شد. اولین مرتبه پس از پنجاه روز نبرد از ناحیه دست مجروح و برای معالجه به بیرجند و مشهد رفت. این شهید برای گذراندن دوره فنون نظامی و فرماندهی به تهران رفت و موفق شد دوره تخصصی را آموزش و با موفقیت پشت سر گذارد. دومین حضور شهید جابری در جبهه به عنوان فرمانده گروهان در عملیات والفجر2 در ارتفاعات کله قندی بود که منجر شد از ناحیه کمر و دست چپ مجروح و به بیمارستان انتقال یابد. پس از معالجه مجدداً به سنگر جهاد شتافت و این بار مسئولیت واحد بسیج و معاون فرماندهی پایگاه بیرجند به او محول شد. شجاعت، تدبیر، مدیریت و اخلاص او باعث شد تا شهید محمود کاوه که برای تکمیل و شناسایی کادر رزمی به بیرجند آمده بود او را از فرماندهی پایگاه به جبهه اعزام کند. به کردستان اعزام شد و با حکم سردار شهید محمود کاوه به عنوان فرمانده گردان امام علی(ع) منصوب گردید.
سردار شهید الهیار جابری که همواره در تشییع جنازه شهدا شرکت نموده و به والدین ایشان از خبر شهادتشان خبر می داد و آنها را دعوت به صبر می کرد سرانجام در تاریخ 10/6/1365 در منطقه عملیاتی حاج عمران، حین عملیات کربلای 2 و هنگام پیشروی، مورد اصابت تیر کالیبر 50 به قلب قرار گرفت و به درجه رفیع شهادت نائل گردید.پیکر مطهر ایشان ماهها در ارتفاعات مذکور باقی ماند و پس از نه ماه در تاریخ 31/2/1366 در زادگاهش به خاک سپرده شد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بنایی میکرد داستان زندگی پسربچه 12 ساله‌ای که بنایی میکرد و امروز قهرمان یک ملت است. روایتی کوتاه در مورد سردار شهید حاج قاسم سلیمانی از زمانی که بنایی میکرد تا فرماندهی سپاه قدس و شهادت...
📸 برنامه مراسم عزاداری ایام فاطمیه در حسینیه امام خمینی(ره) با حضور رهبر انقلاب
l 🔴 زهی خیال باطل! آقای ما فرزند است... ✍ 🔻به یقین شناخت حقیقت داستان غصب فدک در فاطمیه یک ضرورت است. شاید کوته بینان و ظاهربین ها فدک را صرفا یک ارض با مرز محدود تفسیر کنند! اما شیعه معتقد است دنیا برای فاطمه(س) بود و فاطمه برای دنیا نبود. اما براستی حقیقت فدک چیست و مادر با طلب فدک برای فرزندان امروزش چه درس دارد ؟ 🔹 تصور شیعه از فدک تنها یک زمین به ارث رسیده نیست . فدک حق غصب شده ی شیعه در طول تاریخ است. در منظر اهل بصر، طلب فدک ندای حق خواهی، بانگ مظلومیت، فریاد خطر دنیاطلبی برای خواص و غریو ظلم ستیزی و استبدادستیزی است. 🔹 درس بزرگ فاطمیه در مدرسه تاریخ برای فاطمیون " پرداخت هزینه ی ولایتمداری" است.(وَلا يَخافونَ لَومَةَ لائِمٍ) 🔻در حقیقت پاسخ امام کاظم(ع) آنگاه که هارون الرشید آن میوه ی شجره ملعونه حدود فدک از او طلب کرد بانگ بیداری بود در مارپیچ سکوت اموی ها.. امام مان چه زیبا فرمود: مرز فدک مرز همه حکومت های اسلامی است..! 🔻 اما انگاری داستان کوچه های مدینه و غصب فدک را هنوز پایانی نیست... 🔹 کوچه های فرودگاه بغداد امتداد کوچه های مدینه است و قاسم ما فرزند فاطمه است... 🔹 فدک کنعان، فدک حجاز ، فدک یمن توسط آل سعود و آل یهود غصب شده است. 🔹 نیز لیبرالیسم، اومانیسم، تحجر، ریش حنایی های تکفیری ، صاحبان وتو، لابی صهیونیسم ، تشیع لندنی دوباره در سقیفه دور هم جمع شده اند. 🔹 قباله ی فدک دنیا در دستان ترامپیستی ها و آل شروری که این بار نه در کوچه های مدینه بلکه در گهواره یمن، سوریه و غزه و... مادران بی گناه را در پیشگاه ابناء و بنات به حجله ی خون میفرستند... 🔹 هنوز طناب دست دشمن است و کدخدانمایان میخواهند با بستن زنجیر فشارحداکثری ، تحریم و تهدید بر پای غیرت و عزت ایرانیان ، مولای مان را مجبور به بیعت با نظم ننگین نوین جهانی کنند !! ؛ اما زهی خیال باطل! "آقای ما فرزند فاطمه است.." 🔻 عزیزان آری! فاطمیه و عاشورا تاریخ تولد ماست و بکاء سلاح ما..! لیک آن کس که به گریستن بسنده کند و در تاریخ تولدش متوقف شود بدون شک مرده به دنیا آمده است..! ؛ ظالم همین را می خواهد! توقف در ایستگاه تولد و توقف در گام اول...! 🔹 توقف در کوچه های مدینه! 🔹 توقف در گودال قتلگاه! 🔹 توقف در انقلاب ۵۷ ! 🔻دوستان بسیار عزیزم ؛ امروز تداوم فاطمی بودن در و است و رمز انقلابی ماندن در آستانه ی انتخابات مهم مجلس در شناخت توطئه دشمن در جنگ اراده ها است. ترامپ با طناب به دنبال در دوم اسفند است!!؛ گریه ای برای فاطمه (س) ارزشمند است که چشم ها را باز کند و حاج قاسم ها را در مهد ایران تربیت کند... ✅ آری؛ همیشه .... ✅ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🔴 : دوستان فاطمی اگر دلنوشته های حقیر را پسندید در ایتا و تلگرام میهمان ما شوید در پاتوق " عمار۱۱۰" ؛ 🆔 eitaa.com/joinchat/3792175104C0f37687892👆👆
اگر دارید اگر دوست دارید شوید اول باید زندگی کنید ، تا به آن مقام والای شهادت نائل شوید . مثالش مانند کسی است که اول باید علم بیاموزد ، بعد تلاش کند بعد عالم شود . پس شهادت تنها آرزو نیست که هر وقت خواستی به آن دست پیدا کنید ، باید تلاش کنید ، برای آن بجنگید آن هم با ، به خدا نزدیک شوید و درست عمل کنید تا به سر منزل مقصود برسید . بله درسته : پس اول برای شهید شدن باید اعمال و زندگیمان رو درست کنیم تا به آن مقام والای که در دنیا و آخرت است برسیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام و صلوات خداوند بر ⁦❣️⁩ حضرت صدیقه کبری، فاطمه زهرا سلام الله علیها به نیابت از ⁦☀️⁩امیرالمؤمنین علیه السلام
سی و هفتمین روز از چله نوزدهم مهمان سفره 🌷 شهید سعید سامانلو 🌷 هستیم .
شهید می‌گفت: «خدایا دوست دارم نحوه شهادت حضرت زهرا (س) را درک کنم» احترام بسیاری برای سادات قائل بود و خیلی به من احترام می‌گذاشت. می‌گفت: ساراجان تو را با هدف از خدا گرفتم. دوست داشتم با حضرت زهرا (س) محرم شوم...» سعید عاشق حضرت زهرا (س) بود. حتی در دست نوشته‌هایش می‌دیدم که وقتی با خدا گفت‌وگو می‌کند اینگونه ابراز کرده بود که: « خدایا دوست دارم نحوه شهادت خانم حضرت زهرا (س) را درک کنم. یاریم بده...» آقا سعید مرد بسیار باهوش و مسلط به زبان انگلیسی و قاری متبحر قرآن بود. او آدم مسئولیت پذیری بود. وقتی جنگ سوریه پیش آمد، خودش را در قبال دفاع از مردم مظلوم مسئول می‌دانست. می‌گفت: « اهل بیت (ع) از ما هستن و ما اجازه نمی‌دیم کسی بهشون بی‌احترامی کنه...»
