🕊 تو بیایی
همه ی ثانیه ها ساعت ها
از همین روز همین لحظه همین دم
عیدند
هدایت شده از مهندسی ذهن استاد نیلچی زاده
🔴️روزنامه اسرائیلی
قاآنی همان مسیر سلیمانی را در پیش گرفته با همان شدت
ارزوهایی که در اسرائیل بعد از شهادت سردار سلیمانی به وجود اومده بود بر باد رفته و مسیر سلیمانی با همون روش و انرژی درحال ادامه دادنه
➖➖➖➖➖➖➖
♦ این روزا که حوصلمون از قرنطینه و خانهنشینی سر رفته یادمون باشد، عدهای ۳۵ساله که خونهنشین شدند و بیرون نرفتند .
جانباز شهید حسن آملی
#عند_ربهم_یرزقون
👤 امیرحسین خورشیدی🚩
✅
🔹صاحب مکیال می نویسد:
💎در عالم خواب به من گفته شد: درهمی که در راه امام #غایب خرج شود هزار و یک برابر ارزشمندتر از دوران حضور امام است
(مکیال المکارم ج2 ص 306)
#ارزش_خرج_کردن_برای_امام_زمان_در_این_زمان
📢📢📢📢📢
سلام علیکم💐
بزرگواران
قربانی برای سلامتی و فرج امام زمان علیه السلام 💫🌟
برای دفع بلا و بیماری از بلاد مسلمین ویژه شیعیان امیرالمؤمنین علیه السلام 👌
صدقه سر سلامتی حضرت سلامتی همه مومنین و مومنات 🙏🙏
👇👇👇👇
👈 ان شاالله قربانی جمعه همین هفته 23 اسفند انجام می شود
عزیزان !
بیمه کنید خودتان واهل بیتتان را👌
ولو به اندکی 👉
یاری کنید مارا
سهم خود را به این شماره ی
کارت واریز فرمایید:
6037 9973 5313 3474
خدیجه مولوی
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
✅ قربانی این هفته از طرف عمه سادات خانم حضرت زینب سلام الله علیها هدیه می شود به حضرتش 👉
کنج حیاط خانه خود،بین بسترش/بانو رسیده بود به ساعات آخرش/خیره به گوشه ای شده بود و،یکی یکی/رد می شدند خاطره ها از برابرش/با آن کهنه یادگاری خونین دلبرش/هر روز،روضه داشت،در حسینییه دلش/یک سال ونیم،میل تبسم نکرده بود/این مدتی که بود بدون برادرش/یک سال ونیم بود،که او،آب رفته بود/یعنی که بیشتر شده بود عین مادرش/وقت سفر چقدر غریبانه پر کشید/مثل حسین،سرور و سالار بی سرش...
رحلت حضرت زینب کبری سلام الله علیها را محضرتان تسلیت عرض می نمایم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روضه حضرت زینب (س)
خیلیامون دقیقا پارسال همین موقع اعتکاف بودیم دقیقا همین شب ، شب اخر اعتکافمون بود 💔بشینیم یکم با خودمون فکر کنیم بگیم خدایا چیکار کردم😭😭😭😭چقد مگه کم گذاشتم که امسال سهمم شده فرستادن روضش فقط 😔😔😔😔مگه چقد ازم دلگیرن
#قدر_نعمتهارو_بدونیم
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: اگر از من اطاعت کنید، من شما را به بهشت میرسانم. فَاِن اَطَعتُمونی فَاِنّی حامِلُکم اِن شاءَ اللهُ عَلی سَبیلِ الجنّة ؛ فرمود اگر آنچه من میگویم، گوش کنید و عمل کنید، من شما را به بهشت خواهم رساند، انشاءالله؛ وَ اِن کانَ ذا مَشَقَّةٍ شَدیدَةٍ وَ مَذاقَةٍ مَریرة؛ اگرچه این کار، بسیار دشوار است، بسیار سخت است، تلخ است. این حرکت، حرکت کوچکى نیست، حرکت آسانى نیست؛ این هدف امیرالمؤمنین [است]. رساندن انسانها به بهشت، هم در زمینهى فکرى مردم، [هم] در زمینهى روحى و قلبى مردم، [هم] در حیات اجتماعى مردم، نقش مىآفریند.
من از این جهت روى این تکیه میکنم که گاهى شنیده میشود کسانى در گوشهوکنار وقتى صحبت از هدایت و راهنمایى و بیان حقایق دینى و مانند اینها میشود، میگویند آقا، مگر ما موظّفیم مردم را به بهشت برسانیم؟ خب بله؛ بله، همین است. فرق حاکم اسلامى با حکّام دیگر در همین است: حاکم اسلامى میخواهد کارى کند که مردم به بهشت برسند؛ به سعادت حقیقى و اُخروى و عقبائى برسند؛ [لذا] راهها را باید هموار کند. اینجا بحثِ زور و فشار و تحمیل نیست؛ بحثِ کمک کردن است.
امام خامنه ای ۹۳/۲/۲۳
سلام
🔰 فوری.... فوری.....
به اطلاع می رساند تعدادی از جهادگران گروههای جهادی مختلف در کنار سایر نهادها و عموم مردم به مبارزه با ویروس منحوس #کرونا برخاسته اند.
اقدامات جهادگران👇
✅ تهیه و توزیع ماسک و دستکش و محلول و مواد ضدعفونی در بین عموم مردم به خصوص نیازمندان
✅ ضدعفونی و گندزدائی شبانه ی محل های پر خطر از جمله پارکها، سرویس های بهداشتی عمومی، ایستگاه های اتوبوس، دستگاه های atm، درب ورودی بانکها و نانوائی ها، درب مساجد و حسینیه ها، پمپ بنزین ها و درب منازل توسط جهادگران
📣 برای گسترش اینگونه فعالیت ها و افزایش تجهیزات جهت پوشش وسیع تر این اقدام به یاری شما عزیزان نیازمندیم.
🌹عزیزانی که می خواهند در این امورات خیر سهیم باشند کمک های نقدی خود را به👇
شماره حساب
1813_758_6060620_368
شماره كارت
6273811132610079
(بنام قرارگاه جهادي شهيد حميدرضا اسداللهي _نزد بانک انصار) واریز نمایند.
🔰 انشالله به یاری خداوند متعال و عنایت اهل بیت(ع) و شهدا دست به دست هم #کرونا_را_شکست_میدهیم👌
هدایت شده از مهندسی ذهن استاد نیلچی زاده
💠 شعر مادر شهیدی که « آقا» تصحیح کردند
🔺جمعی از خانواده شهدای مدافع حرم به دیدار مقام معظم رهبری رفتند. در این دیدار مقام معظم رهبری انگشتر و یک جلد کلام الله مجید به خانواده شهید محمد حسین محمدخانی هدیه کردند. مادر شهید نیز در محضر رهبری این شعر را خواندند:
◾️سر که زد چوبه ی محمل، دل ما خورد ترک
◾️غربتش ریخت به زخم دل عشاق نمک
◾️و چنان سوخت که بر سر در آن، این شده حک
◾️سر #زینب(س) به سلامت، سر نوکر به درک
🔹مقام معظم رهبری در جواب این مادر شهید شعر را تصحیح کرده و فرمودند: چرا به درک؟! به فلک
#زینب_جبل_الصبر
متن مداحی محمود کریمی به سمت گودال از خیمه دویدم من
—–
به سمتِ گودال از خیمه دویدم مَن ؛ شِمر جلوتر بود!!!||
دیر رِسیدم مَن…
سرِ تو دَعوا بود ؛ ناله کشیدَم من… سرِ تورو بُردند||
دیر رِسیدَم من…
عزیزِ خواهر ؛ غریبِ مادر… عزیزِ خواهَر ؛ غریبِ مادر…||
به سمتِ گودال از خِیمه دویدم من ، شِمر جلوتر بود!!
دیر رِسیدم مَن||
سرِ تو دَعوا بود ؛ ناله کشیدم مَن… سرِ تورو بُردند!!!
دیر رِسیدم مَن ||
یه گوشه یِ گودال ، مادرو دیدم مَن که رفته بود اَز حال
دیر رِسیدم مَن||
صدا زدی مَن رو… خودم شِنیدم من!! صدایِ رگ هات بود!!
دیر رِسیدم مَن||
به سَمت گودال از خیمه دَویدم من ، شِمر جلوتر بود
دیر رِسیدم مَن…||
سرِ تو دَعوا بود ، ناله کِشیدم من… سرِ تورو بُردند!!
دیر رِسیدم مَن||
عَمامَتو بردند دیر رسیدم مَن ؛ شَمشیرتو بردند !!!!
دیر رِسیدم ، مَن…||
انگُشترش هَم بردند… !!!
اُفتان و خیزان و نفَس بریدم من ، پیراهَنو بردند||
دیر رسیدَم من
با بوسه از رَگ ها به خون تَپیدم من ؛ میونِ خاک و خون||
دیر رسیدَم مَن…!!!
🌸🍃🌸🍃🌸🍃
♦️من با تجربه میگویم؛ میزان فرصتی که در #بحرانها وجود دارد، در خودِ فرصتها نیست❌ اما شرطش این است که:
⇜نترسید
⇜نترسیم😰
⇜و #نترسانیم
#سردار_دلها
#شهید_قاسم_سلیمانی
▪️یک سال و نیم فراق امامش را تاب نیاورد💔/ من نه از دوری تو صبورم و نه از فراقت بی قرار، کاش منتظر بودن را از زینتِ امیرالمومنین بیاموزیم.😔
بی وفایی شرط عاشقی نیست..👌
▫️ قربان غریبی ات شوم مهدی جان/ ای کاش که صاحب الزمان، زینب داشت...😭
▪️وفات شهادتگونهی #حضرت_زینب را به امام زمان و شما منتظران تسلیت میگوییم
سی و نهمین روز از چله 🌟💫بیستم 💫🌟
سر سفره 🌷شهيد سید حسن موسوی 🌷 هستیم.
#کم_نظیر_درتاریخ ...
امام خامنهای(مدظله العالی): بنده از قدیم به برادران هزاره افغانستان نگاه ستایشگرانهای داشتم.امید من این است که در قیامت از شفاعت #شهدای شما [فاطمیون]بهرهمند شویم🌷
شال سبزی که به کمر برادرم گره خورده بود را از زمین بیرون میکشند و جسد تفحص میشود. به برکت وجود پیکر سید حسن، یازده شهیدی که مدتها در منطقه کویری خانطومان بصورت گمنام دفن شده بودند تفحص میشوند و از گمنامی بیرون میآیند.
شهید «سید حسن موسوی» از شهدای لشکر فاطمیون متولد یکم فروردین 1365 در امامزاده قاسم (ع) روستای چناران، چشمه گیلاس مشهد و در بیستویکم فروردینماه 1395 در شهر خانطومان سوریه به شهادت رسیده است.
خواهر شهید 👇👇
پنج برادر و یک خواهر بودیم که حسن فرزند پنجم خانواده، از میان ما رفت. سال 93 بود که با دیدن جنایتهای دشمنان اسلام طاقت نیاورد و علیرغم مخالفتهای خانواده، برای اولین بار به سوریه اعزام شد. سید حسن تا دوره راهنمایی درس خواند و برای اینکه کمک خرج خانواده باشد به کارهای کارگری و ساختمانی مشغول شد. تا قبل از اعزام به سوریه، هشت سالی بود که گچ کاری ساختمان میکرد.
از سال 1375 در مجمع الذاکرین حضرت رقیه (س) فعالیت میکرد و تا سال 92 جزو خادمین بود. روزها گچ کاری ساختمان میکرد و شبها در مجمع الذاکرین حضرت رقیه (س) مشغول به خدمت بود و دوشنبه شبها در این مکان جلسه برگزار میکرد.
خداوند سید حسن را گلچین کرد
اگر بخواهم از ویژگیهای اخلاقیاش بگویم؛ سید حسن واقعا فرزند خوبی برای خانواده و در همه کارها، کمک حال پدر و مادرم بود. او میان جوانهای فامیل نمونه و مثالزدنی بود. متدین، آرام، خونسرد و صبور؛ انگار بین پنج برادر از نظر اخلاقی نمونه و متفاوت با بقیه بود. اهل نماز شب بوده و با خلوص نیت به خداوند نزدیک میشد. همیشه به خودمان میگوییم خداوند سید حسن را گلچین کرد.
وی ادامه داد: از سال 92 ، سید حسن تصمیم رفتن به سوریه را داشت اما خانوادهام موافقت نمیکردند. برای راضی کردن خانواده خیلی تلاش کرد و بالاخره موفق شد. در نهایت مادرم، پدر را راضی کرد که حسن به سوریه برود پدر میگفت: برای چه میخواهد برود کار و زندگیاش که خوب است؟! مادر میگفت: اجازه بده برود، دلش هر لحظه به سمت سوریه پَر میکشد و با دیدن شهدای مدافع حرم در تلویزیون، اشک بر پهنای صورتش مینشیند. حداقل به خاطر زیارت حضرت زینب (س) بگذار برود، شاید بانو به دلش بیاندازد که دوباره به خانه برگردد.
یک هفته قبل از شهادت در آخرین تماسش با من گفت در شهر تدمر هستم اما قرار است عملیاتی شکل بگیرد و ممکن است ما را به خان طومان ببرند. وقتی به آنجا رسیدم، به شما خبر میدهم که دیگر هیچ خبری نشد. به من سفارش میکرد از عملیاتها و انتقالش از تدمر به خان طومان، به پدر و مادرم هیچ نگویم و مدام تاکید میکرد، نگران نشوید و بیقراری نکنید اما ممکن است من از این عملیات بازنگردم. سید حسن میگفت؛ تک تیرانداز است و خیلی در معرض دید دشمنان قرار دارد.
اگر شهید شدم از مادر دلجویی کنید
همیشه در خانه بیشترین دردودلش با من بود. وقتی هم که در سوریه بود، به من زنگ میزد و از حالش خبر میداد. از من که تک خواهرش بودم میخواست اگر شهید شد، مادرم را آرام کنم. این اواخر میگفت؛ هجومهای ما به سمت دشمن و بالعکس زیاد شده و احتمال برنگشتن زیاد است، آمادگی شهادت من را داشته باشید و از مادر دلجویی کنید.
سید حسن، جور دیگری با اهل بیت (ع) عجین بود و راز عجیبی هم در ولادت و شهادتش وجود دارد؛ تولدش مصادف با روز دهم عاشورا در امامزاده قاسم (ع) روستای چشمه گیلاس؛ شهادتش مصادف با روز وفات مادرش حضرت فاطمه زهرا (س) و خبر شهادتش مصادف با روز نیمه شعبان تولد صاحب الزمان (عج) بود. حدود یک ماه بعد، ششم خرداد 95 هم پیکر سید حسن به دستمان رسید و تشییع شد.
پیکر سید حسن، در یک قسمت کویری شهر خان طومان در بخشهای حضور دشمن و مناطق ممنوعه، دفن شده بود. چشمشان به این پارچه سبز میخورد؛ ابتدا تصور میکنند گیاه است. از آنجاکه در آن منطقه کویری هیچ گیاهی رُشد نمیکرده، به شک میافتند و احتمال میدهند پیکری از شهدا در آنجا دفن شده باشند. شال سبزی که به کمر برادرم گره خورده بود را از زمین بیرون میکشند و جسد تفحص میشود. به برکت وجود پیکر سید حسن، یازده شهیدی که مدتها در آنجا بصورت گمنام دفن شده بودند تفحص میشوند و از گمنامی درمیآیند. میان این پیکرها، تنها بدن سید حسن سالم مانده بود. وقتی پیکرش را به بهشت رضا (ع) آوردند تنها شهیدی بود که کاملا سالم مانده بود و فقط پدرم بعد از دیدن پیکر سید حسن گفت: قسمت راست سرش تیر خورده بود.
وی درباره دفترچه خاطرات سید حسن که مانند یک وصیتنامه میماند، گفت: به من سفارش کرده بود تا زنده است، دفترچه خاطراتش باز نشود اما بعد از شهادتش میتوانیم آن را بخوانیم. در دفترچه خاطراتش نوشته بود؛ اگر من روزی در میان شما نبودم بدانید از شهادتم بسیار راضی و خوشحال هستم. بهرحال مرگ حق است و کسی نمیداند چگونه از دنیا خواهد رفت، اما بهتر است مرگ انسان در شهادت باشد. حضرت زینب (س) به دلم انداخته است که بروم، من سالها نوکر دخترش حضرت رقیه (س) بودهام و آرزو دارم شهید شوم. اما فقط از خانوادهام تقاضای صبر دارم و میخواهم برای من قطرهای اشک نریزید. مطمئن باشید راهی که من رفتهام، برای شما خیر بیشتری در آخرت دارد. من که در زندگی دنیا خلاف شرع نکردهام و مایه روسفیدی شما بودهام، سعی میکنم در آخرت هم باعث خوشنودی شما باشم. فقط شما من را حلال کنید.
زمانی که پیکر سید حسن مفقود بود، مادرم خواب دید حسن درحالیکه لباس سفید بر تن دارد، روی ویلچر به خانه آمده است. شال سبزی روی دوشش انداخته بوده و به مادر میگفته؛ حسن تو چرا روی ویلچر نشستهای؟! حسن در جواب میگوید: گریه نکن مادر مگر نمیخواستی برگردم؟! مادرم میرود حسن را در آغوش بگیرد شال سبز را کنار میزند و میبیند یک دست حسن قطع شده است. فریاد میکشد و میگوید دست تو هم مانند جدت حضرت ابوالفضل (ع) قطع شده است. من و مادرم بارها حسن را در خواب دیدهایم که به ما پیام میداد من نمردهام و زندهام، بی قراری نکنید.
خانم موسوی در پایان گفت: پدر و مادرم در ابتدا با جهاد سید حسن در سوریه مخالف بودند، اما اکنون از شهادت پسرشان، بسیار خوشحال و راضی هستند و به او افتخار میکنند؛ والدینم سید حسن را فرزند آخرت خود میدانند.
👤استاد #رائفی_پور :
ساعت هایمان را کوک کنیم !
یٰا صٰاحِبَ الزْمانْ اَدْرِکنٰا وَ انْظُرْ إِلَیْنَا نَظْرَةً رَحِیمَة...
پویش همگانی #چله_قرائت_دعای_فرج ( دعای #الهی_عظم_البلا )
به نیت تعجیل در فرج امام زمان (عج) و رفع گرفتاری از مردم
از سه شنبه ۲۰ اسفند رأس ساعت ده شب به مدت چهل شب
#نشر_حداکثری
✅ کانال مصاف
@Masaf