eitaa logo
علی اسدی
181 دنبال‌کننده
37 عکس
31 ویدیو
1 فایل
نوشته ها
مشاهده در ایتا
دانلود
مردم از چه کسی طلبکارند؟ انقلاب یا مسئولان؟ مردم ایران از چه کسی طلبکارند؟ آیا از انقلاب اسلامی ایران طلبکارند یا از مسئولانی که وظیفه‌ی پاسداری از دستاوردهای آن را بر عهده داشته‌اند؟ 🔹طلبکاری از مسئولان: انقلاب اسلامی ایران دستاوردهای بزرگی برای ایران، ایرانیان، اسلام و مسلمانان به ارمغان آورده است. این دستاوردها انکارناپذیرند و نقش انقلاب در تاریخ ایران، اسلام و‌ شیعه غیرقابل چشم‌پوشی است. با این حال، مردم ایران از ناکارآمدی، ناشایستگی، بی‌کفایتی و کم‌کاری برخی از مسئولان در دوره های مختلف گلایه دارند و از آنها طلبکارند. 🔹مسئولیت نااهلان و نامحرمان: امام خمینی(ره) بارها در صحبت‌ها و وصیتنامه خود بر حفظ انقلاب از دست نااهلان و نامحرمان تأکید داشتند. متأسفانه، در مقاطعی از تاریخ، شاهد حضور برخی افراد در رده‌های مختلف مدیریتی بودیم و هستیم که شایستگی و تعهد لازم برای پاسداری از آرمان‌های انقلاب را نداشتند. این افراد نه تنها به انقلاب و اسلام ضربه زدند، بلکه باعث رنج و مشقت مردم نیز شدند. لزوم طلبکاری مردم: در چنین شرایطی، حق مسلم مردم است که از نااهلان و نامحرمان طلبکار باشند. این طلب فقط به معنای مطالبه خسارات مادی و جبران ضرر و زیان‌های اقتصادی نیست، بلکه شامل مطالبه پاسخگویی در قبال عملکردها، احقاق حقوق تضییع شده و تضمین عدم تکرار چنین اتفاقاتی در آینده نیز می‌شود. مردم با هوشیاری و بصیرت خود می‌توانند از طریق روش‌های قانونی و مسالمت‌آمیز، نااهلان و نامحرمان را به پاسخگویی وادار کنند. مشارکت فعال در انتخابات، مطالبه‌گری از مسئولین، نظارت بر عملکرد نهادها و دستگاه‌ها، و نقد منصفانه عملکردها از جمله این روش‌ها هستند. همچنین، حفظ و نشر ارزش‌ها و آرمان‌های انقلاب و انتقال آنها به نسل‌های آینده، نقشی اساسی در جلوگیری از انحراف انقلاب و حضور نااهلان و نامحرمان در قدرت دارد. نتیجه‌گیری: صیانت از انقلاب و دستاوردهای آن، وظیفه‌ای همگانی است و همه آحاد ملت در قبال آن مسئول هستند. با وحدت، انسجام و تلاش جمعی می‌توانیم از انقلاب در برابر نااهلان و نامحرمان محافظت کرده و مسیر روشن و پرفروغ انقلاب را به سوی آینده‌ای درخشان ادامه دهیم.۱۴۰۳/۲/۹ عضویت👇 🔹علی اسدی زنجانی🔹 https://eitaa.com/aliasadi110
غرب: تناقض پیشرفت و انحطاط- بخش نخست مقدمه: گاهی مظاهر پیشرفت های شگفت انگیز مادی غرب، با انگیزه های گوناگون به رخ دیگران به ویژه مسلمانان کشیده می شود. غرب، تابلویی از تضادهای آشکار است. در یک سو، شاهد پیشرفت‌های خیره‌کننده‌ای در عرصه‌های علم، فناوری و رفاه مادی هستیم. اختراعات، اکتشافات و نوآوری‌های غربی، زندگی بشر را در ابعاد مختلفی متحول ساخته‌اند. اما در سوی دیگر، شاهد افول نگران‌کننده‌ای در حوزه دین، اخلاق و ارزش‌های انسانی در دنیای غرب هستیم. این تناقض عمیق، تناقضی آشکار را به وجود آورده که پیامدهای منفی متعددی را به دنبال داشته است. 🔹پیشرفت مادی، انحطاط اخلاقی: در حالی که غرب در عرصه مادی گام‌های بلندی برداشته، در حوزه دین، اخلاق و ارزش‌های انسانی دچار انحطاط شده است. نمونه بارز این انحطاط، رویکرد غیرانسانی و ظالمانه غرب در قبال فلسطینیان در سرزمین‌های اشغالی است. بی‌عدالتی گسترده، نسل‌کشی، نقض حقوق بشر و ظلم بی‌رحمانه علیه مردم فلسطین، نمونه‌ای هولناک از فقدان ارزش‌های انسانی در دنیای غرب است. رفتار دولت‌های غربی در قبال این جنایات نیز به وضوح نشان‌دهنده بی‌تفاوتی و حتی حمایت آنها از این اقدامات غیرانسانی است. سکوت معنادار، حمایت‌های سیاسی و اقتصادی از رژیم صهیونیستی و عدم پیگیری عدالت برای مردم فلسطین، همگی گواه این مدعا هستند. 🔹زنگ خطر: این تناقض میان پیشرفت مادی و افول اخلاقی، زنگ خطری جدی برای آینده بشریت به صدا در می‌آورد. اتکا صرف به دستاوردهای علمی و تکنولوژی بدون توجه به دین، اخلاق، انسانیت و ارزش‌های والای انسانی، نه تنها ما را به قهقرا می‌کشاند، بلکه می‌تواند فاجعه‌های هولناکی را برای بشریت رقم بزند. 🔹ضرورت احیای ارزش‌های اخلاقی: در کنار پیشرفت‌های مادی، احیای باورهای توحیدی و ارزش‌های اخلاقی و انسانی ضرورتی انکارناپذیر برای ایجاد جهانی عادلانه و صلح‌آمیز است. بدون نگرش ناب توحیدی و اخلاق، علم و فناوری به ابزاری مخرب تبدیل خواهند شد که نه تنها رفاه بشر را به ارمغان نمی‌آورند، بلکه فاجعه‌های هولناکی را رقم خواهند زد. 🔹راهکار: برای عبور از این بحران، باید به باورهای توحیدی، اخلاق و ارزش‌های انسانی توجهی دوباره مبذول شود. آموزش اخلاق، ترویج ارزش‌های انسانی، احیای دین و معنویت و تاکید بر صلح و عدالت، گام‌هایی ضروری در این مسیر هستند. 🔹نتیجه‌گیری: غرب در دوراهی سرنوشت‌ساز قرار دارد. ادامه مسیر فعلی، به قهقرا و فاجعه خواهد انجامید. اما اگر غرب به ارزش‌های اخلاقی و انسانی بازگردد، می‌تواند الگویی برای جهانی عادلانه و صلح‌آمیز باشد. انتخاب با غرب است. جوامع اسلامی باید از سرنوشت غرب عبرت بگیرند و ضمن تلاش برای پیشرفت مادی و اصلاح ناهنجاری ها خود، در گرداب انحطاط دینی و اخلاقی گرفتار نشوند.۱۴۰۳/۲/۱۰ 🔹علی اسدی🔹 https://eitaa.com/aliasadi110
هنر گفت و گو یا توهین و تخریب؟ در عرصه سیاست و فرهنگ، تبادل نظر و نقد امری ناگزیر است. اما شیوه ی این نقد، نقشی تعیین کننده در کارآمدی و اثربخشی آن ایفا می کند. در این میان، دو رویکرد کلی قابل تفکیک هستند: 1. نقد منطقی و مودبانه: این نوع نقد مبتنی بر استدلال، ارائه شواهد و احترام به دیدگاه مخالف است. هدف آن، نه تحقیر و تخریب، بلکه تبادل نظر سازنده و یافتن راه حل های مشترک است. نقد منطقی و مودبانه، ترویج گفتمان سالم در پرتو آموزه های اسلامی است. 🔹مزایای نقد منطقی و مودبانه: ایجاد فضایی امن برای گفتگو: احترام متقابل، افراد را به بیان آزادانه نظرات خود تشویق می کند و از بروز تنش و درگیری جلوگیری می کند. تمرکز بر محتوا: در این فضا، نقدها به جای اشخاص، متوجه ایده ها و عملکردها می شوند و به بحثی عمیق تر و پربارتر منجر می گردند. افزایش احتمال پذیرش نقد: لحنی مودبانه و منطقی، احتمال اقناع طرف مقابل و ترغیب او به بازنگری در دیدگاهش را افزایش می دهد. ترویج فرهنگ گفتگوی سازنده: این رویکرد، الگویی برای سایر افراد در جامعه ی سیاسی و فرهنگی ایجاد می کند و به نهادینه شدن فرهنگ گفتگوی سالم و مناظره ی عقلانی کمک می کند. 🔹شرایط موفقیت نقد منطقی و مودبانه : آگاهی از موضوع: تسلط بر موضوع مورد بحث، ارائه ی نقدی دقیق و مستدل را امکان پذیر می کند. انصاف و عدالت: نقد باید عاری از پیش داوری و سوگیری باشد و به طور مساوی نقاط قوت و ضعف را مورد بررسی قرار دهد. استفاده از زبان مناسب: لحنی مودبانه، احترام آمیز و پرهیز از توهین و تمسخر،  شنونده را پذیرای نقد می کند. تمرکز بر ایده ها: نقد شخصیت و انگیزه ها نه تنها غیرقابل قبول، بلکه مانع از بحثی سازنده می شود. آمادگی برای شنیدن:  شنونده ی فعال بودن و توجه به دیدگاه مخالف،  احساس احترام و درک متقابل را تقویت می کند. 2. نقد توهین آمیز و تخریبی: این نوع نقد با هدف تحقیر، توهین و تخریب شخصیت یا دیدگاه مخالف صورت می گیرد. از زبانی توهین آمیز، تمسخرآمیز و تحقیرآمیز استفاده می کند و به جای ارائه استدلال، برچسب زنی و سیاه نمایی را رواج می دهد. 🔹پیامدهای نقد توهین آمیز و تخریبی: ایجاد فضای خصمانه: این نوع نقد، فضایی آغشته به تنش و درگیری ایجاد می کند و از گفتگوی سازنده و تبادل نظر عقلانی جلوگیری می کند. بی اعتمادی و انزجار:  توهین و تخریب،  باعث ایجاد بی اعتمادی و انزجار طرف مقابل می شود و هرگونه تمایل به گفتگو و تفاهم را از بین می برد. استحکام مواضع: حمله ی شخصی،  فرد را به جای تجدید نظر در دیدگاهش، به دفاع از آن و سنگر گرفتن در موضع خود ترغیب می کند. ترویج فرهنگ خشونت: این نوع نقد،  خشونت کلامی را عادی می کند و زمینه را برای خشونت های فیزیکی نیز فراهم می کند. ۱۴۰۳/۲/۱۱ 🔹علی اسدی🔹 https://eitaa.com/aliasadi110
دلایل و زمینه‌های توهین و تخریب در نقد متأسفانه، توهین و تخریب در نقد، پدیده‌ای رایج است که می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد. در اینجا به برخی از این دلایل و زمینه‌ها اشاره می‌کنم: 1. ضعف بنیان‌های فکری: اتکا به توهین و تخریب به جای استدلال، نشانگر ضعف بنیان‌های فکری و فقدان قدرت اقناع در فرد منتقد است. منتقدی که از نظر فکری ضعیف باشد، به جای ارائه استدلال‌های منطقی و شواهد متقن، به توهین و تخریب شخصیت یا کار فرد مورد نقد متوسل می‌شود. 2. سوء نیت و غرض‌ورزی: در برخی موارد، توهین و تخریب با انگیزه‌های سوء و غرض‌ورزانه انجام می‌شود. فرد منتقد ممکن است به دنبال تخریب وجهه فرد یا اثر مورد نقد، پیشبرد اهداف شخصی خود، یا القای عقاید و باورهای خود به دیگران باشد. 3. ناتوانی در مدیریت خشم: برخی افراد به دلیل ناتوانی در مدیریت خشم خود، در هنگام نقد به توهین و تخریب متوسل می‌شوند. آنها ممکن است از فرد یا اثر مورد نقد عصبانی باشند و نتوانند خشم خود را به طور سازنده بیان کنند. 4. فقدان مهارت‌های نقد: برخی افراد به دلیل فقدان مهارت‌های نقد، به جای ارائه نقدی سازنده و مفید، به توهین و تخریب می‌پردازند. آنها ممکن است ندانند که چگونه نقد خود را به طور مؤثر و محترمانه بیان کنند. 5. جستجوی جلب توجه: در برخی موارد، افراد برای جلب توجه دیگران به توهین و تخریب متوسل می‌شوند. آنها ممکن است احساس کنند که با بیان نظرات تند و افراطی، می‌توانند توجه دیگران را به خود جلب کنند. 6. تأثیر هنجارهای اجتماعی: در برخی جوامع، توهین و تخریب به عنوان بخشی از هنجارهای اجتماعی پذیرفته شده است. در این جوامع، افراد ممکن است بدون هیچ گونه شرم یا پشیمانی به توهین و تخریب دیگران بپردازند. 7. تأثیر فضای مجازی: فضای مجازی، بستر مناسبی برای انتشار توهین و تخریب فراهم کرده است. در این فضا، افراد به دلیل ناشناس بودن، راحت‌تر به توهین و تخریب دیگران می‌پردازند. 8. مشکلات روانشناختی: در برخی موارد، توهین و تخریب می‌تواند نشانه‌ای از مشکلات روانشناختی مانند اختلال شخصیت ضداجتماعی یا افسردگی باشد. نتیجه: مهم است که توجه داشته باشیم که توهین و تخریب هرگز راه حل مناسبی برای نقد نیست. نقد باید سازنده و مبتنی بر احترام متقابل باشد. با پرهیز از توهین و تخریب و تمرکز بر ارائه نقدی سازنده، می‌توانیم به ارتقای فرهنگ نقد در جامعه کمک کنیم.۱۴۰۳/۲/۱۱ 🔹علی اسدی🔹 https://eitaa.com/aliasadi110
🔸اثر فضای مجازی بر باورهای دینی و پایبندی افراد بر مناسک عبادی فضای مجازی، شامل اینترنت و شبکه‌های اجتماعی، پدیده‌ای نوظهور با نفوذ گسترده در زندگی بشر است که تاثیرات متعددی بر جنبه‌های مختلف زندگی، از جمله باورهای دینی و مناسک عبادی، گذاشته است. این تاثیرات می‌توانند هم مثبت و هم منفی باشند. 🔹تاثیرات مثبت: دسترسی به اطلاعات دینی: فضای مجازی دسترسی به منابع و اطلاعات دینی را به طور بی‌سابقه‌ای آسان کرده است. افراد می‌توانند به راحتی به متون مذهبی، سخنرانی‌های مذهبی، ویدیوهای آموزشی و سایر محتوای دینی از سراسر جهان دسترسی پیدا کنند. ارتباط با جامعه دینی: فضای مجازی بستری را برای ایجاد جوامع مجازی مذهبی فراهم کرده است که افراد می‌توانند در آن با همفکران خود ارتباط برقرار کنند، سوالات خود را بپرسند و تجربیات خود را به اشتراک بگذارند. تقویت ایمان: برخی افراد از فضای مجازی برای تقویت ایمان خود استفاده می‌کنند. آنها می‌توانند به صورت آنلاین در دعاها و نیایش‌ها شرکت کنند، به زیارت مجازی اماکن مقدس بروند و یا با افراد مذهبی دیگر گفتگو کنند. 🔹تاثیرات منفی: ترویج شبهات دینی: در فضای مجازی، افراد ممکن است با شبهات دینی و مطالب ضد دینی روبرو شوند که در صورت نداشتن دانش دینی لازم می‌تواند ایمان آنها را سست کند. انزوای مذهبی: استفاده بیش از حد از فضای مجازی می‌تواند منجر به انزوای مذهبی افراد شود و آنها را از تعاملات واقعی با جامعه دینی دور کند. تضعیف انگیزه برای انجام مناسک عبادی: سرگرم‌کننده بودن و در دسترس بودن دائمی فضای مجازی می‌تواند تمرکز افراد را از انجام مناسک عبادی مانند نماز، دعا و نیایش دور کند. کاستن از کم و کیف مناسک عبادی: برخی افراد ممکن است به دلیل مشغله زیاد در فضای مجازی، وقت کافی برای نماز خواندن در اول وقت, دعا و نیاش نداشته باشند. همچنین، دیدن تصاویر و ویدیوهای نامناسب و مطالعه نوشته های غیر اخلاقی در فضای مجازی می‌تواند تمرکز حین نماز را به هم بزند و روی گرایش آنها به دعا، نیایش و انجام مناسک دینی اثر منفی بگذارد. نقش فرد: تاثیر نهایی فضای مجازی بر باورهای دینی و پایبندی افراد بر مناسک عبادی، به نحوه استفاده فرد از این فضا و شرایط فکری و‌ آگاهی های دینی وی بستگی دارد. 🔹راهکارها: استفاده آگاهانه: افراد باید از فضای مجازی به طور آگاهانه و هدفمند استفاده کنند و زمان صرف شده در آن را محدود کنند. جستجوی منابع موثق: برای دسترسی به اطلاعات دینی، باید به منابع موثق و معتبر مراجعه کرد. ارتباط با افراد و مجالس مذهبی: ارتباط با افراد و مجالس مذهبی در فضای واقعی و مجازی می‌تواند به تقویت ایمان و پایبندی به مناسک عبادی کمک کند. استفاده از فضای مجازی برای تقویت ایمان: از فضای مجازی می‌توان برای تقویت ایمان، مانند گوش دادن به سخنرانی‌های مذهبی یا خواندن قرآن و نشده های معارفی و دیدن کلیپ های دینی، استفاده کرد. در نهایت، افراد باید با اتخاذ رویکردی متعادل و سنجیده، از مزایای فضای مجازی برای تقویت باورهای دینی و پایبندی به مناسک عبادی خود بهره‌مند شوند و از مضرات آن دوری کنند.۱۴۰۳/۲/۱۳ 🔹علی اسدی🔹 https://eitaa.com/aliasadi110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ویژگی‌های شیعیان محبوبِ امام صادق(ع) در حدیث نورانی از امام صادق (ع)، ویژگی‌های شیعیان محبوب در نزد ایشان بیان شده است. این حدیث با کمی تفاوت در منابع مختلف نقل شده است: إِنَّا لَنُحِبَّ مِنْ شِيعَتِنَا مَنْ كَانَ عَاقِلًا فَهِيمًا فَقِيهًا حَلِيمًا أَدِيبًا مُدَارِيًا صَبُورًا صَدُوقًا لَا يَمْكُثُ فِي الْحَقَدِ وَ لَا يَبْغِي وَلَا يَحْسِدُ وَلَا يَكْذِبُ وَلَا يَغْتَرُّ بِالدُّنْيَا وَ لَا يَخَافُ الْمَوْتَ. ترجمه: همانا ما از شیعیان خود کسی را که عاقل، فهمیده، فقیه، بردبار، با ادب، سازگار، صبور و راستگو باشد دوست داریم. کسی که در کینه نماند، ستم نکند، حسد نورزد، دروغ نگوید، فریفته دنیا نشود و از مرگ نترسد. (مستدرک الوسائل، جلد ۱۱، صفحه ۱۹۰) شرح و تفسیر حدیث: این حدیث نورانی، دریچه‌ای به سوی سعادت و رستگاری را به روی شیعیان می‌گشاید و نقشه راهی را برای آنان ترسیم می‌کند تا در مسیر کمال و تقرب به خداوند متعال گام بردارند. امام صادق (ع) در این حدیث شریف، بر هشت ویژگی اساسی تأکید می‌فرمایند که هر کدام از آنها در زندگی فردی و اجتماعی انسان نقش بسزایی ایفا می‌کنند. 1. عقل: عقل، مَلَکه‌ای است که انسان را از سایر موجودات متمایز می‌کند و به او قدرت درک و فهم حقایق را عطا می‌بخشد. شیعه محبوب امام صادق (ع) کسی است که از عقل خود برای شناخت مسیر درست و تمييز حق از باطل استفاده می‌کند و در پرتو نور عقل، قدم در راه سعادت و رستگاری می‌گذارد. 2. فهم: فهم، مکمل عقل است و به انسان کمک می‌کند تا مفاهیم عمیق و دقیق را درک کند و آنها را به درستی به کار ببندد. شیعه مورد نظر امام (ع) کسی است که در کنار عقل، از فهم و درک بالایی نیز برخوردار است و می‌تواند حقایق را به درستی دریابد و به آنها عمل کند. 3. فقاهت: فقاهت، علم به احکام شرعی و توانایی استنباط احکام از منابع دینی مانند قرآن و روایات است. شیعه محبوب امام صادق (ع) کسی است که در پرتو فقاهت، به وظایف و تکالیف دینی خود آگاه است و در انجام آنها کوتاهی نمی‌کند. 4. حلم: حلم، به معنای بردباری و خویشتن‌داری در برابر ناملایمات و سختی‌ها است. شیعه مورد نظر امام (ع) کسی است که در برابر مشکلات و چالش‌ها صبر پیشه می‌کند و با سعه صدر و متانت، از آنها عبور می‌کند. 5. ادب: ادب، مجموعه‌ای از رفتارها و گفتارهای نیکوست که زینت‌بخش انسان در جامعه است. شیعه محبوب امام صادق (ع) کسی است که در همه حال، آراسته به زیور ادب و احترام به دیگران است و در معاشرت با همنوعان خود، اخلاق کریمه را رعایت می‌کند. 6. مدارا: مدارا، به معنای صبر و تحمل در برابر افکار و عقاید مخالف است. شیعه مورد نظر امام (ع) کسی است که با دیگران با سعه صدر و گشاده‌رویی رفتار می‌کند و در صدد سرکوب عقاید دیگران برنمی‌آید، حتی اگر با آنها مخالف باشد. 7. صبر: صبر، به معنای شکیبایی در برابر مشکلات و دشواری‌ها است. شیعه محبوب امام صادق (ع) کسی است که در برابر ناملایمات زندگی شکیبا است و از کوره در نمی‌رود. او می‌داند که این دنیا دار ابتلاء است و سختی‌ها و مشکلات جزئی از زندگی هستند. 7. صداقت: صداقت به معنای راستگویی و پرهیز از دروغ است. شیعه واقعی کسی است که در گفتار و کردار خود صادق است و به هیچ وجه دروغ نمی‌گوید. او می‌داند که صداقت از ارکان ایمان است و دروغ‌گویی انسان را از مسیر حق دور می‌کند.۱۴۰۳/۲/۱۵ 🔹علی اسدی🔹
چرا به امام صادق(ع) رئیس و بنیانگذار مذهب شیعه گفته می شود؟ شیعه پیش از امام صادق (ع) هم وجود داشت و ایشان بنیانگذار مذهب شیعه نبودند. همچنین همه امامان شیعه در زمان خود، رئیس مذهب شیعه بودند، اما با این حال به امام ششم لقب "رئیس مذهب" یا "بنیانگذار مذهب جعفری" داده می‌شود. دلیل این لقب چند چیز است: 1. دوران امامت طولانی: امام صادق (ع) با 34 سال امامت، طولانی‌ترین دوران امامت را در بین ائمه(ع) داشتند؛ برای همین به وی لقب « شیخ الائمه» داده شده است. این امر فرصتی بی‌نظیر برای ایشان فراهم کرد تا به ترویج و تبیین معارف شیعه بپردازند و شاگردان و عالمان برجسته‌ای تربیت کنند. 2. شرایط سیاسی و اجتماعی: دوران امامت امام صادق (ع) مصادف با تحولات سیاسی و اجتماعی مهمی در جهان اسلام بود. ضعف حکومت امویان و روی کار آمدن عباسیان، فضای نسبتاً آزادتری را برای فعالیت‌های علمی و مذهبی ایجاد کرد. امام (ع) از این فرصت نهایت استفاده را بردند و با مناظره با بزرگان علم و مذاهب دیگر، حقانیت مذهب شیعه را به اثبات رساندند. 3. نهضت علمی: امام صادق (ع) به عنوان "بنیانگذار فقه جعفری" شناخته می‌شوند. ایشان با تأسیس مکتب فقهی خود و تربیت فقیهان برجسته، مذهب شیعه را از نظر علمی و فقهی ساماندهی و استحکام بخشیدند. 4. گسترش مذهب: در دوران امامت امام صادق (ع) مذهب شیعه به طور قابل توجهی گسترش یافت و به نقاط مختلف جهان اسلام رسید. شاگردان و مبلغان ایشان تعالیم مذهب تشیع را در اقصی نقاط جهان اسلام منتشر کردند. 5. احادیث: امام صادق (ع) در مقایسه با امامان دیگر احادیث و روایات بسیار زیادی از خود به یادگار گذاشتند که منبع غنی برای شناخت معارف شیعه و استخراج احکام فقهی به شمار می‌روند. 6. شخصیت والا: امام صادق (ع) به علم، تقوا، زهد و کرامات مشهور بودند و این امر موجب جذب قلوب بسیاری از مردم به ایشان و مذهب تشیع شد. بنابراین، اگرچه شیعه پیش از امام صادق (ع) هم وجود داشت، اما ایشان به دلیل نقش بی‌بدیلی که در ترویج، تبیین، ساماندهی و گسترش مذهب شیعه ایفا کردند، به عنوان "رئیس المذهب" یا "بنیانگذار مذهب جعفری" شناخته می‌شوند و شیعیان به ایشان و مکتب فقهی ایشان منتسب هستند. لازم به ذکر است که سایر ائمه اطهار (ع) نیز در زمان خود نقش مهمی در هدایت و رهبری شیعیان داشتند و هر کدام در ترویج و تبیین معارف شیعه و دفاع از حقانیت آن تلاش وافر نمودند.۱۴۰۳/۲/۱۶ 🔹علی اسدی🔹 https://eitaa.com/aliasadi110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تغییر اِدراک! دختر جوانی که پس از بازدید از پایگاه پهپادی و دستاوردهای دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، شاهد تحول در نگرش و حجاب خود شد، نمونه‌ای بارز از قدرت روایت صحیح پیشرفت‌ها در جلب نظر و ارتقای باور عمومی است. همانطور که این مثال نشان می‌دهد، انعکاس شفاف و ملموس پیشرفت‌ها در تمامی عرصه‌ها، به ویژه در حوزه‌های اقتصادی، نقشی اساسی در تغییر نگرش‌ها و تقویت اعتماد عمومی به نظام ایفا می‌کند. در دنیای امروز، اطلاع‌رسانی دقیق و به‌موقع از طریق رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی، نقشی حیاتی در روایت درست پیشرفت‌ها ایفا می‌کند. با به کارگیری زبان ساده، ارائه آمار و ارقام قابل استناد و به تصویر کشیدن دستاوردها به صورت ملموس، می‌توان تصویری واقعی از پیشرفت‌های نظام به مردم ارائه داد و زمینه را برای ایجاد باور عمیق‌تر و همبستگی ملی بیش از پیش فراهم کرد. علاوه بر این، توجه به تنوع مخاطبان و نیازهای آنها در روایت پیشرفت‌ها حائز اهمیت است. با در نظر گرفتن سلایق و علایق گوناگون، می‌توان پیام را به طور موثرتری به اقشار مختلف جامعه منتقل کرد و اثربخشی آن را افزایش داد. در نهایت، تداوم و پویایی در روایت پیشرفت‌ها، رمز موفقیت در این امر خطیر است. با به‌روزرسانی مستمر اطلاعات و ارائه گزارش‌های دوره‌ای از دستاوردهای جدید، می‌توان انگیزه و امید را در جامعه زنده نگه داشت و زمینه را برای گام‌های بلندتر در مسیر پیشرفت و توسعه ایران اسلامی فراهم کرد.۱۴۰۳/۲/۱۶ 🔹علی اسدی🔹 https://eitaa.com/aliasadi110
💠حجت الاسلام والمسلمین علی اسدی 🔘عضو هیأت علمی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن ✳️قرآن برای جلوگیری از فرهنگ پذیری از غیرمسلمانان راهکارهای دقیق دارد 🔗جزئیات خبر در لینک زیر↙️ quran.isca.ac.ir/fa/News/Detail/141 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔹پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن 🆔 @MaarefQuran
🔆تفسیری بر آیات منتخب قرآن (1️⃣) 📖آیه 186 سوره بقره ✳️دعا چراغ اميد را در انسان روشن می‌کند 👤حجت الاسلام والمسلمین علی اسدی 🔘عضو هیأت علمی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن 🔗مشاهده متن در لینک زیر: quran.isca.ac.ir/fa/News/Detail/463 🆔 @MaarefQuran
چالش هایِ هویتِ روحانیت در جامعه معاصر هویت روحانیت مفهومی است که ابعاد مختلف نقش و جایگاه آنان در جامعه را بیان می کند. در دنیای امروز، هویت صنفی و دینی روحانیت با چالش های متعددی روبروست و عوامل متعددی می‌توانند هویت صنفی و دینی آنان را تضعیف کنند. برخی از این عوامل عبارتند از: 🔹عوامل اجتماعی: سکولاریسم: روند سکولاریزاسیون در بسیاری از جوامع در حال افزایش است. این امر به معنای کاهش نفوذ دین در زندگی عمومی و خصوصی است. روحانیت ممکن است در چنین محیطی احساس کند که از نظر فرهنگی و اجتماعی حاشیه نشین شده است. افزایش سکولاریسم در جوامع می‌تواند به کاهش نفوذ و احترام به مذهب و روحانیت منجر شود. تنوع فرهنگی و مذهبی: جهانی شدن منجر به افزایش تماس با فرهنگ ها و مذاهب مختلف و پیدایش تنوع فرهنگی و مذهبی می شود. تنوع یادشده می‌تواند هویت مذهبی واحد روحانیت را به چالش کشیده و در میان انها ایجاد تفرقه کند. روحانیت باید هویت خود را در میان تنوع فزاینده باورها و ارزش ها حفظ کنند. بحران های اجتماعی و اقتصادی: بحران های اجتماعی و اقتصادی می تواند منجر به از دست دادن ایمان به دین شود. خیلی از مردم ممکن است در زمان های سخت به دنبال راه حل های مادی به جای راه حل های معنوی و فاصله گرفتن از دین و روحانیت باشند. رقابت از سوی جنبش های معنوی دیگر: جنبش های معنوی جدیدی در حال ظهور هستند که ممکن است جایگزینی برای دین سنتی تلقی شوند. این امر می تواند منجر به کاهش تعداد پیروان و نفوذ روحانیت و تضعیف هویت آنان شود. 🔹عوامل اقتصادی: کاهش وابستگی به نهادهای مذهبی: اگر مردم برای تامین نیازهای مذهبی خود کمتر به نهادهای مذهبی وابسته باشند، ممکن است هویت صنفی و دینی روحانیت را کمتر مهم بدانند. رقابت از سوی رهبران مذهبی غیررسمی: ظهور رهبران و هادیان مذهبی غیررسمی که وابسته به نهادهای مذهبی سنتی نیستند، می‌تواند به چالش کشیدن اقتدار و هویت صنفی روحانیت منجر شود. 🔹عوامل سیاسی: مداخله دولت در امور مذهبی: مداخله دولت در امور مذهبی می‌تواند استقلال و آزادی عمل روحانیت را محدود کند و به تضعیف هویت صنفی و دینی آنها منجر شود. فساد و سوء استفاده از قدرت: فساد و سوء استفاده از قدرت توسط روحانیون می‌تواند به از دست رفتن اعتماد مردم و تضعیف هویت صنفی و دینی آنها منجر شود. 🔹عوامل درون سازمانی: فقدان رهبری قوی: فقدان رهبران قوی و الهام‌بخش در میان روحانیت می‌تواند به از دست رفتن انسجام و هویت صنفی آنها منجر شود. عدم تطبیق با نیازهای جامعه: اگر روحانیت نتواند خود را با نیازها و چالش‌های جدید جامعه تطبیق دهد، ممکن است از مردم و جامعه خود جدا شود و هویت صنفی و دینی خود را از دست بدهد. فقدان آموزش و پرورش مناسب: فقدان آموزش و پرورش مناسب برای روحانیون می‌تواند به کمبود دانش و مهارت‌های لازم برای ایفای نقش خود به طور موثر منجر شود و هویت صنفی و دینی آنها را تضعیف کند. چند نکته: 🔸توجه به این نکته مهم است که هویت صنفی و دینی روحانیت یک پدیده پیچیده و چندوجهی است که تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار می‌گیرد. درک این عوامل برای روحانیت و نهادهای مذهبی ضروری است تا بتوانند به طور موثر به چالش‌های پیش روی خود پاسخ دهند و هویت خود را حفظ و تقویت کنند. 🔸هویت روحانیت پویا و انعطاف پذیر است. روحانیت می تواند با تکامل آموزه ها و شیوه های خود با چالش های گوناگون و تضعیف کننده هویت خویش مواجه و سازگار شود. 🔸روحانیت می تواند به عنوان منبع ثبات و وحدت در جوامع متنوع دینی و فرهنگی عمل کند و به مردم در مقابله با مشکلات اجتماعی و اقتصادی کمک کند. 🔸در نهایت، آینده هویت روحانیت به توانایی آن در پاسخ به چالش های دنیای در حال تغییر بستگی دارد.۱۴۰۳/۲/۱۸ 🔹علی اسدی🔹 https://eitaa.com/aliasadi110
راهکارهای حفظ و تقویت هویت روحانیت مقدمه: حفظ و تقویت هویت روحانیت، امری ضروری برای تداوم و بالندگی دین است. روحانیت به عنوان مروجان دین و اخلاق، نقش مهمی در هدایت جامعه و تعالی معنوی انسان‌ها دارند. در این راستا، راهکارهای متعددی می‌توان برای حفظ و تقویت هویت روحانیت ارائه کرد که به برخی از آنها اشاره می‌شود. این راهکارها می تواند روحانیت را کارآمد و اثرگذار کرده و ضرورت و اهمیت آن را نشان دهد. 1. تقویت بنیان‌های علمی و اخلاقی: ارتقای سطح دانش و آگاهی: روحانیون باید با گذراندن دوره‌های تخصصی در حوزه‌های مختلف علوم دینی، علوم انسانی و فنون روز دنیا، دانش خود را به روز نگه داشته و توسعه بخشند و از آخرین یافته‌های علمی در زمینه‌های مختلف آگاه باشند. این امر در کارآمدی، به‌روز بودن، اعتماد به نفس، پذیرش اجتماعی و حفظ جایگاه و در نتیجه هویت‌بخشی به روحانیت اثرگذار خواهد بود. تهذیب نفس و خودسازی: تهذیب نفس و خودسازی، لازمه‌ی الگو بودن روحانیون برای مردم است. روحانیون باید با عمل به آموزه‌های دینی و اخلاقی، در مسیر تهذیب نفس و خودسازی گام بردارند و همواره مراقب اعمال و رفتار خود باشند. این امر حس ارزشمندی و معنویت را در روحانیون تقویت می‌کند و آنها را به الگوهای مناسبی برای جامعه تبدیل می‌کند. ارتباط با نسل جوان: روحانیون باید با نیازها و دغدغه‌های نسل جوان آشنا باشند و با زبانی ساده، صمیمی و قابل فهم برای آنها سخن بگویند. استفاده از روش‌های نوین آموزشی و بهره‌گیری از فضای مجازی، می‌تواند به روحانیون در برقراری ارتباط موثر با نسل جوان کمک کند. استفاده از ابزارهای نوین: استفاده از ابزارهای نوین مانند فضای مجازی، صدا و سیما و ... می‌تواند به روحانیون در تبلیغ معارف دینی، پاسخگویی به شبهات، ارائه مشاوره و خدمات مذهبی به مردم و همچنین ارتباط با مخاطبان در سراسر جهان کمک کند. 2. ارتباط با جامعه: حضور در میان مردم: روحانیون باید در میان مردم حضور داشته باشند، مشکلات و دغدغه‌های آنها را از نزدیک لمس کنند و در غم و شادی مردم سهیم باشند. این امر موجب ایجاد حس نزدیکی و صمیمیت بین روحانیت و مردم می‌شود و اعتماد مردم به روحانیون را افزایش می‌دهد. برگزاری برنامه‌های فرهنگی و اجتماعی: روحانیون می‌توانند با برگزاری برنامه‌های فرهنگی و اجتماعی مانند جلسات سخنرانی، کلاس‌های آموزشی، اردوها، مسابقات و ... در مساجد، حسینیه‌ها و دیگر مکان‌های عمومی، ارتباط خود را با مردم تقویت کنند و به آنها در زمینه‌های مختلف یاری برسانند. پاسخگویی به شبهات: روحانیون باید با صبر و حوصله به شبهات و سوالات مردم، به خصوص نسل جوان، پاسخ دهند و آنها را در مسیر دین و ایمان یاری کنند. 3. تقویت انسجام و وحدت تبادل نظر و گفتگو: روحانیون باید با یکدیگر تبادل نظر و گفتگو داشته باشند، از تجربیات یکدیگر استفاده کنند و در حل مسائل و مشکلات همدیگر به یکدیگر یاری برسانند. برگزاری جلسات هم‌اندیشی، نشست‌های تخصصی و ... می‌تواند به تقویت انسجام و وحدت بین روحانیون کمک کند. حل اختلافات: اختلافات و نظرات مختلف در میان روحانیت باید با گفتگو، مذاکره و سعه صدر حل و فصل شود. پرهیز از تفرقه‌افکنی و حفظ وحدت، از جمله وظایف مهم روحانیون در قبال یکدیگر و جامعه اسلامی است. همکاری با نهادهای حوزوی و دولتی: روحانیون باید با نهادهای حوزوی و دولتی مانند حوزه علمیه، سازمان تبلیغات اسلامی، صدا و سیما و ... همکاری کنند و در راستای اهداف مشترک مانند ترویج معارف دینی، تحکیم بنیان خانواده، مقابله با تهاجم فرهنگی و ... تلاش کنند. ۴. استقلال و عدم وابستگی: روحانیون باید در امور مالی و معیشتی متکی به خود باشند و از وابستگی به منابع خارجی پرهیز کنند. این امر، استقلال فکری و روحی آنها را حفظ کرده و به آنها در انجام رسالت خود به نحو احسن کمک می‌کند. ۵. صبر و استقامت: روحانیون باید در برابر سختی‌ها و مشکلات صبر و استقامت داشته باشند و از رسالت خود در قبال دین و مردم کوتاه نیایند. تاریخ پرفراز و نشیب تشیع، گواه رشادت‌ها و فداکاری‌های روحانیونی است که در سخت‌ترین شرایط نیز از آرمان‌های خود دست نکشیدند. ۶. توجه به عدالت اجتماعی: روحانیون باید همواره مدافع عدالت اجتماعی باشند و با ظلم و ستم مبارزه کنند. عدالت، یکی از بنیادی‌ترین آموزه‌های اسلام است و روحانیون وظیفه دارند در ترویج و تحقق آن در جامعه تلاش کنند. ۷. ترویج فرهنگ ایثار و شهادت: روحانیون باید فرهنگ ایثار و شهادت را در جامعه ترویج کنند و یاد و خاطره شهدا را گرامی بدارند. شهدا، والاترین الگوهای ایثار و فداکاری هستند و ترویج فرهنگ شهادت، روحیه مقاومت و ایستادگی را در جامعه تقویت می‌کند.
۷. پشتیبانی از ولایت فقیه: روحانیون باید به اصل ولایت فقیه اعتقاد داشته باشند و از آن صیانت کنند. ولایت فقیه، ستون خیمه و ضامن حفظ وحدت و انسجام جامعه اسلامی است و روحانیون وظیفه دارند در تبیین و ترویج این اصل مهم تلاش کنند. ولی فقیه آگاه، پارسا، حکیم و توانمند می تواند با مدیریت و هدایت هوشمندانه خود مایه عزت، سربلندی و هویت همه‌ مسلمانان به ویژه روحانیت و علمای دین شود. ۸. مبارزه با تهاجم فرهنگی: روحانیون باید با تهاجم فرهنگی دشمنان مقابله کنند و از ارزش‌های دینی و ملی پاسداری کنند. تهاجم فرهنگی، یکی از خطرناک‌ترین تهدیدات علیه جوامع اسلامی و هویت دینی انهاست و روحانیون وظیفه دارند در برابر این تهاجم، جبهه متحدی تشکیل دهند.۱۴۰۳/۲/۲۰ 🔹علی اسدی🔹 https://eitaa.com/aliasadi110
سه توصیه کلیدی شهید مطهری به مبلّغان و مربّیان دین استاد شهید مطهری، در اندیشه‌های ژرف خود، نقشه راهی را برای مبلّغان و مربّیان دین ترسیم می‌نمایند که در قالب سه توصیه‌ی اساسی خلاصه می‌شود: 1. علم و تخصص عمیق دینی: نخستین گام در این مسیر، اهتمام به کسب دانش عمیق و تخصصی در علوم دینی است. مبلّغان و مربیان دین باید با تسلط بر معارف و مفاهیم اسلامی، از ارائه تفاسیر نادرست و القاء معانی نامعقول به نام دین پرهیز کنند. چرا که چنین رویکردی نه تنها سودی به بار نمی‌آورد، بلکه منشأ گرایش‌های ضدّ دینی و پیدایش انحراف و خرافات نیز خواهد شد. 2. اصلاح محیط و زمینه‌های پیرامونی: علاوه بر تسلط بر آموزه‌های دینی، مبلّغان و مربیان وظیفه‌ای مهم در قبال اصلاح محیط و زمینه‌های پیرامونی مخاطبان خود دارند. آنان باید با تلاش برای زدودن آلودگی‌ها و ناهنجاری‌های محیطی، بستری مناسب برای رشد و تعالی ایمان افراد فراهم سازند. 3. احترام به فطرت و تناسب با نیازهای انسانی: در بالاترین سطح این رسالت، مبلّغان و مربیان دین باید از هرگونه تقابل و ستیز با فطرت پاک انسانی پرهیز کنند. تعالیم دینی، نه‌تنها با فطرت بشر در تضاد نیستند، بلکه در راستای تکامل و تعالی آن گام برمی‌دارند. مبلّغان حقیقی با درک این تناسب عمیق، آموزه‌های دینی را به شکلی ارائه می‌کنند که با نیازها و فطرت انسانی همسو و هم‌راستا باشد. با تحقق این سه اصل اساسی، مبلّغان و مربیان دین می‌توانند زمینه را برای جذب قلوب و جان‌های تشنه حقیقت فراهم سازند و شاهد ورود انبوه مردم به دین الهی باشند، چنان‌که در کلام شهید مطهری آمده است: "آن وقت است که خواهند دید مردم «يَدْخُلُونَ فِي دين الله افواجا»". مجموعه آثار استاد شهید مطهری (خورشید دین هرگز غروب نمی‌کند)، ج3، ص: 405- با ویرایش و توضیحات امید است این رهنمودهای ارزشمند، چراغ راه مبلّغان و مربیان دلسوز در مسیر ترویج آموزه‌های ناب الهی باشد. 🔹علی اسدی🔹 https://eitaa.com/aliasadi110
پیامدهای حضور در مجلس گناه در دین مبین اسلام، روایات متعددی بر حرمت حضور در مجالس گناه تأکید دارند. امام صادق (ع) می‌فرمایند:«لا ينبغي للمؤمن أن يجلس مجلسا يعص اللّه فيه و لا يقدر على تغييره؛ «بر مؤمن روا نیست در مجلسی بنشیند که در آن گناهی از گناهان خدا انجام می‌گیرد، در حالی که توانایی تغییر آن را ندارد.» (وسائل الشیعه، جلد ۱۷، ص ۳۷۰، حدیث ۴۲) دلایل عقلی و منطقی نهی از شرکت در مجلس گناه: 1. تأیید ضمنی گناه: حتی اگر فرد در مجلس گناه مرتکب گناهی نشود، حضور وی به منزله تأیید و امضای آن گناه تلقی می‌شود. این موضوع در مورد افراد شناخته شده و بزرگان فامیل و روحانیون از اهمیت بیشتری برخوردار است، چرا که اعمال آنها تاثیر بسزایی بر اطرافیان دارد. 2. عادی‌سازی گناه: حضور در مجالس گناه، قبح و زشتی آن را در نظر فرد و جامعه کم می‌کند. نمونه بارز این موضوع، مجالس عروسی برخی افراد است که برای مؤمنان مشکل‌آفرین شده است؛ چرا که در آن مشروب می خورند، زن و مرد نامحرم باهم مخلوط شده و گاه باهم می رقصند. موسیقی مطرب و‌حرام پخش می شود. مؤمنان باید با پرهیز از حضور در چنین مجالسی، موضع خود را در قبال گناه به صراحت بیان کنند و نشان دهند که "ما شما فامیل و‌دوستان را دوست داریم، اما خدا را بیشتر دوست داریم و وظیفه شرعی ما بر علاقه ما نسبت به دوست و فامیل مقدم است." 3. تشویق گناهکاران: حضور در مجالس گناه، مشوق و دلگرمی گناهکاران است. هر چه تعداد افراد حاضر در چنین مجالسی بیشتر باشد، بر جسارت و انگیزه گناهکاران برای ادامه اعمال خود افزوده می‌شود. در روایتی پیرامون آیه 30 سوره حج (وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ) آمده است: "حتی گفتن "احسنت" به یک خواننده موسیقی مطرب و گناه الود، حرام محسوب می‌شود." بنابراین تشویق گناهکاران و مجالس گناه چه با حضور و چه با تشویق زبانی جایز نیست. 4. خطر لغزش و انحراف: حضور در مجالس گناه، وسوسه‌های شیطان را برای فرد افزایش می‌دهد. چه تضمینی وجود دارد که انسان در چنین مجالسی آلوده نشود؟ بسیاری از مبتلایان به مواد مخدر، روابط غیر اخلاقی، شرابخواری و مانند انها اولین بار در همین مجالس با این گناهان آشنا شده و به تدریج به آنها اعتیاد و عادت پیدا کرده‌اند. 5. اثر منفی بر رشد معنوی انسان: درست همانطور که غذای ناسالم، هوای آلوده و محیط آلوده به ویروس می‌تواند به بدن انسان آسیب برساند و آن را بیمار کند، گناه نیز می‌تواند روح انسان را بیمار و آلوده کرده و مانع از رشد معنوی او شود. برای نمونه: فاصله گرفتن از خداوند: گناه انسان را از خداوند دور می‌کند و پرده ای از تاریکی بین او و خدای متعال ایجاد می‌کند. این دوری از خداوند، مانع از دریافت فیض الهی و رحمت او می‌شود و رشد معنوی را مختل می‌کند. تیرگی قلب: گناه، قلب انسان را تیره و تاریک می‌کند. قلبی که تاریک باشد، نور الهی را دریافت نمی‌کند و از معرفت و بصیرت محروم می‌شود.۱۴۰۳/۲/۲۳ 🔹علی اسدی🔹 https://eitaa.com/aliasadi110
حدیث نبوی و پیامدهای منفی پرخوری 📗از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که فرمودند: إيّاكُمْ و البِطْنَةَ ؛ فَإنَّهاَ مَفْسَدةٌ لِلبَدَنِ ، وَ مُورِثَةٌ للسُّقْمِ ، وَ مَكْسَلَة عَنِ العِبَادَةِ؛ از پرخوری بپرهيزيد؛ زيرا موجب تباهى بدن،ایجاد بیماری و سستی در عبادت می‌گردد.( بحار الأنوار ج 62 ص 266) همانطور که در حدیث ذکر شده است، پرخوری می‌تواند پیامدهای منفی متعددی برای سلامتی جسم و روان انسان داشته باشد. در این حدیث، به سه اثر اصلی پرخوری اشاره شده است: 1. تباهی بدن: 🔹افزایش وزن و چاقی: پرخوری به طور مستقیم منجر به افزایش کالری دریافتی و در نتیجه، انباشت چربی و چاقی می‌شود. این امر می‌تواند به فشار بر مفاصل، افزایش خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی، دیابت و برخی انواع سرطان منجر شود. 🔹سوء هاضمه و مشکلات گوارشی: مصرف بیش از حد غذا می‌تواند دستگاه گوارش را تحت فشار قرار دهد و منجر به سوء هاضمه، نفخ، درد معده و سایر مشکلات گوارشی شود. 🔹ضعف سیستم ایمنی: پرخوری می‌تواند سیستم ایمنی بدن را ضعیف کند و فرد را در برابر بیماری‌ها و عفونت‌ها آسیب‌پذیرتر سازد. 2. ایجاد بیماری: 🔹بیماری‌های قلبی: چاقی و افزایش کلسترول که ناشی از پرخوری هستند، خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی عروقی مانند سکته قلبی و مغزی را به طور قابل توجهی افزایش می‌دهند. 🔹دیابت نوع 2: مقاومت به انسولین و چاقی، که هر دو از پیامدهای پرخوری هستند، عوامل اصلی ابتلا به دیابت نوع 2 هستند. 🔹فشار خون بالا: افزایش وزن و مصرف بیش از حد سدیم، که می‌تواند در پرخوری شایع باشد، می‌تواند منجر به فشار خون بالا شود. 🔹برخی از انواع سرطان: مطالعات نشان داده‌اند که بین پرخوری و افزایش خطر ابتلا به برخی از انواع سرطان، مانند سرطان مری، روده بزرگ و سینه، ارتباط وجود دارد. 3. سستی در عبادت: 🔹خواب آلودگی و کمبود انرژی: پرخوری می‌تواند منجر به خواب آلودگی و کمبود انرژی شود که می‌تواند تمرکز و انگیزه فرد را برای انجام عبادت و سایر فعالیت‌های مهم کاهش دهد. 🔹تمرکز ضعیف: سنگینی معده و مشکلات گوارشی ناشی از پرخوری می‌تواند تمرکز و توجه فرد را مختل کند و انجام عبادت و مطالعه را دشوارتر سازد. 🔹احساس گناه و پشیمانی: افرادی که به طور مکرر پرخوری می‌کنند، ممکن است بعد از آن احساس گناه و پشیمانی کنند که این امر می‌تواند بر سلامت روان آنها تأثیر منفی بگذارد و انگیزه آنها را برای عبادت کاهش دهد. ✅ اعتدال در خوردن: در مقابل، اعتدال در خوردن و پرهیز از پرخوری، فواید متعددی برای سلامتی جسم و روان انسان، از جمله افزایش سطح انرژی، بهبود تمرکز، تقویت سیستم ایمنی و ارتقای سلامت روان دارد. علاوه بر حدیث ذکر شده، در روایات دیگری نیز بر مضرات پرخوری و فواید اعتدال در خوردن تأکید شده است. ✅ نتیجه: بنابراین، با پیروی از آموزه‌های دینی و رعایت اعتدال در خوردن، می‌توانیم از مضرات پرخوری و فواید آن برای سلامتی جسم و روان خود بهره‌مند شویم.۱۴۰۳/۲/۲۳ ✍ علی اسدی https://eitaa.com/aliasadi110
آیا تعطیلی شنبه، تشبه به کفار است؟ 🔹تشبه به کفار: در فقه اسلامی، قاعده ای به نام "تشبه به کفار" وجود دارد و به معنای انجام رفتار یا اعمالی است که از ویژگی‌های خاص کفار و همانندی با آنها تلقی می‌شود و به همین دلیل حرام است. دلیل حرمت آن است که تشبه به کفار، نوعی تقلید و پذیرش برتری آنها محسوب می‌شود و می‌تواند به مرور زمان، مسلمانان را در باورها، ارزش‌ها و هویت دینی خود متزلزل کند. 🔹تعطیلی شنبه و شباهت به کفار در پی بحث‌های اخیر پیرامون تعطیلی روز شنبه به عنوان دومین روز تعطیلات آخر هفته در ایران، برخی این موضوع را مغایر با آموزه‌های اسلامی و مصداق "تشبه به کفار" دانسته‌اند. با توجه به اینکه مصوبات مجلس شورای اسلامی پس از تصویب باید به تأیید شورای نگهبان برسد، جای نگرانی از نظر شرعی بودن یا نبودن تعطیلی شنبه وجود ندارد. در صورت مغایرت با شرع، فقهای شورای نگهبان آن را رد خواهند کرد. اما فارغ از نظر شورای نگهبان، تنها دلیل مخالفان تعطیلی شنبه، شباهت آن به "تشبه به کفار" است. 🔹شرایط صدق "تشبه به کفار" برای اینکه رفتاری مصداق "تشبه به کفار" تلقی شود، باید واجد سه شرط باشد: ۱. اختصاصی بودن به کفار: رفتار مورد نظر باید از نشانه‌ها و نمادهای «خاص» کفار باشد. مانند آویختن صلیب به گردن که از نمادهای مسیحیت است. اما اگر چیزی در گذشته از نشانه‌های کفار بوده ولی به مرور زمان عمومیت یافته باشد، دیگر مصداق "تشبه به کفار" نیست. به عنوان مثال، پوشیدن کت و شلوار که روزی لباس مخصوص کفار بود، امروزه دیگر اینگونه نیست و در اغلب کشورهای اسلامی استفاده می شود. تعطیلی شنبه نیز در گذشته از آداب و رسوم اختصاصی یهودیان به عنوان روز "عبادی" و "نیایش" بوده و هنوز هم در یهودیت از نمادهای آن دین محسوب می‌شود، اما امروزه، تعطیلی شنبه اختصاص به یهودیان ندارد و افزون بر کشورهای مسیحی، در بسیاری از کشورهای مسلمان مانند کویت، لیبی، مالزی، عمان، عربستان، قطر، سودان، سوریه، یمن، مالدیو و غیره نیز به عنوان روز تعطیل آخر هفته رایج است. ۲.جهت تشبه: جهت و انگیزه انجام رفتار نیز در صدق "تشبه به کفار" نقش دارد. به عنوان مثال، اگر کسی لباس( مثلا کراوات و پاپیون) یا آرایشی را به همان منظور و کارکردی که کفار استفاده می‌کنند به کار ببرد، مصداق "تشبه به کفار" است. اما اگر مثلاً برای بازی در فیلم یا نمایش باشد، اشکالی ندارد. نمونه دیگر اینکه گذاشتن دست روی دست (تکتف) در نماز و به عنوان یک رفتار عبادی، تشبّه به کفّار (اهل کتاب) است و به همین دلیل در فقه شیعه حرام می‌باشد، اما اگر کسی در غیر نماز و در مقابل بزرگی برای احترام چنین کاری کند اشکالی ندارد. یا اگر کسی از باب عبادت در مقابل کسی سجده کند، قطعاً حرام است،اما سجده از باب تکریم و تعظیم که در میان برخی ملل رایج بود، اشکال ندارد؛ برای همین فرشتگان به دستور خداوند در برابر آدم (ع) سجده کردند یا پدر و مادر و برادران یوسف (ع) در برابر وی سجده تعظیم کردند. این سجده چون به قصد عبادت و بندگی نیست، اشکال ندارد. حکم تعطیلی شنبه نیز چنین است.روز شنبه در یهودیت، مانند روز جمعه مسلمانان و حتی خیلی پررنگ تر از آن به به عنوان یک روز "عبادی" و "نیایش" مطرح است و یهودیان در این روز به کنیسه می‌روند و انجام ۳۹ کار خاص را در این روز حرام می‌دانند. حال اگر مسلمانان نیز شنبه را به عنوان روز "عبادی" یا جایگزین جمعه تعطیل کنند، قطعاً مصداق "تشبه به کفار" خواهد بود. اما تعطیلی شنبه در کشورهای اسلامی از جمله ایران به عنوان روز "عبادی" و "نیایش" نیست، بلکه صرفاً تعطیل آخر هفته و برای استراحت بیشتر است. ۳.مصلحت و مفسده: در اسلام، احکام تابع مصالح و مفاسد هستند. گاهی مصلحت یا مفسده برخی کارها بسیار بیشتر است و به همین دلیل حکم اولیه برداشته می‌شود و حکم ثانوی جایگزین می‌شود. مثلا دروغ گفتن حرام است، اما اگر برای حفظ جان انسان از مرگ لازم باشد، نه تنها حرام نیست، بلکه واجب می‌شود. حال اگر تعطیلی شنبه نیز به دلیل هم‌راستایی با تعطیلات آخر هفته در بازارهای جهانی، از زیان‌های اقتصادی قابل توجهی برای کشور جلوگیری می کند، می‌توان از منظر "مصلحت" به جواز آن نگریست. منتهی توجه به نکات زیر ضروری است: اثبات ضرر و زیان: ضرر و زیان‌های اقتصادی ناشی از عدم تعطیلی شنبه باید به طور دقیق و مستند احراز شود. صرف ادعا و گمانه‌زنی کافی نیست. عدم وجود راه‌حل‌های جایگزین: باید بررسی شود که آیا راه‌حل‌های جایگزینی برای هم‌راستایی با بازارهای جهانی بدون تعطیلی شنبه وجود دارد یا خیر. جمع‌بندی: "تشبه به کفار" حرام است. اگر عدم تعطیلی شنبه موجب ضررهای اقتصادی قابل توجهی شود، می توان تعطیلی آن را جایز دانست. اثبات ضرر و زیان و عدم وجود راه‌حل‌های جایگزین از جمله شروط اساسی برای اتخاذ چنین تصمیمی است. ۱۴۰۳/۲/۱۲ ✍ علی اسدی https://eitaa.com/aliasadi110
نقد جدول نیازهای مازلو هرم مازلو که به عنوان "سلسله مراتب نیازهای مازلو" نیز شناخته می‌شود، توسط آبراهام مازلو، روانشناس آمریکایی در سال 1943 ارائه شد. این نظریه بیان می‌کند که نیازهای انسان به صورت سلسله مراتبی سازماندهی شده‌اند و تا زمانی که نیازهای سطح پایین‌تر برآورده نشوند، نیازهای سطح بالاتر به وجود نمی‌آیند یا قابل ارضا نیستند. هرم مازلو شامل پنج سطح نیاز به ترتیب زیر است: نیازهای فیزیولوژیکی: شامل نیازهای اساسی برای بقا مانند غذا، آب، پناهگاه، خواب، دفع و ... نیازهای ایمنی: شامل نیاز به احساس امنیت و ثبات، مانند امنیت جانی، امنیت شغلی، امنیت مالی و ... نیازهای عشق و محبت: شامل نیاز به تعلق خاطر، محبت، صمیمیت و ... نیازهای احترام: شامل نیاز به عزت نفس، احترام به خود و احترام از سوی دیگران نیاز به خودشکوفایی: شامل نیاز به تحقق کامل پتانسیل خود، خلاقیت، حل مسئله و ... با وجود اینکه نظریه مازلو در زمان خود انقلابی در درک انگیزه‌های انسانی ایجاد کرد، اما در طول سال‌ها مورد نقدهای مختلفی نیز قرار گرفته است. برخی از مهم‌ترین نقدها به شرح زیر هستند: سخت و مطلق بودن سلسله مراتب: منتقدان معتقدند که نیازهای انسانی به این صورت سفت و سخت و مطلق نیستند و افراد می‌توانند همزمان نیازهای مختلفی را داشته باشند و برای ارضای آنها تلاش کنند. تعمیم پذیری پایین: این نظریه بیشتر بر اساس مشاهدات بالینی و تجربیات شخصی مازلو بنا شده است و شواهد علمی کافی برای اثبات جهانی بودن آن وجود ندارد. عدم توجه به تفاوت‌های فردی: نیازها و انگیزه‌های افراد به شدت تحت تاثیر عوامل مختلفی مانند شخصیت، فرهنگ، تجربیات زندگی و ... قرار دارند و این نظریه به اندازه کافی به این تفاوت‌ها توجه نمی‌کند. تمرکز بر نیازهای منفی: هرم مازلو بیشتر بر نیازهای کمبودی مانند نیاز به غذا، امنیت و ... تمرکز دارد و به نیازهای رشدی مانند خلاقیت، خودشکوفایی و ... به اندازه کافی توجه نمی‌کند. با وجود این نقدها، نظریه مازلو همچنان یکی از نظریه‌های مهم در زمینه انگیزش انسانی محسوب می‌شود و کاربردهای فراوانی در حوزه‌های مختلفی مانند روانشناسی، مدیریت، بازاریابی و آموزش دارد.۱۴۰۳/۲/۲۶ ✍ علی اسدی https://eitaa.com/aliasadi110
نقد و بررسی نظریه مازلو درباره نیازهای انسان با رویکرد اسلامی نقاط مشترک: نیازهای اساسی: هردو دیدگاه به نیازهای اساسی انسان مانند غذا، آب، پناهگاه و امنیت تأکید می‌کنند. اسلام این نیازها را "غرایز" می‌نامد و آنها را برای بقای انسان ضروری می‌داند. سلسله مراتب نیازها: هردو دیدگاه معتقدند که نیازها به ترتیب اهمیت دارند و تا زمانی که نیازهای اولیه برآورده نشود، به نیازهای سطح بالاتر توجه نمی‌شود. اسلام نیز بر این نکته تأکید می‌کند که انسان باید ابتدا نیازهای جسمانی خود را برآورده کند تا بتواند به نیازهای معنوی خود بپردازد. نیاز به تعلق و محبت: هردو دیدگاه به نیاز انسان به تعلق خاطر و محبت از سوی دیگران اذعان دارند. اسلام این نیاز را از طریق خانواده، دوستان و جامعه مسلمانان برآورده می‌کند. نیاز به احترام: هردو دیدگاه به نیاز انسان به احترام و عزت نفس اشاره می‌کنند. اسلام احترام به همه انسان‌ها را، صرف نظر از نژاد و جنسیت، لازم می‌داند. نیاز به خودشکوفایی: هردو دیدگاه معتقدند که انسان‌ها فطرتاً تمایل به رشد و تکامل دارند. اسلام این هدف را در رسیدن به "تقوا" و "کمال" می‌داند. تفاوت‌ها: مبدأ نیازها: در نظریه مازلو، منبع نیازها درونی و زیستی و بیولوژیکی است. در حالی که در اسلام، نیازها فطری و الهی تلقی می‌شوند. هدف نهایی: در نظریه مازلو، هدف نهایی خودشکوفایی است. در حالی که در اسلام، هدف نهایی "قرب الهی" و "رضایت خداوند" است. نقش دین: در نظریه مازلو، به دین هیچ نقشی در انگیزش و تکامل انسان داده نمی‌شود. در حالی که در اسلام، دین نقشی اساسی در هدایت و راهنمایی انسان به سوی کمال دارد. نیازهای معنوی: در نظریه مازلو به طور کامل به نیازهای معنوی انسان پرداخته نشده است. در حالی که در اسلام، نیازهای معنوی مانند نیاز به ایمان، پرستش و معنای زندگی از اهمیت بالایی برخوردارند. جمع‌بندی: نظریه مازلو در مورد نیازهای انسان دیدگاه جالبی ارائه می‌دهد، اما از دیدگاه اسلام کامل نیست. اسلام با ارائه چشم‌اندازی جامع‌تر از فطرت انسان و هدف زندگی، نقش دین در تکامل انسان و نیازهای معنوی او را به خوبی تبیین می‌کند.۱۴۰۳/۲/۲۶ ✍ علی اسدی https://eitaa.com/aliasadi110
پیامدهای نادیده گرفتن ضعف‌ها در جهاد تبیین، در کنار برشمردن پیشرفت‌ها و دستاوردهای نظام اسلامی، توجه به بیان ضعف‌ها و کاستی‌ها نیز ضرورتی انکارناپذیر است. همان‌طور که تمرکز صرف بر نقاط قوت، پیامدهای منفی به دنبال دارد، غفلت از ضعف‌ها و نواقص در هر نظامی، می‌تواند زمینه‌ساز عواقب ناگواری گردد. در این نوشتار، به برخی از این پیامدها می‌پردازیم: 1. فقدان شفافیت و پاسخگویی: پوشاندن نقاط ضعف نظام، مانع از ایجاد فضایی شفاف و پاسخگو می‌شود. این امر، اعتماد و مشروعیت نظام را در میان مردم خدشه‌دار می‌کند و زمینه‌ساز سوءظن و بی‌اعتمادی می‌شود. 2. ناتوانی در حل معضلات: اولین قدم در جهت حل هر مشکلی، شناسایی دقیق آن است. پنهان‌نگاری نقاط ضعف، مانع از درک صحیح مشکلات و یافتن راه‌حل‌های مناسب می‌شود. این امر، به انباشت و تشدید معضلات در طول زمان می‌انجامد. 3. تصمیم‌گیری‌های نادرست: تصمیم‌گیری بر پایه اطلاعات ناقص و غیرواقعی، اتخاذ تصمیمات اشتباه و پرهزینه را به دنبال خواهد داشت. برای تصمیم‌گیری سنجیده و کارآمد، ضروری است که تمامی جوانب امر، اعم از نقاط قوت و ضعف، مورد بررسی قرار گیرد. 4. سرخوردگی و بی‌تفاوتی عمومی: زمانی که مردم احساس می‌کنند که مشکلاتشان نادیده گرفته می‌شود، سرخوردگی و بی‌تفاوتی در آنها ریشه می‌دواند. این بی‌تفاوتی، مشارکت مردم در فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی را کاهش می‌دهد و انسجام ملی را خدشه‌دار می‌کند. 5. تشدید تنش‌ها و ناآرامی‌ها: نادیده گرفتن مطالبات و نارضایتی‌های عمومی، بستر را برای اعتراضات و ناآرامی‌ها فراهم می‌کند. انباشت نارضایتی‌ها و عدم پاسخگویی به آنها، می‌تواند منجر به تشدید تنش‌ها و بی‌ثباتی در جامعه گردد. 6. تضعیف نظام در بلندمدت: نادیده گرفتن ضعف‌ها در کوتاه‌مدت ممکن است ظاهراً به نفع نظام باشد، اما در بلندمدت، بنیان‌های آن را سست کرده و به فروپاشی آن منجر می‌شود. نظامی که به جای حل مشکلات، آنها را پنهان کند، دیر یا زود با چالش‌های جدی روبرو خواهد شد. راهکار: برای جلوگیری از پیامدهای منفی فوق، ضروری است که در فضایی باز و شفاف، به بحث و گفتگو در مورد نقاط ضعف و کاستی‌های بخش های مختلف نظام و عملکرد انها پرداخته شود. باید فضایی ایجاد گردد تا مردم بتوانند آزادانه مشکلات را مطرح کرده و راه‌حل ارائه دهند. مسئولان نیز باید با گوش جان به انتقادات مردم توجه کرده و برای حل معضلات و ارتقای کارآمدی نظام تلاش کنند. در نهایت، نظامی قوی و پایدار، نظامی است که به جای انکار ضعف‌ها، آنها را به رسمیت می‌شناسد، برای رفعشان برنامه‌ریزی می‌کند و از مشارکت مردم در این مسیر بهره می‌برد.۱۴۰۳/۲/۲۷ ✍ علی اسدی https://eitaa.com/aliasadi110
ضرورت بیان نقاط قوت و دستاوردهای نظام اسلامی بیان نقاط قوت و دستاوردهای نظام اسلامی، امری ضروری و اجتناب‌ناپذیر است که در پرتو آن، ثمرات و برکات فراوانی برای جامعه به ارمغان می‌آید. بیان نقاط قوت و دستاوردهای نظام اسلامی، باید با رویکردی صادقانه، مستند و به دور از اغراق و بزرگنمایی صورت پذیرد. این مهم، از زوایای گوناگون قابل بررسی و تبیین است که در ادامه به برخی از آنها اشاره می‌گردد: 1. تقویت روحیه امید و انگیزه در آحاد جامعه: آگاهی از پیشرفت‌ها و دستاوردهای نظام در عرصه‌های مختلف همانند نوری تابناک، امیدی دوباره در دل مردم روشن می‌کند و مشوقی برای تلاش مضاعف در جهت تعالی و آبادانی ایران اسلامی خواهد بود. مشاهده این توفیقات، باور و خودباوری ملی را تقویت می‌کند و غرور و سربلندی را در اتمسفر جامعه تزریق می‌نماید. مردم با درک این واقعیت که در سایه نظام اسلامی به چه جایگاهی دست یافته‌اند، انگیزه مضاعفی برای مشارکت در عرصه‌های سازندگی و خلق حماسه‌های نوین پیدا می‌کنند. 2. مقابله با جنگ روانی دشمنان: دشمنان نظام اسلامی، همواره با اتکا به ابزارهای مختلف تبلیغاتی، درصدد القاء یأس و ناامیدی در میان مردم و خدشه‌دار کردن چهره نظام هستند. بیان دستاوردهای نظام، به منزله خنثی‌سازی این توطئه‌ها و روشنگری افکار عمومی است. مردم با مشاهده پیشرفت‌های چشمگیر کشور در عرصه‌های مختلف، در برابر سیاه‌نمایی‌ها و دروغ‌پردازی‌های دشمنان مقاوم‌تر خواهند شد و نقشه‌های شوم آنها را ناکام می‌گذارند. 3. ایجاد وحدت و همدلی ملی: تاکید بر نقاط قوت و دستاوردهای نظام، زمینه‌ساز وحدت و همدلی در میان آحاد جامعه می‌شود. وقتی مردم مشاهده می‌کنند که در سایه نظام اسلامی به چه پیشرفت‌هایی دست یافته‌اند، حس همبستگی و تعلق خاطر آنها به یکدیگر افزایش می‌یابد و این امر، اتحاد ملی را در برابر دشمنان و چالش‌ها تحکیم می‌بخشد. وحدت و همدلی، رمز پیروزی و سربلندی هر ملت در مسیر توسعه و پیشرفت خواهد بود. 4. جذب نسل جوان و امیدهای آینده: نسل جوان، سرمایه‌های اصلی نظام اسلامی و آینده‌سازان این مرز و بوم هستند. معرفی دستاوردهای نظام به نسل جوان، آنها را نسبت به نظام جمهوری اسلامی امیدوار و مشتاق می‌کند و زمینه را برای مشارکت فعال آنها در عرصه‌های مختلف سازندگی کشور فراهم می‌نماید. جذب نسل جوان به آرمان‌های نظام، ضامن تداوم راه انقلاب اسلامی و فتح قله‌های جدید در مسیر پیشرفت خواهد بود. 5. شکرگزاری از خداوند متعال: نظام اسلامی، نعمتی الهی و موهبتی بی‌بدیل است که به ملت ایران ارزانی شده است. بر شمردن نقاط قوت و دستاوردهای نظام، نوعی شکرگزاری از خداوند متعال بابت این نعمت بزرگ است. این امر، ما را به تلاش بیشتر برای حفظ و قدرشناسی از این نظام الهی رهنمون می‌کند و تعهدمان را در مسیر تحقق اهداف والای انقلاب اسلامی مضاعف می‌نماید. 6. ارائه الگوی موفق برای دیگر جوامع: جمهوری اسلامی ایران، الگوی موفقی از حکومت دینی در جهان به شمار می‌رود و دستاوردهای آن، نویدبخش برقراری عدالت و معنویت در سایه اسلام ناب محمدی (ص) است. بیان دستاوردهای نظام، به منزله ارائه الگوی موفق برای دیگر جوامع در مسیر حاکمیت ارزش‌های اسلامی است. این امر، زمینه را برای گسترش اسلام ناب محمدی(ص) در سراسر جهان و بیداری ملت‌ها در برابر استبداد و ظلم فراهم می‌نماید.۱۴۰۳/۲/۲۷ ✍ علی اسدی https://eitaa.com/aliasadi110
إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ سید ابراهیم رئیسی به یاران شهیدش پیوست. رحمت و رضوان الهی بر سید ابراهیم و همراهان شهیدش....
4_5814469877137674214.mp3
5.57M
خبر چه سنگینه/خبر پر از درده شادی روح همه شهدای خدمت صلوات