ویژگیهای شیعیان محبوبِ امام صادق(ع)
در حدیث نورانی از امام صادق (ع)، ویژگیهای شیعیان محبوب در نزد ایشان بیان شده است. این حدیث با کمی تفاوت در منابع مختلف نقل شده است:
إِنَّا لَنُحِبَّ مِنْ شِيعَتِنَا مَنْ كَانَ عَاقِلًا فَهِيمًا فَقِيهًا حَلِيمًا أَدِيبًا مُدَارِيًا صَبُورًا صَدُوقًا لَا يَمْكُثُ فِي الْحَقَدِ وَ لَا يَبْغِي وَلَا يَحْسِدُ وَلَا يَكْذِبُ وَلَا يَغْتَرُّ بِالدُّنْيَا وَ لَا يَخَافُ الْمَوْتَ.
ترجمه:
همانا ما از شیعیان خود کسی را که عاقل، فهمیده، فقیه، بردبار، با ادب، سازگار، صبور و راستگو باشد دوست داریم. کسی که در کینه نماند، ستم نکند، حسد نورزد، دروغ نگوید، فریفته دنیا نشود و از مرگ نترسد.
(مستدرک الوسائل، جلد ۱۱، صفحه ۱۹۰)
شرح و تفسیر حدیث:
این حدیث نورانی، دریچهای به سوی سعادت و رستگاری را به روی شیعیان میگشاید و نقشه راهی را برای آنان ترسیم میکند تا در مسیر کمال و تقرب به خداوند متعال گام بردارند.
امام صادق (ع) در این حدیث شریف، بر هشت ویژگی اساسی تأکید میفرمایند که هر کدام از آنها در زندگی فردی و اجتماعی انسان نقش بسزایی ایفا میکنند.
1. عقل:
عقل، مَلَکهای است که انسان را از سایر موجودات متمایز میکند و به او قدرت درک و فهم حقایق را عطا میبخشد. شیعه محبوب امام صادق (ع) کسی است که از عقل خود برای شناخت مسیر درست و تمييز حق از باطل استفاده میکند و در پرتو نور عقل، قدم در راه سعادت و رستگاری میگذارد.
2. فهم:
فهم، مکمل عقل است و به انسان کمک میکند تا مفاهیم عمیق و دقیق را درک کند و آنها را به درستی به کار ببندد. شیعه مورد نظر امام (ع) کسی است که در کنار عقل، از فهم و درک بالایی نیز برخوردار است و میتواند حقایق را به درستی دریابد و به آنها عمل کند.
3. فقاهت:
فقاهت، علم به احکام شرعی و توانایی استنباط احکام از منابع دینی مانند قرآن و روایات است. شیعه محبوب امام صادق (ع) کسی است که در پرتو فقاهت، به وظایف و تکالیف دینی خود آگاه است و در انجام آنها کوتاهی نمیکند.
4. حلم:
حلم، به معنای بردباری و خویشتنداری در برابر ناملایمات و سختیها است. شیعه مورد نظر امام (ع) کسی است که در برابر مشکلات و چالشها صبر پیشه میکند و با سعه صدر و متانت، از آنها عبور میکند.
5. ادب:
ادب، مجموعهای از رفتارها و گفتارهای نیکوست که زینتبخش انسان در جامعه است. شیعه محبوب امام صادق (ع) کسی است که در همه حال، آراسته به زیور ادب و احترام به دیگران است و در معاشرت با همنوعان خود، اخلاق کریمه را رعایت میکند.
6. مدارا:
مدارا، به معنای صبر و تحمل در برابر افکار و عقاید مخالف است. شیعه مورد نظر امام (ع) کسی است که با دیگران با سعه صدر و گشادهرویی رفتار میکند و در صدد سرکوب عقاید دیگران برنمیآید، حتی اگر با آنها مخالف باشد.
7. صبر:
صبر، به معنای شکیبایی در برابر مشکلات و دشواریها است. شیعه محبوب امام صادق (ع) کسی است که در برابر ناملایمات زندگی شکیبا است و از کوره در نمیرود. او میداند که این دنیا دار ابتلاء است و سختیها و مشکلات جزئی از زندگی هستند.
7. صداقت:
صداقت به معنای راستگویی و پرهیز از دروغ است. شیعه واقعی کسی است که در گفتار و کردار خود صادق است و به هیچ وجه دروغ نمیگوید. او میداند که صداقت از ارکان ایمان است و دروغگویی انسان را از مسیر حق دور میکند.۱۴۰۳/۲/۱۵
🔹علی اسدی🔹
چرا به امام صادق(ع) رئیس و بنیانگذار مذهب شیعه گفته می شود؟
شیعه پیش از امام صادق (ع) هم وجود داشت و ایشان بنیانگذار مذهب شیعه نبودند. همچنین همه امامان شیعه در زمان خود، رئیس مذهب شیعه بودند،
اما با این حال به امام ششم لقب "رئیس مذهب" یا "بنیانگذار مذهب جعفری" داده میشود. دلیل این لقب چند چیز است:
1. دوران امامت طولانی: امام صادق (ع) با 34 سال امامت، طولانیترین دوران امامت را در بین ائمه(ع) داشتند؛ برای همین به وی لقب « شیخ الائمه» داده شده است. این امر فرصتی بینظیر برای ایشان فراهم کرد تا به ترویج و تبیین معارف شیعه بپردازند و شاگردان و عالمان برجستهای تربیت کنند.
2. شرایط سیاسی و اجتماعی: دوران امامت امام صادق (ع) مصادف با تحولات سیاسی و اجتماعی مهمی در جهان اسلام بود. ضعف حکومت امویان و روی کار آمدن عباسیان، فضای نسبتاً آزادتری را برای فعالیتهای علمی و مذهبی ایجاد کرد. امام (ع) از این فرصت نهایت استفاده را بردند و با مناظره با بزرگان علم و مذاهب دیگر، حقانیت مذهب شیعه را به اثبات رساندند.
3. نهضت علمی: امام صادق (ع) به عنوان "بنیانگذار فقه جعفری" شناخته میشوند. ایشان با تأسیس مکتب فقهی خود و تربیت فقیهان برجسته، مذهب شیعه را از نظر علمی و فقهی ساماندهی و استحکام بخشیدند.
4. گسترش مذهب: در دوران امامت امام صادق (ع) مذهب شیعه به طور قابل توجهی گسترش یافت و به نقاط مختلف جهان اسلام رسید. شاگردان و مبلغان ایشان تعالیم مذهب تشیع را در اقصی نقاط جهان اسلام منتشر کردند.
5. احادیث: امام صادق (ع) در مقایسه با امامان دیگر احادیث و روایات بسیار زیادی از خود به یادگار گذاشتند که منبع غنی برای شناخت معارف شیعه و استخراج احکام فقهی به شمار میروند.
6. شخصیت والا: امام صادق (ع) به علم، تقوا، زهد و کرامات مشهور بودند و این امر موجب جذب قلوب بسیاری از مردم به ایشان و مذهب تشیع شد.
بنابراین، اگرچه شیعه پیش از امام صادق (ع) هم وجود داشت، اما ایشان به دلیل نقش بیبدیلی که در ترویج، تبیین، ساماندهی و گسترش مذهب شیعه ایفا کردند، به عنوان "رئیس المذهب" یا "بنیانگذار مذهب جعفری" شناخته میشوند و شیعیان به ایشان و مکتب فقهی ایشان منتسب هستند.
لازم به ذکر است که سایر ائمه اطهار (ع) نیز در زمان خود نقش مهمی در هدایت و رهبری شیعیان داشتند و هر کدام در ترویج و تبیین معارف شیعه و دفاع از حقانیت آن تلاش وافر نمودند.۱۴۰۳/۲/۱۶
🔹علی اسدی🔹
https://eitaa.com/aliasadi110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تغییر اِدراک!
دختر جوانی که پس از بازدید از پایگاه پهپادی و دستاوردهای دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، شاهد تحول در نگرش و حجاب خود شد، نمونهای بارز از قدرت روایت صحیح پیشرفتها در جلب نظر و ارتقای باور عمومی است.
همانطور که این مثال نشان میدهد، انعکاس شفاف و ملموس پیشرفتها در تمامی عرصهها، به ویژه در حوزههای اقتصادی، نقشی اساسی در تغییر نگرشها و تقویت اعتماد عمومی به نظام ایفا میکند.