سعید سامانلو در دی ماه سال ۱۳۶۰ در یک خانواده مذهبی در شهر مقدس قم دیده به جهان گشود. او فرزند اول خانواده بود که ۷ ماه قبل، پدر و مادرش از روستای پرسپانج قزوین به قم هجرت کرده بودند. تمام هستی پدر سعید کوچک اش بود که بیمار بود و بعد از تولد در بیمارستان بستری بود . نذر امام رضا می شود و شفا میابد او از کودکی محبوب و مودب و کوشا با بازی گوشیهای کودکانه در خانواده رشد کرد. سادگی، بی آلایشی، گذشت، خداپرستی و ولایت مداری از همان کودکی در او شکوفا بود و خودش این شکوفایی را کمک پروردگار و رهنمودهای پدر دلسوزش می دانست. از همان کودکی مادر مهربانش او را در کلاس های قرآن ثبت نام کردد و او با علاقه و پشتکار قرآن و تفسیر را فرا گرفت از سن ۱۲ سالگی به مسجد می رفت و مثل بزرگترها رفتار می کرد روزه می گرفت و اعمال عبادیش را انجام می داد. در پایگاه بسیج محله نقش های کلیدی را می پذیرفت و مسولیت پذیری اش را به همه ثابت می کرد. کلاس های قرآن برگزار می کرد و در عزاداری ها نقش فعالی داشت
(مادر شهید سعید سامانلو) سلام سعید من به کمال رسیده بود. کمال حقیقی که وصل به خدا بود. او فطرتی پاک و خدایی داشت. او همیشه در حال صعود بوداز لحظه متولد شدن اش پر از خیر و برکت بود حتی برکت های مادی برای من و پدرش به همراه آورد اون اهل معرفت بود و واقعا لیاقت جانشینی اولیا الله شدن را داشت. به واجبات خدا بسیار اهمیت می داد و از گناه دوری می کردهمیشه با خضوع و خشوع نماز می خواند . بیشتر اوقات نماز شب می خواندوقتی نوجوان بود بعد از نماز شب بسیار گریه می کرد و نماز شب را وصل به نماز صبح میکرد پسرم سعید بسیار متواضع و مودب بود.
صلوات (یکی از دوستان شهید سامانلو) بیشتر موقع ها با سعید هیئت می رفتم یه شب دیدم با تسبیح ذکر می گه گفتم چی می گی به من هم یاد بده ! اینقدر ثواب ها رو تنها، تنها نبر خندید گفت دارم صلوات می فرستم، میگم ...(اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها السر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک) آقا سعید گفت این صلوات خاص حضرت زهرا ست. پیامبر مون گفته هر کسی بر فاطمه من صلوات بفرسته من میآمرزم اش و به من ملحق می شه میگفت هر وقت این صلوات رو می فرستم دلم باز میشه اون عاشق حضرت زهرا (سلام الله علیها) بود .من هنوز متاهل نبودم، بهم می گفت زن سید ایشالله قسمتت بشه نمی دونی چه کیفی داره اون دنیا محرم حضرت زهرا شدن با دعای گرم اون، همسرم هم از سادات شد . قربون نفس حق ات بشم بازم دعاهای خوب در حق ام بکن .. بهم بگو الهی شهید بشی .
ارادت به حضرت زهرا(س) من و آقا سعید و دخترم به حج عمره مشرف شدیم ، آنجا اول مدینه بودیم به محض نشست هواپیما🛬 آقا سعید کفش هایش را در آورد و بدون کفش راه افتاد🚶🚶... از او پرسیم سعید جان چرا کفش هایت را نمی پوشی؟! گفت مادر ، در این شهر به زمین ها کشیده شده است💔و من نمی خواهم کفش بپوشم😔.. علاقه خاصی به خانم فاطمه زهرا (سلام الله علیها) داشت❤️ پشت درب خانه حضرت زهرا(سلام الله علیها) که رسیدیم بسیار گریه کرد😭😭😭 و گفت چقدر مادرم غریب است😔😭 روضه حضرت زهرا را خیلی دوست داشت و گوش می کرد ..
مهمترین مشخصه این شهید بزرگوار، تزکیه نفس است ایشان کلاسهایه اخلاق علما را شرکت کرده و کتابهایه بسیاری در رابطه با تزکیه و اخلاق خریداری کرده و مطالعه میکردند. او بعد از فارغ تحصیلی از دبیرستان در دانشگاه دلیجان رشته حسابداری پذیرفته شد و با خانواده مذهبی و ساداتی وصلت نمود که حاصل این ازدواج دو فرزند پسر به نام های علی و محمدحسین شد. بسیار خانواده دوست و پایبند به زن و بچه بود . همچنین اهل مطالعه و کسب بینش بود، روحیه ایثار و استقامت او شگفت انگیز بود. بعد از مدتی که مشغول تحصیل در دانشگاه بود متوجه شد در دانشگاه امام حسین تهران، به عنوان افسر پذیرفته شده بنابراین تصمیم گرفت باقی مسیر زندگی اش راا در این راه ادامه دهد و وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد.
او در تمام مراحل زندگی اش موفقیت های چشمگیری داشت و رشادت های بی شماری از خود نشان داد. رشادت های او در شمال غرب در برخورد با گروهک های مزدور ، فعالیت های او در خاموش کردن شورش های داخلی و رشادت هایش در سوریه و آزاد سازی دو شهر شیعه نشین (نبل و الزهرا) تحسین برانگیز است بنا به گفته خود شهید سعید سامانلو این پیروزی شهرهای شیعه نشین(نبل و الزهرا) با کمک خانم فاطمه زهرا (س) انجام شد و بلاخره در ۱۶ بهمن سال ۹۴ این سرگرد دلاور به همراه دوستانش شهید هاشمی و شهید زارع در شهر رتیان سوریه به لقا پروردگار شتافتند.
من یکی از همرزمان آقا سعید در سوریه می باشم که واقعا او را دوست میداشتم❤️ نه تنها من، بلکه هر کسی که او را می شناخت جذب رفتار و کردار او می شد☺️. در سوریه دوره ای را دقیقا من کنار آقا سعید بودم او هر جمعه بعد از اذان صبح (ناشتا) اگر انار می دید یک انار می خورد و می گفت مستحب است پیامبر سفارش کرده و ببخشید چون دانه بهشتی داره با کسی شریک نمیشوم.🍃 همیشه با وضو بود هر کس با سعید می افتاد مثل او می شد نفوذ خاصی در کلامش بود☝️ گاهی با او شوخی می کردم و می گفتم این داعشی ها اهل مذاکره نیستند😒و گرنه سعید رو اگه می فرستادیم همه آدم می شدند😂 می خندید و سرش را تکان می داد🙂... سعید به محض فرصت قرآن می خواند و مطمئنم چندین بار قرآن را آنجا ختم کرد ...🍃 همیشه صبح ها بعد از خواب ناشتا چند لیوان آب ولرم می خورد💧و به همه ماها توصیه می کرد این کار را بکنیم می گفت خواص بسیاری دارد ... او بسیار شجاع و نترس بود . هر کسی که او را می شناخت می داند شجاعت از ویژگیهایی بارز او بود👌💪 مزار این شهید در شهر قم است.
شهید سعید سامانلو شهید مدافع حرم با رشادت و فداکاری خود و هم رزمانش سبب آزادی منطقه شیعه نشین نبل الزهرا شد و فاتح الزهرا لقب گرفت، از شهید سامانلو دو یادگار به جای مانده است علی 11 ساله و محمد حسین 3 ساله فرزندان این شهید گرانقدر هستند. هم زمان با فرا رسیدن هفته دفاع مقدس نمایشگاه یاد یاران در شهر مقدس قم برپا شده و غرفه شهدای مدافع حرم یکی از بخش‌های این نمایشگاه است. تمثال شهدای مدافع حرم استان قم در این نمایشگاه نصب شده که این موضوع مورد توجه حضار قرار گرفته است، محمد حسین پسر 3 ساله شهید سامانلو هنگامی که با تمثال پدر خود مواجه می‌شود با شور و حال عجیبی به سوی آن می‌رود و با دیدن این تمثال تصور می‌کند که پدر شهیدش را مشاهده کرده و گریه می‌کند 😭😭💔 به سمت تپه دوید و مدام پدرش را صدا می‌زد، هیچ کس نمی‌توانست جلوی محمد حسین را بگیرد اطرافیان با دیدن این صحنه احساساتی شده بودند و اشک می‌ریختند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا