یه آرزو داشت
که همیشه به زبون میآورد
می گفت : « میخوام
روز عاشورایِ امام حسین،
عاشورایـی بشم..».
روز عاشـورا ....
داشت جعبههای مهمات رو
جا به جا می کــرد ،
که صدای انفجار بلند شد!
وقتی گرد و غبار خوابید ،
دیدم سرش از بدنش جدا شده...
سر جدا، پیکر جدا ….
✍ راوی: همرزم شهید
#شهید #محمد_تکلو_بیغش
#قائممقام_گردان_علیاڪبر
#لشکر۳۲انصارالحسین_همدان
#شهادت_جزیره_مجنون_۱۳۶۵
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
یه آرزو داشت که همیشه به زبون میآورد می گفت : « میخوام روز عاشورایِ امام حسین، عاشورایـی بشم..».
در اولين روز از بهار سال 1344 در ملاير به دنیا آمد. دوران پرجنب وجوش كودكي را در زادگاهش پشت سر گذاشت و براي تحصيل علم و دانش به مدرسه رفت.
از کودکی عدالت جويي و مقابله با فساد و ستمگري با روح و جانش عجين بود . 13 سال داشت که وارد میدان مبارزه با طاغوت شدوهمراه و همگام با مردم مبارز و آزاديخواه ملاير، در تظاهرات ورعتراضات ضد ظاغوتي شركت ميکرد.
با سن کمی که داشت در وسط میدان مبارزه بود,از هیچ چیز ترسی به دل نداشت وهمیشه در پیشاپیش مبارزین با طاغوت حضورداشت.
وجود افرادی مانند محمد کمک زیادی به نیروهای مبارز در طول انقلاب می کرد,او با سن کم ,جثه ی کوچک وتحرک زیادی که داشت هم مورد شک ماموران حکومت شاه قرار نمی گرفت وهم در لحظات حساس کمک خوبی برای مبارزین بود.
پس از آنكه نظام الهي جمهوری اسلامی در ایران استقرار يافت و امام خمینی (ره)رهبري جامعه را برعهده گرفت, محمد تكلو به فرمان آن رهبر فرزانه لبيك گفت و به خدمت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمد.
محمد تکلو در اواخر اسفند سال 1357 به همراه تعداد زیادی از جوانان روستای بیغش مسیر دویست کیلومتری روستای بیغش تا شهر قم را به عشق امام خمینی (ره) با پای پیاده برای زیارت و بیعت با امام پیمود و بر سر این پیمان تا لحظه شهادت بود.
او در دوران خدمتش در سپاه نیز همانند دوران سخت مبارزه با طاغوت فعال و تاثیر گذار ظاهر شد وبا وجود سن کمی که داشت مسئولیتهایی را پذیرفت.
آغاز جنگ تحميلي را باید نقطه ی عطفی در زندگی محمدتکلو بیغش دانست.پس از تهاجم همه جانبه ی ارتش بعث عراق به نمایندگی از قدرتهای مستکبر جهانی که مرزهای هوایی ,دریایی و زمینی ایران را آماج حملات وحشیانه ی خود قرار داده بود, ماندن در شهر را جايز ندانست و لباس رزم پوشید و به جبهه شتافت.
در آن دوران هم با توجه به این که نوجوانی بیش نبود با توان خوب و مسئلیت پذیری که داشت از ابتدای ورود به جبهه مسئولیتهایی را پذیرفت.
مدتی به عنوان مربي تاكتيك بودوبعد از آن در آموزش نظامي لشکرمسئلیتی را به عهده گرفت.او در هریک از مسئولیتهایش بهتر و تاثیر گذارتر از مسئولیت دیگر ظاهرشد.
محمد 19 ساله بود که معاون فرمانده معاون فرماندهي 154لشکر32انصارالحسین(ع)شد. در این دوران ازدواج کرد و تشکیل خانواده داد. ازدواج نیز نتوانست کوچکترین خللی در اراده ی او برای حضور در جبهه ایجاد کند.همسرش اورا برای حضور در جبهه تشویق می کرد.
سالها حضوردر جبهه و جنگ وقبل از آن مبارزه با حکومت طاغوت از او فرماندهی کارآمد ساخته بود اما تقدیر الهی بر این بود کهدر روز بيست و يكم شهريور ماه سال 1365 او در جزيره مجنون به شهادت برسدتا ایران اسلامی از داشتن چنین مرد بزرگی محروم شود.
نیمی از قرآن را حفظ بودند و می گفتند برای من که در میدان جنگ هستم و هر لحظه امکان دارد مجروح شوم یا اسیر و یا شهید لذا بهترین مونس من در روی تخت بیمارستان در اسارت و یا در خانه قبر قرآن است. انس و تلاوت قرآن انسان را از آلوده شدن به گناه حفظ می کند.
از او فرزندی به نام حمزه به یادگار مانده است.
☘ در این شب جمعه شادی روح همه رفتگان☄ درگذشتگان ☄شهداء☄ علماء☄ صلحاء☄ اولیاءالله☄ امامان معصوم ما☄ همهء پیامبران از اوّلین تا آخرین☄ مؤمنین وادی السّلام نجف☄ شیعیان بد وارث و بی وارث☄ همهء کسانیکه برگردن ما حقّ دارند☄ رفتگان در مکّه و مدینه ☄قبرستان بقیع☄ کربلا☄ نجف☄سامراء☄کاظمین☄ قم☄ مشهدالرّضا«ع»☄ امام خمینی و دو فرزند بزرگوارشان☄ شهدای صدر اسلام☄ شهدای انقلاب اسلامی☄ شهدای دفاع مقدّس☄ شهدای مدافع حرم☄ مفقودین☄ گمنامین☄ شهدای کربلا ☄همهء امامزاده ها☄ مادران گرامی همهء ائمّه☄ به خصوص شهید والامقام آیت الله دستغیب☄ رفتگان خودتون و رفتگان بندهء حقیر☄ فاتحه با صلوات قرائت بفرمایید. «التماس دعا»☘
17.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 روایتی از دیدار سرزده حضرت آقا از مادر شهیدی که برای آقا شعری نوشته بود👇👇
🍁آرزو داشتم که تا شاید به دیدارم بیایی
☘هم به دیدار منو هم شوی بیمارم بیایی
🍁بیش یکسال است که شویَم همنشین تخت خواب است
☘حق این بود به دیدار دل زارم بیایی
خیلی قشنگه، ببینید حتما👌👌
آیتالله حاج شیخ ابوالحسن اعلمی اشتهاردی، پدر شهیدان محمدباقر و مهدی اعلمی در شامگاه روز سهشنبه، ۱۹ آذرماه، جان به جان آفرین تسلیم کرد.
بنا بر این گزارش، مراسم تشییع ایشان امروز از مقابل منزل شهیدان اعلمی واقع در خیابان اسکندری جنوبی، نرسیده به امام خمینی(ره)، پلاک ۹۶ برگزار شد.
بنا بر این گزارش، ایشان از شاگردان آیت الله العظمی بروجردی(ره) و امام خمینی(ره) بود که مقام معظم رهبری نیز در سال ۹۴ به منزل آنها رفته بودند و در این دیدار گفته بودند: «من بدون تعارف، نشستن پهلوی والدین شهدا و روی فرش آنها و زیر سقف آنها را برای خود سعادت میدانم، برای خود مفید میدانم. ما از شماها کسب روحیه و معنویت میکنیم، الحمدلله رب العالمین.»
بزرگداشت این عالم فرزانه و پدر والامقام شهدا جمعه 22 آذر ماه از ساعت 15 الی 16:30 در مسجد دارالسلام واقع در تهران، میدان منیریه ، خیابان ابو سعید برگزار می شود.
همچنین مراسم دیگری روز پنج شنبه 28 آذر ماه در مسجد شهدا اشتهارد برگزار می گردد.
💢 کانال خبری #شهدای_ایران
✅ @shohadayeiran57
4_5778211874893988480.mp3
2.41M
🌴شب زیارتی امام حسین(ع)
🍃شب های جمعه که میشه
🍃دل من تنگ حسینه
🎤مهدی اکبری
🌷 #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
🌷 #شب_جمعه
السلام علیک #یااباعبدالله
🕊 #زیارٺنامہشہـــــداء
°|🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌱
✨﷽✨
🔰پيامبراكرم (صلّي الله عليه و آله و سلم) ميفرمايند:
إنّ للَّه ملكا ينادي عند كلّ صلاه: يا بني آدم قوموا إلى نيرانكم الّتي أو قدتموها على أنفسكم فأطفؤها بالصّلاه؛
💬خداوند فرشته اى دارد كه هنگام نماز بانگ ميزند آدميزاده گان برخيزيد و آتشهائى را كه بر خويشتن افروخته ايد به نماز خاموش كنيد.
📚نهج الفصاحه
🔶قال جعفرُ بن محمٌدٍ الصّادق علیه السلام:
ما مِن قدَمٍ سَعَت إلی الجُمعة إلّا حرَّمَ اللهُ جسدَها علَی النّار.
🔺 امام صادق علیه السلام فرمودند :
هیچ شخصی نیست که قدم در راه نماز جمعه بردارد، مگر آنکه خداوند بدن او را بر آتش حرام می سازد.
«وسائل الشیعه، ج ۵، ص ۳»
👈 نماز جمعه از بزرگترین عنایات حق تعالی بر جمهوری اسلامی است.
امام خمینی(ره)
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
✨﷽✨ 🔰پيامبراكرم (صلّي الله عليه و آله و سلم) ميفرمايند: إنّ للَّه ملكا ينادي عند كلّ صلاه: يا بني
سلام علیکم سی و چهارمین روز از چله هجدهم🌟 مهمان سفره شهید 🌷عبدالرضا مجیری 🌷هستیم .
#رسم_خوبان
هرهفته غروب جمعه کہ میشد همسر و فرزندان را در گوشهای از خانه جمع میکرد و خودش زیارت آل یاسین میخواند هرهفته در خانهاش برای امام زمان برنامه داشت.
همسر شهید: وصیت کرده بود روی سنگ قبرش بنویسند «سرباز اسلام» و «مدافع ولایت فقیه»/ آرزو داشت در شهادتش اثری از پهلوی شکسته حضرت زهرا داشته باشد/
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
#رسم_خوبان هرهفته غروب جمعه کہ میشد همسر و فرزندان را در گوشهای از خانه جمع میکرد و خودش زیارت آل
شهید عبدالرضا مجیری سال۵۳ در خمینی شهر متولد شد و در سال ۷۲ وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد که پس از گذراندن دوره های مختلف نظامی چون تکاوری و یگان صابرین و حضور در درگیری های عرب کشور به عنوان فرمانده گردان فاطمیون در سوریه به شهادت رسید.
از این شهید دو فرزند دختر ۱۱و ۶ساله و یک پسر ۳ سال به یادگار مانده است.
سردار سرتیپ ۲ پاسدار عبدالرضا مجیری فرمانده گردان ۱۲۳ امام حسین علیه السلام شهرستان در حالی که ۲۰روز از حضورش در جبهه های سوریه سپری شده بود، سه شنبه سوم آذر ماه سال جاری در حلب و در دفاع از حرم حضرت زینب کبری (س) به شهادت رسید و مراسم تشییع وی در شهر تیران روز جمعه ۶ آذر انجام شد هم چنین روز شنبه در شهر خمینی شهر تشییع و در محله اندان این شهر به خاک سپرده شد.
#روایٺــ_عِـشق ✒️
در سال 1376 در دانشکده🏢 افسری امام حسین (علیهالسلام) خدمت مقام معظم #رهبری رسیدیم.همه نیروها 👥در میدان صبحگاه در گروهان های خود #مستقر شدند. بعد از قرار گرفتن حضرت آقا 💞در جایگاه، به دستور ایشان همه نیروها جلوی جایگاه آمدند. 💂همه هجوم آوردیم که به حضرت آقا #نزدیکتر باشیم؛ رهبری شروع به سخنرانی 🎤کرد. شهید مجیری بلند شد و گفت: آقا من میخواهم دو تا #مطلب خدمتتون بگم‼️ حضرت آقا گفتند: بگو #عزیزم؛ چه چیزی میخوایی بگی؟☺️ عبدالرضا گفت: آقا دو تا #درخواست دارم؛ اوّل اینکه دوست داریم تشریف بیارید دانشکده🏢 ما در #اصفهان و دوّم اینکه دعا کنید من شــ🌷ـهید بشوم!با این صحبت بین همه نیروها #ولوله افتاد و همه میگفتند آقا برای ما دعــا 📿کن. رهبری گفتند: یعنی همتون می خوایید #شهید بشوید؟ همه نیروها گفتند؛ بله 😇؛ حضرت آقا گفتند همتون شهید بشوید سپاه چیکار کنه پس؟! #سپاه نیرو می خواد! و بعد گفتند دستان✋ تون را بلند کنید و #دعا کردند:
پروردگار❣ مرگ ما را #شهادت درراه خودت قرار بده.🕊
✍ به روایت همرزم شهید
نماز شب در بیمارستان
📌زمستان سال 1388 بود ؛ شهید مجیری بخاطر انجام یک عمل جراحی، یک ساعتی را در اتاق عمل بی هوش بود.🏥
چند ساعتی بیشتر نبود که او را به بخش منتقل کرده بودیم؛من آن شب در بیمارستان همراه او بودم.
یک ساعتی مانده بود به اذان صبح که مرا بیدار کرد👀 و گفت:
کمکم کن من وضو بگیرم!!!🍃
من تعجب زده که هنوز اذان صبح نشده، رفتم سنگ تیمم را بیاورم؛🚶اما شهید مجیری که قسمتی از صورتش پانسمان شده بود ، اسرار بر این داشت که باید وضوی جبیره ای گرفته شود،نه تیمم!!!😞☝️
💥خلاصه آن شب هم ، روی تخت بیمارستان ،حاج عبدالرضا از نماز شب و مناجات با خداوند دست بر نداشت💥
(خاطره نقل از حجت الاسلام رضاییان،باجناق شهید مدافع حرم عبدالرضا مجیری)🌺
نماز جماعت
به_نقل_از_همرزم_شهید🍃
عبدالرضا مانند #دوست و برادرم بود☺️.در سوریه با هم بودیم.هنگام شهادت هم کنارش بودم😔
با صدای خوشی که داشت حتما باید اذان میگفت و همهء نیروهای حزب الله و سوری و فاطمیون را برای نماز بلند میکرد و میگفت حتما باید نماز به جماعت باشد👌.
میگفت یک مداح باید نمازش را به #جماعت بخواند.
شهید مدافع حرم عبدالرضا مجیری🌹
وظیفه شناسی👌
📝نقل از یکی از دوستان
شهید مدافع حرم عبدالرضا مجیری:
✨ شب های ماه مبارک رمضان با شهید مجیری برای خواندن دعای ابوحمزه به مسجد جامع اصفهان میرفتیم؛ اما هرشب دعا که به نیمه میرسید بلند میشد و میگفت برویم‼️
یکبار که علت را از او پرسیدم گفت:
وظیفه ما کارمان است؛☝️ماحقوق میگیریم که خدمت کنیم و اگر تا سحر اینجا باشیم،صبح کسل هستیم و از کارمان کم میگذاریم...
مداحی آنلاین - شبیه امام زمان - حجت الاسلام ماندگاری.mp3
3.13M
♨️ شبیه #امام_زمان (عج)
👌 سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤حجت الاسلام ماندگاری
السلام علیک یا صاحب الزمان(عج).....
شرمنده شدیم ما همه ای یار ببخشا
ما خفته دلانیم و تو بیدار ببخشا
با بار گُنَه در پی دیدار تو هستیم
صد کار گُنَه کردیم و تکرار ببخشا
این دیده کجا لایق دیدار تو باشد
داریم اگَرَم ما به تو اصرار ببخشا
آزرده شدی از همه ی ما که نیایی
شاید که شدی از همه بیزار ببخشا
شبها که نخوابیدی و از سوزغم ما
یا از غم ما گشتی و بیمار ببخشا
ما بهر تو ای یار بخدا کاری نکردیم
غیرازکه شدیم دوش تو سربار ببخشا
هرچند که به ظاهر شده ایم شیعه ی مولا
ما را به علی حیدر کرار ببخشا
ما سینه زن و گریه کنِ کرب و بلاییم
ما را به حسین سید و سالار ببخشا
این نامه ی پوزش که تراب بهرتوبنوشت
او را زهمین دفتر گفتار ببخشا
(دعا بفرمایید)