میلاد #امام_جواد علیه السلام
میلاد #حضرت_علی_اصغر علیه السلام
🎊در عرش، خود خداسٺ، غرق شادے
💚بر روے زمین دوجاسٺ، غرق شادے
🎊اول حرم حسین ،گلباران اسٺ
💛بعدش حرم رضاسٺ، غرق شادے
💥
#حضرت_علی_اصغر💥
باز هم شهر نبی معدن اسرار شده
غنچه ای با برکت هدیه به گلزار شده
باز هم نام #علی بر لب آقا گل کرد
باز هم حضرت #ارباب پسر دار شده
غنچۀ ناز رباب است به قدری زیباست
چقدر گل که به پاس قدمش خار شده
بسکه نورانیت از چهره او می بارد
بی سبب نیست که هر آینه ای تار شده
پسر #حیدری یوسف زهرا آمد
آخرین حیدر #ارباب به دنیا آمد
#دخیلک
#یارضیع_الصغیر_علیه_السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عزیزم 😭😭😭😭😭
روضه خوان کوچولو
و این همه معرفت ؟؟؟
فدای لب تشنهی #حضرت_علی_اصغر و نوحه خوانهایش
🌷🏴🏴🏴🏴🏴🌷
توسل اسرا به حضرت علی اصغر علیه السلام برای روشن کردن چراغ عزاداری
مرتضی سرهنگی در بخشی از کتاب «محرم در اسارت» مینویسد:یکی ـ دو هفته مانده به ماه محرم، فرماندهان اردوگاه، ارشدها را میخواستند و با توپ و تشر، آنها را تهدید میکردند که به افرادتان بگویید عزاداری نباید بکنند؛ چون در قانون اساسی عراق چنین چیزی نیست و از این حرفها.
تهدید و هارت و پورت عراقیها، چه بود و چه نبود، عشق به امام حسین (علیه السلام)، با خون و گوشت و پوست آزادهها عجین شده بود و به همین دلیل، ما نیز از هفتهها قبل از رسیدن محرم، مانند محرم کشورمان، خود را آماده میکردیم، برنامهریزی میکردیم، مداحها تعیین شدند، شعرا، نوحههای مذهبی میسراییدند و با دقت و مراقبت، مراسم نوحهخوانی وسینهزنی انجام میشد.
گاه، از روی ذوق و گاهی هم برای فرار از دام مراقبتهای ویژهای که سربازان میگذاشتند، بچهها به دستههای چهار - پنج نفره تقسیم میشدند و هر دستهای برای خودش مداحی داشت و نوحهای و سینهای، این، روش خوبی بود و حتی یک بار نیز که سربازها پی به آن بردند، به فرمانده اطلاع دادند که او چون جو را آرام تشخیص داد، زیاد مته به خشخاش نگذاشت.
تزیین آسایشگاهها مناسب با ماه محرم، از دیگر مراسم رایج در اسارتگاهها بود که به دست عاشقان حسینی انجام میشد. برای تزیین، پتوهای سیاه رنگ انتخاب و با صابون روی آنها جملههایی مانند «السلام علیک یا اباعبدالله» و... نوشته میشد.
بهترین خاطرهای که از محرم در اسارت دارم، به آن سالی برمیگردد که عراقیها طبق عادت هر سالهشان، روز هفتم و هشتم محرم به همه آمپولهایی تزریق میکردند تا ایرانیها نتوانند در روزهای تاسوعا و عاشورا عزاداری کنند. این کار شیطانیشان هر سال خوب نتیجه میداد و غیر از چند نفر که به «لطایف الحیل» از زیر تزریق آمپول، جان سالم به در میبردند، بقیه چنان تب میکردند که تا چند روز در جا میافتادند.
آن سال، دیگر تجربه کافی به دست آورده بودند و اسامی افراد از روی لیست میخواندند و حتی یک نفر نیز نتوانست از نیش سوزن آمپول در امان بماند. حتی بین بچهها شایع شده بود که درصد آمپول امسال، چند سیسی بیشتر از سالهای پیش است.
وقتی عراقیها به آسایشگاه ما آمدند، همه بچهها به حضرت «علیاصغر(علیه السلام) » متوسل شده، نجات خود را از آن دردانه کوچک امام حسین (علیه السلام) خواستند. قلب پاک بچهها و نام پربرکت آن طفل خاندان پیامبر چنان اثر معجزه آسایی داشت که هیچ یک از بچهها- به جز یکی دو نفر که بیماری کم خونی داشتند - تب نکردند. عراقیها که میدانستند آمپولها کار خودشان را خواهند کرد، دیگر به سراغ آسایشگاه ما نیامدند و ما با خیال راحت، آن شب، چراغ عزاداری حضرت حسین (علیه السلام) را روشن کردیم.
صبح که شد، دکترهای عراقی از جریان خبردار شدند. آنها به آسایشگاههای دیگر رفتند و دیدند که تمام افراد آنها تب کرده و درجا افتادهاند؛ اما افراد آسایشگاه ما سرحال و قبراق هستند. بین خودشان بگو مگویی شده بود که نگو! از طرفی تعجب کرده بودند و از طرف دیگر نمیتوانستند قبول کنند که توسل به ائمه و خاندان عصمت، کارهای نشدنی را شدنی میکند.
#حضرت_علی_اصغر
#باب_الحوائج
🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