eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
18.5هزار عکس
8.6هزار ویدیو
233 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨ ﷽✨ امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در نامه‌ای به یکی از یاران خود نوشتند: هرگاه خواستید به وسیله ما 👈 به سوی خدای تبارک و تعالی و 👈 به سوی ما توجه کنید، پس بگویید چنان‌که خدای تعالی فرموده است: سَلامٌ عَلَىٰ آلِ يس ... 📚 مفاتیح الجنان
🌷کسی که پیشانیش راامام ره بوسید🌷 این روزها سالروز شهادت اوست. کسی که درآمد دهها میلیارد دلاری سالیانه و مالکیت کارخانجات مازراتی و فراری و فیات و مالکیت باشگاه یوونتوس و....را با محبت اهل بیت عوض کرد. نثار روح همه شهدا راه حق و حقیقت صلوات محمدی وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُم آنيلي کسي که امام خميني(ره) پيشانيش را بوسید
📣مرکز آموزش های کوتاه مدت جامعه الزهرا سلام الله علیها برگزار می کند: 🔸🔸کارگاه آموزشی آنلاین مدیریت خانه و خانواده (هنر تعامل با همسر) 🔸🔸ویژه عموم بانوان سراسر کشور 🔸🔸با حضور ارزشمند سرکار خانم نیلچی زاده 🔸🔸مهلت ثبت نام: فقط تا ۲۸ آبان ماه 🌐لینک ثبت نام در دوره http://borhan.jz.ac.ir/paziresh_doreha ☑️@borhan_jz
❧🔆✧﷽✧🔆❧ ۱۹ 📝 "از بین بردن شکّ و تردید" 🌟 امام صادق علیه السلام در حدیثی فرمودند: «زمانی می آید که هیچکدام از شما برای پولش، جایی پیدا نمی کند (همه خیانتکار می شوند).» ➖کاهلی گفت:« در چه زمانی است؟» 🌟امام فرمودند: «وقتی امامتان غائب شود... پس دوری کنید از شک و تردید. شک ها را از خودتان دور کنید. به شما دستور داده اند که از شک دور باشید. پس خودتان را از آن دور کنید.» 📚 بحارالانوار ۱۴۶/۵۱ ح۱۷ 💢 شک، مقدمه ی انکار است و اگر با پدید آمدن تردید به دنبال جواب آن نباشیم، خواه ناخواه به انکار تبدیل می شود و انسان را به هلاکت می رساند.
میگن‌یڪے‌از‌حسرت‌هاۍ‌ روز‌قیامت‌اینہ‌ڪہ‌نشونت‌ میدن‌‌میتونستے توزندگۍ‌بہ‌کجا‌هابرسے‌ُ... نرسیدۍ؟!(: چے‌بشۍ‌ُونشدۍ... ...؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
السلام علیک یا صاحب الزمان(عج).... ای عاقبت کار به دست تو نگاهی این عمر گذشت و نشدم آن که تو خواهی تا ممتثل تو شدنم راه زیاد است کو طاعت بی چون زِ تو ای نور الهی می‌ خواستم ای آقا سِپرِ جان تو باشم ای وای که خود تیرِ جفایم به تو گاهی هر بار که تو گفته‌ ای استغفراللّه بخشید خدا از منِ بد عهد گناهی چون روز قیام تو همین جمعه بیاید من نیستم آماده نشانم بده راهی پیوسته تو در حال دعا بر من محتاج اما به دعای تو منم گاه به گاهی اینجور که من مدعی عشق تو هستم از تو خبری نیست؛ به اعمال گواهی تو منتظر لشگر مردان تنوری من در پی حاجات کنم ناله و آهی من یوسف خود را ته چاهی برهانم برعکس تو دربارۀ من چشم به راهی ای یوسف زهرا به غم یوسف زینب با روضۀ گودال رسان باز پناهی با یوسف گودال بگو پیرهنت کو؟ ای بی‌ کفن حضرت زهرا کفنت کو؟ (دعا بفرمایید)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️برای امام زمان(عج) چه کرده‌ایم؟ 🔺شهید حججی از انتظار برای امام زمان(عج) میگه... ❁❅❁❅❁❅❁❅❁
🔻بخشی از وصیت‌نامه آیت الله قاضی، استاد عرفان آیت الله بهجت: 👈🏼 روضه هفتگی، ولو دوسه نفر باشد، باعث گشایش امور است. 🔸[پس از تاکید بر نماز اول وقت و واجبات می‌فرمایند:] و در مستحبات تعزیه‌داری و زیارت حضرت سیدالشهدا(ع) مسامحه ننمایید و روضه هفتگی ولو دو سه نفر باشد، اسباب گشایش امور است و اگر از اول عمر تا آخرش در خدمات آن بزرگوار از تعزیت و زیارت و غیرهما به جا بیاورید، هرگز حق آن بزرگوار ادا نمی‌شود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اللهم عجل لولیک الفرج خواندن دعای فرج با صدای دلنشین نایب بر حقش سید علی حسینی خامنه ای مدظله والعالی (عج)
Nariman Panahi - Ye Alame Gerye (MusicTarin).mp3
6.9M
بذار حالاحالا 💔 نوکر شما باشم... من اصن اومدم برات شهید بشم :)
📌 🍃حرم بود و شلوغی و ازدحام و جمعیتی که مشغولند به خواندن از مناجات و زیارتنامه تا صفحات قرآن و چشمانی غرق در کلمات و جملات و آیات الا چشمانِ غرقِ در اشکِ پیرمرد که سوادی برای خواندن نداشت تا اندک ارادتش از چشمش نثارِ مولایش شود کور سوی امیدش جوانِ کناری بود دستی بر پایش کشید و گفت: می خوانی تا گوش دهم جوان پذیرفت و گفت: میخوانم و بخوان السلام علیک یا بن رسول الله... و سلام داد به معصومین تا امام حسن عسکری علیه السلام جوان با لبخند پرسید: پدرم، امامت را میشناسی؟😊 جواب داد: چرا نشناسم؟ گفت: پس سلام کن پیرمرد دستش را روی سینه اش گذاشت و سلام کرد جوان نگاهی به او کرد و گفت: وعلیک السلام و رحمه الله وبرکاته🌸 همیشه خوب بودن به داشتن مهارت نیست؛ همین که خلوص نیت داشتی، عملت قبول میشود.👌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ خواندن زیارت آل یاسین و دعای بعد آن از طرف شهدا هدیه به امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف ✅ نماز استغاثه به امام زمان عج ✅ صلوات ابوالحسن ضراب اصفهانی ✅ مراقبت عملی به فرازهایی از کتاب مکیال المکارم
💠شهید مدافع حرمی که بود و آخرین به یکی از دوستانش "این بود انتقام سیلی مادرم را بگیرم» 🎋تاریخ تولد : 1368/08/03 🌏محل تولد : مشهد تاریخ شهادت : 1395/08/20 🌹محل شهادت : حلب - سوریه 🌻وضعیت تاهل : متاهل تخریب چی شهید حسین هریری، متولد سال ۶۸ بود و کارشناسی حقوق را از دانشگاه قوه قضاییه دریافت کرد و در قطار شهری مشهد مشغول به کار بود؛ از کودکی در پایگاه بسیج مسجد هجرت حوزه یک عمار حضور و فعالیت داشت و در برپایی تمامی برنامه‌های قرآنی، نماز جماعت، نماز جمعه پیش قدم می‌شد. 🕊محل مزار شهید : مشهد - بهشت رضا (ع)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 «حسین هریری» معروف به «سید عمار»، از اهالی مشهد است که به‌عنوان مسئول تخریب قرارگاه «فاطمیون» به «حلب» می‌رود و درحالی‌که فقط 5 ماه از ازدواجش می‌گذرد، به شهادت می‌رسد.
یکی از این بود که چون مدافع حرم هستم دوست دارم باز هم به مدافع حرم باقی بمانم و ازدواج مانعی برای اعزام مجددم شود. در پاسخ گفتم دقیقاً من هم از آینده‌ام این انتظار را داشتم که حداقل یکبار هم شده برای از حرم بی‌بی زینب (س) گامی برداشته باشد. پس چه بهتر که شما خودتان مشتاق این امر هستید.🌼🍃 همسرم از من خیلی تعجب کرد. زیرا هر کجا که رفته بود و این شرط اعزام شدن مجدد خودش را به اعلام کرده بود طرف مقابل نپذیرفته بود. 🌼🍃 حتی خود# شهید به من گفت شما چرا قبول کردید؟ خیلی از نسل امروزی در این وادی‌ها نیستند. عجیب است که شما پذیرفتید.🌼🍃 بنده این شرط را کردم چون به این موضوع خیلی داشتم که مرگ در دست خداوند است حتی اگر در هر شرایطی قرار بگیرید تا زمانی که خود خدا نخواهد چیزی نمی‌تواند به شما آسیب وارد کند.🌼🍃 برگشتم به گفتم اگر قرار است برای شما اتفاقی بیفتد چه شما برای دفاع از بی‌بی (س) در سوریه باشید یا در خانه خود نشسته باشید حتماً اتفاق می‌افتد.🌼🍃 پس بهتر است که به شهادت ختم شود که در برابر خداوند ارزش معنوی داشته باشد. من به عنوان یک خانم نمی‌توانستم برای دفاع از حرم (س) حضور داشته باشم چرا به شریک زندگی‌ام که توانایی این کار را دارد ندهم برود.🌼🍃 شاید باورتان نشود از روزی که همسرم برای اعزام مجدد می‌خواست راهی شود خودم پا به پایش او را همراهی کردم.🌼🍃 حتی خود به علت اعتقادی که داشت به من می‌گفت چون تو سید هستی فرم مشخصات بنده را بنویس ارسال کن تا کارهایم زودتر انجام شود. از آنجا که در اعزام‌های قبلی توسط دشمن شناسایی شده بود برای اعزام مجدد با مشکل رو به رو بود🌼🍃 در هر حال من دوست نداشتم در رفتن همسرم به سوریه «نه» بیاورم که حتی آقا برگشت از من پرسید تو واقعاً از ته قلبت راضی هستی که من به سوریه اعزام شوم.🌼🍃 در جواب گفتم هرچه خدا صلاح می‌داند همان خواهد شد و نمی‌خواستم در روز محشر حضرت بی‌بی زینب (س) باشم.🌼🍃
رفتار ایشان خیلی مورد پسند دوستان و آشنایان بود. ☺️ شهید از بنیانگذاران سه هیئت از جمله عشاق الزهرا در مشهد بودند که با مدیریت وی اداره می‌شد و از شروع روز اول محرم تا پایان صفر برای شهید استراحت معنایی نداشت ☝️و بیشتر وقت‌ها در حرم امام‌رضا‌(ع) با هم بودیم و همیشه حرف شهید این بود اگر می‌خواهیم مصیبت اهل بیت(ع) را درک کنیم نباید راحت‌طلبی را در زندگی برای خود اختیار کنیم. ✅ بیشتر وقت‌ها نذرهای هیئت را می‌برد در محله‌های فقیرنشین مشهد بین نیازمندان پخش می‌کرد. از کارهای خیر دیگری که انجام می‌دادند به صورت مخفی به افراد نیازمند کمک می‌کردند.💔
همسر شهید 👇 در این مدت کوتاه که البته از دید بقیه کوتاه است و از نظر من به اندازه ی سالها از بودن در کنارش لذت بردم،کاملا از عشق عمقی و قلبی ایشون نسبت به اهل بیت و به خصوص به اربابمون متوجه شدم.😍 ایشون در تمام این مدت 27سال شبانه روز جاشون توی هیئت ها و عزاداری های اباعبدالله و حرم های اهل بیت بود.در این سن توانسته بودند حدود 24سفرکربلا مشرف بشن..که البته 24امین سفرشون،سفر دونفرمون بود و البته آخرین سفرشون که در بیست و پنجمین سفر آسمونیشون در محضر ارباب حاضر شدند...👌 پیاده روی اربعین هرسال میرفتند✅ ایشون آنقدر به سرزمین کربلا رفته بودند که به زبان عربی کامل مسلط شده بودند و این عشق زیاد ایشون به اباعبدلله،از همان بدو تولد در خون و رگ ایشون وجود داشته است☝️ وتمام جوانیشان را صرف نوکری در مراسمات اهل بیت ع کردند. حتی میگفتند من فقط با روضه های اباعبدلله هست که زنده ام و با عشق مراسمات آنها زندگی میکنم❤️ در این مدت پنج ماه،تفریح ما فقط هیئت ها و حرم آقاجان علی بن موسی الرضا ع بود وقتی باهم حرم میرفتیم،نمیدونم چرا اما خیلی آرامش خاصی داشتم💔
بخشی از وصیت نامه شهید حسین هریری🍃 همه‌ی شما را به پشتیبانی از ولایت فقیه توصیه میکنم..🌹
❣الان زمان عمل فرا رسیده است، من نمیتوانم ان روزی را ببینم که......
🔰خدمتی که ذخیره آخرت شد؛ در سفری که به کربلا داشتیم شهید حسین هریری در حال قدم زدن در اطراف بین الحرمین بود ،که یکی از خدام حرم حضرت عباس(ع) اشاره ای کرد به حسین و چند نفری که با هم بودیم برای کمک به ساخت برخی کفشداری­ های اطراف حرم که در حال حاضر ساخته و آماده شده است. با شهید بزرگوار تا پاسی از شب در حال خدمت و ساخت بخشی از کفشداری حرم حضرت عباس (ع) بودیم، در همان حال به فکر گرفتن روزی از حضرت علمدار کربلا و ارباب بی کفن بودیم که شهید هریری عنوان داشت: "خدا همین کار ما را ان شالله ذخیره آخرت قرار بدهد و وسیله شفاعت باشد." و این رفتار شهید هریری از علاقه شدید او به حضرت سیدالشهدا(ع) و ساقی العطاشا حضرت عباس(ع) برای من خاطره شد. 🌷شهید 🌷 📎به روایت دوست شهید ــــــــــــــ🕊🌹ـــــــــــــ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آخریــن وداع شهیـد حسین هریری ( معـروف بہ قمــر فاطمیــون ) با پـدر و مادرشـان ...
وقتی پدر و مادر حسین هریری در راه کربلا هستند، او شهید می‌شود اما هیچ‌کس نمی‌داند خبر شهادتش را چطور به پدر و مادر بدهند؛ ناعمی بیان کرد: هنوز به کربلا نرسیده بودیم که قلب حاج‌آقا(پدر شهید) ناراحت بود، دکترها به ما گفتند با این وضعیت نباید بروید کربلا، پدرخانم حسین آقا هم از شهادتش خبر داشت و برای اینکه ما به مشهد برگردیم، پیش ما آمد و گفت مادربزرگ همسر حسین آقا سرطان داشته و فوت کرده است؛ من گفتم خدا رحمتشان کند اما من تا کربلا نروم، برنمی‌گردم اما حاج‌آقا واقعاً احساس ناراحتی می‌کرد و مجبور به بازگشت شدیم.
روضه‌ای که خبر شهادت حسین را به مادرش رساند مادر شهید ادامه داد: وقتی رسیدیم مشهد، دیدیم چشم بچه‌ها سرخ شده، برای اینکه ما چیزی متوجه نشویم، گفتند ما این بار با شما کربلا نیامدیم و گریه ما از بابت آن است؛ موبایل‌های ما را خاموش کرده بودند، رنگ رخسار خانمش پریده بود، کم‌کم مهمان‌ها آمدند و خانه شلوغ شده بود؛ نماز جماعت برگزار شد؛ بعد از نماز بود که افرادی از بنیاد شهید آمدند و از ما پرسیدند برای حسین آقا چه دعایی کردید؟ گفتم دعا کردم به آرزویش برسد، دیدم گریه کردند، من باز هم چیزی دستگیرم نشد و گفتند به روضه گوش کنید؛ روضه شروع شد، اول، اسم شهید جهانی آمد و بعد، میان روضه نام یک شهید دیگر هم ذکر شد: شهید ... هریری ... آنجا بود که احساس کردم مرغی از دلم پرکشید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا