شهادت مظلومانه
وقتي حکومتهاي ايران و عراق نتوانستند فعاليّتهاي سياسي حاج آقا مصطفي را متوقّف کنند و وجودش را خطري جدّي براي حکومتهايشان تشخيص دادند، به فکر عملي کردن تهديدهاي خود افتادند و سرانجام در روز يکشنبه اوّل آبان 1356 ش، در حالي که بيش از 47 بهار از عمر او نميگذشت، به طرز مشکوکي او را مسموم کردند و به شهادت رساندند. مرحوم حاج سيّد احمد خميني در اينباره ميفرمايند: «آنچه ميتوانم بگويم و شکي در آن ندارم اينکه ايشان را شهيد کردند؛ زيرا علامتي که در زير پوست بدن ايشان روي سينه، روي سر و دست و پا و صورت ايشان بود، حکايت از مسموميّت شديد ميکرد و من شکي ندارم که او را مسموم کردند. اما چگونه اين کار صورت گرفته، نميد انم. ولي همينقدر بگويم که ايشان چند سا عت قبل از شهادت در مجلس فاتحهاي شرکت کردند
که در آنجا بعضي از ايادي رژيم پهلوي دستاندرکار دادن چاي و قهوه بودهاند».
آيت اللّه مصطفي خميني در نگاه امام
حضرت امام خميني رحمهالله در توصيف حاج آقا مصطفي فرمودند: «من اميد داشتم که اين مرحوم (حاج آقا مصطفي) شخص خدمتگزار و سودمند براي اسلام و مسلمين باشد، ولي «لا رادَّ لَقضائِهِ وَ اِنَّ اللّهَ لَغَنيٌ عَنِ العالمين»؛ [تقدير الهي چيز ديگري بود و هيچ امري نميتواند قضا الهي را مانع گردد]».
علاّمه سيّدمصطفي از نگاه بزرگان
حضرت آيت اللّه بهاءالديني رحمهالله
آيتاللّه بهاءالديني رحمهالله درباره حاج آقا مصطفي خميني ميفرمودند: «آيت اللّه حاج آقا مصطفي خميني دانشهاي عقلي و نقلي و سياست اسلامي و ديني را در جواني ياد گرفته و به جايي رسيده بود که از نخبگان زمان ما، بلکه عصرها و زمانها، بود. درستگفتار و نيک سيرت بود. با کمال زيرکي و هوشياري به نفوس آگاهي داشت. در انقلاب اسلامي و حوادث آن نقش بسيار ارزندهاي داشت».
مقام معظّم رهبري حضرت آيتاللّه خامنهاي
مقام معظم رهبري در تجليل از شخصيّت حاج آقا مصطفي ميفرمايند: «سيّد مصطفي خميني يکي از شخصيتهاي بالقوّه و بالفعل اسلام بود. او شخصيّتي همهجانبه داشت و چنين به نظر ميرسيد که همه خصوصيّات مثبت در وجود ايشان در حال رشد و ترقّي است. بنده ايشان را به عنوان يک چهره برجسته حوزه علميه قم از سالهاي قبل ميشناختم و تجليل از مقام [و] منزلت وي در واقع احترام به حضرت امام رحمهالله و تجليل از ارزشهاي اسلامي و انقلابي محسوب ميشود».
شادی روح مطهر و علو درجات
شهید سید مصطفی خمینی🌷
صلوات
🌺 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌺
هدایت شده از تنهامسیرآرامش 💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلمی دیده نشده و بسیار جالب از پیش بینی امام خامنه ای در مورد آینده کشور
قریب ۳۰ سال پیش!
🆔 @IslamLifeStyles
هدایت شده از شهر آشپزی و ترفند 👩🍳
صدام در تلوزیون گفت:به هر خلبان ایرانی که به 50مایلی نیروگاه بصره برسد حقوق1سال نیروی هوایی عراق را جایزه میدهم!150دقیقه بعدشهید دوران،حیدریان و یاسینی نیروگاه بصره رابمباران کردند!
join👉 @Top_iq ⁉️
هدایت شده از شاخص
مادر شهید مراسم دامادی فرزندش را در معراج شهدا برگزار کرد؛ آنهم با اسکناسهای پنجاه تومانیِ که ۳۶ سال برای ریختن بر سر تازه دامادش نگه داشته بود.
↘️eitaa.com/shakhes_1 ایتا
↘️http://sapp.ir/shakhes.1 سروش
سلام علیکم
اعمال امروزمان را از طرف عالم شهید🌷
شهید شیخ راغب حرب🌷
تقدیم می کنیم به محضر آقا علی بن موسی الرضا علیه السلام
شيخ راغب حرب كه به شيخ الشهداي مقاومت لبنان شهرت يافته است در تابستان سال 1952 متولد شد. پدر وي از شغل كشاورزي درآمد داشت و از محدود كساني بود كه به مطالعه تاريخ و فرهنگ و ادبيات اسلامي علاقه داشت و خانه وي مكاني براي جلسات شبانه و برگزاري مراسمات مذهبي و ديني تبديل شده بود كه علماي سرشناس همچون مرحوم شيخ محمد مهدي شمس الدين نايب رئيس پيشين مجلس اعلاي شيعيان لبنان و آيت اله سيد محمد حسين فضل اله در اين مجالس حضور مي يافتند. راغب از دوران نوجواني به همياري و كمك به كشاورزان همت گمارد. در همين مرحله بود كه آگاهي هاي سياسي و فكري و مبارزه با محروميت در وجود راغب حرب نوجوان شكل گرفت. ايشان علاقه شديدي به امام حسين(ع) داشت و به گفته مادرش از سن 10 سالگي در هئيت هاي عزاداري شهر نبطيه به ويژه در مجالس سخنراني شيخ محمد مهدي شمس الدين حضور فعال داشت و به حضور بر سر كلاس درس هاي ديني در مدرسه و نيز شركت در نمازهاي جماعت مسجد بسيار اهميت مي داد. در سن 15 سالگي از ادامه تحصيل در مدارس كلاسيك منصرف شد و به تحصيل علوم ديني روي آورد و براي طلب علم ابتدا به بيروت هجرت كرد و در محله العنبه كه علامه سيد محمد حسين فضل اله امامت مسجد آن محل را بر عهده داشت ساكن شد.شيخ راغب يكسال را در حوزه علميه محله العنبه گذراند و تصميم گرفت تا به حوز ه علميه نجف اشرف هجرت كند.
او در نجف به همراه تعدادي از طلبه هاي لبناني به نوعي يك انجمن مخصوص آموزش هنر خطابه و سخنراني تشكيل داده بود و همچنين روزانه به بيت شهيد سيد محمد باقر صدر رجوع مي كرد و در كنار مردم مي نشست و پاسخ شهيد صدر به پرسش هاي گوناگون آنان گوش مي داد.براي اولين بار از طريق مطالعه جزوه (( تضاد اساسي بين اسلام و نظام شاهنشاهي )) با ديدگاه هاي امام آشنا شد. شيخ راغب اين جزوه را همراه كتاب ((حكومت اسلامي )) كه به تازگي انتشار يافته بود براي برادران روحاني خود در جبشيت ارسال كرد تا بيشتر با ديدگاه هاي امام خميني آشنا شوند. در دوران اقامت در نجف اشرف شيفته شيوه برگزاري مراسم عزاداري حضرت اباعبداله الحسين(ع) از سوي مردم عراق شده بود و به همين دليل براي زيارت مرقد امام حسين (ع) همواره به كربلا سفر ميكرد.
شيخ راغب در تابستان سال 1972 با دختر عمويش ازدواج كرد و پس از ازدواج تصميم گرفت حوزه علميه نجف اشرف را ترك نمايد و تحصيل علوم ديني را در محله العنبه در شرق بيروت از سرگيرد. در همان سال مجدداً به نجف اشرف بازگشت ولي پس از گذشت يكسال و شش ماه اقامت در حوزه علميه نجف دوباره براي هميشه به لبنان بازگشت. شهرستان نبطيه در جنوب لبنان كه شيخ راغب وارد آن شده بود بخشي از حوزه پيكارگران مسلمان لبنان را تشكيل مي داد. در همان حال بازگشت علامه سيد محمد حسين فضل اله و شيخ محمد مهدي شمس الدين به لبنان و نيز در سايه امام موسي صدر و نيز گروه ديگري از علماي اسلام در اين كشور، فعاليت هاي اسلامي ابعاد تازه تر و تكامل يافته تري پيدا كرد.
پيروزي انقلاب اسلامي، ساختار سازماني و تشكيلاتي انقلابيون مسلمان لبناني را تقويت كرد و به آنان انگيزه داد تا مفاهيم و جهت گيري هاي سياسي خود را عملي نمايند. شهر صور مركز استان جنوب و اطراف آن و نيز شهرستان نبطيه و اطراف آن بيش از ساير شهرهاي لبنان به فراخواني پيام انقلاب اسلامي ايران پاسخ مثبت دادند. شيخ راغب در تابستان 1974 به جبشيت بازگشت و فعاليت هاي سياسي و فرهنگي و اجتماعي خود را در مقابل حضور گسترده و فعال نيرو هاي چپگرا و لائيك با جديت آغاز كرد.
در سال 1975 درگيري مسلحانه نيروهاي اسلامگرا با جريانات چپگرا به وقوع پيوست. اين درگيري ها باعث شد نيروهاي اسلامگرا اختلاف نظرهاي فكري و سياسي دروني خود را كنار گذاشته تا در جريان هاي داخلي ، در برابر نيروهاي چپگرا و مسيحيان ماروني همدست اسرائيل بايستند و همزمان با تأسيس جنبش محرومان و گردان هاي مقاومت لبنان (امل)، همراه تعدادي از تلاشگران و فعالان جنوب به ديدار امام موسي صدر شتافت و طرح هاي خود را با ايشان در ميان گذاشت. در سال 1976 با همكاري با برخي از دوستان و مريدان كه كادر رهبري جنبش امل را در منطقه نبطيه بر عهده داشتند موافقت كرد وخود نيز ضمن خودداري از عضويت كامل در اين جنبش با كادرهاي آن در جنوب لبنان همكاري كرد.
راهكار ديگري كه شيخ راغب به منظور گردهم آوري مسلمانان متعهد داشت برپايي نماز جمعه بود
تا قبل از آن نماز جمعه در شهر جبشيت بسيار كند و ابتدايي برپا مي شد و در برخي هفته ها امام جمعه منتظر مي ماند تا نمازگزاران به حد نصاب 5 تا 7 نفر برسند. اما پس از گذشت حدود 2 سال از حضوز شيخ راغب برپايي نماز جمعه گسترش يافت تا جائيكه نماز گزاران مومن شهر نبطيه و روستاهاي جنوب لبنان به شركت در اين نماز عبادي سياسي مي شتافتند و باپيگيري هايي كه شيخ راغب انجام داده بود توانسته بود نماز جمعه را در شهر بعلبك و روستاهاي اطراف آن توسط علماي آن منطقه برپا كند و آن را به يكي از ابزارهاي مهم مقابله با دشمن صهيونيستي درآورد شيخ راغب حرب همواره از سياست عدم تمركز پيروي مي كرد و دامنه كار و تلاش خود را به ساير روستاهاي منطقه گسترش داده و همواره ميان روستاهاي جنوب در حال رفت و آمد بود و در مساجد آنها نماز جماعت و كلاس درس برپا مي كرد. او در رفتار با مردم بسيار بي ريا و صاف و صادق بود در ديدارهاي بي تكلف مي نشست و لباسهاي رسمي خود را از تن در مي آورد. در راهپمايي هاي روز عاشورا شركت مي كرد و جوانان را به تعذيه خواني و شركت در آيين هاي عزاداري مراسم عاشورا تشويق مي كرد. در مساجد روستاهاي منطقه كتابخانه تأسيس مي كرد و با همكاري روستائيان به مرمت مساجد مي پرداخت و همواره مي گفت : (( ميل ندارم نخبگان روشنفكر به وجود بياورم، مي خواهم نسل مسلمانان جديد و وظيفه شناسي تربيت كنم كه به سنت هاي اجتماعي آگاهي داشته باشد)). شيخ راغب با امام خميني (ره) به عنوان نايب امام زمان(عج) بيعت كرده بود و جمهوري اسلامي ايران را قلب جهان اسلام مي دانست و همواره به ايران رفت و آمد داشت.
او در 17 ربيع الاول( سال 1362 شمسي ) همراه هئيت هاي خارجي شركت كننده دركنگره جهاني ائمه جمعه و جماعات در حسينه جماران با امام خميني ديدار كرد و در كنفرانسي كه در ايران برگزار شد درباره جنوب لبنان، اشغال فلسطين و مبارزه با اشغالگران سخنراني كرد.
شيخ راغب در جنوب لبنان همزمان در چند جبهه در حال مبارزه بود به گونه اي كه توانسته بود فعاليت جبهه چپگرايان را در اين منطقه محدود كند تا آنجا كه بيشتر طرفداران آنها بر اثر گسترش فعاليتهاي اسلامي از آن منطقه گريختند، همچنين يكي ديگر ازدستاوردهاي شيخ راغب حرب، ناكامي جدي طرح هاي گروه هاي مبلغ مسيحي در جنوب لبنان بود كه درصدد بودند