eitaa logo
علی امیری
304 دنبال‌کننده
3 عکس
0 ویدیو
1 فایل
کانال شخصی علی امیری مقالات، یادداشت‌‌ها، کوتاه‌نوشت‌ها، مصاحبه‌ها، سخنرانی و نشست‌های این حقیر در موضوعات مختلف دینی... ارتباط با من: @aliamiry1371 سایت: www.ali-amiry.ir ایمیل: info@ali-amiry.ir پیامک: 500054216 کانال موسسه طبنا: @tebona
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 حدیث انگاری مجعولات، به قتلگاه بردن طب است! ▪️ پاسخ به نقد آقای حکیمی‌فرد از مروجین طب اسلامی ✍️ علی امیری 🌐 مطالعه کامل متن تفصیلی این یادداشت: http://ali-amiry.ir/112
💠 نشست هایی بر سر لحاف ملا! ▪️بررسی تحلیلی کارگاه‌های «نظام سلامت در اسلام» ✍️ علی امیری 🌐 مطالعه کامل متن تفصیلی این یادداشت: http://ali-amiry.ir/117
💠 نمی شود با «کلیات ابوالبقا» در روایات طبی جُستار کرد!. ▪️ پیرامون نقد و بررسی نشست «جستاری در روایات طبی» ✍️ علی امیری 🌐 مطالعه کامل متن تفصیلی این یادداشت: http://ali-amiry.ir/120
💠 حاشا به این اعتقاد باطل!. ▪️پیرامون نقد و بررسی سخنان نسنجیده استاد معظم علوی بروجردی ✍️ علی امیری 🌐 مطالعه کامل متن تفصیلی این یادداشت: http://ali-amiry.ir/124
💠 ایضاحی بر حدیث «لا عدوی»! ▪️ شرح و توضیح حدیث «لا عدوی» ✍️ علی امیری 🌐 مطالعه کامل متن تفصیلی این یادداشت: http://ali-amiry.ir/128
💠 «کتاب به کتاب»، نه «دهان به دهان»!. ▪️پیرامون سند خطی منتشر شده از رساله ذهبیه ✍️ علی امیری 🌐 مطالعه کامل متن تفصیلی این یادداشت: http://ali-amiry.ir/138
💠 خودسوزی اُتوریته طب اسلامی با هیزم «هاریسون»!. ▪️ تحلیلی پیرامون سوزاندن کتاب هاریسون توسط مدعی دروغین طب اسلامی 🆔 @ali_amiry_ir •┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈• ❁ـ﷽ـ❁ 🔸 همه شاهد اقدام نسنجیده مدعی دروغین طب اسلامی بودیم. بدون شک این اقدام مذبوحانه، آن هم در عصر تکنوپولی، نه پسندیده است و نه اثر گذار! صادقانه معترفم که دست الفاظِ حقیر، از توصیف این همه بلاهت کوتاه است و یارای اَدای حقِ مطلب را ندارد. یادتان باشد که رنج درختان جنگل از تبرِ آهنی نیست، بلکه از دسته آن است که از جنس خودشان است. حقیقهً جریان موجود طب اسلامی برای چون منی، به مثابه آب دهان سر بالاست. 🔹 آنچه که به ظاهر سوخت و دود شد، مشتی پاپیروس بی جان بود! اما در واقع هیزمِ خودسوزیِ حضراتِ مدعی طب اسلامی بود و تا دودمانِ سلفی مسلکشان را به باد ندهد، خاموش نخواهد نشست. چنگ کشیدن به کتابی که نماد پزشکی رایج محسوب میشود حتی اگر سراپا سقیم هم باشد – که نیست – اماره جهل کسانی شد که بضاعتِ مُزجاتِ علمیشان را در طب و فقه الحدیث، سالهاست صِیحه می زنیم. به تعبیر امام امت بالاترین قذارات معنویّه، که تطهیر آن را با هفت دریا نتوان نمود، قذارات جهل مرکّب است. خدا می داند که هم از لبخند لبریزم و هم از گریه فراوان! لبخند برای سادگی، سفاهت، مفاخره و مکابره این حضرات! و سراپا گریه ام برای مظلومیت مرویات معتبر طبی که اینگونه در چنگال مشتی نااهل به محاصره در آمده اند. 🔸 کسانی که حتی توانمندی تمشیتِ یک کانال تلگرامی را نیز ندارند و روز و هفته ای نیست که افاضاتشان در فضای مجازی مایه مضحکه اَعداء نباشد، ردای براندازی طب شیمیایی برایشان گشاد تر از حد تصور است. با مفتوح شدن باب اقدامات داعش گونه، قطعا زمینه برای به مُحاق رفتن کثیری از خزائن موثق و وحیانی طبی فراهم می شود و عرصه برای بی دینان حوزه سلامت فراخ! و در نهایت آنچه ذبح می شود، مجامع موثق حدیثی است که به قتلگاه شبه علم و خرافه انگاری می رود. 🔹 بنده نه سمپات تربیت شدگان ساینتیسمِ پزشکی هستم و نه ارادتی به کارتل های صهیونیست و مافیای داروسازی عصر حاضر دارم و نه حتی دلدادگی خاصی به جریان موسوم به «طب ایرانی»! همه را میکاوم و آزادانه رد یا قبول می کنم. لذا اگر این را صادقانه مُقر نباشم جفا در حقِ «تجربه» کرده ام. کراراً برای تکمیل زنجیره مطالعاتم در کتاب «هاریسون» جستار داشته ام و در مطاوی آن مطالب مفید در حوزه نشانه‌شناسی، تشخیص و سبب‌شناسی کم ندیده ام و هیچگاه آن را در رده کتب ضاله به حساب نمی آورم. «فاعتبروا یا اولی الالباب»! آنچه در این مقال حیاتی است واکاوی ابعاد و بررسی علل این اقدامات افراطی و مشمئز کننده است. لذا حرف دل را به قلم سپرده و در چهار بخش، چشمان شما را به نکاتی مهمان می کنم: 1️⃣ ریشه این فتنه را در قرون هفتم بدانید! آن زمان که مجلسی ثانی در بحار الانوار نوشت: «کتاب طب الأئمه … لیس فی درجه سائر الکتب لجهاله مؤلفه و لا یضر ذلک‏ … فی الأدویه و الأدعیه لا نحتاج إلى الأسانید القویه». علامه مجلسی خشتِ کجی را بنا نهاد که امروز کجی آن را در ثریای جریان طب اسلامی به نظاره نشسته ایم. دریافته های این طلبه ابجدخوان آن است که خبط استراتژیک محدثین قرون هفتم تا دهم هجری، در نقل مرویات نامعتبر طبی و اعتماد نابجا به برخی کتب حدیثی، تخم فسادی را کاشت که امروز ثمرِ آن، تفکرِ متصلب مدعیان طب اسلامی است. ضربه سهمگینی که ناخواسته از این اعاظم به بدنه حدیثی شیعه وارد شد ای بسا تا عصر ظهور هم قابل جبران نباشد. (البته نگارنده متذکر می شود که ابداً رویه علامه مجلسی و هم اقرانشان در فهم و بررسی رویات طبی با مدعیان طب اسلامی یکسان نبوده و تفاوت ماهوی دارد) آنچه که استنادات بی ضابطه و اجتهاد های افسارگسیخته به مرویات غیر موثق طبی را رقم زد ریشه در تسامح حدیثی در قرن هفتم تا دهم هجری دارد. تا زمانی که در حوزه علمیه روش های اعتبارسنجی و فقه الحدیث به سامان نیاید و فقاهت ورزی در مقام درخور خود ننشیند و معرفت عالمانه افعال خداوند در طبیعت، نه با نگاه داروینی و همسو با مدرنیته، بلکه با نگاهی هماهنگ با تمدن سنتی و وحیانی انبیاء، کاویده و پژوهش نشود، باید همچنان نظاره گرِ افراط های حضرات طب اسلامی باشیم. 2️⃣ «این» افراط ها، نتیجه «آن» تفریط ها است! اَجلایی که به مناصب رده بالای حدیثی در قم تکیه زده اند و در موسسات، پژوهشگاه ها و هیئت علمی ها جا خوش نموده اند و با تبختر سخن از تیغ تیز علم رجال می گویند و چگونگی تشخیص وَضع و جَعل مرویات طبی را در کُتُبِی چون «الموضوعات» و در خلال مطالب بی مایه افرادی چون «ابن جوزی» دنبال میکنند، الان عمامه شان را بلند تر و کلاهشان را بالاتر بگذارند! طبعاً بیراهه رفتن شما حضرات، از بیابان سر درآوردن آقایان طب اسلامی است! ادامه 👇
ادامه 👇 غوغاسالارى ها و هجمه هاى تیز و تند و بعضا هتاکانه که توسط سخنوران و متولیان همایش های «نظام سلامت در اسلام» نسبت به مرویات موثق طبی نثار شد، جدای از اینکه حکایت روشن از «جدایی علم و دین» داشت، بستری را فراهم کرد برای این دست اقدامات! عالیجنابان صاحب منصب حدیثی در قم! که فقط تیغ تیز نقدتان یک لَبه دارد! و با آن لَبه هم فقط دامانِ اسلام را از طب و سلامت می زدایید! و ننگِ عقلایی خواندن بهداشت مدرن را بر پیشانی خود می نهید! و رسواییِ مهر برائت زدن، بر سیاست های شوم پزشکی مدرن را در فقه پزشکی به نام خود ثبت می کنید! بیایید و ثمره تفریط های خود را در افراط های حضرات طب اسلامی مشاهده کنید! هنگامی که شما متبخترانه سخن از قلع و قمع کردن میراث حدیثی شیعه و صحت پنج درصدی این احادیث می گفتید و بی اطلاع از معتَقدات حقه امامیه در «علم الامام» با حدیث مجعول تابیر نخل، پیامبر ص را از علم طب و امور دنیوی خلع ید می نمودید، باید تحمل آلام خارهای خارستان طب اسلامی را چشمانتان داشته باشید. 3️⃣ وضعیت اسفناک حوزه امروز! بی رغبتی عملی علما، فقها و مدیران ارشد حوزه علمیه به پژوهش های روایی طبی، زمینه را برای جولان نااهلان فراهم کرد. نیک به یاد دارم چند سال پیش چندین سیاهه ممهور را برای برخی مدیران و معاونان ارشد حوزه ارسال کردم. همانجا هشدار این بی توجهی حوزه علمیه را به این میراث عظیم متذکر شدم و مدت مدیدی است به هر بهانه ای کاغذی را قلمی می کنم بدان امید که تنویری صورت گیرد و دِماغی از جای خودش بجنبد! اما نه آبی از حضرات گرم شد و نه صدایی از کسی بلند شد و نه کَکی از کَسی گَزش نمود! حضرات مسئول در حوزه علمیه! زمانی که نه یک پژوهشگاه حوزوی را و نه حتی یک زیر پله نمور در فیضیه را به امر پژوهش و بررسی مرویات طبی اختصاص نمی دهید و حتی یک پول سیاه را هم در این امور روا نمی دارید، فی الحال رئوس مبارکتان را بالاتر بگیرد و این فضاحت مدعیان طب اسلامی را مشاهده کنید. یادتان باشد! هر کسی از این اوضاع امروز شکایت کند، شما حق تظلم و اعتراض و شکوه ندارید! به عنوان یک متأمل در روایات طبی و آگاه به جریانات طبی موجود در حوزه معتقدم، نه مدیر و معاونان ارشد حوزه، نه جامعه مدرسین و نه حتی برخی بیوت، حق تبری، اعتراض و شکوه از این اقدام سفیهانه را ندارند! شما مدیدی است با سهل انگاری، کم کاری و بی خیالی نسبت به مرویات طبی، ناخواسته به این دست اقدامات داعش گونه دامن زده اید و زمینه به مقتل رفتن طب و اسلام را فراهم نموده اید. زمانی که حتی یک مدرس و درس رسمی را در حوزه به پژوهش در مرویات طبی اختصاص نداده اید و جملگی اساتید و متفکرین حوزه را مشغولِ برگرداندن ضمائر بی ثمر کفایه و مکاسب کرده اید و بُکرَتاً و عَشِیاً زوائد علم اصول را به نام علم و فقاهت قالب زده اید، باید الان بنشینید و به زبان سکوت سخن کنید و فضاحت موجود را تحمل کنید! آن زمان که ما و همکشیان ما، حنجره قلمشان را پاره کردند و کرارا و مرارا متذکر شدند که آقایان مدیر حوزه! «فکری به حال وضعیت روایات طبی کنید» باید این روز را نیز پیش بینی می نمودید. شاید خلاصه این بخش، این فراز باشد که: «ماه درخشنده چو پنهان شود، شب پره بازیگر میدان شود» 4️⃣ مسامحه دادگاه ویژه روحانیت! امیر بیان فرموده اند: «یَجِبُ على الإمامِ أنْ یَحْبِسَ … الجُهّالَ مِن الأطِبّاءِ» بدون شک مسامحه و تاخیر در محکومیت قطعی و عادلانه این اقدام مشمئزکننده جایز نیست. هر چه دیرتر سر نشتر قانون و عدل بر عروق جهالت و افراط بنشیند، زمینه فراگیری این فساد نیز بیشتر می شود و لاجرم علاج آن هم دشوارتر! قطعا نباید برخوردهای عادلانه قضایی فقط نسبت به یک فرد فروکاسته و محدود شود، بلکه برای یک مقابله سلبی صواب، باید تمام جغرافیای این جریان کاویده و ابعاد مختلف آن به همراهی جمعی از متفکرین این حوزه و جریان شناسان بررسی شود. آن زمان که این جریان نطفه ای در رحم بود، به هشدارهای دلسوزان و اخطارهای مطلعین توجه نشد. اگر آن زمان با ایشان برخورد قاطعانه شده بود، زمینه تجری و گستاخی امروز این آقایان فراهم نمی شد. ریشه افراط های امروز را در آن زمانی ببینید که چشم بر مفاسد این جریان بستید و مصانعه و مجامله را به حد اعلا رساندید و از زیر سبیل مبارک، جرائم را آهسته رد کردید و به مشتی تعهد کاغذی قانع شدید. اگر مواجهه جدی صورت نگیرد، در آینده نیز باید منتظر سوزاندن یک کتابخانه پزشکی یا به آتش کشیدن یک بیمارستان باشید. والله العالم و آخر دعوانا أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِین ✍️ علی امیری — ۲۸ جمادی الاول ۱۴۴۱ 🆔 @ali_amiry_ir 🌐 http://ali-amiry.ir/109
💠 «کرونائیسم» در هندسه معرفتی عالمان مذهب!. ▪️پیرامون واکاوی مبانی معرفتی مواجهه عالمان دین با مسائل نوپدید پزشکی و پاندمی «کرونا» ✍️ علی امیری 🌐 مطالعه کامل متن تفصیلی این یادداشت: http://ali-amiry.ir/147
مناسب-چاپ-کرونائیسم.pdf
9.32M
💠 «کرونائیسم» در هندسه معرفتی عالمان مذهب!. ▪️پیرامون واکاوی مبانی معرفتی مواجهه عالمان دین با مسائل نوپدید پزشکی و پاندمی «کرونا» ✍️ علی امیری 🆔 @ali_amiry_ir 🌐 http://ali-amiry.ir/147
: 💠 وهن خَفی! ▪️پیرامون طلاکاری و تزئینات و تشریفات غیر متعارف در اعتاب مقدسه 🆔 @ali_amiry_ir •┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈• ❁ـ﷽ـ❁ 🔹 به رای این حقیر، مجلل سازی و تزئینات غیر متعارف اعتاب مقدسه امری پسندیده و ممدوح دین ما نیست و محمل سترگی برای آن وجود ندارد. نه تنها در هیچ یک از منابع معتبر امامیه روایتی دال بر جواز زرکوبی و طلاکاری مشاهد مشرفه نمی‌یابید بلکه عمومات روشن و ادله مانعه نیز در نهی آن خواهید یافت. از مهم‌ترین ادله مجوزه، برهان جهان شمول و فراگیرِ «تعظیم شعائر» است. اینکه اساسا این دلیل تا چه حد ظرفیت بسط داشته و یا اساسا ملاک تشخیص آن چیست، خود مجالی دیگر می‌طلبد. 🔸 اما به وضوح روشن است که به بهانه این قاعده، ما حوض کُری ساخته‌ایم برای تطهیر عِندَیات و عادات غیر ماثورِ خودمان! (ر.ک: محمد مهدی عظیمی، مجلل سازی مشاهد مشرفه). حتی اگر دلیلیت این دلیل را، برای جواز زرکوبی و هر نوع تزئین و تجمل در حرم‌ها و مشاهد بپذیریم (که نمی‌پذیریم) این تشریفات هرگز مصداق احیاء دین نبوده و موجب تقویت مذهب نمی‌شود. بلکه حتی می‌تواند مصداق صریح اسراف، تبذیر، تکاثر، تفاخر و وهن خَفی باشد و بیش از آن که این اماکن یادآورِ سلوک زاهدانه معصومین ع باشد، احیاگرِ منشِ سلاطین صفوی و قاجاری خواهد بود. 🔸 ثقل این وجیزه بر اين متمركز است كه تسامح، مجامله و سکوت، در برابر سنت‌های غلط و خرافی، نه تنها به دین و معرفت خلق الله کمک نمی‌کند بلکه موجب نفاق و خشکاندن چاه معرفتِ عوام الناس نیز خواهد شد. اگر بر عرضِ عَرَضیات بیافزاییم، مطمئنا جا را برای ذاتیات دین تنگ کرده‌ایم و اِسم را به جای مُسمی نشانده‌ایم. 🔹 قشری‌گریِ بخشی از اهل هیئت؛ و غلوِ برخی از اهل منبر؛ و عوام‌زدگیِ برخی مادحین و شاعرین، ثمره تمسک به همین قواعد است. کسانی که دستشان می‌رسد و به نام اسلام، آبرویی کسب کرده‌اند، اگر دستی نَجنبانند و لَختی نیندیشند؛ و به فکر هرسِ شاخه‌های زائدِ قشری‌گری و عوام‌زدگی نیفتند، فی الواقع ریشه‌ دین و مذهب را تضعیف کرده‌اند و این شجر را آفت خورده و کم ثمر رها کرده‌اند. اگر می‌شود چاه خرافی جمکران را پُر کرد و درب آن را گل گرفت؛ در عین حال نیز به اعتقادات خلق الله و شان امام زمان ع لطمه‌ای وارد نیاید؛ چرا نشود دامانِ مشاهد مشرفه را نیز، از تزئیناتِ زرکوب پیراست و تجملات شاهانه را از آن زدود؟! 🔸 اگر زرنشان کردنِ در و دیوار؛ و گنبد و مناره مُطلا، نشانه تعظیم شعائر است، چرا قرآنِ مطلا نشانه تعظیم شعائر نباشد؟ اگر تزئینات مسرفانه، تعظیم شعائر است چرا سفره‌های مجلل و مُتِلونِ افطاری، نشانه تکریم رمضانُ المبارک محسوب نشود؟ تناقض و نفاقی بالاتر از این سراغ دارید که سفره ساده افطاری، در کنارِ مناره‌های زرکوب پهن ‌شود و مُناجاتُ الزّاهِدین، در عیوان مُطلا خوانده ‌شود و منبرهای زهد و تقوا، در رواق آینه‌کاری شده برقرار ‌شود؟ 🔹 قطعا انوار مقدسه طاهرین، به این دست تزئینات و تشریفات غیر متعارف رضایت نداشته و بی‌شک دوران ظهور، عصر پیراستن این بساط تبذیر خواهد بود، اما مِثل همیشه؛ ما کاتولیک تر از پاپ تشریف داشته و به جای اینکه در ساخت اَبنیه و اِحیای اَعتاب، به سلوکِ زاهدانه معصومین تاسی کنیم، متجاهلانه و متبخترانه می‌گوییم: «بله! امام یک وظیفه دارد و ما نیز یک وظیفه!» 🔸 تزیینات و تشریفاتی که امروزه شاهد آن هستیم نه تنها سیره متشرعه نبوده؛ بلکه بیش از همه سیرهِ مستمرِ سلاطینِ صفوی و قاجاری بوده است. آنچه در پایین از نظرتان خواهد گذشت؛ بخش اندکی از لیست بلند بالای اسراف؛ و تبذیر مشتی شاه و شاه‌زاده است که چندی پیش از موزه آستان قدس سیاهه کرده‌ام، حبذاً و مرحبا که خوب ادامه دهنده این طریقِ وهن‌آلود بوده‌ایم: 1. درب پایین پای مبارک امام رضا ع، چوب با روکش طلا، واقف: معیر الممالک، تاریخ وقف: 1248 ق، دوره قاجار. 2. درب پیش روی مبارک امام رضا ع، چوب با روکش طلا، واقف: ناصر الدین شاه قاجار. 3. درب جواهر نشان پایین پای حضرت، اهدایی: فتحعلی شاه قاجار به شکرانه پیروزی بر فتح الله خان، تاریخ هدیه: 1233 ق. 4. پنجره فولادِ طلاکوب، اهدایی: شاهرخ شاه تیموری، تاریخ هدیه: 795 ش. 5. زیارت‌نامه طلاکوب، اهدایی ناصر الدین شاه قاجار، تاریخ هدیه: 1265 ش. 6. دعای بالاسر مضجع شریف، زیارت‌نامه طلاکوب، دوره افشاریه، اهدایی: عبد الله خازن خزانه‌دار، تاریخ هدیه: 1123 ش. 7. کتیبه طلای اشعار مدح امام رضا ع، اهدایی: شاه عباس اول صفوی، تاریخ هدیه: 985 ش. 8. کتیبه طلای آیه الکرسی، نصب شده روی مرقد شریف، اهدایی: شاه عباس اول صفوی، تاریخ هدیه: 1011 ق. 9. کتیبه‌های طلای اولین ضریح مطهر، اهدایی: شاه طهماسب اول صفوی، تاریخ هدیه: 957 ق. و آخر دعوانا أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِین ✍️ علی امیری — 9 رمضان المبارک 1442 🆔 @ali_amiry_ir 🌐 http://ali-amiry.ir/168