eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
18.5هزار عکس
8.6هزار ویدیو
233 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸تو مراسم بود ... شب اول یه هم اومد مراسم ... 🔹براش یه مترجم گذاشتیم ... شبای بعد همین جور هی تعداد زیاد میشد تا مجبور شدیم یه جای دیگه رو هم برا مراسم بگیریم 🔸شب آخر 150 تا گفتن که میخوان بشن! 🔹پرسیدم برا چی میخواهین بشین؟! همه نگاه کردن به که شب اول اومده بود ! 🔸ازش پرسیدم برا چی ؟!! گفت شب اول یه تیکه از جوانی رو خوندی!!! 🔹 .... 🔸همونی که وقتی رو گذاشت رو پای خودش، سه بار رو انداخت و گفت جایی که علی_اکبر بوده جای نیست!! 🔹ولی رو گذاشت رو پاهاش و جوان شد!! من رفتم و گفتم بیاید که رو پیدا کردم که توش و فرقی نداره ...
🥀🕊🌹🏴🌹🕊🥀 بسیاری از ، با زبان روزه شدند. برخی از رزمندگان ، سهمیه ناهارشان را می گرفتند، اما آن را به هم رزم هایشان می دادند و خودشان روزه می گرفتند. اولین بار که در جبهه رفتم، نزدیک بود. که رسید، به اتفاق چندین تن از هم رزم هایم، به محل برگزاری مراسم رفتم. از مجموع ۳۵۰ نفر افراد گردان، فقط بیست نفر آمده بودند. تعجب کردم. شب دوم هم همین طور بود. برایم سؤال شده بود که چرا بچه ها برای نیامدند، نکند خبر نداشته باشند. از محل برگزاری بیرون رفتم. پشت مقر ما بود که و تل زیادی داشت. به سمت حرکت کردم، وقتی نزدیک رسیدم، دیدم در بین هر ، رزمنده ای رو به قبله نشسته و را روی گرفته و زمزمه می کند. چون صدای مراسم از بلند گو پخش می شد، بچه ها صدا را می شنیدند و در و حفره ها، با خدای خود و می کردند. بعدها متوجه شدم آن بیست نفر هم که برای مراسم عزاداری و آمده بودند، مثل من تازه وارد بودند. این اتفاق یک بار دیگر هم افتاد. بین دزفول و اندیمشک، منطقه ای بود که درخت های پرتقال و اکالیپتوس زیادی داشت، ما اسمش را گذاشته بودیم جنگل. نیروهای بعثی بعد از آنکه پادگان را بمباران کرده بودند، نیروهایشان را در آن جنگل استتار کرده بودند. آنجا دیگر نداشت، اما بچه ها خودشان کنده بودند و داخل آن می رفتند و در عجیبی با خدا و می کردند.
. 🥀 به عمه گفت ؛ گمانم پدر نمی داند ...! به گریه گفت؛ عزیزم! چرا...خبر دارد! از آنچه بر تو گذشته است کربلا تا شام تنش جدا و هم جدا خبر دارد ... . یک زن و قافله و خنده نامحرم ها بر اسیـران گرفتـار، خدا رحـم کند 🥀 🚩