eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
18.8هزار عکس
8.9هزار ویدیو
238 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
يك روز از مريوان به روستا آمد، غمگين و افسرده بود، علت را از او پرسيدم گفت: پدر جان! عده‌اي آمده‌اند مي‏خواهند پرچم كمونيست در اين منطقه برپا كنند و بساط بي‌ديني و لاابالي‌گري را بگسترانند، بايد به هر طريقي كه شده مانع آنها شويم، طولي نكشيد ديدم بلندگوي مسجد به صدا درآمد، دارا بود كه مردم را به مسجد فرا مي‏خواند، به دليل نفوذي كه در بين مردم داشت تعداد كثيري از مردم در مسجد جمع شدند دارا ماوقع را براي آنها شرح داد و يادآور شد كه اسلام در خطر است و اين وظيفة ماست كه مردانه به مقابله برخيزيم تا اين‌ها جرأت طرح اين انديشه‌ها را نداشته باشند. حالا هر كسي كه دلش براي اسلام مي‏تپد و نمي‏خواهد شاهد افول انديشه‌هاي پاك پيامبر بزرگوار اسلام باشد، آماده شود تا به شهر برويم و به مبارزة با آنها بپردازيم. عدة زيادي آماده شدند و ماموستاي روستا نيز قرآني به دست گرفت و جلو افتاد، صحنة زيبايي بود، همه حركت كرديم و در مكاني كه پرچم را نصب كرده بودند تجمع كرديم، به محض رسيدن، دارا رفت، پرچم را پايين كشيد و آن را پاره كرد، افراد گروهك‌ها تهديد كردند كه ترا خواهيم كشت. دارا در كمال متانت و خونسردي گفت: شما هيچ كاري نمي‏توانيد انجام بدهيد، جان من در يد قدرت خداوند است و تا وقتي كه او اراده كند من زنده خواهم ماند و تا زنده‌ام با شما مبارزه خواهم كرد. دارا پرچم لا ‌اله ‌الا الله را برافراشت بعد همه تكبيرگويان به روستا برگشتيم.
نحوة شهادتش نيز با يارانش تفاوت داشت، همرزماني كه در ركاب اين مجاهد في سبيل‌الله بوده‌اند مي‏گويند: در تمام مدتي كه در حلقة محاصره بوديم، دارا با روحية عالي كه داشت، كمترين هراسي به دل راه نداد و با رشادتي غير قابل توصيف ‌جنگيد، وقتي كه فرمانده رشيد و فداكار، عبدالله طرطوسي، به شهادت رسيد دشمن توانست به داخل مقر نفوذ كند، جنگ تن به تن آغاز شد، دشمن با تمام توان تلاش ‏كرد دارا را زنده دستگير كند، تا آنكه كيد و حيلة آنان به نتيجه رسيد و دارا پس از اين‌كه مهماتش تمام شد به اسارت درآمد، از آنجا كه گروهك‌ها كينة فراواني از اين جوان نستوه به دل داشتند، تمام بدنش را با آتش سيگار سوزاندند و با سر نيزه، زخم‌هاي متعددي به بدنش وارد كردند و در نهايت پس از شكنجه‌هاي وحشيانه، سرش را با موزائيك بريدند و از تن جدا كردند.
تمام افراد سپاه که در لحظه درگیری حضور داشتند تعدادشان کمتر از 20 نفر بود. تنها سلاحی که داشتند، همان سلاح‌های انفرادی بود اما روحیه و ایمان رزمندگان بی‌نظیر بود. با اینکه دشمن از هر طرف حمله می‌کرد بچه‌ها خم به ابرو نمی‌آوردند و مردانه می‌جنگیدند. یکی از شاهدان واقعه می‌گوید: از طرف دشمن نارنجکی پرتاب شد. نارنجک در میان من و دارا به زمین افتاد. دارا بدون اینکه هول شود نارنجک را برداشت و دوباره به طرف دشمن پرتاب کرد. من از این همه شهامت و رشادت تعجب کردم. گفت: نترس خدا با ماست. چه بکشیم چه کشته شویم، پیروز میدان ما هستیم. حلقه محاصره که لحظه به لحظه تنگ‌تر می‌شود، تعدادی از پاسدارها شهید و تعدادی مجروح می‌شوند. دارا جزو معدود نیروهای سالم مانده بود. با تمام توان می‌جنگید و آنقدر جنگید که دیگر هیچ مهماتی برایش باقی نماند. او را دستگیر کردند و با آتش سیگار روی جسم مطهرش یادگاری نوشتند. بعد زنده زنده سرش را بریدند و کمی بعد تمامی بچه‌های پاسدار مریوانی را به شهادت رساندند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا