eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
18.5هزار عکس
8.6هزار ویدیو
234 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ بعداز اذان صبح 👈 تلاوت سوره فجر از طرف شهید آنروز هدیه به روح مطهر امام خمینی (رحمت الله علیه ) و صلوات خاصه حضرت زهرا سلام الله علیها ✅ بعداز اذان ظهر 👈خواندن دعای نور حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها ✅ بعداز اذان مغرب👈 تلاوت سوره حجرات از طرف ائمه روز هدیه به امام زمان عج و روز جمعه از طرف بقیه الله الاعظم عج هدیه شود به به روح مطهر پیامبر ختمی مرتبه ✅ مناجات مسجد کوفه امیرالمؤمنین علیه السلام در هر ساعت از شبانه روزکه می توانید. # مراقبت _ عملی👇 ✅ تبیین بخش هایی از توحید مفضل
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
#چله_سلامت_بوقت_اذان ✅ بعداز اذان صبح 👈 تلاوت سوره فجر از طرف شهید آنروز هدیه به روح مطهر امام خمی
بیست و چهارمین روز از 🌟💫چله ( بیست و هشتم ) 🌟💫 مهمان سفره شهید 🌷محمود شمس الدینی🌷 هستیم.
سال ۱۳۵۵ شهر سیریز کرمان میزبان نوزادی شد که او را محمود نامیدند. در پنج سالگی جهت یادگیری قرآن، او را به مکتب‌خانه‌ای در محل فرستادند و، چون از هوش و ذکاوت سرشاری برخوردار بود، در مدت زمان اندکی، قرآن را فرا گرفت و از همین جا بود که نشانه‌های پایبندی به دین و مذهب در وی آشکار شد. محمود در اوایل زندگی خود از نعمت مادر محروم شد. دوره‌ دبستان را در مدرسه‌ سیریز گذراند. آن طور که نزدیکان و آشنایان آن دورانش گفته‌اند.  بسیار درس‌خوان، باهوش و خوش‌بیان بود. دوران تحصیل را پشت سر نهاد و موفق به اخذ مدرک کاردانی فناوری و اطلاعات شد و در اول بهمن ماه ۱۳۷۳ به استخدام رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمد.
او تلاشش را در راه تحصیل دوچندان نمود تا اینکه دوره تخصصی بهداشت و درمان را طی سال‌های ۷۴ و ۷۵ در شیراز گذراند و به آرزوی خود، رسید. پس از اخذ مدرک دوره تخصصی بهداشت و درمان، در تاریخ اول تیر ماه ۱۳۷۵ در بهداری تیپ همیشه پیروز مردم پایه ۱۸ الغدیر با مسئولیت مدیر امداد، عملیات پزشکی و بهداری رزمی تا سال ۱۳۹۵ مشغول خدمت شد و بقیه عمر ارزشمند خود را با فعالیت در سازمان بسیج جامعه پزشکی استان یزد بعنوان مسئول کانون بیمارستان شهید صدوقی و پردیس دانشگاه علوم پزشکی سپری کرد.
محمود در دوران حضور در سازمان بسیج جامعه پزشکی استان یزد، نهایت سعی خود را در کمک به مناطق محروم و کم برخوردار درون مرزی و برون مرزی، ارتقاءسطح سوادسلامت در قالب سلسله نشست‌های سبک زندگی، همکاری در برپایی بیمارستان ثابت وصحرایی، همکاری با کاروان نورآوران سلامت و ارائه خدمت در موکب درمانی حضرت علی بن موسی الرضا (ع) به مناسبت اربعین حسینی انجام می‌داد. او همچنین در ایام شیوع ویروس کرونا در راستای پیشگیری ومقابله با آن اقدامات موثری نیز انجام داد که از جمله آن می توان به برپایی ایستگاه‌های سلامت در نقاط مختلف شهر به منظور آموزش و اطلاع رسانی، غربالگری وتب سنجی در مبادی ورودی و مکان‌های شلوغ شهر، آماده سازی و تجهیز درمانگاه و کلینیک مراقبت بیماری‌های تب دار و تنفسی برای خدمت رسانی به بیماران مبتلا به کرونا، هماهنگی اعزام تیم‌های بهداشتی و درمانی شهید دکتررهنمون کانون بسیج جامعه پزشکی بیمارستان شهید صدوقی و راه اندازی نخستین نقاهتگاه شهدای جامعه پزشکی استان اشاره کزد.
او فردی متعهد، بااخلاص، صبور، خوش اخلاق، خوشرو و بی علاقه به دنیای مادی بود. فقط و فقط خودش را وقف خدمت به مردم می‌کرد. در دوران مسئولیت خود با جذب وسازماندهی پزشکان، پرستاران و پیراپزشکان در راه کمک‌رسانی هر چه بهتر به محرومین و تحقق اعتلای بسیج می‌پرداخت و همیشه رهرو مکتب ولایت مطلقه فقیه وخط امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب امام خامنه‌ای (مدظله العالی) بود تا اینکه در سوم فروردین ماه ۱۳۹۹ به علت مبتلا شدن به بیماری ویروس کرونا بستری و در روز نهم فروردین ماه ۱۳۹۹ مصادف با ولادت اباعبدالله الحسین (ع) و روز پاسدار در بیمارستان حضرت علی بن ابیطالب (ع) رفسنجان به علت شدت عوارض بیماری کوید ۱۹ به سوی معبود خویش شتافت.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گرامی باد یاد شهدای مهندس🕊🌹 البته اونی که تو صف اول رو تاقچه گذاشته شهید نشده😉 اون معروف آشناهمونکه جاوید نشان بله بله مفقود الاثر احمد متوسلیان امید بازگشت مهندس متوسلیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید اسماعیلی شهیدی که ذکر «یاعلی» را تا لحظه بریدن سرش توسط داعش می‌گفت...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‏خدا با اون عظمتش میگه: أنَا جَلیٖسُ، مَنْ جٰالَسَنِیٖ: من همنشین اون کسی هستم که با من بشینه! انگار خدا داره دنبال یه رفیقِ ناب میگرده؛ یارفیقَ من لا رفیق له! چقدر منِ حقیر رو تحویل میگیری؟! [حاج حسین یکتا]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ بعداز اذان صبح 👈 تلاوت سوره فجر از طرف شهید آنروز هدیه به روح مطهر امام خمینی (رحمت الله علیه ) و صلوات خاصه حضرت زهرا سلام الله علیها ✅ بعداز اذان ظهر 👈خواندن دعای نور حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها ✅ بعداز اذان مغرب👈 تلاوت سوره حجرات از طرف ائمه روز هدیه به امام زمان عج و روز جمعه از طرف بقیه الله الاعظم عج هدیه شود به به روح مطهر پیامبر ختمی مرتبه ✅ مناجات مسجد کوفه امیرالمؤمنین علیه السلام در هر ساعت از شبانه روزکه می توانید. # مراقبت _ عملی👇 ✅ تبیین بخش هایی از توحید مفضل
شهید مهدی وریجی فرزند شهید «رحیم وریجی» از شهدای دفاع مقدس است. همچنین «رقیه کرمی» همسر این شهید معزز، فرزند شهید حاج «امیر کرمی» و خواهر شهید «شمس الله کرمی» است. دکتر مهدی وریجی فرزند شهید رحیم وریجی، رئیس درمانگاه منطقه ۲۱ شهرداری تهران یکی از مدافعان سلامت بود که در راه مداوای بیماران مبتلا به کووید ۱۹ جان خود را فدا کرد. پیکر وی اسفند ۹۸ درجوار پدر شهیدش در ساری برای همیشه آرام گرفت.
«دکتر مهدی وریجی» مدیر درمانگاه منطقه 21 شهرداری تهران بود. زمانی که کلینیک‌ها با کمبود پزشک رو به رو شدند از پشت میز ریاستی که هیچ گاه به آن دلبسته نشده بود بلند شد و پای تخت بیماران مشکوک به کرونا رفت. در گرفت و گیر ویزیت های اورژانسی زیادی که داشت به ویروس کرونا مبتلا شد و بعد از دو هفته بستری شدن در بیمارستان مسیح دانشوری، شهید مدافع سلامت شد.
پرهیز داشت از این که از پدر شهیدش آبرو و اعتباری برای خودش بخرد. فقط گاهی وقت ها از این موضوع صحبت می‌کرد. آن هم از دلتنگی‌ها و غم یتیم بزرگ شدن خودش نمی‌گفت. این طور وقت‌ها بیش از همه از زحمت ها و مرارت های مادر بزرگوارش یاد می‌کرد. خیلی به مادرش علاقه داشت. می‌گفت با سختی و زحمت او و فرزندان دیگرش را بزرگ کرده است و بعد از این دیگر حرفی نمی‌زد و از جزییات این سختی ها برای مان نمی‌گفت. اهل ساری بودند و در این شهر رشد کرده بود. بعد از قبولی در رشته پزشکی با همسرش که او نیز پرستاری قابل و مانند خودش فرزند شهید بود آشنا شد. نتیجه ازدواج شان دو فرزند بود که حالا غم این که آن ها هم باید مثل این دو انسان بزرگ با درد یتیمی بزرگ شوند بدجوری دلتنگ‌مان می‌کند.»
مهدی عاشق اهل بیت (ع) بود. در پیاده روی اربعین خادم زائران می‌شدیم. دو بار توفیق داشتم در مرز چذابه به همراه او به بیماران زائری که به سمت حرم سید الشهدا (ع) روانه بودند خدمت‌رسانی کنم. آنچنان با اخلاص با این بیمارها برخورد می‌کرد که نظیر آن کمتر دیده می‌شد. خیالش از وضع بیمار که راحت نبود به او شماره تلفن همراهش را می‌داد. بچه‌های زائر خوزستانی بارها و بارها بعد از اربعین با او تماس می گرفتند و از مشکلات بیماری شان می‌گفتند و او وقت می‌گذاشت و به حرف‌های شان گوش می‌کرد. راهنمایی شان می کرد و می دانستیم دست رد به سینه نیازمند نمی‌زند. این ها را به چشم می دیدیم و الباقی کارهای خیرش را در خفا انجام می‌داد و بعد متوجه آن می‌شدیم.»
ایشان مدیریت کلینیک منطقه 21 را به عهده داشت. با این حال هیچ گاه جایگاهی برای خودش قائل نبود. از پیشرفت غافل نمی شد. سخت کوش بود. به کاری که به او سپرده می‌شد به شکل یک وظیفه نگاه می‌کرد. اما درگیر حرص زدن نمی‌شد. آنقدر خاکی و خودمانی برخورد می‌کرد که غریبه‌ها هم به او دلبستگی پیدا می‌کردند. به مسئولان پذیرش کلینیک سپرده بود که اگر بیماری توان پرداخت  حق ویزیتی را نداشت برای معاینه اولیه بیمار خبرش کنند. خیلی وقت ها این بیمارها مشکلات جدی داشتند و توان کم شان باعث می‌شد قید درمان پر هزینه را بزنند. اما دکتر معرف خیلی از این بیماران به پزشکان متخصص دیگر می‌شد و مشکلات شان را حل می‌کرد.»
در اداره‌ای با هم همکار بودیم. تماس گرفتند و گفتند پدرم سکته کرده و او را به بیمارستان برده‌اند. بی قرار شدم. وسایلم را برداشتم و با بغض از پله ها با سرعت پایین می رفتم. در پاگرد یکی از طبقات مهدی را دیدم. از ماجرا که با خبر شد. بی آن که خبری بدهد یا وسیله ای بردارد، انگار که برادر من باشد به اندازه من عجله به کار انداخت. خودش پشت فرمان نشست و با هم به بیمارستان رفتیم. در راه با حرف های محکمش آرامم کرد. حتا آنجا هم که رسیدیم به پدرم هم دلداری می‌داد و می‌گفت خیلی زود بعد یک آنژیوی ساده به خانه بر می‌گردد. خودش هم روحیه خوبی برای مبارزه با کرونا داشت. در روزهایی که در بیمارستان مسیح دانشوری بستری بود مدام با او تماس می‌گرفتم. من گریه می‌کردم و او آرامم می‌کرد و با لحن جدی و شوخی‌اش  می‌گفت این دیوانه بازی ها چیه؟ من زود بر می‌گردم. بعد از من می‌خواست که برایش روضه بخوانم. برایش ذکر مصیبت اهل بیت می‌خواندم و دلم بیشتر برایش تنگ می‌شد.کاش حالا هم کنار مان بود و آرام مان می‌کرد.»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حرم حضرت علی ابن ابیطالب(علیه السلام) در روز سه شنبه ۵ اسفند
4_6005860852572356675.mp3
1.87M
💫🌺🍃 🌺 ✨ آقا علیه، ✨صاحب خونه خدا علیه... 🎙حاج مهدى رسولى
من نگاهم به پدر بود، پدر رو به علی وپدرها و پسرها، همه قربان ولی
•🌿• ● 🌄 می‌گفت اگر امیرالمومنین یک سیب را نصف می‌کرد و می‌فرمود نصف‌اش حرام است و نصف‌اش حلال، مالک‌اشتر حتی در دلش هم سوال ایجاد نمی‌شد که چرا؟! الحق که ، مالک‌اشتر زمانه بود. 🌺اللهم_عجلـــ_لولیڪ_الفرجـ 🤲🏻 ✨🌸