مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم، اولویت اول از دیدگاه مقام معظم رهبری
🔺درحالیکه رهبری معیشت مردم را موضوعی مهم می دانند و تاکید دارند «هر تصمیمی در زمینه اقتصاد باید تاثیرش در فاصله طبقاتی، ثبات بازار، نرخ ارز، کاهش تورم، رشد تولید و ...» محسوس باشد اما به نظر می رسد دولتی ها، رسانه ها و خیلی از فعالان شبکه های مجازی اولویت را بیش از آنکه بر اقتصاد و سفره مردم گذاشته باشند بر مباحثی چون حجاب، فیلترینگ و ...قرار داده اند. این مسائل نیز هر چند در جای خود مهم هستند، اما اولویت مشکلات اقتصادی و معیشتی را ندارند. به نظر می رسد نوعی تعمد و غفلت آگاهانه در به فراموشی سپردن این اولویت وجود دارد.
🔺مقام معظم رهبری، بارها و بارها از جمله با انتخاب شعار اقتصادی به عنوان شعار سال بر اهمیت رسیدگی به مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم تأکید کردهاند و آن را اولویت اول کشور دانستهاند.
ایشان در سخنرانیها و بیانات متعدد، به موارد زیر اشاره کردهاند:
🔹ضرورت توجه به معیشت مردم: رهبر انقلاب بارها تأکید کردهاند که دولتها باید به طور جدی به وضعیت معیشت مردم توجه کنند و برای حل مشکلات اقتصادی و معیشتی آنها تلاش کنند. ایشان معتقدند که "معیشت مردم، مسئلهی اول کشور است" و "هیچ چیز به اندازهی معیشت مردم، برای جامعه و کشور مهم نیست".
🔹لزوم رفع فقر و نابرابری: رهبر انقلاب فقر و نابرابری را از جمله مهمترین مشکلات اقتصادی کشور دانستهاند و بر لزوم رفع آنها تأکید کردهاند. ایشان معتقدند که "فقر و نابرابری، سمّ مهلک برای هر جامعهای است" و "باید تلاش کرد تا فاصله طبقاتی در کشور کاهش یابد".
🔹حمایت از تولید داخلی: رهبر انقلاب بارها بر لزوم حمایت از تولید داخلی و کارآفرینی تأکید کردهاند. ایشان معتقدند که "حمایت از تولید داخلی، کلید حل مشکلات اقتصادی کشور است" و "باید با تقویت تولید داخلی، وابستگی کشور به خارج را کاهش داد".
🔹مبارزه با فساد: رهبر انقلاب فساد را یکی از عوامل اصلی مشکلات اقتصادی کشور دانستهاند و بر لزوم مبارزه جدی با آن تأکید کردهاند. ایشان معتقدند که "فساد، آفت جانفرسای هر جامعهای است" و "باید با قاطعیت با فساد در همه سطوح کشور مبارزه کرد".
🔺رهبر انقلاب همچنین در مناسبتهای مختلف، از مسئولان خواستهاند که به طور جدی به مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم رسیدگی کنند و برای حل آنها تلاش کنند. ایشان معتقدند که "دولتها موظفند به مردم خدمت کنند" و "باید برای حل مشکلات مردم، از هیچ تلاشی دریغ نکنند".
🔺مقام معظم رهبری با تأکید بر اولویت بودن مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم، به دنبال آن هستند که مسئولان به این موضوع توجه جدی کنند و برای حل آنها اقدامات مؤثری انجام دهند.
🔺علاوه بر موارد فوق، رهبر انقلاب راهکارهای مختلفی را نیز برای حل مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم ارائه کردهاند که از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
🔹توجه به اقتصاد مقاومتی: رهبر انقلاب اقتصاد مقاومتی را راه نجات کشور از مشکلات اقتصادی دانستهاند و بر لزوم اجرای آن تأکید کردهاند. ایشان معتقدند که "اقتصاد مقاومتی، کلید حل مشکلات اقتصادی کشور است" و "با اجرای اقتصاد مقاومتی، میتوانیم به استقلال اقتصادی دست پیدا کنیم".
🔹مدیریت جهادی: رهبر انقلاب مدیریت جهادی را یکی از راههای حل مشکلات اقتصادی کشور دانستهاند و بر لزوم استفاده از آن در همه سطوح کشور تأکید کردهاند. ایشان معتقدند که "مدیریت جهادی، مدیریتی است که بر اساس تلاش و کوشش شبانهروزی و ایثار و فداکاری است" و "با استفاده از مدیریت جهادی، میتوانیم به پیشرفتهای چشمگیری در همه زمینهها دست پیدا کنیم".
🔹حمایت از قشرهای ضعیف: رهبر انقلاب بارها بر لزوم حمایت از قشرهای ضعیف جامعه تأکید کردهاند. ایشان معتقدند که "دولتها موظفند به قشرهای ضعیف جامعه کمک کنند" و "باید با اجرای عدالت اجتماعی، فاصله طبقاتی را در کشور کاهش داد".
🔺دیدگاهها و رهنمودهای مقام معظم رهبری در مورد مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم، چراغ راهی برای مسئولان و مردم است تا برای حل این مشکلات تلاش کنند و به سمت جامعهای عادلانه حرکت کنند. ۱۴۰۳/۲/۱
🔹پیگیر مطالبات رهبری باشیم.🔹
🔹علي اسدي🔹
https://eitaa.com/aliasadi110
توسعه یافتگی ایران و دیگران(۵)
عوامل توسعه:
عوامل متعددی بر توسعه و پیشرفت کشورها اثر میگذارند که میتوان آنها را به دستههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی تقسیم کرد. در ادامه به برخی از مهمترین این عوامل اشاره میکنم:
🔹عوامل اقتصادی:
منابع طبیعی: وجود منابع طبیعی غنی مانند نفت، گاز، معادن و زمینهای حاصلخیز میتواند به رشد اقتصادی کشور کمک کند.
سرمایه: سرمایهگذاری در بخشهای مختلف اقتصادی، از جمله زیرساختها، آموزش و تحقیقات، میتواند به افزایش بهرهوری و رشد اقتصادی کشور منجر شود.
نیروی کار ماهر: وجود نیروی کار ماهر و آموزشدیده یکی از مهمترین عوامل توسعه اقتصادی هر کشوری است.
فناوری: استفاده از فناوریهای جدید و نوآورانه در بخشهای مختلف اقتصادی میتواند به افزایش بهرهوری و رقابتپذیری کشور در سطح جهانی کمک کند.
تجارت آزاد: تجارت آزاد با سایر کشورها میتواند به رشد اقتصادی کشور از طریق افزایش صادرات و سرمایهگذاری خارجی کمک کند.
🔹عوامل اجتماعی:
سطح تحصیلات: سطح بالای تحصیلات در بین مردم میتواند به افزایش بهرهوری، نوآوری و خلاقیت در جامعه کمک کند.
سلامت: سلامت جامعه یکی از مهمترین عوامل توسعه اقتصادی و اجتماعی هر کشوری است.
امنیت: امنیت جانی و مالی مردم یکی از پیششرطهای ضروری برای توسعه اقتصادی و اجتماعی هر کشوری است.
عدالت اجتماعی: توزیع عادلانه ثروت و فرصتها در جامعه میتواند به ثبات و انسجام اجتماعی و در نتیجه به توسعه اقتصادی کشور کمک کند.
حاکمیت قانون: حاکمیت قانون و احترام به حقوق افراد یکی از مهمترین عوامل ایجاد ثبات و امنیت در جامعه و در نتیجه زمینهساز توسعه اقتصادی و اجتماعی است.
🔹عوامل سیاسی:
ثبات سیاسی: ثبات سیاسی یکی از مهمترین عوامل ایجاد محیطی مناسب برای سرمایهگذاری و توسعه اقتصادی کشور است.
حکومت کارآمد: وجود یک حکومت کارآمد و فسادناپذیر که به دنبال توسعه کشور باشد، یکی از مهمترین عوامل پیشرفت هر کشوری است.
دموکراسی: دموکراسی و مشارکت مردم در تصمیمگیریهای سیاسی میتواند به ایجاد ثبات و انسجام اجتماعی و در نتیجه به توسعه اقتصادی کشور کمک کند.
🔹عوامل فرهنگی:
ارزش کار و تلاش: وجود فرهنگ کار و تلاش در بین مردم میتواند به افزایش بهرهوری و رشد اقتصادی کشور کمک کند.
نوآوری و خلاقیت: وجود فرهنگ نوآوری و خلاقیت در جامعه میتواند به توسعه و پیشرفت کشور در زمینههای مختلف علمی، فنی و اقتصادی کمک کند.
روحیه کارآفرینی: وجود روحیه کارآفرینی در بین مردم میتواند به ایجاد شغل و رونق اقتصادی کشور کمک کند.
استقلال فکری: استقلال فکری و انتقادپذیری در جامعه میتواند به پیشرفت علمی و فرهنگی کشور و در نتیجه به توسعه اقتصادی و اجتماعی آن کمک کند.
علاوه بر این عوامل، عوامل دیگری نیز مانند موقعیت جغرافیایی، شرایط آب و هوایی و روابط با سایر کشورها میتوانند بر توسعه و پیشرفت کشورها اثر بگذارند. ۱۴۰۳/۱/۱
ادامه دارد
🔹علی اسدی🔹
حجاب و مفاسد دیگر: دوگانهای کاذب یا ضرورتی انکارناپذیر؟
مقدمه:
حجاب، به عنوان یکی از احکام ضروری اسلام، همواره در جامعه اسلامی مورد بحث و جدل بوده است. در این میان، برخی افراد معتقدند که «تمرکز صرف بر حجاب» و نادیده گرفتن سایر مفاسد و مشکلات جامعه، نوعی دوگانهسازی کاذب ایجاد میکند و مانع از توجه به سایر معضلات میشود.
حجاب، ضرورتی دینی و وظیفهای شرعی:
بیشک، حجاب از واجبات شرعی و احکام الهی است که در قرآن کریم و احادیث متعدد به آن تاکید شده است. حفظ حجاب، نه تنها مصونیت اخلاقی و معنوی فرد و جامعه را به دنبال دارد، بلکه به حفظ و انسجام بنیان خانواده و جامعه نیز کمک میکند. از این رو، رعایت حجاب، وظیفهای شرعی و دینی برای هر مسلمانی است و حکومت دینی هم باید با بی حجابی برخورد منطقی و قانونی بکند.
مفاسد و مشکلات دیگر: چالشهایی انکارناپذیر
درست است که حجاب از اهمیت بالایی برخوردار است و باید جلوی بی حجابی و گسترش آن گرفته شود، اما سایر مشکلات و معضلات جامعه از جمله گرانی سرسام آور، تورم، فساد، تبعیض، فقر و بیعدالتی نیز اهمیت دارد. این چالشها، بدون شک، زندگی مردم را به شدت تحتالشعاع قرار داده و نیازمند توجه جدی و رسیدگی فوری هستند.
دوگانه کاذب یا ضرورتی انکارناپذیر؟
تمرکز بر حجاب به معنای نادیده گرفتن سایر مشکلات نیست. در واقع، هر دو مقوله، حجاب و سایر مفاسد و مشکلات، در جایگاه خود اهمیت دارند و باید به طور همزمان مورد توجه قرار گیرند.
پیچیدگی و ریشهدار بودن سایر مشکلات:
عده ای بر این باورند که حل بسیاری از مفاسد و مشکلات جامعه، مانند فقر، تبعیض و فساد، نیازمند اقدامات و برنامهریزیهای بلندمدت و ساختاری است که در کوتاهمدت قابل حل نیستند. این مفاسد و مشکلات ریشه در ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه دارند و حل آنها نیازمند اقدامات بنیادی و سیستمی است.
این سخن درست است، اما باید توجه داشت که مشکلات ومفاسد یادشده مانند معضل بی حجابی( نه بدحجابی) پدیده نوظهوری نیست. دست کم کشور ما از دهه دوم عمر انقلاب کمو بیش با این مشکلات ومفاسد دست به گریبان بوده است و به هر دلیلی تاکنون نظام اسلامی نتوانسته بر این مشکلات فائق آید؛ بنابراین مردم حق دارند که حل سریع این مشکلات و مفاسد را از مسئولان بخواهند. اصولاً یکی از وعده های اصلی دولت جدید، حل این معضلات بود.
نکته دوم اینکه برای رسیدگی به آنها نیز می توان همانند معضل بی حجابی اقدامات مختلفی انجام شود، از جمله:
تشکیل کمیتهها و نهادهای تخصصی: برای بررسی دقیق و کارشناسی ریشه مشکلات و ارائه راهحلهای علمی و پایدار.
گشت ارشاد مدیران: برای نظارت بر عملکرد مسئولان و مبارزه با فساد و سوءاستفاده از قدرت.
تشکیل کمپینهای آگاهیرسانی: برای ارتقای سطح دانش و آگاهی عمومی نسبت به مسائل مختلف، از جمله حقوق شهروندی، عدالت اجتماعی و مبارزه با فساد.
تولید محتوای آموزشی و فرهنگی: برای ترویج ارزشهایی مانند انصاف، عدالت، مسئولیتپذیری و مشارکت در میان آحاد جامعه و نیز مطالبه مبارزه با مشکلات و مفاسد.
برگزاری راهپیماییها و اجتماعات اعتراضآمیز: برای به صدا درآوردن مطالبات مردم و اعمال فشار بر مسئولان برای رسیدگی به مشکلات ومفاسد موجود
حمایت و مطالبه روحانیت و نهادهای حوزوی: همان گونه که ائمه محترم جمعه وجماعات، جامعه مدرسین، جامعه روحانیت و شخصیت های روحانی به حق از برخورد قانونی با بی حجابی حمایت می کنند، انتظار منطقی می رود که نسبت به برخورد با مشکلات ومفاسد دیگر نیز مطالبه گری و حمایت کنند.
راهکار: همدلی و تلاش جمعی
برای حل مشکلات جامعه، به جای ایجاد دوگانههای کاذب، باید با همدلی و در کنار یکدیگر تلاش کنیم. از یک سو، باید نسبت به حجاب به عنوان یک ضرورت دینی و فرهنگی حساس باشیم و از سوی دیگر، برای حل سایر مشکلات و معضلات جامعه، از جمله گرانی، فساد و بیعدالتی، راهکارهای عملی ارائه دهیم و مطالبه گری کنیم.
به یاد داشته باشیم که هیچ جامعهای بدون مشکل نیست، اما با تلاش و همدلی میتوانیم بر چالشها غلبه کرده و جامعهای عادلانه، آزاد و توسعهیافته بسازیم.
نتیجهگیری:
حجاب و سایر مفاسد و مشکلات جامعه، هر دو از چالشهای مهمی هستند که باید به طور همزمان مورد توجه قرار گیرند. با همدلی و تلاش جمعی، میتوانیم به سمت جامعهای آرمانی حرکت کنیم که در آن، هم ارزشهای دینی و فرهنگی حفظ میشوند و هم مشکلات و معضلات اجتماعی به حداقل میرسند.۱۴۰۳/۲/۴
عضویت👇
🔹علی اسدی زنجانی🔹
فلسفه حجاب: بالا بردن ارزش زن
حجاب، فراتر از یک پوشش ظاهری، مفهومی عمیق و فلسفی دارد که به ارتقای جایگاه و ارزش زن در جامعه میانجامد. شهید مطهری در کتاب "مسئله حجاب" به زیبایی این فلسفه را تبیین میکنند:
حجاب: تدبیری هوشمندانه برای حفظ کرامت زن
زن با درک ظریف خود از فطرت انسانی، به این حقیقت پی برده که برابری در قدرت فیزیکی با مردان وجود ندارد. اما در عوض، او نقطه قوتی ذاتی در وجود خود دارد: قدرت عشق و جاذبه.
زن با حجاب، این قدرت را به مثابه ابزاری ارزشمند برای حفظ کرامت و ارتقای جایگاه خود به کار میگیرد. او با پنهان کردن بخشی از زیباییهای خود، فضای رمز و راز و دستنیافتنی بودن را ایجاد میکند. این امر، شعله عشق و تمایل را در مرد شعلهورتر ساخته و او را به تلاش و کوشش برای رسیدن به این گوهر گرانبها ترغیب میکند.
حجاب: عاملی برای شکوفایی عشق و هنر
همانطور که در طبیعت، فراق و دوری عشق را پرمخاطرهتر و سوزانتر میکند، حجاب نیز با ایجاد فاصلهای معنادار میان زن و مرد، زمینه را برای شکوفایی عشق حقیقی و عمیق فراهم میسازد.
این امر به مثابه بستر مناسبی برای رشد و نمو هنر و زیبایی نیز عمل میکند. همانطور که آلفرد هیچکاک، فیلمساز مشهور، به درستی اشاره میکند، زن با حجاب، همچون فیلمی پرهیجان و پر رمز و راز، مرد را به کاوش و کشف دنیای درونی خود ترغیب میکند و این امر، به شکوفایی خلاقیت و ظرافت در او میانجامد.
حجاب: فراتر از ظاهر، نمادی از عفاف و تقوا
حجاب در فلسفه عمیق خود، صرفاً به پوشاندن بدن زن محدود نمیشود، بلکه حجاب واقعی، حجاب نفس و نگاه است. زن باحجاب، با عفاف و تقوا در رفتار و گفتار، گوهر گرانبهای وجود خود را حفظ میکند و به نمادی از پاکی، نجابت و ارزشهای والای انسانی تبدیل میشود.
شهید مطهری، مسأله حجاب، ص۶۲-۶۷( با تلخیص و ویرایش)
عضویت👇
🔹علی اسدی زنجانی🔹
توهین یا بیان حقیقت: تشخیص مرز ظریف
برخی به مخالفان فکری، سیاسی و دینی خود توهین و در دفاع از آن به تشبیه برخی از کافران به سگ، الاغ و چهارپایان در قرآن استناد می کنند.
ممنوعیت توهین:
اولین نکتهای که باید به آن توجه کرد، ممنوعیت مطلق توهین است. قرآن کریم حتی از ناسزا گفتن به بتهای مشرکان نیز نهی کرده است. ( انعام/۱۰۸)
بیان حقیقت وجودی افراد:
در مقابل، بیان حقیقت وجودی افراد موضوعی مجزا است. در قرآن آیاتی وجود دارد که برخی انسانها را به حیواناتی مانند سگ یا الاغ تشبیه میکند یا آنها را پستتر از حیوانات میداند. ( جمعه/۵؛ اعراف/۱۷۶ و ۱۷۹)
تفسیر آیات:
برخی مفسران این آیات را تشبیه یا سرزنش میدانند، در حالی که عدهای دیگر معتقدند این آیات حقیقت شخصیت برخی انسانها را بیان میکنند و هویت واقعی آنها را آشکار میسازند.
تفکیک نیت و نتیجه:
نکته کلیدی در اینجا تفکیک بین نیت و نتیجه است. خداوند متعال هرگز قصد اهانت به بندگان خود را ندارد.
هدف آیات قرآن نیز انشاء توهین نیست، بلکه بیان حقیقت و تنبه انسانها است.
طبقهبندی آیات به عنوان "اخبار":
بنابراین، آیات مذکور در قرآن را میتوان در زمره "اِخبار" طبقهبندی کرد، به این معنا که صرفاً خبر از "واقعیت" میدهند. خداوند چون دانای مطلق است و ماهیت حقیقی و ملکوتی برخی از انسان ها را می شناسد، به بیان آن پرداخته است.
نمونه از کلام پیشوایان معصوم:
از اینگونه اخبار از واقعیت دادن در کلام پیشوایان معصوم نیز هست. تعبیر «الدعی بن الدعی» به معنای حرام زاده پسر حرام زاده درباره عبید الله بن زیاد از زبان امام حسین(ع) از این نمونه است. این فحش و ناسزا نیست، بلکه «بیان واقعیت» است؛ چرا که عبید الله پسر مرجانه و مرجانه کنیز بدکاره ای بود. عبید الله نتیجه رابطه نامشروع زیادبن ابیه با مرجانه بود. پدر وی زیاد نیز حرامزاده بود؛ برای همین معروف به زیاد بن ابیه بود.
سختی تشخیص مرز:
تشخیص اینکه چه زمانی بیان حقیقت به توهین تبدیل میشود، کار دشواری است و نیاز به ظرافت و تامل دارد.
مراقبت در استفاده از آیات:
اما باید مراقب بود که این آیات بهانهای برای توهین به افراد تلقی نشوند. انسانها به دلیل نقص دانش، از درک کامل ماهیت افراد و ملکوت واقعی آنها عاجزند.
محدودیت انسان در قضاوت:
لذا تشبیه برخی افراد به حیوانات یا استفاده از الفاظ توهینآمیز توسط انسانها، حتی اگر با نیت خیر و با هدف بیان حقیقت باشد، میتواند به قضاوت نادرست و ظلم منجر شود.
نهی پیامبر اکرم(ص):
پیامبر(ص) از توهین به افراد با استناد به کاربردهای قرآنی نهی کرده است:
عَنْ أَبی جَعْفَرٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: دَخَلَ یَهُودِیٌّ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ وَ عَائِشَةُ عِنْدَهُ فَقَالَ: السَّامُ عَلَیْکُمْ. فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ: عَلَیْکُمْ. ثُمَّ دَخَلَ آخَرُ فَقَالَ مِثْلَ ذَلِکَ فَرَدَّ عَلَیْهِ کَمَا رَدَّ عَلَی صاحِبِهِ. ثُمَّ دَخَلَ آخَرُ فَقَالَ مِثْلَ ذَلِکَ فَرَدَّ عَلَیْهِ کَمَا رَدَّ عَلَی صاحِبَیْهِ فَغَضِبَتْ عَائِشَةُ فَقَالَتْ: عَلَیْکُمُ اَلسَّامُ وَ اَلْغَضَبُ وَ اَللَّعْنَةُ یا مَعْشَرَا الْیَهُودِ یَا إِخْوَةَ الْقِرَدَةِ وَ الْخَنَازِیرِ. فَقَالَ لَها رَسُولُ اللَّهِ: یَا عَائِشَةُ إِنَّ الْفُحْشَ لَوْ کَانَ مُمَثَّلاً لَکَانَ مِثَالَ سَوْءٍ إِنَّ الْرِّفْقَ لَمْ یُوضَعْ عَلَی شَیْءٍ قط الا زانه و لم یرفع عنه قَطُّ إِلاَّ شَانَهُ قَالَتْ یارَسُولَ اللَّهِ أَ مَا سَمِعْتَ إِلَی قَوْلِهِمْ اَلْسَّامُ عَلَیْکُمْ فَقَالَ بَلَی أَ مَا سَمِعْتِ مَا رَدَدْتُ عَلَیْهِمْ.
کلینی از امام باقر علیه السلام روایت کرده است که فرمود:
مردی یهودی بر رسول خدا(ص) وارد گردید، در حالی که عایشه هم در حضور آن حضرت بود و گفت: "السام علیکم" (یعنی مرگ بر شما).
رسول خدا در پاسخ، فرمود: "عَلَیْکُم" (یعنی بر شما).آنگاه یهودی دیگری وارد شد و مانند آن، همان کلمه را گفت و رسول خدا نیز مانند رفیقش به او پاسخ داد.
سپس سومی وارد گردید و مانند آن (السام) گفت، و رسول خدا هم همان طور که به دو نفر رفیقش جواب داده بود، او را نیز جواب داد.
عایشه خشمگین شد و گفت: "سام و خشم و لعنت بر شما باد، ای گروه یهود و ای برادران میمونها و خوکها!"( اشاره به آیاتی که از مسخ گروهی از یهود و تبدیل آنها به میمون و خوک خبر می دهد )
رسول خدا فرمود: "ای عایشه! اگر فحش به صورت مجسم میشد، بد صورتی داشت، نرمش و مدارا بر هیچ چیز نهاده نشده، جز اینکه آن چیز را آراسته است، و از هیچ چیز برداشته نشده، جز اینکه آن را زشت و نازیبا نموده."
عایشه گفت: "یارسول الله! مگر نشنیدی که اینها گفتند: السام علیکم."
پيامبر فرمود: "چرا، مگر نشنیدی در پاسخ آنها گفتم: "علیكم"۱۴۰۳/۲/۵
عضویت👇
🔹علی اسدی زنجانی🔹
https://eitaa.com/aliasadi110
روانشناسی تخریب مخالفان
تخریب مخالفان فکری، سیاسی و مذهبی یکی از ناهنجاری های رایج در جامعه و رسانه های جمعی است. این رفتار می تواند در قالب توهین، تحقیر، تهمت، تمسخر و مانند آنها انجام شود. تعالیم دینی ضمن نهی از تخریب مخالفان، بر رعایت اخلاق و ادب و گفت و گوی مبتنی بر «حکمت»، «موعظه» و «جدال احسن» تاکید می کند.
🔹ریشه های روانی تخریب مخالفان
تخریب مخالفان، پدیدهای پیچیده با
ریشههای عمیق در روان انسان است. از دیدگاه روانشناسی، عوامل متعددی میتوانند در این پدیده نقش داشته باشند:
1. نیاز به تایید و پذیرش: انسانها به طور ذاتی نیاز به تایید و پذیرش از سوی دیگران دارند. زمانی که فردی با مخالفت یا انتقاد مواجه میشود، ممکن است برای حفظ حس ارزشمندی خود، به تخریب مخالفان خود بپردازد.
2. ترس و اضطراب: ترس از دست دادن قدرت، موقعیت یا منابع میتواند افراد را به تخریب مخالفان خود سوق دهد. اضطراب ناشی از عدم قطعیت در مورد آینده نیز میتواند به این رفتار دامن بزند.
3. تعصب نابجا و ایدئولوژی: تعصب کورکورانه به یک ایدئولوژی خاص میتواند افراد را به ستیز و تخریب کسانی که با آنها همعقیده نیستند، ترغیب کند. این تعصب میتواند ناشی از عوامل مختلفی مانند ترس، ناامنی یا نیاز به احساس تعلق به یک گروه باشد.
4. مکانیسمهای دفاعی: تخریب مخالفان میتواند به عنوان یک مکانیسم دفاعی برای توجیه رفتارها و عقاید خود و سرکوب افکار و احساسات ناخوشایند عمل کند.
5. فقدان همدلی: عدم توانایی در درک و همدلی با دیدگاهها و احساسات مخالفان میتواند زمینه را برای تخریب آنها فراهم کند.
🔹پیامدهای تخریب مخالفان:
تخریب مخالفان نه تنها به جامعه آسیب میرساند، بلکه میتواند پیامدهای منفی برای فرد نیز داشته باشد:
افزایش اضطراب و استرس: تخریب مخالفان میتواند به افزایش اضطراب و استرس در فرد منجر شود.
احساس گناه و شرم: فرد ممکن است بعد از تخریب مخالفان خود، احساس گناه و شرم کند.
آسیب به روابط: تخریب مخالفان میتواند به روابط فرد با دیگران آسیب برساند.
انزوا: فرد ممکن است به دلیل تخریب مخالفان خود از سوی دیگران طرد و منزوی شود.
🔹راهکارها:
افزایش خودآگاهی: اولین قدم برای مقابله با تخریب مخالفان، افزایش خودآگاهی و شناخت عوامل زمینهساز این رفتار است.
تقویت مهارتهای همدلی: تمرین همدلی و درک دیدگاههای مخالف میتواند به کاهش تمایل به تخریب آنها کمک کند.
یادگیری روشهای سالم برای مقابله با اضطراب و استرس: استفاده از روشهای سالم مانند ورزش یا صحبت با یک متخصص میتواند به فرد در مدیریت اضطراب و استرس کمک کند.
تقویت روابط: ایجاد روابط سالم و صمیمی با دیگران میتواند به فرد در مقابله با احساس تنهایی و انزوا کمک کند.
نکته:
تخریب مخالفان، رفتاری غیراخلاقی و آسیبزا است. با افزایش خودآگاهی، تقویت مهارتهای همدلی و یادگیری روشهای سالم برای مقابله با اضطراب و استرس میتوان از این رفتار دوری کرد.۱۴۰۳/۱/۵
عضویت👇
🔹علی اسدی زنجانی🔹
https://eitaa.com/aliasadi110
عطر دل انگیز ادب
🔹بوی خوش، دلانگیز و دلنواز است. انرژیبخش و نشاطآور است. همه دوست دارند آن را استشمام کنند. عقل را زیاد میکند و کارکرد مغز را بهبود میبخشد. در مقابل، بوی بد آزاردهنده است. همه از آن میگریزند. اثر منفی بر روح و روان آدمی دارد.
🔹خوشاخلاقی، از جمله رعایت ادب و عفت کلام، هم مانند بوی خوش است. انرژیبخش است. خوشایند آدمی است. همه را جذب میکند، ولی بددهنی و فحاشی کردن مانند بوی بد، آزاردهنده است. همه از انسان بیادب گریزانند. کسی که میخواهد محبوب دلها شود و گفتار و کردارش در دیگران اثرگذار باشد، باید بیادبی و فحاشی را کنار بگذارد. با همگان، اعم از افراد خانواده، دوستان، همکاران، زیر دستان، دیگر اعضای جامعه، حتی مخالفان و دشمنان هم مودبانه سخن گوید و رفتار کند.
🔹ادب و احترام همانند آهنربای نیرومند، برادههای دل آدمی را جذب میکند. به همین دلیل، پیامبران و پیشوایان الهی انسانهای بسیار مودب و تربیتشدگان الهی بودند. یکی از رازهای نفوذ آنان در دل پیروان و حتی دشمنانشان همین بود.
🔹مردی از شام به مدینه آمده بود. مانند بیشتر شامیان با خاندان امام علی(ع) دشمن بود. تبلیغات بنیامیه، به ویژه معاویه، ذهنیت آنها را ساخته بود. آن مرد گاهی به دیدار امام باقر(ع) میرفت. میگفت: خیال نکنی که چون دوستت دارم به دیدارت میآیم! با هیچکس به اندازه خاندان شما دشمن نیستم! حتی بر این باورم که اطاعت خدا و پیامبر (ص) و خلیفه هم در دشمنی با شماست! اما چون بسیار خوشسخن و مودبی، دوست دارم با شما رفت و آمد کنم!
🔹امام(ع) جز به نیکی با او سخن نمیگفت. هنگام مرگ به یکی از اطرافیانش گفت: پس از مرگم برو پیش محمد بن علی(امام باقر) و از وی بخواه که بر پیکر من نماز بخواند. حتما بگو که خودم وصیت کردهام!
نیمهشب از دنیا رفت. صبح رفتند به دنبال امام(ع). حضرت در مسجد بود. نماز صبح را خوانده و در جای خود نشسته بود. ماجرا را که شنید، وضو گرفت. دو رکعت نماز خواند و دعا کرد. به سجده رفت. سجدهاش تا طلوع آفتاب طول کشید. آنگاه به خانه مرد شامی آمد. او را صدا کرد. مرد شامی جواب داد. امام(ع) او را بلند کرد و نشاندش. مرد شامی گفت: فهمیدم که روح از بدنم خارج شد، اما کسی گفت: روحش را برگردانید. محمد بن علی(ع) خواسته است. با دعای امام(ع) زنده شده بود. از آن روز به بعد شد یکی از اصحاب امام باقر(ع)!
🔹علی اسدی زنجانی🔹
https://eitaa.com/aliasadi110
عطر دل انگیز ادب
🔹بوی خوش، دلانگیز و دلنواز است. انرژیبخش و نشاطآور است. همه دوست دارند آن را استشمام کنند. عقل را زیاد میکند و کارکرد مغز را بهبود میبخشد. در مقابل، بوی بد آزاردهنده است. همه از آن میگریزند. اثر منفی بر روح و روان آدمی دارد.
🔹خوشاخلاقی، از جمله رعایت ادب و عفت کلام، هم مانند بوی خوش است. انرژیبخش است. خوشایند آدمی است. همه را جذب میکند، ولی بددهنی و فحاشی کردن مانند بوی بد، آزاردهنده است. همه از انسان بیادب گریزانند. کسی که میخواهد محبوب دلها شود و گفتار و کردارش در دیگران اثرگذار باشد، باید بیادبی و فحاشی را کنار بگذارد. با همگان، اعم از افراد خانواده، دوستان، همکاران، زیر دستان، دیگر اعضای جامعه، حتی مخالفان و دشمنان هم مودبانه سخن گوید و رفتار کند.
🔹ادب و احترام همانند آهنربای نیرومند، برادههای دل آدمی را جذب میکند. به همین دلیل، پیامبران و پیشوایان الهی انسانهای بسیار مودب و تربیتشدگان الهی بودند. یکی از رازهای نفوذ آنان در دل پیروان و حتی دشمنانشان همین بود.
🔹مردی از شام به مدینه آمده بود. مانند بیشتر شامیان با خاندان امام علی(ع) دشمن بود. تبلیغات بنیامیه، به ویژه معاویه، ذهنیت آنها را ساخته بود. آن مرد گاهی به دیدار امام باقر(ع) میرفت. میگفت: خیال نکنی که چون دوستت دارم به دیدارت میآیم! با هیچکس به اندازه خاندان شما دشمن نیستم! حتی بر این باورم که اطاعت خدا و پیامبر (ص) و خلیفه هم در دشمنی با شماست! اما چون بسیار خوشسخن و مودبی، دوست دارم با شما رفت و آمد کنم!
🔹امام(ع) جز به نیکی با او سخن نمیگفت. هنگام مرگ به یکی از اطرافیانش گفت: پس از مرگم برو پیش محمد بن علی(امام باقر) و از وی بخواه که بر پیکر من نماز بخواند. حتما بگو که خودم وصیت کردهام!
نیمهشب از دنیا رفت. صبح رفتند به دنبال امام(ع). حضرت در مسجد بود. نماز صبح را خوانده و در جای خود نشسته بود. ماجرا را که شنید، وضو گرفت. دو رکعت نماز خواند و دعا کرد. به سجده رفت. سجدهاش تا طلوع آفتاب طول کشید. آنگاه به خانه مرد شامی آمد. او را صدا کرد. مرد شامی جواب داد. امام(ع) او را بلند کرد و نشاندش. مرد شامی گفت: فهمیدم که روح از بدنم خارج شد، اما کسی گفت: روحش را برگردانید. محمد بن علی(ع) خواسته است. با دعای امام(ع) زنده شده بود. از آن روز به بعد شد یکی از اصحاب امام باقر(ع)!
(امالی طوسی، ص410- 411؛ بحار الانوار، ج46، ص233- 234)
🔹علی اسدی زنجانی🔹
https://eitaa.com/aliasadi110
سکوت نیروهای انقلابی در قبال مفاسد و مشکلات: علل و راهکارها
🔹یک سئوال منطقی:
بسیاری از افراد، بدون اینکه قصد دوگانهسازی حجاب و اقتصاد را داشته باشند، این سوال منطقی را مطرح میکنند که چرا در حالی که اعتراض به بی حجابی امری نیکو و ضروری تلقی میشود، روحانیت معظم و دیگر نیروهای انقلابی برای مبارزه با معضلاتی مانند فساد، فقر، تبعیض، گرانی و تورم هیچگونه اجتماع اعتراضآمیزی تشکیل نمیدهد و در برابر این مشکلات سکوت اختیار میکند؟
🔹سوالات کلیدی:
آیا فساد، تبعیض و فقر در جامعه وجود ندارد؟
اگر وجود دارد، چرا نیازی به مطالبه و مبارزه با آنها احساس نمیشود و به اندازه بیحجابی گناه تلقی نمیشوند؟
🔹تمرکز رهبری بر مشکلات اقتصادی:
مقام معظم رهبری بارها بر حل مشکلات اقتصادی تمرکز کرده و این موضوع را در صدر اولویتهای خود قرار داده است. اما این امر در میان نیروهای انقلابی بازتاب کمتری یافته و مطالبات کمتری در این زمینه مطرح میشود.
حتی در حالی که رهبری بارها شعار سال را به مسائل اقتصادی اختصاص داده، موضوع حجاب به عنوان یک دغدغه مهم اجتماعی، هرگز به عنوان شعار سال مطرح نشده است. البته این به هیچ وجه به معنای نفی ضرورت برخورد با بی حجابی نیست.
🔹دلایل مختلفی میتوان برای این سکوت برشمرد:
عدم وجود برنامه راهبردی: به نظر میرسد نیروهای انقلاب، شامل روحانیت و سایر گروهها، در مواجهه با معضلات و چالشهای جامعه، فاقد یک برنامه راهبردی مدون، جامع و مشخص هستند.
انفعال در واکنشها: رویکرد غالب در مواجهه با مسائل مختلف، انفعال و فقدان ابتکار عمل است. بهجای ارائه راهحلهای خلاقانه و پیشگیرانه و جریانسازی، واکنشها و موضعگیریها عمدتاً تابع بازتابها و جریانات رسانهای و اجتماعی هستند.
ترس از پیامدها: افراد ممکن است از پیامدهای منفی مانند از دست دادن شغل، تهدید، خشونت یا پیامدهای دیگر در صورت پیگیری مبارزه با فساد یا معضلات دیگر بترسند.
فقدان آگاهی: ممکن است افراد از وجود فساد یا معضلات اطلاع دقیق و مستندی نداشته باشند یا اهمیت آن را درک نکنند.
راهکارها:
توجه دقیق به راهنمایی های مقام معظم رهبری و تعیین اولویت مسائل ومطالبه گری براساس آن.
تدوین برنامه راهبردی جامع و مشخص برای پیگیری و مطالبه معضلات و چالشهای مختلف جامعه با مشارکت نیروهای انقلابی، روحانیت و سایر گروههای ذینفع.
فعالتر شدن در قبال مسائل مختلف و ارائه راهحلهای خلاقانه و پیشگیرانه به جای انفعال و دنبالهروی جریانات رسانهای و اجتماعی.
ایجاد فضایی امن و بدون ترس برای مبارزه با فساد و معضلات جامعه.
افزایش آگاهی عمومی از طریق روشنگری و اطلاعرسانی دقیق و مستند در مورد فساد و معضلات موجود.
نتیجهگیری:
سکوت نیروهای انقلابی در قبال مفاسد و مشکلات دیگر، مانعی در مسیر پیشرفت و حل چالشهای جامعه است. با تدوین برنامه راهبردی، فعالتر شدن در قبال مسائل، ایجاد فضایی امن و افزایش آگاهی عمومی، میتوان به این سکوت پایان داد و در جهت حل معضلات و ارتقای سطح جامعه گام برداشت.۱۴۰۳/۲/۹
🔹علی اسدی زنجانی🔹
https://eitaa.com/aliasadi110
مردم از چه کسی طلبکارند؟ انقلاب یا مسئولان؟
مردم ایران از چه کسی طلبکارند؟ آیا از انقلاب اسلامی ایران طلبکارند یا از مسئولانی که وظیفهی پاسداری از دستاوردهای آن را بر عهده داشتهاند؟
🔹طلبکاری از مسئولان:
انقلاب اسلامی ایران دستاوردهای بزرگی برای ایران، ایرانیان، اسلام و مسلمانان به ارمغان آورده است. این دستاوردها انکارناپذیرند و نقش انقلاب در تاریخ ایران، اسلام و شیعه غیرقابل چشمپوشی است. با این حال، مردم ایران از ناکارآمدی، ناشایستگی، بیکفایتی و کمکاری برخی از مسئولان در دوره های مختلف گلایه دارند و از آنها طلبکارند.
🔹مسئولیت نااهلان و نامحرمان:
امام خمینی(ره) بارها در صحبتها و وصیتنامه خود بر حفظ انقلاب از دست نااهلان و نامحرمان تأکید داشتند. متأسفانه، در مقاطعی از تاریخ، شاهد حضور برخی افراد در ردههای مختلف مدیریتی بودیم و هستیم که شایستگی و تعهد لازم برای پاسداری از آرمانهای انقلاب را نداشتند. این افراد نه تنها به انقلاب و اسلام ضربه زدند، بلکه باعث رنج و مشقت مردم نیز شدند.
لزوم طلبکاری مردم:
در چنین شرایطی، حق مسلم مردم است که از نااهلان و نامحرمان طلبکار باشند. این طلب فقط به معنای مطالبه خسارات مادی و جبران ضرر و زیانهای اقتصادی نیست، بلکه شامل مطالبه پاسخگویی در قبال عملکردها، احقاق حقوق تضییع شده و تضمین عدم تکرار چنین اتفاقاتی در آینده نیز میشود.
مردم با هوشیاری و بصیرت خود میتوانند از طریق روشهای قانونی و مسالمتآمیز، نااهلان و نامحرمان را به پاسخگویی وادار کنند. مشارکت فعال در انتخابات، مطالبهگری از مسئولین، نظارت بر عملکرد نهادها و دستگاهها، و نقد منصفانه عملکردها از جمله این روشها هستند.
همچنین، حفظ و نشر ارزشها و آرمانهای انقلاب و انتقال آنها به نسلهای آینده، نقشی اساسی در جلوگیری از انحراف انقلاب و حضور نااهلان و نامحرمان در قدرت دارد.
نتیجهگیری:
صیانت از انقلاب و دستاوردهای آن، وظیفهای همگانی است و همه آحاد ملت در قبال آن مسئول هستند. با وحدت، انسجام و تلاش جمعی میتوانیم از انقلاب در برابر نااهلان و نامحرمان محافظت کرده و مسیر روشن و پرفروغ انقلاب را به سوی آیندهای درخشان ادامه دهیم.۱۴۰۳/۲/۹
عضویت👇
🔹علی اسدی زنجانی🔹
https://eitaa.com/aliasadi110
غرب: تناقض پیشرفت و انحطاط- بخش نخست
مقدمه:
گاهی مظاهر پیشرفت های شگفت انگیز مادی غرب، با انگیزه های گوناگون به رخ دیگران به ویژه مسلمانان کشیده می شود.
غرب، تابلویی از تضادهای آشکار است. در یک سو، شاهد پیشرفتهای خیرهکنندهای در عرصههای علم، فناوری و رفاه مادی هستیم. اختراعات، اکتشافات و نوآوریهای غربی، زندگی بشر را در ابعاد مختلفی متحول ساختهاند. اما در سوی دیگر، شاهد افول نگرانکنندهای در حوزه دین، اخلاق و ارزشهای انسانی در دنیای غرب هستیم. این تناقض عمیق، تناقضی آشکار را به وجود آورده که پیامدهای منفی متعددی را به دنبال داشته است.