در دنیای امروز، اطلاعرسانی دقیق و بهموقع از طریق رسانهها و شبکههای اجتماعی، نقشی حیاتی در روایت درست پیشرفتها ایفا میکند. با به کارگیری زبان ساده، ارائه آمار و ارقام قابل استناد و به تصویر کشیدن دستاوردها به صورت ملموس، میتوان تصویری واقعی از پیشرفتهای نظام به مردم ارائه داد و زمینه را برای ایجاد باور عمیقتر و همبستگی ملی بیش از پیش فراهم کرد.
علاوه بر این، توجه به تنوع مخاطبان و نیازهای آنها در روایت پیشرفتها حائز اهمیت است. با در نظر گرفتن سلایق و علایق گوناگون، میتوان پیام را به طور موثرتری به اقشار مختلف جامعه منتقل کرد و اثربخشی آن را افزایش داد.
در نهایت، تداوم و پویایی در روایت پیشرفتها، رمز موفقیت در این امر خطیر است. با بهروزرسانی مستمر اطلاعات و ارائه گزارشهای دورهای از دستاوردهای جدید، میتوان انگیزه و امید را در جامعه زنده نگه داشت و زمینه را برای گامهای بلندتر در مسیر پیشرفت و توسعه ایران اسلامی فراهم کرد.۱۴۰۳/۲/۱۶
🔹علی اسدی🔹
https://eitaa.com/aliasadi110
💠حجت الاسلام والمسلمین علی اسدی
🔘عضو هیأت علمی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن
✳️قرآن برای جلوگیری از فرهنگ پذیری از غیرمسلمانان راهکارهای دقیق دارد
🔗جزئیات خبر در لینک زیر↙️
quran.isca.ac.ir/fa/News/Detail/141
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔹پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن
🆔 @MaarefQuran
🔆تفسیری بر آیات منتخب قرآن (1️⃣)
📖آیه 186 سوره بقره
✳️دعا چراغ اميد را در انسان روشن میکند
👤حجت الاسلام والمسلمین علی اسدی
🔘عضو هیأت علمی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن
🔗مشاهده متن در لینک زیر:
quran.isca.ac.ir/fa/News/Detail/463
🆔 @MaarefQuran
چالش هایِ هویتِ روحانیت در جامعه معاصر
هویت روحانیت مفهومی است که ابعاد مختلف نقش و جایگاه آنان در جامعه را بیان می کند. در دنیای امروز، هویت صنفی و دینی روحانیت با چالش های متعددی روبروست و عوامل متعددی میتوانند هویت صنفی و دینی آنان را تضعیف کنند. برخی از این عوامل عبارتند از:
🔹عوامل اجتماعی:
سکولاریسم: روند سکولاریزاسیون در بسیاری از جوامع در حال افزایش است. این امر به معنای کاهش نفوذ دین در زندگی عمومی و خصوصی است. روحانیت ممکن است در چنین محیطی احساس کند که از نظر فرهنگی و اجتماعی حاشیه نشین شده است. افزایش سکولاریسم در جوامع میتواند به کاهش نفوذ و احترام به مذهب و روحانیت منجر شود.
تنوع فرهنگی و مذهبی: جهانی شدن منجر به افزایش تماس با فرهنگ ها و مذاهب مختلف و پیدایش تنوع فرهنگی و مذهبی می شود. تنوع یادشده میتواند هویت مذهبی واحد روحانیت را به چالش کشیده و در میان انها ایجاد تفرقه کند. روحانیت باید هویت خود را در میان تنوع فزاینده باورها و ارزش ها حفظ کنند.
بحران های اجتماعی و اقتصادی: بحران های اجتماعی و اقتصادی می تواند منجر به از دست دادن ایمان به دین شود. خیلی از مردم ممکن است در زمان های سخت به دنبال راه حل های مادی به جای راه حل های معنوی و فاصله گرفتن از دین و روحانیت باشند.
رقابت از سوی جنبش های معنوی دیگر: جنبش های معنوی جدیدی در حال ظهور هستند که ممکن است جایگزینی برای دین سنتی تلقی شوند. این امر می تواند منجر به کاهش تعداد پیروان و نفوذ روحانیت و تضعیف هویت آنان شود.
🔹عوامل اقتصادی:
کاهش وابستگی به نهادهای مذهبی: اگر مردم برای تامین نیازهای مذهبی خود کمتر به نهادهای مذهبی وابسته باشند، ممکن است هویت صنفی و دینی روحانیت را کمتر مهم بدانند.
رقابت از سوی رهبران مذهبی غیررسمی: ظهور رهبران و هادیان مذهبی غیررسمی که وابسته به نهادهای مذهبی سنتی نیستند، میتواند به چالش کشیدن اقتدار و هویت صنفی روحانیت منجر شود.
🔹عوامل سیاسی:
مداخله دولت در امور مذهبی: مداخله دولت در امور مذهبی میتواند استقلال و آزادی عمل روحانیت را محدود کند و به تضعیف هویت صنفی و دینی آنها منجر شود.
فساد و سوء استفاده از قدرت: فساد و سوء استفاده از قدرت توسط روحانیون میتواند به از دست رفتن اعتماد مردم و تضعیف هویت صنفی و دینی آنها منجر شود.
🔹عوامل درون سازمانی:
فقدان رهبری قوی: فقدان رهبران قوی و الهامبخش در میان روحانیت میتواند به از دست رفتن انسجام و هویت صنفی آنها منجر شود.
عدم تطبیق با نیازهای جامعه: اگر روحانیت نتواند خود را با نیازها و چالشهای جدید جامعه تطبیق دهد، ممکن است از مردم و جامعه خود جدا شود و هویت صنفی و دینی خود را از دست بدهد.
فقدان آموزش و پرورش مناسب: فقدان آموزش و پرورش مناسب برای روحانیون میتواند به کمبود دانش و مهارتهای لازم برای ایفای نقش خود به طور موثر منجر شود و هویت صنفی و دینی آنها را تضعیف کند.
چند نکته:
🔸توجه به این نکته مهم است که هویت صنفی و دینی روحانیت یک پدیده پیچیده و چندوجهی است که تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار میگیرد. درک این عوامل برای روحانیت و نهادهای مذهبی ضروری است تا بتوانند به طور موثر به چالشهای پیش روی خود پاسخ دهند و هویت خود را حفظ و تقویت کنند.
🔸هویت روحانیت پویا و انعطاف پذیر است. روحانیت می تواند با تکامل آموزه ها و شیوه های خود با چالش های گوناگون و تضعیف کننده هویت خویش مواجه و سازگار شود.
🔸روحانیت می تواند به عنوان منبع ثبات و وحدت در جوامع متنوع دینی و فرهنگی عمل کند و به مردم در مقابله با مشکلات اجتماعی و اقتصادی کمک کند.
🔸در نهایت، آینده هویت روحانیت به توانایی آن در پاسخ به چالش های دنیای در حال تغییر بستگی دارد.۱۴۰۳/۲/۱۸
🔹علی اسدی🔹
https://eitaa.com/aliasadi110
راهکارهای حفظ و تقویت هویت روحانیت
مقدمه:
حفظ و تقویت هویت روحانیت، امری ضروری برای تداوم و بالندگی دین است. روحانیت به عنوان مروجان دین و اخلاق، نقش مهمی در هدایت جامعه و تعالی معنوی انسانها دارند. در این راستا، راهکارهای متعددی میتوان برای حفظ و تقویت هویت روحانیت ارائه کرد که به برخی از آنها اشاره میشود.
این راهکارها می تواند روحانیت را کارآمد و اثرگذار کرده و ضرورت و اهمیت آن را نشان دهد.
1. تقویت بنیانهای علمی و اخلاقی:
ارتقای سطح دانش و آگاهی: روحانیون باید با گذراندن دورههای تخصصی در حوزههای مختلف علوم دینی، علوم انسانی و فنون روز دنیا، دانش خود را به روز نگه داشته و توسعه بخشند و از آخرین یافتههای علمی در زمینههای مختلف آگاه باشند. این امر در کارآمدی، بهروز بودن، اعتماد به نفس، پذیرش اجتماعی و حفظ جایگاه و در نتیجه هویتبخشی به روحانیت اثرگذار خواهد بود.
تهذیب نفس و خودسازی: تهذیب نفس و خودسازی، لازمهی الگو بودن روحانیون برای مردم است. روحانیون باید با عمل به آموزههای دینی و اخلاقی، در مسیر تهذیب نفس و خودسازی گام بردارند و همواره مراقب اعمال و رفتار خود باشند. این امر حس ارزشمندی و معنویت را در روحانیون تقویت میکند و آنها را به الگوهای مناسبی برای جامعه تبدیل میکند.
ارتباط با نسل جوان: روحانیون باید با نیازها و دغدغههای نسل جوان آشنا باشند و با زبانی ساده، صمیمی و قابل فهم برای آنها سخن بگویند. استفاده از روشهای نوین آموزشی و بهرهگیری از فضای مجازی، میتواند به روحانیون در برقراری ارتباط موثر با نسل جوان کمک کند.
استفاده از ابزارهای نوین: استفاده از ابزارهای نوین مانند فضای مجازی، صدا و سیما و ... میتواند به روحانیون در تبلیغ معارف دینی، پاسخگویی به شبهات، ارائه مشاوره و خدمات مذهبی به مردم و همچنین ارتباط با مخاطبان در سراسر جهان کمک کند.
2. ارتباط با جامعه:
حضور در میان مردم: روحانیون باید در میان مردم حضور داشته باشند، مشکلات و دغدغههای آنها را از نزدیک لمس کنند و در غم و شادی مردم سهیم باشند. این امر موجب ایجاد حس نزدیکی و صمیمیت بین روحانیت و مردم میشود و اعتماد مردم به روحانیون را افزایش میدهد.
برگزاری برنامههای فرهنگی و اجتماعی: روحانیون میتوانند با برگزاری برنامههای فرهنگی و اجتماعی مانند جلسات سخنرانی، کلاسهای آموزشی، اردوها، مسابقات و ... در مساجد، حسینیهها و دیگر مکانهای عمومی، ارتباط خود را با مردم تقویت کنند و به آنها در زمینههای مختلف یاری برسانند.
پاسخگویی به شبهات: روحانیون باید با صبر و حوصله به شبهات و سوالات مردم، به خصوص نسل جوان، پاسخ دهند و آنها را در مسیر دین و ایمان یاری کنند.
3. تقویت انسجام و وحدت
تبادل نظر و گفتگو: روحانیون باید با یکدیگر تبادل نظر و گفتگو داشته باشند، از تجربیات یکدیگر استفاده کنند و در حل مسائل و مشکلات همدیگر به یکدیگر یاری برسانند. برگزاری جلسات هماندیشی، نشستهای تخصصی و ... میتواند به تقویت انسجام و وحدت بین روحانیون کمک کند.
حل اختلافات: اختلافات و نظرات مختلف در میان روحانیت باید با گفتگو، مذاکره و سعه صدر حل و فصل شود. پرهیز از تفرقهافکنی و حفظ وحدت، از جمله وظایف مهم روحانیون در قبال یکدیگر و جامعه اسلامی است.
همکاری با نهادهای حوزوی و دولتی: روحانیون باید با نهادهای حوزوی و دولتی مانند حوزه علمیه، سازمان تبلیغات اسلامی، صدا و سیما و ... همکاری کنند و در راستای اهداف مشترک مانند ترویج معارف دینی، تحکیم بنیان خانواده، مقابله با تهاجم فرهنگی و ... تلاش کنند.
۴. استقلال و عدم وابستگی: روحانیون باید در امور مالی و معیشتی متکی به خود باشند و از وابستگی به منابع خارجی پرهیز کنند. این امر، استقلال فکری و روحی آنها را حفظ کرده و به آنها در انجام رسالت خود به نحو احسن کمک میکند.
۵. صبر و استقامت: روحانیون باید در برابر سختیها و مشکلات صبر و استقامت داشته باشند و از رسالت خود در قبال دین و مردم کوتاه نیایند. تاریخ پرفراز و نشیب تشیع، گواه رشادتها و فداکاریهای روحانیونی است که در سختترین شرایط نیز از آرمانهای خود دست نکشیدند.
۶. توجه به عدالت اجتماعی: روحانیون باید همواره مدافع عدالت اجتماعی باشند و با ظلم و ستم مبارزه کنند. عدالت، یکی از بنیادیترین آموزههای اسلام است و روحانیون وظیفه دارند در ترویج و تحقق آن در جامعه تلاش کنند.
۷. ترویج فرهنگ ایثار و شهادت: روحانیون باید فرهنگ ایثار و شهادت را در جامعه ترویج کنند و یاد و خاطره شهدا را گرامی بدارند. شهدا، والاترین الگوهای ایثار و فداکاری هستند و ترویج فرهنگ شهادت، روحیه مقاومت و ایستادگی را در جامعه تقویت میکند.
۷. پشتیبانی از ولایت فقیه: روحانیون باید به اصل ولایت فقیه اعتقاد داشته باشند و از آن صیانت کنند. ولایت فقیه، ستون خیمه و ضامن حفظ وحدت و انسجام جامعه اسلامی است و روحانیون وظیفه دارند در تبیین و ترویج این اصل مهم تلاش کنند.
ولی فقیه آگاه، پارسا، حکیم و توانمند می تواند با مدیریت و هدایت هوشمندانه خود مایه عزت، سربلندی و هویت همه مسلمانان به ویژه روحانیت و علمای دین شود.
۸. مبارزه با تهاجم فرهنگی: روحانیون باید با تهاجم فرهنگی دشمنان مقابله کنند و از ارزشهای دینی و ملی پاسداری کنند. تهاجم فرهنگی، یکی از خطرناکترین تهدیدات علیه جوامع اسلامی و هویت دینی انهاست و روحانیون وظیفه دارند در برابر این تهاجم، جبهه متحدی تشکیل دهند.۱۴۰۳/۲/۲۰
🔹علی اسدی🔹
https://eitaa.com/aliasadi110
سه توصیه کلیدی شهید مطهری به مبلّغان و مربّیان دین
استاد شهید مطهری، در اندیشههای ژرف خود، نقشه راهی را برای مبلّغان و مربّیان دین ترسیم مینمایند که در قالب سه توصیهی اساسی خلاصه میشود:
1. علم و تخصص عمیق دینی:
نخستین گام در این مسیر، اهتمام به کسب دانش عمیق و تخصصی در علوم دینی است. مبلّغان و مربیان دین باید با تسلط بر معارف و مفاهیم اسلامی، از ارائه تفاسیر نادرست و القاء معانی نامعقول به نام دین پرهیز کنند. چرا که چنین رویکردی نه تنها سودی به بار نمیآورد، بلکه منشأ گرایشهای ضدّ دینی و پیدایش انحراف و خرافات نیز خواهد شد.
2. اصلاح محیط و زمینههای پیرامونی:
علاوه بر تسلط بر آموزههای دینی، مبلّغان و مربیان وظیفهای مهم در قبال اصلاح محیط و زمینههای پیرامونی مخاطبان خود دارند. آنان باید با تلاش برای زدودن آلودگیها و ناهنجاریهای محیطی، بستری مناسب برای رشد و تعالی ایمان افراد فراهم سازند.
3. احترام به فطرت و تناسب با نیازهای انسانی:
در بالاترین سطح این رسالت، مبلّغان و مربیان دین باید از هرگونه تقابل و ستیز با فطرت پاک انسانی پرهیز کنند. تعالیم دینی، نهتنها با فطرت بشر در تضاد نیستند، بلکه در راستای تکامل و تعالی آن گام برمیدارند. مبلّغان حقیقی با درک این تناسب عمیق، آموزههای دینی را به شکلی ارائه میکنند که با نیازها و فطرت انسانی همسو و همراستا باشد.
با تحقق این سه اصل اساسی، مبلّغان و مربیان دین میتوانند زمینه را برای جذب قلوب و جانهای تشنه حقیقت فراهم سازند و شاهد ورود انبوه مردم به دین الهی باشند، چنانکه در کلام شهید مطهری آمده است: "آن وقت است که خواهند دید مردم «يَدْخُلُونَ فِي دين الله افواجا»".
مجموعه آثار استاد شهید مطهری (خورشید دین هرگز غروب نمیکند)، ج3، ص: 405- با ویرایش و توضیحات
امید است این رهنمودهای ارزشمند، چراغ راه مبلّغان و مربیان دلسوز در مسیر ترویج آموزههای ناب الهی باشد.
🔹علی اسدی🔹
https://eitaa.com/aliasadi110
پیامدهای حضور در مجلس گناه
در دین مبین اسلام، روایات متعددی بر حرمت حضور در مجالس گناه تأکید دارند. امام صادق (ع) میفرمایند:«لا ينبغي للمؤمن أن يجلس مجلسا يعص اللّه فيه و لا يقدر على تغييره؛ «بر مؤمن روا نیست در مجلسی بنشیند که در آن گناهی از گناهان خدا انجام میگیرد، در حالی که توانایی تغییر آن را ندارد.» (وسائل الشیعه، جلد ۱۷، ص ۳۷۰، حدیث ۴۲)
دلایل عقلی و منطقی نهی از شرکت در مجلس گناه:
1. تأیید ضمنی گناه: حتی اگر فرد در مجلس گناه مرتکب گناهی نشود، حضور وی به منزله تأیید و امضای آن گناه تلقی میشود. این موضوع در مورد افراد شناخته شده و بزرگان فامیل و روحانیون از اهمیت بیشتری برخوردار است، چرا که اعمال آنها تاثیر بسزایی بر اطرافیان دارد.
2. عادیسازی گناه: حضور در مجالس گناه، قبح و زشتی آن را در نظر فرد و جامعه کم میکند. نمونه بارز این موضوع، مجالس عروسی برخی افراد است که برای مؤمنان مشکلآفرین شده است؛ چرا که در آن مشروب می خورند، زن و مرد نامحرم باهم مخلوط شده و گاه باهم می رقصند. موسیقی مطرب وحرام پخش می شود.
مؤمنان باید با پرهیز از حضور در چنین مجالسی، موضع خود را در قبال گناه به صراحت بیان کنند و نشان دهند که "ما شما فامیل ودوستان را دوست داریم، اما خدا را بیشتر دوست داریم و وظیفه شرعی ما بر علاقه ما نسبت به دوست و فامیل مقدم است."
3. تشویق گناهکاران: حضور در مجالس گناه، مشوق و دلگرمی گناهکاران است. هر چه تعداد افراد حاضر در چنین مجالسی بیشتر باشد، بر جسارت و انگیزه گناهکاران برای ادامه اعمال خود افزوده میشود. در روایتی پیرامون آیه 30 سوره حج (وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ) آمده است: "حتی گفتن "احسنت" به یک خواننده موسیقی مطرب و گناه الود، حرام محسوب میشود." بنابراین تشویق گناهکاران و مجالس گناه چه با حضور و چه با تشویق زبانی جایز نیست.
4. خطر لغزش و انحراف: حضور در مجالس گناه، وسوسههای شیطان را برای فرد افزایش میدهد. چه تضمینی وجود دارد که انسان در چنین مجالسی آلوده نشود؟ بسیاری از مبتلایان به مواد مخدر، روابط غیر اخلاقی، شرابخواری و مانند انها اولین بار در همین مجالس با این گناهان آشنا شده و به تدریج به آنها اعتیاد و عادت پیدا کردهاند.
5. اثر منفی بر رشد معنوی انسان:
درست همانطور که غذای ناسالم، هوای آلوده و محیط آلوده به ویروس میتواند به بدن انسان آسیب برساند و آن را بیمار کند، گناه نیز میتواند روح انسان را بیمار و آلوده کرده و مانع از رشد معنوی او شود. برای نمونه:
فاصله گرفتن از خداوند: گناه انسان را از خداوند دور میکند و پرده ای از تاریکی بین او و خدای متعال ایجاد میکند. این دوری از خداوند، مانع از دریافت فیض الهی و رحمت او میشود و رشد معنوی را مختل میکند.
تیرگی قلب: گناه، قلب انسان را تیره و تاریک میکند. قلبی که تاریک باشد، نور الهی را دریافت نمیکند و از معرفت و بصیرت محروم میشود.۱۴۰۳/۲/۲۳
🔹علی اسدی🔹
https://eitaa.com/aliasadi110
حدیث نبوی و پیامدهای منفی پرخوری
📗از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که فرمودند: إيّاكُمْ و البِطْنَةَ ؛ فَإنَّهاَ مَفْسَدةٌ لِلبَدَنِ ، وَ مُورِثَةٌ للسُّقْمِ ، وَ مَكْسَلَة عَنِ العِبَادَةِ؛
از پرخوری بپرهيزيد؛ زيرا موجب تباهى بدن،ایجاد بیماری و سستی در عبادت میگردد.( بحار الأنوار ج 62 ص 266)
همانطور که در حدیث ذکر شده است، پرخوری میتواند پیامدهای منفی متعددی برای سلامتی جسم و روان انسان داشته باشد. در این حدیث، به سه اثر اصلی پرخوری اشاره شده است:
1. تباهی بدن:
🔹افزایش وزن و چاقی: پرخوری به طور مستقیم منجر به افزایش کالری دریافتی و در نتیجه، انباشت چربی و چاقی میشود. این امر میتواند به فشار بر مفاصل، افزایش خطر ابتلا به بیماریهای قلبی، دیابت و برخی انواع سرطان منجر شود.
🔹سوء هاضمه و مشکلات گوارشی: مصرف بیش از حد غذا میتواند دستگاه گوارش را تحت فشار قرار دهد و منجر به سوء هاضمه، نفخ، درد معده و سایر مشکلات گوارشی شود.
🔹ضعف سیستم ایمنی: پرخوری میتواند سیستم ایمنی بدن را ضعیف کند و فرد را در برابر بیماریها و عفونتها آسیبپذیرتر سازد.
2. ایجاد بیماری:
🔹بیماریهای قلبی: چاقی و افزایش کلسترول که ناشی از پرخوری هستند، خطر ابتلا به بیماریهای قلبی عروقی مانند سکته قلبی و مغزی را به طور قابل توجهی افزایش میدهند.
🔹دیابت نوع 2: مقاومت به انسولین و چاقی، که هر دو از پیامدهای پرخوری هستند، عوامل اصلی ابتلا به دیابت نوع 2 هستند.
🔹فشار خون بالا: افزایش وزن و مصرف بیش از حد سدیم، که میتواند در پرخوری شایع باشد، میتواند منجر به فشار خون بالا شود.
🔹برخی از انواع سرطان: مطالعات نشان دادهاند که بین پرخوری و افزایش خطر ابتلا به برخی از انواع سرطان، مانند سرطان مری، روده بزرگ و سینه، ارتباط وجود دارد.
3. سستی در عبادت:
🔹خواب آلودگی و کمبود انرژی: پرخوری میتواند منجر به خواب آلودگی و کمبود انرژی شود که میتواند تمرکز و انگیزه فرد را برای انجام عبادت و سایر فعالیتهای مهم کاهش دهد.
🔹تمرکز ضعیف: سنگینی معده و مشکلات گوارشی ناشی از پرخوری میتواند تمرکز و توجه فرد را مختل کند و انجام عبادت و مطالعه را دشوارتر سازد.
🔹احساس گناه و پشیمانی: افرادی که به طور مکرر پرخوری میکنند، ممکن است بعد از آن احساس گناه و پشیمانی کنند که این امر میتواند بر سلامت روان آنها تأثیر منفی بگذارد و انگیزه آنها را برای عبادت کاهش دهد.
✅ اعتدال در خوردن: در مقابل، اعتدال در خوردن و پرهیز از پرخوری، فواید متعددی برای سلامتی جسم و روان انسان، از جمله افزایش سطح انرژی، بهبود تمرکز، تقویت سیستم ایمنی و ارتقای سلامت روان دارد.
علاوه بر حدیث ذکر شده، در روایات دیگری نیز بر مضرات پرخوری و فواید اعتدال در خوردن تأکید شده است.
✅ نتیجه: بنابراین، با پیروی از آموزههای دینی و رعایت اعتدال در خوردن، میتوانیم از مضرات پرخوری و فواید آن برای سلامتی جسم و روان خود بهرهمند شویم.۱۴۰۳/۲/۲۳
✍ علی اسدی
https://eitaa.com/aliasadi110
آیا تعطیلی شنبه، تشبه به کفار است؟
🔹تشبه به کفار:
در فقه اسلامی، قاعده ای به نام "تشبه به کفار" وجود دارد و به معنای انجام رفتار یا اعمالی است که از ویژگیهای خاص کفار و همانندی با آنها تلقی میشود و به همین دلیل حرام است. دلیل حرمت آن است که تشبه به کفار، نوعی تقلید و پذیرش برتری آنها محسوب میشود و میتواند به مرور زمان، مسلمانان را در باورها، ارزشها و هویت دینی خود متزلزل کند.
🔹تعطیلی شنبه و شباهت به کفار
در پی بحثهای اخیر پیرامون تعطیلی روز شنبه به عنوان دومین روز تعطیلات آخر هفته در ایران، برخی این موضوع را مغایر با آموزههای اسلامی و مصداق "تشبه به کفار" دانستهاند.
با توجه به اینکه مصوبات مجلس شورای اسلامی پس از تصویب باید به تأیید شورای نگهبان برسد، جای نگرانی از نظر شرعی بودن یا نبودن تعطیلی شنبه وجود ندارد. در صورت مغایرت با شرع، فقهای شورای نگهبان آن را رد خواهند کرد.
اما فارغ از نظر شورای نگهبان، تنها دلیل مخالفان تعطیلی شنبه، شباهت آن به "تشبه به کفار" است.
🔹شرایط صدق "تشبه به کفار"
برای اینکه رفتاری مصداق "تشبه به کفار" تلقی شود، باید واجد سه شرط باشد:
۱. اختصاصی بودن به کفار: رفتار مورد نظر باید از نشانهها و نمادهای «خاص» کفار باشد. مانند آویختن صلیب به گردن که از نمادهای مسیحیت است. اما اگر چیزی در گذشته از نشانههای کفار بوده ولی به مرور زمان عمومیت یافته باشد، دیگر مصداق "تشبه به کفار" نیست. به عنوان مثال، پوشیدن کت و شلوار که روزی لباس مخصوص کفار بود، امروزه دیگر اینگونه نیست و در اغلب کشورهای اسلامی استفاده می شود.
تعطیلی شنبه نیز در گذشته از آداب و رسوم اختصاصی یهودیان به عنوان روز "عبادی" و "نیایش" بوده و هنوز هم در یهودیت از نمادهای آن دین محسوب میشود، اما امروزه، تعطیلی شنبه اختصاص به یهودیان ندارد و افزون بر کشورهای مسیحی، در بسیاری از کشورهای مسلمان مانند کویت، لیبی، مالزی، عمان، عربستان، قطر، سودان، سوریه، یمن، مالدیو و غیره نیز به عنوان روز تعطیل آخر هفته رایج است.
۲.جهت تشبه:
جهت و انگیزه انجام رفتار نیز در صدق "تشبه به کفار" نقش دارد. به عنوان مثال، اگر کسی لباس( مثلا کراوات و پاپیون) یا آرایشی را به همان منظور و کارکردی که کفار استفاده میکنند به کار ببرد، مصداق "تشبه به کفار" است. اما اگر مثلاً برای بازی در فیلم یا نمایش باشد، اشکالی ندارد.
نمونه دیگر اینکه گذاشتن دست روی دست (تکتف) در نماز و به عنوان یک رفتار عبادی، تشبّه به کفّار (اهل کتاب) است و به همین دلیل در فقه شیعه حرام میباشد، اما اگر کسی در غیر نماز و در مقابل بزرگی برای احترام چنین کاری کند اشکالی ندارد.
یا اگر کسی از باب عبادت در مقابل کسی سجده کند، قطعاً حرام است،اما سجده از باب تکریم و تعظیم که در میان برخی ملل رایج بود، اشکال ندارد؛ برای همین فرشتگان به دستور خداوند در برابر آدم (ع) سجده کردند یا پدر و مادر و برادران یوسف (ع) در برابر وی سجده تعظیم کردند. این سجده چون به قصد عبادت و بندگی نیست، اشکال ندارد.
حکم تعطیلی شنبه نیز چنین است.روز شنبه در یهودیت، مانند روز جمعه مسلمانان و حتی خیلی پررنگ تر از آن به به عنوان یک روز "عبادی" و "نیایش" مطرح است و یهودیان در این روز به کنیسه میروند و انجام ۳۹ کار خاص را در این روز حرام میدانند.
حال اگر مسلمانان نیز شنبه را به عنوان روز "عبادی" یا جایگزین جمعه تعطیل کنند، قطعاً مصداق "تشبه به کفار" خواهد بود. اما تعطیلی شنبه در کشورهای اسلامی از جمله ایران به عنوان روز "عبادی" و "نیایش" نیست، بلکه صرفاً تعطیل آخر هفته و برای استراحت بیشتر است.
۳.مصلحت و مفسده:
در اسلام، احکام تابع مصالح و مفاسد هستند. گاهی مصلحت یا مفسده برخی کارها بسیار بیشتر است و به همین دلیل حکم اولیه برداشته میشود و حکم ثانوی جایگزین میشود. مثلا دروغ گفتن حرام است، اما اگر برای حفظ جان انسان از مرگ لازم باشد، نه تنها حرام نیست، بلکه واجب میشود.
حال اگر تعطیلی شنبه نیز به دلیل همراستایی با تعطیلات آخر هفته در بازارهای جهانی، از زیانهای اقتصادی قابل توجهی برای کشور جلوگیری می کند، میتوان از منظر "مصلحت" به جواز آن نگریست. منتهی توجه به نکات زیر ضروری است:
اثبات ضرر و زیان: ضرر و زیانهای اقتصادی ناشی از عدم تعطیلی شنبه باید به طور دقیق و مستند احراز شود. صرف ادعا و گمانهزنی کافی نیست.
عدم وجود راهحلهای جایگزین: باید بررسی شود که آیا راهحلهای جایگزینی برای همراستایی با بازارهای جهانی بدون تعطیلی شنبه وجود دارد یا خیر.
جمعبندی:
"تشبه به کفار" حرام است.
اگر عدم تعطیلی شنبه موجب ضررهای اقتصادی قابل توجهی شود، می توان تعطیلی آن را جایز دانست.
اثبات ضرر و زیان و عدم وجود راهحلهای جایگزین از جمله شروط اساسی برای اتخاذ چنین تصمیمی است. ۱۴۰۳/۲/۱۲
✍ علی اسدی
https://eitaa.com/aliasadi110
نقد جدول نیازهای مازلو
هرم مازلو که به عنوان "سلسله مراتب نیازهای مازلو" نیز شناخته میشود، توسط آبراهام مازلو، روانشناس آمریکایی در سال 1943 ارائه شد. این نظریه بیان میکند که نیازهای انسان به صورت سلسله مراتبی سازماندهی شدهاند و تا زمانی که نیازهای سطح پایینتر برآورده نشوند، نیازهای سطح بالاتر به وجود نمیآیند یا قابل ارضا نیستند.
هرم مازلو شامل پنج سطح نیاز به ترتیب زیر است:
نیازهای فیزیولوژیکی: شامل نیازهای اساسی برای بقا مانند غذا، آب، پناهگاه، خواب، دفع و ...
نیازهای ایمنی: شامل نیاز به احساس امنیت و ثبات، مانند امنیت جانی، امنیت شغلی، امنیت مالی و ...
نیازهای عشق و محبت: شامل نیاز به تعلق خاطر، محبت، صمیمیت و ...
نیازهای احترام: شامل نیاز به عزت نفس، احترام به خود و احترام از سوی دیگران
نیاز به خودشکوفایی: شامل نیاز به تحقق کامل پتانسیل خود، خلاقیت، حل مسئله و ...
با وجود اینکه نظریه مازلو در زمان خود انقلابی در درک انگیزههای انسانی ایجاد کرد، اما در طول سالها مورد نقدهای مختلفی نیز قرار گرفته است.
برخی از مهمترین نقدها به شرح زیر هستند:
سخت و مطلق بودن سلسله مراتب: منتقدان معتقدند که نیازهای انسانی به این صورت سفت و سخت و مطلق نیستند و افراد میتوانند همزمان نیازهای مختلفی را داشته باشند و برای ارضای آنها تلاش کنند.
تعمیم پذیری پایین: این نظریه بیشتر بر اساس مشاهدات بالینی و تجربیات شخصی مازلو بنا شده است و شواهد علمی کافی برای اثبات جهانی بودن آن وجود ندارد.
عدم توجه به تفاوتهای فردی: نیازها و انگیزههای افراد به شدت تحت تاثیر عوامل مختلفی مانند شخصیت، فرهنگ، تجربیات زندگی و ... قرار دارند و این نظریه به اندازه کافی به این تفاوتها توجه نمیکند.
تمرکز بر نیازهای منفی: هرم مازلو بیشتر بر نیازهای کمبودی مانند نیاز به غذا، امنیت و ... تمرکز دارد و به نیازهای رشدی مانند خلاقیت، خودشکوفایی و ... به اندازه کافی توجه نمیکند.
با وجود این نقدها، نظریه مازلو همچنان یکی از نظریههای مهم در زمینه انگیزش انسانی محسوب میشود و کاربردهای فراوانی در حوزههای مختلفی مانند روانشناسی، مدیریت، بازاریابی و آموزش دارد.۱۴۰۳/۲/۲۶
✍ علی اسدی
https://eitaa.com/aliasadi110
نقد و بررسی نظریه مازلو درباره نیازهای انسان با رویکرد اسلامی
نقاط مشترک:
نیازهای اساسی: هردو دیدگاه به نیازهای اساسی انسان مانند غذا، آب، پناهگاه و امنیت تأکید میکنند. اسلام این نیازها را "غرایز" مینامد و آنها را برای بقای انسان ضروری میداند.
سلسله مراتب نیازها: هردو دیدگاه معتقدند که نیازها به ترتیب اهمیت دارند و تا زمانی که نیازهای اولیه برآورده نشود، به نیازهای سطح بالاتر توجه نمیشود. اسلام نیز بر این نکته تأکید میکند که انسان باید ابتدا نیازهای جسمانی خود را برآورده کند تا بتواند به نیازهای معنوی خود بپردازد.
نیاز به تعلق و محبت: هردو دیدگاه به نیاز انسان به تعلق خاطر و محبت از سوی دیگران اذعان دارند. اسلام این نیاز را از طریق خانواده، دوستان و جامعه مسلمانان برآورده میکند.
نیاز به احترام: هردو دیدگاه به نیاز انسان به احترام و عزت نفس اشاره میکنند. اسلام احترام به همه انسانها را، صرف نظر از نژاد و جنسیت، لازم میداند.
نیاز به خودشکوفایی: هردو دیدگاه معتقدند که انسانها فطرتاً تمایل به رشد و تکامل دارند. اسلام این هدف را در رسیدن به "تقوا" و "کمال" میداند.
تفاوتها:
مبدأ نیازها: در نظریه مازلو، منبع نیازها درونی و زیستی و بیولوژیکی است. در حالی که در اسلام، نیازها فطری و الهی تلقی میشوند.
هدف نهایی: در نظریه مازلو، هدف نهایی خودشکوفایی است. در حالی که در اسلام، هدف نهایی "قرب الهی" و "رضایت خداوند" است.
نقش دین: در نظریه مازلو، به دین هیچ نقشی در انگیزش و تکامل انسان داده نمیشود. در حالی که در اسلام، دین نقشی اساسی در هدایت و راهنمایی انسان به سوی کمال دارد.
نیازهای معنوی: در نظریه مازلو به طور کامل به نیازهای معنوی انسان پرداخته نشده است. در حالی که در اسلام، نیازهای معنوی مانند نیاز به ایمان، پرستش و معنای زندگی از اهمیت بالایی برخوردارند.
جمعبندی:
نظریه مازلو در مورد نیازهای انسان دیدگاه جالبی ارائه میدهد، اما از دیدگاه اسلام کامل نیست. اسلام با ارائه چشماندازی جامعتر از فطرت انسان و هدف زندگی، نقش دین در تکامل انسان و نیازهای معنوی او را به خوبی تبیین میکند.۱۴۰۳/۲/۲۶
✍ علی اسدی
https://eitaa.com/aliasadi110
پیامدهای نادیده گرفتن ضعفها
در جهاد تبیین، در کنار برشمردن پیشرفتها و دستاوردهای نظام اسلامی، توجه به بیان ضعفها و کاستیها نیز ضرورتی انکارناپذیر است. همانطور که تمرکز صرف بر نقاط قوت، پیامدهای منفی به دنبال دارد، غفلت از ضعفها و نواقص در هر نظامی، میتواند زمینهساز عواقب ناگواری گردد. در این نوشتار، به برخی از این پیامدها میپردازیم:
1. فقدان شفافیت و پاسخگویی:
پوشاندن نقاط ضعف نظام، مانع از ایجاد فضایی شفاف و پاسخگو میشود. این امر، اعتماد و مشروعیت نظام را در میان مردم خدشهدار میکند و زمینهساز سوءظن و بیاعتمادی میشود.
2. ناتوانی در حل معضلات:
اولین قدم در جهت حل هر مشکلی، شناسایی دقیق آن است. پنهاننگاری نقاط ضعف، مانع از درک صحیح مشکلات و یافتن راهحلهای مناسب میشود. این امر، به انباشت و تشدید معضلات در طول زمان میانجامد.
3. تصمیمگیریهای نادرست:
تصمیمگیری بر پایه اطلاعات ناقص و غیرواقعی، اتخاذ تصمیمات اشتباه و پرهزینه را به دنبال خواهد داشت. برای تصمیمگیری سنجیده و کارآمد، ضروری است که تمامی جوانب امر، اعم از نقاط قوت و ضعف، مورد بررسی قرار گیرد.
4. سرخوردگی و بیتفاوتی عمومی:
زمانی که مردم احساس میکنند که مشکلاتشان نادیده گرفته میشود، سرخوردگی و بیتفاوتی در آنها ریشه میدواند. این بیتفاوتی، مشارکت مردم در فعالیتهای سیاسی و اجتماعی را کاهش میدهد و انسجام ملی را خدشهدار میکند.
5. تشدید تنشها و ناآرامیها:
نادیده گرفتن مطالبات و نارضایتیهای عمومی، بستر را برای اعتراضات و ناآرامیها فراهم میکند. انباشت نارضایتیها و عدم پاسخگویی به آنها، میتواند منجر به تشدید تنشها و بیثباتی در جامعه گردد.
6. تضعیف نظام در بلندمدت:
نادیده گرفتن ضعفها در کوتاهمدت ممکن است ظاهراً به نفع نظام باشد، اما در بلندمدت، بنیانهای آن را سست کرده و به فروپاشی آن منجر میشود. نظامی که به جای حل مشکلات، آنها را پنهان کند، دیر یا زود با چالشهای جدی روبرو خواهد شد.
راهکار:
برای جلوگیری از پیامدهای منفی فوق، ضروری است که در فضایی باز و شفاف، به بحث و گفتگو در مورد نقاط ضعف و کاستیهای بخش های مختلف نظام و عملکرد انها پرداخته شود. باید فضایی ایجاد گردد تا مردم بتوانند آزادانه مشکلات را مطرح کرده و راهحل ارائه دهند. مسئولان نیز باید با گوش جان به انتقادات مردم توجه کرده و برای حل معضلات و ارتقای کارآمدی نظام تلاش کنند.
در نهایت، نظامی قوی و پایدار، نظامی است که به جای انکار ضعفها، آنها را به رسمیت میشناسد، برای رفعشان برنامهریزی میکند و از مشارکت مردم در این مسیر بهره میبرد.۱۴۰۳/۲/۲۷
✍ علی اسدی
https://eitaa.com/aliasadi110
ضرورت بیان نقاط قوت و دستاوردهای نظام اسلامی
بیان نقاط قوت و دستاوردهای نظام اسلامی، امری ضروری و اجتنابناپذیر است که در پرتو آن، ثمرات و برکات فراوانی برای جامعه به ارمغان میآید.
بیان نقاط قوت و دستاوردهای نظام اسلامی، باید با رویکردی صادقانه، مستند و به دور از اغراق و بزرگنمایی صورت پذیرد.
این مهم، از زوایای گوناگون قابل بررسی و تبیین است که در ادامه به برخی از آنها اشاره میگردد:
1. تقویت روحیه امید و انگیزه در آحاد جامعه:
آگاهی از پیشرفتها و دستاوردهای نظام در عرصههای مختلف همانند نوری تابناک، امیدی دوباره در دل مردم روشن میکند و مشوقی برای تلاش مضاعف در جهت تعالی و آبادانی ایران اسلامی خواهد بود.
مشاهده این توفیقات، باور و خودباوری ملی را تقویت میکند و غرور و سربلندی را در اتمسفر جامعه تزریق مینماید.
مردم با درک این واقعیت که در سایه نظام اسلامی به چه جایگاهی دست یافتهاند، انگیزه مضاعفی برای مشارکت در عرصههای سازندگی و خلق حماسههای نوین پیدا میکنند.
2. مقابله با جنگ روانی دشمنان:
دشمنان نظام اسلامی، همواره با اتکا به ابزارهای مختلف تبلیغاتی، درصدد القاء یأس و ناامیدی در میان مردم و خدشهدار کردن چهره نظام هستند.
بیان دستاوردهای نظام، به منزله خنثیسازی این توطئهها و روشنگری افکار عمومی است.
مردم با مشاهده پیشرفتهای چشمگیر کشور در عرصههای مختلف، در برابر سیاهنماییها و دروغپردازیهای دشمنان مقاومتر خواهند شد و نقشههای شوم آنها را ناکام میگذارند.
3. ایجاد وحدت و همدلی ملی:
تاکید بر نقاط قوت و دستاوردهای نظام، زمینهساز وحدت و همدلی در میان آحاد جامعه میشود.
وقتی مردم مشاهده میکنند که در سایه نظام اسلامی به چه پیشرفتهایی دست یافتهاند، حس همبستگی و تعلق خاطر آنها به یکدیگر افزایش مییابد و این امر، اتحاد ملی را در برابر دشمنان و چالشها تحکیم میبخشد.
وحدت و همدلی، رمز پیروزی و سربلندی هر ملت در مسیر توسعه و پیشرفت خواهد بود.
4. جذب نسل جوان و امیدهای آینده:
نسل جوان، سرمایههای اصلی نظام اسلامی و آیندهسازان این مرز و بوم هستند.
معرفی دستاوردهای نظام به نسل جوان، آنها را نسبت به نظام جمهوری اسلامی امیدوار و مشتاق میکند و زمینه را برای مشارکت فعال آنها در عرصههای مختلف سازندگی کشور فراهم مینماید.
جذب نسل جوان به آرمانهای نظام، ضامن تداوم راه انقلاب اسلامی و فتح قلههای جدید در مسیر پیشرفت خواهد بود.
5. شکرگزاری از خداوند متعال:
نظام اسلامی، نعمتی الهی و موهبتی بیبدیل است که به ملت ایران ارزانی شده است. بر شمردن نقاط قوت و دستاوردهای نظام، نوعی شکرگزاری از خداوند متعال بابت این نعمت بزرگ است.
این امر، ما را به تلاش بیشتر برای حفظ و قدرشناسی از این نظام الهی رهنمون میکند و تعهدمان را در مسیر تحقق اهداف والای انقلاب اسلامی مضاعف مینماید.
6. ارائه الگوی موفق برای دیگر جوامع:
جمهوری اسلامی ایران، الگوی موفقی از حکومت دینی در جهان به شمار میرود و دستاوردهای آن، نویدبخش برقراری عدالت و معنویت در سایه اسلام ناب محمدی (ص) است.
بیان دستاوردهای نظام، به منزله ارائه الگوی موفق برای دیگر جوامع در مسیر حاکمیت ارزشهای اسلامی است.
این امر، زمینه را برای گسترش اسلام ناب محمدی(ص) در سراسر جهان و بیداری ملتها در برابر استبداد و ظلم فراهم مینماید.۱۴۰۳/۲/۲۷
✍ علی اسدی
https://eitaa.com/aliasadi110
4_5814469877137674214.mp3
5.57M
خبر چه سنگینه/خبر پر از درده
شادی روح همه شهدای خدمت صلوات
#سید_شهیدان_خدمت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پست جدید صفحه رسمی امام خمینی
✅ @Khabar_Fouri
اظهار نظر غیرمتخصصانه در مورد مسائل حساس
اظهار نظر بدون آگاهی و تخصص کافی در موضوعات حساس، به ویژه آنهایی که مربوط به امنیت ملی و افکار عمومی هستند، نه تنها غیرعاقلانه است، بلکه میتواند پیامدهای ناگوار به دنبال داشته باشد.
متأسفانه، در کشور ما شاهد حجم بالایی از اظهار نظرهای غیرمتخصصانه در مورد چنین موضوعاتی هستیم. این در حالی است که در بسیاری از کشورها، انتشار چنین محتوایی به دلیل خطرات ذاتی آن، غیرقانونی تلقی میشود.
در مورد حادثه سقوط هلیکوپتر ریاست جمهوری، تاکنون هیچ مدرکی مبنی بر خرابکاری، سهل انگاری یا تروریستی بودن این حادثه از سوی مقامات ذیصلاح ارائه نشده است. انتشار چنین گمانهزنیهایی بدون پشتوانه، نه تنها به ضرر افکار عمومی و امنیت ملی است، بلکه میتواند باعث تشویش اذهان و ایجاد تنش در جامعه شود.
احتیاط در اظهار نظر: در مورد موضوعات حساس، به ویژه آنهایی که مربوط به امنیت ملی و افکار عمومی هستند، باید جانب احتیاط را به طور کامل رعایت کرد و فقط در صورت داشتن اطلاعات دقیق و موثق اظهار نظر کرد.
مسئولیتپذیری: انتشار هر گونه محتوا، به ویژه محتوای مربوط به مسائل حساس، با مسئولیت همراه است. افراد باید قبل از انتشار هرگونه مطلبی، عواقب آن را بسنجند و از صحت و سقم اطلاعات اطمینان حاصل کنند.
اعتماد به منابع موثق: بهترین منبع برای کسب اطلاعات در مورد مسائل حساس، مراجع رسمی و موثق مانند رسانههای معتبر و مقامات ذیصلاح است.
قانونگرایی: انتشار محتوای خلاف واقع یا مغایر با امنیت ملی و افکار عمومی در بسیاری از کشورها جرم محسوب میشود و میتواند مجازاتهای سنگینی به دنبال داشته باشد.
با رعایت این نکات، میتوانیم از انتشار اطلاعات نادرست و مضر جلوگیری کرده و به حفظ آرامش و امنیت جامعه کمک کنیم.۱۴۰۳/۲/۳۱
✍ علی اسدی
https://eitaa.com/aliasadi110
تفرقهافکنی: سمّی برای جامعه
در این روزها و در پی درگذشت شهادت گونه ریاست محترم جمهور کشورمان و همراهان، شاهد انتشار برخی نوشتهها و مطالب در فضای مجازی و رسانهها هستیم که هدفی جز ایجاد تفرقه و دو قطبی و التهاب در جامعه را دنبال نمیکنند. این نوشتهها چه از سر ناآگاهی و چه از روی عمد نوشته و منتشر شوند، آتش کینه و اختلاف و دو قطبی را در میان مردم شعلهور میکنند و جامعه را از مسیر همدلی و آرامش دور میکنند.
همانطور که رهبر معظم انقلاب بارها فرمودهاند، وحدت و انسجام ملی و ارامش از ضروریترین ارکان پیشرفت و تعالی کشور است. تفرقهافکنی نه تنها سودی برای هیچ کس ندارد، بلکه زمینه را برای سوء استفاده دشمنان نیز فراهم میکند.
راهکار:
در این شرایط حساس، وظیفه همه ما است که با هوشیاری و درایت، در برابر محتوای تفرقهافکنانه سکوت نکنیم.
مطالب امیدبخش و وحدتآفرین را منتشر کنیم.
فرهنگ گفتگو و همدلی را ترویج کنیم
به اقوام، مذاهب و سلایق سیاسی مختلف احترام بگذاریم.
از انتشار و بازنشر اخبار و مطالب بدون منبع موثق خود داری کنیم.
نهادها و سازمان های مختلف را متهم نکنیم.
با همدلی و اتحاد میتوانیم جامعهای آرام، امن و پیشرفته بسازیم.۱۴۰۳/۳/۱
✍ علی اسدی
https://eitaa.com/aliasadi110
حمایت ایران از سوریه در جنگ با داعش: فراتر از یک مسأله دو جانبه
این روزها برخی ها با اشاره به حمایت سوریه از تعلق جزایر سه گانه به امارات یا نسبت دادن شادی عده ای از افراد عرب زبان در شهادت رئیس جمهور کشورمان به گروهی از مردم سوریه ، این را نوعی ناسپاسی نسبت به حمایت ایران از آن کشور در جنگ با داعش دانسته و خواسته و ناخواسته به ایجاد کینه و نفرت نسبت به مردم و دولت سوریه کمک می کنند. در حالی که اهداف استراتژیک ایران از حمایت از سوریه بسیار فراتر و مهم تر از آن است که با این مسایل مخدوش شود.
به دیگر سخن در واقع ایران بیش از آنکه صرفا به حمایت از سوریه و بشار اسد توجه داشته باشد به دنبال اهداف بسیار مهم تر منطقه ای و فرامنطقه ای خود و دنیای اسلام بود.
ایران در طول جنگ سوریه با داعش، از حمایت این کشور منافع و اهداف راهبردی متعددی را دنبال میکرد که میتوان آنها را به دستههای کلی زیر تقسیم کرد:
🔹منافع امنیتی:
مقابله با تهدید داعش: داعش نه تنها برای سوریه، بلکه برای ایران نیز خطری جدی محسوب میشد. این گروه تروریستی به دنبال گسترش قلمرو خود به کشورهای همسایه بود و ایران را نیز به عنوان یکی از اهداف خود میدید. حمایت از دولت سوریه در جنگ با داعش، به منزله مقابله با این تهدید در مرزهای غربی ایران بود.
حفظ عمق استراتژیک: سوریه از دیرباز به عنوان "عمق استراتژیک" ایران در منطقه شناخته میشد. سقوط دولت سوریه به دست داعش، میتوانست این عمق استراتژیک را از بین ببرد و موقعیت ایران را در منطقه به طور قابل توجهی تضعیف کند.
جلوگیری از ناامنی در منطقه: گسترش ناامنی و بیثباتی در سوریه، میتوانست به سرایت آن به سایر کشورهای منطقه، از جمله ایران منجر شود. حمایت از دولت سوریه در جنگ با داعش، به منزله کمک به حفظ ثبات و امنیت در کل منطقه بود.
🔹منافع ایدئولوژیک:
حمایت از جبهه مقاومت: ایران خود را حامی "جبهه مقاومت" در منطقه میداند. سوریه نیز یکی از اعضای کلیدی این جبهه محسوب میشود. حمایت از دولت سوریه در جنگ با داعش، به منزله تقویت جبهه مقاومت و مقابله با دشمنان ایران و اسلام، از جمله اسرائیل و آمریکا بود.
صدور انقلاب اسلامی: ایران همواره به دنبال صدور انقلاب اسلامی خود به سایر کشورها بوده است. حمایت از دولت سوریه و کمک به آن در حفظ قدرت، میتوانست به عنوان الگویی برای سایر کشورهای منطقه عمل کند و زمینه را برای صدور انقلاب اسلامی فراهم کند.
🔹منافع اقتصادی:
حفظ خطوط ارتباطی: ایران از طریق سوریه به لبنان و مدیترانه دسترسی دارد. سقوط دولت سوریه به دست داعش، میتوانست این خطوط ارتباطی را از بین ببرد و به ضرر منافع اقتصادی ایران باشد.
دسترسی به بازارهای جدید: سوریه میتواند به عنوان دروازهای برای ورود ایران به بازارهای جدید در منطقه عمل کند. حمایت از دولت سوریه و کمک به بازسازی این کشور، میتوانست زمینه را برای افزایش صادرات ایران به سوریه و سایر کشورهای منطقه فراهم کند.
منافع ژئوپلیتیکی:
افزایش نفوذ منطقهای: حمایت از دولت سوریه و کمک به آن در جنگ با داعش، میتوانست به افزایش نفوذ منطقهای ایران منجر شود.
حفظ توازن قوا: ایران و آمریکا دو قدرت رقیب در منطقه هستند. حمایت از دولت سوریه در جنگ با داعش، میتوانست به عنوان ابزاری برای حفظ توازن قوا در منطقه به نفع ایران عمل کند.
🔹نکته:
لازم به ذکر است که اینها فقط برخی از مهمترین منافعی بود که ایران از حمایت سوریه در جنگ با داعش دنبال میکرد. در مورد میزان تحقق هر یک از این منافع، میتوان بحثهای زیادی کرد.
همچنین، لازم به تاکید است که دخالت ایران در جنگ سوریه، انتقاداتی را نیز به همراه داشته است.۱۴۰۳/۳/۱
✍ علی اسدی
https://eitaa.com/aliasadi110
از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمودند: اَلْبِرُّ وَ حُسْنُ الْخُلْقِ یَعْمُرانِ الدّیارَ و یَزیدانِ فِی الاَْعْمارِ
ترجمه:
نیکوکاری و خوش اخلاقی خانه ها را آباد و عمرها را طولانی میکنند.
(کافی، جلد ۲، صفحه ۱۰۰)
شرح حدیث:
این حدیث نورانی به دو صفت ارزشمند انسانی، نیکوکاری و خوش اخلاقی و آثار و برکات آنها در زندگی انسان میپردازد.
۱. نیکوکاری:
"بر" در این حدیث به معنای نیکوکاری و احسان به دیگران است. این نیکوکاری میتواند شامل کمک مالی، یاری رساندن به نیازمندان، دستگیری از ایتام و سالخوردگان، صلح و آشتی دادن، و هر کار خیر و مفیدی باشد که به نفع دیگران انجام میگیرد.
۲. خوش اخلاقی:
"حسن خلق" به معنای خوش اخلاقی و برخورد نیکو با دیگران است. این خوش اخلاقی شامل صبر و بردباری، تواضع و فروتنی، صداقت و راستی، مهربانی و عطوفت، خوشزبانی و گشادهرویی، و پرهیز از غیبت، تهمت، حسد، و کینه میشود.
🔹آثار نیکوکاری و خوش اخلاقی:
حدیث مورد بحث، دو اثر و نتیجه یقینی را برای نیکوکاری و خوش اخلاقی برمیشمارد:
• آبادانی خانه ها:
نیکوکاری و خوش اخلاقی، فضایی گرم، صمیمی و پر از محبت در خانه ها ایجاد میکنند. این فضای مثبت، به استحکام بنیان خانواده، رفع کدورتها و اختلافات، و افزایش آرامش و شادکامی اعضای خانواده میانجامد.
• طولانی شدن عمر:
تحقیقات علمی نشان داده که استرس، اضطراب، و افکار منفی نقش مهمی در کاهش طول عمر دارند. در مقابل، احساس رضایت و خشنودی از زندگی، آرامش روحی، و روابط مثبت با دیگران به تقویت سیستم ایمنی بدن، کاهش ابتلا به بیماریها، و افزایش طول عمر کمک میکنند.
نیکوکاری و خوش اخلاقی، با ایجاد فضایی سرشار از عشق، محبت، و احترام در خانه و جامعه، استرس و اضطراب را کاهش داده و به افزایش سلامت روان و جسم انسان و در نتیجه طولانی شدن عمر او کمک میکنند.
علاوه بر ین، نیکوکاری و خوش اخلاقی برکات و آثار مثبت دیگری نیز در زندگی انسان دارند، از جمله:
جلب محبت و احترام دیگران
افزایش عزت نفس و اعتماد به نفس
احساس رضایت و خشنودی از زندگی
گشایش در کارها و یاری خداوند
نجات از سختی ها و مشکلات
نتیجه:
حدیث "اَلْبِرُّ وَ حُسْنُ الْخُلْقِ یَعْمُرانِ الدّیارَ و یَزیدانِ فِی الاَْعْمارِ" به ما میآموزد که نیکوکاری و خوش اخلاقی دو گوهر گرانبهایی هستند که زندگی انسان را در دنیا و آخرت آباد میکنند.
بنابراین، شایسته است که همه ی ما در جهت تقویت این دو صفت ارزشمند در خود تلاش کنیم و با رفتار نیکو و احسان به دیگران، زندگی خود و جامعه ی خود را زیبا و پربار سازیم.۱۴۰۳/۳/۵
✍ علی اسدی
https://eitaa.com/aliasadi110