🔹پیشرفت مادی، انحطاط اخلاقی:
در حالی که غرب در عرصه مادی گامهای بلندی برداشته، در حوزه دین، اخلاق و ارزشهای انسانی دچار انحطاط شده است. نمونه بارز این انحطاط، رویکرد غیرانسانی و ظالمانه غرب در قبال فلسطینیان در سرزمینهای اشغالی است.
بیعدالتی گسترده، نسلکشی، نقض حقوق بشر و ظلم بیرحمانه علیه مردم فلسطین، نمونهای هولناک از فقدان ارزشهای انسانی در دنیای غرب است.
رفتار دولتهای غربی در قبال این جنایات نیز به وضوح نشاندهنده بیتفاوتی و حتی حمایت آنها از این اقدامات غیرانسانی است. سکوت معنادار، حمایتهای سیاسی و اقتصادی از رژیم صهیونیستی و عدم پیگیری عدالت برای مردم فلسطین، همگی گواه این مدعا هستند.
🔹زنگ خطر:
این تناقض میان پیشرفت مادی و افول اخلاقی، زنگ خطری جدی برای آینده بشریت به صدا در میآورد. اتکا صرف به دستاوردهای علمی و تکنولوژی بدون توجه به دین، اخلاق، انسانیت و ارزشهای والای انسانی، نه تنها ما را به قهقرا میکشاند، بلکه میتواند فاجعههای هولناکی را برای بشریت رقم بزند.
🔹ضرورت احیای ارزشهای اخلاقی:
در کنار پیشرفتهای مادی، احیای باورهای توحیدی و ارزشهای اخلاقی و انسانی ضرورتی انکارناپذیر برای ایجاد جهانی عادلانه و صلحآمیز است. بدون نگرش ناب توحیدی و اخلاق، علم و فناوری به ابزاری مخرب تبدیل خواهند شد که نه تنها رفاه بشر را به ارمغان نمیآورند، بلکه فاجعههای هولناکی را رقم خواهند زد.
🔹راهکار:
برای عبور از این بحران، باید به باورهای توحیدی، اخلاق و ارزشهای انسانی توجهی دوباره مبذول شود. آموزش اخلاق، ترویج ارزشهای انسانی، احیای دین و معنویت و تاکید بر صلح و عدالت، گامهایی ضروری در این مسیر هستند.
🔹نتیجهگیری:
غرب در دوراهی سرنوشتساز قرار دارد. ادامه مسیر فعلی، به قهقرا و فاجعه خواهد انجامید. اما اگر غرب به ارزشهای اخلاقی و انسانی بازگردد، میتواند الگویی برای جهانی عادلانه و صلحآمیز باشد. انتخاب با غرب است.
جوامع اسلامی باید از سرنوشت غرب عبرت بگیرند و ضمن تلاش برای پیشرفت مادی و اصلاح ناهنجاری ها خود، در گرداب انحطاط دینی و اخلاقی گرفتار نشوند.۱۴۰۳/۲/۱۰
🔹علی اسدی🔹
https://eitaa.com/aliasadi110
هنر گفت و گو یا توهین و تخریب؟
در عرصه سیاست و فرهنگ، تبادل نظر و نقد امری ناگزیر است. اما شیوه ی این نقد، نقشی تعیین کننده در کارآمدی و اثربخشی آن ایفا می کند. در این میان، دو رویکرد کلی قابل تفکیک هستند:
1. نقد منطقی و مودبانه:
این نوع نقد مبتنی بر استدلال، ارائه شواهد و احترام به دیدگاه مخالف است. هدف آن، نه تحقیر و تخریب، بلکه تبادل نظر سازنده و یافتن راه حل های مشترک است.
نقد منطقی و مودبانه، ترویج گفتمان سالم در پرتو آموزه های اسلامی است.
🔹مزایای نقد منطقی و مودبانه:
ایجاد فضایی امن برای گفتگو: احترام متقابل، افراد را به بیان آزادانه نظرات خود تشویق می کند و از بروز تنش و درگیری جلوگیری می کند.
تمرکز بر محتوا: در این فضا، نقدها به جای اشخاص، متوجه ایده ها و عملکردها می شوند و به بحثی عمیق تر و پربارتر منجر می گردند.
افزایش احتمال پذیرش نقد: لحنی مودبانه و منطقی، احتمال اقناع طرف مقابل و ترغیب او به بازنگری در دیدگاهش را افزایش می دهد.
ترویج فرهنگ گفتگوی سازنده: این رویکرد، الگویی برای سایر افراد در جامعه ی سیاسی و فرهنگی ایجاد می کند و به نهادینه شدن فرهنگ گفتگوی سالم و مناظره ی عقلانی کمک می کند.
🔹شرایط موفقیت نقد منطقی و مودبانه :
آگاهی از موضوع: تسلط بر موضوع مورد بحث، ارائه ی نقدی دقیق و مستدل را امکان پذیر می کند.
انصاف و عدالت: نقد باید عاری از پیش داوری و سوگیری باشد و به طور مساوی نقاط قوت و ضعف را مورد بررسی قرار دهد.
استفاده از زبان مناسب: لحنی مودبانه، احترام آمیز و پرهیز از توهین و تمسخر، شنونده را پذیرای نقد می کند.
تمرکز بر ایده ها: نقد شخصیت و انگیزه ها نه تنها غیرقابل قبول، بلکه مانع از بحثی سازنده می شود.
آمادگی برای شنیدن: شنونده ی فعال بودن و توجه به دیدگاه مخالف، احساس احترام و درک متقابل را تقویت می کند.
2. نقد توهین آمیز و تخریبی:
این نوع نقد با هدف تحقیر، توهین و تخریب شخصیت یا دیدگاه مخالف صورت می گیرد. از زبانی توهین آمیز، تمسخرآمیز و تحقیرآمیز استفاده می کند و به جای ارائه استدلال، برچسب زنی و سیاه نمایی را رواج می دهد.
🔹پیامدهای نقد توهین آمیز و تخریبی:
ایجاد فضای خصمانه: این نوع نقد، فضایی آغشته به تنش و درگیری ایجاد می کند و از گفتگوی سازنده و تبادل نظر عقلانی جلوگیری می کند.
بی اعتمادی و انزجار: توهین و تخریب، باعث ایجاد بی اعتمادی و انزجار طرف مقابل می شود و هرگونه تمایل به گفتگو و تفاهم را از بین می برد.
استحکام مواضع: حمله ی شخصی، فرد را به جای تجدید نظر در دیدگاهش، به دفاع از آن و سنگر گرفتن در موضع خود ترغیب می کند.
ترویج فرهنگ خشونت: این نوع نقد، خشونت کلامی را عادی می کند و زمینه را برای خشونت های فیزیکی نیز فراهم می کند. ۱۴۰۳/۲/۱۱
🔹علی اسدی🔹
https://eitaa.com/aliasadi110
دلایل و زمینههای توهین و تخریب در نقد
متأسفانه، توهین و تخریب در نقد، پدیدهای رایج است که میتواند دلایل مختلفی داشته باشد. در اینجا به برخی از این دلایل و زمینهها اشاره میکنم:
1. ضعف بنیانهای فکری:
اتکا به توهین و تخریب به جای استدلال، نشانگر ضعف بنیانهای فکری و فقدان قدرت اقناع در فرد منتقد است. منتقدی که از نظر فکری ضعیف باشد، به جای ارائه استدلالهای منطقی و شواهد متقن، به توهین و تخریب شخصیت یا کار فرد مورد نقد متوسل میشود.
2. سوء نیت و غرضورزی:
در برخی موارد، توهین و تخریب با انگیزههای سوء و غرضورزانه انجام میشود. فرد منتقد ممکن است به دنبال تخریب وجهه فرد یا اثر مورد نقد، پیشبرد اهداف شخصی خود، یا القای عقاید و باورهای خود به دیگران باشد.
3. ناتوانی در مدیریت خشم:
برخی افراد به دلیل ناتوانی در مدیریت خشم خود، در هنگام نقد به توهین و تخریب متوسل میشوند. آنها ممکن است از فرد یا اثر مورد نقد عصبانی باشند و نتوانند خشم خود را به طور سازنده بیان کنند.
4. فقدان مهارتهای نقد:
برخی افراد به دلیل فقدان مهارتهای نقد، به جای ارائه نقدی سازنده و مفید، به توهین و تخریب میپردازند. آنها ممکن است ندانند که چگونه نقد خود را به طور مؤثر و محترمانه بیان کنند.
5. جستجوی جلب توجه:
در برخی موارد، افراد برای جلب توجه دیگران به توهین و تخریب متوسل میشوند. آنها ممکن است احساس کنند که با بیان نظرات تند و افراطی، میتوانند توجه دیگران را به خود جلب کنند.
6. تأثیر هنجارهای اجتماعی:
در برخی جوامع، توهین و تخریب به عنوان بخشی از هنجارهای اجتماعی پذیرفته شده است. در این جوامع، افراد ممکن است بدون هیچ گونه شرم یا پشیمانی به توهین و تخریب دیگران بپردازند.
7. تأثیر فضای مجازی:
فضای مجازی، بستر مناسبی برای انتشار توهین و تخریب فراهم کرده است. در این فضا، افراد به دلیل ناشناس بودن، راحتتر به توهین و تخریب دیگران میپردازند.
8. مشکلات روانشناختی:
در برخی موارد، توهین و تخریب میتواند نشانهای از مشکلات روانشناختی مانند اختلال شخصیت ضداجتماعی یا افسردگی باشد.
نتیجه:
مهم است که توجه داشته باشیم که توهین و تخریب هرگز راه حل مناسبی برای نقد نیست. نقد باید سازنده و مبتنی بر احترام متقابل باشد. با پرهیز از توهین و تخریب و تمرکز بر ارائه نقدی سازنده، میتوانیم به ارتقای فرهنگ نقد در جامعه کمک کنیم.۱۴۰۳/۲/۱۱
🔹علی اسدی🔹
https://eitaa.com/aliasadi110
🔸اثر فضای مجازی بر باورهای دینی و پایبندی افراد بر مناسک عبادی
فضای مجازی، شامل اینترنت و شبکههای اجتماعی، پدیدهای نوظهور با نفوذ گسترده در زندگی بشر است که تاثیرات متعددی بر جنبههای مختلف زندگی، از جمله باورهای دینی و مناسک عبادی، گذاشته است. این تاثیرات میتوانند هم مثبت و هم منفی باشند.
🔹تاثیرات مثبت:
دسترسی به اطلاعات دینی: فضای مجازی دسترسی به منابع و اطلاعات دینی را به طور بیسابقهای آسان کرده است. افراد میتوانند به راحتی به متون مذهبی، سخنرانیهای مذهبی، ویدیوهای آموزشی و سایر محتوای دینی از سراسر جهان دسترسی پیدا کنند.
ارتباط با جامعه دینی: فضای مجازی بستری را برای ایجاد جوامع مجازی مذهبی فراهم کرده است که افراد میتوانند در آن با همفکران خود ارتباط برقرار کنند، سوالات خود را بپرسند و تجربیات خود را به اشتراک بگذارند.
تقویت ایمان: برخی افراد از فضای مجازی برای تقویت ایمان خود استفاده میکنند. آنها میتوانند به صورت آنلاین در دعاها و نیایشها شرکت کنند، به زیارت مجازی اماکن مقدس بروند و یا با افراد مذهبی دیگر گفتگو کنند.
🔹تاثیرات منفی:
ترویج شبهات دینی: در فضای مجازی، افراد ممکن است با شبهات دینی و مطالب ضد دینی روبرو شوند که در صورت نداشتن دانش دینی لازم میتواند ایمان آنها را سست کند.
انزوای مذهبی: استفاده بیش از حد از فضای مجازی میتواند منجر به انزوای مذهبی افراد شود و آنها را از تعاملات واقعی با جامعه دینی دور کند.
تضعیف انگیزه برای انجام مناسک عبادی: سرگرمکننده بودن و در دسترس بودن دائمی فضای مجازی میتواند تمرکز افراد را از انجام مناسک عبادی مانند نماز، دعا و نیایش دور کند.
کاستن از کم و کیف مناسک عبادی:
برخی افراد ممکن است به دلیل مشغله زیاد در فضای مجازی، وقت کافی برای نماز خواندن در اول وقت, دعا و نیاش نداشته باشند. همچنین، دیدن تصاویر و ویدیوهای نامناسب و مطالعه نوشته های غیر اخلاقی در فضای مجازی میتواند تمرکز حین نماز را به هم بزند و روی گرایش آنها به دعا، نیایش و انجام مناسک دینی اثر منفی بگذارد.
نقش فرد:
تاثیر نهایی فضای مجازی بر باورهای دینی و پایبندی افراد بر مناسک عبادی، به نحوه استفاده فرد از این فضا و شرایط فکری و آگاهی های دینی وی بستگی دارد.
🔹راهکارها:
استفاده آگاهانه: افراد باید از فضای مجازی به طور آگاهانه و هدفمند استفاده کنند و زمان صرف شده در آن را محدود کنند.
جستجوی منابع موثق: برای دسترسی به اطلاعات دینی، باید به منابع موثق و معتبر مراجعه کرد.
ارتباط با افراد و مجالس مذهبی: ارتباط با افراد و مجالس مذهبی در فضای واقعی و مجازی میتواند به تقویت ایمان و پایبندی به مناسک عبادی کمک کند.
استفاده از فضای مجازی برای تقویت ایمان: از فضای مجازی میتوان برای تقویت ایمان، مانند گوش دادن به سخنرانیهای مذهبی یا خواندن قرآن و نشده های معارفی و دیدن کلیپ های دینی، استفاده کرد.
در نهایت، افراد باید با اتخاذ رویکردی متعادل و سنجیده، از مزایای فضای مجازی برای تقویت باورهای دینی و پایبندی به مناسک عبادی خود بهرهمند شوند و از مضرات آن دوری کنند.۱۴۰۳/۲/۱۳
🔹علی اسدی🔹
https://eitaa.com/aliasadi110
ویژگیهای شیعیان محبوبِ امام صادق(ع)
در حدیث نورانی از امام صادق (ع)، ویژگیهای شیعیان محبوب در نزد ایشان بیان شده است. این حدیث با کمی تفاوت در منابع مختلف نقل شده است:
إِنَّا لَنُحِبَّ مِنْ شِيعَتِنَا مَنْ كَانَ عَاقِلًا فَهِيمًا فَقِيهًا حَلِيمًا أَدِيبًا مُدَارِيًا صَبُورًا صَدُوقًا لَا يَمْكُثُ فِي الْحَقَدِ وَ لَا يَبْغِي وَلَا يَحْسِدُ وَلَا يَكْذِبُ وَلَا يَغْتَرُّ بِالدُّنْيَا وَ لَا يَخَافُ الْمَوْتَ.
ترجمه:
همانا ما از شیعیان خود کسی را که عاقل، فهمیده، فقیه، بردبار، با ادب، سازگار، صبور و راستگو باشد دوست داریم. کسی که در کینه نماند، ستم نکند، حسد نورزد، دروغ نگوید، فریفته دنیا نشود و از مرگ نترسد.
(مستدرک الوسائل، جلد ۱۱، صفحه ۱۹۰)
شرح و تفسیر حدیث:
این حدیث نورانی، دریچهای به سوی سعادت و رستگاری را به روی شیعیان میگشاید و نقشه راهی را برای آنان ترسیم میکند تا در مسیر کمال و تقرب به خداوند متعال گام بردارند.
امام صادق (ع) در این حدیث شریف، بر هشت ویژگی اساسی تأکید میفرمایند که هر کدام از آنها در زندگی فردی و اجتماعی انسان نقش بسزایی ایفا میکنند.
1. عقل:
عقل، مَلَکهای است که انسان را از سایر موجودات متمایز میکند و به او قدرت درک و فهم حقایق را عطا میبخشد. شیعه محبوب امام صادق (ع) کسی است که از عقل خود برای شناخت مسیر درست و تمييز حق از باطل استفاده میکند و در پرتو نور عقل، قدم در راه سعادت و رستگاری میگذارد.
2. فهم:
فهم، مکمل عقل است و به انسان کمک میکند تا مفاهیم عمیق و دقیق را درک کند و آنها را به درستی به کار ببندد. شیعه مورد نظر امام (ع) کسی است که در کنار عقل، از فهم و درک بالایی نیز برخوردار است و میتواند حقایق را به درستی دریابد و به آنها عمل کند.
3. فقاهت:
فقاهت، علم به احکام شرعی و توانایی استنباط احکام از منابع دینی مانند قرآن و روایات است. شیعه محبوب امام صادق (ع) کسی است که در پرتو فقاهت، به وظایف و تکالیف دینی خود آگاه است و در انجام آنها کوتاهی نمیکند.
4. حلم:
حلم، به معنای بردباری و خویشتنداری در برابر ناملایمات و سختیها است. شیعه مورد نظر امام (ع) کسی است که در برابر مشکلات و چالشها صبر پیشه میکند و با سعه صدر و متانت، از آنها عبور میکند.
5. ادب:
ادب، مجموعهای از رفتارها و گفتارهای نیکوست که زینتبخش انسان در جامعه است. شیعه محبوب امام صادق (ع) کسی است که در همه حال، آراسته به زیور ادب و احترام به دیگران است و در معاشرت با همنوعان خود، اخلاق کریمه را رعایت میکند.
6. مدارا:
مدارا، به معنای صبر و تحمل در برابر افکار و عقاید مخالف است. شیعه مورد نظر امام (ع) کسی است که با دیگران با سعه صدر و گشادهرویی رفتار میکند و در صدد سرکوب عقاید دیگران برنمیآید، حتی اگر با آنها مخالف باشد.
7. صبر:
صبر، به معنای شکیبایی در برابر مشکلات و دشواریها است. شیعه محبوب امام صادق (ع) کسی است که در برابر ناملایمات زندگی شکیبا است و از کوره در نمیرود. او میداند که این دنیا دار ابتلاء است و سختیها و مشکلات جزئی از زندگی هستند.
7. صداقت:
صداقت به معنای راستگویی و پرهیز از دروغ است. شیعه واقعی کسی است که در گفتار و کردار خود صادق است و به هیچ وجه دروغ نمیگوید. او میداند که صداقت از ارکان ایمان است و دروغگویی انسان را از مسیر حق دور میکند.۱۴۰۳/۲/۱۵
🔹علی اسدی🔹
چرا به امام صادق(ع) رئیس و بنیانگذار مذهب شیعه گفته می شود؟
شیعه پیش از امام صادق (ع) هم وجود داشت و ایشان بنیانگذار مذهب شیعه نبودند. همچنین همه امامان شیعه در زمان خود، رئیس مذهب شیعه بودند،
اما با این حال به امام ششم لقب "رئیس مذهب" یا "بنیانگذار مذهب جعفری" داده میشود. دلیل این لقب چند چیز است:
1. دوران امامت طولانی: امام صادق (ع) با 34 سال امامت، طولانیترین دوران امامت را در بین ائمه(ع) داشتند؛ برای همین به وی لقب « شیخ الائمه» داده شده است. این امر فرصتی بینظیر برای ایشان فراهم کرد تا به ترویج و تبیین معارف شیعه بپردازند و شاگردان و عالمان برجستهای تربیت کنند.
2. شرایط سیاسی و اجتماعی: دوران امامت امام صادق (ع) مصادف با تحولات سیاسی و اجتماعی مهمی در جهان اسلام بود. ضعف حکومت امویان و روی کار آمدن عباسیان، فضای نسبتاً آزادتری را برای فعالیتهای علمی و مذهبی ایجاد کرد. امام (ع) از این فرصت نهایت استفاده را بردند و با مناظره با بزرگان علم و مذاهب دیگر، حقانیت مذهب شیعه را به اثبات رساندند.
3. نهضت علمی: امام صادق (ع) به عنوان "بنیانگذار فقه جعفری" شناخته میشوند. ایشان با تأسیس مکتب فقهی خود و تربیت فقیهان برجسته، مذهب شیعه را از نظر علمی و فقهی ساماندهی و استحکام بخشیدند.
4. گسترش مذهب: در دوران امامت امام صادق (ع) مذهب شیعه به طور قابل توجهی گسترش یافت و به نقاط مختلف جهان اسلام رسید. شاگردان و مبلغان ایشان تعالیم مذهب تشیع را در اقصی نقاط جهان اسلام منتشر کردند.
5. احادیث: امام صادق (ع) در مقایسه با امامان دیگر احادیث و روایات بسیار زیادی از خود به یادگار گذاشتند که منبع غنی برای شناخت معارف شیعه و استخراج احکام فقهی به شمار میروند.
6. شخصیت والا: امام صادق (ع) به علم، تقوا، زهد و کرامات مشهور بودند و این امر موجب جذب قلوب بسیاری از مردم به ایشان و مذهب تشیع شد.
بنابراین، اگرچه شیعه پیش از امام صادق (ع) هم وجود داشت، اما ایشان به دلیل نقش بیبدیلی که در ترویج، تبیین، ساماندهی و گسترش مذهب شیعه ایفا کردند، به عنوان "رئیس المذهب" یا "بنیانگذار مذهب جعفری" شناخته میشوند و شیعیان به ایشان و مکتب فقهی ایشان منتسب هستند.
لازم به ذکر است که سایر ائمه اطهار (ع) نیز در زمان خود نقش مهمی در هدایت و رهبری شیعیان داشتند و هر کدام در ترویج و تبیین معارف شیعه و دفاع از حقانیت آن تلاش وافر نمودند.۱۴۰۳/۲/۱۶
🔹علی اسدی🔹
https://eitaa.com/aliasadi110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تغییر اِدراک!
دختر جوانی که پس از بازدید از پایگاه پهپادی و دستاوردهای دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، شاهد تحول در نگرش و حجاب خود شد، نمونهای بارز از قدرت روایت صحیح پیشرفتها در جلب نظر و ارتقای باور عمومی است.
همانطور که این مثال نشان میدهد، انعکاس شفاف و ملموس پیشرفتها در تمامی عرصهها، به ویژه در حوزههای اقتصادی، نقشی اساسی در تغییر نگرشها و تقویت اعتماد عمومی به نظام ایفا میکند.
در دنیای امروز، اطلاعرسانی دقیق و بهموقع از طریق رسانهها و شبکههای اجتماعی، نقشی حیاتی در روایت درست پیشرفتها ایفا میکند. با به کارگیری زبان ساده، ارائه آمار و ارقام قابل استناد و به تصویر کشیدن دستاوردها به صورت ملموس، میتوان تصویری واقعی از پیشرفتهای نظام به مردم ارائه داد و زمینه را برای ایجاد باور عمیقتر و همبستگی ملی بیش از پیش فراهم کرد.
علاوه بر این، توجه به تنوع مخاطبان و نیازهای آنها در روایت پیشرفتها حائز اهمیت است. با در نظر گرفتن سلایق و علایق گوناگون، میتوان پیام را به طور موثرتری به اقشار مختلف جامعه منتقل کرد و اثربخشی آن را افزایش داد.
در نهایت، تداوم و پویایی در روایت پیشرفتها، رمز موفقیت در این امر خطیر است. با بهروزرسانی مستمر اطلاعات و ارائه گزارشهای دورهای از دستاوردهای جدید، میتوان انگیزه و امید را در جامعه زنده نگه داشت و زمینه را برای گامهای بلندتر در مسیر پیشرفت و توسعه ایران اسلامی فراهم کرد.۱۴۰۳/۲/۱۶
🔹علی اسدی🔹
https://eitaa.com/aliasadi110
💠حجت الاسلام والمسلمین علی اسدی
🔘عضو هیأت علمی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن
✳️قرآن برای جلوگیری از فرهنگ پذیری از غیرمسلمانان راهکارهای دقیق دارد
🔗جزئیات خبر در لینک زیر↙️
quran.isca.ac.ir/fa/News/Detail/141
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔹پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن
🆔 @MaarefQuran
🔆تفسیری بر آیات منتخب قرآن (1️⃣)
📖آیه 186 سوره بقره
✳️دعا چراغ اميد را در انسان روشن میکند
👤حجت الاسلام والمسلمین علی اسدی
🔘عضو هیأت علمی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن
🔗مشاهده متن در لینک زیر:
quran.isca.ac.ir/fa/News/Detail/463
🆔 @MaarefQuran
چالش هایِ هویتِ روحانیت در جامعه معاصر
هویت روحانیت مفهومی است که ابعاد مختلف نقش و جایگاه آنان در جامعه را بیان می کند. در دنیای امروز، هویت صنفی و دینی روحانیت با چالش های متعددی روبروست و عوامل متعددی میتوانند هویت صنفی و دینی آنان را تضعیف کنند. برخی از این عوامل عبارتند از:
🔹عوامل اجتماعی:
سکولاریسم: روند سکولاریزاسیون در بسیاری از جوامع در حال افزایش است. این امر به معنای کاهش نفوذ دین در زندگی عمومی و خصوصی است. روحانیت ممکن است در چنین محیطی احساس کند که از نظر فرهنگی و اجتماعی حاشیه نشین شده است. افزایش سکولاریسم در جوامع میتواند به کاهش نفوذ و احترام به مذهب و روحانیت منجر شود.
تنوع فرهنگی و مذهبی: جهانی شدن منجر به افزایش تماس با فرهنگ ها و مذاهب مختلف و پیدایش تنوع فرهنگی و مذهبی می شود. تنوع یادشده میتواند هویت مذهبی واحد روحانیت را به چالش کشیده و در میان انها ایجاد تفرقه کند. روحانیت باید هویت خود را در میان تنوع فزاینده باورها و ارزش ها حفظ کنند.
بحران های اجتماعی و اقتصادی: بحران های اجتماعی و اقتصادی می تواند منجر به از دست دادن ایمان به دین شود. خیلی از مردم ممکن است در زمان های سخت به دنبال راه حل های مادی به جای راه حل های معنوی و فاصله گرفتن از دین و روحانیت باشند.
رقابت از سوی جنبش های معنوی دیگر: جنبش های معنوی جدیدی در حال ظهور هستند که ممکن است جایگزینی برای دین سنتی تلقی شوند. این امر می تواند منجر به کاهش تعداد پیروان و نفوذ روحانیت و تضعیف هویت آنان شود.
🔹عوامل اقتصادی:
کاهش وابستگی به نهادهای مذهبی: اگر مردم برای تامین نیازهای مذهبی خود کمتر به نهادهای مذهبی وابسته باشند، ممکن است هویت صنفی و دینی روحانیت را کمتر مهم بدانند.
رقابت از سوی رهبران مذهبی غیررسمی: ظهور رهبران و هادیان مذهبی غیررسمی که وابسته به نهادهای مذهبی سنتی نیستند، میتواند به چالش کشیدن اقتدار و هویت صنفی روحانیت منجر شود.
🔹عوامل سیاسی:
مداخله دولت در امور مذهبی: مداخله دولت در امور مذهبی میتواند استقلال و آزادی عمل روحانیت را محدود کند و به تضعیف هویت صنفی و دینی آنها منجر شود.
فساد و سوء استفاده از قدرت: فساد و سوء استفاده از قدرت توسط روحانیون میتواند به از دست رفتن اعتماد مردم و تضعیف هویت صنفی و دینی آنها منجر شود.
🔹عوامل درون سازمانی:
فقدان رهبری قوی: فقدان رهبران قوی و الهامبخش در میان روحانیت میتواند به از دست رفتن انسجام و هویت صنفی آنها منجر شود.
عدم تطبیق با نیازهای جامعه: اگر روحانیت نتواند خود را با نیازها و چالشهای جدید جامعه تطبیق دهد، ممکن است از مردم و جامعه خود جدا شود و هویت صنفی و دینی خود را از دست بدهد.
فقدان آموزش و پرورش مناسب: فقدان آموزش و پرورش مناسب برای روحانیون میتواند به کمبود دانش و مهارتهای لازم برای ایفای نقش خود به طور موثر منجر شود و هویت صنفی و دینی آنها را تضعیف کند.
چند نکته:
🔸توجه به این نکته مهم است که هویت صنفی و دینی روحانیت یک پدیده پیچیده و چندوجهی است که تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار میگیرد. درک این عوامل برای روحانیت و نهادهای مذهبی ضروری است تا بتوانند به طور موثر به چالشهای پیش روی خود پاسخ دهند و هویت خود را حفظ و تقویت کنند.
🔸هویت روحانیت پویا و انعطاف پذیر است. روحانیت می تواند با تکامل آموزه ها و شیوه های خود با چالش های گوناگون و تضعیف کننده هویت خویش مواجه و سازگار شود.
🔸روحانیت می تواند به عنوان منبع ثبات و وحدت در جوامع متنوع دینی و فرهنگی عمل کند و به مردم در مقابله با مشکلات اجتماعی و اقتصادی کمک کند.
🔸در نهایت، آینده هویت روحانیت به توانایی آن در پاسخ به چالش های دنیای در حال تغییر بستگی دارد.۱۴۰۳/۲/۱۸
🔹علی اسدی🔹
https://eitaa.com/aliasadi110
راهکارهای حفظ و تقویت هویت روحانیت
مقدمه:
حفظ و تقویت هویت روحانیت، امری ضروری برای تداوم و بالندگی دین است. روحانیت به عنوان مروجان دین و اخلاق، نقش مهمی در هدایت جامعه و تعالی معنوی انسانها دارند. در این راستا، راهکارهای متعددی میتوان برای حفظ و تقویت هویت روحانیت ارائه کرد که به برخی از آنها اشاره میشود.
این راهکارها می تواند روحانیت را کارآمد و اثرگذار کرده و ضرورت و اهمیت آن را نشان دهد.
1. تقویت بنیانهای علمی و اخلاقی:
ارتقای سطح دانش و آگاهی: روحانیون باید با گذراندن دورههای تخصصی در حوزههای مختلف علوم دینی، علوم انسانی و فنون روز دنیا، دانش خود را به روز نگه داشته و توسعه بخشند و از آخرین یافتههای علمی در زمینههای مختلف آگاه باشند. این امر در کارآمدی، بهروز بودن، اعتماد به نفس، پذیرش اجتماعی و حفظ جایگاه و در نتیجه هویتبخشی به روحانیت اثرگذار خواهد بود.
تهذیب نفس و خودسازی: تهذیب نفس و خودسازی، لازمهی الگو بودن روحانیون برای مردم است. روحانیون باید با عمل به آموزههای دینی و اخلاقی، در مسیر تهذیب نفس و خودسازی گام بردارند و همواره مراقب اعمال و رفتار خود باشند. این امر حس ارزشمندی و معنویت را در روحانیون تقویت میکند و آنها را به الگوهای مناسبی برای جامعه تبدیل میکند.
ارتباط با نسل جوان: روحانیون باید با نیازها و دغدغههای نسل جوان آشنا باشند و با زبانی ساده، صمیمی و قابل فهم برای آنها سخن بگویند. استفاده از روشهای نوین آموزشی و بهرهگیری از فضای مجازی، میتواند به روحانیون در برقراری ارتباط موثر با نسل جوان کمک کند.
استفاده از ابزارهای نوین: استفاده از ابزارهای نوین مانند فضای مجازی، صدا و سیما و ... میتواند به روحانیون در تبلیغ معارف دینی، پاسخگویی به شبهات، ارائه مشاوره و خدمات مذهبی به مردم و همچنین ارتباط با مخاطبان در سراسر جهان کمک کند.
2. ارتباط با جامعه:
حضور در میان مردم: روحانیون باید در میان مردم حضور داشته باشند، مشکلات و دغدغههای آنها را از نزدیک لمس کنند و در غم و شادی مردم سهیم باشند. این امر موجب ایجاد حس نزدیکی و صمیمیت بین روحانیت و مردم میشود و اعتماد مردم به روحانیون را افزایش میدهد.
برگزاری برنامههای فرهنگی و اجتماعی: روحانیون میتوانند با برگزاری برنامههای فرهنگی و اجتماعی مانند جلسات سخنرانی، کلاسهای آموزشی، اردوها، مسابقات و ... در مساجد، حسینیهها و دیگر مکانهای عمومی، ارتباط خود را با مردم تقویت کنند و به آنها در زمینههای مختلف یاری برسانند.
پاسخگویی به شبهات: روحانیون باید با صبر و حوصله به شبهات و سوالات مردم، به خصوص نسل جوان، پاسخ دهند و آنها را در مسیر دین و ایمان یاری کنند.
3. تقویت انسجام و وحدت
تبادل نظر و گفتگو: روحانیون باید با یکدیگر تبادل نظر و گفتگو داشته باشند، از تجربیات یکدیگر استفاده کنند و در حل مسائل و مشکلات همدیگر به یکدیگر یاری برسانند. برگزاری جلسات هماندیشی، نشستهای تخصصی و ... میتواند به تقویت انسجام و وحدت بین روحانیون کمک کند.
حل اختلافات: اختلافات و نظرات مختلف در میان روحانیت باید با گفتگو، مذاکره و سعه صدر حل و فصل شود. پرهیز از تفرقهافکنی و حفظ وحدت، از جمله وظایف مهم روحانیون در قبال یکدیگر و جامعه اسلامی است.
همکاری با نهادهای حوزوی و دولتی: روحانیون باید با نهادهای حوزوی و دولتی مانند حوزه علمیه، سازمان تبلیغات اسلامی، صدا و سیما و ... همکاری کنند و در راستای اهداف مشترک مانند ترویج معارف دینی، تحکیم بنیان خانواده، مقابله با تهاجم فرهنگی و ... تلاش کنند.
۴. استقلال و عدم وابستگی: روحانیون باید در امور مالی و معیشتی متکی به خود باشند و از وابستگی به منابع خارجی پرهیز کنند. این امر، استقلال فکری و روحی آنها را حفظ کرده و به آنها در انجام رسالت خود به نحو احسن کمک میکند.
۵. صبر و استقامت: روحانیون باید در برابر سختیها و مشکلات صبر و استقامت داشته باشند و از رسالت خود در قبال دین و مردم کوتاه نیایند. تاریخ پرفراز و نشیب تشیع، گواه رشادتها و فداکاریهای روحانیونی است که در سختترین شرایط نیز از آرمانهای خود دست نکشیدند.
۶. توجه به عدالت اجتماعی: روحانیون باید همواره مدافع عدالت اجتماعی باشند و با ظلم و ستم مبارزه کنند. عدالت، یکی از بنیادیترین آموزههای اسلام است و روحانیون وظیفه دارند در ترویج و تحقق آن در جامعه تلاش کنند.
۷. ترویج فرهنگ ایثار و شهادت: روحانیون باید فرهنگ ایثار و شهادت را در جامعه ترویج کنند و یاد و خاطره شهدا را گرامی بدارند. شهدا، والاترین الگوهای ایثار و فداکاری هستند و ترویج فرهنگ شهادت، روحیه مقاومت و ایستادگی را در جامعه تقویت میکند.
۷. پشتیبانی از ولایت فقیه: روحانیون باید به اصل ولایت فقیه اعتقاد داشته باشند و از آن صیانت کنند. ولایت فقیه، ستون خیمه و ضامن حفظ وحدت و انسجام جامعه اسلامی است و روحانیون وظیفه دارند در تبیین و ترویج این اصل مهم تلاش کنند.
ولی فقیه آگاه، پارسا، حکیم و توانمند می تواند با مدیریت و هدایت هوشمندانه خود مایه عزت، سربلندی و هویت همه مسلمانان به ویژه روحانیت و علمای دین شود.
۸. مبارزه با تهاجم فرهنگی: روحانیون باید با تهاجم فرهنگی دشمنان مقابله کنند و از ارزشهای دینی و ملی پاسداری کنند. تهاجم فرهنگی، یکی از خطرناکترین تهدیدات علیه جوامع اسلامی و هویت دینی انهاست و روحانیون وظیفه دارند در برابر این تهاجم، جبهه متحدی تشکیل دهند.۱۴۰۳/۲/۲۰
🔹علی اسدی🔹
https://eitaa.com/aliasadi110
سه توصیه کلیدی شهید مطهری به مبلّغان و مربّیان دین
استاد شهید مطهری، در اندیشههای ژرف خود، نقشه راهی را برای مبلّغان و مربّیان دین ترسیم مینمایند که در قالب سه توصیهی اساسی خلاصه میشود:
1. علم و تخصص عمیق دینی:
نخستین گام در این مسیر، اهتمام به کسب دانش عمیق و تخصصی در علوم دینی است. مبلّغان و مربیان دین باید با تسلط بر معارف و مفاهیم اسلامی، از ارائه تفاسیر نادرست و القاء معانی نامعقول به نام دین پرهیز کنند. چرا که چنین رویکردی نه تنها سودی به بار نمیآورد، بلکه منشأ گرایشهای ضدّ دینی و پیدایش انحراف و خرافات نیز خواهد شد.
2. اصلاح محیط و زمینههای پیرامونی:
علاوه بر تسلط بر آموزههای دینی، مبلّغان و مربیان وظیفهای مهم در قبال اصلاح محیط و زمینههای پیرامونی مخاطبان خود دارند. آنان باید با تلاش برای زدودن آلودگیها و ناهنجاریهای محیطی، بستری مناسب برای رشد و تعالی ایمان افراد فراهم سازند.
3. احترام به فطرت و تناسب با نیازهای انسانی:
در بالاترین سطح این رسالت، مبلّغان و مربیان دین باید از هرگونه تقابل و ستیز با فطرت پاک انسانی پرهیز کنند. تعالیم دینی، نهتنها با فطرت بشر در تضاد نیستند، بلکه در راستای تکامل و تعالی آن گام برمیدارند. مبلّغان حقیقی با درک این تناسب عمیق، آموزههای دینی را به شکلی ارائه میکنند که با نیازها و فطرت انسانی همسو و همراستا باشد.
با تحقق این سه اصل اساسی، مبلّغان و مربیان دین میتوانند زمینه را برای جذب قلوب و جانهای تشنه حقیقت فراهم سازند و شاهد ورود انبوه مردم به دین الهی باشند، چنانکه در کلام شهید مطهری آمده است: "آن وقت است که خواهند دید مردم «يَدْخُلُونَ فِي دين الله افواجا»".
مجموعه آثار استاد شهید مطهری (خورشید دین هرگز غروب نمیکند)، ج3، ص: 405- با ویرایش و توضیحات
امید است این رهنمودهای ارزشمند، چراغ راه مبلّغان و مربیان دلسوز در مسیر ترویج آموزههای ناب الهی باشد.
🔹علی اسدی🔹
https://eitaa.com/aliasadi110
پیامدهای حضور در مجلس گناه
در دین مبین اسلام، روایات متعددی بر حرمت حضور در مجالس گناه تأکید دارند. امام صادق (ع) میفرمایند:«لا ينبغي للمؤمن أن يجلس مجلسا يعص اللّه فيه و لا يقدر على تغييره؛ «بر مؤمن روا نیست در مجلسی بنشیند که در آن گناهی از گناهان خدا انجام میگیرد، در حالی که توانایی تغییر آن را ندارد.» (وسائل الشیعه، جلد ۱۷، ص ۳۷۰، حدیث ۴۲)
دلایل عقلی و منطقی نهی از شرکت در مجلس گناه:
1. تأیید ضمنی گناه: حتی اگر فرد در مجلس گناه مرتکب گناهی نشود، حضور وی به منزله تأیید و امضای آن گناه تلقی میشود. این موضوع در مورد افراد شناخته شده و بزرگان فامیل و روحانیون از اهمیت بیشتری برخوردار است، چرا که اعمال آنها تاثیر بسزایی بر اطرافیان دارد.
2. عادیسازی گناه: حضور در مجالس گناه، قبح و زشتی آن را در نظر فرد و جامعه کم میکند. نمونه بارز این موضوع، مجالس عروسی برخی افراد است که برای مؤمنان مشکلآفرین شده است؛ چرا که در آن مشروب می خورند، زن و مرد نامحرم باهم مخلوط شده و گاه باهم می رقصند. موسیقی مطرب وحرام پخش می شود.
مؤمنان باید با پرهیز از حضور در چنین مجالسی، موضع خود را در قبال گناه به صراحت بیان کنند و نشان دهند که "ما شما فامیل ودوستان را دوست داریم، اما خدا را بیشتر دوست داریم و وظیفه شرعی ما بر علاقه ما نسبت به دوست و فامیل مقدم است."
3. تشویق گناهکاران: حضور در مجالس گناه، مشوق و دلگرمی گناهکاران است. هر چه تعداد افراد حاضر در چنین مجالسی بیشتر باشد، بر جسارت و انگیزه گناهکاران برای ادامه اعمال خود افزوده میشود. در روایتی پیرامون آیه 30 سوره حج (وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ) آمده است: "حتی گفتن "احسنت" به یک خواننده موسیقی مطرب و گناه الود، حرام محسوب میشود." بنابراین تشویق گناهکاران و مجالس گناه چه با حضور و چه با تشویق زبانی جایز نیست.
4. خطر لغزش و انحراف: حضور در مجالس گناه، وسوسههای شیطان را برای فرد افزایش میدهد. چه تضمینی وجود دارد که انسان در چنین مجالسی آلوده نشود؟ بسیاری از مبتلایان به مواد مخدر، روابط غیر اخلاقی، شرابخواری و مانند انها اولین بار در همین مجالس با این گناهان آشنا شده و به تدریج به آنها اعتیاد و عادت پیدا کردهاند.
5. اثر منفی بر رشد معنوی انسان:
درست همانطور که غذای ناسالم، هوای آلوده و محیط آلوده به ویروس میتواند به بدن انسان آسیب برساند و آن را بیمار کند، گناه نیز میتواند روح انسان را بیمار و آلوده کرده و مانع از رشد معنوی او شود. برای نمونه:
فاصله گرفتن از خداوند: گناه انسان را از خداوند دور میکند و پرده ای از تاریکی بین او و خدای متعال ایجاد میکند. این دوری از خداوند، مانع از دریافت فیض الهی و رحمت او میشود و رشد معنوی را مختل میکند.
تیرگی قلب: گناه، قلب انسان را تیره و تاریک میکند. قلبی که تاریک باشد، نور الهی را دریافت نمیکند و از معرفت و بصیرت محروم میشود.۱۴۰۳/۲/۲۳
🔹علی اسدی🔹
https://eitaa.com/aliasadi110